معرفی کامل رشته های دانشگاهی ریاضی وفیزیک
ديباچه: سال 1903 وقتي نخستين هواپيما توسط برادارن رايت به پرواز درآمد، مهمترين دغدغه آنها حفظ سلامت و ايمني هواپيما و سرنشينان آن بود. امروز نيز پس از گذشت يک قرن در حالي که بشر به اعماق فضاي خارج از جو زمين راه گشوده و به نرمي بر ماه فرود آمده است, سفينههاي فضايي بدون سرنشين، سيارههاي مريخ، زهره, زحل و ... را عکسبرداري و مطالعه کردهاند و هواپيماها در کوتاهترين زمان اقيانوسها و قارههارا در مينوردند؛ هنوز مهمترين مسأله براي کارخانههاي هواپيماسازي و شرکتهاي هواپيمايي، پروازي ايمن و مطمئن است.امّا چگونه ميتوان سلامت و ايمني يک پرواز را تضمين کرد؟ يکي از مهمترين کارها در اين زمينه، اطمينان از سلامت کامل بدنه، موتور و سيستمهاي داخلي يک هواپيما است. کاري که توسط متخصصان تعمير و نگهداري هواپيما انجام ميگيرد.
دانشجويان رشته تعمير و نگهداري هواپيما در چهار بخش، اطلاعات پايه را کسب ميکنند که اين چهار بخش عبارتند از:
الف) زبان انگليسي، زيرا اکثر کتب درسي اين رشته به زبان انگليسي است.
ب) دانش عمومي و پايه، شامل:
فيزيک، مکانيک، ترموديناميک و ...
پ) دانش تخصصي، شامل:
آئروديناميک، موتور جت، موتور پيستوله، بدنه هواپيما، سيستمهاي آلات دقيق هواپيما (دانشجويان کارگاههاي عملي اين دروس را نيز ميگذرانند.)ت) کارگاههاي تخصصي که شامل دروس عملي درسهاي تخصصي ميشود.پس از پايان تحصيلات دانشگاهي نيز فارغالتحصيلان اين رشته به هواپيمايي کشوري معرفي ميشوند تا در آزمون نهايي موتور يا بدنه هواپيما شرکت کنند و در صورت موفقيت در اين آزمون، به آنها مدرک پايه داده ميشود که براساس اين مدرک ميتوانند در شرکتهاي حمل و نقل هوايي يا کارخانههاي تعمير موتور و بدنه هواپيما استخدام شوند. گفتني است که بسياري از متخصصان تعمير و نگهداري هواپيما پس از چند سال فعاليت در يک شرکت يا کارخانه، و به دست آوردن تجربه و تخصص لازم، براساس نياز شرکت يا کارخانه مورد نظر براي آزمون تخصصي به هواپيمايي کشوري معرفي ميشوند. براي مثال يک متخصص تعمير و نگهداري هواپيما امکان دارد براي تخصص موتور بوئينگ 747 يا بدنه ايرباس و موارد ديگر به هواپيما کشوري معرفي شود و در صورتي که در آزمون تخصصي اين رشته موفق گردد به او مدرک تخصصي داده ميشود و براساس اين مدرک ميتواند به هواپيمايي که در آن تخصص پيدا کرده است، اجازه پرواز دهد و از لحاظ فني، صلاحيت پرواز هواپيماي مورد نظر را تأييد نمايد.
تواناييهاي لازم :
متخصص تعمير و نگهداري هواپيما را ميتوان پزشک هواپيما دانست چون همانطور که پزشک بايد بدن انسان را کاملاً بشناسد، يک متخصص تعمير و نگهداري هواپيما نيز بايد تمام اجزاي هواپيما را بشناسد تا اگر مشکلي پيش آمد، متوجه شود که اين مشکل مربوط به کدام قطعه است و با تعمير يا تعويض قطعه مورد نظر، ايمني يک پرواز را تضمين کند. از همينرو دانشجوي اين رشته بايد خلاقيت، پشتکار و علاقه فراوان به کارهاي فني داشته باشد تا بتواند دروس متفاوت و متنوع اين رشته را با موفقيت مطالعه کرده و در نهايت متخصص توانمندي شود.همچنين دانشجوي اين رشته بايد به رياضيات و فيزيک و مکانيک علاقهمند باشد. در ضمن دانشجويي که به فکر پشت ميزنشيني و کاري تميز و مرتب و خارج از محيط کارگاه باشد، در اين رشته موفق نخواهد شد. دانشجوي تعمير و نگهداري هواپيما بايد لباس کار بپوشد و از کارهاي بسيار ساده کارگاه حتي شستن قطعات هواپيما شروع کند و به تدريج مطالب را فرا بگيرد؛ بدون اين که از کار کردن و فعاليت در کارگاه ابايي داشته باشد.گفتني است که رشته تعمير و نگهداري هواپيما تنها از بين داوطلبان مرد دانشجو ميپذيرد.
موقعيت شغلي در ايران :
سازمان هواپيمايي ناظر و کنترل کننده صنعت تعمير و نگهداري هواپيما است به همين دليل بازار کار وسيعي براي فارغالتحصيلان اين رشته ندارد اما شرکتهاي حمل و نقل هوايي مثل آسمان، هما، کيشاير و شرکتهاي تعمير اساسي موتور و بدنه هواپيما مثل صنايع هواپيمايي ايران سها، هليکوپتر سازي پنها و هواپيما سازي ايران هسا و بعضي از شرکتهايي که کارهاي جنبي در زمينه تعمير و نگهداي موتور و بدنه هواپيما انجام ميدهند، مراکز اصلي جذب فارغالتحصيلان اين رشته هستند. از سوي ديگر تعدادي از فارغالتحصيلان با توجه به اطلاعات خوبي که در زمينه مکانيک و الکترونيک دارند، جذب کارخانهها و شرکتهاي ديگر مثل ايران خودرو ميشوند و در کل ميتوان گفت که هيچ يک از فارغالتحصيلان توانمند اين رشته بيکار نميمانند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضي عمومي، فيزيک مکانيک، فيزيک حرارت، شيمي عمومي، فيزيک الکتريسته و مغناطيس، برنامهنويسي کامپيوتر، معادلات ديفرانسيل.
دروس اصلي و تخصصي:
استاتيک، مباني مهندسي برق الکترونيک، مقاومت مصالح، ديناميک عمومي، اصول ارتعاشات، تئوري ماشين، مکانيک سيالات عمومي، ترموديناميک عمومي، علم مواد، تکنولوژي و روشهاي جوشکاري، کارگاه جوشکاري، طراحي اجزاء ماشين، ايمني در محيط کار، انتقال حرارت عمومي، نقشهکشي صنعتي، اصول مديريت، آئروديناميک، کارگاه ماشينابزار، پروسههاي ساخت و مواد، مباني و کنترل خوردگي، تستهاي غيرمخرب، ساختمان هواپيما، مکانيک پرواز، موتورهاي پيستوني، کارگاه موتورهاي پيستوني، موتور جت، نقشهکشي تخصصي، کارگاه تعمير بال و بدنه، سيستمهاي الکتريکي هواپيما، سيستمهاي اندازهگيري و آلات دقيق هوايي، آناليز سيستمهاي هواپيما، کارگاه سيستمهاي هواپيما، زبان تخصصي سيستمهاي مکانيکي هواپيما مقرارت هواپيمايي، کارآموزي، پروژه تخصصي.(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است.)
ديباچه: کليه اموري که منجر به استفاده بهينه از منابع آب کشاورزي ميگردد، در اين رشته مورد توجه قرار ميگيرد.
در رشته تکنولوژي آبياري افرادي تربيت ميشوند که بتوانند برنامههاي انتقال و توزيع آب را در مزارع به اجرا درآورده و در اجراي پروژههاي تحقيقاتي، زير نظر متخصصان انجام وظيفه نمايند.
فارغالتحصيلان اين رشته ميتوانند در امور مربوط به بهرهبرداري صحيح از سيستمهاي آبياري ، اجراي پروژههاي تحقيقات آب و خاک و ترويج اصول صحيح استفاده از منابع آب و خاک شرکت داشته باشند. مراکز جذب فارغالتحصيلان اين رشته وزارت جهاد کشاورزي و وزارت نيرو است.
ديباچه: نقش مهم و حساس گمرک در حمايت از صنايع و توليدات داخلي و اجراي مطلوب سياستهاي تجارت خارجي ايجاب ميکند که نيروي انساني سازمان گمرک جمهوري اسلامي ايران با گذراندن دورههاي آموزشي عالي، دانش و تجربه مورد نياز گمرک را براي توانايي انجام وظايف محوله و کارآيي مطلوب کسب نمايند. دوره کارداني امور گمرکي با برنامهاي که پاسخگوي نيازهاي روز جامعه گمرکي جمهوري اسلامي ايران است، ميتواند کادر کارآمد و ورزيده گمرکي را در بخش دولتي و بخش خصوصي تربيت کند. در واقع هدف اين دوره تربيت افرادي است که بتوانند قسمتي از نيروي انساني مورد نياز بخش دولتي را به ويژه در ارتباط با اجراي قانون امور گمرکي و آئيننامه اجرايي آن،مقررات صادرات و واردات و ديگر قوانين و مقررات مرتبط با گمرک تأمينکنند.
موقعيت شغلي در ايران:
فارغالتحصيلان دوره کارداني امور گمرکي قادر به انجام فعاليتهاي زير خواهند بود:
ارائه خدمت مفيد در مشاغل ارزياب گمرک، مدير امور گمرکي، کارشناسي امور گمرکي (در صورت کسب تجارب و احراز شرايط) و ساير امور فني و اجرائي مربوط، جهت اجراي وظايف اصلي گمرک ايران.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه و اصلي:
اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، رياضيات پايه، کليات حقوق، حقوق و مقررات مدني ، حقوق تجارت، حقوق اساسي و آشنائي با تشکيلات جمهوري اسلامي ايران، مباني سازمان و مديريت، ماليه عمومي و خطمشي مالي دولتها، مسائل بانکي و اعتبارت اسنادي، مکاتبات بازرگاني به زبان انگليسي، اصول بيمه.
دروس تخصصي:
قوانين و مقررات گمرکي، طبقهبندي کالا، شيمي کانيها و فلزات، شناخت اليافسنجي و مصنوعات آنها، سازمانها و کنوانسيونهاي بينالمللي گمرکي، آشنايي با صنعت حمل و نقل، مقررات عمومي صادرات و واردات، زبان انگليسي متون تخصصي، سازمان و وظايف گمرک.
ديباچه: در آسمان تيره شب، چند چراغ کوچک به چشم ميخورد. اين چند چراغ به خلبان ميگويد که به باند فرودگاه نزديک شده است و اکنون بايد با حرکاتي آکروباتيک، خود را به سطح باند نزديک کند و در حالي که هواپيما تکانهاي شديدي ميخورد، چرخهاي جلو و عقب هواپيما را يکي پس از ديگري بر روي باند بنشاند!اين صحنهاي است که همه ما بارها در فيلمهاي مستند و سينمايي جنگ جهاني اول و دوم ديدهايم. اما هواپيماهاي پيشرفته کنوني از فناوريهاي جديد بهره ميگيرند و دستگاههاي ناوبري که در کابين رو به روي خلبان قرار دارد، موقعيت باند فرودگاه را نشان ميدهد و ميگويد که آيا هواپيما در راستاي باند است يا به چپ و راست منحرف شده است؟به همين دليل، امروزه يک خلبان ماهر، فردي است که بيشترين آگاهي و مهارت را در استفاده از آلات دقيق الکترونيکي و کامپيوتري موجود در کابين دارد؛ وسايلي که ايمني يک پرواز، در گرو سلامتي و دقت عمل آنها است و باز به همين دليل، در سازمان هواپيمايي هر کشوري، نصب، راهاندازي، نگهداري و تعمير سيستمهاي الکترونيکي و کمک ناوبري موجود در هواپيما از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. وظيفهاي که بر عهده متخصصان اويونيک هواپيما ميباشد.در واقع اويونيک، الکترونيک هواپيمايي به معناي تخصصي آن است؛ يعني متخصص اين رشته، اطلاعات لازم را در زمينه دورههاي ILS، VOR، DME و دورههاي تخصصي ديگر به دست ميآورد. براي مثال تعمير و نگهداري سيستم ILS که کمک ميکند تا هواپيما، مسير باند را تشخيص داده و بر روي آن بنشيند، در رشته تخصصي اويونيک هواپيما آموزش داده ميشود. گفتني است که دانشجويان اويونيک هواپيما، پس از فارغالتحصيلي، براساس مقررات آموزشي دانشکده هواپيمايي کشوري، براي شرکت در آزمون و اخذ مدرک بينالمللي الکترونيک هواپيما، به استاندارد پرواز سازمان هواپيمايي کشوري معرفي ميشوند.
تواناييهاي لازم :
در صنعت هواپيمايي، توانمندي در دروس رياضي و فيزيک بسيار مهم است. همچنين دانشجويان بايد با علاقه و پشتکار بسيار، در اين صنعت فعاليت کنند؛ يعني نبايد واحدهاي آزمايشگاهي و کلاسهاي درس را باري به هر جهت پشتسر بگذارند و هدفشان گرفتن مدرک کارداني يا کارشناسي باشد. بلکه لازم است با انگيزه و هدف، سرکلاس درس حضور داشته باشند تا بتوانند در آينده از تحصيل خود، در سازمان هواپيمايي کشور ياري بگيرند.
موقعيت شغلي در ايران :
آيا ميدانيد که 68% حوادث هوايي به هنگام برخاستن و فرود هواپيما رخ ميدهد در حالي که برخاستن و فرود آمدن تنها 6% از عمليات هوايي را تشکيل ميدهد.آمار فوق بيانگر آن است که تخصصهاي اويونيک، الکترونيک و مخابرات هواپيمايي، در سازمان هواپيمايي هر کشوري اهميت فوقالعادهاي دارد و جذب نيروي کارآمد و توانمند در زمينههاي ياد شده، يک ضرورت اجتنابناپذير است. سازمان هواپيمايي کشوري ايران نيز براي تأمين نيروي ماهر و توانمند در تخصصهاي مورد نياز، هر ساله تعدادي دانشجو در رشتههاي تعمير و نگهداري هواپيما، الکترونيک هواپيمايي، اويونيک هواپيما و مخابرات هواپيمايي جذب ميکند که تعداد قابل توجهي از اين دانشجويان، بهويژه در رشتههاي مراقبت پرواز، الکترونيک هواپيمايي، اويونيک هواپيما و مخابرات هواپيمايي، در صورت داشتن توانايي و دانش لازم، جذب سازمان هواپيمايي کشوري ميشوند. نکته بسيار مهم اين است که بسياري از داوطلبان آزمون سراسري، تصور ميکنند که در صورت پذيرش در رشتههاي دانشکده هواپيمايي کشوري از جمله اويونيک هواپيما، الکترونيک هواپيمايي و مخابرات هواپيمايي و فعاليت در سازمان هواپيمايي کشور، از درآمد بالايي برخوردار خواهند بود و از امتيازات بسياري مثل دسترسي به بليت رايگان براي استفاده از خطوط هوايي داخلي و خارجي کشور بهرهمند ميشوند. در حالي که تنها، شرکتهاي هواپيمايي، امتيازات ياد شده را دارند و سازمان هواپيمايي کشوري ارتباطي با خطوط هوايي ندارد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضي عمومي، رياضي کاربردي، فيزيک،
دروس اصلي تخصصي:
مدار الکتريکي، الکترونيک، مدارهاي منطقي، نقشهکشي صنعتي، برنامهنويسي کامپيوتر، سيستمهاي ارتباطي هواپيما، سيستمهاي کمک ناوبري هواپيما، رادار و کاربرد آن در هواپيما ، الکتريک هواپيما، آلات دقيق هواپيما، سيستمهاي کنترل اتوماتيک، کارگاه فنآوري و روشهاي جوشکاري، زبان تخصصي هواپيمايي (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است).
ديباچه: بخش عمدهاي از سيستمهاي زميني که سلامت و ايمني يک پرواز را تضمين ميکنند، تجهيزات الکترونيکي هستند. افرادي که با اين تجهيزات کار کرده و آنها را تعمير ميکنند بايد علاوه بر آشنايي با الکترونيک عمومي، با الکترونيک تخصصي هواپيما نيز آشنا باشند؛ يعني در سازمان هواپيمايي کشوري نياز به تلفيقي از يک دوره الکترونيک عمومي با الکترونيک تخصصي است. در ضمن، اين دوره آنقدر کوتاه نيست که بتوان به عنوان يک دوره کوتاه مدت، به فارغالتحصيلان کارداني يا کارشناسي برق آموزش داد. از اين رو، دوره تخصصي الکترونيک هواپيمايي در مقطع کارداني و کارشناسي در وزارت علوم ارائه شده است و فارغالتحصيلان اين رشته، با توجه به توان و تخصص خود، در سازمان هواپيمايي کشوري به کار گمارده ميشوند.دروس رشته الکترونيک هواپيمايي، به ويژه در مقطع کارشناسي، شباهت بسياري به دروس رشته مهندسي برق گرايش مخابرات دارد؛ يعني حدود 90% دروس اين دو رشته مشابه است و 10 يا حداکثر 15 درصد از دروس نيز دروس تخصصي الکترونيک هواپيما مثل دورههاي تخصصي ILS، VOR يا دورههاي مقررات ناوبري است. به همين دليل، فارغالتحصيل اين رشته به غير از صنعت هواپيمايي ميتواند در صنعت مخابرات نيز مشغول به فعاليت شود.
تواناييهاي لازم :
تواناييهاي لازم براي اين رشته مانند رشته اويونيک هواپيما است.
موقعيت شغلي در ايران :
سازمان هواپيمايي کشوري به تخصص فارغالتحصيلان اين رشته، نياز بسياري دارد.مثلاً براي سيستمهاي زميني که در فرودگاهها نصب ميشود يا نقاط کور داخل کشور مثل کوير که هواپيما از آنجا عبور ميکند و بايد بتواند موقعيت خود را در اين مناطق نيز به فرودگاه گزارش کند، نياز به متخصصان الکترونيک هواپيما است؛ افرادي که به تعمير، نگهداري و سرويس سيستمهاي الکترونيکي موجود ميپردازند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضي عمومي، رياضي کاربردي، فيزيک.
دروس اصلي و تخصصي:
مدار الکتريکي، الکترونيک، مدارهاي منطقي، اندازهگيري الکتريکي، ماشينهاي الکتريکي، نقشهکشي صنعتي، برنامهنويسي کامپيوتر، اصول فرستنده و گيرنده، سيستمهاي کمکناوبري، سيستمهاي مخابرات هواپيمايي، قوانين راديويي، زبان تخصصي هواپيمايي، کارآموزي CNS/ATM (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است)
ديباچه: چند سال پيش مجله "Science" به دنبال يک نظرخواهي از دانشمندان علوم مختلف 20 کشف و اختراع مهم قرن بيستم را معرفي کرد. که در ميان اين اختراعات و اکتشافات علم آمار نيز پس از اختراعات مهمي مثل ترانزيستور و کامپيوتر و قبل از ليزر قرار داشت. البته حضور علم آمار در اين فهرست چيز عجيبي نيست چون جهان امروز، جهان مديريت اطلاعات است و بخش عظيم اطلاعات نيز در هر علم، رشته، سازمان يا مرکز شامل اعداد و ارقام ميشود که در مرحله جمعآوري و تجزيه و تحليل اين اعداد و ارقام علم آمار مورد نياز است. براي مثال هنگام آزمايش تأثير يک داروي جديد، انتخاب يک نوع بذر در بين بذرهاي مختلف، مقايسه کيفيت دو روش تدريس در آموزش زبان، کنترل کيفيت محصولات، تعيين حق بيمه، پيشبيني نرخ ارز، نظرسنجي و پيشبيني انتخابات،تعيين نرخ بيکاري، تعيين شاخص هزينه خانوار، تأثير و رابطه افسردگي بر تحصيل نياز به تحقيقات آماري داريم.اما علم آمار که حضور بسيار گستردهاي در زندگي ما دارد، چيست؟ علم آمار به زبان ساده، پيشگويي براساس اعداد و ارقام است. به عبارت ديگر يک آماردان ميتواند براساس مجموعه اطلاعات عددي و بر مبناي مدلهاي رياضي و مدلهاي نظريه احتمال، پيشگويي کند؛ يعني به ياري اطلاعات گذشته، نحوه رفتار يک فرآيند را پيشبيني نمايد. از همين رو ميتوان گفت که علم آمار نتيجهگيري از جزئيات و يا رسيدن از جزء به کل است. کار علم آمار کمک به تفکر علمي است و آمارشناس کسي است که مشاهده ميکند و اطلاعاتي به دست ميآورد و سپس با اطلاعات به دست آمده، اتفاقات و حوادث را پيشبيني ميکند.
تواناييهاي لازم :
در يک نظرخواهي که از 12 استاد و 132 دانشجوي آمار دانشگاههاي کشور انجام گرفته است، 10 استاد و 99 دانشجو، قوي بودن در علم رياضي را براي موفقيت در رشته آمار ضروري دانستهاند. چون مباحثي که در علم آمار مطرح ميشود با رياضيات ارتباطي تنگاتنگ دارد و در واقع علم آمار يکي از شاخههاي مهم از علم رياضيات است. بنابراين دانشجوي آمار بايد در درس رياضي قوي باشد و ابتکار و توانايي تجزيه و تحليل و حل مسائل رياضي را داشته و به آموزش و يادگيري علوم کامپيوتر علاقهمند باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
بيشتر سازمانهاي دولتي از آمار براي ارائه ارقام و اعدادي که مربوط به فعاليتهاي واحدهايشان ميشود، استفاده ميکنند و چون اين کار را چندان تخصصي نميدانند به جاي به کارگيري کارشناسان آمار از افرادي بهره ميبرند که آشنايي مختصري با اين علم دارند. در حالي که اکثر برنامهريزيهاي زيربنايي کشور را ميتوان با استفاده از روشهاي پيشرفته آمار انجام داد. البته گمنام بودن علم آمار و کاربردهاي آن در جامعه، مانع از جذب فارغالتحصيلان رشته آمار نشده است بلکه بسياري از استادان و دانشجويان اين رشته معتقد هستند که فارغالتحصيلان آمار کمتر با مشکل بيکاري روبرو ميشوند. فارغالتحصيلان اين رشته ميتوانند در سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار ايران، بانکها، ادارات بيمه، مراکز صنعتي و کارخانجات ، واحدهاي آماري وزارتخانههاي مختلف همچون جهاد کشاورزي، کار، بهداشت، اقتصاد و امور دارايي، فرهنگ و ارشاد اسلامي و به طور کلي در هر مرکزي که نياز به جمعآوري و تجزيه و تحليل آمار و اطلاعات دارد، مشغول به کار شوند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
رياضي عمومي، مباني اقتصاد، مباني جامعه شناسي ،مباني جمعيت شناسي ، فيزيک پايه ، آمار و احتمال ، روشهاي آماري، مباني رياضي.
دروس تخصصي :
رياضي براي آمار، جبر خطي براي آمار، آناليز رياضي ، مباني کامپيوتر و برنامهنويسي ، احتمال و کاربرد آن ، آمار رياضي، روشهاي ناپارامتري ، رگرسيون ، طرح آزمايشها، روشهاي نمونهگيري ، فرآيندهاي تصادفي ، سريهاي زماني، زبانتخصصي ، روشهاي پيشرفته آماري ، روشهاي چند متغييري گسسته ، روشهاي چند متغييري پيوسته، محاسبات آماري با کامپيوتر، کنترل کيفيت آماري، پروژه.
ديباچه: جهتگيري کلي برنامه کارشناسي آباداني و توسعه روستاها بر آن است که فارغالتحصيلان اين دوره بعد از طي مباحث عمومي و کلي دروس مهندسي، در حد نياز روستاها بر مسائل معماري روستاها و طرحهاي جامع روستايي، ايجاد ساختمانهاي مقاوم و بهسازي ساختمانها، راهسازي و جمعآوري و انتقال آب و استفاده از روشها و ماشينآلات مناسب در امر کشاورزي آشنايي و تبحر پيدا کنند.
فارغالتحصيلان اين دوره ميتوانند در بخشهاي دولتي و خصوصي مانند شوراي ده و روستاها، وزارت جهاد کشاورزي، سازمان محيطزيست، مرکز توسعه خدمات روستايي و کشاورزي فعاليت نمايند.
ديباچه: يک چرتکه، يکي دو دفتر و يک قلم، ابزار کار آنها بوده است تا حساب دخل و خرج يک واحد اقتصادي را ثبت کنند و به وضعيت مالي آن سر و سامان ببخشند.اين افراد در قديم عنوانشان "ميرزا" بود. بعدها "دفتردار" نام گرفتند و امروزه به نام "حسابدار" فعاليت ميکنند. البته نسل جديد به جاي چرتکه از ماشين حساب يا ماشينهاي الکترونيکي استفاده ميکنند و سرو کارشان با کامپيوتر است اما اين پيشرفت، بيشتر شامل ابزار کار ميشود نه نوع کار، چون آنها حسابداري را فني "تجربي" ميدانند که بايد به روش استاد و شاگردي فرا گرفت و نيازي به تحصيلات دانشگاهي ندارد.حال سؤال اينجاست که اگر حسابداري نياز به تحصيلات دانشگاهي ندارد، چرا از سال 1345 رشته حسابداري در آموزشگاه عالي حسابداري شرکت ملي نفت ايران و سپس در دانشگاه تهران داير گرديد و امروزه نيز در بسياري از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي تدريس ميشود؟ آيا ميتوان گفت که حسابداري در مفهوم امروزين آن با دفترداري متفاوت است؟در پاسخ بايد گفت که حسابداري يک "سيستم" است که در آن فرآيند جمعآوري، طبقهبندي، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهيه گزارشهاي مالي و صورتهاي حسابداري در شکلها و مدلهاي خاص انجام ميگيرد. تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران سازمان يا برونسازماني مثل بانکها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر يا مقامات مالياتي بتوانند ازاين اطلاعات استفاده کنند. به همين دليل فردي که تحصيلات دانشگاهي ندارد، بيشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا که گزارشهاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد نيست و پردازش کافي نميشود و بيشتر تراز حسابها ميباشد. براي مثال يک حسابدار تجربي نميتواند به راحتي بين دارايي کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود يا نميداند که چگونه بايد معاملات ارزي را در دفاتر ثبت کند. از سوي ديگر يک حسابدار متخصص، در آينده ميتواند مدير مالي يک سازمان يا شرکت گردد؛ يعني ميتواند به مديريت يک شرکت ايده بدهد که منابع موجودش را در چه راههايي سرمايهگذاري نمايد تا استفاده بهينه کند يا اگر شرکت به منابع مالي جديد نياز داشت يک مدير مالي براساس دانش آکادميک خود ميتواند بگويد که از چه طريقي بايد تأمين مالي کرد در حالي که مجموع اين فعاليتها خارج از توانايي يک حسابدار تجربي است.
تواناييهاي لازم :
رشته حسابداري از جمله رشتههايي است که از داوطلبان سه گروه آزمايشي رياضي و فني، علومتجربي و علومانساني دانشجو ميپذيرد و در آزمون هر سه گروه نيز درس رياضي به عنوان مهمترين درس اين رشته مطرح است. در واقع داشتن شم رياضي در رشته حسابداري از اهميت بسياري برخوردار است. همچنين يک حسابدار بايد بتواند به خوبي گزارش کارهاي خود را ارائه دهد. بنابراين بايد به ادبيات فارسي مسلط بوده و نگارش خوبي داشته باشد. همچنين دانشجوي اين رشته بايد تحمل ساعتها کار در پشت يک ميز و صندلي و سروکار داشتن با اعداد و ارقام را داشته و دقيق و منظم باشد تا در جمعبندي اعداد و ارقام دچار مشکل نگردد و در نهايت اين که يک حسابدار براي موفقيت در اين دنياي پر از رقابت و تغيير و تحول بايد خلاق، مبتکر، صبور و منضبط باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
فرصتهاي شغلي يک حسابدار بسيار گسترده است و از پايينترين سطح تا بالاترين سطح را در بر ميگيرد. به همين دليل با اين که در دانشگاههاي مختلف کشور اعم از دولتي، غيرانتفاعي و آزاد، انشجويان بسياري در رشته حسابداري تحصيل ميکنند اما تعداد فارغالتحصيلان بيکار اين رشته از بيشتر رشتهها کمتر است. چون از يک مؤسسه کوچک گرفته تا بزرگترين کارخانههاي کشور حداقل براي تهيه اظهارنامه مالياتي به حسابدار نيازمند هستند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
روانشناسي عمومي، جامعه شناسي، اصول علم اقتصاد، رياضيات پايه، رياضيات کاربردي، آمار کاربردي، مباني کاربرد کامپيوتر، پژوهش و عمليات، مديريت توليد، حقوق بازرگاني، پول و ارز بانکداري ، مباني سازمان مديريت، توسعه اقتصادي، ماليه عمومي، روش تحقيق.
دروس اصلي و تخصصي:
اصول حسابداري، حسابداري ميانه، حسابداري پيشرفته، حسابداري صنعتي، حسابرسي، حسابداري مالياتي، اصول تنظيم و کنترل بودجه، مديريت مالي، مباحث جاري حسابداري ، متون حسابداري.
ديباچه: "هرگاه خداوند بندهاي را گرامي کند، او را در برپاي داشتن حق (در ميان مردم) ياري ميکند."اين کلام اميرالمؤمنان، رساتر از هر جمله ديگري بيانگر ارزش علم حقوق است. علمي که با حمايت از قانون و دفاع از حقوق محرومان، تلاش ميکند تا در جامعه حق و عدالت حاکم شود. در معرفي اين علم بايد گفت که هرگونه روابط اجتماعي که آثار حقوقي از آن ايجاد شود، موضوع علم حقوق قرار ميگيرد. اين روابط ميتواند مربوط به روابط دولت و مردم باشد که به حقوق عمومي معروف است يا شامل روابط خصوصي مردم گردد که حقوق خصوصي ناميده ميشود. به عبارت ديگر حقوق عمومي شامل حقوق قواي سهگانه کشور، حاکميت و آنچه که مربوط به اداره کشور است، ميشود و حقوق خصوصي به روابط بين خود مردم ميپردازد که مهمترين آنها روابط تجاري است که عامل ايجاد رشته حقوق تجارت شده است يا مسائل مربوط به حقوق مدني است که از آن جمله ميتوان به اموال، مالکيت، قراردادها، مسؤوليتهايي که اشخاص در خطاهايي که مرتکب ميشوند برايشان به وجود ميآيد مثل مسؤوليت ناشي از حوادث، قواعد مربوط به ارث، وصيت، ولادت، اقامتگاه اشخاص و دهها مورد ديگر اشاره کرد. همچنين شاخهاي از حقوق به روابط بينالمللي ميپردازد که خود به دو بخش حقوق روابط بينالملل عمومي و خصوصي تقسيم ميشود که حقوق روابط بينالملل عمومي به روابط بين دولتها و سازمانهاي بينالمللي ميپردازد.
تواناييهاي لازم :
جسارت، قدرت استدلال، خلاقيت ذهني و فن بيان خوب لازمه موفقيت در اين رشته است. ممکن است که به دست آوردن ليسانس حقوق کار دشواري نباشد اما حقوقدانشدن بسيار مشکل است. چرا که علم حقوق امروزه با جامعهشناسي، روانشناسي و علوم فلسفي آميخته شده است و يک حقوقدان بايد از اين علوم اطلاعات کافي داشته باشد. همچنين يک دانشجوي حقوق براي اينکه در رشته خود موفق گردد لازم است که به زبان و ادبيات فارسي مسلط باشد چون منطق حقوق در ضمن اين که شباهتهاي زيادي به منطق رياضي دارد، يک منطق اقناعي و خطابي است؛ يعني يک حقوقدان بايد بتواند کساني را که مورد خطاب او قرار ميگيرند يا دادگاهي که مأمور رسيدگي به دعوا است، با زبان سليس و بليغ قانع کند ، در نتيجه بايد به زبان و ادبيات مسلط باشد. در ضمن بايد اطلاعاتي از رياضيات داشته باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
در حال حاضر به دليل توسعه اين رشته و تعداد زياد فارغالتحصيلان آن، که از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي وارد بازار کار ميشوند، يافتن کار مناسب براي فارغالتحصيل ليسانس با دشواريهايي توأم است بخصوص متقاضياني که علاقهمند به کار خاصي مثل وکالت در اين رشته هستند، با محدوديتهايي مواجه ميشوند. اما در کل يک دانشجوي خوب و علاقهمند ميتواند پس از گواهي ليسانس به شغلهاي متنوعي مثل وکالت دعاوي دادگستري، مشاور حقوقي بانکها، شهرداريها، شرکتها و وزارتخانهها و سردفتري دفاتر اسناد رسمي بپردازد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
مقدمه علم حقوق، حقوق جزاي عمومي، حقوق اساسي، حقوق مدني ، مباني علم اقتصاد، عربي، ماليه عمومي، مباني جامعهشناسي.
دروس اصلي و تخصصي:
آئين دادرسي مدني، متون حقوقي، آئين دادرسي کيفري، حقوق اساسي، حقوق جزاي عمومي، حقوق بينالمللي عمومي، حقوق سازمانهاي بينالمللي، حقوق اداري، اصول فقه، متون فقه، حقوق تجارت، قواعد فقه، حقوق تطبيقي، ادله اثبات دعوي، حقوق کار، پزشکي قانوني، کار تحقيقي، حقوق بينالمللي خصوصي.