معرفی کامل رشته های دانشگاهی علوم تجربی
ديباچه: يکي از مراحل مهم پيشبرد علوم جنگل و اداره اصولي جنگل، اجراي صحيح طرحهاي جنگلداري است. مهندسين جنگل با توجه به اصول تهيه طرحهاي جنگلداري و با تکيه بر علوم مختلف مربوط به جنگل، طرحهاي جنگلداري اعم از جاده سازي، جنگلکاري، نشانهگذاري و بهرهبرداري در مقاطع زماني معين را براي هر ناحيه و منطقه تهيه ميکنند ولي براي اجراي طرحهاي ياد شده در هر منطقه، احتياج به افرادي است که ضمن آشنايي کلي با مسائل جنگل، در عمل بتوانند اين طرحها را پياده کنند. يک کاردان تکنولوژي جنگلداري ميتواند علاوه بر اجراي طرحهاي يادشده، در ساير عمليات بهرهبرداري و جنگلشناسي و جنگلکاري نيز مؤثر و مفيد واقع شود. فارغالتحصيلان اين رشته ميتوانند در اجراي طرحهاي جنگلداري که توسط مهندسين تهيه ميگردد و انجام امور توليدي نظير ايجاد نهالستان، خزانه و بهرهبرداري از جنگل فعاليت کنند يا در آموزش با مدرسين مربوط در آموزشکدههاي منابع طبيعي همکاري داشته باشند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل:
علوم پايه:
شيمي عمومي، رياضيات عمومي، فيزيک و هواشناسي، گياهشناسي عمومي، اکولوژي، مسّاحي و نقشه برداري، شناخت و حمايت محيط زيست.
دروس اصلي:
درختها و درختچههاي ايران، حفاظت آب و خاک، شناسايي گياهان مرتعي، مرتعداري، اصول حسابداري، آشنايي با عکسهاي هوايي، جنگلکاري، نهالستان و خزانه.
دروس تخصصي:
اصول مقدماتي جنگل، جاده سازي، عمليات بهرهبرداري از جنگل، جنگلشناسي کاربردي، اندازهگيري و آمار جنگل، جنگلداري مقدماتي، قوانين و مديريت جنگلها و مراتع، اصول کلي حمايت جنگل ( آفات و بيماريهاي عمده جنگل)، چوبشناسي و صنايع چوب، کاروزي
ديباچه:
با آنکه چوب به طور کلي براي همه افراد مأنوس و آشنا است ولي ناآگاهي از پايههاي علمي و عمل نکردن براساس اصول و ضوابط فني در ارتباط با اين ماده، باعث هدر رفتن بيش از حد چوب و کمدوامتر شدن آن ميشود. اين مسأله در کشور ما که با کمبود منابع توليد چوب مواجه هستيم، اهميت بيشتري دارد و بايد با پرورش هر چه بيشتر و بهتر متخصصان در رشته چوبشناسي و صنايع چوب در هر يک از مقاطع تحصيلي از اتلاف اين ماده گرانبها جلوگيري نمائيم.دانشجويان کارداني تکنولوژي چوب ضمن آشنايي با خواص مختلف چوب و عواملي که در تغييرات اين خواص تأثير مي گذارند با حفاظت، تبديل، کاربردهاي متفاوت چوب و مديريت واحدهاي توليد آشنا ميشوند. به اين ترتيب فارغالتحصيلان اين دوره، چوب را به طور اصوليتر و صحيحتر در واحدها توليدي به کار ميبرند و از هنگام قطع درخت تا زمان توليد فرآوردههاي مصرفي بر آن نظارت دارند و ميتوانند در مراحل اجرائي روند توليدات چوبي خدمت کنند.فارغالتحصيلان اين دوره ميتوانند در مجتمع صنايع تبديل مکانيکي و شيميايي چوبِ بخشهاي دولتي، دفاتر صنايع چوب سازمان جنگلها و مراتع، واحدهاي توليدي خصوصي و مؤسسات آموزشي و پژوهشي به عنوان همکاران اجرايي مشغول به کار شوند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
شيمي عمومي، رياضيات عمومي، فيزيک و هواشناسي، گياهشناسي عمومي، اکولوژي، شناخت و حمايت محيطزيست، مسّاحي و نقشهبرداري
دروس اصلي:
جامعهشناسي روستايي، جانورشناسي، درختها و درختچههاي ايران، اقتصاد منابع طبيعي، اصول حسابداري، جنگلکاري.
دروس تخصصي:
آلودگيهاي محيطزيست، کارگاه عمومي، بيولوژي چوب و اصول چوبشناسي، تکنولوژي چوب، اصول چوببري، اصول استاندارد و درجهبندي چوب، تبديل مکانيکي چوب، تبديل شيميايي چوب، اصول چوب خشککني، اصول حفاظت چوب، مبلسازي و درودگري، کارورزي.
ديباچه: امروزه با توجه به نرخ رشد جمعيت، ضروري است که قسمت عظيمي از کمبود پروتئين را از بخش شيلات تأمين نمود؛ يعني بايد از منابع آبي داخلي و آبهاي آزاد استفاده مطلوب کرد و به پرورش و صيد آبزيان و عملآوري فرآوردههاي ماهي پرداخت. اين کار نياز به متخصصان کارآزمودهاي دارد که با علوم مختلف بيولوژي جانوري، گياهي و اکولوژي دريايي به عنوان منابع اصلي و زيربنايي شيلات آشنا باشند و نحوه تکثير و پرورش آبزيان و مسائل مربوط به صيد و صيادي و فرآوردههاي آبزيان را بدانند.رشته تکنولوژي شيلات به منظور اجراي همين امر مهم ايجاد شده است.
موقعيت شغلي در ايران :
اگر بخواهيم پرورش و صيد آبزيان از نظر کمي و کيفي داراي وضعيت مطلوبي باشد و اکوسيستمهاي آبي احياء گردد و توسعه يابد بايد از افرادي فني و کاردان براي پياده کردن طرحهاي شيلات و آبزيان ياري بگيريم.افرادي که ميتوانند در بخش اجرايي اداره تالابها، سازمان شيلات جهاد کشاورزي و به عنوان کاردان در ماهي سراها فعاليت نمايند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
رياضيات عمومي، شيمي عمومي، فيزيک و هواشناسي، گياهشناسي عمومي، جانورشناسي، اکولوژي، آمار و احتمالات، بهداشت و ايمني در کار
دروس اصلي :
جامعهشناسي روستايي، شناخت و حمايت محيطزيست، قوانين و مديريت محيطزيست و شيلات آبزيان، ميکروبيولوژي عمومي، آلودگي محيطزيست، هيدروبيولوژي عمومي، اصول ناوبري
دروس تخصصي :
ماهيشناسي عمومي، ليمنولوژي، اصول تکثير و پرورش آبزيان، بيماريها و انگلهاي آبزيان، روشهاي صد آبزيان، تغذيه ماهي، بهداشت و تکنولوژي فرآوردههاي شيلاتي، کارورزي
ديباچه:
محيطزيست طبيعي کشور که شامل فضاي سبز، تفريحگاهها، پارکهاي ملي و منطقهاي، شکارگاهها و مناطق حفاظت شده حيات وحش ميشود، بايد داراي برنامههاي مدون و از پيش طراحي شده باشد تا محيطهاي يادشده، نه تنها حفظ و حمايت شوند بلکه به نحو مطلوبتري مورد استفاده قرار گيرند، احياء شوند و توسعه يابند. دانشجويان تکنولوژي محيط زيست براي اجراي برنامههاي تدوين شده، اطلاعات لازم را در زمينه علوم پايه، اکولوژي، بيولوژي گياهي و حيواني، کارتوگرافي و نقشهبرادري، مسائل پارکهاي مختلف و فضاي سبز آنها، حيات وحش و شکارگاهها و مسائل آلودگيهاي محيطزيست به دست ميآورند. فارغالتحصيلان اين دوره ميتوانند در سازمان حفاظت محيط زيست و واحدهاي تابعه آن، سازمان جنگلها و مراتع ( وزارت جهاد کشاورزي)، پارکها و فضاي سبز و پارکهاي ملي، منطقهاي و حفاظت شده به عنوان مجري برنامهها فعاليت کنند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضيات عمومي، شيمي عمومي، فيزيک و هواشناسي، گياهشناسي عموم، اکولوژي، آمار و احتمالات، زيستشناسي.
دروس اصلي:
جامعه شناسي روستايي، شناخت و حمايت محيطزيست، قوانين و مديريت محيط زيست و شيلات، خاک شناسي عمومي، مسّـاحي و نقشهبرداري، جانورشناسي، درختها و درختچههاي ايران، حفاظت آب و خاک، آشنايي با عکسهاي هوايي.
دروس تخصصي:
اکـولـوژي حـياتوحـش، مـباني مـــديـــريت حـيات وحـش، بيـولوژي حـيوانـات شکاري، پارکهاي ملي، جنگلي و پرديسها، پارکداري، آلودگيهاي محيط زيست، جنگلکاري، آبزيان، کارورزي
ديباچه: بيش از نيمي از وسعت ايران، شامل حوزههاي آبخيز، مراتع طبيعي و بيابان است. اغلب اين حوزههاي آبخيز، مراتع طبيعي و بيابانها در معرض فرسايش آبي، بادي و چراي مفرط دامها قرار دارند. پيشگيري از اين روند تخريبي و بيابانزدايي و احياء و اصلاح مراتع، به طرحهايي مناسب با موقعيت و وضعيت منطقه نياز دارد و البته بايد مجريان اين طرحها نيز افرادي کاردان و کارآزموده باشند. هدف مهندسي منابع طبيعي گرايش مرتع و آبخيزداري تربيت کارشناساني است که بتوانند طرحهاي مورد نظر را ارائه دهند و رشته تکنولوژي مراتع و آبخيزداري مجريان اين طرحها را تربيت ميکند.افرادي که اطلاعات علمي و فني لازم را در زمينه علوم گياهي، عوارض زمين، عوامل اقليمي، آب و خاک، علل تخريب و انحطاط مراتع و فرسايش حوزههاي آبخيز، بيابانزدايي، حفاظت، اصلاح و احياء مراتع دارند و ميتوانند مجري طرحهاي آبخيزداري و تثبيت فيزيکي و بيولوژيکي ريگهاي روان و طرحهاي مرتعداري باشند که به وسيله مهندسين مربوط تهيه و تدوين ميگردد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
شيمي عمومي، رياضيات عمومي، فيزيک و هواشناسي، گياهشناسي عمومي، خاکشناسي عمومي، اکولوژي، مسّاحي و نقشهبرداري، شناخت و حمايت محيط زيست، زيستشناسي
دروس اصلي :
ترويج و آموزش منابع طبيعي، جامعهشناسي روستايي، درختها و درختچههاي ايران، حفاظت آب و خاک، مرتعداري، زمينشناسي، اقتصاد منابع طبيعي، آشنايي با عکسهاي هوايي
دروس تخصصي :
شناسايي گياهان مرتعي، کارتوگرافي، اصول مديريت آب و خاک، کليات ارزيابي و اصلاح مراتع، اصول آبخيزداري در مناطق نيمه خشک، هيدرولوژي مقدماتي، کليات اکوسيستم بيابان، کارآموزي
ديباچه:
يک چرتکه، يکي دو دفتر و يک قلم، ابزار کار آنها بوده است تا حساب دخل و خرج يک واحد اقتصادي را ثبت کنند و به وضعيت مالي آن سر و سامان ببخشند.اين افراد در قديم عنوانشان "ميرزا" بود. بعدها "دفتردار" نام گرفتند و امروزه به نام "حسابدار" فعاليت ميکنند. البته نسل جديد به جاي چرتکه از ماشين حساب يا ماشينهاي الکترونيکي استفاده ميکنند و سرو کارشان با کامپيوتر است اما اين پيشرفت، بيشتر شامل ابزار کار ميشود نه نوع کار، چون آنها حسابداري را فني "تجربي" ميدانند که بايد به روش استاد و شاگردي فرا گرفت و نيازي به تحصيلات دانشگاهي ندارد.حال سؤال اينجاست که اگر حسابداري نياز به تحصيلات دانشگاهي ندارد، چرا از سال 1345 رشته حسابداري در آموزشگاه عالي حسابداري شرکت ملي نفت ايران و سپس در دانشگاه تهران داير گرديد و امروزه نيز در بسياري از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي تدريس ميشود؟ آيا ميتوان گفت که حسابداري در مفهوم امروزين آن با دفترداري متفاوت است؟در پاسخ بايد گفت که حسابداري يک "سيستم" است که در آن فرآيند جمعآوري، طبقهبندي، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهيه گزارشهاي مالي و صورتهاي حسابداري در شکلها و مدلهاي خاص انجام ميگيرد. تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران سازمان يا برونسازماني مثل بانکها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر يا مقامات مالياتي بتوانند ازاين اطلاعات استفاده کنند. به همين دليل فردي که تحصيلات دانشگاهي ندارد، بيشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا که گزارشهاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد نيست و پردازش کافي نميشود و بيشتر تراز حسابها ميباشد. براي مثال يک حسابدار تجربي نميتواند به راحتي بين دارايي کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود يا نميداند که چگونه بايد معاملات ارزي را در دفاتر ثبت کند. از سوي ديگر يک حسابدار متخصص، در آينده ميتواند مدير مالي يک سازمان يا شرکت گردد؛ يعني ميتواند به مديريت يک شرکت ايده بدهد که منابع موجودش را در چه راههايي سرمايهگذاري نمايد تا استفاده بهينه کند يا اگر شرکت به منابع مالي جديد نياز داشت يک مدير مالي براساس دانش آکادميک خود ميتواند بگويد که از چه طريقي بايد تأمين مالي کرد در حالي که مجموع اين فعاليتها خارج از توانايي يک حسابدار تجربي است.
تواناييهاي لازم :
رشته حسابداري از جمله رشتههايي است که از داوطلبان سه گروه آزمايشي رياضي و فني، علومتجربي و علومانساني دانشجو ميپذيرد و در آزمون هر سه گروه نيز درس رياضي به عنوان مهمترين درس اين رشته مطرح است. در واقع داشتن شم رياضي در رشته حسابداري از اهميت بسياري برخوردار است. همچنين يک حسابدار بايد بتواند به خوبي گزارش کارهاي خود را ارائه دهد. بنابراين بايد به ادبيات فارسي مسلط بوده و نگارش خوبي داشته باشد. همچنين دانشجوي اين رشته بايد تحمل ساعتها کار در پشت يک ميز و صندلي و سروکار داشتن با اعداد و ارقام را داشته و دقيق و منظم باشد تا در جمعبندي اعداد و ارقام دچار مشکل نگردد و در نهايت اين که يک حسابدار براي موفقيت در اين دنياي پر از رقابت و تغيير و تحول بايد خلاق، مبتکر، صبور و منضبط باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
فرصتهاي شغلي يک حسابدار بسيار گسترده است و از پايينترين سطح تا بالاترين سطح را در بر ميگيرد. به همين دليل با اين که در دانشگاههاي مختلف کشور اعم از دولتي، غيرانتفاعي و آزاد، دانشجويان بسياري در رشته حسابداري تحصيل ميکنند اما تعداد فارغالتحصيلان بيکار اين رشته از بيشتر رشتهها کمتر است. چون از يک مؤسسه کوچک گرفته تا بزرگترين کارخانههاي کشور حداقل براي تهيه اظهارنامه مالياتي به حسابدار نيازمند هستند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
روانشناسي عمومي، جامعه شناسي، اصول علم اقتصاد، رياضيات پايه، رياضيات کاربردي، آمار کاربردي، مباني کاربرد کامپيوتر، پژوهش و عمليات، مديريت توليد، حقوق بازرگاني، پول و ارز بانکداري ، مباني سازمان مديريت، توسعه اقتصادي، ماليه عمومي، روش تحقيق.
دروس اصلي و تخصصي:
اصول حسابداري، حسابداري ميانه، حسابداري پيشرفته، حسابداري صنعتي، حسابرسي، حسابداري مالياتي، اصول تنظيم و کنترل بودجه، مديريت مالي، مباحث جاري حسابداري ، متون حسابداري.
ديباچه: "هرگاه خداوند بندهاي را گرامي کند، او را در برپاي داشتن حق (در ميان مردم) ياري ميکند."اين کلام اميرالمؤمنان، رساتر از هر جمله ديگري بيانگر ارزش علم حقوق است. علمي که با حمايت از قانون و دفاع از حقوق محرومان، تلاش ميکند تا در جامعه حق و عدالت حاکم شود. در معرفي اين علم بايد گفت که هرگونه روابط اجتماعي که آثار حقوقي از آن ايجاد شود، موضوع علم حقوق قرار ميگيرد. اين روابط ميتواند مربوط به روابط دولت و مردم باشد که به حقوق عمومي معروف است يا شامل روابط خصوصي مردم گردد که حقوق خصوصي ناميده ميشود. به عبارت ديگر حقوق عمومي شامل حقوق قواي سهگانه کشور، حاکميت و آنچه که مربوط به اداره کشور است، ميشود و حقوق خصوصي به روابط بين خود مردم ميپردازد که مهمترين آنها روابط تجاري است که عامل ايجاد رشته حقوق تجارت شده است يا مسائل مربوط به حقوق مدني است که از آن جمله ميتوان به اموال، مالکيت، قراردادها، مسؤوليتهايي که اشخاص در خطاهايي که مرتکب ميشوند برايشان به وجود ميآيد مثل مسؤوليت ناشي از حوادث، قواعد مربوط به ارث، وصيت، ولادت، اقامتگاه اشخاص و دهها مورد ديگر اشاره کرد.همچنين شاخهاي از حقوق به روابط بينالمللي ميپردازد که خود به دو بخش حقوق روابط بينالملل عمومي و خصوصي تقسيم ميشود که حقوق روابط بينالملل عمومي به روابط بين دولتها و سازمانهاي بينالمللي ميپردازد.
تواناييهاي لازم :
جسارت، قدرت استدلال، خلاقيت ذهني و فن بيان خوب لازمه موفقيت در اين رشته است. ممکن است که به دست آوردن ليسانس حقوق کار دشواري نباشد اما حقوقدانشدن بسيار مشکل است. چرا که علم حقوق امروزه با جامعهشناسي، روانشناسي و علوم فلسفي آميخته شده است و يک حقوقدان بايد از اين علوم اطلاعات کافي داشته باشد. همچنين يک دانشجوي حقوق براي اينکه در رشته خود موفق گردد لازم است که به زبان و ادبيات فارسي مسلط باشد چون منطق حقوق در ضمن اين که شباهتهاي زيادي به منطق رياضي دارد، يک منطق اقناعي و خطابي است؛ يعني يک حقوقدان بايد بتواند کساني را که مورد خطاب او قرار ميگيرند يا دادگاهي که مأمور رسيدگي به دعوا است، با زبان سليس و بليغ قانع کند ، در نتيجه بايد به زبان و ادبيات مسلط باشد. در ضمن بايد اطلاعاتي از رياضيات داشته باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
در حال حاضر به دليل توسعه اين رشته و تعداد زياد فارغالتحصيلان آن، که از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي وارد بازار کار ميشوند، يافتن کار مناسب براي فارغالتحصيل ليسانس با دشواريهايي توأم است بخصوص متقاضياني که علاقهمند به کار خاصي مثل وکالت در اين رشته هستند، با محدوديتهايي مواجه ميشوند. اما در کل يک دانشجوي خوب و علاقهمند ميتواند پس از گواهي ليسانس به شغلهاي متنوعي مثل وکالت دعاوي دادگستري، مشاور حقوقي بانکها، شهرداريها، شرکتها و وزارتخانهها و سردفتري دفاتر اسناد رسمي بپردازد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
مقدمه علم حقوق، حقوق جزاي عمومي، حقوق اساسي، حقوق مدني ، مباني علم اقتصاد، عربي، ماليه عمومي، مباني جامعهشناسي.
دروس اصلي و تخصصي:
آئين دادرسي مدني، متون حقوقي، آئين دادرسي کيفري، حقوق اساسي، حقوق جزاي عمومي، حقوق بينالمللي عمومي، حقوق سازمانهاي بينالمللي، حقوق اداري، اصول فقه، متون فقه، حقوق تجارت، قواعد فقه، حقوق تطبيقي، ادله اثبات دعوي، حقوق کار، پزشکي قانوني، کار تحقيقي، حقوق بينالمللي خصوصي
ديباچه: بسياري از مردم و از جمله تعداد قابل توجهي از داوطلبان آزمون سراسري شناخت صحيحي از رشته داروسازي ندارند. آنها نميدانند که شغل فارغالتحصيل داروسازي، دارو فروشي نيست و حتي هدف اين رشته نيز فقط تربيت داروساز نميباشد. چرا که داروسازي تنها يکي از تخصصهاي فارغالتحصيل اين رشته است. بايد دانست که در علم پزشکي براي مداواي يک بيمار، روشهاي متعددي از جمله دارو درماني، جراحي و روان درماني وجود دارد. که در اين ميان دارو درماني به عنوان متداولترين شيوه در تمام دنيا شايع است و رشته داروسازي، رشتهاي است که در همين زمينه با بيماران و مردم مرتبط ميگردد. همچنين يک داروساز در صورت ناموفق بودن رژيم دارو درماني بايد علل عدم موفقيت را بررسي کند. از همين رو ميتوان گفت رشته داروسازي بخشي از علوم پزشکي است که در رابطه با توليد و ساخت دارو، بررسي وضعيت دارو در بدن انسان و موجودات زنده و ميزان تأثير دارو در سلامت جامعه و کم کردن بحرانهاي بيماريزا نقش ايفا ميکند. به عبارت ديگر رشته داروسازي به شناخت ماده مؤثر، فرموله کردن اين ماده (تبديل ماده مؤثر به فرمي که قابل مصرف براي بيمار باشد مثل قرص، کپسول، شربت يا استفاده از روشهاي تزريقي) و بررسي اثرات دارو بر بدن بيمار ميپردازد.شايد جالب باشد که بدانيد حدود 30 تا 50 درصد علت ناموفق شيوه مداواي يک بيمار، به دارو مربوط ميشود؛ يعني کيفيت دارو، انتخاب نوعدارو و نحوه استفاده از دارو (اين که بيمار دارو را با چه مواد غذايي يا داروهاي ديگر استفاده کرده است) ميتواند اثر دارو را تضعيف کند. و اين وظيفه يک داروساز است که علت را تشخيص دهد و در اين زمينه پزشک معالج را راهنمايي کند.
تواناييهاي لازم :
داروسازي تلفيقي از علوم پايه و باليني است و به همين دليل توانمندي در دروس فيزيک، شيمي و زيستشناسي براي اين رشته ضروري است. همچنين دانشجوي اين رشته براي ارائه خدمات به بيماران بايد بتواند با افراد به درستي ارتباط برقرار کرده و خوب صحبت کند و در ضمن فردي سختکوش و جدي باشد چون دروس اين رشته بسيار فراگير و متنوع بوده و هم جنبه حفظي و هم جنبه تحليلي دارد و در نتيجه به همت و تلاش قابل توجه نيازمند است.
موقعيت شغلي در ايران :
حدود 90 درصد فارغالتحصيلان اين رشته جذب بازار کار ميشوند که از اين ميان بيش از 80 درصد جذب داروخانهها و مابقي در صنايع داروسازي (صنعت ساخت و کنترل دارو) و کارخانههاي آرايشي ـ بهداشتي مشغول به کار ميشوند يا در کارهاي اجرايي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي فعاليت ميکنند. از سوي ديگر در حال حاضر حدود 97 درصد داروهاي مورد نياز کشور (از نظر عددي) در کارخانههاي متعدد داروسازي داخل کشور ساخته ميشود و بدون شک اين کارخانهها به کارشناسان داروسازي نياز دارند. اين در حالي است که اکثر کارخانههاي داروسازي کشور داراي واحدي به نام واحد تحقيقات هستند و امکان فعاليتهاي تحقيقاتي براي فارغالتحصيلان علاقهمند مهيا است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
بيولوژي نظري، فيزيک نظري، رياضيات پايه و مقدمات آمار، شيمي عمومي، بيوشيمي ، فيزيولوژي ، شيمي آلي ، تشريح، اصول خدمات بهداشتي،آمار حياتي، شيمي تجزيه، ميکروبشناسي نظري و عملي، انگلشناسي و قارچشناسي، ايمونولوژي، کمکهاي اوليه، کامپيوتر.
دروس تخصصي:
گياهشناسي دارويي، اشکال دارويي، تغذيه و رژيم درماني، مواد خوراکي نظري، مديريت در داروسازي، درمانشناسي، اطلاعات دارويي، شيمي دارويي، فارماکولوژي، مفردات پزشکي ، فرآوردههاي دارويي بيولوژيکي، فيزيکال فارماسي، روشهاي دستگاهي، سمشناسي ، بيوفارماسي، داروسازي صنعتي ، کنترل ميکروبي دارويي ، کارآموزي صنعت، زبان تخصصي، مقدمات داروسازي، گياهشناسي داروسازي، کارآموزي داروخانه. (بيشتر درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه ارائه ميشود)
ديباچه: امروزه در دنيا عليرغم پيشرفتهايي که در زمينههاي مختلف صورت گرفته است، هنوز هم مسأله غذا از نظر اجتماعي و اقتصادي در درجه اول اهميت قرار دارد و به عنوان يک مسأله استراتژيک مطرح است. به طوري که موقعيت يک کشور را با سطح و نوع غذاي مردم آن کشور محک ميزنند. بدون شک در ميان مواد غذايي آنچه بسيار اهميت دارد و جزولاينفک مواد غذايي روزانه است، پروتئين حيواني است که از طريق دام تهيه ميشود.از همينجا ميتوان به اهميت دانش دامپزشکي پي ببرد زيرا دامپزشکي علم شناخت بيماريهاي دامي اعم از بيماريهاي مشترک بين انسان و حيوان يا بيماريهاي خاص دام، پيشگيري از بيماريها، معالجه بيماريها و همچنين علم تغذيه انسان و دام است. در نشريه سازمان بهداشت جهاني آمده است "هدف نهايي دامپزشکي درمان حيوانات نيست بلکه دقيقاً تأمين مواد غذايي و بهداشت انسان ميباشد." چرا که با واکسيناسيون دامها ميتوان از مرگ و مير آنها جلوگيري کرد و بر ميزان فرآوردههاي دامي افزود و در نتيجه مواد پروتئيني لازم را براي جيره غذايي انساني تأمين نمود. موادي که مقاومت انسانها بخصوص کودکان را در مقابل کليه بيماريها، افزايش ميدهد و نهتنها باعث کاهش قابل ملاحظه هزينههاي درماني ميشود، بلکه جامعهاي سالم و فعال بوجود خواهد آورد.
تواناييهاي لازم :
يک دامپزشک بايد به زيستشناسي علاقهمند بوده، به زبان انگليسي تسلط داشته و قدرت تجزيه و تحليل بالايي داشته باشد. چون بيمار او نميتواند درد خود را بيان کند و دامپزشک بايد خود موفق به شناخت بيماري گردد. بدون شک دانشجوي اين رشته بايد از سلامت جسماني نيز برخوردار باشد اما قدرت بدني در همه بخشهاي دامپزشکي مطرح نيست.
موقعيت شغلي در ايران :
فارغالتحصيلان دامپزشکي ميتوانند در مراکز مختلفي از جمله سازمان دامپزشکي، مؤسسه تحقيقات و توليد واکسن رازي ، شرکتهاي توليد دارو و فرآوردههاي دامي، شرکتهاي توليد مواد غذايي با فرآوردههاي دامي، واحدهاي دامپروري دولتي و خصوصي و آزمايشگاههاي تشخيص بيماريهاي دامي و بيماريهاي انساني فعاليت کنند يا خود بري معالجه حيوانات اهلي کلينيک دامپزشکي تأسيس کنند. گفتني است که در اکثر کشورها از جمله کشور ما، دامپزشکان در تحقيقات پايه پزشکي نقش مهمي دارند براي مثال دکتر "جي ـ بانگ" عامل تب مالت انسان و سقط جنين دامها را کشف کرد. اين توانايي از آنجا نشأت ميگيرد که از يک طرف کار بادام محدوديت کار با انسان را ندارد؛ يعني ميشود بر روي تعداد زيادي از حيوانات با وجود احتمال بيماري يا مرگ آزمايش نمود و از سوي ديگر يک دامپزشک ديد وسيعتري درباره حيوانات دارد و ميتواند به روي حيوانات مختلف تحقيق کند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
فيزيک پزشکي، بيوشيمي، فيزيولوژي، ژنتيک حيواني، جانورشناسي عمومي، آمار حياتي.
دروس اصلي:
اصول همهگيرشناسي، اصول تغذيه دام، تغذيه اختصاصي دام، تغذيه اختصاصي طيور، آسيبشناسي عمومي، آسيبشناسي اختصاصي، باکتريشناسي عمومي، باکتريشناسي اختصاصي و بيماريهاي باکتريايي، کالبدشناسي پايه، کالبدشناسي مقايسهاي، انگلشناسي و بيماريهاي انگلي، قارچشناسي و بيماريهاي قارچي، ويروسشناسي و بيماريهاي ويروسي، ايمنشناسي و سرمشناسي، سمشناسي، فارماکولوژي، ماهيشناسي عمومي، جنينشناسي نظري، اصول انتخاب و تلقيح مصنوعي دام، بهداشت و پرورش دام، بهداشت و پرورش طيور، تکثير و پرورش ماهي، پرورش و بيماريهاي زنبور عسل، اصول اصلاحنژاد دام، اصول هوشبري نظري، اصول کالبدگشايي و نمونهبرداري، اصول معاينه دام.
دروس تخصصي:
بيماريهاي اندامهاي حرکتي، بيماريهاي متابوليک دام ، بيماريهاي دروني دامهاي بزرگ ، بيماريهاي دروني دامهاي کوچک ، بيماريهاي توليدمثل دام، بيماريهاي طيور، بيماريهاي ماهي، بيماريهاي مشترک انسان و دام، راديولوژي دامپزشکي، جراحي عمومي دامهاي بزرگ، جراحي عمومي دامهاي کوچک، مسموميتهاي دام، مامايي دامپزشکي، کلينيکال پاتولوژي، بهداشت و صنايع شير، کنترل کيفي و بهداشتي مواد غذايي، صنايع مواد غذايي با منشاء دامي نظري، زبان تخصصي.
دروس باليني:
عمليات درمانگاهي دامهاي بزرگ، عمليات درمانگاهي دامهاي کوچک، عمليات درمانگاهي مامايي، عمليات درمانگاهي طيور، کارآموزي
ديباچه:
به روي ديوار مطب يک دندانپزشک، شعاري به اين مضمون نصب شده بود
"يا نخ دندان يا مردن، کدام را انتخاب ميکنيد؟" اگر چه باور اين سخن مشکل است اما محققين ثابت کردهاند که اين شعار گفتهاي بيمحتوا نيست و اصلاً جنبه شوخي ندارد. در واقع هرگونه عفونت در ناحيه دهان به ويژه عفونت ناشي از بيماريهاي پيرامون دندان و لثه و چرکي که بين فاصله دندان و لثه تجمع ميکند، ميتواند وارد جريان خون شده و در نهايت سبب سکته قلبي، سکته مغزي يا حتي مرگ شود.آري! امروزه دندانپزشکي فن و مهارت کشيدن دندان يا ساخت دندان مصنوعي با روشهاي ابتدايي نيست بلکه دانشي است که سلامت دهان و دندان را به عنوان عضوي مهم در سلامت جسم و روح، زيبايي و ادا کردن کلمات تأمين ميکند. همچنين به ياري اين علم ميتوان بسياي از بيماريها را در مراحل اوليه شناخت و از پيشرفت آن جلوگيري نمود.رشته دندانپزشکي در مقطع دکتراي عمومي نحوه رعايت بهداشت، پيشگيري و درمان بيماريهاي دهان و دندان را آموزش ميدهد. اين مقطع داراي دو دوره مجزاي 2 و 4 ساله است. که در 2 سال اول دانشجويان واحدهاي علومپايه مثل بيوشيمي، آناتومي، بافتشناسي، فيزيولوژي، ژنتيک، ميکروبشناسي و ايمنيشناسي را ميگذرانند و بعد از 2 سال وارد دوره تخصصي دندانپزشکي شده و دروس اختصاصي خود را در زمينه آسيبشناسي فک و دهان، ارتودنسي، اندودنتيکس، پروتزهاي ثابت و اکلوژن، پروتزهاي متحرک و فک و صورت، پريودنتولوژي، ترميمي و مواد دنداني، بيماريهاي دهان و دندان، جراحي دهان و فک و صورت، دندانپزشکي کودکان و راديولوژي دهان و فک و صورت ميگذرانند. و در نهايت ميتوانند بيماريهاي دهان و دندان را تشخيص داده و در حد يک دندانپزشک عمومي نسبت به درمان آنها اقدام کنند.
تواناييهاي لازم :
يک دندانپزشک عمومي با بينش هنري، کارش را آغاز و به پايان ميرساند. چرا که او در هنگام تراش دندان، رديف کردن، ساخت و ترميم دندان و موارد ديگر بايد از خلاقيت هنري خويش بهره برده و داراي نگرش کارشناسانه هنري باشد. همچنين دانشجوي اين رشته بايد از دستهايي ماهر و توانمند برخوردار باشد چون بسياري از کارهاي دندانپزشکي از تراش دندان گرفته تا بازسازي دندان نياز به دستهايي هنرمند و توانا دارد تا بتوان به نحو احسن کارهاي ظريف دندانپزشکي را انجام داد.در نهايت بايد گفت که هرآنچه يک دانشآموز در درس زيستشناسي دوره دبيرستان خود فرا ميگيرد، به نحوي به رشته دندانپزشکي ارتباط دارد بخصوص دو بخش فيزيولوژي وآسيبشناسي که دانشجويان در دوسال اول تحصيل با وسعت و عمق بيشتري نسبت به دوره دبيرستان مطالعه ميکنند.
موقعيت شغلي در ايران :
امروزه در کشور ما فرصتهاي شغلي براي دندانپزشکان جوان به دو دليل عمده محدودتر شده است که يکي از اين دلايل پيشرفت بهداشت در کشور ما است و ديگر اينکه در چند سال اخير رشد پزشکان و دندانپزشکان نسبت به نرخ رشد جمعيت افزايش يافته است. البته افزايش تعداد دندانپزشکان جوان بيکار تنها مشکل ايران نيست چون طبق بررسيها و پيشبينيهاي جوامع علمي خارج از کشور، در سال 2030 ميلادي بهداشت دهان و دندان مردم به اندازهاي خوب خواهد بود که دندانپزشکي عمومي به بخشي از پزشکي عمومي باز ميگردد و رشته دندانپزشکي تنها جنبه تخصصي پيدا ميکند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
فيزيک پزشکي، بيوشيمي نظري، بيوشيمي عملي، آناتومي نظري، آناتومي عملي، بافتشناسي انساني نظري، بافتشناسي انساني عملي، فيزيولوژي نظري، فيزيولوژي عملي، ژنتيک انساني، جنينشناسي عمومي، ميکروبشناسي نظري، ميکروبشناسي عملي، ايمنيشناسي نظري، ايمنيشناسي عملي، آسيبشناسي عمومي، آمار پزشکي و دندانپزشکي و روش تحقيق ، بهداشت عمومي و اکولوژي محيط زيست.
دروس تخصصي:
کالبدشناسي و مورفولوژي دندان ، پروتز کامل ، مواد دنداني، راديولوژي دهان، فارماکولوژي، جنين و بافت شناسي فک و دهان ، آسيبشناسي، پروتز ثابت ، پروتز پارسيل، دندانپزشکي ترميمي ، بيماريهاي دهان و تشخيص، پريودنتولوژي، جراحي فک و دهان، اندودنتيکس ، بهداشت دهان و پيشگيري، تغذيه، بيماريهاي دروني، ارتودنسي، گوش و حلق و بيني، بيماريهاي رواني، دندانپزشکي کودکان، نظام پزشکي و طب قانوني، دندانپزشکي جامعهنگر، بيولوژي دهان، سمينار آسيبشناسي.
ديباچه: تا 80 سال پيش روانشناسي را مطالعه روح و روان و روانشناس را فردي ميدانستند که رويدادهاي دروني، ذهني و مغزي را مثل تصورات، خاطرات، افکار و احساسات مطالعه ميکند.طبق اين تعريف، روانشناسي شاخهاي از ذهنيترين بخش دانش انسان؛ يعني فلسفه بود. اما از اوايل قرن بيستم و با پيشرفت سريع دو علم زيستشناسي و فيزيک، روانشناسي نيز مطالعه ذهني (زندگي رواني) را کنار گذاشت و به مشاهده و مطالعه رفتار موجودات پرداخت. البته هنوز نيز روانشناسان فرآيندهاي ذهني را مطالعه ميکنند اما اين کار را نه به صورت ثبت شخصي ادراکات و احساسات بلکه به شيوه عيني و علمي انجام ميدهند.متأسفانه هنوز در کشور ما بسياري از مردم، روانشناسي را با کفبيني و احضار روح يکي ميدانند و ما ميبينيم که کتابهايي با موضوعات فوق، به عنوان کتابهاي روانشناسي، فروش فوقالعادهاي دارند. در حالي که روانشناسي شاخهاي از علوم زيستي است که هم به مطالعه عيني رفتار قابل مشاهده ميپردازد و هم به فهم و درک فرآيندهاي ذهني که مستقيماً قابل مشاهده نبوده و براساس دادههاي رفتاري و عصب زيستشناختي قابل استنباط است، توجه دارد. رشته روانشناسي در مقطع کارشناسي داراي 4 گرايش باليني، آموزش کودکان استثنايي، صنعتي و سازماني و عمومي است. در اين ميان روانشناسي باليني خدمات تشخيص و درمان (روان درماني) را به افرادي که دچار رفتارهاي نابهنجاري مثل افسردگي، اضطراب، وسواس، و غيره هستند، ارائه ميدهد که اين خدمات در سه زمينه تشخيص، درمان و پيشنهادِ روشهايي براي پيشگيري از معضلات و ناهنجاريهاي رفتاري ارائه ميشود. روانشناسي صنعتي و سازماني نيز يافتههاي روانشناسي را در تمام محيطهاي کاري به کار ميبرد؛ يعني درباره اين که محيط کار بايد چگونه باشد تا بهترين بازدهي را داشته باشد يا چه متغيرهايي در ارتباط بين کارفرما و کارگر مؤثر است و چه عواملي باعث عدم تفاهم بين کارفرما و کارگر ميشود، مطالعه ميکند. روانشناسي عمومي نيز به مطالعه کليات روانشناسي ميپردازد و روانشناسي و آموزش کودکان استثنايي کاربرد يافتههاي روانشناسي در رابطه با کودکان استثنايي (تيزهوشان و معلولين جسماني) است.
تواناييهاي لازم :
زيستشناسي و شيمي در اين رشته اهميت بسياري دارد و بايد پايه علومزيستي دانشجوي اين رشته قوي باشد. به همين دليل امروزه دانشجويان اين رشته از بين دو گروه آزمايشي علومانساني و علومتجربي پذيرفته ميشوند. از سوي ديگر آمار و رياضي و زبان انگليسي در اين رشته کاربرد و اهميت زيادي دارد. دانشجوي اين رشته بايد نسبت به اطراف و جامعه خود ديد عميقي داشته باشد تا بتواند ظرافتهاي رفتاري افراد را درک کند و به ويژگيهاي رواني افراد پي ببرد.
موقعيت شغلي در ايران :
امروزه روانشناسي با همه جنبههاي زندگي ما ارتباط دارد و هر اندازه که جامعه پيچيدهتر شود، روانشناسي نيز نقش مهمتري در حل مسائل آدمي برعهده ميگيرد. اين به معناي فرصتهاي شغلي متنوع و گسترده براي فارغالتحصيلان رشته روانشناسي است.به گفته کارشناسان اين رشته، آينده روانشناسي در کشور ما روشن و اميدبخش است و فارغالتحصيلان اين رشته بايد آينده خود را در فردا ببينند. چون کشور ما يکي از کشورهاي در حال توسعه است و بدون بهرهگيري از شاخههاي مختلف روانشناسي نميتواند توسعه همهجانبه داشته باشد. از سوي ديگر کشور ما، کشور جواني است و امروزه يکي از دغدغههاي خانوادهها، حفظ بهداشت رواني و بالا بردن سطح دانش فرزندانشان ميباشد که اين دو مهم نيز به ياري شاخههاي مختلف روانشناسي از جمله روانشناسي رشد و روانشناسي تربيتي امکانپذير است. البته در حال حاضر فارغالتحصيلان اين رشته بيشتر جذب آموزش و پرورش ميشوند يا در شرکتها و سازمانها به عنوان کارشناس روانشناسي فعاليت ميکنند و عدهاي نيز به عنوان دستيار متخصص روانشناسي باليني يا روانپزشک مشغول به کار هستند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف روانشناسي :
روانشناسي عمومي، علمالنفس از ديدگاه دانشمندان اسلامي، آمار توصيفي، فيزيولوژي عمومي، کليات فلسفه، مباني جامعهشناسي، روانشناسي احساس و ادراک، متون روانشناسي به زبان خارجي، آمار استنباطي، روش تحقيق در روانشناسي، روانشناسي فيزيولوژيک، روانشناسي تجربي، روانشناسي رشد، روانشناسي يادگيري، روانشناسي تربيتي، روانشناسي اجتماعي، روانسنجي، انگيزش و هيجان، شخصيت، آسيبشناسي رواني، بهداشت رواني، روانشناسي مرضي کودک، تاريخچه و مکاتب روانشناسي.
دروس تخصصي گرايش روانشناسي باليني:
کاربرد مقدماتي روشهاي تشخيص باليني، کاربرد مقدماتي روشهاي درمان، مصاحبه، سمينار مسائل روانشناسي باليني در جهان و ايران، پژوهشهاي عملي در روانشناسي باليني، روانشناسي پويايي گروه، کليات روانپزشکي، بررسي مقدماتي نظريههاي روان درماني، روانشناسي مشاوره و راهنمايي، روانشناسي کودکان استثنايي.
دروس تخصصي گرايش روانشناسي عمومي:
طرحها و پژوهشهاي آزمايشگاهي، مقدمات نورو بسيکولوژي، ارزشيابي شخصيت، روانشناسي مشاوره و راهنمايي، روانشناسي هوش و سنجش آن، تفکر و زبان، روانشناسي پويايي گروه، روانشناسي کودکان استثنايي، سمينار در مسائل روانشناسي عمومي، اختلالات يادگيري، روانشناسي جنايي، پژوهشهاي عملي در روانشناسي عمومي.
دروس تخصصي گرايش روانشناسي استثنايي:
روانشناسي مشاوره و راهنمايي، نظريهها و کاربرد آزمونهاي شناختي، روانشناسي کودکان تيزهوش و روشهاي آموزش آنها، روانشناسي کودکان عقبمانده و روشهاي آموزش آنها، اختلالات تکلم و گفتار درماني، روانشناسي تدريس به کودکان ناشنوا، روانشناسي تدريس به کودکان نابينا، متون روانشناسي کودکان استثنايي به زبانهاي خارجي، بهداشت رواني کودکان استثنايي و خانواده، زمينه پيشگيري از تولد کودکان عقب افتاده، روانشناسي کودکان ناسازگار، روشهاي تغيير و اصلاح رفتار کودکان، سمينار مسائل کودکان استثنايي در جهان و ايران، پژوهشهاي عملي در روانشناسي و آموزش کودکان استثنايي
ديباچه: وقوع زمينلرزهاي هولناک و اسرارآميز با نيرويي عظيم و ويرانگر، فوران تودههاي مذاب سنگ از دهانه کوهي آتشفشاني، چشمانداز با شکوه درهاي عميق در پاي کوهي سر به فلک کشيده، گستردگي و تنوع سنگهاي موجود در طبيعت، لايههاي موازي سنگي و خاکي در ديواره يک تپه يا کوه و دهها موضوع ديگر، از موضوعات مورد توجه زمينشناس است. زمينشناس بسياري از پرسشهاي هيجانانگيز و جذاب پيرامون ما را به بحث و بررسي ميگذارد. اين که زمين در اولين روزهاي عمر خود (4500 ميليون سال قبل) چگونه بوده است؟ چرا اقيانوس اطلس به تدريج وسيعتر و اقيانوس آرام کوچکتر ميشود؟ در کجا به جستجوي آب بپردازيم؟ تفاوت سنگها ناشي از چيست و پرسشهاي متعدد ديگر که پاسخ آن را در علم زمينشناسي ميتوان يافت. زيرا در زمين شناسي، منشأ زمين، تاريخ و ساختمان زمين، مواد متشکله آن، منابع طبيعي موجود در آن و تغيير و تحولاتي که در طول زمان پديد آمدهاند، مورد بررسي قرار ميگيرد. در واقع از اعماق اقيانوسها تا نوک بزرگترين قلهها و حتي ماوراي اين دو، مورد مطالعه قرار گرفته و اطلاعات حاصل از آنها به صورت نقشه و گزارش ثبت ميشود.کشور ايران با در اختيار داشتن منابع معدني بسيار غني اعم از مواد سوختي و ذخاير فلزي و غيرفلزي گرانبها، و قرار گرفتن بر روي منطقهاي فعال از نظر زمينشناسي که باعث وقوع زلزلهها، تغيير ساختار زمين، پديده کوهزايي، تغيير پهناي درياها و خليج مجاور ميشود و دهها مطلب شگفتانگيز و در خور دقت و مطالعه ديگر، نياز وافر به پژوهشگران و متخصصان زمينشناسي دارد که در اين زمينه ها به مطالعه و کاوش پرداخته و اطلاعات لازم را براي بهرهبرداري صحيح در اختيار مسؤولان ذيربط قرار دهند.
تواناييهاي لازم :
دانشجوي خوب زمينشناسي علاوه بر تسلط کافي بر درسهايي مثل فيزيک، شيمي و رياضي بايد از قدرت تجسم مناسبي برخوردار باشد. مهمترين ويژگي براي موفقيت در اين رشته داشتن روحيهاي پرجنب و جوش، علاقه به زندگي در محيطهاي طبيعي مانند کوهها و بيابانها است، زيرا زمينشناس نه تنها در دوران دانشجويي بلکه در زمينههاي شغلي نيز با چنين محيطهايي روبروست. علاوه بر اين داشتن توانايي جسماني مناسب نيز لازم است.
موقعيت شغلي در ايران :
فارغالتحصيلان مقطع کارشناسي رشته زمين شناسي قادرند نقشههاي زمين شناسي، معدني و جغرافيايي را مطالعه نموده و اطلاعات آن را استخراج نمايند و با گروههاي اکتشاف معدن، آبيابي و بهره برداري از آبهاي زيرزميني، همکاري داشته يا در کارهاي صحرايي و کارگاهي مهندسين ژئوتکنيک و ژئوفيزيک فعاليت داشته باشند و کانونهاي خطر همانند مناطق زلزلهخيز، آتشفشاني و ... را مشخص نمايند. با توجه به تواناييهايي که فارغالتحصيلان رشته زمينشناسي دارند، وزارتخانههاي صنايع و معادن، نفت، نيرو، راه، جهاد کشاورزي، علوم و آموزش و پرورش ، همچنين شرکتها و مؤسساتي مانند ذوبآهن، سازمان زمين شناسي کشور، شرکتهاي مرتبط با فعاليتهاي سد سازي، آبيابي، حفر تونل، راهسازي، اکتشافات آب و نفت و معادن، بخشهاي مرتبط با تهيه نقشههاي زمين شناسي و معدني، آزمايشگاههاي سنگ شناسي و زمين شناسي و در مجموع، کليه مراکزي که در ارتباط با موضوع زمين فعاليت ميکنند، ميتوانند زمينههاي اشتغال و فعاليت فارغالتحصيلان رشته زمين شناسي باشند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضي، فيزيک، شيمي، مباني کامپيوتر.
دروس اصلي :
زمين شناسي فيزيکي، زمين شناسي تاريخي، بلور شناسي هندسي، بلور شناسي نوري، کاني شناسي، رسوب شناسي، سنگ شناسي رسوبي، سنگ شناسي آذرين، سنگ شناسي دگرگوني،ديرينه شناسي (ماکرو فسيل)، چينه شناسي، زمين شناسي ساختماني، زمين ساخت، فنوژئولوژي، ژئوشيمي، ژئوفيزيک، نقشهبرداري.
دروس تخصصي:
زمين شناسي ايران، زمينشناسي اقتصادي، زمين شناسي نفت، آبهاي زيرزميني، زمين شناسي مهندسي، پترولوژي، زمين شناسي صحرايي، متون علمي زمين شناسي. (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است)
ديباچه: رشته زيستشناسي داراي سه گرايش علومگياهي، علوم جانوري و زيستدريا است. اين گرايشها تنها در 17 واحد تخصصي با يکديگر تفاوت دارند.
گرايش علوم گياهي:
اين رشته يکي از شاخههاي زيستشناسي است که صرفاً موارد مربوط به گياه را اعم از گياهان اوليه تا گياهان امروزي بررسي ميکند و داراي زمينههاي مختلفي مانند:
گياه شناسي، فيزيولوژي گياهي، ريخت زايي و اندام زايي در گياهان، بيوشيمي و جلبک شناسي است. علوم گياهي داراي دو بخش عمده "فيزيولوژي" و "سيستماتيک" است که بخش فيزيولوژي به شناخت زندگي گياهان و اندامهاي مختلف يک گياه ميپردازد و بخش سيستماتيک نيز درباره اسامي و طبقهبندي گياهان ميباشد.گياه، اعجوبه سبزپوش طبيعت است که چون در هر گوشه و کنار به چشم ميخورد، عادي و پيش پاافتاده به نظر ميآيد در حالي که بيش از هر موجود زنده ديگري در روي کره زمين، اعجابآور است.موجودي که در آشپزخانه ذرهبيني خود براي همه مخلوقات زنده کره زمين غذا تهيه ميکند و پيشرفتهترين نيروگاه خورشيدي، شبکه لولهکشي و سيستم پمپاژ آب را در اختيار دارد و از سوي ديگر مايه زيبايي، لطافت ، نشاط و آرامش هستي است. به همين دليل شناخت و حفظ آن يک نياز است. و رشته علوم گياهي نيز براي پاسخ به همين نياز در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي معتبر جهان داير شده است.
موقعيت شغلي در ايران :
حضور کارشناسان علوم گياهي در مؤسسههاي تحقيقاتي و اجرايي کشور امري ضروري است تا بتوان محيط زيست ايران را به خوبي حفظ کرد، اما به گفته اساتيد و دانشجويان علوم گياهي در حال حاضر فارغالتحصيلان دوره ليسانس اين گرايش موقعيتهاي شغلي مناسبي ندارند. چون دانش و اطلاعات آنها جنبه تخصصي ندارد و مؤسسات و مراکز تحقيقاتي و اجرايي بيشتر مايلند که نيروهاي مورد نياز خود را از ميان فارغالتحصيلان کارشناسي ارشد يا دکتراي اين رشته انتخاب کنند. بيشتر فارغ التحصيلان علوم گياهي در سطح کارشناسي جذب آموزش و پرورش ميشوند چون معلومات آنها جنبه عمومي دارد و ميتوانند در تدريس کتب زيستشناسي دوره متوسطه موفق باشند، اما نميتوانند در مراکز تحقيقاتي که نياز به متخصص در زمينههاي مختلف علوم گياهي دارد، فرصت شغلي مناسبي به دست بياورند. از سوي ديگر اگر کسي در گرايش علوم گياهي سرمايهگذاري کند و متأثر از محيط نشود، ميتواند در بخشهاي کشاورزي ـ زيستي، ژنتيک و بيوتکنولوژي فعاليت داشته باشد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل:
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف زيستشناسي :
رياضي، فيزيک، شيمي، شيمي آلي، بيوشيمي، آمار زيستي ، زيست سلولي و مولکولي ، ژنتيک ، اکولوژي ، ميکروبيولوژي ، تکامل موجودات زنده ، تالوفيتها، فيزيولوژي جانوري، بافت شناسي ، جنين شناسي ، جانور شناسي، تشريح و مرفولوژي گياهي ، ريختزايي و اندام زايي در گياهان ، سيستماتيک گياهي، فيزيولوژي گياهي، رشد و نمو گياهي، بيوفيزيک ، ويروس شناسي ، زيست شناسي پرتوي ، اکولوژي عملي.
دروس تخصصي گرايش علوم گياهي:
اکو فيزيولوژي گياهي ، ازدياد گياهان ، قارچ شناسي ، اکولوژي گياهي ، انتقال مواد در گياه ، متمم سيستماتيک گياهي، اصول ردهبندي گياهان. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است).
گرايش علوم جانوري:
علوم جانوري به مطالعه مسائل مربوط به جانوران ميپردازد و داراي سه بخش اصلي جانورشناسي يا بيوسيستماتيک، فيزيولوژي جانوري اعم از انساني و حيواني و بافتشناسي و جنينشناسي جانوري است.بسياري از گرايشهاي زيستشناسي وابسته به علومجانوري هستند. براي مثال يک محقق علومسلولي و مولکولي تا با يک جانور و وضعيت زيستي آن آشنا نباشد، نميتواند روي سلول آن کار کند. يک محقق ژنتيک نيز در آغاز بايد بيولوژي جانور را به طور کامل بداند و بعد در زمينه ژنتيک آن کار کند. به ياري بيوسيستماتيک يعني شناسايي گونههاي مختلف جانوران نيز ميتوان به نقش مفيد گونههاي مختلف جانوري براي کمک به طرحهاي اقتصادي پي برد.براي مثال امروزه استفاده از مواد شيميايي براي کنترل آفات راه درستي نيست چون اين مواد تعادل اکولوژي محيط زيست را برهم ميزنند در حالي که با شناخت گونههاي حشرات شکارچي ميتوان بسياري از آفات مثل حشرات مضر را از بين برد. در اين ميان ميتوان به کفشدوزکها اشاره کرد که امروزه کاربرد بسياري در اقتصاد کشاورزي آمريکا دارند يا مگسهاي مفيد که از شتهها تغذيه ميکنند. از طرف ديگر بيوسيستماتيک در شناخت گونههاي بيماريزا مثل «پشه آنوفل» و معرفي آنها به دنياي پزشکي نقش مهمي دارد. همچنين ميتوان به بخش ديرينشناسي يا فسيلشناسي اشاره کرد که يکي از فوايد اين بخش، پي بردن به منابع عظيم اقتصادي مثل نفت است که از طريق مطالعه محل فسيلها يا رسوبات فسيلها به دست ميآيد.
موقعيت شغلي در ايران :
هرچند که تعداد قابل توجهي از فارغالتحصيلان علوم جانوري جذب بازار کار نميشوند اما بهترين دانشجويان هميشه موفق بوده و هستند. اين دسته از دانشجويان پس از فارغالتحصيلي گاه براي کارهاي تحقيقاتي يا اداره آزمايشگاهها جذب دانشگاهها ميشوند يا در سازمان حفاظت از محيط زيست و سازمانهاي مربوط به فعاليت ميپردازند. چون سازمان محيط زيست براي بررسي اکوسيستمها به محققان زيستشناسي از جمله علومجانوري نياز دارد. همچنين بعضي از فارغالتحصيلان اين گرايش وارد دنياي پزشکي شده و در زمينههاي خونشناسي يا انگلشناسي فعاليت ميکنند.
دروس تخصصي گرايش علوم جانوري :
زيست انگلها، فيزيولوژي مقايسهاي، جانورشناسي، رفتارشناسي، حشرهشناسي. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است).
گرايش زيست دريا:
گرايش زيست دريا به بررسي و مطالعه خواص محيط آبي، بيولوژي آبزيان و فعاليتهاي آبزيپروري ميپردازد؛ يعني برخلاف دو گرايش علوم جانوري و علوم گياهي که در آنها بيشتر موجودات خشکزي مطالعه ميشوند اين گرايش جانوران و گياهان آبزي را بررسي و مطالعه ميکند. گرايش زيست دريا علاوه بر بررسي فيزيولوژي آبزيان به مطالعه اکولوژي دريا يعني بررسي آلودگي آب درياها و تأثير آن بر محيط دريا ميپردازد.
موقعيت شغلي در ايران :
فارغالتحصيلان گرايش زيست دريا ميتوانند در مراکز پرورش ماهي و مراکز تحقيق بر روي ارزش مواد غذايي دريايي فعاليت کنند. علاوه بر کار در شيلات فارغالتحصيلان اين گرايش ميتوانند در حفظ بعضي از گونههاي آبزيان که در حال انقراض هستند مثل ماهي ازونبرون يا ماهي سفيد کار کنند و مهمتر از همه اين که ما بايد به ياري کارشناسان زيستدريا يک اطلس دقيق در مورد گونههاي آبزي موجود در آبهاي کشورمان تهيه کنيم.
دروس تخصصي گرايش زيست دريا:
ماهيشناسي، ليمنولوژي، انگلها و بيماريهاي انگلي آبزيان، اکولوژي آبزيان، شناخت کفزيان، اصول و تکثير و پرورش آبزيان. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است).
تواناييهاي لازم :
دانشجوي رشته زيستشناسي بايد عاشق کشف حقايق پديدههاي طبيعي باشد و به گردش در طبيعت علاقهمند باشد. چون اطلاعاتي که با حضور در محيط طبيعي زندگي گياه يا جانور ميتوان به دست آورد در هيچ کتابي پيدا نخواهد شد. در ضمن دانشجو لازم است فردي منظم و مرتب بوده و بتواند مطالب را در ذهن خويش به خوبي طبقهبندي کند تا در زمينه سيستماتيک موفق گردد
ديباچه: اگر به ياري تو يک ناشنوا با دنياي آواها و نغمهها آشنا شود، چه احساسي خواهي داشت؟ آيا فکري نميکني که اين لذت بزرگتر از همه لذتها است؟ لذت اين که يک ناشنوا با لبخندي شيرين به تو بگويد که به ياري علم،انديشه و دستهاي پرمحبتت، براي اولين بار نغمه پرندگان را شنيده است؟اين لذتي است که بسياري از شنوايي شناسان با آن آشنا هستند. البته تجويز سمعک مناسب به ناشنوايان و کمشنوايان و ارائه آموزشهاي لازم براي چگونگي استفاده از آن، تنها يکي از زمينههاي فعاليت متخصص شنواييشناسي است. چرا که رشته شنواييشناسي داراي ابعاد بسياري است و در نتيجه زمينههاي فعاليت آن نيز متعدد ميباشد.
رشته شنواييشناسي داراي چهار حيطه اصلي است که عبارتند از:
1ـ ارزيابي و تشخيص اختلالات شنوايي و تعادل 2ـ پيشگيري و حفاظت شنوايي، که به بررسي آلودگيهاي صوتي کارخانجات و مراکز پر سروصدا ميپردازد و تلاش ميشود تا خسارتهاي ناشي از آلودگي صوتي به حداقل برسد. 3ـ توانبخشي شنوايي، که شامل ساخت و تجويز انواع قالب گوش و تجويز و ارزيابي وسايل کمک شنوايي مانند سمعک ميشود. (بر خلاف تصور عامه مردم، سمعک، يک بلندگو نيست که بتوان آن را از داروخانه يا مرکز ديگري خريداري کرد و استفاده نمود بلکه يک شنواييشناس بايد با استفاده از اطلاعات علمي خود و با توجه به مقدار شنوايي فرد کم شنوا، سمعک را براي گوش او تنظيم کند.) 4ـ آموزش به افراد کم شنوا و ناشنوا، که در اين حيطه شنواييشناس به فرد کم شنوا طرز استفاده از سمعک را آموزش داده و او را با اصوات مختلف آشنا ميسازد و به ناشنوا لب خواني و گفتارخواني را آموزش ميدهد.
تواناييهاي لازم :
دقت، لازمه رشته شنواييشناسي است. چرا که اگر يک شنواييشناس، آزمايشهاي مورد نياز را به دقت انجام ندهد، حتي ميتواند باعث يک عمل جراحي بيدليل شود. همچنين دانشجوي شنواييشناسي بايد به علم فيزيک علاقهمند باشد و به علوم تشريح و فيزيولوژي به ويژه در زمينه شنوايي احاطه داشته باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
يک پزشک با معاينه سطحي گوش بيمار، تنها ميتواند، سطح پرده گوش را بررسي کند اما وراي پرده را نميتواند ببيند؛ يعني براي اطلاع از وضعيت گوش مياني، گوش داخلي، عصب و مراکز شنوايي مرکزي بايد از ابزارهاي شنواييشناسي و متخصصان اين رشته کمک بگيرد. فارغالتحصيلان اين رشته ميتوانند جذب بيمارستانها و درمانگاههاي گوش و حلق و بيني شده يا به طور شخصي همراه با پزشک گوش و حلق و بيني کلينيک شنواييشناسي داير کنند. اجراي برنامه حفاظت شنوايي در يک کارخانه که سروصداي آن بيش از حد مجاز است، نياز به همکاري متخصصان شنواييشناس، پزشکان، کارشناسان بهداشت صنعتي و مهندسين اکوستيک دارد. در کل ميتوان گفت که بازار کار فارغالتحصيل شنواييشناسي بخصوص در شهرهاي کوچک خوب است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
فيزيک عمومي ، ميکروبيولوژي ، تشريح و فيزيولوژي عمومي، تشريح و فيزيولوژي سرو گردن و گوش و حلق و بيني ، تشريح و فيزيولوژي مغز و اعصاب ، ژنتيک پزشکي ، روانشناسي عمومي ، بافتشناسي و آسيبشناسي عمومي، بهداشت عمومي ، کمکهاي اوليه ، بيوشيمي ، فارماکولوژي ، مباني علم گفتار، روش تحقيق ، آواشناسي ، اصطلاحات پزشکي ، اصول توانبخشي ، اکوستيک.
دروس تخصصي:
مباني علم شنوايي ، ارزيابي پايه شنوايي ، آناتومي و فيزيولوژي دستگاه شنوايي و تعادل ، بيماريهاي گوش و روشهاي درمان آن ، رشد طبيعي گفتار و زبان و اختلالات آن ، ارزيابي تکميلي شنوايي ، بيماريهاي مغز و اعصاب ، سايکو اکوستيک ، ايميتانس اديومتري ، راديولوژي سر و گردن ، شنوايي شناسي تشخيصي، فيزيوپاتولوژي اختلالات شنوايي و تعادل ، اختلالات ارتباطي افراد کمشنوا، تجويز و ارزيابي سمعک و ساير وسايل کمکشنوايي، بيماريهاي اطفال ، مباني آزمونهاي الکتروفيزيولوژيک ، روشهاي توانبخشي ، تربيت شنوايي ، مديريت در شنوايي شناسي ، الکترونيک در تجهيزات شنوايي ، روانشناسي مبتلايان به کمشنوايي ، نويز و حفاظت شنوايي، زبان تخصصي، سمينار شنوايي، پروژه، کارآموزي.
ديباچه: زيستشناسي سلولي و مولکولي داراي 5 گرايش ميکروبيولوژي ، علوم سلولي و مولکولي، ژنتيک، بيوشيمي و بيوفيزيک است. گفتني است که گرايش بيوشيمي يا بيوفيزيک تاکنون در هيچ دانشگاهي در سطح ليسانس ارائه نشده است در ضمن تفاوت محسوسي بين گرايشهاي مختلف اين رشته در مقطع کارشناسي وجود ندارد.گرايش ژنتيکبه طور کلي دانش ژنتيک درباره انتقال صفات وراثتي از والدين به اولاد بحث ميکند که البته اين والدين ميتوانند انسان، درخت يا باکتري باشند. در واقع ژنتيک تلاش ميکند تا بگويد که چه مکانيزمهاي مولکولي، عامل انتقال صفات از نسلي به نسل ديگر هستند. همچنين ميخواهد بداند که چرا گاهي اوقات در بين والدين و فرزندان در برخي صفات تفاوتهاي بسيار معني داري وجود دارد؟ در کل دانشجويان اين گرايش مباحث مهمي مثل ژنتيک سرطان، روشهاي تشخيص بيماريهاي ژنتيکي قبل و بعد از تولد، شناخت ناقلين بيماريها، اصول مشاوره ژنتيکي، نقش ژنتيک در بروز رفتارهاي فردي و اجتماعي، شناخت جمعيتهاي مختلف ژنتيکي و نژادهاي انساني، ژن درماني، پزشکي قانوني، تکنيکهاي رايج در ژنتيک، روشهاي اصلاح نژاد و ژنتيک مولکولي را مطالعه ميکنند.
موقعيت شغلي در ايران :
علم ژنتيک در ايران هنوز در ابتداي راه است و بايد تلاش بسيار کرد و کاستيها را جبران نمود و موانع را از ميان برداشت تا بتوان شاهد رشد روزافزون اين علم در ايران بود. البته اين به آن معني نيست که در کشور ما تحقيقات ژنتيکي انجام نميگيرد و فارغالتحصيلان اين رشته جذب هيچ مرکزي نميشوند، بلکه سازمانهاي مختلفي هستند که به فعاليتهاي تحقيقاتي ژنتيکي ميپردازند که از جمله ميتوان به مراکز مختلف وزارت جهاد کشاورزي، مراکز پژوهشي وزارت علوم، انستيتو پاستور، مرکز ملي تحقيقات مهندسي ژنتيک و تکنولوژي زيستي اشاره کرد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروسمشترک در گرايشهاي مختلف زيستشناسي سلولي و مولکولي:
رياضي، فيزيک، شيمي، شيمي آلي، بيوشيمي، آمار زيستي، زيستشناسي سلولي، زيستشناسي مولکولي، ژنتيک، ميکروبيولوژي، اکولوژي، ويروسشناسي، تکامل، زيستشناسي گياهي، زيستشناسي جانوري، فيزيولوژي جانوري، فيزيولوژي گياهي، بيوفيزيک، بيوشيمي، زيستشناسي پرتوي، ايمونولوژي.
دروس تخصصي گرايش ژنتيک:
ژنتيک انساني، سيتو ژنتيک، اصول مشاوره ژنتيکي، ژنتيک سرطان، ژنتيک رفتاري، مباني ژنتيک ميکروارگانيسم، ژنتيک پيشرفته يا تازههاي ژنتيک، ژنتيک کمي يا ژنتيک جمعيتها، سمينار، پروژه (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است).
گرايش علوم سلولي و مولکولي:
مهمترين مولکولهايي که در حيات سلول مؤثر هستند، RNA,DNA و پروتئينها ميباشند. DNA مرکز ذخيره اطلاعات و صدور فرمانهاي سلول، RNA وظيفه انتقال اين فرمانها و پروتئين مسؤوليت اجراي اين فرمانها را بر عهده دارند. در زيستشناسي سلولي و مولکولي چگونگي اين فعاليتها بررسي ميشود.امروزه زيست شناسي در کشورهاي پيشرفته بيش از 80 تا 90 درصد سمت و سوي علوم سلولي و مولکولي دارد. چرا که رشته علوم سلولي و مولکولي نيروي انساني لازم را براي تحقيق در رشتههاي پزشکي، بيوشيمي، ژنتيک، بيوتکنولوژي، مهندسي ژنتيک، اصلاح نباتات، شيلات و دام تربيت ميکند.
موقعيت شغلي در ايران :
اصولاً در ايران اگر فردي به اميد آينده مالي خوب به دنبال علوم پايه برود اشتباه کرده است چرا که رشتههاي علوم در ايران ارزش مادي زيادي ندارند. امّا اگر فردي به علوم پايه علاقه دارد ، مطمئناً رشته علوم سلولي و مولکولي رشتهاي با ارزش و خوب است. تعدادي از مراکز تحقيقاتي مانند انستيتوپاستور، مرکز تحقيقات ژنتيک، مرکز تحقيقات بيوشيمي و بيوفيزيک و مراکز تحقيقاتي دانشگاهي ميتوانند پذيراي فارغالتحصيلان علوم سلولي و مولکولي باشند. علاوه بر مراکز تحقيقاتي موجود، فارغالتحصيل اين رشته ميتواند با ايجاد شرکت خصوصي سازنده مواد اوليه آزمايشگاههاي علوم سلولي و مولکولي يا آزمايشگاهي که تستهاي آن در سطح موکلولي است، هم به جامعه علمي خدمت کند و هم وضعيت مالي نسبتاً خوبي داشته باشد البته در حال حاضر نيز در ايران چنين فعاليتهايي در سطح محدودي انجام ميگيرد.
دروس تخصصي گرايش علوم سلولي و مولکولي:
شيمي آلي، بيوشيمي، زيستشناسي سلولي، ژنتيک، ميکروبيولوژي، اکولوژي، زيستشناسي گياهي، زيستشناسي جانوري، فيزيولوژي گياهي، ايمونولوژي، زبان تخصصي. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است).
گرايش ميکروبيولوژي:
ميکروارگانيسمها موجودات ريز ذرهبيني مانند:
باکتريها، ويروسها، قارچهاي ميکروسکوپي و پرتوزوئرها هستند که با چشم غير مسلح ديده نميشوند. علم ميکروبيولوژي که گرايشي از زيستشناسي است به بررسي و مطالعه ميگروارگانيسمها ميپردازد. در اين علم ارتباط ميکروارگانيسمها با خودشان و همچنين با موجودات عاليتر مانند انسان، حيوانات و گياهان بررسي ميشود. علم ميکروبيولوژي گرايشهاي مختلفي دارد که عبارتند از: ميکروبيولوژي پزشکي، ميکروبيولوژي غذايي و ميکروبيولوژي صنعتي.
کاربرد اين گرايش آنقدر گسترده است که قابل ذکر نيست. محقق اين گرايش از يک سو ميتواند به بررسي کاربرد سلاحهاي ميکروبي و راههاي پيشگيري از اين سلاحها بپردازد و از سوي ديگر ميتواند در کارخانههاي عطرسازي مشغول باشد. ميکروبيولوژي پايه و اساس بسياري از علوم از قبيل:
بيوشيمي، بيوتکنولوژي، ژنتيک و پزشکي است. يکي از کاربردهاي گرايش ميکروبيولوژي در آزمايشگاههاي تشخيص طبي است. ميکروبيولوژي در تشخيص بيماري نيز اهميت بسيار زيادي دارد. در مواد غذايي و توليد مواد غذايي مختلف نيز اثر ميکروارگانيسمها بسيار قابل توجه است. همچنين گرايش ميکروبيولوژي در کشاورزي به طور بسيار وسيعي در تشخيص آفات گياهي، مبارزه با آفات گياهي و ايجاد مقاومت گياهي مورد استفاده قرار ميگيرد. در صنايع و معادن نيز براي استخراج فلزات سنگين و در تصفيه نفت در گوگردزدايي از نفت مورد استفاده قرار ميگيرد. در محافظت از محيط زيست، تصفيه فاضلابها و مبارزه بيولوژيکي با عفونتها و آلودگيهاي فاضلابي مورد استفاده قرار ميگيرد و آب سالم و در حقيقت بدون آلودگي تحويل ميدهد. حتي در صنعت نساجي نيز اين علم به ياري بشر آمده است و به تازگي در صنعت نساجي از ميکروارگانيسمها براي تثبيت نشاسته و آهار دادن پارچه استفاده ميشود.
موقعيت شغلي در ايران :
کارشناسان ميکروبيولوژي در پژوهشگاه نفت براي تحقيق بر روي ميکروبهاي نفتخوار يا گوگردزدايي، در بخش صنايع غذايي در کارخانههاي کنسروسازي و کمپوت سازي و در صنايع بهداشتي مشغول به کار هستند. تهيه لوازم آزمايشگاهي مورد نياز در اين گرايش يکي از شغلهايي است که بعضي جذب آن ميشوند. مؤسسه استاندارد يا آزمايشگاههاي کارخانجات تهيه مواد بهداشتي و غذايي براي تشخيص کيفيت و سلامت اين مواد از نظر عدم آلودگي ميکروبي، مراکز تهيه مواد دارويي مانند تهيه آنتي بيوتيکها و بالاخره کارخانجات تهيه اسيدها مانند اسيد بوتريک و اسيد استيک و حلالها مانند الکل و استون و مراکز تهيه واکسن مانند مؤسسه رازي و انستيتوپاستور ايران نيز ميتوانند مراکز جذب فارغالتحصيلان اين گرايش باشند.
دروس تخصصي گرايش ميکروبيولوژي:
شيمي آلي، بيوشيمي، آمار زيستي، زيستشناسي سلولي، زيستشناسي مولکولي، ژنتيک، ميکروبيولوژي، اکولوژي، ويروسشناسي، تکامل، زيستشناسي گياهي، زيستشناسي جانوري، فيزيولوژي جانوري، فيزيولوژي گياهي، بيوفيزيک، بيوشيمي، زيستشناسي پرتوي، ايمونولوژي، باکتريشناسي، ميکروبيولوژي محيطي، قارچشناسي، پروتوزئولوژي. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است).
تواناييهاي لازم :
در گرايشهاي مختلف زيستشناسي سلولي و مولکولي بايد علاقهمند بود و صبر و پشتکار داشت تا بتوان طعم شيرين موفقيت را چشيد. همچنين دانشجو بايد حافظه خوبي داشته و در دروس شيمي، رياضي و فيزيک قوي باشد و در نهايت لازم است که به کارهاي آزمايشگاهي علاقهمند باشد. براي مثال يکي از کارهايي که به طور معمول در آزمايشگاه علوم سلولي و مولکولي انجام ميگيرد، استخراج RNA از يک بافت است که حداقل زمان لازم براي اين کار 5 ساعت ميباشد