بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی
| آينه معرفت تابستان 1385; -(8):55-72. |
| صانعي منوچهر* |
| * دانشكده ادبيات، دانشگاه شهيد بهشتي |
|
در عنوان عمومي تمدن به نام «مدرنيته» مفاهيمي چون استقلال (راي)، آزادي و برابري، در حد فاصل بين دكارت تا كانت به عنوان عناصر اصلي مدرنيته يا تجدد تثبيت شده است. تجدد و تازگي اين مفاهيم نسبت به فرهنگ و تمدن غرب است؛ در فرهنگ اسلامي سابقه اين مفاهيم به حدود هزارسال پيش مي رسد. نمونه متفكران آزاد انديش در تمدن اسلامي، محمدبن زكرياي رازي است كه در اين مقاله سعي شده است عناصر به اصطلاح غربي ها تجدد، به عنوان «عقلانيت» در آراي او جستجو گردد. |
| كليد واژه: عقلانيت، استقلال، آزادي، برابري، تجدد (مدرنيته) |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت تابستان 1385; -(8):73-94. |
| سرل جان راجرز* |
|
جان راجرز سرل در اين گفتار به چهار مساله عمده و بحث انگيز در فلسفه ذهن مي پردازد، اما نقد او بر هوش مصنوعي از همه آن ها مهم تر و محوري تر مي نمايد. سرل با توسل به طبيعت گرايي زيست شناختي مي كوشد دوگانه انگاري ذهن و بدن را حل نمايد. او كليه حالت هاي ذهني را معلول فرايندهاي زيست شناختي اعصاب در مغز مي داند. به نظر او، مغز به وجود آورنده ذهن و ذهن ويژگي سطح بالاتر مغز است. پديده هاي ذهني به اندازه پديده هاي زيست شناختي نظير رشد، گوارش و ترشح صفرا واقعي هستند و نمي توان آن ها را به چيزي ديگر نظير رفتار يا برنامه رايانه اي فروكاست. ميان سطح ذهني و سطح زيست شناختي اعصاب، سطح واسطه اي از محاسبه وجود ندارد. برنامه رايانه اي چيزي بيش از يك دستور زبان نيست، حال آنكه ذهن داراي معناست و دستور زبان ما را از معناشناسي بي نياز نمي كند. |
| كليد واژه: حيث التفاتي، آگاهي، ناآگاهي، پديده هاي ذهني، ذهن و بدن، هوش مصنوعي، زيست شناسي اعصاب |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت تابستان 1385; -(8):95-120. |
| تقيان ورزنه رضا* |
| * دانشگاه پيام نور ورزنه |
|
چالش بين علم و دين، از چند قرن پيش اسلوب جديد و شماي نويني يافته است. در اين نوشتار، پيشينه تاريخي يكي از نظرات مطرح شده در جهت سازگار نمودن علم و دين، يعني نظريه مكمل بررسي شده است. تاريخچه پيدايش اين نظريه در فيزيك نوين و علت ابداع آن نشان مي دهد كه اين نظريه، براي رفع مشكلي ديگر و در سامان ديگري نشو و نما يافته و هدف اصلي از نگارش اين مقاله نيز اثبات همين ادعاست. تعارض بين علم و دين، به شكل نوين آن، ابتدا در غرب و در فصل و فضايي ويژه روي داده؛ از همين رو، سير تاريخي موضوع، اشاره وار بر صدر نشسته است و به دليل آنكه نگرش هاي جديد به علم در تكوين آن نقش به سزايي داشته، به اين موضوع نيز در حد بضاعت پرداخته شده است. سپس با بيان تاريخچه پيدايش نظريه مكمل ثابت مي شود كه اين نظريه جدا از جايگاه واقعي خود در فيزيك نوين، براي حل چالش هاي موجود بين الهيات مسيحي و فرضيات مطرح در علوم جديد، به مثابه يكي از راه حل هاي مورد قبول شانيت ويژه اي يافته است. در پايان استفاده از اين نظريه براي رفع بعضي از تعارضات غيرواقعي و وارداتي به وجود آمده بين متفكران مسلمان و علوم جديد مورد نقد قرار گرفته است. |
| كليد واژه: علم، دين، متافيزيك، فيزيك نوين، نظريه مكمل، كليسا، مسيحيت، تعارض علم و دين |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت تابستان 1385; -(8):121-141. |
| اسدي گرمارودي محمد* |
| * دانشگاه صنعتي شريف |
|
سرمايه اصلي عرفان، دل و هدف اصلي عرفا، لقاي رب و فناي في اله است. در اين مقاله، ديدگاه معصومين عليهم السلام و برخي از عرفا در خصوص اين دو اصل مطرح شده و سپس به بررسي و نتيجه گيري نظرات مخالفان و موافقان عرفان پرداخته شده است. با توجه به نتايج به دست آمده، دريافتيم كه عرفان واقعي از متن دين برخاسته است و اوج معرفت ديني آن را ايجاب مي كند؛ ولي اين حقيقت، چون ساير حقايق دچار تحريف و انحراف هم شده است كه بايد بين آن ها تميز قايل شد. |
| كليد واژه: عرفان، دل، شهود، ادراك، لقاي رب، تزكيه و تصفيه، بصيرت |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):1-16. |
| دكامي محمدجواد* |
| * دانشگاه بوعلي سينا، همدان |
|
انديشه درباره علت العلل همه اشيا از نخستين روزهاي خلقت، ذهن بشر را به خود مشغول كرده است. تلاش بشر در جهت كشف علت اصلي پيدايش جهان موجب پيدايش علوم و فلسفه شد. نخستين انديشمندان يونان باستان، نظير طالس (Thales)، آناكسيمنس (Anaximens) و هراكليتوس (Heraclitus) علت اصلي پيدايش جهان را در عالم ماده به جستجو پرداختند و عناصري مانند آب، هوا و آتش را علت العلل موجودات اين عالم معرفي كردند. |
| كليد واژه: خدا، دميورژ، ناظم، الگوها و صور |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):18-41. |
| ميراحمدي منصور* |
| * دانشكده علوم اقتصادي و سياسي، دانشگاه شهيد بهشتي |
|
فقه سياسي شيعه مانند هر دانش اسلامي ديگر مبتني بر مباني نظري خاصي است كه توجيه كننده گزاره ها و اعتبار دهنده استدلال ها و مبين شيوه هاي استنباط و نظريه پردازي آن به شمار مي آيد. در مقاله حاضر، با اعتقاد به ضرورت ارتقاي معرفت شناختي فقه سياسي از دانش احكام مربوط به زندگي سياسي به دانش سياسي اسلامي و به توضيح مباني كلامي فقه سياسي شيعه پرداخته شده است. نويسنده پس از ايضاح مفهومي كلام و فقه سياسي و تبيين رابطه اين دو، به تبيين «اصل ربوبيت الهي»، «اصل عصمت» و «اصل عدم تعارض عقل و وحي» به عنوان مهم ترين آموزه هاي كلامي شيعه و تاثير آن ها بر اثبات «حقانيت قرآن»، «حقانيت سنت و اجماع» و «حقانيت عقل» پرداخته است. او حجيت استدلال هاي فقهي و نظريه پردازي هاي فقيهانه در حوزه سياست را براساس منابع چهارگانه كتاب، سنت، اجماع و عقل توضيح مي دهد. |
| كليد واژه: فقه، سياست، شيعه، عصمت، عقل، وحي، منابع، حقانيت، حجيت |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):44-75. |
| ابراهيمي وركياني محمد* |
| * دانشگاه شهيد بهشتي |
|
باهمه صراحت آيات كلام اله مجيد در منفوريت جنگ و فساد در ارض و موضع توام با تسليم پيامبر خدا در طي سيزده سال پس از بعثت در مكه و تشريع دفاع در دوران بعد از هجرت، بسياري از فقها و مفسران و محدثان در گذشته، جنگ و درگيري با كفار اعم از كتابي و غيركتابي را واجب دانسته اند با اين تفاوت كه اهل كتاب مي توانند در صورت پرداخت جزيه و قبول حاكميت اسلام به شريعت خويش عمل نمايند، اما مشركان راهي جز پذيرش اسلام يا نابودي نداشته اند. |
| كليد واژه: جنگ، جهاد، تجاوز، اعتدا، تعاون، دفاع، نهضت رهايي بخش، دخالت بشردوستانه، اهل كتاب، مشركان، ملحدان، صلح، اعتزال، فساد، حكمت، موعظه، جدال احسن، رسالت جهاني |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):1-16. |
| دكامي محمدجواد* |
| * دانشگاه بوعلي سينا، همدان |
|
انديشه درباره علت العلل همه اشيا از نخستين روزهاي خلقت، ذهن بشر را به خود مشغول كرده است. تلاش بشر در جهت كشف علت اصلي پيدايش جهان موجب پيدايش علوم و فلسفه شد. نخستين انديشمندان يونان باستان، نظير طالس (Thales)، آناكسيمنس (Anaximens) و هراكليتوس (Heraclitus) علت اصلي پيدايش جهان را در عالم ماده به جستجو پرداختند و عناصري مانند آب، هوا و آتش را علت العلل موجودات اين عالم معرفي كردند. |
| كليد واژه: خدا، دميورژ، ناظم، الگوها و صور |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):78-104. |
| عالمي محمدحسين* |
| * دانشگاه الزهرا |
|
يكي از اركان اساسي اديان الهي دعوت به ايمان نسبت به عوالم فراسوي ماده و عوالم غيبي است و تا اين ركن اساسي تحقق نپذيرد، ايمان به دين و تعاليم آن ميسر نمي باشد. بر اين اساس، بررسي عوالم غيبي و اثبات آن ها از نظر عقل و برهان و نيز آيات و روايات و ساير كتب آسماني در خور دقت و تامل است. |
| كليد واژه: برزخ، عالم مثال، عالم ماده، غيب، روح، قيامت، قبر |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):78-104. |
| عالمي محمدحسين* |
| * دانشگاه الزهرا |
|
يكي از اركان اساسي اديان الهي دعوت به ايمان نسبت به عوالم فراسوي ماده و عوالم غيبي است و تا اين ركن اساسي تحقق نپذيرد، ايمان به دين و تعاليم آن ميسر نمي باشد. بر اين اساس، بررسي عوالم غيبي و اثبات آن ها از نظر عقل و برهان و نيز آيات و روايات و ساير كتب آسماني در خور دقت و تامل است. |
| كليد واژه: برزخ، عالم مثال، عالم ماده، غيب، روح، قيامت، قبر |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):106-118. |
| مقيسه حسين* |
| * دانشگاه شهيد بهشتي |
|
دستيابي به معرفت يقيني و رهايي از شك و ترديد در مسايل حياتي و اعتقادي كه با عرصه هاي مختلف زندگي و سرنوشت ابدي انسان پيوند دارد و تامين كننده هدف آفرينش اوست، از ضرورت هاي بي بديل و آرمان ها و ايده ال هاي همگان است. عصمت فكري و عملي پيامبران و امامان عليهم السلام كه در فرهنگ شيعه بر آن تكيه شده، از جمله راهكارهاي اين معرفت يقيني است كه بدون آن، امنيت فكري و قرار و آرامش روحي رواني ميسر نخواهد شد و همواره احتمال خلاف و خطاهاي عمدي و سهوي، روح و فكر انسان را مي آزارد. به همين دليل باور و پذيرش عصمت، مي تواند تكيه گاه مطمئن وحدت و يكدلي فرقه هاي مختلف اسلامي باشد. |
| كليد واژه: طرح و اراده تشريعي، وحدت، معرفت يقيني، مباهله، عدالت صحابه، ترتب اصولي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| آينه معرفت زمستان 1384 و بهار 1385; -(7):119-142. |
| راسخي فروزان* |
| * دانشگاه الزهرا |
|
ما در اين نوشتار برآنيم كه پس از تعيين جايگاه اخلاق (يا دستورات اخلاقي) در تعاليم ديني و تعريف اخلاق عرفاني به مقايسه افكار دو متفكر بزرگ، يكي در عالم اسلام و ديگري در عالم مسيحيت، يعني غزالي و توماس آكمپيس، بپردازيم. به منظور استخراج آرا ايشان در اين باب، به دو كتاب كيمياي سعادت و تشبه به مسيح مراجعه كرديم و در چهار قلمرو غايت حيات اخلاقي، فضايل و رذايل، شيوه هاي عملي كسب فضايل و دوري از رذايل و سهم سعي انسان و لطف الهي در نيل به غايت حيات اخلاقي به مقايسه آرا آنان با هم پرداختيم و موارد اختلاف و اشتراك نظام هاي اخلاقي اين دو متفكر را روشن كرديم. |
| كليد واژه: دستورات اخلاقي، اخلاق عرفاني، اخلاق توصيفي، اخلاق دستوري يا هنجاري، اخلاق تحليلي يا فرا اخلاق، غايت حيات اخلاقي، سعادت، فضايل، رذايل، لطف الهي، اراده انسان، معرفت بندگي خدا |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| الهيات تطبيقي زمستان 1389; 1(4):1-18. |
| كاكايي قاسم*,رحماني منصوره |
| * گروه الهيات، دانشگاه شيراز |
|
تامل و انديشه در باب خدا، يکي از مهمترين و اساسي ترين محورهاي معرفت انسان است و در طول تاريخ فلسفه و کلام، متفکران بسياري به بحث و بررسي در اين باب همت گمارده اند. از ميان مباحث خداشناسي، براهين اثبات وجود خدا از اهميت ويژه اي برخوردار است و اساس سخن گفتن از خدا را تشکيل مي دهد. هر يک از الهيدانان بر اساس مباني و نظام فکري خود به شيوه اي مي کوشند براهيني متقن، بر اثبات وجود خدا اقامه کنند. از جمله اين متفکران مي توان به ملاصدرا، بنيانگذار حکمت متعاليه و توماس آکوئيناس، فيلسوف برجسته قرون وسطي اشاره نمود. هر چند ملاصدرا و توماس وجود خدا را فطري مي دانند، باز هم به اقامه برهان بر وجود خدا مي پردازند. ملاصدرا با طرح امکان فقري و تکيه بر مباني صدرايي، برهان امکان و وجوب توماس را غنا مي بخشد و با اقامه برهان صديقين از وجود بر وجوب شاهد مي آورد. وي همچنين با اثبات حرکت جوهري، برهان حرکت او را تکميل مي نمايد. در اين مقاله بر آنيم که ابتدا ديدگاه ملاصدرا و توماس را در باب بداهت وجود خدا تبيين کنيم و سپس به بررسي و مقايسه برخي از براهيني که آنها براي اثبات وجود خداوند اقامه مي کنند، بپردازيم. |
| كليد واژه: وجود خدا، برهان صديقين، برهان حرکت، ملاصدرا، آکوئيناس |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| الهيات تطبيقي زمستان 1389; 1(4):19-38. |
| شاكر محمدكاظم*,موسوي فاطمه سادات |
| * گروه علوم قرآن و حديث، دانشگاه قم |
|
اصطلاح «انسان كامل» براي اولين بار توسط محيي الدين بن عربي (560-638 ق) به كار رفته است. در آموزه هاي عرفاني ابن عربي، انديشه انسان كامل از جايگاه فخيمي برخوردار است. پس از ايشان، دو عارف نامي ديگر، عزيزالدين نسفي (م: حدود 700 ق) و عبدالكريم بن ابراهيم گيلاني - جيلي - (767-832 ق) هر يک كتابي را با عنوان «انسان كامل» به رشته تحرير در آوردند و به شرح و بيان ديدگاه هاي ابن عربي پرداختند. انسان كامل در عرفان اسلامي، انساني است كه جامع اسما و صفات خداوند است و روح و جان او چنان صيقل يافته كه وجه خدا را به تمام و كمال منعكس ساخته است. با اين حال، انديشه كمال پذيري انسان، در مكاتب و اديان پيش از اسلام نيز مطرح بوده است. در اديان ابراهيمي برخي از آموزه هاي ديني مشتركي وجود دارد كه به عنوان گزاره هاي كليدي در انديشه کمال پذيري و خداگونگي انسان به آنها استناد شده است. در متون اصلي يهوديت، انديشه آفرينش انسان به صورت خدا، قابليت خداگونه شدن انسان و نيل به كمال را القا مي كند. با اين حال، يهوديان حتي حضرت موسي را نيز انسان كامل نمي دانند. در مسيحيت به رغم آن كه عيسي به پيروانش مي گويد كه مانند پدر آسماني شان كامل شوند، انديشه گناه اوليه انسان، سد راه كمال پذيري انسان تلقي مي شود. اين مقاله به بررسي عناصر مهم در كمال پذيري انسان از نظر برخي انديشمندان يهودي، مسيحي و مسلمان پرداخته تا از اين رهگذر وجوه اشتراک و اختلاف ديدگاه هاي آنها را مشخص کند. |
| كليد واژه: انسان كامل، كمال پذيري انسان، يهوديت و كمال، مسيحيت و كمال، اسلام و كمال، زن و كمال، عرفان و كمال |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| الهيات تطبيقي زمستان 1389; 1(4):39-52. |
| حقي علي*,زختاره مليحه |
| * گروه الهيات، دانشگاه فردوسي مشهد |
|
اين مقاله به مقايسه آرا فيلسوف غربي فرانتس برنتانو و فيلسوف، متکلم شرق، امام فخر رازي درباب ادراک مي پردازد. هر يک از اين دو فيلسوف نظرات عميقي در باب ماهيت ادراک عرضه کرده اند که بررسي تطبيقي آنها مي تواند در فهم عميق تر ديدگاه هاي هر يک از دو منشا اثر قرار گيرد. هدف اين مقاله، روشن کردن شباهت ها و تفاوت هاي موجود در ديدگاه هاي آنان درباره اين پرسش هاست که ادراک بشر به طور کلي تا چه اندازه با واقعيت انطباق دارد؟ آيا انسان واقعا مي تواند به خارج علم داشته باشد؟ آيا علم او صرفا به معني امري ذهني است؟ آيا اشياي خارجي با همان ماهيت بيروني به ذهن مي آيند؟ و اينکه انسان چگونه به ممتنعات علم کسب مي کند؟ اين دو فيلسوف در مباحث مهمي، نظير علم و ادراک، وجود ذهني، ادراک ممتنعات، اضافه عالم و معلوم داراي نظرات عميقي هستند که در اين مقاله به روش تطبيقي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. |
| كليد واژه: علم، وجود ذهني، واقع نمايي، نظريه تعلق، حيث التفاتي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |