دانلود مقالات علوم زمين
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1388; 35(2 (بخش زمين شناسي)):27-37. |
| بيکي مرتضي*,رحيم پوربناب حسين,حسين يار غلام رضا,پيرايه گر آتنا |
| * دانشکده مهندسي معدن، پرديس دانشکده هاي فني، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
نفوذپذيري از خواص بسيار مهم مخازن نفت و گاز مي باشد و معمولا با روش هايي نظير آناليز مغزه و تست چاه که روش هاي هزينه بري هستند، به دست مي آيد. استفاده از نگارهاي ژئوفيزيکي، يکي از ابزارهاي مهم جهت شناخت خواص پتروفيزيکي مخزن، نظير نفوذپذيري و تخلخل مي باشد. عموما اغلب پارامترهاي پتروفيزيکي به طور مستقيم با نگار مخصوصي در ارتباط اند. اما تراوايي مخزن به راحتي با نگار خاصي انطباق داده نمي شود. مهم ترين نگارها براي تعيين نفوذپذيري، نمودار صوتي، چگالي، نوترون، مقاومت ويژه، شاخص فتوالکتريک و پرتو گاما مي باشند. اما طبيعي است که همه اين نگارها به يک اندازه در تعيين نفوذپذيري نمي توانند دخيل باشند و احتمالا بررسي همه نگارها ضروري نيست. به همين منظور، مي توان با استفاده از تکنيک شبکه هاي عصبي مصنوعي، مرتبه تاثير هر يک از نگارها را در تعيين نفوذپذيري مخزن تعيين کرد. همچنين با استفاده از روابط موجود در شبکه عصبي فاکتوري به نام دوام نسبي آثار (RSE) قابل محاسبه است که تاثير هر پارامتر ورودي بر خروجي را نشان مي دهد. با مطالعه RSE، مي توان نتيجه گرفت که هر نگار سهم خاصي در تعيين نفوذپذيري سنگ مخزن دارد و برخي از آ ن ها در اغلب اوقات نقش کم رنگي را ايفا مي کنند و لذا بهتر است که ابتدا به نگارهاي تاثيرگذارتر توجه شود. در اين راستا پس از آموزش شبکه عصبي مصنوعي، با داده هاي به دست آمده از نگارهاي ژئوفيزيکي به عنوان ورودي و نفوذپذيري افقي و قائم به عنوان خروجي هاي شبکه، وزن هاي مربوط به بهينه ترين شبکه عصبي، ذخيره شد و سپس با کمک روابط موجود، تاثير نسبي هر کدام از اين نگارها بر نفوذپذيري تعيين و مقادير RSE پارامترها ثبت گرديد. اين فرايند به دفعات انجام شد و نتايج به دست آمده به صورت درصد فراواني مقدار RSE در بازه [1+،1-] و به فواصل 0.1 محاسبه و به صورت نمودار ميله اي رسم شدند. با مطالعه اين نمودارها، مشاهده شد که برخي نگارها همچون نگارهاي NPHI، RHOB،DT و LLS نقش بيشتري در تعيين نفوذپذيري سنگ مخزن دارند. |
| كليد واژه: نفوذپذيري، شبکه عصبي پس انتشار خطا، شاخص دوام نسبي آثار (RSE) |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران پاييز 1388; 35(3 (بخش زمين شناسي)):63-70. |
| زينل زاده ولي ارسلان*,سجاديان ولي احمد |
| * پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ايران |
|
سنگ منشا يكي از عناصر اصلي سيستم هيدروكربوري است. از اين رو جهت شناخت يك سيستم هيدروكربوري در يك منطقه لازم است نخست سنگ منشا و ويژگي هاي آن بررسي گردد. در اين مطالعه سنگ هاي منشا ميدان دارخوين واقع در دشت آبادان مورد بررسي قرار گرفته است. بدين منظور از داده هاي لاگ گاما و لاگ صوتي استفاده شده و بر اساس آن زون هاي سنگ منشا احتمالي در سازندهاي پابده، كژدمي، گرو، گوتنيا، نجمه، سرگلو و نيريز تفكيك گرديده است. سپس از اين زون ها نمونه هايي جهت آناليز راك اول انتخاب و مقدار ماده آلي كل نمونه ها مشخص شده است. بر اساس آناليز راك اول در بين زون هاي معرفي شده، زون هاي سازندهاي گرو و سرگلو از لحاظ مقدار ماه آلي در حد عالي تا خيلي خوب قرار داشته و از لحاظ قدرت نفت زايي در حد خوب تا متوسط مي باشند. همچنين اين زون ها ضخامت بيشتري در مقايسه با زون هاي ديگر دارند. نمونه هاي سازند كژدمي از لحاظ مقدار ماه آلي كل در محدوده خيلي خوب تا خوب قرار داشته و از لحاظ توان نفت زايي، بعضي از نمونه ها در محدوده سنگ منشا خوب و متوسط قرار مي گيرند. نمونه هاي سازند هاي پابده، سروك و سورگاه از ل حاظ مقدار ماده آلي فقير و توان نفت زايي آنها پايين است. بر اساس اين مطالعه زون هاي از سازندهاي سرگلو و گرو، زون هاي سنگ منشا اصلي و زون هايي از سازندهاي كژدمي و نيريز را ميتوان به عنوان زون هاي فرعي سنگ منشا ميدان دارخوين نظر گرفت. |
| كليد واژه: زون هاي سنگ منشا، ميدان دارخوين، لاگ پرتو گاما، لاگ صوتي، آناليز راك اول |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران پاييز 1388; 35(3 (بخش زمين شناسي)):71-83. |
| شيبي مريم*,اسماعيلي داريوش |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
باتوليت گرانيتوئيدي شيركوه به سن ژوراسيك مياني در ايران مركزي به درون شيلها و ماسه سنگهاي سازند نايبند تزريق شده است. اين باتوليت از سه واحد اصلي گرانوديوريت، مونزوگرانيت و لوكوگرانيت تشكيل گرديده است. واحد گرانوديوريتي شامل مجموعه كانيهاي پلاژيوكلاز، كوارتز، فلدسپار پتاسيم و بيوتيت بوده و به حاشيه شمالي محدود مي گردد. مونزوگرانيتها بزرگترين واحد و بدنه اصلي اين باتوليت را تشكيل داده از سنگهاي مافيك كرديريت دار تا انواع تفريق يافته تر داراي موسكوويت تغيير مي كنند. سنگهاي لوكوگرانيتي كه با رنگ سفيد و نبود كانيهاي تيره از ساير واحدها متمايز گرديده اند، حاشيه غربي باتوليت شيركوه را به خود اختصاص داده اند. در تركيبات مافيكتر، اين تغييرات تركيبي به دليل درجات مختلف جدايش مذاب حاوي SiO2 %70 از رستيت در تعادل با ماگما حاصل مي گردد اما در تركيبات فلسيك تر اين تغييرات به واسطه تبلور تفريقي مذاب اوليه مي باشد. بيشتر اين تغييرات درون يك گروه مرتبط از نظر ژنتيكي مشاهده گرديده است .گرانيتهاي مافيك تر از كرندوم نرماتيو غني هستند و انواع فلسيك از نظر تركيبي نزديك به مذابهاي دماي مينيمم هستند. غني شدگي سنگهاي گرانيتي شيركوه از عناصر (شامل K، Rb، Th و U) تهي شدگي از عناصر Nb ,Ti) HFSE) با الگوي گرانيتهاي مرتبط با فرورانش همخواني دارد. باتوليت مزبور كالك آلكالن و پرآلومين بوده و شاخص گرانيتهاي نوع S مي باشد كه با همگرايي صفحات و كمان آتشفشاني و آناتكسي سنگهاي منشا گريوك مطابقت دارد. |
| كليد واژه: ماگماي پرآلومين، يزد، شيركوه، گرانيت نوع S |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1388; 35(2 (بخش زمين شناسي)):1-10. |
| رجبي مجتبي*,بهلولي بهمن,موسوي سيدجلال |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
براي توصيف و ارزيابي دقيق مخازن نفت و گاز به مجموعه اطلاعات زيادي نياز است. از جمله اين اطلاعات مي توان به موج استونلي كه از انواع امواج سطحي است اشاره كرد. در اين مطالعه، با استفاده از نگارهاي پتروفيزيکي (چگالي، نوترون و موج تراکمي) و از طريق تكنيك نرو - فازي، سيستم هاي استنتاج فازي سوگنو و ممداني سرعت موج استونلي تخمين زده شد و سپس با استفاده از يك ماشين مشاوره هوشمند نتايج تخمين زده شده با يكديگر تركيب گرديدند. جهت ساخت ماشين مشاوره هوشمند و پيدا كردن ضرايب وزني بهينه، از تكنيك الگوريتم هاي ژنتيك استفاده شد. بانک اطلاعاتي متشكل از 2047 نقطه ي اطلاعاتي جهت ساخت سيستم هاي هوشمند و 983 نقطه اطلاعاتي جهت آزمودن مدل ها است كه متعلق به دو چاه در مخزن کربناته سروك واقع در يكي از ميادين نفتي جنوب غرب ايران مي باشند. نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه ماشين مشاوره هوشمند با دقت بسيار خوبي (ضريب همبستگي 0.98 و حداقل مربعات خطاي 0.000096) سرعت موج استونلي را در اين مخزن كربناته تخمين زده است. |
| كليد واژه: الگوريتم هاي ژنتيك، سيستم استنتاج فازي سوگنو، سيستم استنتاج فازي ممداني، منطق فازي، موج استونلي، تكنيك نرو - فازي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1388; 35(2 (بخش زمين شناسي)):39-50. |
| اثني عشري امير*,اسماعيلي داريوش |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
كانسار بوكسيت جاجرم كه بزرگترين كانسار بوكسيت ايران به شمار مي رود در استان خراسان شمالي واقع شده و شامل دو بخش بوكسيت قرمز و رسهاي بوكسيتي است. در ساليان اخير در كارخانه توليد آلوميناي جاجرم طي فرايند باير (Bayer process)، از بوكسيتهاي قرمز اين منطقه جهت توليد پودر آلومينا (Al2O3) استفاده مي شود و مقدار زيادي گل قرمز (red mud) نيز به عنوان يک محصول فرعي توليد مي شود. در اين مقاله با مقايسه بوکسيت جاجرم با ساير نهشته هاي بوکسيتي شناخته شده جهان، آستانه اقتصادي و پتانسيل فراوري عناصر مختلف در بوکسيت جاجرم مورد بررسي قرار گرفته است. بر اساس اين مطالعه عناصر خاكي كمياب (REE) به مقدار قابل توجهي در بخشهايي از افق رس بوكسيتي متمركز شده و به نظر مي رسد كه عمدتا توسط رسها به صورت سطحي جذب شده اند كه همين مساله باعث تسهيل استحصال اين عناصر مي شود. مقايسه بوكسيت جاجرم با نهشته هاي بوكسيتي غني از گاليم نشان مي دهد كه در بوكسيتهاي جاجرم گاليم از تمركز بالايي برخوردار نيست ولي ليكور حاصل از فرايند باير به مقدار بسيار قابل توجهي از گاليم غني شده است. اين امر بيانگر اهميت بوكسيتهاي جاجرم از لحاظ تمركز گاليم است. مطالعه گل قرمز كارخانه جاجرم نشان مي دهد كه از لحاظ تيتانيم غني بوده ولي به نظر مي رسد ارزش چنداني از لحاظ تمركز عناصر خاكي كمياب و اسكانديم نداشته باشد. بعلاوه با مقايسه اي كه بين تركيب بوكسيت جاجرم با تركيب ميانگين پوسته اي، گرانيتها و ديابازها انجام شد مشخص گرديد كه اين بوكسيتها به شدت از عناصر Zr, V, Nb, Hf, U, Ta و Bi غني شده اند ولي تمركز تمامي آنها پايين تر از آستانه اقتصادي است. |
| كليد واژه: بوكسيت، جاجرم، پتانسيل اقتصادي، عناصر، فرايند باير |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران پاييز 1388; 35(3 (بخش زمين شناسي)):53-62. |
| حسني گيو محمد*,ابرقاني آرش |
| * اداره زمين شناسي تحت الارضي، مديريت اكتشافات شركت ملي نفت، تهران، ايران |
|
بررسي دقيق ارتباط عناصر زمين شناسي و پارامترهاي به منظور، مخزن ايلام در يكي از ميادين نفتي ناحيه دزفول شمالي، با استفاده از داده هاي پتروگرافي، پتروفيزيكي و نتايج آزمايشات مغزه مورد بررسي قرار گرفت. مقاطع نازك ميكروسكوپي تهيه شده از مغزه و خرده سنگ از ديدگاه بافت رسوبي و عملكرد فرآيند هاي دياژنزي به دقت مورد مطالعه قرار گرفتند كه منجر به تشخيص10 ميكروفاسيس گرديد. ميكروفاسيسهاي ايلام بالايي متنوع و غالبا دانه پشتيبان، اائيدي- پلوئيدي مربوط به محيط پرانرژي، در ايلام مياني تنوع ميكروفاسيسها كم، غالبا وكستون، گاهي پكستون و ايلام پاييني نيز در برگيرنده ميكروفاسيس مادستوني و گاهي وكستوني است كه بيانگر رسوبگذاري در محيط نسبتا عميق و كم انرژي است. مهمترين فرآيندهاي دياژنزي در بخش بالايي، تراكم فيزيكي زودرس و سيماني شدن كلسيتي و در بخشهاي مياني و پاييني دولوميتي شدن و پيريتي شدن است. شدت عملكرد فرآيند دياژنزدر بخش بالايي به مراتب بيشتر است بطوريكه در اكثر موارد ميكروفاسيهاي اائيدي– پلوئيدي مستعد شرايط مناسب مخزني كاملا سيماني شده اند. بنابراين دراين بخش ويژگي مخزني بيشتر توسط فرآيندهاي دياژنزي كنترل مي شود تا اينكه محيط رسوبي موثر باشد. تخلخل قابل رويت در بخش بالايي بيشتر از نوع قالبي، حفره اي و بين دانه اي، در بخش مياني، قالبي، قالبي توسعه يافته و درون فسيلي و به ندرت شكستگي و در بخش پاييني نيز بيشتر از نوع قالبي و حفره اي است. مناسب ترين زون توليد كننده هيدروكربور، در بخش بالايي و منطبق بر بافتهاي دانه پشتيبان با تخلخل بين دانه اي است. بخش مياني تخلخل بسيار خوبي دارد اما به دليل وجود سيستم تخلخل با گلوگاههاي باريك و ريزتخلخلها، تراوايي و در نتيجه ميزان توليد هيدروكربور بسيار اندك است. افزايش ناگهاني اشباع آب در مرز بخش مياني و پاييني به دليل تغيير ميكروفاسيس، محتوي رس بيشتر و كاهش تخلخل در بخش پاييني است. اين عوامل سبب ايجاد سيستم تخلخل با معابر و گلوگاههاي باريك شده است بطوريكه احتمال مهاجرت عمودي هيدروكربور از اين بخش و در نتيجه شارژ عمودي مخزن ايلام را تضعيف مي نمايد. |
| كليد واژه: پارامترهاي پتروفيزيكي، تخلخل، كيفيت مخزن |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1388; 35(2 (بخش زمين شناسي)):63-70. |
| نظري كبري*,سليماني بهمن,حق پرست قدرت اله,اميري بختيار حسن |
| * دانشگاه شهيد چمران، اهواز، ايران |
|
ميدان نفتي رامين در فروافتادگي دزفول قرار داشته، از دو مخزن نفتي آسماري و بنگستان که در حال حاضر توليدي هستند تشکيل شده است. مطالعه حاضر بر روي مخزن آسماري صورت گرفت. اين مطالعه تلاشي براي ايجاد مدل سه بعدي ساختماني - پتروفيزيکي که جهت برنامه هاي توسعه اي ميدان ضروري است، مي باشد. مخزن آسماري در اين ميدان نفتي به چهار زون تقسيم مي شود. براي انجام مدلسازي از کليه داده هاي در دسترس، از قبيل اطلاعات ژئوفيزيکي، نمودارهاي چاه پيمايي، داده هاي ارزيابي پتروفيزيکي، اطلاعات مغزه، مقاطع نازک و داده هاي مهندسي مخزن استفاده گرديد. جهت تهيه مدل سه بعدي مخزن، روش زمين آمار در قالب نرم افزار(Reservoir Modeling System) RMS به کار رفت. اين مدل شامل دو مدل ساختماني و پتروفيزيکي مي باشد. از داده هاي خروجي مدل ساختماني براي ايجاد مدل پتروفيزيکي استفاده گرديد. مراحل مدلسازي شامل شبکه بندي(Griding) ، تخمين و تعريف واريوگرام تجربي براي داده هاي موجود است. ابعاد هر سلول در مدل شبکه اي 1×228×193 متر است به استثناي زون چهار (غيرمخزني) که به 5×228×193 متر تغيير يافت. مدلسازي مخزن آسماري در ميدان رامين نشان داد زون يک مفيدترين زون بهره ده بوده و 97.9% کل حجم نفت را در اين ميدان شامل مي شود. |
| كليد واژه: ژئوستاتيستيک، تخمين، حجم سنجي، فرآيندهاي دياژنزي، مخزن آسماري |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1388; 35(2 (بخش زمين شناسي)):71-84. |
| عادلي سرچشمه امير*,كريمي محمد,بحرودي عباس,الياسي غلام رضا |
| * گروه مهندسي اکتشاف معدن، دانشکده مهندسي معدن، دانشگاه تهران |
|
در رويارويي با رشد شتابزده داده هاي مكاني رقومي در علوم زمين، وجود سامانه اطلاعات جغرافيايي بسيار ضروري به نظر مي رسد. استفاده از GIS ضمن آنكه مي تواند در ساماندهي اطلاعات مربوط به مطالعات اكتشاف ذخاير معدني مورد استفاده قرار گيرد، توانايي آن را دارد كه تهيه و تلفيق لايه هاي اطلاعاتي مختلف را در قالب مدلهاي گوناگون، با سرعت و دقت بيشتري انجام داده و به عنوان پشتيباني براي تصميم گيري هاي مكاني مورد استفاده قرار گيرد. در اين مقاله نقشه پتانسيل معدني انديس چاه فيروزه به منظور تعيين نقاط حفاري تهيه شده است. لايه هاي مورد استفاده شامل لايه هاي تيپ سنگ شناسي، ساختار، دگرساني، نشانه هاي کاني سازي، زون ناهنجاري شارژابيليته و مقاومت ظاهري و فاکتور فلزي و آنومالي عناصر مس، موليبدن، طلا و اديتيو مس و موليبدن مي باشند. پس از آماده سازي اطلاعات و تهيه نقشه هاي فاکتور و وزندهي آنها، اين نقشه ها در قالب يک شبکه استنتاجي تلفيق شدند. استفاده تلفيقي از عملگرهاي منطق فازي و همپوشاني شاخص در شبکه استنتاجي ضمن مرتفع نمودن نقايص موجود در ساير مدل ها، امکان ترکيب قابل انعطاف تر نقشه هاي فاكتور را فراهم نموده است. در نقشه پتانسيل معدني تهيه شده، مناطق مستعد کاني سازي از نظر وجود کاني سازي مس پرفيري در نواحي مرکزي منطقه مورد مطالعه و با گسترش شمالي- جنوبي تعيين شد. در نهايت با انطباق 24 گمانه اکتشافي حفر شده با نقشه هاي پتانسيل معدني نهايي، ميزان تطابق نتايج بر اساس دو نوع کلاسه بندي نقشه پتانسيل معدني برابر72.73 و 74.42 درصد محاسبه و انجام عمليات حفاري جديد در مناطق مستعد مشخص شده بر روي اين نقشه ها توصيه شد. ضمنا در صورت انجام اين مطالعات قبل از انجام عمليات حفاري و تنها با فرض عدم حفر گمانه هاي اکتشافي در مناطق داراي وضعيت ضعيف يا خيلي ضعيف، با استفاده از نقشه هاي سه و پنج کلاسه بترتيب 54.2 و 66.7 درصد از گمانه ها حفاري نشده و در حدود 800 ميليون تومان در هزينه هاي حفاري صرفه جويي به عمل مي آمد. |
| كليد واژه: سامانه اطلاعات جغرافيايي، نقشه پتانسيل معدني، منطق فازي، چاه فيروزه |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):1-15. |
| چشمي اكبر*,فاخر علي,خامه چيان ماشااله |
| * گروه زمين شناسي مهندسي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران |
|
شهر تهران بر روي نهشته هاي آبرفتي دوران چهارم بنا شده است. در گذشته ويژگيهاي اين رسوبات توسط محققين مختلف مورد بررسي قرار گرفته ولي بيش از همه طبقه بندي ريبن مورد استفاده و استناد است. ريبن در سال 1955 رسوبات آبرفتي تهران را از قديم به جديد به چهار گروه C, B, A و D تقسيم نمود. در بررسي رسوبات از ديدگاه زمين شناسي بيشتر به مطالعه رسوبات از نظر زمان تشکيل و اختصاصات عمومي (نظير جنس رسوبات، منشا، شرايط تشکيل و ...) پرداخته و کمتر به جنبه هاي کاربردي و ژئوتکنيکي آن توجه شده است. مطالعه رسوبات بر اساس زمان تشکيل ميتواند اطلاعات مفيدي در رابطه با تاريخچه تکوين حوزه رسوبگذاري و روند تغييرات رسوبات در آن بدست دهد و حتي ميتواند به مهندس ژئوتکنيک در برنامه ريزي مطالعات و نتيجه گيريها کمک کند اما اين موضوع در حالت کلي نيازمند ارزيابي طبقه بنديهاي زمين شناسي با توجه به نوع رسوبات است. در اين مقاله به منظور ارزيابي قابليتهاي طبقه بندي ريبن و ساير طبقه بنديهاي زمين شناسي در مطالعات ژئوتکنيکي، اين طبقه بنديها تشريح شده و نقاط ضعف و قوت آنها توضيح داده شده است. سپس ضمن ارايه نقشه هاي زمين شناسي تهيه شده براي تهران انطباق پذيري نقشه ها با نتايج برخي چاهکهاي حفر شده و پيمايشهاي انجام شده بررسي شده و در پايان عوامل زمين شناسي موثر بر خواص ژئوتکنيکي رسوبات گستره تهران با توجه به نتايج حاصله از بررسيهاي انجام شده بيان شده است. |
| كليد واژه: زمين شناسي تهران، آبرفت هاي تهران، طبقه بندي ريبن، رسوبات تهران |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):17-24. |
| عزيزي حسين*,معين وزيري حسين |
| * گروه معدن، دانشکده فني و مهندسي، دانشگاه کردستان، ايران |
|
منطقه وسيعي از اطراف سنندج، به خصوص شمال اين شهرستان را سنگ هاي آتشفشاني و آذرآواري کرتاسه با ترکيب بازيک و حدواسط مي سازند. مطالعات ژئوشيميايي کالک آلکالن بودن ماگماي اوليه اين سنگ ها را تاييد مي کند. آنومالي منفيNb ، Ti و نيز غني شدگي از عناصر گروه LIL و LREE حاکي از اين است که ماگماي مادر اين سنگ ها از يک گوشته غني شده (نسبت به گوشته مورب) در بالاي يک زون فرورانش منشا گرفته است. همچنين نسبت پايين Ce/Pb و Nb/U در اين سنگ ها در مقايسه با MORB و OIB نيز وابستگي اين سنگ ها را با محيط هاي فرورانش ياد آوري مي نمايد. |
| كليد واژه: سنندج، کرتاسه فوقاني، فرورانش، کالک آلکالن |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):25-40. |
| عاشوري عليرضا,مجيدي فرد محمودرضا,وحيدي نيا محمد,رئوفيان احمد* |
| * قطب فسيل شناسي، دانشگاه فردوسي مشهد |
|
رديف هاي رسوبي ژوراسيک پسين در غرب رشته کوههاي بينالود با ستبراي زياد رخنمون دارند. اين سنگ ها بيشتر شامل سنگ آهک، مارن و سنگ آهک هاي مارني مي باشند. چينه شناسي و فسيل شناسي اين سنگ ها در دو برش دهنه حيدري با ستبراي 554 متر و بجنو با ستبراي 594 متر مورد مطالعه قرار گرفته و به سه بخش تقسيم و توصيف شده اند. در هر دو برش، رديف هاي مذکور با مجموعه اي آواري آغاز شده که به صورت هم شيب بر روي سازند کشف رود قرار گرفته اند، اين رديف ها در مرز بالايي به صورت هم شيب و تدريجي توسط سنگ آهک هاي نخودي رنگ و ضخيم لايه سازند مزدوران پوشيده مي شوند. مطالعه زياي آمونيتي موجود، منجر به شناسايي 16 جنس و 48 گونه گرديده است که از زياي موجود 7 جنس و 35 گونه از خانواده Perisphinctidae بوده و 12 گونه از آن براي نخستين بار از ايران گزارش مي شوند. بر مبناي مجموعه فسيلي موجود 7 زون زيستي آمونيتي تشخيص داده شده که حاکي از سن آکسفوردين پسين- کيمريجين براي مجموعه مورد مطالعه است. زياي آمونيتي مطالعه شده، با سنگ هاي ژوراسيک در ساير نقاط ايران و مناطق حاشيه اي مديترانه ارتباط نزديکي را نشان مي دهد. |
| كليد واژه: بينالود، دهنه حيدري، بجنو، زيست چينه شناسي، سنگ چينه شناسي، ژوراسيک، آمونيت |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):55-64. |
| بهلولي بهمن*,حق زاده روح اله,حسني علي |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
اين مطالعه به منظور محاسبه خواص پتروفيزيکي سنگ مخزن سازند قم در ميدان گازي سراجه و در راستاي انجام نخستين پروژه عظيم ذخيره سازي گاز طبيعي كشور انجام شده است. جهت محاسبه حجم شيل، تخلخل موثر سنگ مخزن، اشباع شدگي آب و آب كاهش نيافتني از نمودارهاي پتروفيزيكي و براي محاسبه تراوايي از فرمولهاي مختلف تجربي استفاده شد. تراوايي افقي مغزه نيز اندازه گيري شد و سپس نتايج لاگ ها با مقادير تراوايي مغزه مقايسه گرديد. تراوايي افقي مغزه بين 0.1 تا 1 ميلي دارسي بود و دامنه تغيير تراوايي بدست آمده از لاگ نيز بين 0.01 تا 0.1 ميلي دارسي بدست آمد. دو رابطه تجربي کرين (Crain) و وايلي- رز (Wyllie & Rose) نزديکترين اعداد به نتايج مغزه را توليد کرده و مي توانند در اين ميدان مورد استفاده قرار گيرند. |
| كليد واژه: اشباع گاز، تخلخل موثر، تراوايي، ذخيره سازي گاز، سازند قم، ميدان سراجه |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):121-131. |
| بهبهاني رضا,خدابخش سعيد*,محسني حسن,آتش مرد زهره,مقدسي عبدالرضا |
| * گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه بوعلي سينا، همدان، ايران |
|
در اين پژوهش سازند پابده با سن پالئوسن پسين- اليگوسن پيشين در شمال غرب حوضه زاگرس بررسي شده است. هدف از اين پژوهش بررسي محيط رسوبي سازند پابده مي باشد. اين پژوهش بر اساس مشاهدات صحرايي، مطالعات پتروگرافي، آثار فسيلي و مطالعات ژئوشيمي آلي (درصد TOC و نوع کروژن) صورت گرفته است. بر اساس مطالعات انجام شده 7 گروه رخساره ميكروسكوپي شناسايي گرديد. سازند پابده در مناطق مورد مطالعه از تناوب سنگ آهك هاي نازك لايه تا ضخيم لايه و شيل هاي خاكستري روشن تا تيره كه غني از فرامينيفرهاي پلانكتونيك هستند، تشكيل شده است. اين رخساره هاي سنگي در حوضه زاگرس از مادستون، وكستون، پكستون و شيل تشكيل شده است. بر اساس مطالعه سيستماتيك ايكنوفسيل هاي اين رسوبات، تعداد 5 ايكنوجنس در دو مجموعه مجزا تشخيص داده شده است. مجموعه اول با تنوع ايكنوفوناي نسبتا زياد (آرني كوليتس، كندريتس، پلانوليتس و احتمالا نئونرتيس) در بخش فوقاني سازند پابده حضور دارند. اين مجموعه از ايكنوفسيل ها نشانگر ايكنوفاسيس كروزيانا بوده كه در يك محيط نسبتا پر انرژي تشكيل شده است. مجموعه دوم با تنوع ايكنوفوناي كمتر (زئوفيكوس و كندريتس) در بخش هاي مياني و تحتاني اين سازند وجود دارند و معرف ايكنوفاسيس زئوفيكوس بوده كه در يك محيط كم انرژي و عميق تر تشكيل شده است. با توجه به ويژگي رخساره هاي ميكروسكوپي مطالعه شده و بررسي تغييرات عمودي رخساره هاي سازند پابده، يك رمپ كربناته پرشيب دور از منشا به عنوان محيط رسوبگذاري اين سازند در منطقه مورد مطالعه پيشنهاد مي شود. بر اين اساس، محيط رسوبي سازند پابده از رمپ بيروني با رخساره هاي پلاژيك و توربيدايتي (ميكروفاسيس هاي 4B و 4C) و شرايط احيايي تا فقير از اكسيژن (رخساره هاي حاوي (TOC>%2.5 تدريجا به يك رمپ مياني تحول يافته است كه جريانات دريايي نقش بسزايي در فرايندهاي حمل و نقل رسوبات و ته نشيني مجدد آنها ايفا نمودند. |
| كليد واژه: ميكروفاسيس، ژئوشيمي آلي، آثار فسيلي، محيط رسوبي، سازند پابده |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):65-73. |
| بازرگاني گيلاني كمال الدين*,رضايي سميه |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
توالي توفهاي زئوليتي شده منطقه سرتخت با سن ائوسن در 20 كيلومتري جنوب شرقي سمنان، شمال ايران مركزي واقع شده است. مطالعه مقاطع نازك، داده هاي پراش پرتو ايكس، تصاوير ميكروسكوپ الكتروني روبشي و آناليز شيمي به روش ICP-ES, MS روي اين توالي انجام شد. توالي سرتخت از نظر كاني شناسي، به طور عمده از كلينوپتيلوليت، اوپال CT، اسمكتيت، موردنيت، اورتوكلاز و هاليت تشكيل شده است. داده هاي ژئوشيميايي تصديق كننده مطالعات XRD مي باشد، كه ميزان كلينوپتيلوليت غني از NaO و KO و موردنيت در قاعده نيمرخ، بالا بوده و به سمت بخشهاي جوانتر توالي، ميزان اوپال CT و اسمكتيت افزايش مي يابد. تركيب توف اوليه به وجود آورنده زئوليتها بر اساس داده هاي ژئوشيميايي عناصر كمياب ريوداسيتي تا داسيتي است. شيشه و شارد شيشه اي، از تشكيل دهنده هاي اصلي اين توفها، تحت تاثير دياژنز و شورابه هاي قليايي بين حفره اي، تجزيه شده و SiO ،NaO و KO انحلال يافته و در پايين توالي تجمع حاصل كرده است، در نتيجه زئوليتهاي تشكيل شده در قاعده توالي، ميزان SiO بالايي داشته و غني از Na و K هستند و به سمت بالاي توالي، از آنجا كه كاتيونهاي Ca و Mg تحرك پايينتري دارند، كاني اسمكتيت، غني از Ca و Mg تشكيل شده است. |
| كليد واژه: زئوليت، كلينوپتيلوليت، موردنيت، توف، سرتخت، سمنان، ايران مركزي |
| |
|
نسخه قابل چاپ |
| مجله علوم دانشگاه تهران تابستان 1387; 34(2 (بخش زمين شناسي)):41-53. |
| كنعانيان علي*,سرجوقيان فاطمه,احمديان جمشيد,ميرنژاد حسن |
| * دانشكده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران |
|
توده گرانيتوئيدي كوه دم به سن ائوسن بالايي بخشي از ماگماتيسم گسترده اروميه- دختر در زون ايران مركزي به شمار مي آيد. اين توده از لحاظ سنگ شناسي در برگيرنده طيف وسيعي از سنگ هاي نفوذي اسيدي شامل گرانوديوريت، مونزوگرانيت، مونزونيت كوارتزدار و سنگ هاي حدواسط شامل ديوريت، ديوريت كوارتز دار، مونزوديوريت و مونزوديوريت كوارتزدار است. سنگ هاي حدواسط به صورت نواري منقطع در حاشيه توده نفوذي و در اطراف بخش هاي اسيدي رخنمون دارند. بر اساس مطالعات صحرايي، پتروگرافي و ژئوشيميايي، سنگ هاي توده نفوذي كوه دم در زمره گرانيتوئيدهاي نوع I قرار دارند. اين سنگ ها داراي ماهيت كالك آلكالن پتاسيم دار و از نوع متاآلومين هستند. الگوي تغييرات عناصر كمياب نرمالايز شده به كندريت و گوشته نشان دهنده غني شدگي اين سنگ ها از LREE و LILE، تهي شدگي آنها از HREE و HFSE و وجود آنومالي منفيEu ،Ba ،Nb ،Ti ، Sr و P در اكثر نمونه ها است كه اين امر در كنار موقعيت نمونه ها بر روي نمودارهاي مختلف تمايز محيط تكتونيكي، حاكي از شكل گيري سنگ هاي مورد مطالعه در محيطي مرتبط با فرورانش در حاشيه فعال قاره اي است. با توجه به تركيب پتاسيك نمونه ها، فراواني بالاي (>24ppm) La و شواهدي همچون غني شدگي سنگ ها از عناصر LILE و Pb در كنار آنومالي منفي HFSE و Ba به نظر مي رسد ذوب پوسته زيرين، عامل مهمي در منشا ماگماي سازنده گرانيتوئيدهاي كوه دم به شمار مي آيد. |
| كليد واژه: گرانيتوئيد پتاسيم دار، نوع I، فرورانش، كوه دم |
| |
|
نسخه قابل چاپ |