بانک مقالات قرآنی

چکيده فارسي:
عالمان جرح و تعديل، برخي راويان حديث را به دليل وجود صفات و يا سيره اخلاقي خاص و يا اعتقاداتي ويژه، مورد مذمت قرار داده اند. اعتقاد به غلو و تفويض از جمله عواملي است که راويان در منابع رجالي متقدم، آن را موجب جرح شمرده اند. اين پديده، در سده هاي دوم و سوم هجري، در ميان گزارشگران احاديث ائمه رواج داشته و البته امامان معصوم (ع) با آن به شدت مقابله مي کرده اند. عالمان علم رجال با الهام از رويکرد ائمه (ع) با چنين راوياني و استناد بدان ـ به ويژه تحت تاثير عالمان و محدثان سده هاي سوم و چهارم شهر قم ـ تعابير و اصطلاحاتي را در آثار خويش به کار برده اند که به مذهب غلو و تفويض معطوف است. تعابير به کار رفته ناظر به غلو يا تفويض راويان در ميان منابع متقدم رجالي شيعه از وحدت رويه برخوردار نيست و در مواردي به جاي هم به کار رفته است. بر اين اساس، نظر کساني که خواسته اند با توجه به اصطلاحات يا تعابيري خاص، دو گروه ياد شده را به دقت از همديگر متمايز کنند، همه جا استوار نيست، و منابع رجالي در برخي موارد، با چنين ديدگاهي همراهي ندارد. اين گروه نقش موثري در ورود اين نوع اصطلاحات در منابع رجالي داشته است. مقاله حاضر، ديدگاه هاي رجالي عالماني نظير کشي، نجاشي، شيخ طوسي و ابن غضائري را محور اصلي پژوهش قرار داده است.

چکيده عربي:
إنّ علماء الجرح و التعديل ذمّوا بعض رواة الحديث بسبب صفاتهم الخاصة و سيرتهم الخُلقيّة و معتقداتهم المتميّزة. فالاعتقاد بالغلو و التفويض من جملة الأسباب التي اعتبرها الرواة علة الجرح في المصادر الرجاليّة المتقدّمة، و هذه الظاهرة کانت سائدة في قرني الثاني و الثالث بين الرواة أحاديث الائمة المعصومين، غير أنّ المعصومين (ع) احتجوا علي هذا الامر. و انطلاقاً من اتّجاه المعصومين الي هؤلاء الرواة، و استناداً الي هذا التصرف و تأثّراً خاصّاً من علماء قرني الثالث و الرابع لمدينة قم و محدّثيها، فقد استعمل علماءُ علم الرجال مصطلحاتٍ تميلُ الي مذهب الغلو و التفويض. و الحق أنّ التعابير المستعملة الدالة علي الغلو و التفويض من جانب الرواة، لا تسلک مسلکاً واحداً بين المصادر الرجاليّة الشيعيّة المتقدّمة، بل اُستُعمل أحياناً بعضُها مکان بعض. بناءً علي ذلک إنّ الذين أرادوا أن يجعلوا الخلاف بين الفريقين المذکورين بذمّةٍ علي ضوء المصطلحات أو التعابير الخاصّة، ما کانت آرائهم صحيحة في کل مکان دوماً، حيث لا تتناسب المصادر الرجاليّة و هذه الآراء أحياناً. علي أيّة حال فلهذا الفريق دورٌ لا يستهان به في وصول هذه المصطلحات الي المصادر الرجاليّة. و المقالة هذه تعمد الي الترکيز علي آراء علماء الرجال کالکشي، النجاشي، الشيخ الطوسي و ابن الغضائري.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
ابوحنيفه، نعمان بن ثابت، نزد کساني از دانشمندان سال هاي زندگي خود، زانوي شاگردي بر زمين زده بود. از او -در اين مسير- سخني گزارش کرده اند که دربردارنده کارگشايي ويژه براي دو سال از سال هاي دانش اندوزي و نيز ستايش بلند و کارآمدي برجسته يکي از آموزگارانش است: «لو لا السنتان لهلک النعمان.»
گروهي از نويسندگان امامي مذهب، پس از رخ نمايي از اين گفته در نوشته اي سده سيزدهمي، اشاره آن را به سوي امام صادق (ع) و شاگردي دو ساله ابوحنيفه نزد آن بزرگوار دانسته اند. در اين نوشتار، با يادآوري بهانه هاي گريز ابوحنيفه از امام صادق (ع) و زمينه هاي گرايش او به زيدبن علي (ع) نشان داده مي شود که اين سخن به زيد اشاره دارد و هموست که در اين جمله بحث برانگيز مورد ستايش قرار گرفته است، زيرا -در يک کلام- ابوحنيفه خويشتن را در جهان دانشورزي، حبيب زيد و وامدارش و رقيب امام صادق (ع) و هم قطارش مي ديده است.

چکيده عربي:
درس ابوحنيفة بن نعمان بن ثابت العلمَ علي علماء عصره، و قد وصلت الينا منه روايةٌ تکشف القناع عن السنتين من سنواته الدراسيّة و تشير الي الفاعليّة البارزة لأحد معلّميه، و تلک الرواية هي «لو لا السَّنَتان لهلک النعمان». غير أنّ العلماء الاماميّة بعد أن قاموا بمعالجة هذهالرواية في دراساتهم المکتوبة في القرن الثالث عسّر، رأوا أنّهاتشير الي الامام الصادق (ع) و تتلمذ ابي حنيفة عند الامام (ع) لمدة السنتين.
لذلک المقالة هذه تبحث عن أن أسباب ميل ابي حنيفة عن الامام (ع) الي زيد بن علي، و يستنبط أنّ الرواية تشير الي زيد، و هو الذي وقع موقعَ المدح و العناية في هذا الکلام المنير للجدل، إذ أنّ اباحنيفة يعتبر نفسه صديق زيد و مديناً له في التعلم من جهة، و منافس الامام الصادق (ع) و اصحابه من جهة أخري.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
پيروي از هنجارهاي ديني و اجتماعي، موجب برقراري هر چه بيشتر نظم در امور مختلف و پيشرفت جامعه از جمله تقويت بنيه هاي علمي، فرهنگي و اقتصادي آن است. هر جامعه و يا گروه قواعد، قوانين و آداب و رسوم خاصي براي ايجاد روابط با يکديگر و انجام امور فردي و اجتماعي خود دارند که به آن «هنجار» مي گويند. شناخت هنجارها و ناهنجاري ها و موضوع هاي مربوط به آن، از جمله علل عدم پيروي از هنجارها (ناهنجاري) مي تواند در کنترل ناهنجاري و حفظ و تقويت ارزش ها و هنجارهاي مفيد موثر باشد.
بسياري از سخنان امام علي (ع) در نهج البلاغه حاوي موضوع ها و مسايل اجتماعي است. همچنين مطالب اين کتاب گوياي چگونگي عملکرد آن حضرت در اجراي احکام و حدود الهي و مواجهه با هنجارها و ناهنجاري هاي اجتماعي است. از اين رو در اين مقاله، پس از توضيح مختصر در مورد هنجار و علل پيروي از آن، ديدگاه نهج البلاغه در مورد بعضي از عللي که از نظر جامعه شناسي موجب عدم پيروي از هنجارهاست، بيان شده و مهم ترين علل عدم پيروي، يعني عدم وجود هنجار، ناآگاهي و عدم درک فوايد پيروي از آن تبيين شده است. بي توجهي به اصول تربيتي صحيح و آماده نبودن براي دگرگوني ها و بحران ها نيز از اين عوامل اند.

چکيده عربي:
إنّ الاتباع من القيم الدينيّة و الاجتماعيّة ينتهي في مختلف الأمور الي النظم الأکثر ثم الي تطور المجتمع کتنمية المکوّنات العلميّة و الثقافيّة و الاقتصاديّة. والحق أنّ لکل مجتمع أو جماعة قواعد و قوانينمکتوبة أو غير مکتبوية تختصّ بهما ليسود النظم في العلاقات الفرديّة و الاجتماعيّة، و يسمي کل هذه القواعد «القيمة». فالتعرّف الي القيم (المعايير) و الاقيم (الانحرافات) و ما يرتبط بهما کأسباب رفض القيم، يتيح لنا مراقبة الانحرافات و حفظ القيم و المعايير المفيدة و تنميتها. هذا من جانب، و من جانب آخر ندي أنّ أحاديث الامام علي (ع) في نهج البلاغة تشتملُ علي القضايا الاجتماعيّة و موضوعاتها، حيث يتراءي ما ورد في هذا الکتاب کيفيّة حصيلة أعمال الامام (ع) بالنسبة الي تطبيق الأحکام و الحدود الهيّة و مواجهته للمعايير الاجتماعيّة و الانحرافات. بناءً علي ذلک فهذه المقالة بعد أن قدّمت توضيحاً مختصراً عن المعايير و أسباب اتّباعها، أخذت تعالج رأي صاحب نهج البلاغه عن قضايا تنتهي الي ما يسمي الانحرافات في علم الاجتماع. ثمّ تعالج أهم أسباب الانحرافات و هي عدم وجود المعيار، عدم البصيرة و عدم المعرفة الي فوائد اتّباع المعيار. مضافاً الي ما أسلفنا ذکره أن عدم الاعتناء بالأصول التربويّة الصحيحة و عدم الاستعداد للتحوّلات و الأزمات من جملة هذه العوامل.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
حديث بساط جريان شگفت انگيز سير فضايي علي (ع) با فرش پرنده است که در معيت جمعي از اصحاب پيامبر (ص) از جمله ابوبکر و عمر صورت گرفته است. اين سفر براي اثبات برتري و ولايت علي (ع) بر ديگران، در زمان پيامبر (ص) از مدينه تا غار اصحاب کهف انجام شده است. در همه روايات به جز روايت ثعلبي، اصحاب کهف فقط به سلام علي (ع) پاسخ مي گويند، و از پاسخ گويي به ديگران سر باز مي زنند. در اين نوشتار، ضمن ارايه شبكه روايي حديث بساط، روشن شده است که راويان اصلي حديث، جابر و انس هستند. سپس گزارش کاملي از طرق شانزده گانه حديث ارايه شده است. در پايان، به روش کتابخانه اي با تکيه بر منابع شيعه و اهل سنت، همه طرق حديث از لحاظ سند و محتوا ارزيابي شده كه در نهايت امكان وقوعي چنين مساله اي به طور كامل پذيرفته شده است، ولي بر اساس وثوق سندي که پايگاه نظري اين تحقيق است، وقوع اصل خبر با ترديد روبه روست، البته بر پايه وثوق صدوري، صحت اصل خبر و وقوع آن را، بر اساس شهرت روايي حديث و تلقي به قبول علماي سلف مي توان پذيرفت، هر چند حديث، درباره تعداد افراد و وقايع طول سفر، دچار اضطراب است.

چکيده عربي:
إنّ الحديث الغمامة يحتوي في نفسه قضيّة مستغربة عن سير الامام علي (ع) الي السماء بالبساط الطائر بينما يرافقه جمعٌ من اصحاب النبي(ص)  و منهم ابوبکر و عمر. هذا و إنّ الرحلة هذه، حدثت للتديل علي فضل الامام علي (ع) و ولايته علي الآخرين في عهد النبي (ص) بدءاً بالمدينة و مروراً بغار اصحاب الکهف. حيث وُرد في جميع الروايات ما عدا رواية الثعلبي أنّ اصحاب الکهف رَدّوا السّلام علي علي (ع) و الحال امتنعوا رَدّه علي الآخرين. لذلک فقد بين في هذه الدراسة ـ بما فيهم تقديم سلسلة روائيّة لحديث الغمامة ـ أنّ جابر و انس من الرواة الاصليّة لهذا الحديث. ثم قُدّم تقرير کاملٌ عن طرق الحديث الست عشرة. و اخيراً دُرس جميع طرق الحديث سنداً و مضموناً بالفحص في المکتبات حيث سلّمنا نهاية الامر الي امکان وقوع هذه الرحلة. لکن انطلاقاً من الوثوق في السند و هو ارتکازنا النظري في هذه الدراسة، فقد يرافقُ وقوعَ اصل الخبر نوعٌ من الشکّ، لکن علي أساس الوثوق في المصدور يمکن التسليمُ الي صحة الخبر وقوعه. بالعناية بشهرة الحديث الروائية و التلقّي بقبولها من جانب العلماء السابقين، و إن يتأرجحُ هذا الحديث بين الصحة و السقم بالنسبة الي عدد الاشخاص و أحداث الرحلة.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
از عالمان برجسته متقدم شيعي در عرصه قرائات، فقه، ادبيات و حديث، ابان بن تغلب است. گزارش هاي رجالي درباره وي اندک به نظر مي رسد. از ديگر سو، در مطالعه تاريخ علوم اسلامي در دو سده نخست هجري، بازشناسي شخصيت هاي کليدي همچون وي، و رفع ابهام درباره انديشه و حيات ايشان، اقدامي بنيادين محسوب مي شود. يک روش براي شناخت بهتر اين قبيل شخصيت ها، توجه به اسناد روايات ايشان، و استخراج داده هاي تاريخي مندرج در آن هاست. اين مطالعه مي کوشد با تحليل اسناد ابان به طبقه صحابه و تابعين بپردازد، و با شناسايي و دسته بندي استادان وي در اين دو نسل، شواهدي از حيات و انديشه ابان را بازکاود، از تحصيلات وي پرده بردارد، و وابستگي هاي مکتبي او را بازشناسد.

چکيده عربي:
انّ ابان بن تغلب من العلماء المبرّزين المتقدّمين لأهل الشيعة في مجال القراءات و الفقه و الادب و الحديث، غير أن الأخبار الرجاليّة عنه تبدو قليلة. من جهة أخري و في عمليّة دراسة تاريخ العلوم الاسلاميّة للقرنين الأولين للهجرة، انّ التعرّف علي الشخصيّات المحوريّة کأبنا بن تغلب و المحاولة کشف الستار عن حياته و آرائه يمثّلُ دوراً هامّاً. فالترکيزعلي إسناد الروايات و استخراج معلوماتها التاريخيّة المتوافرة فيها أحدي الطرق للتعريف الأفضل لهذه الشخصيات.
لذلک يحاول الباحث مستعيناً بدراسة أسانيد ابان بن تغلب و بالتعرّف الي مشائخه و تقسيمهم: ليسلط الضوء علي طبقة الصحابة و التابعين و يقدّم شهوداً من حياته و آرائه و يتقصّي علمه و يعرّف نزعاته الرساليّة.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
در اين نوشتار، با بازخواني مفهوم تصوير نزد قدما و معاصران، مولفه هاي تصوير هنري در اندرزنامه جاودانه اميرالمومنين (ع) به امام حسن (ع) بررسي، و به برخي تفاوت ها و مزيت هاي تصويرهاي اين اندرزنامه با تصويرهاي شعري اشاره شده است.
همچنين در پرتو ديدگاه هاي صاحب نظران نقد و بلاغت جديد، پاره اي از مصاديق اين مولفه ها در اندرزنامه مذکور تحليل شده است تا تمايزهاي تصويرگري نهج البلاغه با ديگر آثار، بهتر باز شناسانده شود.

چکيده عربي:
تحاول هذه المقالة بما فيها قراءة أخري لمفهوم الصورة عند القدماء و المعاصرين أن تقوم بدراسة مکوّنات الصورة الفنّية للرسالة الواعظة الخالدة لأميرالمؤمنين الي الامام الحسن، و تقدّم بعض خلافات اختلافات هذه الرسالة التصويرية و تفوّقها علي الصور الشعريّة. مضافاً الي ذلک قد نوقش علي ضوء آراء منظّري النقد و البلاغة عددٌ من مصاديق هذه المکوّنات في الرسالة المذکورة لتتبيّن خصائص تصوير نهج البلاغة بالقياس الي الآثار الأخري بأکمل بيانٍ.

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
روز بيست و پنجم ذيقعده را «دحوالارض» نام نهاده اند. اعتقاد رايج بر اين است که در ابتدا تمام سطح زمين را آب هاي حاصل از باران هاي سيلابي نخستين فراگرفته بود، اين آب ها به تدريج در گودال هاي زمين جاي گرفتند، خشکي ها از زير آب سر برآوردند و با مرور زمان گسترده شدند، و اولين نقطه اي که از زير آب بيرون زد، موضع خانه کعبه بوده است.
در اين مقاله تبيين مي شود كه «دحو» در احاديث مي تواند به دو معنا استنباط شود: گسترش زمين و حركت زمين، و حمل دحو به هر دو معنا امكان پذير است.
نويسنده در نوشتار حاضر، ضمن بيان منابع احاديث دحو الارض و بررسي اسناد آن، به معناشناسي كلمه دحو مي پردازد، و با ذکر مستندات مشخص مي کند كدام يک از دو معناي دحو مورد نظر است، همچنين تلاش مي کند احاديث را با قرآن و سنت متواتر مقابله کند تا صحت و سقم آن ها مشخص شود.

چکيده عربي:
سمّي اليوم الخامس و العشرون من ذي القعدة «دحو الارض» اعتقاداً بأنّ السماء أمطرت مِدراراً، فامتلأ سطح الارض من المياه، ثم نحيت في حضرات الارضِ شيئاً فشيئاً، و ظهر البرّ و استوسع علي مرّ الدّهر، بينما موضع الکعبة کان اوّل نقطةٍ خرج من هذه المياه. و المقاله هذه تري أن کلمة «دحو» تدلّ في الأحاديث علي المعنيين و هما سعة الارض و حرکتها؛ اذن يمکن حمل هذه الکلمة عليهما. و الغرض الذي يرمي اليه الباحثفي هذه الدراسة بما فيها ذکر مصادر الاحاديث «دحو الارض» و معالجة أسنادها، هو دراسة کلمة «دحو» علي ضوء علم المعاني، مضافاً علي ذلک يهدي أن يبيّن بذکر المستندات المعني المقصود من کلمة «دحو»، ثم يحاول أن يعرض هذه الأحاديث علي القرآن و السنة المتواترة لتوضيح صحّتها أو سقمها.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

چکيده فارسي:
تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، تاليف شيخ حر عاملي، دايره المعارفي از روايات فقهي شيعه است که از زمان نگارش مورد توجه فقها و حديث پژوهان بوده است. مولف در اين کتاب با گردآوري روايات هم مضمون، راه فهم سنت معصومان (ع) را به عنوان يکي از اساسي ترين منابع و متون ديني اسلام فراهم کرده است. شيخ حر پس از اثبات صحت صدور روايت از معصوم (ع) و حجيت آن، با بهره مندي از منابع مختلف حديثي و نسخه هاي متعدد از هر منبع و اشاره به سهو راوي و کاتب حديث، امکان شناخت حديث را فراهم آورده است؛ همچنين با تبيين معناي واژگان و اصطلاحات دشوار و اشاره به معاني لغوي و اصطلاحي، فهم متن روايت را تسهيل کرده است. ضمن اينکه توجه به تقطيع هاي صورت گرفته در اين کتاب نيز به عنوان يک پيش فرض در شناخت حديث و در نتيجه فهم صحيح آن حايز اهميت است. شيخ با دقت در قراين لفظي و غير لفظي، زمينه را براي فرا رفتن از معناي ظاهري روايات و رسيدن به مقصود اصلي معصوم (ع) مهيا کرده است. وي با توجه به قراين غير لفظي، مجازها و کنايه هاي موجود در کلام معصوم (ع) را آشکار کرده و به کمک قراين لفظي منفصل که همان روايات هم مضمون با روايت اصلي اند، به تبيين رابطه تخصيص، تبيين و تقييد ميان احاديث اشاره کرده است، ضمن اينکه از دلالت هاي غير ظاهري صيغه هاي امر و نهي نيز غافل نمانده و استحباب و کراهت را از معاني غير ظاهري آن ها دانسته است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ