راسخون

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):59-88.
 
 
حسن لي كاووس,احمديان ليلا
 
 
 

رنگها از عناصر برجسته ديداري است كه در طول تاريخ در بازنمود باورها و پنداشت هاي آدمي نقش مهمي داشته است. بسياري از هنرمندان با بهره گيري از ويژگيهاي رنگهاي گوناگون، خواسته هاي دروني خويش را در رنگها بازتابيده و از زبان رنگها رازهاي خود را باز گفته اند.
فردوسي توسي ـ سخنسراي تواناي ايراني ـ نيز در شاهنامه عظيم خود با هوشياري و هنرمندي از اين امكان شايسته بهره جسته است
.
در شاهنامه فردوسي ،4197 بار عنصر رنگ مورد توجه قرار گرفته كه 73/32% از آن مربوط به رنگ سياه و سپيد و 27/67% آن شامل رنگهاي ديگر است
.
ميزان كاربرد رنگ سرخ در شاهنامه پس از سياه و سپيد با 468 بار تكرار در جايگاه سوم قرار دارد و اغلب، مفهوم نمادين مرگ و زندگي را باز مي تابد و در بسياري اوقات با باورهاي اسطوره اي ملتهاي ديگر نيز همانندي دارد
.   مفهوم رنگ زرد 313 بار در شاهنامه به كار رفته است. پادشاهان اساطيري شاهنامه را فروغي درخشان نوراني مي كند. آنها تاج و تخت زرين، قصر زرنگار و كفش زرينه دارند. برجسته ترين ارتباطي كه ميان اين رنگ در اسطوره هاي شاهنامه و اساطير ملتهاي ديگر وجود دارد، نقشي است كه رنگ زرد در لباس عروسان و كفن مردگان دارد. رنگ بنفش و رنگ سبز نيز با جلوه هايي نمادين از رنگهاي پركاربرد در شاهنامه فردوسي است.
در اين مقاله شيوه رفتار شاعرانه فردوسي با رنگهاي يادشده بررسي و با يادكرد نمونه هايي توضيح داده شده است
.

 
كليد واژه: فردوسي، شاهنامه فردوسي، نمادرنگ، رنگ و شاهنامه
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):143-166.
 
 
رحيميان جلال*
 
* دانشگـــاه شيــــراز
 
 

تاكنون، گروه اسمي فارسي در چارچوب هاي نظري گوناگوني مورد تحليل و مداقه قرار گرفته است. بر پايه تمامي اين تحليل ها، هر گروه اسمي شامل يك هسته اجباري و تعدادي وابسته اختياري است. اگرچه ماهيت وابسته ها كمابيش روشن است، وضعيت بعضي از آنها نسبت به هسته هنوز مبهم است و تحقيقي دوباره را مي طلبد.
اين تحقيق پس ازمروري برمهمترين تحقيقات پيشين به تحليل ساختي گروه اسمي فارسي برپايه نحو ايكس تيره  مي پردازد. بر اساس اين نظريه، عناصر گروه اسمي در سه سطح ظاهر و با استفاده از برچسبهاي ايكس"، ايكس' و ايكس نشان داده مي شود. در اين تحليل، هر گروه اسمي كه با نخستين وابسته پيشرو همراه باشد در بالاترين سطح قرار مي گيرد وبا علامت (ا?) نشان داده مي شود. گروه هاي اسمي فاقد نخستين وابسته پيشرو درسطح دوم قرارمي گيردو با علامت (ا?) نشان داده مي شود. هسته در پايين ترين سطح قرار مي گيرد و با (ا) نشان داده مي شود. تحليل و توصيف مصداق و جايگاه هر كدام از وابسته هاي گروه اسمي فارسي از مهمترين اهداف اين تحقيق است
.

 
كليد واژه: گروه هاي اسمي فارسي، نحو ايکس تيره، دستور زبان فارسي، زبانشناسي فارسي
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):167-186.
 
 
سليمانيان حميدرضا*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي تربت حيدريه
 
 

دستيابي به معرفت، دغدغه تلاشهاي تجربي، فلسفي، عرفاني و هنري دنياي ديروز و امروز است. به نظر مي رسد رويکرد عرفاني در تمدن اسلامي، که حاصل مکاشفات و مشاهده انوار عالم ما فوق با چشم دل است، البته با هنر، که از همين لطيفه نهاني بر مي خيزد، مناسبت تام دارد.
اين پيوند مبارک در دامن فرهنگ اسلامي اوج آفرينشهاي هنري را با صبغه اي قدسي موجب گشته و از طرفي بر قامت انديشه هاي سترگ عرفاني لباسي از زيبايي و هنر پوشانيده است.
اين قلم کوششي مختصر در جهت تبيين ابعاد اين موضوع است
.

 
كليد واژه: معرفت در هنر، عرفان و هنر، هنرو معرفت، زيبايي و معرفت
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):89-111.
 
 
حسيني مريم*
 
* دانشگاه الزهرا
 
 

اين مقاله به بررسي و مقايسه سيماي زن در اشعار دو شاعر قرن ششم ايران، خاقاني (متوفي 595) و نظامي (متوفي 599) از ديدگاه نقد اصالت زن مي پردازد. منتقددر مکتب اصالت زن به بررسي آثاري مي پردازد که تحت تاثير فرهنگ مردسالار ،که تقريبا بر تمام جوامع حاکم است، قرار گرفته اند و نويسندگان آنها (که البته غالبا مردان هستند)، آگاهانه يا ناآگاهانه بر تبعيض ها و نابرابري هاي ميان زن و مرد پاي فشرده و آن را تبليغ کرده اند.
 هدف نگارنده دراين مقاله اين است که با تکيه بر اين نوع نقد نشان دهد که بسياري اوقات تنها تاثير اوضاع اجتماعي نيست که موجب نگاه مردسالار در نويسنده يا شاعر مي شود، بلکه خصلت هاي فردي و خانوادگي و باورهاي سنتي بسيار موثر است. عرصه اين پژوهش، داستان هاي خسرو و شيرين و ليلي و مجنون، هفت پيکر و اسکندرنامه نظامي و تمامي قصايد و غزليات خاقاني است
.
اين دو شاعر در يک روزگار مي زيستند و با يكديگر رفاقت داشتند. نظامي انساني روشنفكر و معتقد به اصالت زنان و مومن به وجود زناني شايسته و كاردان است.او درآثار داستاني خود، شخصيتهاي زني مي آفريند كه در طول ادب فارسي كمتر داستان سرايي قادر به آفريدن آن شده است. در مجموعه ابيات او هيچ گاه زنان مايه سرشکستگي و گناه نبوده اند. در ميان ابيات او توهين و اهانتي به مقام و منزلت زن ديده نمي شود و زنان از شأن و جايگاهي برابر و گاهي بالاتر از مردان برخوردارند. اما زن در شعر خاقاني منزلتي ندارد. او سخت وابسته باورهاي سنتي است. او مطابق تصويرپردازي كهن شعر پارسي، دنيا را به زني دلفريب و رعنا تشبيه مي كند. او چون ديگر شاعران، كه عقل را مذكر و نفس را مونث مي دانستند، نفس را به زن تشبيه مي كند. وي طبايع چهارگانه را هم به زن تشبيه مي كند. دراين ابيات آباء علوي مردان علوي ناميده مي شوند ولي امهات سفلي را خصمان سفلي مي نامد.

 
كليد واژه: نقد زن گرا، شعر نظامي، شعر خاقاني، شعر فارسي کلاسيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):199-222.
 
 
صادقيان محمدعلي,حسن زاده محمدحسين
 
 
 

بخش بزرگي از ادبيات سرزمين ما را سروده هاي حماسي تشكيل مي دهد. بنمايه اين گونه آثار، نبردهاي پهلوانان در دو گروه داد و بيداد است. سراينده مي كوشد فرهنگ و تمدن قوم خود را در رفتار پهلوانان آزاده به جهانيان بنماياند و از سوي ديگر آيينهاي نيكوي نياكانمان را در پوششي از واژه ها، ابزار و آداب جنگ به ما بياموزد. رسيدن به اين ميراث ارزشمند تنها با جستجو در وجب به وجب ميدانهاي رزم بر ساخته فردوسي و ديگر حماسه سرايان ميسر خواهد بود. در همين راستا تلاش شده است ابزارهاي نواي رزم (سازهاي رزمي) در شاهنامه به ترتيب بسامد معرفي، و تقسيم بندي، و سپس ويژگيهاي برخي از آنها با توجه به سروده هاي فردوسي و ديگر آثار بررسي شود.

 
كليد واژه: شاهنامه ،سازهاي رزمي، موسيقي نظامي، سروده هاي حماسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):239-256.
 
 
غلامي نژاد محمدعلي,صابرپور زينب
 
 
 

هدف اين پژوهش، ترسيم خطوط کلي سيماي زن در داستان هاي مثنوي است، آنچه در آغاز با توجه به اختلافات قابل توجه اين زنان ممکن به نظر نمي رسد. در اين جهت تحليل دقيق حکايت ها با توجه به سه عامل مهم روند قصه، نقشها در قصه و زبان گفتگوي شخصيتها ضروري است. سپس با استخراج ويژگي هاي شخصيت هاي زن در داستانها و رده بندي آنها ويژگي هايي را خواهيم ديد که با تغييراتي اندک در اغلب آنان نمود پيدا کرده است. ترس، مکر، تباهکاري، زيبايي و ظاهربيني از جمله اين ويژگيهاست.

 
كليد واژه: مثنوي مولوي، زن در مثنوي، گفتگودر مثنوي، شخصيت درمثنوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):271-290.
 
 
كوشش رحيم*
 
* دانشگاه اروميه
 
 

نويسنده در اين مقاله در پي اين است تا جايگاه عناصري از قبيل معني، تصوير، تخيل و زبان را در شعر صائب تبريزي بازنمايد و پيوندهاي تنگاتنگ آنها را با يكديگر نشان دهد. نگارنده براين باور است كه صائب از ميان تمامي عوامل و عناصر شعري به زبان و تخيل اهميت بيشتري داده است. در شعر وي تلفيق دل انگيز ديگري از احساس و ادراك از همان نوع كه در مكتب فكري ـ فلسفي صدارالمتالهين مي توان ديد به چشم مي خورد. صائب در تمثيل هاي دل نشين خود بيشتر به طبيعت و جهان نظر دارد و برونگراست اما درمفهوم و مضمون اصلي درونگرا به نظر مي آيد. درواقع، هدف از كاربرد بسيار تمثيل و نماد در شعر او نيز تلاش براي تبيين مفاهيم ذهني و مجردي است كه قصد دارد به خواننده خويش القا کند. اين امر به خودي خود، شاعر را ناگزير از دستيازي به اجزا و عناصر محسوس و ملموس طبيعت مي سازد. در عين حال، مي تواند از دلايل مهم حضور چشمگير طبيعت در شعر وي به شمار آيد.

 
كليد واژه: شعرصائب، معني در شعر، تصوير و تخيل در شعر، تمثيل و نماد درشعر
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):257-270.
 
 
كريمي فرد غلام رضا*
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

 تشبيه يعني مانند كردن و در لغت برابر و مترادف «تمثيل» است. در تعريف تشبيه مي توان گفت تصويري است كه از مانند كردن اشياي مختلف با يكديگر به كمك نيروي خيال پديد مي آيد. از اقسام تشبيه به اعتبار وجه شبه، «تشبيه تمثيل» است. تشبيه تمثيل و مركب گاهي همسو انگاشته شده است. تشبيه ممكن است به جهتي تمثيل ناميده شود و در جاي ديگر آن را مركب خوانند، ازجمله آيه 17 ازسوره بقره كه ازنگاه زمخشري اين گونه توصيف شده است.
از نكته هاي لطيف در تشبيه، « تشبيه بر اسلوب استعاره» است كه آيه 19 از سوره بقره، مثال آن است: «أو كصيب من السما فيه ظلمات و رعد و برق يجعلون اصابعهم في آذانهم». بدين صورت كه «مشبه» در اين تشبيه تمثيل، ذكر نشده است. نظير اين سبك در ساختار لفظي تشبيه آيه 18 سوره بقره است: «صم بكم عمي» كه مشبه در كلام نيست اما به منزله مذكور است.

 
كليد واژه: تشبيه و تمثيل، زمخشري، كشاف، علم بلاغت
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):187-198.
 
 
شكيب انصاري محمود*
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

زمخشري دانشمند ايراني تبار ،كه در نيمه دوم قرن پنجم و نيمه اول قرن ششم (538ـ 467 ) هجري قمري مي زيست در علوم عربي و اسلامي تبحر ويژه اي داشته، ودر رشته هاي گوناگون آن، آثار علمي و ادبي گرانسنگي به جاي گذاشته است، از جمله لغتنامه «اساس البلاغه» كه گامي بلند در تحول فرهنگ نگاري عربي در روزگار مولف به شمار مي آيد.
در اين مقاله نخست مقدمه اي درباره سير تحول فرهنگ نگاري عربي خواهد آمد. سپس شرحي مختصر بر احوال و آثار زمخشري و پس از آن هدف زمخشري از نگارش اين كتاب بيان خواهد شد. سرانجام مقايسه آن با لغتنامه هاي پيشين عربي، شيوه نگارش و ديدگاه هاي منتقدان اساس البلاغه مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت.

 
كليد واژه: فرهنگ نگاري عربي، زمخشري، اساس البلاغه
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):323-341.
 
 
نيكوبخت ناصر,عسگري حسنكلو عسگر
 
 
 

اگر با اندكي آسانگيري بر پاره اي از رمانواره هاي آغازين فارسي، عنوان رمان اطلاق كنيم، مي توان براي رمان فارسي عمري صدساله تصور كرد. اين قالب ادبي، كه نويسندگان ايراني در پي تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي دوره مشروطه و از راه ترجمه رمانهاي تاريخي اروپايي با آن آشنا شدند، تاكنون از نظرگاه هاي گوناگون بررسي شده است. اما رويكرد نقد جامعه شناختي به رمان فارسي چندان مورد توجه محققان نبوده است. بررسي برهم کنش جامعه ايراني و رمان فارسي يا به عبارت ديگر، تاثير جامعه بر محتواي رمان و تاثيرپذيري جامعه از رمان، رابطه بين جنبه انتقادي و كيفيت فني رمان فارسي، تعهد اجتماعي و اخلاقي نويسندگان و چگونگي بازتاب تحولات اجتماعي، سياسي و اقتصادي كشور در رمان معاصر از مباحثي است كه در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفته است. در اين پژوهش، روند شكل گيري، رشد و تكامل رمان فارسي به چهار دوره تاريخي مشخص تقسيم شده است تا امكان مقايسه و سنجش تعامل رمان و جامعه با توجه به تحولات اجتماعي در هر دوره تاريخي بهتر فراهم شود.

 
كليد واژه: رمان فارسي، داستان نويسان ايراني، جامعه شناسي رمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) بهار 1387; -(23 (پياپي 20)):291-321.
 
 
نوين حسين*
 
* دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

ضرب المثلهاي تركي رايج در استان اردبيل، كه براي پند و نصيحت و يا بيان ديدگاه هاي اجتماعي و سياسي مردم به كار مي رود، محصول تجربه ها، دانش و آرزوهاي اجتماعي و تاريخي مردم با شور و ذوق اين نواحي و مناطق مجاور آن است. در ميان آنها تاثيرات فرهنگي اسلام يا ملل مجاور و كشورهاي دور و نزديك نيز به چشم مي خورد. دراين مقاله، ضمن بررسي و پرداختن به اين موضوع، موارد زير در خور توجه قرار گرفته است:
در ساختمان دستوري امثال از انواع فعل هاي تركي، صيغه ها و زمانهاي گوناگون (گذشته، حال و آينده) بهره گيري شده، وامثال و حكم تركي از نظر بياني اغلب به صورت كنايه (اعم از واقعي و قابل فهم، غير واقعي و ديرفهم) به كار رفته است
.
برخي نيز به صورت جملات ساده (كوتاه و بلند) ساخته شده، و گاهي نيز از امور متضاد و متقابل آميخته واستفاده شده است
.
امثال و حكم موزون و شعر گونه نيز بخشي از سخنان حكيمانه و انديشه ورانه بسيار زيبا و دلپذير مردم ترك زبان اين نواحي است. اين مثل ها اغلب آميخته به صنايع لفظي و با آهنگ و موسيقي پرشوري است كه گاهي كاملا صورت شعري به خود گرفته است.
عناصر و پديده هاي مختلفي مانند طبيعت و عناصر آن (آب، باران، كوه، دريا و ...) انسان و حيوان، پرنده، گياه مناطق و شهرها و حتي كشورهاي خاص (اعم از نزديك يا دور) و نيز طبقات و گروه هاي مختلف اجتماعي (فقير، غني، كچل، ديوانه، عروس و ...) ساختار موضوعي ضرب المثل هاي تركي را تشكيل مي دهد
.
دسته ديگر از امثال و حكم تركي، ساختار افسانه اي و اسطوره اي دارد. در كنار آنها به تعدادي از امثال و سخنان حكيمانه نيز برمي خوريم كه بار معنايي خود را از باورها و خرافات عاميانه اقتباس کرده است
.
آخرين نكته قابل توجه دراين پژوهش بازيافت امثال و حكمي است كه جنبه تربيتي و روانشناختي دارد. مطالعه اين دسته از امثال وحكم ما را با روحيات و خلقيات فردي و اجتماعي گويندگان آنها آشنا مي سازد
.

 
كليد واژه: فولکلور، فرهنگ عامه، ضرب المثلهاي ترکي، استان اردبيل، ادبيات عامه
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

 

ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) زمستان 1386; -(22 (پياپي 19)):1-33.
 
 
آبدانان مهدي زاده محمود,بهروزي مجتبي
 
 
 

مرثيه پاره اي از پيکر ادبيات صدر اسلام به شمار مي آيد. اسلام با ظهور خود، باورها و انديشه هاي تازه اي را به ميان آورد که بازتاب آنها را مي توان آشکارا در عرصه ادب و شعر و بخصوص مرثيه مشاهده کرد. اين باورها و انديشه هاي هدايتگر و نو نه تنها در درونمايه شعري، بلکه در شکل آن نيز تاثير بسزايي گذاشته است؛ بدان گونه که به پيدايش معاني جديد نزد شاعران مرثيه سرا کمک کرده است تا بتوانند اشعاري پر محتوا و چه بسا متفاوت با مجموعه آثار گذشته ادبي خويش بسرايند. با توجه به اين مقدمات، بررسي شباهتها، ارتباطها و تفاوتهاي مرثيه در دوره جاهلي با صدر اسلام، ما را بيشتر به ميزان تاثيرگذاري اسلام بر مرثيه سرايي آشنا مي کند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) زمستان 1386; -(22 (پياپي 19)):17-38.
 
 
تاج الديني مسعود*
 
* دانشگاه آزاد کرمان
 
 

اين تحقيق به بررس چگونگي به کارگيري حروف تعريف زبان انگليسي توسط فراگيران فارسي زبان پرداخته، و سعي شده است دلايل و دشواريهاي فراگيري حرف تعريف معين و احيانا پرهيز از آن را مورد بررسي و تجزيه تحليل قرار دهد. در روند تحقيق و بعد از تحليل و بررسي 200 نگارش و استخراج چگونگي به کارگيري و استفاده حرف تعريف و گردآوري خطاها نتايج نسبتا معيني به دست آمد. دو عامل اوليه و اصلي مي توان براي نقد و تفسير فرايند دشواري و پيچيدگي در به کارگيري حرف تعريف معين پذيرفت: عامل اول به زبان هدف مربوط است. و عامل دوم در زبان اول يا مادري فرد ريشه دارد. در وهله اول، عدم ثبات در قوانين حاکم بر حروف تعريف و استثناعات زياد آن در زبان هدف به کارگيري آنها را با نوعي دشواري همراه کرده است. دوم اينکه شکاف عميق و اختلاف آشکار در قوانين حاکم بر حرف تعريف معين در دو زبان اول و هدف مي تواند عامل موثر ديگري در بروز خطاهاي آشکار و فراوان در اين زمينه تلقي گردد؛ ضمن اينکه همين موارد نيز خود مي تواند عاملي براي اجتناب ورزي و فرار از به کارگيري اين گونه هاي خاص زباني به شمار آيد. در نهايت، تحقيق با توسل به نوع خطاها به طرح شکلهاي گوناگون اجتناب ورزي پرداخته و آنها را معرفي کرده است.

 
كليد واژه: 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) زمستان 1386; -(22 (پياپي 19)):35-64.
 
 
احمدي جمال,ملك ثابت مهدي,جلالي پندري يداله
 
 
 

يکي از شاخه هاي علوم اسلامي، که در ميان مسلمانان در دوره هايي، رشد فزاينده اي داشته و ذهن بسياري از دانشمندان اسلامي را به خود مشغول کرده، علم کلام و يا اصطلاحا فلسفه اسلامي بوده است. يکي از مباحث علم کلام، جسم پنداشتن خدا و مساله عرش و استوا است. هدف اين پژوهش، پاسخ به اين پرسش است که ديدگاه کلامي سنايي در اين باره بويژه، عرش و استوا با ديدگاه فرقه هاي کلامي چه تفاوتي دارد. از اين رو ضمن تعريف لغوي و اصطلاحي اين دو واژه، پيشينه تاريخي آنها در بين فرق مختلف کلامي مورد و اکاوي قرار گرفته و وجود اشتراک و افتراق ديدگاه سنايي با ديگر متکلمان، بررسي شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
ادب و زبان (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني كرمان) زمستان 1386; -(22 (پياپي 19)):41-65.
 
 
لشکريان آنيتا*
 
* دانشگاه يزد
 
 

«گوتيک» اصطلاح چندان دقيقي نيست ولي از قرن هجدهم که براي نامگذاري محصولات فرهنگي اروپا به کار رفت، درباره آن بحث بيشتري صورت گرفته است. آن دسته از آثار ادبي که «گوتيک» نام گرفته اند، اغلب باعث ايجاد نگرشهاي متناقضي در دنياي در حال تغيير ادبيات گرديده اند.
الن مورز
(1976) (Ellen Moers) اولين کسي بود که اصطلاح «گوتيک» زنان را در کتاب خود «زنان اديب» به کار برد. اين کتاب به آن دسته از آثار گوتيک اشاره دارد که توسط زنان به وجود آمده است. تجزيه و تحليل مورز از اين گونه متون ادبي گوتيک فوق العاده تاثيرگذار بوده است. نگرش او در واقع، بيان ضمني ترس زنان از گرفتار شدن در درون خانه و استثمار جنسي آنان است؛ ترسي که موقع زايمان نيز به طور موحشي تجربه شده است.
در ادبيات زنانه، منتقدان بر اين باورند که گوتيک به عنوان يک سبک ادبي به کمک نويسندگان مونث آمده است تا آنان بتوانند با سيري در ژرفاي خويشتن، راه حلي براي تضادهاي دامنگير نويسندگان و قهرمانان زن پيدا کنند. اين تضادها ريشه در موقعيت زنان در جوامع مرد سالار داشته و باعث محروميت آنها از «قدرت و اعمال نفوذ» شده است.
رمان فرانک اشتاين
(Frankenstein) نمونه کاملا جديدي از گوتيک زنان عرضه مي کند. در اين رمان، ماري شلي (Mary Shelley) بدون استفاده از يک قهرمان زن و يا يک قرباني قابل توجه از رويکرد جديدي در بيان وحشت در ادبيات استفاده کرده است. مي توان گفت که در چارچوب گوتيک هر عنصري به نوعي به جسم زن اشاره مي کند و اين اشارات در واقع ذکري از درماندگي و ترسي است که هسته نظريه گوتيک را تشکيل مي دهد.
اين مقاله استفاده از مفهوم هيولا به عنوان نماد مسخ شدگي را، که در رمان فرانک اشتاين به طور مجازي ترس گوتيکي از ناشناخته ها و پيامدهاي ناشي از رويارويي با اين غريبه ترسناک است، مورد بحث قرار مي دهد. همچنين کنکاشي از اثر ماري شلي از طريق ارزيابي آن با معيارهاي ادبيات گوتيک ارايه خواهد شد. در طي اين بررسي، هيولا نه تنها نماد مسخ شدگي است بلکه تجاوز از مرز پنداشته هاي دروني و بروني رمان را نيز نمايان مي سازد. با اين حال، تعريف ماهيت هيولا به عهده خواننده گذاشته شده است.
اين مقاله باخودداري از بررسي روانکاوانه متن رمان به نقش ويژه آن در ايجاد يک نوع ادبي و اهميت تاريخي- اجتماعي آن مي پردازد.

 
كليد واژه: 
 

 نسخه قابل چاپ