معرفی کامل رشته های دانشگاهی ریاضی وفیزیک
ديباچه: در هزاره سوم، فناوري اطلاعات (IT) به عنوان عمدهترين محور تحول و توسعه در جهان منظور شده است و دستاوردهاي ناشي از آن، آنچنان با زندگي مردم عجين گرديده که رويگرداني از آن، اختلالي عظيم در جامعه و رفاه و آسايش مردم به وجود ميآورد. براي مثال، کامپيوتري شدن بسياري از امور جاري مردم، انجام بسياري از کارهاي روزمره بانکي با استفاده از اينترنت و شبکههاي ارتباطي در منزل و خانهها، آموزش الکترونيکي و مجازي و عدم نياز به حضور در کلاسهاي درس، توسعه و ترويج تجارت الکترونيکي از نتايج و دستاوردهاي فناوري اطلاعات است؛ عواملي که هرچند در مراحل اوليه رشد و تکامل قرار دارند اما در همين حد نيز در رفاه و آسايش انسان نقش بسيار مهمي دارند.از همين رو امروزه تمامي کشورها در زمينه فناوري اطلاعات و عموميت بخشيدن به آن در جامعه تلاشي پيگير دارند. در کشور ما نيز براي تربيت نيروي متخصص و کارآمد در زمينه IT و حرکت سريع در اين عرصه, رشته IT در دانشگاهها و مراکز آموزش عالي ارائه ميشود و در مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد دانشجو ميپذيرد.فناوري اطلاعات يا IT که مخفف Technology Information ميباشد, رشتهاي است که تمام رشتههاي دانشگاهي را ميتواند پوشش دهد. منتها از نظر عملياتي يک رشته ميان رشتهاي, بين کامپيوتر و صنايع برق است که در اين ميان امور مربوط به توليد, پردازش, نگاهداشت و عرضه اطلاعات به مباحث کامپيوتري مرتبط ميشود, بحثهاي مديريت اطلاعات و فرآيندهاي آن از سلسله بحثهاي رشته صنايع و رشته برق است و به خصوص گرايش مخابرات, انتقالات مرتبط با اطلاعات و دادهها را برعهده دارد.IT را ميتوان استفاده بهينه از اطلاعات براي کاربردهاي مختلف دانست, يعني متخصص اين رشته بايد بتواند اطلاعات را جمعآوري, دستهبندي و پردازش کرده و به موقع از آن استفاده نمايد از همين رو کارشناس اين رشته بايد مباني کامپيوتر را بلد باشد. به عبارت ديگر هسته اصلي اين رشته همان هسته اصلي مهندسي کامپيوتر است، منتها چون يکي از توانمنديهاي اصلي کارشناسي اين رشته بهرهوري به موقع و صحيح از اطلاعات است؛ دانشجوي IT بايد داراي اطلاعات جنبي در زمينههاي مختلف باشد.براي مثال, فردي که ميخواهد از اين تکنولوژي در تجارت الکترونيکي استفاده کند بايد مديريت بداند يا فردي که ميخواهد از IT در آموزش از راه دور بهره ببرد, بايد با روشهاي آموزش آشنا باشد.
تواناييهاي لازم :
با توجه به ماهيت ميان رشتهاي مهندسي فناوري اطلاعات. دانشجوي اين رشته لازم است که به دو مبحث علوم مديريت و کامپيوتر علاقهمند باشد. همچنين بايد در رياضي توانمند بوده و قدرت تجزيه و تحليل خوبي داشته باشد. زيرا به گفته "الکساندروف", - رياضيدان و فيلسوف معاصر شوروي - علم رياضي کاربرد فراواني در ساير دانشها, صنعت و در همه زمينههاي مربوط به زندگي بشري دارد.برخي از استادان اين رشته معتقدند که آزمون اين رشته بايد به صورت نيمهمتمرکز برگزار گردد تا علاقهمندترين و مستعدترين داوطلبان وارد اين رشته گردند. داوطلباني که پيش از ورود به دانشگاه, با کامپيوتر آشنايي داشته و در اين زمينه توانمند باشند.
موقعيت شغلي در ايران :
اينجا يک شهر الکترونيکي است. شهري که آموزش, تفريحات, خريد و فروش و بخش قابل توجهي از ارتباطات آن الکترونيکي ميباشد. در اين شهر, فارغالتحصيلان IT حضوري فعال دارند. زيرا از سوار شدن به مترو و تاکسي تا خريد از فروشگاهي که در آن فروشندهاي حضور ندارد, به صورت الکترونيکي انجام ميگيرد.اين تصويري از آينده تمامي کشورهاي جهان از جمله کشور ايران است. تصويري که بيانگر وجود فرصتهاي شغلي فراوان براي فارغالتحصيل IT است. البته يک مهندسي IT نه تنها در آينده, بلکه در حال حاضر نيز فرصتهاي شغلي فراواني دارد.براي مثال, در حال حاضر وزارت بازرگاني در پي آن است که سيستم تجارت ايران را مثل کشورهاي پيشرفته, الکترونيکي کند. اين پروژه بسيار پيچيده است و نياز به تعداد قابل توجهي متخصص IT دارد. تا جايي که اگر تمامي دانشجويان ما وارد بازار کار شوند, باز هم پاسخگوي نياز اين پروژه و پروژههاي مشابه نخواهند بود. حتي در کارهايي سادهتر مثل مکانيزه شدن سيستم يک اداره, نياز به متخصص اين رشته است. کاري که در بعضي از سازمانها آغاز شده اما هنوز سيستم هيچ سازماني به طور کامل مکانيزه نشده است. به عبارت ديگر در حال حاضر همه چيز به سمت IT پيش ميرود و به همين دليل فارغالتحصيل اين رشته اگر توانمند باشد, بيکار نخواهد ماند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
رياضي, معادلات ديفرانسيل , آمار و احتمالات مهندسي , فيزيک , کارگاه عمومي.
دروس اصلي:
ساختمانهاي گسسته , مباني کامپيوتر و برنامهسازي , زبان ماشين و برنامهنويسي سيستم, ساختمان دادهها, مدارهاي منطقي, معماري کامپيوتر, برنامهسازي پيشرفته , سيستمهاي عامل, پايگاه دادهها, طراحي الگوريتمها, مهندسي نرمافزار , شبکههاي کامپيوتري, مباني الکترونيک ديجيتال, هوش مصنوعي, اصول و مباني مديريت, مباني اقتصاد مهندسي, آزمايشگاه شبکه, آزمايشگاه پايگاه دادهها, شيوه ارائه مطالب علمي و فني, زبان تخصصي, آزمايشگاه سيستم عامل.
دروس تخصصي :
مباني فناوري اطلاعات , مهندسي فناوري اطلاعات, تجارت الکترونيکي, مديريت و کنترل پروژههاي فناوري اطلاعات , برنامهريزي استراتژيک فناوري اطلاعات, آموزش الکترونيکي, محيطهاي چند رسانهاي, پروژه فناوري اطلاعات, کارآموزي IT .
ديباچه: "انسان بايد بينديشد ولي ماشين بايد کار کند." اين شعار متخصصان کامپيوتر است، متخصصاني که با پيشرفت و توسعه کامپيوتر توانستهاند مغز و عضلات انسان را از اشتغالات تکراري و پيشپا افتاده نجات بخشند و او را در رفع مشکلات و مسايل ياري دهند تا جايي که در کشورهاي صنعتي و پيشرفته، کامپيوتر در زندگي افراد حضوري اجتنابناپذير دارد.به همين دليل رشته مهندسي کامپيوتر که به طراحي و ساخت اجزاي مختلف کامپيوتر ميپردازد، از اهميت بسياري برخودار است. اين رشته در کشور ما نيز اهميت بسيار داشته و تا مقطع دکتري تدريس ميشود.مهندسي کامپيوتر در مقطع کارشناسي داراي دو گرايش سختافزار و نرمافزار است.
گرايش سختافزار:
سختافزار جزء فيزيکي کامپيوتر بوده و شامل صفحه کليد، صفحه نمايش، چاپگر و ديسکها ميشود؛ يعني اجزاء فيزيکي و قابل لمس کامپيوتر مانند مدارها و بردهاي الکترونيکي، سختافزار ناميده ميشود براي مثال واحد پردازشگر مرکزي که هرگونه عمليات پردازش در آن صورت ميگيرد، مهمترين واحد سختافزاري است.مهندسي سختافزار در مقطع ليسانس به مطالعه و بررسي طراحي سختافزاري، کنترل سختافزاري وشبکههاي کامپيوتري ميپردازد. براي مثال يک مهندس سختافزار ميتواند طراحي سختافزاري کند که با IC ها کار کند، با کامپيوتر کار کند، يا از دروازههاي کامپيوتر استفاده نمايد و در نهايت ميتواند به طراحي مدارهاي مجتمع ديجيتالي بپردازد. که البته به اين بخش از سختافزار بيشتر در مقطع کارشناسي ارشد و دکتري پرداخته ميشود.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي کامپيوتر :
فيزيک، رياضي، مباني کامپيوتر و برنامهسازي، آزمايشگاه کامپيوتر، معادلات ديفرانسيل، ساختمانهاي گسسته، برنامهسازي پيشرفته ، آمار و احتمالات مهندسي، رياضي مهندسي، مدارهاي الکتريکي، ساختمان دادهها، زبان ماشين و برنامهسازي سيستم ، مدارهاي الکترونيکي ، مدارهاي منطقي، طراحي الگوريتمها، طراحي و پيادهسازي زبانهاي برنامهسازي، ريز پردازنده، معماريکامپيوتر، شبکههاي کامپيوتري ، سيستمهاي عامل، کارگاه عمومي.
دروس تخصصي گرايش سختافزار :
سيگنالها و سيستمها، مدارهاي الکتريکي، انتقال دادهها، سيستمهاي کنترل خطي، الکترونيک ديجيتال، طراحي سيستمهاي VLSI ، کارآموزي.
گرايش نرمافزار:
نرمافزار جزء غيرقابل لمس کامپيوتر است. نرمافزار برنامهها و دادههايي است که به کامپيوتر فرمان ميدهد که چه عملي را انجام دهد. نرمافزارها عبارتند از:
نرمافزارهاي سيستمي و نرمافزارهاي کاربردي. نرمافزارهاي سيستمي برنامههايي هستند که کامپيوتر براي فعال شدن يا سرويس دادن به آن نياز دارد و به اين دليل از سوي سازندگان سيستم کامپيوتري عرضه ميشود و مهمترين آنها سيستم عامل، برنامههاي سودمند و مترجمهاي زبان ميباشد. نرمافزارهاي کاربردي نيز برنامههايي است که کاربر يا خود آنها را مينويسد يا شرکتهاي نرمافزاري آنها را تهيه کرده و براي فروش عرضه ميکنند.يک مهندس نرمافزار ياد مي گيرد که چگونه نرمافزارهاي بزرگ و عظيم را طراحي و برنامهريزي کند، تست و ارزيابي نهايي نمايد و در نهايت مستند سازد (برنامههاي کامپيوتري مورد نظر را تبديل به دستورالعملهايي کند که قابل استفاده براي عامه مردم باشد).در واقع هدف از گرايش نرمافزار کامپيوتر، آموزش و پژوهش در زمينه زبانهاي مختلف برنامهنويسي، سيستمهاي عامل مختلف و طراحي انواع الگوريتمها ميباشد.
دروس تخصصي گرايش نرمافزار :
ذخيره و بازيابي اطلاعات ، اصول طراحي و ساخت کامپايلرها، اصول طراحي پايگاه دادهها، پروژه آزمايشگاه سيستم عامل، پروژه آزمايشگاه پايگاه دادهها، شبيهسازي کامپيوتري، مهندسي نرمافزار، تحليل و طراحي سيستمها، پروژه نرمافزار، کارآموزي.
تواناييهاي لازم :
مهندس کامپيوتر بايد پايه رياضي قوي داشته و توانايياش در زمينه فيزيک خوب باشد. همچنين لازم است که فردي خلاق باشد تا بتواند مسائل را از راهحلهاي ابتکاري حل کند. راه حلهايي که کمترين هزينه و بهترين کارايي را داشته باشد. در ضمن دانشجويي که وارد اين رشته ميشود بايد هميشه اطلاعاتش به روز بوده و به دنبال فراگرفتن مطالب جديد باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
امروزه يک مهندس کامپيوتر اگر علاقهمند به کار باشد، هيچوقت با مشکل بيکاري روبرو نميشود. بخصوص مهندسين نرمافزار که فرصتهاي شغلي بيشتري داشته و براي کار کردن نيز نياز به امکانات و تجهيزات زيادي ندارند. به همين دليل در بعضي از کشورها، صادرات نرمافزار يکي از اقلام مهم صادراتي و ايجاد درآمدهاي ارزي براي آن کشور است. جالب است بدانيد که متخصصان پيشبيني ميکند که تا 10 سال ديگر در کشورهاي پيشرفته مردم همانقدر که به نيروي برق وابسته هستند، به شبکه اينترنت وابسته خواهند شد؛ يعني همان طور که اگر امروزه برق برود هيچ کاري نميتوان کرد، اگر در 10 سال ديگر اينترنت قطع شود تمامي کارها متوقف خواهد شد. روشن است که در چنين جامعهاي متخصص کامپيوتر نقش بسيار مهمي ايفا خواهد کرد.
ديباچه: آب، راز ماندگاري جهان و از عناصر اصلي بقا و دوام زندگي در کره زمين است.در عصر حاضر، اين ماده حياتي در مصارف کشاورزي، خانگي و صنعتي نقش اساسي دارد و کمبود آن، مشکلاتي را در اکثر کشورها، بويژه کشورهاي خشک و نيمهخشک به وجود آورده است.گفته ميشود که در سالهاي آينده، جهان با بحران جدي کمبود آب روبرو مي شود و حتي به گفته دانشمندان، تا سال 2025 ميلادي، حدود 3 ميليارد نفر از ساکنان زمين، آب آشاميدني نخواهند داشت.از همين رو، امروزه حفاظت از منابع آب و برنامهريزي براي بهرهبرداري بهينه از اين منابع، يکي از نشانههاي بارز و کليدي توسعه پايدار است و مديريت منابع آب کشورهاي مختلف جهان براي تأمين آب مورد نياز، سدهاي مخزني بزرگ احداث کرده و منابع آب زيادي را از فاصلههاي دور به مراکز مصرف منتقل ميکنند. دانشکده صنعت آب و برق شهيد عباسپور بر پايه همين نياز، درسال 1370 رشتههاي مهندسي عمرانـ بهرهبرداري از سه شبکه، مهندسي عمران ـ ساختمانهاي آبي و مهندسي عمران ـ بهرهبرداري ازشبکههاي آب و فاضلاب را داير کرد.
مهندسي علمي ـ کاربردي عمران ـ بهرهبرداري از سد و شبکه:
آيا ميدانيد در حالي که ما در بخشهاي وسيعي از کشور دچار خشکسالي و کمبود آب هستيم، بيش از 30 ميليارد متر مکعب آب قابل استحصال در سطح کشور هرز ميرود؟از سوي ديگر با وجود آنکه بشر در طول تاريخ هميشه با سيلابها زندگي کرده، هيچگاه اثرات مخرب سيلابها مانند امروز نبوده است. بيشک براي مواجهه با اين مشکلات، يکي از بهترين راهها، حفظ آب به ياري سدسازي و استفاده بهينه از آن است؛ کاري که در حيطه فعاليت مهندسين عمران ـ آب است. در اين ميان مهندسين بهرهبرداري از سد و شبکه با به کارگيري بهترين روشهاي بهرهگيري از سد نقش موثر و بسزايي در حفظ منابع آبي دارند.به عبارت ديگر، مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي قبل از اجرا، در حين اجرا و پس از اجرا بر عهده مهندسين اين رشته است و فارغالتحصيل اين رشته بايد بتواند، پروژه احداث يک سد را از زمان مطالعه تا احداث و بهرهبرداري کوتاه مدت و بلندمدت مورد بررسي قرار دهد.براي مثال، در پشت يک سد به مرور زمان رسوب جمع ميشود. اين رسوب ميتواند تمام دريچههاي تحتاني و مياني را ببندد و عملاً سد را به سوي تعطيل شدن بکشاند. همچنين امکان دارد رسوب وارد کانال اصلي شده و باعث نشت، ترک خوردن، واژگون شدن و شکستن کانال گردد. در اين ميان مهندسين بهرهبرداري ازسد و شبکه، نحوه حفظ و ترميم سد و شبکه و جلوگيري از رسوب و فرسايش را در شبکههاي آبياري و زهکشي فرا ميگيرند.در واقع حفاظت، نگهداري و کنترل رفتار سد در اثر نيروهاي وارده بر آن مانند فشار آب، زير فشار تغييرات تراز آب، اثرات محلي مانند زلزله، لغزشها، جابجاييها و تغييرات محيطي وظيفه اصلي مهندسين سد و شبکه است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه و اصلي :
شيمي فيزيک آب، مقاومت مصالح، مکانيک خاک، مواد مصالح و بتن، استاتيک، هيدروليک، هيدرولوژي، هيدرومتري، هيدروژئولوژي، اقتصاد مهندسي، تجهيزات مکانيکي و برقي در سد و شبکه، ديناميک، رسم فني و نقشهکشي صنعتي، روابط آب و خاک و گياه، زمينشناسي، زمينشناسي مهندسي، زيست محيطي در سد و شبکه، عمليات نقشهبرداري، مکانيک سيالات، نقشهبرداري.
دروس تخصصي:
آبخيزداري و حفاظت خاک، اجراي شبکههاي آبياري، اصول برنامهريزي در مديريت منابع آب، بهرهبرداري و نگهداري از سد و شبکه، پروژه کارشناسي مهندسي سد و شبکه، پمپ و طراحي ايستگاه پمپاژ، پيشبيني و کنترل سيلاب و عمليات، ترميم و نگهداري از سد و شبکه، سيستمهاي انتقال آب و پروژه، شناخت و مديريت ماشينآلات، طراحي شبکههاي آبياري، طراحي شبکههاي زهکشي، طرح و اجراي قطعات بتني، فرسايش و رسوب، کنترل و پايداري سد، مباني طراحي سد و تأسيسات وابسته، متره و برآورد پروژه، نيروگاههاي آبي، هيدروگرافي مخازن، کارآموزي.(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است)
مهندسي علمي ـ کاربردي عمران ـ ساختمانهاي آبي:
پيمانکاران خارجي هزينه اجراي طرح سد و نيروگاه کارون 3 را يک ميليارد و 600 ميليون دلار اعلام کرده بودند در حالي که هزينه ساخت و احداث اين طرح توسط متخصصان داخلي، 60% کمتر از مبلغ پيشنهادي شرکتهاي خارجي است.بخش قابل توجهي از فعاليتهاي اجرايي اين طرح عظيم عمراني، بر عهده مهندسين عمران ـ عمران است؛ متخصصاني که در زمينه ساخت سازههاي مختلف آبي و خاکي آموزش ديدهاند. اما بدون شک مهندسين عمران ـ ساختمانهاي آبي، بهترين گزينه براي ساخت و اجراي سازههاي آبي هستند. زيرا اين دسته از مهندسين به طور تخصصي درباره سازههاي آبي اعم از سد، سرريزها، کانالهاي آبرساني، ايستگاههاي پمپاژ و برخي از سازههاي فولادي و بتني مرتبط با شبکههاي آبرساني آموزش ديدهاند.البته ساخت سد بيشتر در تخصص فارغالتحصيلان کارشناسيارشد و دکتراي اين رشته است. اما فارغالتحصيلان کارشناسي نيز در اين زمينه اطلاعاتي به دست ميآورند و ميتوانند در زمينه ساخت سدهاي کوتاه، سازههاي انحراف آب، سرريزها، مخازن آبي، آبشارها و در کل انواع سازههايي که در ارتباط با رودخانهها است فعاليت نمايند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
شيمي عمومي، فيزيک عمومي، رياضي مهندسي، رياضيات عمومي، رياضيات کاربردي، ايمني و بهداشت کار، آمار و احتمالات مهندسي، مباني برنامهسازي کامپيوتر، محاسبات عددي، معادلات ديفرانسيل، نقشهکشي و نقشهخواني
دروس اصلي و تخصصي:
اجراي سازههاي بتني ، اجراي سازههاي خاکي ، اجراي سازههاي فولادي ، اجراي سدهاي بتني ، بارگذاري، پروژه کارشناسي مهندسي ساختمانهاي آبي، پيسازي، تحليل سازهها، حفاري و اجراي تونل، راهسازي و کانالسازي، سيستمهاي انتقال آب ، شناخت و مديريت ماشينآلات، طراحي سازههاي بتن مسلح ، طراحي سازههاي فولادي ، عمليات نقشهبرداري (تخصصي)، عيبيابي و ترميم سازهها، کاربرد کامپيوتر در تحليل سازههاي آبي، مباني طراحي سد و تأسيسات وابسته، متره و برآورد پروژه، مديريت ساختمان و تجهيز کارگاه، مهندسي زلزله، نقشهبرداري، کارآموزي.(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با کارگاه يا پروژه است)
مهندسي علمي ـ کاربردي عمران ـ بهرهبرداري از شبکههاي آب و فاضلاب:
در طي چند قرن اخير، کشورهاي صنعتي، سرمايهگذاريهاي عمدهاي براي جمعآوري و تصفيه فاضلاب شهري انجام دادهاند، اما متأسفانه بيشتر کشورهاي جهان سوم فاقد سيستم اصولي فاضلاب شهري هستند. اين در حالي است که تأمين آب مورد نياز براي انبوه جمعيت رو به رشد شهرهاي بزرگ که تصفيهخانه ندارند، باعث بالا آمدن سطح آب زيرزميني و ايجاد روانآبهاي بسيار آلوده و بيماريزا، که داراي موادي مانند سرب، جيوه، کُرم و سيانور هستند، ميشود و در نهايت منابع آب سطحي مجاور شهرها و آبهاي زيرزميني کم عمق را آلوده ميکند.همچنين استفاده از اين آبهاي آلوده، براي شرب، شستشو و کشت سبزيجات و نباتات سالادي، متداولترين راه شيوع بيماريهاي مسري نظير اسهال، حصبه، يرقان و وبا است. از سوي ديگر راه يافتن فاضلاب شهري به رودخانهها باعث مرگ آبزيان ميشود. اين در حالي است که ميتوان از فاضلاب شهري استفاده بهينه نمود. براي مثال ميتوان از لجن خشک شده در بهبود کيفيت کود آلي استفاده کرد. همچنين آب خروجي تصفيهخانهها ميتواند در توسعه کشاورزي تأثير بسزايي داشته باشد. زيرا اين آب حاوي ازت و فسفات است و زمينهاي کشاورزي که از اين آب استفاده ميکنند، از مصرف کود شيميايي بينياز ميشوند.تأسيس و گسترش شبکههاي فاضلاب در کشور ما نيز اهميت بسزايي دارد. زيرا ايران کشوري پرجمعيت و نيمهخشک است و بايد براي حفظ و استفاده بهينه از آب، ارزش بسيار زيادي قائل شد. اين در حالي است که شهر تهران به عنوان يکي از ده شهر بزرگ جهان، تنها شهري است که داراي سيستم فاضلاب شهري نيست.از همينجا ميتوان به نقش مهم متخصصان مهندسي عمران ـ بهرهبرداري از شبکههاي آب و فاضلاب پي برد؛ مهندسيني که دانش و تخصص لازم را براي طراحي، ساخت و ترميم شبکههاي آب و فاضلاب شهري و روستايي به دست ميآورند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل:
دروس پايه:
ايمني و بهداشت کار، شيمي عمومي، فيزيک عمومي، آمار و احتمالات مهندسي، رياضيات عمومي، رياضي مهندسي، رياضيات کاربردي، مباني برنامهسازي کامپيوتر، معادلات ديفرانسيل، محاسبات عددي، نقشهکشي و نقشهخواني.
دروس اصلي:
عمليات نقشهبرداري، مقاومت مصالح، مکانيک خاک، هيدروليک، مصالح ساختماني، ترموديناميک و انتقال حرارت، حفاري و تجهيز و بهرهبرداري از چاه، ديناميک، رسمي فني و نقشهکشي صنعتي، زمينشناسي مهندسي، کارگاه الکتريسيته صنعتي، مکانيک سيالات، نقشهبرداري، هيدروژئولوژي، هيدرولوژي.
دروس تخصصي:
سيستمهاي کنترل و اندازهگيري، طراحي تصفيهخانه فاضلاب، طراحي شبکههاي آب، طراحي شبکه هاي جمعآوري فاضلاب، فرآيندهاي تصفيه، ميکروبيولوژي آب و فاضلاب، آزمايشگاه آب و فاضلاب، برنامهريزي و مديريت طرحهاي آب و فاضلاب، بهرهبرداري و نگهداري از تأسيسات آب، پمپ و طراحي ايستگاه پمپاژ، تصفيه پسابهاي صنعتي، تصفيه لجن، خوردگي و رسوبگذاري، سيستمهاي انتقال آب و پروژه، کيفيت آب و فاضلاب، متره و برآورد پروژه، پروژه طراحي تصفيهخانه آب، پروژه طراحي تصفيهخانه فاضلاب، پروژه طراحي شبکه جمعآوري فاضلاب، پروژه طراحي شبکههاي آب، کارآموزي، اجراي شبکههاي آب و فاضلاب .(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است.)
تواناييهاي لازم (در هر سه رشته) :
مهندسي؛ يعني "خلق فرآيندهاي نو" و مهندس؛ يعني کسي که به ياري دانش حرفهاي، قدرت تجزيه و تحليل و عنصر خلاقيت به اين توانايي دست پيدا ميکند. البته دو رشته مهندسي عمران ـ بهرهبرداري از سد و شبکه و مهندسي عمران ـ ساختمانهاي آبي، بيشتر جنبه اجرايي دارند و فارغالتحصيلان اين رشتهها در مقطع کارشناسي بايد مسؤوليتهاي اجرايي را بر عهده بگيرند. از همينرو لازم است که دانشجويان اين رشتهها در دوره دانشجويي براي دروس آزمايشگاهي و کارگاهي اهميت ويژهاي قائل بوده و بيشترين بهره را از اين دروس ببرند. همچنين دانشجويان مهندسي عمران در هر سه رشته، بايد توانايي جسمي خوبي داشته باشند؛ زيرا محيط کار فارغالتحصيلان اين رشتهها اکثراً خارج از شهر و در مناطق کوهستاني است. در ضمن دانشجوي اين رشته بايد روحيه مديريت و کار اجرايي داشته باشد؛ زيرا همانطور که از عنوان رشتههاي مهندسي عمران دانشکده صنعت آب و برق پيداست، وظيفه فارغالتحصيلان، بهرهبرداري از سد و شبکه، بهرهبرداري از شبکههاي آب و فاضلاب و يا مديريت ساخت سازههاي آبي است.در نهايت بايد گفت که دروس رياضيات و هندسه در مهندسي عمران اهميت زيادي دارد؛ چون دانشجويان بايد در نقشهبرداري و طراحي راه مهارت داشته باشند.
موقعيت شغلي در ايران :
هدف از تأسيس دانشکده صنعت آب و برق، تأمين نيروي متخصص مورد نياز در صنعت آب و برق است؛ چون بسياري از درسهايي که در اين دانشکده تدريس ميشود، بويژه واحدهاي عملي از قبيل واحدهاي کارگاهي و آزمايشگاهي تخصصي، در رشتههاي خارج از اين دانشکده آموزش داده نميشود. براي مثال در رشته مهندسي عمران ـ نقشهبرداري يا مهندسي عمران ـ عمران، دانشجويان به طور تخصصي و کاربردي با محيط سد يا نيروگاه آشنا نميشوند؛ در نتيجه توان علمي و عملي لازم را براي کار در سازمانها و صنايع مرتبط با وزارت نيرو به دست نميآورند. از همينرو با اينکه فارغالتحصيلان اين دانشکده بورسيه وزارت نيرو نيستند، اين وزارتخانه در صورت نياز به جذب نيروي متخصص، ابتدا سراغ فارغالتحصيلان دانشکده صنعت آب و برق ميآيد و در حال حاضر بيش از50% فارغالتحصيلان اين دانشکده، جذب وزارت نيرو ميشوند. برخي از فارغالتحصيلان مهندسي عمران در هر سه رشته نيز، در شرکتهاي مشاوره، شهرداريها، سازمان پارکها و فضاي سبز فعاليت ميکنند. در کل اگر دانشجويان اين سه رشته توانايي و دانش لازم را در حال تحصيل کسب کرده باشند، فرصتهاي شغلي خوبي بويژه در شهرستانها خواهند داشت.
ديباچه: هنگامي که وارد يک شهر ميشويد، در نگاه اول چه ميبينيد؟ساختمانها؟ راهها؟ پلها؟ فرودگاه و پايانههاي مسافربري؟ همه اينها و هرآنچه که مربوط به عمران و نوسازي ميشود، در حيطه فعاليت يک مهندس عمران قرار دارد. به عبارت ديگر مهندسي عمران بيانگر کاربرد علم در ايجاد سازندگي و عمران کشور است؛ يعني هر چيزي که به آبادي يک کشور باز ميگردد، مانند سد، فرودگاه، جاده، برج، تونل، دکلهاي مخابرات، ساختمانهاي مقاوم در مقابل زلزله، سيل و آتش، نيروگاههاي برق و مصالح سبک، ارزان و با کيفيت مناسب براي ساخت و ساز، در حيطه کار مهندس عمران قرار ميگيرد. زيرا در تمام زمينههاي عمراني در آغاز به يک مهندس کارآمد نياز داريم تا علاوه بر رعايت جنبههاي فني و اجرايي، اقتصادي نيز عمل کند. چون اقتصادي بودن يک اصل در مهندسي عمران است. اين رشته در سطح کارشناسي داراي دو گرايش عمران ـ عمران و عمران ـ نقشهبرداري است.
گرايش عمران ـ عمران:
دانشجوي مهندسي عمران ـ عمران مسائل مربوط به سازه، خاک و پي، راه و ترابري و هيدروليک را مطالعه ميکند؛ يعني از يک سو به طراحي و نحوه ساخت اسکلت ساختمانها و ساير بناهاي فني مثل پل، فرودگاه و تونل پرداخته و از سوي ديگر به مطالعه رفتار زمين بناهاي فني ميپردازد تا براساس نوع خاک زمين مورد نظر، شکل و شالوده سازهاي را که قرار است ساخته شود، طراحي کند. همچنين مهندس گرايش عمران به برنامهريزي حمل و نقل بين شهري و درون شهري، طراحي راهها از نظر هندسي، زيرسازي و روسازي پرداخته و اطلاعات عمومي خوبي نيز در مورد هيدروليک به دست ميآورد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي عمران:
رياضيات عمومي، فيزيک عمومي، برنامهنويسي کامپيوتر، آمار و احتمالات مهندسي، محاسبات عددي، استاتيک، ديناميک، مقاومت مصالح، مکانيک خاک، زمينشناسي مهندسي، متره و برآورد پروژه.
دروس تخصصي گرايش عمران:
تکنولوژي بتن، تحليل سازه، بارگذاري، مهندسي پي، سازههاي بتني، سازههاي فولادي، روشهاي اجرايي ساختمان، مکانيک سيالات، هيدروليک، هيدرولوژي مهندسي، رسم فني و نقشهکشي ساختمان، نقشهبرداري و عمليات، مهندسي آب و فاضلاب، بناهاي آبي، اصول و مباني معماري و شهرسازي، پروژه سازههاي فولادي، روشهاي خرابي ساختمان، راهسازي و پروژه، روسازي، مهندسي ترابري، راهآهن، مهندسي ترافيک.(بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است.)
گرايش عمران ـ نقشهبرداري:
هنگامي که مکان ساخت يک سازه تعيين ميشود، اولين کار نقشهبرداري است. تا پستي بلنديها و نقشه مربوط به آن منطقه مشخص شده و براساس آن، مکان خاکبرداري، ميزان خاکبرداري و نحوه خاکبرداري تعيين گردد و در نهايت سطح مناسب براي پيسازي سازه مورد نظر آماده شود. به عبارت ديگر نقشهبرداري علم و فن پردازش، تجزيه و تحليل، تفسير و نمايش اطلاعات مکاني به منظور اجراي بهينه پروژههاي عمراني است. گرايش نقشهبرداري با جغرافيا و سنجش از راه دور، ارتباط نزديکي دارد. در ضمن چون نقشهبرداري بيشتر براي سازههاي بزرگ خارج از شهر مثل سيلوها، پلها، تونلها و سدها کاربرد دارد، کارهاي ميداني و صحرايي اين رشته بسيار زياد است و بخش نقشهبرداري زيرزميني آن نيز کار نسبتاً خشني ميباشد.
دروس تخصصي گرايش نقشهبرداري:
راهسازي، رياضيات مهندسي، هندسه ديفرانسيل، نقشهبرداري و عمليات، نقشهبرداري ژئودتيک، فتوگرامتري، تئوري خطا، نقشهبرداري مسير، نقشهبرداري زيرزميني، هيدروگرافي، کارتوگرافي، ژئودزي، ميکروژئودزي و نقشهبرداري صنعتي، ژئودزي ماهوارهاي، نجوم.
گرايش عمران ـ آب:
ميگويند در آيندهاي نه چندان دور، دستيابي به منابع آبي جديد براي کشورهاي منطقه خاورميانه که يکي از مناطق خشک يا نيمهخشک جهان است؛ نيازي ضروري ميشود و حتي جنگ آينده خاورميانه بر سر آب خواهد بود. کشور ما نيز که در همين منطقه واقع شده است، کشوري خشک و نيمه خشک است. چرا که ميانگين بارندگي در ايران حدود يک سوم ميانگين بارندگي در جهان است و اين يعني آن که ما بايد از هر قطره آب موجود در کشورمان، حداکثر استفاده را کرده و از هدر رفتن آن جلوگيري کنيم. در اين ميان مهندسين عمران ـ آب با ساخت سدها، تصفيهخانهها، تونلهاي انتقال آب و شبکههاي توزيع آب در همين راستا گام برميدارند. براي مثال در ساخت يک سد، بررسي پستي و بلنديهاي منطقه که سد در آن ساخته ميشود و تعيين مقدار بتن مورد نياز براي ساختن سد به گرايش نقشهبرداري مربوط ميشود. همچنين تعيين مکان ساخت سد و طراحي حجم مخزن سد و سرريزها و کارهاي آماري مربوط به بارندگي و جمعآوري آب به گرايش مهندسي عمران ـ آب برميگردد و بالاخره ساخت خود سد به گرايش عمران ـ عمران ارتباط پيدا ميکند.
دروس تخصصي گرايش عمران ـ آب:
تکنولوژي، تحليل سازه، بارگذاري، مهندسي پي، سازههاي بتني، سازههاي فولادي، روشهاي اجرايي ساختمان، مکانيک سيالات، هيدروليک، هيدرولوژي مهندسي، رسم فني و نقشهکشي ساختمان، نقشهبرداري و عميات اجرايي، مهندسي آب و فاضلاب و بناهاي آبي، شيمي عمومي، هواشناسي، مهندسي سيستم، ماشينهاي آبي و ايستگاههاي پمپاژ ، شيمي ميکروبيولوژي آب، فرآيند تصفيه، مقدمهاي بر بهداشت محيط. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است.)
تواناييهاي لازم :
متخصص عمران در محيط کار خود با اقشار مختلف جامعه از جمله کارگران، تکنسينها و مهندسين رشتههاي ديگر سروکار دارد و بايد با همه اين افراد ارتباط خوبي برقرار کند. همچنين بايد آمادگي کار در کارگاههاي داخل و خارج شهر را داشته باشد. عدهاي نيز جذب بـُعد نظري و آزمايشگاهي مهندسي ميشوند که اين عده نيز بايد آمادگي کارهاي محاسباتي، دفتري و آزمايشگاهي را داشته باشند. کارهايي که به رياضيات قوي و صبر و حوصله بسيار نياز دارد.
موقعيت شغلي در ايران :
اصولاً مهندس عمران شانس کاري زيادي دارد چون در طراحي و ساخت بسياري از کارهاي عمراني مانند راهها، پلها، سدها، سازههاي دريايي براي سکوهاي نفتي، آشيانههاي هواپيما و خانههاي مسکوني مقاوم در مقابل زلزله، مهندسين عمران حضوري فعال دارند. متخصصاني که يا در دفترهاي مشاوره به طراحي پروژههاي فوق ميپردازند يا مجري کارهاي عمراني مذکور بوده و به کيفيت اجراي آنها نظارت دارند. فارغالتحصيلان نقشهبرداري نيز علاوه بر موارد ياد شده در هدايت و کنترل اجراي خطوط انتقال آب، برق، گاز، احداث مترو، نصب وماشينآلات و تجهيزات فني دقيق و حساس، هدايت و تعيين وضعيت انواع وسايل نقليه نظامي و غيرنظامي هوائي، دريايي و زميني نقش مهم و مؤثري دارند. البته بايد توجه داشت که هر دانشجوي مهندسي عمران نميتواند فرصتهاي شغلي خوبي داشته باشد. بلکه بايد در دوران تحصيل به دنبال يادگرفتن باشد نه اين که تنها واحدهاي دانشگاهي را پاس کند و يا حتي به فکر يک معدل خوب دانشگاهي باشد. چون شرکتهاي عمراني خصوصي و دولتي به دنبال يک نيروي کارآمد هستند نه يک شاگرد اول دانشگاه!
ديباچه: "آيا اين بهترين روش است؟" اين سؤالي است که فکر يک مهندس صنايع را دائماً به خود مشغول ميکند تا به اين وسيله بهترين راه را براي توليد محصول و حل مسائل و مشکلات يک واحد صنعتي يا خدماتي پيدا کند. در واقع فارغالتحصيل اين رشته تلاش ميکند تا با يک نگرش سازمان يافته، مسائل و مشکلات کارخانه را تحليل کرده و به گونهاي عمل کند که با حداقل ورودي مواد، حداکثر خروجي را داشته باشد. زيرا امکان دارد که طراحان يک واحد صنعتي وقتي مشغول طراحي ميشوند به مسائل اقتصادي، افزايش بهرهوري و ساير مسائل توجه کافي نداشته باشند، اما يک مهندس صنايع هنگام برنامهريزي براي اداره کارخانهاي که داراي کارگران زياد و ماشين آلات بسيار است براي مثال به اين مسأله توجه ميکند که چگونه ميتوان بيکاري ماشينآلات را به حداقل رساند و از نيروي انساني نيز بهترين استفاده را کرد و در ضمن محصول کارخانه کمترين ضايعات را داشته و نگهداري و تعميرات ماشينآلات نيز به بهترين نحو انجام بگيرد. اين رشته در دوره کارشناسي داراي چهار گرايش توليد صنعتي ، تحليل سيستمها، تکنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي است. گرايش توليد صنعتي گرايش توليد صنعتي فن بهکارگيري مهارتهاي تکنيکي ـ اقتصادي و استفاده مؤثر و نظاميافته از نيروي انساني، زمان، ماشينآلات، ساختمان و مواد به منظور توليد کالا با کيفيت مطلوب ميباشد. در واقع هدف اين گرايش تربيت مديران توليد واحدهاي صنعتي است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي صنايع:
رياضي، معادلاتديفرانسيل، برنامهنويسي کامپيوتر، محاسبات عددي، فيزيک ، شيمي عمومي ، مباني مهندسي برق ، اقتصاد مهندسي، نقشهکشي صنعتي ، استاتيک، مقاومت مصالح، علم مواد، اقتصاد عمومي ، اصول حسابداري و هزينهيابي، ارزيابي کار و زمان، طرحريزي واحدهاي صنعتي، برنامهريزي و کنترل توليد، موجوديها ، کنترل پروژه، کنترل کيفيت آماري، تحقيق در عمليات ، روشهاي توليد ، تئوري احتمالات و کاربردهاي آن، آمار مهندسي، آزمايشگاه اندازهگيري دقيق، کارگاه ماشينابزار ، کارگاه عمومي جوش، کارگاه ريختهگري.
دروس تخصصي گرايش توليد صنعتي :
زبان تخصصي، پروژه طراحي ايجاد صنايع، مهندسي فاکتورهاي انساني، برنامهريزي توليد، برنامهريزي و کنترل توليد و موجوديها ، کاربرد کامپيوتر در مهندسي صنايع، برنامهريزي نگهداري و تعميرات، اصول مديريت و تئوري سازمان، پروژه، کارآموزي.
گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها
گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها تا حدودي جنبه نرمافزاري دارد و بيشتر به ارائه راهکار سيستماتيک ميپردازد. در واقع هدف اين گرايش تربيت کارشناساني است که بتوانند با بهرهگيري از روشهاي جديد و سيستماتيک و مدلهاي رياضي مسائل واحدهاي صنعتي بزرگ را تجزيه و تحليل نموده و بيشترين رهنمودها را براي استفاده از منابع موجود در عملکرد اجزاء تشکيل سيستم ارائه بدهند.
دروس تخصصي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها:
زبان تخصصي، برنامهريزي حمل و نقل، اصول شبيهسازي، تحليل سيستمها، کاربرد کامپيوتر در مهندسي صنايع، پروژه پاياني، اصول مديريت و تئوري سازمان، کارآموزي، سيستمهاي اطلاعاتي و کنترل مديريت .
گرايش تکنولوژي صنعتي:
گرايش تکنولوژي صنعتي نسبت به گرايشهاي توليد صنعتي و تحليل سيستمها فنيتر بوده و به مهندسي مکانيک نزديکتر ميباشد. هدف اين گرايش تربيت تکنولوژيستهاي کارخانه است.
دروس تخصصي گرايش تکنولوژي صنعتي:
ماشينهاي افزار ، قيد و بندها (جيک و فيکسچر)، طراحي قالب ، کنترل عددي، مونتاژ مکانيکي، عمليات حرارتي، زبان تخصصي، پروژه.
گرايش ايمني:
صنعتي گرايش ايمني صنعتي به مسائل مشکلساز در صنعت از لحاظ ايمني ميپردازد؛ يعني تلاش ميکند تا با اجراي دستورالعملها از خطرات احتمالي جلوگيري کند و در صورت بروز مشکل يا خطري، راهي براي رفع آن پيدا نمايد. از جمله اين مسائل ميتوان به کورهها يا آلودگي هوا اشاره نمود.
دروس تخصصي گرايش ايمني:
ايمني در برق، اعلام و اطفاء حريق، ديگها و ظروف تحت فشار، عوامل شيميايي محيط کار، عوامل فيزيکي محيط کار، حفاظت صنعتي (ايمني صنعتي)، مهندسي احتراق، گازرساني.
تواناييهاي لازم :
اين رشته ارتباط نزديکي با مديريت دارد و دانشجوي آن بايد تواناييهاي مديريتي داشته و قدرت تحليل و درک بالايي داشته باشد. دانشجويان رشته مهندسي صنايع بايد در دو درس رياضي و فيزيک قوي باشند. بخصوص در درس رياضيات جديد که آمار و احتمالات اين درس تا حدي به مهندسي صنايع مربوط ميشود. همچنين يک دانشجوي مهندسي صنايع بايد از خلاقيت و نوآوري برخوردار باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
اين رشته در چند سال اخير جايگاه خود را يافته است و اکثر مسؤولان و متخصصان نيز به اين موضوع واقف شدهاند که جامعه نياز بسياري به تخصص فارغالتحصيلان اين رشته دارد. چرا که رشته مهندسي صنايع افراد را براي مديريت پرورش ميدهد و بهترين و نزديکترين رشته به کارهاي مديريتي و برنامهريزي و اداره امور است و اگر قرار باشد براي مديريت بخش توليد يک واحد صنعتي بين مهندس مکانيک، برق و صنايع که داراي شرايط مساوي هستند، يک نفر را انتخاب کرد، مهندس صنايع اولويت اول را دارد. بنابراين اين رشته از نظر بازار کار مشکلي ندارد.
ديباچه: آيا تصور ميکنيد که مهندسي شيمي؛ يعني حفظ فرمولهاي ريز و درشت و کار در آزمايشگاههاي شيمي؟ آيا فکر ميکنيد که دانشجويان اين رشته بايد شيفته علم شيمي باشند؟ اصلاً هيچ فکر کردهايد که چرا فقط داوطلبان گروه رياضي و فني ميتوانند وارد اين رشته شوند؟ آيا ميدانيد که مهندسي شيمي زائيده ضرورت و نياز صنعت مکانيک، الکترونيک و عمران است؟ براي مثال به مرور زمان صنعت به مهندس مکانيکي احتياج پيدا کرد که از تحولات و فرآيندهاي شيميايي اطلاع داشته باشد و بتواند دستگاههايي را طراحي کند که در آنها فرآيندهاي شيميايي اتفاق ميافتد.در نتيجه شروع به تربيت مهندسين مکانيکي کرد که بيش از معمول تحصيل کردگان اين رشته از علم شيمي مطلع باشند. و اين دسته از متخصصان، همان مهندسين شيمي هستند.اين رشته با 9 گرايش صنايع غذايي، صنايع شيميايي معدني، صنايع گاز، صنايع پتروشيمي، صنايع پليمر، صنايع پالايش، طراحي فرآيندهاي صنايع نفت، بهرهبرداري از منابع نفت و شيميايي سلولزي؛ يکي از رشتههاي گسترده دانشگاهي است. البته در دوره کارشناسي هر يک از گرايشهاي فوق، تنها 12 يا 13 واحد تخصصي دارند و بيشتر واحدهايشان مشترک است. گرايش صنايع شيميايي معدني اکتشاف و استخراج مواد معدني به رشته معدن باز ميگردد، اما فرآوردههاي مواد معدني در حيطه مهندسي شيمي گرايش شيميايي معدني قرار دارد. هر کارخانه توليد مواد غيرآلي مثل سيمان، گچ، شيشه نسوز و ديرگداز داراي يک فرآيند است؛ يعني از زماني که مواد اوليه وارد کارخانه ميشود تا زماني که محصول خارج ميگردد، فرآيندي روي آن انجام ميگيرد که طراحي اين فرآيند برعهده مهندس شيمي صنايع شيميايي معدني است. همچنين توليد هر ماده معدني مثل کودهاي شيميايي معدني، حشرهکشها، نمکها، رنگهاي معدني و حتي لعاب روي کاشيها در حيطه کار مهندس شيمي اين گرايش قرار دارد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي شيمي :
رياضيات عمومي، شيمي عمومي، فيزيک، معادلات ديفرانسيل، ترموديناميک، موازنه انرژي و مواد، رياضيات مهندسي، نقشهکشي صنعتي، برنامهنويسي و شناخت کامپيوتر، شيمي آلي، استاتيک و مقاومت مصالح، مکانيک سيالات، انتقال حرارت، شيمي تجزيه، شيمي فيزيک، انتقال جرم، عمليات واحد ، کنترل فرآيندها، طرح و اقتصاد مهندسي، کاربرد رياضيات در مهندسي شيمي، کارگاه، پروژه يا طراحي پروژه. (بسياري از دروس اين رشته همراه با آزمايشگاه است.)
دروس تخصصي گرايش صنايع شيميايي معدني :
مهندسي احتراق، صنايع شيميايي معدني، عمليات واحد صنعتي مکانيکي.
گرايش صنايع پتروشيمي :
وظيفه مهندسي پتروشيمي، طراحي دستگاهها و فرآيند توليد مواد مختلف از جمله کودهاي شيميايي، شويندهها، فرآوردههاي پليمري (مواد اوليه پلاستيکها، لاستيکها و الياف مصنوعي) و مواد شيميايي (اسيدها، حلالها) از نفت و برشهاي نفتي است. دروس تخصصي دانشجويان اين رشته بيشتر در مورد کاتاليزورهاي صنعتي است که در رآکتورها به کار ميرود.
دروس تخصصي گرايش صنايع پتروشيمي :
فرآيندهاي پتروشيمي، مقدمات و پالايش، مباني و تکنولوژي پليمر
گرايش صنايع گاز :
عمق چاهي که براي استخراج گاز زده ميشود، قطر لولهاي که گاز را از چاه به پالايشگاه يا از پالايشگاه به شبکههاي شهري منتقل ميکند، نحوه انتقال گاز از چاه به پالايشگاه، نحوه گرفتن گازCO2 از اين ماده (براي جلوگيري از خورده شدن لولهها)، نحوه شيرين کردن گاز ترش ( گاز اوليهاي که از چاه استخراج ميشود و قابل مصارف شهري و ... نيست) همه در حيطه فعاليت يک مهندس شيمي گرايش گاز قرار دارد.
دروس تخصصي گرايش صنايع گاز :
انتقال و توزيع گاز، فرآيند گاز، مهندسي احتراق
گرايش صنايع پليمر:
اين گرايش تا سال 1362 يکي از گرايشهاي مهندسي شيمي بود، اما در حال حاضر به عنوان يک رشته مستقل با دو گرايش صنايع پليمري و تکنولوژي و علوم رنگ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالي ارائه ميشود. البته هنوز در تعداد محدودي از دانشگاههاي کشور، مهندسي پليمر يکي از گرايشهاي مهندسي شيمي است و دانشجويان اين گرايش نهايتاً در يکي از زمينههاي پليمر مثل فرايند شکلدهي پليمر يا طراحي واحدهاي صنعتي توليد پليمر تبحر پيدا ميکنند.
گرايش شيميايي سلولزي :
يک مهندس شيمي گرايش شيميايي سلولزي در زمينه تبديل چوب به کاغذ تخصص دارد. به همين دليل نيز محل تحصيل دانشجويان اين رشته در دانشکده فني پرديس 3 واقع در استان گيلان ـ رضوانشهر (چوکا) ميباشد. قسمت عمده چوب از سلولز تشکيل شده است. همچنين ضايعات کشاورزي مثل پوست برنج، سبوس برنج و ضايعات برگ درختان داراي مقادير قابل توجهي سلولز است که اين ضايعات در بسياري از نقاط به عنوان يک عنصر مزاحم سوزانده شده و باعث آلودگي محيط زيست ميشود. اما امروزه در کشورهاي ديگر از همين ضايعات براي توليد يک نوع سوخت به نام "اتانول" که در ترکيب با بنزين، سوخت بسيار خوبي است؛ استفاده ميشود. و در اين فرآيند مهندسين شيميايي سلولزي نقش بسيار مهمي را برعهده دارند.
گرايش صنايع غذايي :
يکي از کاربردهاي مهندسي شيمي در توليد مواد غذايي و بخشهاي صنايع غذايي مانند ميکروبيولوژي غذا، شيمي غذا و کنترل کيفي صنايع غذايي است. براي مثال در سوپرمارکتها و فروشگاهها، مواد غذايي بيشتر به حالت کنسرو وجود دارد که تهيه اين کنسروها با حفظ اصول ايمني و بهداشتي نياز به يکسري محاسبات دارد که اين محاسبات توسط يک مهندس شيمي صنايع غذايي انجام ميگيرد. همچنين طراحي دستگاههايي که فرآيند خشک کردن را انجام ميدهند مثل غذاهاي بچه که به صورت پودر تهيه ميشود و طراحي دستگاههاي استريليزه، پاستوريزه و منجمدکننده برعهده متخصصين همين رشته است.
دروس تخصصي گرايش صنايع غذايي :
ميکروبيولوژي عمومي، شيمي مواد غذايي، ميکروبيولوژي مواد غذايي، صنايع غذايي، بيوشيمي مواد غذايي، تغذيه وبهداشت
گرايش پالايش :
گرايش پالايش به طراحي پالايشگاهها باز ميگردد. يعني دانشجوي اين گرايش، شيوه طراحي دستگاههايي مثل برجهاي تقطير، دستگاههاي جداکننده مايعات از مايعات و گازها از مايعات را ميآموزد؛ دستگاههايي که مشتقات ئيدروکربني مثل بنزين و گازوئيل و مواد سنگينتر مثل قير و شويندهها را از نفت خام جدا ساخته و به دست ميآورد.
دروس تخصصي گرايش پالايش :
مهندسي احتراق، مهندسي پالايش، فرآيندهاي پالايش
گرايش بهرهبرداري از منابع نفت :
مهندس بهرهبرداري از منابع نفت مهندسي است که راهها و روشهاي بهرهبرداري بهينه از مخازن نفت را ارائه ميدهد. در واقع يک مهندس بهرهبرداري از نفت با توجه به نوع مخزن نفت تعيين ميکند که به ياري کدام يک از روشهاي موجود؛ تزريق گاز، تزريق آب، تزريق مواد پليمري يا ازدياد حرارت ميتوان نفت را راحتتر و مقرون به صرفهتر بهرهبرداري کرد. امروزه اکثر مخازن نفت کشور ما دچار افت فشار شدهاند. به همين دليل نفت به صورت طبيعي به سطح زمين نميرسد و در نتيجه حضور مهندسين بهرهبرداري از منابع نفت، يک ضرورت اجتنابناپذير است.
دروس تخصصي گرايش بهرهبرداري از منابع نفت :
مهندسي مخازن هيدروکربوري، ازدياد برداشت، حفاري و توليد، شبيهسازي مخازن نفتي، خواص ترموديناميکي سيالات نفتي.
گرايش طراحي فرآيندهاي صنايع نفت:
فرآيند يعني عملکرد يا روش و طريقي که بتوان به ياري آن مادهاي را از حالتي به حالت ديگر تغيير شکل داد و منظور از مهندس طراحي فرآيندهاي صنايع نفت يعني فردي که روش اين تغيير و تحول را طراحي کند. چون براي تبديل يک ماده از حالت اوليه به حالتي خاص لازم است که دستگاههايي طراحي شده و محاسباتي انجام بگيرد تا بتوان به نتيجه مطلوب دست يافت. طراحي صنايعي که بطور مستقيم يا غير مستقيم وابسته به نفت خام يا فرآوردههاي پالايشگاه يا صنايع پتروشيمي است به مهندس شيمي گرايش طراحي فرآيندها مربوط ميشود. يک مهندس شيمي گرايش طراحي فرآيندهاي صنايع نفت، واکنشهاي خاصي را از شيميستها ميگيرد و با توجه به شرايط محيطي، اقتصادي و ... بهترين روش توليد مواد شيميايي و خالصسازي آنها را پيدا کرده و پياده ميکند.
دروس تخصصي گرايش طراحي فرآيندهاي نفت :
فرآيندهاي پالايش نفت و گاز، طراحي برج و مبدل، تعيين مشخصات دستگاهها، سيستمهاي اندازهگيري.
تواناييهاي لازم :
رشته مهندسي شيمي برخلاف تصور عامه مردم بيش از آن که در ارتباط با علم شيمي باشد همچون رشتههاي مهندسي ديگر در ارتباط با علم رياضي است. به همين دليل يک دانشجوي مهندسي شيمي در درجه اول بايد در درس رياضي قوي باشد و دو درس فيزيک و شيمي در مراحل بعدي قرار دارد. شايد جالب باشد که بدانيد، دانشجويان مهندسي شيمي نسبت به دانشجويان رشتههاي مهندسي ديگر، تنها 9 واحد بيشتر شيمي ميخوانند. در مقابل، رياضي در اين رشته بسيار اهميت دارد چون يک مهندس شيمي براي طراحي رآکتور، برج و مبدل نياز به دانش رياضي دارد.همچنين دانشجوي اين رشته بايد دقت نظر زيادي داشته باشد زيرا در مهندسي شيمي علاوه بر آزمايشهايي در مقياس بزرگ، آزمايشهايي در مقياس کوچک نيز وجود دارد. براي مثال در شيمي تجزيه، بعضي از آزمايشها در حد ميليونيم "P.P.M" است بدون شک در چنين آزمايشي اگر يک صدم گرم نيز اشتباه بشود، خطا افزايش پيدا کرده و آزمايش به هم ميريزد.
موقعيت شغلي در ايران :
هرکارخانه توليدي اعم از کوچک يا بزرگ نياز به يک مهندس شيمي دارد. چون تقريباً تمام فرايندهاي نوين از مواد شيميايي استفاده ميکنند. کشور ما نيز به عنوان يک کشور نفتخيز براي استخراج، پالايش، انتقال نفت و همچنين براي تبديل نفت به فرآوردههاي شيميايي که داراي ارزش افزوده بسيار زيادي هستند، نياز به مهندسين شيمي دارد. فعاليت در دو بخش مهم صنعت يعني طراحي رآکتورها و طراحي دستگاههايي که به جداسازي مواد ميپردازند نيز تنها منحصر به مهندسين شيمي ميشود. علاوه بر صنايع نفت و گاز و پتروشيمي، همه کارخانهها از جمله کارخانههاي سيمان، سراميک، صنايع غذايي و حتي نيروگاهها به مهندس شيمي نياز دارند. فارغالتحصيل مهندسي شيمي گرايش صنايع غذايي نيز بطور اختصاصي ميتواند در کارخانههاي توليد مواد غذايي يا داروسازي فعاليت کند.
ديباچه: 480سال قبل از ميلاد وقتي ارتش خشايارشاه با هزاران تيرانداز و کماندار بسيار ماهر به يونان حمله کرد، هيچکس فکر نميکرد ارتش ايران که در جنگ ترموپيل بر يونانيها پيروز شده و مصريان و قوم آشور را شکست داده بود، در سالامين با شکست مواجه شود. دليل اين امر در آن زمان آن بود که ارتش ايران با همه عظمت و قدرتش و در اختيار داشتن سربازان ماهر، از انضباط کافي برخوردار نبود و به خوبي ارتش کوچک يونان ساماندهي نشده بود.در واقع حتي 2500 سال پيش نيز سازماندهي و برنامهريزي حرف اول را در جنگ ميزد. اين مسأله امروزه که جنگ پيچيدهتر و ابزارآلات جنگي پيشرفتهتر شده است، اهميت بيشتري دارد و بدون شک ارتش هيچ کشوري نميتواند بدون ساماندهي و برنامهريزي لازم، امنيت مرزهاي کشور را تضمين کند؛ کاري که نيازبه اطلاعاتي جامع و دانش گسترده در زمينههاي مختلف دارد. رشته مهندسي سيستم که در دانشگاه افسري امام علي(ع) وابسته به نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران ارائه ميشود براي تأمين نيروي انساني مورد نياز در همين زمينه ميباشد. متخصصاناين رشته مسائلي از قبيل برنامهريزي، سازماندهي، کنترل و هماهنگي فعاليتها را در راستاي استفاده بهينه و مؤثر از منابع انساني، تجهيزات و تکنولوژي فرا ميگيرند و در نهايت به عنوان فرمانده رستههاي مختلف به کار گمارده ميشوند؛ يعني فرمانده يا رئيس بخش کامپيوتر، بخش الکترونيک، بخش موشکي، بخش وسايل و تجهيزات پيشرفته پرنده ميشوند. چرا که امروزه نحوه مبارزه با قديم تفاوت کرده است و مخابرات، الکترونيک، ليزر، ماهواره و کنترل سيستمها حرف اول را در مبارزه ميزنند و طبيعي است که رهبران و فرماندهان ارتش ما نيز بايد به تکنولوژي روز مجهز شوند. رشته مهندسي سيستم در راستاي همين هدف طراحي شده است؛ يعني فارغالتحصيلان اين رشته در نهايت در رستههاي رزمي شامل رسته پياده، رسته توپخانه و موشکها، رسته زرهي و رسته مهندسي رزمي فرمانده ميشوند.
تواناييهاي لازم :
دانشجوي رشته مهندسي سيستم بايد در دروس رياضي و فيزيک قوي باشد تا بتواند فرماندهي رستههاي مختلف نظامي را بر عهده گرفته و به خوبي انجام وظيفه کند. براي مثال فرمانده توپخانه بايد از دانش رياضي خوبي بهرهمند باشد تا بتواند محاسبات پيچيده رياضي و معادلات بالستيکي را انجام دهد. گفتني است که دانشجويان رشته مهندسي سيستم تنها از ميان داوطلبان مرد مسلمان (شيعه يا سني) گروه آموزشي علوم رياضي و فني و علوم تجربي انتخاب ميشوند. اين افراد بايد رشته مهندسي سيستم را در يکي از اولويتهاي 1 تا 30 فرم انتخاب رشته تحصيلي خود انتخاب کنند. در غير اينصورت کد رشته مذکور که بعد از اولويت سيام انتخاب شده باشد، حذف خواهد شد. همچنين اين افراد علاوه بر موفقيت در آزمون سراسري بايد در معاينات پزشکي اين دانشگاه پذيرفته شوند؛ يعني قد آنها بايد حداقل 170 سانتيمتر و ديد آنها 8 از 10 باشد و ناراحتي قلبي، مغزي، ضايعه عضوي، کور رنگي و در کل آزردگيهاي جسمي و روحي نداشته باشند. و در نهايت بايد در مصاحبه عقيدتي و حفاظتي اين دانشگاه که به صورت کتبي و حضوري برگزار ميشود و در آن از اطلاعات عمومي اسلامي، مسائل سياسي و اجتماعي، ميزان پايبندي به اسلام و علاقهمندي به شغل نظاميگري سؤال ميشود، پذيرفته شوند.
موقعيت شغلي در ايران :
يکي از مهمترين دغدغههاي هر جواني، پيدا کردن موقعيت شغلي مناسب است اين مسأله حتي براي قشر تحصيل کرده جامعه نيز مطرح ميباشد از همين رو ورود به رشتهاي که آينده شغلي آن تضمين شده باشد، از اهميت بسياري برخوردار است. رشته مهندسي سيستم يکي از همين رشتهها است. زيرا دانشجويان آن با درجه ستوان دومي فارغالتحصيل ميشوند و به استخدام ارتش جمهوري اسلامي ايران درميآيند و با گذراندن دورههاي حين خدمت به ترتيب سلسله مراتب فرماندهي را طي ميکنند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
رياضي عمومي ، رياضي مهندسي، معادلات ديفرانسيل، فيزيک ، مباني رايانه و آشنايي با سيستم عامل ، شيمي عمومي، روانشناسي عمومي، مباني جامعهشناسي، اقتصاد عمومي.
دروس اصلي :
مباني مهندسي برق، استاتيک و مقاومت مصالح ، تحقيق در عمليات ، مهمات و شيمي مواد منفجره، مهندسي ماشين، آمار و احتمالات، اصول حسابداري و هزينهيابي، رايانه و برنامهنويسي، حقوق اساسي ، مديريت منابع انساني، اصول مديريت و سازمان، رفتار سازماني، روش تحقيق، تئوري و آناليز تصميمگيري.
دروس تخصصي :
مهندسي سلاح و بالستيک، سيستمهاي صف و ستاد، تجزيه و تحليل سيستمها، استحکامات و مهندسي رزمي، اصول نگهداري و تعميرات ، طرح سيستمهاي اطلاعاتي و کنترل مديريت ، نقشه خواني ، نقشهبرداري، اصول و قواعد اساسي رزم، جغرافياي نظامي ايران و کشورهاي همجوار، زبان تخصصي ، پروژه، کارآموزي.
ديباچه: در سال 1400 هجري شمسي، جمعيت کشور ما به 120 ميليون نفر خواهد رسيد که 80 درصد اين 120 ميليون نفر در شهرها ساکن ميشوند. يعني کمتر از 20 سال ديگر کشور ايران حدود 96 ميليون شهرنشين خواهد داشت. حال سؤال اينجاست که آيا براي اسکان و فراهم نمودن امکانات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين 96 ميليون نفر برنامهريزي کردهايم؟ در حال حاضر چطور؟ آيا شهرهاي ما از حداقل استانداردهاي جهان برخوردارند؟ به راستي چه افرادي ميتوانند طرحي جامع براي شهرها و شهرکها ارائه دهند و در آرامش روحي و جسمي شهرنشينان نقش مؤثري داشته باشند؟ بدون شک چنين کاري از عهده متخصصان يک رشته برنميآيد، بلکه براي ساماندهي يک شهر نياز به همکاري و همفکري اقتصاددانان، جامعهشناسان، معماران، مهندسين عمران، جغرافيدانان و کارشناسان رشتههاي متعدد ديگر است.در اين ميان متخصص شهرسازي به عنوان سياستگذار و مدير متخصص ، نقش بسيار مهمي را بر عهده دارد. متخصص شهرسازي فردي است که ميتواند در زمنيه طراحي شهري يا برنامهريزي شهري فعاليت کرده و عامل توسعه شهري شود. دانش شهرسازي به بررسي کليه تحولات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فيزيکي يک شهر ميپردازد و تلاش ميکند که روابط موجود در يک شهر را در قالب يک نظام هماهنگ، مديريت و سازماندهي کند و متخصص شهرسازي نيز کسي است که با مطالعه و بررسي روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاکم در شهر، برنامهاي بسامان و مطبوع براي يک شهر ارائه ميدهد. برنامهاي که تصويرگر سيماي شهر در آينده است.
در اين رشته حداقل 6 محور اصلي وجود دارد که در برنامهريزي و طراحي شهر سرنوشت ساز است. اين 6 محور عبارتند از:0
ـ برنامهريزي شهري که عمدتاً بر روي کاربري اراضي متمرکز است؛ يعني بررسي ميکند که ما چگونه فضا و پهنه شهر را به فعاليتهاي مختلف اعم از صنعتي، تجاري و مسکوني اختصاص دهيم. ـ برنامهريزي حمل و نقل ـ برنامهريزي اقتصادي و اجتماعي؛ چون در شهر تنها موضوع مورد بررسي فيزيک شهر نيست بلکه مسأله مهم، جامعه شهري و انسانهايي هستند که در اين محيط زندگي ميکنند. به عبارت ديگر براي اقشار مختلف که امکانات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي دارند يا براي اقوام مختلفي که در مکانهاي مختلف يک شهر زندگي ميکنند، بايد برنامهريزي شود. ـ برنامهريزي شبکههاي زيرساختي مثل آب، برق و تلفن ـ برنامهريزي محيط زيست که به بررسي خطرات محيط زيست مثل سيل و زلزله ميپردازد و براي مقابله با اين سوانح برنامهريزي ميکند و تأثيرات سوئي را که انسان بر محيط زيست ميگذارد مطالعه ميکند. ـ طراحي شهري که به طراحي سهبعدي شهر پرداخته و محور توجه آن مناسبات انسان با محيط فيزيکي خود است. در واقع در طراحي شهري انسان با تمام خصوصيات جسمي، روحي و معنويش مطرح است و هدف آن نيز ارتقاي کيفيت شهر ميباشد.
تواناييهاي لازم :
دانشجوي اين رشته بايد با طراحي و مفاهيم هنري مثل روانشناسي رنگها آشنا باشد و در عين حال به مفاهيم تکنيکي و اصول فني کار مثل نقشهبرداري، رسم فني، پرسپکتيو، هندسه فضايي، مدلسازي، رياضي و مسائل انساني و اجتماعي مثل مباني جامعهشناسي علاقهمندباشد. و بداند که در طي تحصيل بايد کارهاي تحقيقاتي و عملي بسياري انجام دهد. در ضمن رشته شهرسازي نياز به مطالعه زياد، کارهاي فيزيکي گسترده و برداشتهاي ميداني بسياري دارد به همين دليل دانشجو بايد وقت زيادي را به آن اختصاص دهد. همچنين بايد قدرت تحليل بالايي داشته و در طراحي زبردست باشد.
موقعيت شغلي در ايران :
کشور ما براي توسعه شهري و منطقهاي نياز به 50 هزار برنامهريز شهري و منطقهاي دارد؛ يعني اگر ما بخواهيم به قافله توسعه جهاني نزديک شويم بايد بحث برنامهريزي را باور داشته و در اين زمينه سرمايهگذاري نماييم تا بتوانيم مثل کشور کره با استفاده از منابع برنامهريزي، عقبماندگي خود را جبران کنيم. اما متأسفانه در حال حاضر تواناييهاي متخصصان اين رشته در فرهنگ عمومي جامعه شناخته شده نيست و مسؤولان بين معماري و شهرسازي تمايزي قائل نميشوند. در حالي که دانش معماران در حد بنا است و آنها در مقياس کلان مداخله نميکنند؛ يعني يک شهر يا يک منطقه را با تمامي ويژگيها و خصوصيات اجتماعي، انساني، اقتصادي، فرهنگي و فيزيکي آن مطالعه نميکنند و به همين دليل نميتوانند در برنامهريزي يا طراحي شهري موفق باشند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه:
درآمدي بر شهرشناسي، مباني جامعهشناسي، درک و بيان محيط شهري، مباني جغرافيا، مباني اقتصاد، بومشناسي طبيعي و انساني، کاربرد رياضيات در شهرسازي، کارگاه بيان تصويري، کاربرد هندسه در شهرسازي ، زبان تخصصي .
دروس اصلي :
کاربرد نقشهبرداري، کاربرد رايانه در شهرسازي، تاريخ و فرهنگ شهرنشيني جهان، تاريخ و فرهنگ شهرنشيني ايران، آشنايي با مباني معماري وساختمان، مباني مهندسي شبکه حمل و نقل، کارگاه مهندسي شبکه حمل و نقل، مباني مهندسي تأسيسات شهري، کارگاه مهندسي تأسيسات شهري، طراحي و کاربرد نظام اطلاعات ، آمار و روشهاي کمي در شهرسازي ، آشنايي با مصالح و ساخت ، جغرافياي شهري ، جامعهشناسي شهري ، اقتصاد شهري ، کارگاه مطالعات شهري، حقوق و قوانين شهري.
دروس تخصصي:
مباني و روشهاي برنامهريزي شهري ، مباني و روشهاي طراحي شهري ، کارگاه برنامهريزي شهري (کاربري زمين)، کارگاه طراحي شهري، مباني و روشهاي برنامهريزي مسکن ، کارگاه برنامهريزي مسکن، مديريت و سازمان اجرايي شهري ، کارگاه طرحهاي اجرايي ، شناخت فضاهاي شهري ايران ، روش تحقيق در شهرسازي ، کارگاه آماده سازي زمين، کارگاه برداشت کاربري ، طرح نهايي.
ديباچه: سال 1807 وقتي نخستين کشتي بخار آمريکا بدون بادبان و پارو در جهت مخالف باد و جريان آب از رودخانه "هودسون" بالا رفت. کليه ملوانان و دريانوردان که براي تماشاي اين چيز عجيب به ساحل رودخانه آمده بودند، دانستند که آنچه در برابر ديدگانشان در حال حرکت است، بزودي جهان آنها را دگرگون خواهد کرد. آنها دانستند که ديگر ساخت و تعمير يک کشتي، يک فن نيست بلکه يک علم است و هدايت و حفظ چنين کشتياي نيازمند اطلاعات علمي دقيق و بسياري ميباشد و اکنون که نزديک به دو قرن از آن زمان ميگذرد ما با ناوهايي روبرو هستيم که گاه نزديک به 340 متر طول و 80 متر عرض دارند. شهرهاي شناوري که بدون شک ساخت، هدايت و مديريت آنها دانش بسياري را ميطلبد. دانشي که نميتوان به تجربه و با گذر ايام فرا گرفت بلکه نياز به تحصيلات کلاسيک و دانشگاهي دارد. نيازي که منجر به تولد رشته مهندسي دريا شده است.رشته مهندسي دريا در کشور ما نيز با اين که نو پا است داراي اهميت و جايگاه ويژهاي است چرا که کشور ما در حدود 2600 متر مرز آبي دارد که 2000 کيلومتر آن در جنوب کشور و به آبهاي آزاد دنيا متصل است. اهميت اين مرز آبي زماني مشخص ميشود که بدانيم از بين راههاي حمل و نقل زميني، هوايي و دريايي، حمل و نقل دريايي مقرون به صرفهتر است و به همين دليل 90% صادرات غيرنفتي و تقريباً تمامي صادرات نفتي کشور به وسيله کشتيها صورت ميگيرد. همچنين توسعه ناوگان دريايي علاوه بر حمل و نقل کالاهاي مورد نياز کشور، عامل حضور کشور ما در بازار حمل و نقل بينالمللي و کسب درآمدهاي ارزي بيشتري ميگردد. اين رشته داراي سه گرايش مهندسي کشتي، کشتيسازي و دريانوردي است.
گرايش مهندسي کشتي:
مهندسين کشتي به عنوان مدير فني کشتي؛ مسؤول تعمير، نگهداري و راهاندازي موتور کشتي هستند و به همين دليل دانشجويان اين رشته پس از آموزشهاي تئوري يک دوره کارآموزي را بر روي کشتيهاي اقيانوسپيما در خارج از کشور ميگذرانند.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي دريا:
رياضي، معادلات ديفرانسيل، محاسبات عددي، فيزيک مکانيک، فيزيک، شيمي و خواص مواد، مباني مهندسي برق، رسمي فني، استاتيک، ديناميک، مقاومت مصالح، ترموديناميک، مکانيک سيالات، طراحي اجزاء و ماشين، انتقال حرارت، کنترل اتوماتيک.
دروس تخصصي گرايش مهندسي کشتي:
شناخت کشتي، الکترونيک ارتباطات، آرشيتکت کشتي، کمکهاي اوليه، دريانوردي و ملواني، ماشين دريايي، صافيهاي فرعي، سيستمهاي انتقال قدرت.
گرايش مهندسي کشتيسازي:
کشتيسازي يک رشته بينرشتهاي است زيرا در ساخت يک کشتي، تخصصهاي متعددي مانند مکانيک، عمران، برق، متالورژي و ... مورد نياز است. در اين ميان مهندس کشتيساز، مسؤوليت طراحي، محاسبات مربوط به بدنه کشتي، ساخت و نظارت بر ساخت کشتي و تعميرات آن را برعهده دارد. در واقع هدف مهندسي کشتيسازي، طراحي کشتيها به نحوي است که توانايي حمل مقدار معيني بار و مقاومت و حرکت در درياي متلاطم را داشته باشد و با سرعت معيني حرکت کند. گفتني است که با به ميدان آمدن کشتيهاي تندرو با بدنههاي جديد و روشهاي جذب انرژي حاصل از جزر و مد امواج آب، افقهاي جديدي را در اين زمينه گشوده است.
دروس تخصصي مهندسي کشتيسازي:
تکنولوژي کشتي، تحليل سازهها، آرشيتکت کشتي (استاتيک)، آرشيتکت کشتي (مکانيک)، ماشينهاي محرکه، مهندسي دريا، فيزيک موج، علم مواد و شناخت فلزات، رياضيات مهندسي. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه يا کارگاه است.)
گرايش دريانوردي:
هدايت و رهبري کشتي و مديريت نيروي انساني شاغل بر کشتي وظيفه يک مهندس دريانوردي است. به همين دليل استادان رشته مهندسي دريا معتقدند که اين رشته را نبايد يکي از گرايشهاي مهندسي دريا به شمار آورد چرا که يک مهندس دريا به عنوان کاپيتان کشتي مسؤوليت راهبري و مديريت کشتي را برعهده دارد و حرفهاش يک کار فني يا مهندسي نيست. دانشجويان دريانوردي با اين که تاحدودي مسايل فني را ميخوانند ولي مقدار قابل توجهي از درسهايشان ارتباطي با مسايل فني ندارد. براي مثال مطالعه آب و هوا، جغرافيا و چگونگي يافتن مسيرها از جمله درسهاي اين گرايش است که ارتباطي با دروس رشتههاي مهندسي ندارد.
تواناييهاي لازم :
يک مهندس کشتي يا دريانوردي به دليل سفرهاي دريايي گاه ماهها در کنار خانوادهاش نيست. همچنين يک مهندس کشتيسازي نيز بايد خود را براي محيطهاي ساحلي تطبيق بدهد. به همين دليل قبل از پذيرش نهايي در رشتههاي فوق از دانشجويان اين گرايش آزمايشات پزشکي کامل به عمل ميآيد که در اين ميان سلامت دانشجويان دريانوردي بطور دقيق سنجيده ميشود چون اين دسته از دانشجويان نبايد ناتوانيهايي نظير کوررنگي داشته باشند. از نظر علمي نيز دانشجويان مهندسي دريا در هر سه گرايش بايد در دروس رياضي و فيزيک قوي بوده و به زبان انگليسي مسلط باشند. گفتني است داوطلبان دختر از ميان گرايشهاي مهندسي دريا تنها ميتوانند گرايش مهندس کشتيسازي را انتخاب نمايند.
موقعيت شغلي در ايران :
دانشجويان مهندسي کشتي بنا بر سفارش ارگانهاي خاصي همچون "شرکت کشتيراني جمهوري اسلامي ايران" پذيرفته ميشوند و از همان ابتدا بورسيه نهادهاي دريايي ميباشند و در نتيجه آينده شغلي آنها تضمين است. در مورد موقعيت شغلي فارغالتحصيلان مهندسي کشتيسازي نيز بايد گفت تنها اگر کارخانه کشتيسازي "صدرا" در بوشهر با تمام ظرفيت خود راهاندازي شود، نياز به 300 الي 400 فارغالتحصيل مهندسي کشتيسازي دارد. کارخانه "نکا" در شمال و "اروندان" در خليجفارس نيز از ديگر کارخانههاي مهم کشتيسازي ايران هستند. علاوه بر کارخانههاي فوق مهندس کشتيساز ميتواند در سازمان بنادر و کشتيراني، وظيفه ساخت سکوهاي شناور را برعهده گرفته يا به عنوان مهندس ناظر بر حـُسن اجراي طرحهاي اجرايي نظارت کند و بالاخره در صنايع دريايي به کارهاي تحقيقاتي بپردازد. فارغالتحصيلان گرايش دريانوردي نيز بورسيه ارگانهاي دريايي کشور هستند و پس از آنکه بر روي آبهاي خارج از کشور دوره کارآموزي خود را گذراندند، در ناوگان ارگان بورسدهنده مثل "کشتيراني جمهوري اسلامي ايران" و "شرکت ملي نفتکش" مشغول به کار ميشوند.
ديباچه: امروزه کاربرد رباتيک و اتوماسيون درکارخانهها به عنوان يکي از محورهاي اساسي توسعه صنعتي است. رباتها به ويژه در محيطهاي خطرناک نظير فضا، عمق زمين، ته دريا، محيطهاي شيميايي و داراي راديواکتيو، نقش مؤثري در پيشبرد علم وتکنولوژي دارند. از همينرو رشته مهندسي رباتيک با بهرهگيري از امکانات و تواناييهاي مجموعههاي برق و مکانيک دانشگاهها تأسيس شده است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس اصلي:
زبان تخصصي، الکترومغناطيس، رياضي مهندسي، کارگاه برق، کارگاه جوشکاري و ورقکاري، کارگاه ماشينابزار و ابزارسازي، نقشهکشي صنعتي، استاتيک، مقاومت مصالح، طراحي اجزاء، ديناميک، ديناميک ماشين، مکانيک سيالات، مدارهاي الکتريکي، ماشينهاي الکتريکي مستقيم و متناوب، مدارها منطقي، تجزيه و تحليل سيستمها، سيستمهاي کنترل خطي، پروژه کارشناسي، کارآموزي، رياضي، معادلات ديفرانسيل، برنامهسازي کامپيوتر، محاسبات عددي، فيزيک.
دروس تخصصي:
طراحي مکانيزمها، الکترونيک قدرت و محرکهها، رباتيک، اصول ميکروکامپيوترها، ارتعاشات مکانيکي، آزمايشگاه ربات، سنسورهاي ربات، کنترل ربات، سيستمهاي محرکه، مدارهاي وابسته، کنترل فازي، شبکههاي عصبي، طراحي ماشين به کمک کامپيوتر، اندازهگيري الکتريکي، ياتاقان و روغنکاري، آزمايشگاه ارتعاشات و ديناميک ماشين، علم مواد، کنترل مدرن. (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است)
ديباچه: هرکجا هستيد بايد بدانيد که يکي از فرآوردههاي صنعت پليمر در اطراف شما است. چرا که اين صنعت در ساخت رنگ درها و ديوارهاي خانهها و پوشاک، پوشش کابلها و سيمها و هرآنچه که از لاستيک يا پلاستيک ساخته شده است، نقش کليدي دارد. پليمرها به دو دسته طبيعي و مصنوعي تقسيم ميشوند. پليمرهاي طبيعي موادي مانند ترکيبهاي سلولزي، چوب، کاغذ و پشم هستند و از مواد نفتي نيز ميتوان مواد پليمري مصنوعي را ساخت. مهندسي پليمر داراي دو گرايش اصلي صنايع پليمر و تکنولوژي و علوم رنگ است.
گرايش صنايع پليمر :
هدف رشته مهندسي صنايع پليمر توليد کليه محصولات پليمري از قبيل لاستيک، پلاستيک، الاستومر، رزين و ساير مواد مورد نياز صنعت است. پليمرها کاربرد پزشکي نيز دارند. مثلاً دندان مصنوعي و لنزهاي چشمي همه از مواد پليمري ساخته ميشوند. در کل ميتوان گفت که مهندسي صنايع پليمر شناخت، طراحي، فرمولاسيون، آناليز و بررسي خواص فيزيکي و مکانيکي سه ماده عمده لاستيک، پلاستيک و کامپوزيت است.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي پليمر:
رياضيات عمومي، فيزيک عمومي، شيمي عمومي، برنامهنويسي کامپيوتر، کارگاه عمومي، شيمي آلي، مباني مهندسي برق، موازنه انرژي و مواد، ترموديناميک مهندسي، شيمي پليمريزاسيون، انتقال حرارت، مکانيک سيالات، انتقال جرم، عمليات واحد، کنترل فرآيندها، اقتصاد و طرح مهندسي، نقشهکشي صنعتي، استاتيک و مقاومت مصالح، ترموديناميک مهندسي، مکانيک سيالات، انتقال حرارت، موازنه انرژي و مواد، عمليات واحد، سينتيک و طرح راکتور، کنترل فرايندها، شيمي فيزيک، انتقال جرم، رياضيات مهندسي، روشهاي اندازهگيري کميتهاي مهندسي، شيمي فيزيک پليمرها، شيمي سينتيک پليمريزاسيون، وسائل اندازهگيري مشخصات مولکولي پليمرها، روشهاي اندازهگيري مشخصات پليمرها، مهندسي و کارگاه پلاستيک، رئولوژي پليمرها، اصول مهندسي پليمريزاسيون، خواص فيزيکي و مکانيکي پليمرها، تکنولوژي و خواص فيزيکي الياف، مهندسي و کارگاه الاستومر، تکنولوژي و کارگاه کامپوزيتها، خواص و کاربرد پليمرهاي طبيعي.
دروس تخصصي گرايش صنايع پليمر :
رئولوژي پليمرها، مهندسي الاستومر، مهندسي پلاستيک، تکنولوژي کامپوزيتها، تکنولوژي و خواص فيزيکي الياف. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است.)
گرايش تکنولوژي و علوم رنگ :
امروزه 4 الي 5% از در آمد ناخالص دولتها صرف خوردگي فلزات ميشود. البته در ايران هنوز آماري در اين مورد ارائه نشده است، اما "کميته تحقيقات رنگ و خوردگي" که زير نظر "شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران" داير شده است، معتقد است که از دير باز يکي از معضلات شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران، مشکلات ناشي از خوردگي مخازن و لولهها بوده است.بدون شک پاسخگوي اين مشکل متخصصان رشته تکنولوژي و علوم رنگ هستند زيرا يک بخش مهم از دروس اين رشته در مورد پوششدهي (يکي از راههاي مبارزه با خوردگي) است. در کل دروس گرايش در دوره کارشناسي به دو بخش تقسيم ميشود. يک بخش در مورد سنتز مواد رنگزا است که کاربرد آن در صنعت نساجي، چاپ و چرمسازي است و بخش دوم پوششدهي است که روي سطوح فلزي يا غيرفلزي مانند پليمرها، چوب يا بتن استفاده ميگردد.
دروس تخصصي گرايش تکنولوژي و علوم رنگ:
مهندسي رزينهاي صنعتي، تکنولوژي توليد رنگ، شيمي و تکنولوژي مواد رنگزا، کنترل رنگ، تکنولوژي جوهرهاي چاپ. (بسياري از درسهاي اين گرايش همراه با آزمايشگاه است.)
تواناييهاي لازم :
واحدهاي کارگاه و آزمايشگاه در هر دو گرايش مهندسي پليمر اهميت بسزايي دارد. به همين دليل دانشجوي اين رشته بايد قوي بوده و تحمل ساعتها کار در آزمايشگاه را داشته باشد. دانشجوي گرايش تکنولوژي و علوم رنگ نيز نبايد حساس باشد و بايد بوي مواد شيميايي مختلف را تحمل کند و بيماري کوررنگي نيز نداشته باشد تا هنگام ساخت رنگ دچار مشکل نگردد. در کل يک دانشجوي مهندسي پليمر لازم است شيمي را بداند تا بتواند پليمر را بفهمد. همچنين اين رشته مثل همه رشتههاي مهندسي نياز به رياضيات قوي دارد و بالاخره دانشجوي اين رشته بايد به زبان انگليسي مسلط بوده و طريقه استفاده از رايانه را نيز بداند.
موقعيت شغلي در ايران :
امروزه بيش از 50% قطعات خودروها از مواد پليمري ساخته ميشود. در صنايع برق، الکترونيک و مخابرات نيز پليمرهاي مصنوعي به عنوان عايقهاي الکتريکي جايگاه بسيار مهمي دارند. در صنعت پوشاک نيز پليمرها مؤثر هستند. در صنايع حمل و نقل، صنايع نظامي، پزشکي، کشاورزي و بستهبندي کاربرد مواد پليمري بسيار گسترده است. فارغالتحصيلان مهندسي پليمر گرايش تکنولوژي و علوم رنگ نيز ميتوانند در کارخانجات رنگسازي به توليد رنگينههاي مصنوعي بپردازند. از سوي ديگر امروزه صنعت پوششدهي بسيار گسترش يافته است تا جايي که در کنار هر صنعت مادر حتماً يک صنعت پوششدهي حضوري فعال دارد؛ از دگمههاي يک پيراهن و سگک کفش گرفته تا دستگيره درها، پوششهاي صنعتي مثل ضد خوردگي و پوششهاي تزئيني. در حال حاضر در بسياري از شرکتها يک ليسانس شيمي کار يک مهندس پليمر را انجام ميدهد اما هر شرکتي که يک مهندسي پليمر استخدام کرده تازه به کارآيي فارغالتحصيلان اين رشته پي برده است.
ديباچه: مديريت استفاده بهينه از منابع، امکانات و تأسيسات شبکه راهآهن و تجهيزات متحرک ريلي بر عهده مهندس حمل و نقل ريلي است. در حقيقت فعاليت يک مهندس حمل و نقل ريلي به دو بخش عمده قبل از طراحي خط راهآهن و بعد از طراحي خط تقسيم ميشود. که در مرحله نخست مهندس حمل و نقل ريلي حجم مسافر و کالايي که در خط مورد نظر جا به جا خواهد شد، پيشبيني کرده و بررسي ميکند که آيا تأسيس اين خط به صرفه ميباشد يا خير. و در مرحله بعد نيز به طراحي و برنامهريزي حرکت قطارها ميپردازد تا تأخير زماني قطارها به پايينترين حد امکان برسد و هزينههاي راهآهن کمتر شود. به عبارت ديگر بخش حمل و نقل ريلي، بخش نرمافزاري راهآهن است. اين رشته شبيه به مهندس صنايع گرايش برنامهريزي وتحليل سيستمها است. چون حدود 120 واحد آن با رشته مهندسي صنايع مشترک است و هدف آن نيز تربيت متخصصاني است که بتوانند با بهرهگيري از روشهاي سيستماتيک و مدلهاي رياضي، مديريت صنعت راهآهن را بر عهده بگيرند.
تواناييهاي لازم :
دانشجوياني در رشته مهندسي حمل و نقل ريلي موفق ميشوند که به جامعهشناسي علاقهمند باشند چون اين رشته بيشتر به فاکتورهاي انساني در صنايع ميپردازد تا فاکتورهاي تکنولوژيکي.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
رياضي، فيزيک ، استاتيک، شيمي عمومي، معادلات ديفرانسيل، محاسبات عددي، رياضي مهندسي، برنامهسازي کامپيوتر.
دروس اصلي و تخصصي:
مباني مهندسي برق، مباني ارتباطات و علائم الکتريکي، استاتيک و مقاومت مصالح، اصول مديريت و تئوري سازمان ، مباني زيرسازي و روسازي راهآهن، طرح هندسي خط ، اصول حسابداري و هزينهيابي، اصول شبيهسازي، نقشهکشي صنعتي ، تئوري احتمالات و کاربرد آن، تحليل سيستمها، آمار مهندسي ، تحقيق در عمليات، ارزيابي کار و زمان، مهندسي فاکتورهاي انساني، مقررات عمومي حرکت، طرح سيستمهاي اطلاعاتي و کنترل مديريت، اقتصاد عمومي، اقتصاد مهندسي، برنامهريزي حمل و نقل، تئوري رفتاري لکوموتيو و واگن، تئوري حرکت قطارها، تعرفه و بازرگاني راهآهن، سيستمهاي تخليه و بارگيري ، روشهاي برنامهريزي حرکت قطارها، طراحي ايستگاهها و خطوط صنعتي، بررسي فني و اقتصادي انتخاب مسير.
موقعيت شغلي در ايران :
بازار کار مهندسي حمل و نقل ريلي مانند مهندسي ماشينهاي ريلي است با اين تفاوت که فارغالتحصيل اين رشته ميتواند علاوه بر صنعت راهآهن، موقعيت شغلي يک مهندس صنايع را نيز داشته باشد.
ديباچه: مهندسي خط و سازه هاي ريلي در زمينه طراحي هندسي مسير و زيرسازي و روسازي راهآهن و سازههاي فني گوناگون مانند پل، تونل، ديوار و ترانشه مطالعه ميکند.اين رشته با اين که داراي نقاط مشترکي با مهندسي عمران است اما وجوه افتراق بسياري نيز با رشته عمران دارد. براي مثال در رشته مهندسي عمران اطلاعاتي در زمينه هيدرولوژي، هيدروليک و سازههاي آبي داده ميشود در حالي که يک مهندس خط و سازههاي ريلي نيازي به اين اطلاعات ندارد و در عوض بايد در زمينه ناوگان و مسير حرکت دروسي را بگذراند همچنين در زمينه زيرسازي و روسازي راهآهن و ابنيه فني اين مسير لازم است که اطلاعات تخصصي داشته باشد چون ابنيه فني که در خطوط راهآهن به کار ميرود، تحت تأثير نيروهاي ديناميکي قرار ميگيرند در حالي که سازههاي متداول، رفتاري غير از اين دارند.
تواناييهاي لازم :
دانشجوي سازههاي ريلي بايد سختکوش، جدي و مقاوم بوده و آمادگي کار در هر شرايطي را داشته باشد چون کار اصلي يک مهندس خط و ابنيه در بيابان، دشت، کوير و کوهستان است و فردي که وارد اين رشته ميشود بايد به کارهاي اجرايي علاقهمند باشد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
رياضي، فيزيک ، استاتيک، شيمي عمومي، معادلات ديفرانسيل، محاسبات عددي، رياضي مهندسي، برنامهسازي کامپيوتر.
دروساصلي و تخصصي:
رسم فني و نقشهکشي، مقررات عمومي حرکت، نقشهبرداري و عمليات، مقاومت مصالح، مباني ارتباطات و علائم، مصالح ساختماني ، ديناميک، مباني سير و حرکت قطار، تحليل سازهها ، مکانيک خاک، تکنولوژي بتن ، مباني مهندسي برق، طراحي مسير، هيدرولوژي مهندسي، سازه فولادي، سازههاي بتن آرمه، زيرسازي مسير، روسازي راهآهن ، نقشهبرداري مسير و عمليات، پلهاي راهآهن ، تونلسازي، ابنيه مسير، ايستگاه راهآهن، نگهداري خطوط، متره و برآورد پروژه، ماشينهاي ريلي، دستگاه خطوط، پروژه طراحي مسير، بوژي و لکوموتيو، پروژه پلهاي راهآهن.
موقعيت شغلي در ايران :
بازار کار مهندسي خط و سازههاي ريلي مانند مهندسي ماشينهاي ريلي است با اين تفاوت که فارغالتحصيل اين رشته ميتواند علاوه بر صنعت راهآهن، موقعيت شغلي يک مهندس عمران را نيز داشته باشد.
ديباچه: يکي از بهترين تعريفهايي که از مهندسي برق شده است، اين است که محور اصلي فعاليتهاي مهندسي برق، تبديل يک سيگنال به سيگنال ديگر است. که البته اين سيگنال ممکن است شکل موج ولتاژ يا شکل موج جريان و يا ترکيب ديجيتالي يک بخش از اطلاعات باشد.براي مثال وقتي ما با تلفن صحبت ميکنيم در مرحله اول به دستگاهي به نام ميکروفون نياز داريم که صحبتهاي ما را تبديل به سيگنالهاي الکتريکي کند تا اين سيگنال در خطوط تلفن منتقل گردد. سپس در طرف ديگر به دستگاهي نياز داريم که سيگنالهاي رسيده را به سيگنالهاي صوتي تبديل کند تا فرد مقابل بتواند صداي ما را بشنود و مکالمه تلفني برقرار گردد.رشته مهندسي برق در مقطع کارشناسي داراي 4 گرايش الکترونيک، مخابرات، کنترل و قدرت است.
گرايش الکترونيک:
گرايش الکترونيک به دو زيربخش عمده تقسيم ميشود. بخش اول ميکروالکترونيک است که شامل علم مواد، فيزيک الکترونيک، طراحي و ساخت قطعات از سادهترين تا پيچيدهترين آنها است و بخش دوم نيز مدار و سيستم ناميده ميشود و هدف آن طراحي و ساخت سيستمها و تجهيزات الکترونيکي با استفاده از قطعات ساخته شده توسط متخصصان ميکروالکترونيک ميباشد.براي مثال يک سيستم گيرنده راديو نمونهاي از کنار هم قرار دادن قطعات مختلف الکترونيکي براي دريافت موج ارسال شده از سوي فرستنده به گيرنده است؛ يعني يک سيستم فرستنده و گيرنده براي کار، هم به قطعات الکترونيکي و هم به سيستمهاي متشکل از قطعات الکترونيکي نياز دارد. و اين شامل بسياري از دستگاههاي الکتريکي از جمله سيستم پمپ مصنوعي تأمين کننده ضربان قلب، سيستم رله و حفاظت در يک نيروگاه برق و يا سيستم هدايت اتوماتيک يک هواپيما ميشود.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل:
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف مهندسي برق:
رياضي، معادلات ديفرانسيل، برنامهسازي کامپيوتر، محاسبات عددي، فيزيک، کارگاه عمومي، کارگاه برق، زبان تخصصي، نقشهکشي صنعتي، رياضي مهندسي، مدارهاي الکتريکي، اندازهگيري الکتريکي، الکترومغناطيس، الکترونيک، ماشينهاي الکتريکي، مدارهاي منطقي، تجزيه و تحليل سيستمها، سيستمهاي کنترل خطي، بررسي سيستمهاي قدرت، مخابرات، پروژه کارشناسي، کارآموزي.
دروس تخصصي گرايش الکترونيک:
فيزيک مدرن، فيزيک الکترونيک، الکترونيک صنعتي، تکنيک پالس، معماري کامپيوتر، ميکروپروسسور، مدارهاي مخابراتي، پروژه آزمايشگاه الکترونيک.(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است.)
گرايش مخابرات:
مخابرات از دو گرايش ميدان و سيستم تشکيل ميشود. که در گرايش ميدان، دانشجويان با مفاهيم ميدانهاي مغناطيسي، امواج، ماکروويو، آنتن و ... آشنا ميشوند تا بتوانند مناسبترين وسيله را براي انتقال موجي از نقطهاي به نقطه ديگر پيدا کنند. براي مثال اگر بخواهيم سيگنالي را از يک ايستگاه تلويزيوني به گيرندگان تلويزيوني منتقل کنيم ابتدا بايد اين سيگنال را از طريق آنتنهاي خاص به صورت امواج منتشر ساخته و سپس در طرف گيرنده نيز آنتنهاي خانگي بايد بتوانند اين امواج را از فضا دريافت کنند تا از طريق دستگاه تلويزيون اين امواج به امواج صوت و تصوير تبديل شود. قابل ذکر است تمامي اين ارسال و انتقال امواج، در حوزه گرايش ميدان قرار ميگيرد. در گرايش سيستم نيز دانشجويان فرا ميگيرند که چگونه سيگنالها را از شکلي به شکل ديگر تبديل کنند. براي مثال در همان سيستم تلويزيوني براي انتقال سيگنالي از اتاق توليد به آنتن، احتياج به دستگاه فرستنده است که اين دستگاه ترکيبي از قطعات الکترونيک بوده و به شيوهاي طراحي شده است که ميتواند سيگنال توليد شده در آن محيط را به صورتي درآورد که به وسيله آنتنهاي فرستنده قابل ارسال باشد. از سوي ديگر در منازل نيز دستگاه تلويزيون يا راديو شامل انواع سيستمهاي مخابراتي است که اين سيستم سينگالهاي دريافتي از آنتن را تبديل به سينگال صوت و تصوير ميکند. همچنين يکي از فعاليتهاي عمده مهندسي مخابرات گرايش سيستم، طراحي فيلترهاي مختلفي است که ميتوانند امواج مزاحم شامل نويز يا پارازيت را از امواج اصلي تشخيص دهند و آنها را حذف کنند و تنها امواج اصلي را از آنتن دريافت نمايند.
دروس تخصصي گرايش مخابرات:
الکترونيک (تخصصي)، مدارهاي مخابراتي، مخابرات ، فيلترها و سنتز مدارها، ميدانها و امواج، آنتن، مايکروويو، سيستمهاي انتقال ، اصول ميکروکامپيوتر. (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است.)
گرايش کنترل:
هدف اين علم، کنترل خروجيهاي يک سيستم بر مبناي وروديهاي آن و با توجه به شرايط ويژه و نکات مورد نظر طراحي آن سيستم است. علم کنترل فقط در مهندسي برق مورد استفاده قرار نميگيرد بلکه در شاخههاي ديگري از علوم مهندسي و حتي علوم انساني کاربرد دارد. براي مثال در يک کارخانه نورد براي آنکه بتوان قطعات آهني را به شکل مورد نظر درآورد، لازم است که دو قطعه اصلي نورد که توسط موتورهاي الکتريکي چرخانده ميشوند، داراي چرخش يکساني باشند واين يکساني در چرخش نياز به سيستم کنترل بسيار دقيقي دارد که يک مهندس برق گرايش کنترل ميتواند اين کار را با طراحي يک مدار الکتريکي انجام دهد. در کل هدف مهندسي کنترل، طراحي سيستمي است که بتواند عملکرد يک دستگاه را در حد مطلوب حفظ کند. خودکار کردن يا اتوماتيک کردن خط توليد، يکي ديگر از فعاليتهاي مهندسي کنترل است.
دروس تخصصي گرايش کنترل:
الکترونيک صنعتي، اصول ميکروکامپيوترها، ترموديناميک، سيستمهاي کنترل ديجيتال و غيرخطي، جبر خطي، سيستمهاي کنترل پيشرفته، مباني تحقيق در عمليات، مکانيک سيالات، ابزار دقيق. (بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است).
گرايش قدرت:
هدف اصلي مهندسين اين گرايش، توليد برق در نيروگاهها، انتقال برق از طريق خطوط انتقال و توزيع آن در شبکههاي شهري و در نهايت توزيع آن براي مصارف خانگي و کارخانجات است. بنابراين يک مهندس قدرت بايد به روشهاي مختلف توليد برق، خطوط انتقال نيرو و سيستمهاي توزيع آشنا باشد. دانشجويان اين رشته در شاخه توليد با انواع نيروگاههاي آبي، گازي، سيکل ترکيبي و ... آشنا ميشوند. در بخش انتقال و توزيع نيز روشهاي مختلف انتقال برق اعم از کابلهاي هوايي و زيرزميني را مطالعه ميکنند. يکي ديگر از شاخههاي قدرت، ماشينهاي الکتريکي است.
دروس تخصصي گرايش قدرت:
ماشينهاي الکتريکي تخصصي، حفاظت و رله، تأسيسات، توليد و نيروگاه، عايق و فشار قوي، ماشينهاي مخصوص.
تواناييهاي لازم :
مهندسي برق نيز مانند مابقي رشتههاي مهندسي بر مفاهيم فيزيکي و اصول رياضيات استوار است و هرچه دانشجويان بهتر اين مفاهيم را درک کنند، ميتوانند مهندس بهتري باشند. دانشجوي برق بايد ذهني خلاق و تحليلگر داشته باشد. همچنين به کار با وسايل برقي علاقه داشته باشد چون گاهي اوقات دانشجوياني وارد اين رشته ميشوند که در رياضي و فيزيک قوي هستند اما در کارهاي عملي ضعيفاند.
موقعيت شغلي در ايران :
امروزه با توسعه صنايع کوچک و بزرگ در کشور، فرصتهاي شغلي زيادي براي مهندسين برق فراهم شده است و اگر ميبينيم که با اين وجود بعضي از فارغالتحصيلان اين رشته بيکار هستند، به دليل اين است که اين افراد يا فقط در تهران دنبال کار ميگردند يا در دوران تحصيل به جاي يادگيري عميق دروس و کسب تواناييهاي لازم، تنها واحدهاي درسي خود را گذراندهاند. براي مثال کارشناسان و متخصصان انرژي در کشور معتقدند که با توجه به نياز فزاينده به انرژي در جهان کنوني و همچنين نرخ رشد انرژي الکتريکي در کشور، سالانه بايد حدود 1500 مگاوات به ظرفيت توليد کشور افزوده شود بيشک چنين کاري نياز به احداث نيروگاههاي جديد و در نتيجه جذب فارغالتحصيلان متخصص برق و قدرت دارد. فرصتهاي شغلي يک مهندس کنترل نيز بسيار گسترده است چون در هر جا که يک مجموعه عظيمي از صنعت مهندسي مثل کارخانه سيمان، خودروسازي، ذوب آهن و ... وجود داشته باشد، حضور يک مهندس کنترل ضروري است. و بالاخره يک مهندس مخابرات يا الکترونيک ميتواند جذب وزارتخانههاي ارتباطات و فناوري اطلاعات ، صنايع، دفاع و سازمانهاي مختلف خصوصي و دولتي شود.
ديباچه: کارشناسان بازرسي فني وظيفه حصول اطمينان از صحت تعميرات، تغييرات و اصلاحات انجام شده را بر عهده دارند. همچنين مسؤوليت حفظ و حراست دستگاهها، ماشينآلات برقي و مکانيکي در مقابل خوردگي، اتفاقات و حوادث ناخواسته و انفجاراتي که در اثر ضعيف شدن دستگاهها در طول زمان پيش ميآيد، بر عهده اين دسته از متخصصان است.
براي اين که فارغالتحصيلان اين رشته بتوانند در صنايع پتروشيمي و پليمر حضوري فعال داشته باشند، در دوران تحصيل اطلاعات کاملي در زمينههاي مختلف از جمله موارد زير به دست ميآورند:
1ـ استانداردها و کدهاي طراحي 2- بازرسي فني و بازرسي برق 3- اصول ساختماني و مهندسي و ساخت در صنايع پتروشيمي 4ـ تعيين مشخصات فني دستگاهها و ماشينآلات پتروشيمي 5ـ کاربرد وسايل کنترل و ماشينهاي دوار مکانيکي و برق در واحدهاي صنايع پتروشيمي و پليمر 6ـ انتخاب آلياژهاي فلزي و غيرفلزي و مواد صنعتــي که بايد از آنها در ساخت دستگاهها، ماشينآلات، لولهها و ... استفاده شـــود 7ـ خوردگي و اکسيداسيون در صنايع مربوط
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
درسهاي پايه و اصلي :
رياضي عمومي، رياضي کاربردي، برنامهنويسي کامپيوتر، فيزيک مکانيک، فيزيک الکتريسيته و مغناطيس، شيمي عمومي، شيمي آلي، شيمي تجزيه، مباني مهندسي برق، بررسي سيستمهاي قدرت، اقتصاد و طرح مهندسي، نقشهکشي صنعتي، استاتيک و مقاومت مصالح، ترموديناميک، ترموديناميک صنعتي، مکانيک سيالات، خواص مواد، انتقال حرارت، موازنه انرژي و مواد، عمليات واحد صنعتي، شيمي فيزيک، شيمي نفت، روشهاي اندازهگيري کميتهاي مهندسي خوردگي در صنايع پتروشيمي، آشنايي با محاسبات ظروف و لولههاي تحت فشار.
دروس تخصصي:
مديريت صنعتي، ايمني در صنايع پتروشيمي، شناخت دستگاهها و ماشينآلات، تکنولوژي فرآيندهاي پتروشيمي، اصول حفاظت محيطزيست، الکتروشيمي، روشهاي جلوگيري از خوردگي، متالورژي فيزيکي، متالورژي مکانيکي، متالورژي جوشکاري و عمليات حرارتي، تستهاي غيرمخرب، حفاظت سيستمهاي قدرت (رله حفاظت)مهندسي ايمني و حفاظت فني متخصصان ايمني و حفاظت وظيفه تشخيص منابع خطر آفرين، اجراي طرحهاي مهندسي مقابله با خطر، آگاهي از منابع آلودگي محيطزيست و راههاي فني مقابله با آن و حفظ و حراست دستگاهها و نيروي انساني در مقابل خطرات مالي و جاني را در صنايع پتروشيمي و پليمر بر عهده دارند.اين دسته از فارغالتحصيلان اطلاعات لازم را در زمينههاي، 1ـ استانداردهاي ايمني که در طراحي، ساخت و کار با دستگاههاي پتروشيمي به کار ميرود 2- استانداردهاي حفاظت محيطزيست از نظر آلودگيهاي آب و هوا و محيط کار و محيطزيست 3- استانداردهاي آب آشاميدني 4- تصفيه فاضلابهاي صنعتي و بهداشتي و نظارت بر عمليات اجرايي 5- بيماريهاي حرفهاي و ضايعاتي که در اثر کار درمحيطهاي گوناگون ايجاد ميگردد 6ـ خواص مواد شيميايي خطرناک 7ـ طراحي سيستمهاي ايمني و آتشنشاني به دست ميآورند و ميتوانند در صنايع پتروشيمي و پليمر فعاليت نمايند.
درسهاي پايه و اصلي:
مديريت صنعتي، ايمني در صنايع پتروشيمي، شناخت دستگاهها و ماشينآلات، تکنولوژي فرآيندهاي پتروشيمي، آمار، اصول تصفيه آبها و فاضلابهاي صنعتي، اندازهگيري و کنترل عوامل فيزيکي محيط کار، اندازهگيري و کنترل عوامل شيميايي محيط کار، آلودگي هوا و کنترل آن، آلودگي آب و کنترل آن، ميکروبيولوژي آب و فاضلاب، بيوشيمي، سموم و مواد شيميايي خطرناک، قوانين کار و مقررات عمومي ايمني، اصول طراحي سيستمهاي ايمني و آتشنشاني، بيماريهاي حرفهاي و بهداشت صنعتي، کارآموزي، پروژه، کارگاه عمومي(بسياري از درسهاي اين رشته همراه با آزمايشگاه است).