چرا نویسنده متعهد، طلوع خورشید را از پنجره خانه خود نبیند؟!
خبرگزاری فارس: عدالت دستگاه قضایی یعنی اینکه دو سال تمام با یک آقازاده که اتهامات سنگینی در جریان اغتشاشات داشته با نرمی و لطافت برخورد شود اما...
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، نویسنده وبلاگ خبرچین نوشت: میگن بزرگترین امتیازی که به دستگاه قضایی کشور در قانون اساسی کشور داده شد، استقلال آن است که باعث میشه به راحتی و بدون نگرانی از اعمال فشارها با هر جرم و تخلفی که توسط هر شخصی اتفاق افتاده باشد برخورد کند حالا این فرد میخواهد یک کارگر ساده شهرداری باشد که قسط وام ازدواج 2.5 میلیونی خود را به موقع پرداخت نکرده باشد یا میخواهد جناب آقای "م.الف" باشد که به اشتباه دست مبارک خود را درون کیسه بیتالمال فرو برده و باز هم به اشتباه و ناخواسته، مبلغ 2800 میلیارد تومان از بانکها خارج کرده باشد.
برای قوهقضاییه فرقی نمیکند که حسینقلی خان کارگر شهرداری تخلف کرده باشد یا جناب آقای "م.الف"؛ مهم این است که دستگاه قضایی مسئول اجرای عدالت است و در این راه دانهدرشتترین افراد هم عددی نیستند.
این یک نمونه بود و میتوان نمونههای دیگر را هم برای آن متصور بود:
مثلا فائزه هاشمی در جریان اغتشاشات سال 88، هر وقت هوس خوردن غذایی غیر از غذای منزل میکرد، بهترین جایی که انتخاب میکرد، جایی بود که در کنار اراذل و اوباش و اغتشاشگران باشد تا بتواند آنها را هم از نظر روحی و شعاری هم تحریک کند و هم خودش دستی بر آتش داشته باشد. حالا فرقی نمیکرد این غذا را در بالاترین قسمت خیابان ولیعصر نوش جان کند یا در پایین شهر و حوالی خیابان نواب.
قوهقضاییه هم که مانند عقابی تیزچشم عملکرد هم متخلفان را رصد میکند، به سرعت پروندهای قضایی علیه فائزه خانم تشکیل داد که رسیدگی به این پرونده قطور و عریض و طویل 2 سال طول کشید و مدتی قبل این آقازاده به خاطر جرمهایی که مرتکب شده بود به مجازات بسیار سنگین 6 ماه حبس و 5 سال !!! محرومیت از فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محکوم شد.
از قصه برخورد قاطع با این آقازاده که بگذریم، باید به اقدام دیگر دستگاه قضایی که چند روز قبل انجام شد نیز اشاره کرد که عدالت و بیطرفی آن را نشان میدهد.
هفته گذشته مطلبی با عنوان "لاریجانی از چه میهراسد؟" در هفتهنامه 9 دی با قلم محمدسعید ذاکری منتشر شد که در آن، نویسنده با ذکر دلایل مختلف به کاهش محبوبیت علی لاریجانی در حوزه انتخابیه قم و تلاش وی برای حضور مجدد در مجلس از حوزههای مختلف مانند تهران، اصفهان و آمل اشاره کرده بود. همچنین به هزینهکردهای لاریجانی از مقاممعظم رهبری و برخی مراجع برای اعتباربخشی به حضور خود در انتخابات اشاره کرد.
تا اینجا هنوز اتفاق خاصی نیفتاده و ذاکری مانند بسیاری دیگر از نویسندگان انتقادی را علیه یک مسئول کرده بود که در آن نه توهینی به مسئولان ارشد نظام شده، نه اقدامی علیه امنیت ملی صورت گرفته و نه با اغتشاشگران همراهی شده بود.
اما به یکباره سهشنبه شب افرادی از سوی دادگاه ویژه روحانیت با مراجعه به منزل ذاکری او را با خود میبرند و با گذشت چند روز از بازداشت وی، هنوز هیچ پاسخ روشنی درباره این بازداشت نه به خانواده او و حتی نه به رسایی مدیرمسئول این هفتهنامه دادهاند.
حال به تفاوتها و دوگانگی اقدام قضایی و برخورد با پرونده فائزه هاشمی و محمدسعید ذاکری که از سوی مرجع قضایی صورت گرفته نگاه میکنیم.
فائزه هاشمی در اقدامات مجرمانه خود، توهین و افترا به برخی مسئولان، همراهی با آشوبگران در اردوکشی خیابانی و مصاحبههای مختلف علیه مسئولان را داشت و سعید ذاکری تنها در یک نوشته به عملکرد علی لاریجانی انتقاد کرده بود.
در مقابل قوهقضاییه، در واکنش به اقدامات مجرمانه فائزه هاشمی تنها به تشکیل یک پرونده اکتفا کرد و برگزاری جلسه را تا دو سال بعد به تأخیر انداخت و در این دو سال هر وقت که فائزه اراده کرد در دادگاه حاضر نشود و درخواست مهلت کرد، قوهقضاییه هم با نرمی و ملاطفت این درخواست را پذیرفت اما زمانی که سعید ذاکری مقاله خود را نوشت، مراجع قضایی حتی زحمت احضار ذاکری را به خود ندادند و شبانه با مراجعه به منزل وی، او را بازداشت کردند.
حال جدای از اینکه کدام یک از این دو نفر (فائزه هاشمی و محمد سعید ذاکری) اقدام مجرمانهشان (با فرض اینکه اقدام ذاکری مجرمانه باشد) سنگینتر است، این سوال را از مراجع قضایی باید پرسید که آیا ذاکری در حال مخفی کردن ادله جرم یا مهیا کردن زمینه فرار بود که باید شبانه او را دستگیر میکردند؟
عدالت دستگاه قضایی یعنی اینکه دو سال تمام با یک آقازاده که اتهامات سنگینی در جریان اغتشاشات داشته با نرمی و لطافت برخورد شود اما زمانی که یک نویسنده انتقادی را به برادر رئیس قوهقضاییه میکند، نباید اجازه داد نویسنده نگون بخت، طلوع خورشید را از پنجره خانه خود ببیند و شبانه او را بازداشت کنند؟
چرا در حوادث بعد از انتخابات 88، هرجا علیه آقازادهها (مخصوصا آقازادگان هاشمی) اعتراضی و پروندهای تشکیل شد، قوهقضاییه نه اظهارنظر صریح کرد و همچنین رسیدگی به اتهامات را منوط به انجام تحقیقات گسترده کرد اما وقتی پای نیروهای ارزشی مانند سعید تاجیک و محمدسعید ذاکری به میان آمد، به سرعت آنها را محاکمه میکند.
چرا باید مجازات فحاشی به آقازادهای مانند فائزه هاشمی سنگینتر از مجازات اتهامات مختلف مانند توهین به رئیسجمهور و دیگر مسئولان باشد؟
چرا مسئولان دادگاه ویژه روحانیت، به جای اینکه طبق قانون حمید رسایی مدیرمسئول هفتهنامه 9دی را احظار و او را مواخذه کنند، نویسنده مقاله را نه احضار، که شبانه بازداشت کردند و تاکنون هم نه جوابی به رسانهها دادند و او را به انفرادی فرستادند.
قوهقضاییه با سکوت و عدم اظهارنظر درباره موارد اتهامی محمدسعید ذاکری (با توجه به اینکه لاریجانی مدعی شده از او شکایت نکرده) حجم شایعات و انتقادات را به سمت خود روانه کرده و بهتر است با طی روال قانونی از جمله آزادی ذاکری با پذیرفتن وثیقه، عدم سفارشپذیری در این موضوع را نشان دهد یا اینکه اعلام کند موارد اتهامی وی چیست؟
نکته مهم: درج مطالب وبلاگها و سایتها لزوماً به معنای تأیید محتوای آنها از سوی خبرگزاری فارس نیست.
انتهای پیام/