بانک مقالات قرآنی
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):30-46. |
| آصفي محمدمهدي* |
|
در اين نوشتار، بحث بر سر صحت زيارت عاشوراست و از دو روش بررسي وثاقت راويان و بررسي صحت اسناد، براي اين منظور استفاده شده است. در روش اول، با بررسي روايات المصباح شيخ طوسي، حکم به صحت اين روايات شده و در روش دوم نيز همدستي راويان در ساختن متني واحد، به دلايل مختلف، منتفي دانسته شده است. |
| كليد واژه: زيارت عاشورا، بررسي اسناد، بررسي راويان، جعل حديث |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):60-70. |
| آهنگران محمدرسول* |
| * پرديس قم، دانشگاه تهران |
|
با مسلم بودن اصل عدم جواز تنبيه بدني اطفال، اين عمل به حکم دلايل شرعي در سه صورت جايز است که عبارت اند از: 1. ولي نسبت به فرزند، 2. ولي نسبت به يتيمي که تحت سرپرستي اوست، 3. معلم نسبت به شاگرد. و در هر مورد، محدوديت هايي وجود دارد که از جمله مهم ترين آنها، رعايت هدف تاديب و تربيت و پرهيز از انگيزه هاي نفساني، مانند غضب است که در صورت انجام اين عمل با هدفي غير از تاديب و تربيت، تنبيه کننده مرتکب عمل حرام شده و قابل مجازات تعزيري است. |
| كليد واژه: زدن کودک، تاديب، تنبيه بدني، تعزير، حد |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):71-89. |
| نقي زاده حسن,موسوي نيا سعيده سادات |
|
با آن که اعتقاد به رجعت از باورهاي مورد اتفاق شيعيان به شمار مي آيد، درباره جزئيات آن، سخن بسيار است. در اين ميان، از خروج «دابه الارض» مي توان ياد نمود که قرآن کريم، آن را مطرح فرموده و در متن برخي از احاديث شيعه بر اميرمومنان علي (ع) منطبق گرديده است. اين مقاله ضمن بررسي و نقد سند و دلالت اين گونه روايات، کوشيده است که مستندات حديثي در تطبيق ياد شده را مورد تامل قرار دهد. |
| كليد واژه: تفسير، دابه الارض، رجعت، فقه الحديث، آخرالزمان |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):90-108. |
| فقهي زاده عبدالهادي,خرمي اجلالي زهرا |
|
ضرورت حل تعارض در روايات منقول از معصومان (ع) با توجه به نقش آن در شبهه زدايي و پيراستن دين از شائبه نقص و ناکارآمدي، گروهي از عالمان را بر آن داشته است که در آثار خود، ذيل مباحث فقه الحديثي يا به صورت مستقل، از شيوه هاي حل تعارض سخن به ميان آورند. علامه محمدباقر مجلسي، ضمن توضيحات فقه الحديثي خود، ذيل بعضي از روايات بحارالانوار به تعارض اخبار و راه هاي حل آن پرداخته است. او در تعارض بدوي اخبار، بيشتر مي کوشد از طرق متعدد به جمع مفاد و مضمون روايات «مختلف» بپردازد که حمل لفظ بر مجاز، تخصيص عام، اختلاف سطح مخاطبان معصومان (ع)، حمل مطلق بر مقيد، تبيين مجمل، قول به توسعه معنايي، احتمال وقوع تصحيف و تحريف از طرف راويان، حمل بر اختلاف زمان، حمل بر موارد نادر، حمل بر استحباب، جواز و اضطرار، حمل بر تقيه و تاويلات مبتني بر ساير روايات از جمله مهم ترين اين روش هاست. احتياط و دقت فراوان مجلسي در پرهيز از طرح و رد روايات و اهتمام شايان او به جمع روايات متعارض وي را بر آن داشته است تا در اين راه، از ارائه احتمالات گوناگون دريغ نورزد، حتي اگر در مواردي، خود از عهده تقويت آنها با دلايل قابل اعتنا برنيايد. گرايش او در حل تعارض اخبار به علاج ثبوتي و علاج اثباتي، در کنار يکديگر است، به اين معنا که گاه، احتمالاتي را با استناد به دلايل علمي و قابل قبول مطرح کرده و گاه، فقط با طرح احتمالات غير مدلل، از ديدگاه خود، تعارض اخبار را حل کرده است. |
| كليد واژه: تعارض روايات، جمع عرفي، جمع تبرعي، تعارض بدوي، علاج اثباتي، علاج ثبوتي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):109-133. |
| غروي ناييني نهله,شيواپور حامد |
|
تفسير الدرالمنثور سيوطي از تفاسير ماثور اهل تسنن در قرن دهم هجري است که تفسير آيات را به صورت نقل روايي ذيل آنها ذکر کرده و به سبب عدم اظهار نظر مفسر درباره روايات آن، چنين برداشت مي شود که اين اخبار مورد تاييد او بوده است، لکن در اين تفسير، گاهي اسراييليات و رواياتي نامقبول به چشم مي خورد و مفسر تنها در موارد معدودي در قوت يا عدم قوت حديث نظر داده است. |
| كليد واژه: اميرالمومنين، الدرالمنثور، سيوطي، روايات، نقد روايت |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):134-152. |
| عبدالحسين دوخي يحيي* |
|
هشام بن حکم - که از اصحاب امام صادق (ع) و پايه گذاران علم کلام به شمار مي رود، به خاطر رواياتي که به وي منسوب است، از سوي برخي به تجسيم و تشبيه خداوند تعالي به مخلوقات متهم شده است. |
| كليد واژه: هشام بن حکم، ناصرالقفاري، تجسيم، بررسي روايات |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):153-161. |
| صراف حميدرضا* |
| * دانشگاه تهران |
|
نهج البلاغه يکي از کتب مهم حوزه معارف اسلامي است که سيدرضي، نويسنده آن، برخي از کلمات حضرت علي (ع) را در آن جمع آوري کرده است. اين کتاب - که از زمان نگارش آن تاکنون مورد توجه قرار داشته - با کاستي هايي نيز روبه روست که آورده شدن برخي از کلام ها به صورت تقطيع شده در اين کتاب، يکي از آنهاست. در اين مقاله به معرفي نامه اي از حضرت علي (ع) - که قسمت هايي از آن به صورت قطعه قطعه در نهج البلاغه آمده است - پرداخته شده و پس از شناسايي قطعه هاي آورده شده در نهج البلاغه، به برخي از پيامدهاي اين تقطيع اشاره شده است. |
| كليد واژه: علي (ع)، نهج البلاغه، سيدرضي، استناد، تقطيع |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):162-186. |
| غلام علي مهدي* |
| * دانشکده علوم حديث |
|
مساله امکان غيبت امام عصر (ع) و پيشگويي اين غيبت توسط ديگر حجج الهي از جمله شبهاتي است که در عصر حاضر، از جانب مخالفان مطرح شده است. آنان با زير سوال بردن صحت اسناد روايات غيبت، بر طبق مباني شيعيان، مساله غيبت امام دوازدهم را ساخته انديشه عالمان شيعي و محدثاني چون نعماني و شيخ مفيد مي دانند. |
| كليد واژه: امام مهدي (ع)، قائم، غيبت، غيبت امام عصر، شبهات غيبت، مهدويت، غيبت نگاري |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):162-186. |
| غلام علي مهدي* |
| * دانشکده علوم حديث |
|
مساله امکان غيبت امام عصر (ع) و پيشگويي اين غيبت توسط ديگر حجج الهي از جمله شبهاتي است که در عصر حاضر، از جانب مخالفان مطرح شده است. آنان با زير سوال بردن صحت اسناد روايات غيبت، بر طبق مباني شيعيان، مساله غيبت امام دوازدهم را ساخته انديشه عالمان شيعي و محدثاني چون نعماني و شيخ مفيد مي دانند. |
| كليد واژه: امام مهدي (ع)، قائم، غيبت، غيبت امام عصر، شبهات غيبت، مهدويت، غيبت نگاري |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز 1388; 14(3 (53)):187-202. |
| چلونگر محمدعلي,محمودآبادي سيداصغر,داداش نژاد منصور |
|
يکي از آثار مفقود اهل سنت در زمينه زندگاني ائمه - که منابع شيعي از آن استفاده کرده اند - کتاب الخصائص العلويه نطنزي، دانشمند سني قرن ششم هجري است. اين کتاب هرچند اينک باقي نمانده، اما معاصران نطنزي، مانند ابن شهر آشوب، از آن بهره برده اند. معرفي اين نويسنده کمتر شناخته شده و بررسي جايگاه نوشته وي در منابع بعدي و بيان ديدگاه هاي نويسنده آن که نزديک به ديدگاه هاي شيعي است - در اين نوشته پي گيري شده است. |
| كليد واژه: نطنزي، الخصائص العلويه، فضايل نگاري، امام علي (ع)، منابع شيعي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز و زمستان 1387; 13(4-3 (50-49)):3-10. |
| محمدي ري شهري محمد* |
|
در مقابل روايات فراواني که بر دو گونه محتوم و غيرمحتوم بودن قضاي الهي دلالت دارند، رواياتي نيز هست که بر حتمي بودن قضاي الهي تاکيد دارند. |
| كليد واژه: قضاي حتمي، قضاي غيرحتمي، علم خداوند، اراده انسان |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز و زمستان 1387; 13(4-3 (50-49)):11-28. |
| هادوي اصغر* |
| * دانشکده علوم انساني، دانشگاه شاهد |
|
عالم ذر و ماجراي اخذ ميثاق از انسان ها از مسائل بحث انگيز است که ديدگاه هاي مختلفي درباره آن مطرح شده است. در اين مقاله، پس از بيان ديدگاه هاي مختلف و ذکر پاسخ علامه طباطبايي به آنها به ديدگاه خود علامه درباره عالم ذر پرداخته شده و پس از تبيين ايشان، اشکالات وارد بر آن نيز مطرح شده است. |
| كليد واژه: عالم ذر، علامه طباطبايي، عالم ملک و ملکوت، مستند حديثي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز و زمستان 1387; 13(4-3 (50-49)):29-46. |
| پيروزفر سهيلا* |
| * دانشگاه فردوسي مشهد |
|
فرضيه نزول دوباره بعضي از آيات و سوره ها - که در ميان برخي از کتاب هاي تفسيري و علوم قرآني آمده - هنگامي مطرح شده است که در خصوص آيه اي دو يا چند سبب نزولي که هم زمان نيستند، ذکر شود. در اين حال، برخي محققان، به دليل ناتواني از ترجيح يکي از روايات و يا پرهيز از هرگونه نقد و ارزيابي آراي گذشتگان، قايل به تکرار نزول شده اند و صحت روايات را پذيرفته اند، بدون آن که به نقادي متن آنها از جهت زمان نزول، سياق آيات و فضاي حاکم بر نزول آيات بپردازند. مهم ترين دليل اعتقاد به تکرار نزول، نبود تحليل درست از مضامين روايات سبب نزول است. اين فرض از هيچ يک از صحابه شنيده نشده و در آثار متقدمان، همچون طبري، مطرح نشده است. تلاوت مجدد آيه در حادثه اي مشابه، نزول دوباره آن آيه نيست. مطابق اين فرض، پيامبراکرم (ص) متن آياتي را که قبلا بر او ابلاغ شده بود، فراموش مي کرد، يا قدرت تطبيق وقايع با آيات مناسب نداشت. |
| كليد واژه: تعدد اسباب نزول، تکرار نزول، اسباب نزول |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز و زمستان 1387; 13(4-3 (50-49)):47-87. |
| اسلامي سيدحسن* |
| * دانشگاه اديان و مذاهب |
|
حديث «خيار خصال النساء ...» فضايل اصلي زنان را رذيلت هاي مردانه دانسته و بدين ترتيب، فضايل اخلاقي را با جنسيت پيوند زده و بر تمايز اخلاقي زن و مرد تاکيد کرده است. در اين مقاله، پس از طرح مساله، کوشش شده است تا مضمون و کارآمدي اين حديث، در هفت بخش بررسي و تحليل شود. در بخش نخست، منابع اين حديث و تفاوت هاي لفظي آن نقل شده است. بخش دوم، ديدگاه مفسران و شارحان نهج البلاغه را درباره اين حديث تجزيه و تحليل مي کند. سومين بخش، بنيادهاي علمي و زيست شناختي تمايز ميان زن و مرد را بررسي مي کند. چهارمين بخش، به تحليل اين حديث در پرتو تازه ترين يافته ها و مطالعات اخلاقي در حوزه زنان مي پردازد. در پنجمين بخش، به تحليل سندي و محتوايي اين حديث و مقايسه مضمون آن با آموزه هاي قرآني پرداخته شده است. ششمين بخش، مدعي آن است که مضمون اين حديث، اعتقادي است کهن، مبني بر فروتري جنس زن که در قالب حديث در آمده است. هفتمين بخش، با اشاره به سه اصل روشي درباره اين قبيل احاديث، روند تغيير مضموني و لفظي برخي احاديث را نشان مي دهد. سرانجام، نويسنده در پايان مقاله خود نتيجه مي گيرد که اين حديث، سندي مقبول، مضموني مستدل و محتوايي سازگار با ديگر آموزه هاي قرآني و آموزه هاي اخلاقي احاديث ندارد. |
| كليد واژه: احاديث اخلاقي، فضايل اخلاقي، فضايل زنانه، رذايل مردانه، اخلاق زنانه، خصال النساء |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| علوم حديث پاييز و زمستان 1387; 13(4-3 (50-49)):88-110. |
| عبدالهي عابد صمد* |
| * دانشگاه تربيت معلم آذربايجان |
|
شان نزول نويسي از زمان هاي دور مرسوم بوده و در آن، اسباب نزول آيات قرآن از معصومان (ع) و صحابه نقل مي شده است که در فهم آيات تاثير زيادي داشتند. از جمله مطالبي که در کتاب هاي اسباب النزول و تفاسير در شان نزول سوره انسان نوشته اند، اين است که آيات ابتدايي اين سوره، پس از انفاق علي (ع)، فاطمه (ع) و فضه نازل شده است. |
| كليد واژه: شان نزول، سوره انسان، اهل بيت (ع)، انفاق، مائده آسماني |
| |
|
نسخه قابل چاپ |