چیستان سری اول
جواب معمای ۱
کلاغ
جواب معمای ۲
کتاب
جواب معمای ۳
مرغ و تخم مرغ
جواب معمای ۴
آیینه
جواب معمای ۵
انار
1- زني را در خيابان ديدم كه پسربچه اي را به دنبال داشت. از او پرسيدم: اين پسر با توچه نسبتي دارد؟ گفت: «او پسرِ پسرم است، برادر شوهرم» ، چطور چنين چيزي ممكن است؟
- شخصي تخم مرغ را دانه اي 70 ريال خريد و دانه اي 50 ريال فروخت و سرانجام ميليونر شد! چطور چنين چيزي ممكن است؟
4- حكم اعدام متهمي را صادر مي كنند و مضمون «بخشش لازم نيست، اعدامش كنيد.» را به امضا، دادستان مي رسانند. پس از امضاء دادستان، مأمور اجراي حكم، با تغييري در مضمون، جمله را به صورتي در مي آورد كه جلو اعدام متهم را مي گيرد، او چه تغييري در جمله بوجود مي آورد؟
اين عبارت را درست بخوانيد: گندم فروشا، ارزن آمد نخود آمد ماش فرستاديم برنجش مده، برنجش بده.
عبارت زير را بخوانيد:H-M-B-A-A4-B-R
- مي دانيم كه در بهشت هر چه بخورند دفع نمي شود، در جهان مادي كداميك از مثالها و شواهد را مي توان يافت كه با آن امر همسان باشد؟
شخصي براي نخستين بار سوار يك خودروي «فولكس واگون» شد و بسوي شهري حركت كرد، درميان راه خودروي او خراب شد ناچار ماشين را به كنار جاده هدايت كردو كاپوت ماشين را بالا زد، ولي با كمال تعجب ديد نه ازموتور خبري هست، نه از سيلندر و نه چيز ديگر چطور چنين چيزي ممكن است؟
0- چراغ راهنمايي و رانندگي كه روبروي خيابان است قرمز است، افسر راهنمايي هم در آنجا ايستاده است، با اينحال راننده اي از چراغ قرمز مي گذرد و كسي مزاحم او نمي شود. چطور چنين چيزي ممكن است؟
در اتاقي يك زن و شوهر نشسته اند. يكنفر هم در حال خواندن نماز است، نفر چهارم هم روزه دارد. به ناگهان مردي از در وارد مي شود، با واردشدنِ او، اين زن و شوهر به هم حرام مي شوند. نماز آن شخص و روزه نفر چهارم هم باطل مي گردد. چطور چنين چيزي ممكن است؟
- آدرويش، خداداده سه تا ميش. يكي شيرش حلال و گوشتش حرام، يكي گوشتش حلال و شيرش حرام و سومي هم گوشتش حرام، هم شيرش.
- آمد و رفت، آمد و نرفت، زائيد و نمرد، نزائيد و مرد!
شخصي دريك اتاق به ابعاد 5×20×20 متر، خودش را با يك ريسمان دومتري از سقف آويزان مي كند و دار مي زند. وقتي به در اتاق او مي آيند و مي بينند از او صدايي شنيده نمي شود، نگران مي شوند و در را مي شكنند با كمال تعجب مي بينند، او از سقف خودش را دار زده است و در اتاق را از درون قفل كرده و كليد را در جيبش گذاشته است. با اينكه ميز، صندلي، نردبام يا چيز ديگري در اتاق نبوده است، او چگونه خود را دار زده است؟
14- جملات زير، مصداق چه حكايتي هستند؟ « برو، اگر نيامده، بگو بيايد. رفتم، نيامده بود، گفتم: بيايد، چرا نيامد؟ حتماً آمده كه نيامده است. اگر نيامده بود مي آمد.»
- شخصي چگونه – بدون استفاده از هواپيما- خود را دو ساعته به مشهد مي رساند؟