مقالات روانشناسی
| مجله علوم رفتاري پاييز 1386; 1(1):79-86. |
| زرنوشه فراهاني محمدتقي*,فتحي آشتياني علي,توفيقي شهرام,حبيبي مهدي |
| * دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، پژوهشكده طب رزمي، تهران، ايران |
|
مقدمه: بيمارستان يكي از مهمترين بخشهاي ارايه كننده خدمات بهداشتي درماني مي باشد كه نيازمند سيستم مديريتي قوي و مجرب است. ضعف مديريت در چنين سيستمي موجب افزايش هزينه ها، هدر رفتن منابع مالي و كاهش بهره برداري بهينه مي گردد. لذا تحقيق حاضر با هدف بررسي ارتباط سبكهاي رهبري مديران و راهبردهاي مديريت تعارض در نظام بهداشتي - درماني سپاه انجام گرفته است. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم رفتاري پاييز 1386; 1(1):96-87. |
| احمدي نوده خدابخش*,بيگدلي زهرا |
| * دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، مركز تحقيقات علوم رفتاري، تهران، ايران |
|
مقدمه: بخشي از فرايند تربيت، نظارت و كنترل والدين بر روي فرزندان است و شيوه هاي فرزندپروري بر اساس ميزان کنترل والدين بر روي فرزندان تعيين مي شود. سئوال اصلي پژوهش اين است که در خانواده هاي كاركنان سپاه نظارت و كنترل بر روي فرزندان در مورد چه موضوعاتي بوده، با چه عواملي در ارتباط است و با آسيب پذيري فرهنگي و تربيتي چه نوع ارتباطي دارد؟ |
| كليد واژه: نظارت بر فرزندان، والدين، خانواده هاي نظامي، آسيب پذيري فرهنگي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم رفتاري زمستان 1386; 1(2):155-161. |
| آقاياني چاوشي اكبر*,طالبيان داوود,حبيبي مهدي,احسانيان مفرد اكرم,كاتب زهرا,دهاقين وحيده |
| * گروه معارف اسلامي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران |
|
مقدمه: حفظ ارزش ها و شعاير اسلامي از وظايف مسلم همه نهادها است و رعايت پوشش اسلامي توسط بانوان از مصاديق بارز آن به شمار مي آيد. بر اين اساس اين تحقيق با هدف بررسي ديدگاه كاركنان زن دانشگاه و مراجعه كنندگان زن به مراكز درماني دانشگاه در مورد حجاب برتر صورت گرفته است. |
| كليد واژه: حجاب برتر، کارکنان، مراجعه کنندگان، مراکز درماني |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم رفتاري زمستان 1386; 1(2):179-187. |
| بساك نژاد سودابه*,غفاري مجيد |
| * گروه روانشناسي باليني، دانشگاه علوم پزشكي شهيد چمران اهواز، ايران |
|
هدف: هدف از تحقيق حاضر بررسي رابطه بين ترس از بد ريختي بدني و اختلالات روان شناختي در دانشجويان كارشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز بود. |
| كليد واژه: |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):11-28. |
| مسعودنيا ابراهيم* |
| * دانشگاه يزد |
|
از دهه 1970 کوشش هاي زيادي در جهت فهم نقش تعيين کننده هاي عمده مشارکت افراد در فعاليت هاي فيزيکي و ورزشي انجام شده است. يکي از اين تلاش ها، فهم اين مساله بود که آيا مشارکت افراد در ورزش نتيجه تفاوت هاي از پيش موجود شخصيتي آنها است يا آنکه تفاوت هاي شخصيتي در فرايند مشارکت افراد در فعاليت هاي بدني شکل مي گيرد. اين پژوهش با هدف تعيين تفاوت و مقايسه ميان ورزشکاران و غيرورزشکاران از نظر دو ويژگي شخصيتي نوروتيسم و برونگرايي و در پرتو مدل گرانشي و در قالب طرح پس رويدادي انجام شد. نمونه آماري 124 ورزشکار (69 مرد و 55 زن) که به تازگي وارد باشگاه هاي بدن سازي شده بودند و 116 غيرورزشکار (51 مرد و 65 زن) بودند. اين پاسخگويان سپس به پرسشنامه پنج عامل بزرگ (BFI) پاسخ دادند. يافته ها نشان داد ميان ورزشکاران و غيرورزشکاران از نظر نوروتيسم (0.01>P) و برونگرايي (0.01>P) تفاوتي معنادار وجود داشت. تحليل رگرسيون لوجستيک نشان داد که متغيرهاي اجتماعي - جمعيت شناختي (مدل اول) 18.9 درصد از واريانس مشارکت در ورزش را تبيين کردند. در مدل دوم، متغيرهاي نوروتيسم و برونگرايي، 7.9 درصد از تبيين واريانس مشارکت در ورزش را بهبود بخشيدند. نتايج پژوهش حاضر، اعتبار مدل گرانشي را تاييد کرده است که بر وجود تفاوت هاي از پيش موجود شخصيتي، مانند نوروتيسم و برونگرايي در مشارکت در فعاليت هاي بدني و ورزشي تاکيد مي کرد. افزون بر اين، با توجه به اهميت متغيرهاي نوروتيسم و برونگرايي، از نتايج اين مطالعه مي توان در مداخله هاي رفتاري به شکل تقويت برونگرايي و تضعيف نوروتيسم به منظور تقويت گرايش افراد به مشارکت در فعاليت هاي مختلف ورزشي استفاده کرد. |
| كليد واژه: نوروتيسم، برونگرايي، فعاليت بدني، مدل گرانشي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):29-49. |
| خوشخرام نجمه*,گلزاري محمود |
|
اين پژوهش بر اساس اهميت جنبش روانشناختي مثبت نگر در قرن حاضر، به اثربخشي آموزشي افزايش عاطفه مثبت بر ميزان رضايت زناشويي و سبک دلبستگي توجه کرده است و فرضيه آن مبتني بر اين است که آموزش عاطفه مثبت به رضايت زناشويي و تغيير در سبک دلبستگي منجر مي شود. |
| كليد واژه: تاب آوري فردي، سبک دلبستگي، رضايت زناشويي، عاطفه مثبت |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):51-73. |
| آقايوسفي عليرضا*,شريف نسيم |
| * دانشگاه پيام نور تهران |
|
هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه حس انسجام و هوش هيجاني در دانشجويان بود. به اين منظور 400 نفر از دانشجويان (200 دختر، 200 پسر) با تکميل پرسشنامه حس انسجام و مقياس هوش هيجاني در اين پژوهش شرکت کردند. پژوهش حاضر، پژوهشي از نوع همبستگي بود و براي تحليل آماري داده هاي پژوهش از شاخص ها و روش هاي آماري شامل ميانگين، فراواني، درصد، آزمون t، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون همزمان استفاده شد. نتايج نشان داد که در کل 71 درصد واريانس مربوط به حس انسجام به وسيله متغير هوش هيجاني و سازه هاي آن تبيين مي شود و ضريب تاثير سازه هاي خود مديريتي، آگاهي اجتماعي و مديريت رابطه با توجه به آماره t نشان مي دهند که اين متغيرها با اطمينان 99 درصد مي توانند تغييرات مربوط به حس انسجام را پيش بيني کنند و همچنين ضريب رگرسيون پيش بين نشان داد که سازه خودآگاهي نمي تواند واريانس حس انسجام دانشجويان را به طور معنادار تبيين کند. در مجموع نتيجه گرفته شد افزايش خود مديريتي، آگاهي اجتماعي و مديريت رابطه به افزايش حس انسجام در دانشجويان منجر مي شود. |
| كليد واژه: حس انسجام، هوش هيجاني، دانشجو |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):75-95. |
| مومني فرشته*,اميري شعله,فراهاني حجت اله |
| * دانشگاه شهيد بهشتي |
|
پژوهش با هدف هنجارگزيني و بررسي اعتبار و قابليت اعتماد پرسشنامه سنجش رفتار تغذيه اي مينه سوتا (MEBS، ون رانسون و همکاران، 2005) در دانش آموزان دختر مقطع دبيرستان شهر اصفهان اجرا شد. اين پرسشنامه يکي از ابزارهاي خود گزارش دهي است که به منظور ارزيابي علائم بي اشتهايي رواني به کار رفته است. شرکت کنندگان در پژوهش 300 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دبيرستان شهر اصفهان بودند که با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. اين آزمودني ها پرسشنامه MEBS را تکميل کردند. و نتايج حاصل با نرم افزار SPSS و نرم افزار LISREL تجزيه و تحليل شد. تحليل عاملي به روش تحليل مولفه هاي اصلي با چرخش واريماکس، 3 عامل را براي پرسشنامه MEBS استخراج کرد که در حدود 56.83 درصد از واريانس کلي را تبيين کردند. تحليل عاملي تاييدي درستي عامل هاي استخراج شده را تاييد کرد. همچنين تحليل داده ها قابليت اعتماد خوبي را نشان دادند (آلفاي کرونباخ 0.7 به دست آمد). ضريب همبستگي ميان نمره هاي آزمون و باز آزمون نيز 0.93 به دست آمد که حاکي از قابليت اعتماد بالا به روش آزمون - بازآزمون بود. به منظور تعيين دامنه برش نيز از روش نمره هاي T استفاده شد و نمره 19 به عنوان دامنه تشخيص بهنجار از نابهنجار مشخص شد. بنابراين، با توجه به نتايج فوق مي توان گفت پرسشنامه MEBS به عنوان يک ابزار معتبر و پايا قابليت استفاده در موقعيت هاي پژوهشي و باليني را در تشخيص علائم اختلال بي اشتهايي رواني در دختران نوجوان شهر اصفهان داشت. |
| كليد واژه: بي اشتهايي رواني، هنجارگزيني، پرسشنامه سنجش رفتار تغذيه اي مينه سوتا، اعتبار، قابليت اعتماد |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):97-130. |
| گل پرور محسن*,كرمي مهرانگيز |
| * دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان |
|
اين پژوهش با هدف بررسي نقش عاطفه مثبت و منفي صفت در رابطه بي عدالتي با رفتارهاي مخرب کارکنان اجرا شد. جامعه آماري پژوهش را کارکنان يک شرکت توليدي و صنعتي (به تعداد 250 نفر) در پاييز 1388 در شهرکرد تشکيل دادند. روش پژوهش همبستگي و شيوه نمونه گيري مورد استفاده تصادفي ساده بود. از 230 پرسشنامه توزيع شده، 162 پرسشنامه معتبر براي تحليل بازگشت شد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه بي عدالتي (در سه قسمت بي عدالتي توزيعي، رويه اي و تعاملي) با 13 سوال، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفي (PANAS) با 18سوال و پرسشنامه رفتار مخرب کارکنان (با دو خرده مقياس خروج و غفلت و اعتراض پرخاشگرانه) با 8 سوال بود. داده هاي حاصل از پرسشنامه هاي پژوهش از طريق ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. شواهد به دست آمده از تحليل رگرسيون سلسله مراتبي نشان داد که: 1. عاطفه مثبت رابطه بي عدالتي تعاملي را با خروج به عنوان اولين مولفه رفتارهاي مخرب تعديل مي کند. همچنين عاطفه مثبت رابطه بي عدالتي تعاملي را با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه تعديل مي کرد. شواهد حاصل از تحليل ساده شيب خط نشان داد که در عاطفه مثبت بالا، بي عدالتي تعاملي تمايل به خروج و غفلت و اعتراض پرخاشگرانه بيشتري را باعث مي شود. عاطفه منفي نيز رابطه بي عدالتي رويه اي و تعاملي را با خروج (ترک سازمان) و همچنين رابطه بي عدالتي توزيعي و تعاملي را با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه تعديل مي کرد. بدين معنا که در عاطفه منفي پايين، رابطه متغيرهاي ياد شده مثبت و معنادار بود. |
| كليد واژه: بي عدالتي توزيعي، بي عدالتي رويه اي، بي عدالتي تعاملي، رفتارهاي مخرب، عاطفه مثبت، عاطفه منفي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):153-181. |
| زكي محمدعلي* |
| * دانشگاه امام حسين (ع) |
|
دانش آموزان نسبت به مواد درسي نگرش هايي دارندکه اين نگرش ها در عملکرد آموزشي آنها نقشي مهم ايفا مي کند. هدف مقاله مطالعه ميزان نگرش دانش آموزان به درس رياضي، نگرش آنها به اضطراب امتحان رياضي و بررسي ارتباط بين نگرش به درس رياضي و اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع پيمايشي و ابزار پژوهش دو قسمت داشت: 1) مقياس نگرش به درس رياضي که شامل 28 گويه و چهارپاره مقياس احساس لذتمندي، انگيزش به يادگيري، اهميت داشتنن و احساس ترس و نگراني به درس رياضي است، 2) پرسشنامه اضطراب امتحان. نمونه اي به حجم 200 دانش آموز دختر و پسر به شيوه نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي از ميان دانش آموزان سال دوم رشته هاي انساني و تجربي دبيرستان هاي شهر اصفهان انتخاب شد. نتايج نشان دهنده آن بود که بين هر کدام از چهارپاره مقياس و همچنين کل نگرش به درس رياضي با اضطراب امتحان درس رياضي روابطي معنادار وجود داشته است (0.365-). ميزان نگرش به درس رياضي و همچنين اضطراب امتحان در سطح متوسط ارزيابي شده است. در نگرش به درس رياضي و همچنين اضطراب امتحان در ميان دانش آموزان دختر و پسر و همچنين بين دو رشته انساني و تجربي تفاوتي معنادار وجود نداشته است. |
| كليد واژه: نگرش به درس رياضي، اضطراب امتحان رياضي، دانش آموزان، شهر اصفهان |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي تابستان 1390; 7(2):11-35. |
| رنجبر زهرا*,درويزه زهرا,نراقي زاده افسانه |
|
موضوع پژوهش حاضر بررسي و مقايسه ميزان و نوع استفاده از اينترنت در رابطه با سلامت روان و عملکرد تحصيلي دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم دبيرستان هاي شهر تهران در سال تحصيلي 1387 بود. براي اجراي اين پژوهش نمونه اي با حجم 250 نفر دانش آموز (126 دختر و 124 پسر) به روش نمونه گيري تصادفي از نوع خوشه اي انتخاب شد. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومي فرم 28 سوالي گلدبرگ و هيلدگ (1979)، پرسشنامه استفاده از اينترنت المتريف (2000) و پرسشنامه محقق ساخته (1387)، استفاده شد. در اين پژوهش از معدل ترم اول دانش آموزان سال دوم دبيرستان به عنوان ملاک عملکرد تحصيلي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات گردآوري شده از روش ضريب همبستگي، تحليل واريانس يک راهه، آزمون شفه و آزمون T مستقل استفاده شد. نتايج اين تحليل نشان داد که بين ميزان و نوع استفاده از اينترنت با عملکرد تحصيلي رابطه معکوس معني دار وجود دارد و همچنين بين ميزان و نوع استفاده از اينترنت با سلامت روان همبستگي معکوس معني داري ديده مي شود، اما در اين پژوهش تفاوتي بين دو جنس در ميزان و نوع استفاده از اينترنت مشاهده نشد. به طور کلي پژوهش حاضر نشان داد با افزايش ميزان استفاده از اينترنت عملکرد تحصيلي و سلامت روان دانش آموزان کاهش مي يابد و نيز هر چه افراد استفاده ارتباطي و تفريحي بيشتري با اينترنت داشته باشند عملکرد تحصيلي و سلامت روان آنها کاهش مي يابد. |
| كليد واژه: ميزان و نوع استفاده از اينترنت، عملکرد تحصيلي، سلامت روان |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي تابستان 1390; 7(2):37-58. |
| فتوحي بناب سكينه*,حسيني نسب سيدداوود,هاشمي نصرت آباد تورج |
|
هدف اين پژوهش تعيين اثربخشي زوج درمانگري شناختي - رفتاري، اسلامي و تحليل رفتار متقابل بر خودشناسي زوج هاي ناسازگار بود. طرح اين پژوهش از نوع نيمه تجربي با پيش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. آزمودني هاي اين پژوهش شامل 90 زوج (180 نفر) به عنوان گروه آزمايشي و 30 زوج (60 نفر) به عنوان گروه کنترل بودند که به صورت تصادفي از ميان زوج هاي ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانواده يا مراکز و کلينيک هاي مشاوره شهر تبريز انتخاب شدند. گروه آزمايشي به مدت 12-10 جلسه تحت زوج درماني شناختي - رفتاري، اسلامي و تحليل رفتار متقابل قرار گرفتند. نتايج پژوهش با استفاده از روش تحليل کوواريانس نشان داد که آموزش رويکردهاي زوج درماني شناختي - رفتاري، اسلامي و تحليل رفتار متقابل خودشناسي زوج هاي ناسازگار را افزايش مي دهند و در اين راستا زوج درمانگري اسلامي نسبت به زوج درمانگري شناختي - رفتاري و تحليل رفتار متقابل اثربخش تر است. |
| كليد واژه: زوج درمانگري شناختي - رفتاري، اسلامي و تحليل رفتار متقابل، خودشناسي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي تابستان 1390; 7(2):65-84. |
| جهان بخشيان نيره*,زندي پور طيبه |
|
پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير مشاوره گروهي، مبتني بر رويکرد چندوجهي لازاروس بر بهبود سلامت روان و تقويت حمايت اجتماعي بيماران MS انجام شد. جامعه آماري پژوهش کليه بيماران مبتلا به ام.اس مراجعه کننده به انجمن ام.اس ايران را شامل بود. نمونه متشکل از 24 بيمار که به طور هدفمند با توجه به نوع بيماري (عود - بهبود) و دامنه سني خاص (35-20) از ميان 50 بيمار داوطلب با سطح سلامت روان و حمايت اجتماعي پايين انتخاب شدند و به طور تصادفي 12 نفر در گروه آزمايش و 12 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمايشي پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گيري مورد استفاده در اين پژوهش، دو مقياس سلامت روان و حمايت اجتماعي پرسشنامه کيفيت زندگي خاص بيماران مبتلا به ام.اس بود، که هردو گروه (آزمايش و کنترل) به اين دو مقياس در پيش آزمون و پس آزمون پاسخ گفتند. داده هاي جمع آوري شده از طريق آزمون تي مستقل ارزيابي و تحليل شد. نتايج به دست آمده حاکي از تفاوت معنادار بين دو گروه در سلامت روان و حمايت اجتماعي ادراکي و تاثير مشاوره گروهي بر گروه آزمايش بود. يافته هاي پژوهش نشان داد مشاوره گروهي مبتني بر رويکرد چندوجهي لازاروس با بيماران MS مي تواند در افزايش سلامت روان و تقويت حمايت اجتماعي اين بيماران موثر باشد. |
| كليد واژه: مشاوره گروهي، رويکرد چندوجهي لازاروس، سلامت روان، حمايت اجتماعي، بيماران مبتلا به MS |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي پاييز 1390; 7(3):131-151. |
| ابوالقاسمي عباس* |
| * دانشگاه محقق اردبيلي |
|
اين پژوهش با هدف تعيين ارتباط تاب آوري، استرس و خودکارآمدي با رضايت از زندگي در دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي بالا و پايين انجام شد و يک مطالعه همبستگي بود. آزمودني هاي پژوهش 120 نفر بودند که از ميان دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي بالا و پايين دبيرستان هاي دخترانه به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از مقياس هاي تاب آوري، استرس، خودکارآمدي و رضايت از زندگي استفاده شد. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان داد که تاب آوري، خودکارآمدي و رضايت از زندگي در دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي بالا در مقايسه با دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي پايين به طور معناداري بيشتر و استرس آنها کمتر است. نتايج تحليل رگرسيون چندمتغيري نشان داد که متغيرهاي تاب آوري و استرس مثبت در دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي پايين و تاب آوري در دانش آموزان داراي پيشرفت تحصيلي بالا به عنوان قوي ترين پيش بيني کننده رضايت از زندگي بودند. اين يافته ها تلويحات ضمني مهمي درباره آموزش و خدمات مشاوره اي براي دانش آموزان دارد. |
| كليد واژه: تاب آوري، استرس، رضايت از زندگي، خودکارآمدي، پيشرفت تحصيلي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مطالعات روان شناختي تابستان 1390; 7(2):105-127. |
| محمدزاده علي*,برجعلي احمد,سهرابي فرامرز,دلاور علي |
| * دانشگاه پيام نور آذربايجان شرقي |
|
شخصيت اسکيزوتايپي همايند در وسواس فکري - عملي با پاسخ درماني ضعيف رابطه نشان داده است. پژوهش هاي قبلي فرض کرده اند شخصيت اسکيزوتايپي سازه اي همگن است. چنين رويکردي مي تواند رابطه اسکيزوتايپي و پيامد درماني را مغشوش کند. هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير همايندي صفات شخصيت اسکيزوتايپي در درمان شناختي - رفتاري بود. طرح پژوهش از نوع طرح هاي نيمه آزمايشي بود. جامعه آماري کليه بيماراني را شامل بود که در سال هاي 1386 و 1387 به مراکز درماني موجود در شهر تبريز مراجعه کرده بودند. نمونه اي به حجم 30 نفر از ميان مبتلايان به اختلال وسواس فکري - عملي به روش در دسترس انتخاب و در سه گروه خالص، با علائم مثبت شخصيت اسکيزوتايپي، و با علائم منفي شخصيت اسکيزوتايپي تحت درمان شناختي رفتاري قرار گرفتند. ابزارهاي پژوهش عبارت بودند از: مقياس وسواس فکري - عملي ييل - براون، مقياس شخصيتي اسکيزوتايپي، پرسشنامه شخصيت اسکيزوتايپي، فرم کوتاه و مصاحبه باليني ساختاريافته براي اختلال هاي محور I در DSM-IV. داده ها با روش هاي آماري تحليل کوواريانس تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد گروه وسواس فکري - عملي همراه با علائم مثبت شخصيت اسکيزوتايپي در مقايسه با گروه خالص و گروه با نشانه هاي منفي شخصيت اسکيزوتايپي بهره کمتري از درمان مي برند و بين دو گروه وسواس فکري - عملي خالص و وسواس فکري - عملي همراه با نشانه هاي منفي شخصيت اسکيزوتايپي در پيامد درماني تفاوتي مشاهده نمي شود. نشانه شناسي مثبت و منفي شخصيت اسکيزوتايپي تاثيرات متفاوتي بر پيامد درماني اختلال وسواس فکري - عملي دارند. با توجه به نتايج به دست آمده، لزوم تمايز بين نشانه شناسي مثبت و منفي شخصيت اسکيزوتايپي در مطالعات مرتبط با پيش آگهي ضعيف درماني اختلال وسواس فکري - عملي مورد تاکيد است. |
| كليد واژه: اختلال وسواس فکري - عملي، شخصيت اسكيزوتايپي، علائم مثبت، علائم منفي، درمان شناختي رفتاري، پيامد درماني، همايندي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |