مقالات ديرينه شناسي ايران
| رباني جواد، قاسمي نژاد ابراهيم |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
سازند گورپي يكي از مهمترين سازندهاي حوضه رسوبي زاگرس به شمار مي رود كه به لحاظ پتانسيل سنگ منشا و حفظ شدگي خوب مواد آلي در آن مورد توجه بسياري از پالينولوژيستها قرار گرفته است. نانوفسيلهاي آهكي اين سازند در برش دره شهر، سن انتهاي سانتونين بالايي تا انتهاي دانين را مشخص مي كند. مرز بين كرتاسه و ترشيري K-T در اين منطقه با توجه به وجود زون P0 فرامينيفرهاي پلانكتونيك، به صورت پيوسته مي باشد. محيط رسوبگذاري سازند گورپي در اين برش با توجه به رخساره هاي ميكروسكپي، فراواني بالاي ميكروفسيلهاي پلانكتونيك (فرامينيفرهاي پلانكتونيك و نانوفسيلهاي آهكي) بر مبناي تقسيم بندي فلوگل 2004 درياي باز Open marine مي باشد. وجود برخي از سيستهاي داينوفلاژله شاخص محيطي نيز محيط عميق يا درياي باز Open marine را براي اين سازند مشخص مي كند. به منظور انجام مطالعات پالينواستراتيگرافي و پالينوفاسيس بر روي سازند گورپي در اين برش پس از انجام مراحل آماده سازي نمونه ها به روش استاندارد، 200 اسلايد پالينولوژيکي تهيه و مطالعه گرديد. در نهايت زونهاي داينوسيستي تفکيک و با زونهاي نانوفسيلي تطابق داده شد. پس از شمارش سه گروه عمده مواد آلي موجود در اسلايدها، داده هاي به دست آمده بر روي دياگرام مثلثي Tyson 1993 پلات شد و در نتيجه 3 رخساره پالينولوژيکي :IV: Shelf to basin transition, VII-VIII: Distal dysoxic-anoxic shelf, IX: Distal suboxic-anoxic basin تعيين گرديد. |
| رحمتي سمانه، يزدي مهدي |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
پس از بررسي و مطالعه ميكروفسيلهاي برش سه كه در طي گزارشهاي قبلي به ژيوتين مياني نسبت داده شده بود مشخص شد كه بخش بالايي اين سکانس داراي سني معادل اوايل فرازنين مي باشد. از ميكروفسيلهاي غير آهکي (کنودنت) شاخص در اين برش مي توان به جنس Ancyrodella اشاره داشت. تمامي گونه ها و زيرگونه هاي اين جنس مربوط به اواخر ژيوتين - اوائل فرازنين هستند. علاوه بر جنس نام برده، گونه هاي مختلفي از جنسهاي Icriodus و Polygnathus نيز به دست آمده است. نكته قابل توجه ديگر در اين برش سن ماسه سنگهاي قاعده برش است كه قبلا به سيلورين نسبت داده شده بود ولي به دليل يافت جنس Icriodus، در اين مطالعه اين سن به دونين تغيير مي يابد. |
| رفيعي پدرام، باغباني داريوش |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
مطالعه نهشته هاي سازند قم در شرق رزن و برداشت نمونه از برش چينه شناسي منجر به شناسايي جنسها و گونه هايي از فرامينيفرهاي بنتيك، پلاژيك و همچنين غير فرامينيفرها شد. بر پايه فرامينيفرهاي شاخص سن برش مورد مطالعه اليگوسن؟ - ميوسن پيشين (بورديگالين) تعيين گرديد. ضخامت سازند قم در برش شاهنجرين ۲۳۲ متر مي باشد. بر اساس ظهور و افول فرامينيفرها در برش شاهنجرين مي توان چهار بيوزون ذيل را از پايين به بالا معرفي نمود (بيوزون ١ و ٢ به صورت محلي معرفي شده و بيوزون ۳ و ٤ با بايوزوناسيون آدامز و بورژوآ (Adams & Bourgeois, 1967) قابل مقايسه است. 1- Miogypsina Zone |
| رضايي روزبهاني پروانه |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
به منظور مطالعات سنگ چينه اي، زيست چينه اي و محيط رسوبي نهشته هاي كرتاسه زيرين در جنوب باختر راوه دليجان دو برش زمين شناسي مناسب يكي در كوه فراق و ديگري در كوه غار انتخاب و مورد نمونه برداري قرار گرفت. مجموع ضخامت رسوبات اين برشها 466.38 متر بوده و بخش عمده نهشته هاي كرتاسه را در اين برشها سنگ آهكهاي اوربيتولين دار نازك لايه تا توده اي خاكستري متمايل به آبي به سن آلبين - بارمين مي سازد كه براي اولين بار توسط نگارنده تحت عنوان سازند غير رسمي دليجا پيشنهاد مي گردد. اين مجموعه با واسطه چندين متر كنگلومرا و ماسه سنگ قرمز تيره تا قهوه اي رنگ (معادل با سازند سنگستان) با دگرشيبي زاويه دار بر روي شيل و ماسه سنگهاي تيره رنگ گروه شمشك و به طور هم شيب زير سنگ آهكهاي ستبر لايه تا توده اي در برگيرنده ,Pseudonummoloculina sp., Chrysalidina sp. و Nezzazatinella picaridi مربوط به سنومانين قرار دارد. اين مجموعه بر اساس مجموعه ميكروفوناي مطالعه شده به سه واحد زيست چينه اي مجزا قابل تفكيك مي باشد و مي توان آن را هم ارز با سازندهاي تفت و شاه كوه يزد در نظر گرفت. آثار رويداد زمين ساختي سيمرين مياني (آقانباتي، 1354) در اين محدوده به خوبي نمايان است كه از جمله شواهد آن مي توان به نبودهاي محلي نهشته هاي دريايي ژوراسيک پسين و دگرشيبي زاويه دار در بخش قاعده اي نهشته هاي کرتاسه پيشين اشاره نمود. آغاز پيشروي درياي کرتاسه نيز در ناحيه مورد مطالعه بارمين در نظر گرفته مي شود. مطالعه رخساره هاي ميکروسکوپي نيز نشان داد که بخش کربناتي نهشته هاي کرتاسه از رخساره هاي ميکروسکوپي بيواسپارايت، بيواُاُاسپارايت، بيواُاُاينترااسپارايت، بيواينترااسپارايت، بيوپل اينتراميكرايت، بيوپلميكرايت و بيوميكرايت تشکيل شده است که از لحاظ محيط رسوبي مربوط به محيطهاي حاشيه حوضه، برجستگي پشت ريف، دامنه شيب، پلاتفرم، لاگون و منطقه كم عمق مي باشد. |
| اسلامي فرشته,سراجي فرشته |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
روي هم رفته 197 نمونه از رسوبات سازند پادها و بهرام در ناحيه شاهزاده محمد کرمان واقع در 80 کيلومتري شمال کرمان به منظور بررسي پالينومرفهاي آن انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. اين نمونه ها در آزمايشگاه پالينولوژي اکتشاف وزارت نفت مورد تجزيه شيميايي قرار گرفت. اغلب نمونه ها حاوي پالينومرفهاي فراوان از قبيل آکريتارش، کيتينوزوآ، اسکلوکودونت و اسپور مي باشد. در اين تحقيق تنها گونه هاي آکريتارش (دريايي) و گونه هاي ميوسپور (خشکي) اين دو سازند مورد مطالعه قرار گرفته است که گونه هاي آکريتارش و ميوسپور شناسايي شده در اين ناحيه قابل مقايسه با نمونه هاي رسوبات دونين بالايي (فراسنين - فامنين) ساير نقاط ايران از جمله البرز، زاگرس، ايران مرکزي و کشورهاي استراليا، کانادا و آفريقا مي باشد. بر مبناي نسبت درصد عناصر خشکي (ميوسپورها) به عناصر دريايي (آکريتارشها)، محيط دريايي کم عمق براي رسوبات دونين بالايي در ناحيه شاهزاده محمد کرمان پيشنهاد مي گردد. |
| اشجع اردلان آريا,عمادي حسين,بهزادي داوود,خوش خو ژاله |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
در اين تحقيق بايوستراتيگرافي سازندهاي سروك و ايلام در (چاه شماره 140) ميدان نفتي آغاجاري مطالعه شده است. ضخامت سازندهاي ايلام و سروك در اين چاه به ترتيب 41.5 و 1150.5 متر و شامل سنگ آهك، آهك رسي، شيل است. در مطالعات بايوستراتيگرافي سازندهاي مذكور ضمن تشخيص 42 گونه متعلق به 27 جنس از فرامينيفرهاي پلانكتوني و بنتيك و گونه هاي اليگوستژينيد (oligosteginid)، سه بايوزون در سازند سروك و يك بايوزون در سازند ايلام معرفي گرديد. 1) Favusella washitensis & oligosteginid assemblage zone |
| طبايي مرتضي، رحمتي سمانه، حبيبي طاهره، يزدي مهدي، ملكي علي |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
در اين تحقيق يک افق کليدي داراي فسيل گياهي از گروه ليکوپودها (لپيدودندراسه و سيژيلارياسه) از برشهاي سه و زفره واقع در شمال و شمال شرق اصفهان و برش شهميرزاد واقع در البرز مرکزي، مورد مطاله بيواستراتيگرافي و ليتواستراتيگرافي قرار گرفته است. فسيلهاي به دست آمده از گياهان دوران اول در اين برشها شامل جنسهاي وابسته بهLepidodendrales و يا Lycopods مي باشند. بقاياي دو گروه Sigillariacea و Lepidodendracea در اين برشها با هم يافت شده اند. حضور جنسهاي وابسته به اين گروه ها در دونين مياني تا بالايي ايران که اکثرا به صورت ترکيبات آهن در آمده اند گوياي اين واقعيت است که اين افقهاي داراي بقاياي گياهي در محيطهاي خشکي، گرم و مرطوب رسوب گذاري نموده و شرايط قاره اي در ايران مرکزي و لبه جنوبي البرز حاکم بوده است. در برش سه بقاياي به دست آمده به ترکيبات آهن و يا به خاک نسوز (ايليت و يا هيدروميکا) تبديل شده اند. در برش زفره تمامي نمونه هاي به دست آمده به ترکيبات آهن تبديل شده و در برش شهميرزاد بقاياي اين گياهان به صورت ذغالسنگ در رگه هاي بسيار کم ضخامت ديده مي شوند. |
| فلاحتگر مصطفي، مصدق حسين، پروانه نژادشيرازي مهناز |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
بررسي زيست چينه نگاري سازند مبارك به سن كربنيفر زيرين در منطقه كياسر (جنوب شرق ساري) منجر به شناسايي 9 جنس و گونه از مرجانهاي انفرادي راسته رگوزا و يك گونه از راسته هتروكورالها شده است. با توجه به كمياب بودن هتروكورالها در نهشته هاي كربونيفر ايران، وجود يك گونه از آنها در اين ناحيه جالب توجه مي باشد. با بررسي ميكروفاسيسهاي اين مقطع مي توان جايگاه اين مرجانها را به مناطق سدي تا حاشيه درياي باز نسبت داد. با مطالعه مرجانهاي انفرادي بزرگ اين ناحيه و مقايسه سني آنها با زونهاي فرامينيفري اين مقطع، مي توان سن ويزين زيرين را براي اين مرجانها در نظر گرفت. |
| قائدي مهدي، موسوي نسرين، يزدي مهدي |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
مقطع بناريزه در 35 کيلومتري شمال آباده در مرز پرمين - ترياس با ضخامتي در حدود 24 متر توسط اين تحقيق براي اولين بار مطالعه شده است. نهشته هاي کربناته نازک لايه در اين مقطع با رنگ قرمز و ميان لايه هاي زرد ديده مي شود و شامل سه زون زيستي شامل Claraia beds، Paratirolites beds و Pseudogastrioceras beds است. در اين تحقيق مرز در مقطع بناريزه با مناطقي مانند جلفا، همبست و شهرضا مقايسه گرديده است. سفالوپودها در هر سه بيوزون قابل تعقيب بوده، دو کفه ايها هم در ترياس آغازين قابل مشاهده اند. براي اولين بار فلسها و دندان ماهيها (Holocephalian) در مرز پرمين - ترياس در اين تحقيق گزارش مي شوند. فسيلهاي اثري نيز در اين منطقه در ترياس آغازين وجود دارد. |
| قبادي پور منصوره |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
نهشته هاي اردويسين زيرين و مياني سازند لشکرک در شمال ايران داراي تريلوبيتهاي بنتيک، استراکود، بريوزوئن، بازوپايان و خارپوستان مي باشند. در محدوده مرز کامبرين به اردويسين سنگهاي کربناتي دريايي کم عمق حاوي Billingsella به رسوبات تخريبي ريز دانه تريلوبيت دار تبديل مي شود که شباهت زيادي با جنوب چين دارد. ترمادوسين بالايي با ظهور تريلوبيت Taihungshania در اين ناحيه همراه است که کمي قديمي تر از اولين ظهور اين فسيل در آرموريکا و آناتولي ترکيه است اما به مراتب قديمي تر از اولين ظهور آن در جنوب چين و قزاقستان مي باشد. |
| قلاوند هرمز، صادقي عباس، شميراني احمد، آدابي محمدحسين، اميني عبدالحسين |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
در اين تحقيق توالي بخش شيل فوقاني سازند كژدمي ، سازند سروك و بخش شيل قاعده اي سازند گورپي در تاقديس آنه واقع در شمال نورآباد ممسني به ضخامت 290 متر مورد مطالعه چينه شناسي قرار گرفته است. بر اساس مطالعه فرامينيفرهاي پلانکتوني و اليگوستژينيده سن رسوبات مذکور در برش مورد مطالعه آلبين پسين - سانتونين تعيين گرديد. با مطالعه گروه هاي مورفوتايپ فرامينيفرهاي پلانکتوني در برش آنه مشخص گرديد که قسمت اعظم فوناي اين سازند، جزء گروه مورفوتايپ نوع 1 و 2 و به ندرت مورفوتايپ نوع 3 است که بيانگر شرايط خاص اليگوترفي و رسوبگذاري در آب هاي نيمه عميق تا عميق (بيش از 100متر) دراين زمان مي باشد. با مقايسه فرامينيفرهاي پلانکتوني مورد مطالعه با ايالت هاي بيوژئوگرافي در زمان کرتاسه مشخص گرديد که اين ناحيه با ايالت تتيس مشابه بوده است. |
| لنكراني محمد، مصدق حسين |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
رخساره هاي کربناته پرمين (سازند روته) در ناحيه گدوک البرز مرکزي از جلبک هاي آهکي غني هستند. مطالعات ميکروسکوپي اين رخساره ها به شناسايي گونه هاي مختلفي از جلبک هاي سبز- آبي (سيانوباکتري ها)، سبز داسي کلاداسه و ژيمنوکودياسه و جلبکهاي فيلوئيد انجاميده است. گونه هاي Tubiphytes obscurus و Girvanella wetheredi از سيانوباکتري ها، گونه هاي Mizzia sp., Macroporella apachena, Vermiporella niponica, Vermiporella sp. از جلبکهاي سبز داسي کلاداسه و گونه هاي Permocalcalus sp. و Gymnocodium sp. از جلبکهاي سبز ژيمنوکودياسه در اين توالي کربناته تشخيص داده شده اند. جلبکهاي فيلوئيد نيز در رخساره هاي آهکي مرتبط با پشته هاي کربناته شناسايي شده اند. سيانوباکتري ها غالبا به صورت قشرساز در رخساره هاي کشندي تا لاگوني رمپ داخلي به چشم مي خورند. جلبک هاي سبز داسي کلاداسه و ژيمنوکودياسه عمدتا در رخساره هاي کم عمق رمپ داخلي يافت مي شوند. جلبک هاي ژيمنوکودياسه نسبت به داسي کلاداسه ها، تا اعماق بيشتري گسترش داشته اند. |
| محمودي قرائي محمدحسين، عاشوري عليرضا، خانه باد محمد، قادري عباس |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
رسوبات آهن دار متعلق به دونين پسين و عمدتا به سن فامنين داراي گسترش وسيعي در ايران مركزي هستند. هماتيت به صورت پوشش خارجي ذرات مختلف اينتراكلست و بيوكلست و يا اووئيدهاي از قبل تشكيل شده و همچنين به صورت ذرات پراكنده در ماتريكس سنگ ديده مي شود. اغلب دانه هاي آهن دار اووليتي داراي پوششي با لاميناسيونهاي هم مركز هستند كه بين آنها لامينه هايي از جنس رس و ذرات آلومينوسيليكات نيز ديده مي شود. برخي لامينه ها به صورت موج دار (غير مسطح) و غير ممتد (منقطع) بوده و داراي ضخامت 2 تا 5 ميكرون هستند و در واقع ظاهري شبيه رشد ميكروبي سازنده آنكوئيدها دارند. لامينه هاي با اشكال لوله اي، چندين لايه از مراحل رشد ميكروبي را در اطراف هسته نشان مي دهند. ويژگيهاي ميكرومورفولوژيك و مينرالوژي دانه هاي اووليتي دلالت بر نقش اساسي فاكتور بيوژنيك در تمركز ذرات آهن به دور هسته داشته است. |
| مرجوي مريم، قاسمي نژاد ابراهيم، عاشوري عليرضا |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
داينوفلاژله هاي توالي ضخيمي از سنگهاي ژوراسيک پسين در برش دهنه حيدري (شمال غرب نيشابور) مورد بررسي قرار گرفته است. حاصل اين مطالعات شناسايي ٤١ گونه مربوط به ٢٩ جنس داينوفلاژله است. ارزش چينه شناسي گونه هاي داينوفلاژله شناسايي شده حاکي از سن اکسفوردين پسين - کيمريجين براي مجموعه رسوبي مورد مطالعه است. با محاسبه ضريب شباهت (CS) بين داينوفلاژله هاي به دست آمده در اين مطالعه با نمونه هاي يافت شده در برش جاجرم و پل دختر که متعلق به البرز در نظر گرفته شده است و نمونه هاي شناسايي شده از مقطع تيپ سازند چمن بيد، شباهت نمونه هاي اين مطالعه با مقطع تيپ چمن بيد بيشتر بوده، بنابراين ارتباط منطقه مورد مطالعه در زمان ژوراسيک پسين با کپه داغ بيشتر از البرز است. |
| كاظمي سيدرامين,عمادي حسين,ولي نسب تورج,حسين زاده صحافي همايون |
| همايش انجمن ديرينه شناسي ايران 1387;خرداد 1387(2) |
| کلید واژه: |
|
خلاصه:
در اين مطالعه سازند مبارک که از سازندهاي کربونيفر حوضه رسوبي البرز مرکزي مي باشد، در مقطع ميغان واقع در شمال خاور شاهرود مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مقطع ليتولوژي سازند مبارک شامل آهکهاي مارني، آهکهاي ماسه اي، شيل، آهکهاي متوسط تا ضخيم لايه حاوي فسيل، آهکهاي بيوکلاستيک و آهکهاي شيلي مي باشد که حد زيرين آن با يک ماسه سنگ دانه درشت پيل دار به ضخامت تقريبي 3 متر آغاز مي شود و با شيب 47 به سمت شمال باختر بر روي بخش 4 سازند خوش ييلاق به طور هم شيب قرار مي گيرد. حد فوقاني آن را نيز آهکهاي شيلي تشکيل مي دهند که در زير ماسه سنگهاي درود واقع شده اند. |