مجله پزشکی : بیماریهای عفونی
تریشینوز
تریشینوز عبارت است از عفونت ناشی از لاروهای انگلهایی که در روده خوک (به ندرت گوشت خرس و برخی حیوانات دریایی) زندگی میکنند. قسمتهای ذیل را درگیر میکند: لوله گوارش (که لاروها از آنجا وارد میشوند)، دستگاه لنفاوی و جریان خون (که از طریق آن جا به جا میشوند)، عضلات بزرگ بدن بهویژه دیافراگم (عضلات بزرگ مورد استفاده در تنفس که قفسه سینه را از شکم جدا میکنند)، اندامهای فوقانی و تحتانی که در آنها جایگزین میشوند.
● علایم شایع
▪ مراحل اولیه (معمولاً ظرف ۱۰-۷ روز شروع میگردد):
الف) کاهش اشتها، تهوع، استفراغ، اسهال و کرامپهای شکمی مراحل بعدی:
۱) پف کردن پلکها و صورت
۲) درد عضلانی
۳) خارش و سوزش پوست
۴) تعریق
ب) تب بالا (۴۰-۹/۳۸ درجه سانتیگراد) مراحل انتهایی:
علایم فروکش میکنند ولی برخی بافتهای عضلانی دچار عفونت دایم با کیستهای میکروسکوپی باقی میمانند. در موارد نادر این کیستها باعث اختلالات قلب و دستگاه عصبی مرکزی میشوند.
● علل
▪ عفونت با یک انگل، تریشینلا اسپیرالیس که با خوردن حیوانات دچار عفونت منتقل میشود. پختن کامل، انگل را میکشد و باعث میشود خوردن گوشت دچار عفونت خطری نداشته باشد. انگل در غذای آلوده (معمولاً روده خام) از حیوانی به حیوان دیگر منتقل میشود.
● عوامل تشدید کننده بیماری
▪ خوردن گوشت خوک کمپخته شده یا خام
▪ استفاده از داروهای سرکوبگر ایمنی
● پیشگیری
▪ از مصرف گوشت خوک خودداری کنید (از جمله سوسیس حاضری خوک ).
● عواقب مورد انتظار
▪ در بیشتر افراد معمولاً با داروهای ضد انگل و در موارد شدید با مراقبت حمایتی تخصصی قابل علاج است. چند مورد مرگ گزارش شده است که معمولاً به خاطر نارسایی قلبی یا پنومونی بودهاند.
● عوارض احتمالی
▪ غلبه عفونت که میتواند منجر شود به:
الف) نارسایی احتقانی قلب
ب) نارسایی تنفسی
ج) آسیب دایمی به دستگاه عصبی مرکزی
د) آسیب به کلیه
و) سینوزیت
● درمان
الف) اصول کلی
آزمونهای تشخیصی برای تشخیص زودهنگام در دسترس نیستند. بیوپسی عضله در ۴ هفته اول عفونت ممکن است لاروها یا کیستها را نشان بدهد. انگل به ندرت در خون، مدفوع یا مایع مغزی ـ نخاعی یافت میشود.
ب) داروها
▪ داروهای ضد کرم (معمولاً تیابندازول) برای کشتن انگلها
▪ کورتیکواستروییدها برای بیماران مبتلا به علایم آلرژی شدید یا درگیری دستگاه عصبی مرکزی
میتوانید برای کاهش تب و ناراحتی، از داروهای بدون نیاز به نسخه مثل استامینوفن استفاده کنید.
ج) فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
تا زمان فروکش کردن علایم، در بستر استراحت کنید. در طول مدت استراحت در بستر برای کاهش احتمال تشکیل لختههای خونی ورید عمقی، پاهای خود را مرتب حرکت دهید. به تدریج فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های طبیعی را از سر بگیرید.
د) رژیم غذایی
رژیم غذایی خاصی ندارد.
● درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
▪ اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم تریشینوز را داشته باشید.
▪ اگر در طول درمان یک یا چند مورد از موارد زیر رخ دهد:
الف) افزایش تب تا بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد
ب) ضربان قلب نامنظم
ج) تنگی نفس
د) پف کردن مچ پا
▪ اگر شما دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید. داروهای مورد استفاده در درمان ممکن است عوارض جانبی بهویژه تهوع، استفراغ، بثور پوستی یا تب ایجاد کنند.
تشخیص اسپوروتریکوز
● اسپروتریکوز Sporotrichosis
اسپروتریکوز بیماری قارچی تحت حاد و مزمن بوده که با ضایعات ندولر جلد و زیر جلد و با گرفتاری غدد لنفاوی مشخص میشود و انسان و حیوان را مبتلا میسازد. عامل بیماری قارچی است دو شکلی و دو مرحلهای به نام Sporotrix-sehenekii در طبیعت به حالت ساپروفیت در خاک یا روی گیاهان زنده یا مرده وجود دارد و معمولاً از ضایعات پاتولوژیک انسانی و حیوانی جدا میگردد. گاهی نیز از حاملین سالم جدا شده است. این قارچ اولین بار در سال ۱۸۹۸ توسط Schenek از عفونت حاصله از آن از بیمار جدا و تعریف شده است.
از نظر انتشار جغرافیائی اسپروتریکوز تقریباً در تمام کرهی زمین دیده شده است ولیکن در نقاط مرطوب و گرم موارد مشاهده شده از درصد بالائی برخوردار است. این عفونت در آمریکای لاتین (اوروگوئه- شمال آرژانتین، جنوب شرقی برزیل، کلمبیا، ونزوئلا، کاستاریکا، گواتمالا و مکزیک) و جنوب شرقی آسیا موارد بیشتری دیده شده است. اپیدمی این بیماری به احتمال زیاد در آفریقای جنوبی بوده به طوری که بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۹۴ حدود ۳۰۰۰ مورد در معادن طلای آفریقای جنوبی گزارش شده است و سایر نقاط از این نظر کماهمیتتر بودهاند اگر چه موارد زیادی در فرانسه در دههی اول قرن بیستم مشاهده شده است ولی اکنون سالهای زیادی است که در اروپا اسپروتریکوز دیده نشده است مگر مواردی به صورت تک گیر.
● عامل بیماریزائی:
عامل بیماری توسط Schenek در سال ۱۸۹۸ جدا و شناسائی شده است. قارچی است دو شکلی و دو مرحلهای به نام Sporotrix schenckii که به طور ساپروفیت در محیط زندگی میکند به نحوی که این قارچ از خاک، چوب گیاهان جدا شده است.
انتقال مستقیم قارچ گاهی از حیوانات اهلی به انسان دیده شده است. همچنین (ماهیان آبهای برکه)، موشهای صحرائی و حشرات نیز موجب انتقال و جدا شدن قارچ از آنها میباشد.
انتقال عفونت در اثر گاز گرفتگی طوطی و سگ به انسان مشاهده شده است و همچنین گزارشی از انتقال عفونت توسط لباسهای آلوده که با ضایعات چرکی تماس داشته است وجود دارد ولیکن انتقال مستقیم عفونت از انسان به انسان دیده نشده است.
عفونت در تمام سنین و همهی نژادها مشاهده گردیده و از نظر جنس مردها بیشتر از زنان مبتلا میشوند. بیماری اغلب در کشاورزان، باغبانان و گلفروشها دیده میشود. پرسنل آزمایشگاه ممکن است در ضمن کار در اثر تماس با کشت این قارچ یا حیوانات آلوده به این بیماری مبتلا شوند.
قابل توجه اینکه اولین مورد بیماری در ایران توسط سرویس قارچشناسی دانشکدهی بهداشت دانشگاه تهران گزارش شده است. تلقیحتروماتیسمی ولو هر قدر کوچک و کم موجب نفوذ قارچ به پوست یا زیر پوست میشود.
● علایم:
منظرهی ضایعات آن قدر متغیر میباشد که از یک حالت به حالت دیگر ممکن ا ست اشکال متعدد کلینیکی را ایجاد نماید. این پلیمرف بودن ضایعات ایجاب مینماید تا طبقهبندی مناسب برای شناسائی آنها به وجود آید به طوری که بعضی از محققان چون D.Grigoriu و همکارانش در ۱۸۰ مورد مطالعه در بررسی شخصی یا ۱۴۰ مورد بررسی شده در کالج بالفورت و کاراکاس طبقهبندی زیر را مطرح نمودهاند:
۱) اشکال پوستی که خود به صورت ضایعات منفرد موضعی یا ضایعات متعدد است. در ضایعات منفرد موضعی واجد دو شکل متفاوت منتشر (توسعهیافته) و تمایل به مرکز (لنفاتیک) میباشد.
۲) شکل استخوانی و مفصلی
۳) فرم احشائی
بنابراین از محل استقرار ضایعه به خوبی استنباط میشود که ضایعهی اولیه منفرد باقی مانده یا اینکه به صورت ضایعات منتشره در اثر توسعه و گسترش با فاصله از ضایعهی اولی است. در این مورد طرح Borolli جالب توجه است به این معنی که ضایعات استمرار یافتهی منفرد را شبیه کوه آتشفشان و فرم منتشره را به یک مجمع الجزایر آتشفشان تشبیه مینماید.
در فرم مرکزی یا لنفاتیک، اسپروتریکوز تمایل به مجاری لنفاتیک داشته به طوری که ضایعهی اولی به طرف ریشهی عضو مبتلا کشیده میشود. این اختلاف در اشکال ضایعات بیشتر مربوط به فرم جلدی بیماری بوده و در سایر اعضا این اختلاف نادر است. D.Borolli ۳۴% موارد را جانشین جلدی ۲۰% را در اشکال منتشره و ۴۴% را مربوط به فرم مرکزی یا لنفاتیک میداند در صورتی که براساس این مطالعه فرم موضعی متعدد جلدی بیش از ۲% میباشد. از طرف دیگر در بررسی Belfort درصد ضایعات فوق به ترتیب ۴۳%، ۸% و ۴۲% و ۷% برآورد شده است که این اختلاف درصد ضایعات مربوط به تحقیقات و مطالعات شخصی میباشد. به هر صورت برای سهولت و سادگی محققان اسپروتریکوز را به دوفرم جلدی و منتشر بسنده کردهاند.
● اشکال جلدی اسپروتریکوز:
اسپروتریکوز معمولاً در قسمتهای عریان بدن مستقر شده و غالباً این نواحی انتهاها میباشد (حدود ۵/۸۲%) موارد و آمار ارائه شده با درصد بیشتر در انگشتان با ارجحیت دست راست است. در یک بررسی ۶۰% موارد در اعضای فوقانی گردن مستقر بوده و ۱۱% موارد اعضای تحتانی خصوصاً در پاها ۲% در صورت و ۴% در سایر نواحی بدن است ( اشکال ۱-۲-۳). تلقیح اسپور قارچ در نتیجهی تروماتیسم به وجود میآید که امکان دارد مقدار آن ناچیز باشد پس از ورود عامل قارچ به محل تلقیح از چند روز تا سه ماه طول میکشد تا ضایعات ظاهر شوند.
ضایعه شروع به توسعه یافتن مینماید. ضایعهی اولی را که شانکر تلقیح نیز مینامند ایجاد میگردد. ضایعه در بدو امر به صورت ندول کوچک سفت و بسته و باقوام الاستیکی بدون بو و متحرک بوده و سپس به پوست میچسبد. پوست محل ضایعه به رنگهای قرمز- بنفش بوده و به تدریج ندول متحرک و در نهایت فیستوله و زخمی شده و مانع سروزیته یا چرکی از آن خارج میشود. کنارهی زخم ممکن است حالت ادم وژتان و کروتدار داشته باشد بعد از مدتی که از چند روز تا چند هفته طول میکشد زخم اولیه توسط ضایعات اقماری احاطه میشود که به تدریج به طرف غدد لنفاوی کشیده شده و آنها را گرفتار میکند.
توکسوپلاسموز
توکسوپلاسموز عبارت است از یک عفونت تکیاختهای که در انسانها و بسیاری از گونههای پستانداران و پرندگان ایجاد میشود. چند نوع در انسانها رخ میدهد: توکسوپلاسموز مادرزادی (از مادر دچار عفونت به کودک متولد نشدهاش منتقل میگردد)؛ توکسوپلاسموز چشمی (رتینوکوروئیدیت نیز خوانده میشود که معمولاً حاصل توکسوپلاسموز مادرزادی است ولی علایم ممکن است در ۴۰-۲۰ سالگی ایجاد شوند)؛ توکسوپلاسموز حاد در فرد سالم؛ توکسوپلاسموز حاد در فرد دچار نقص ایمنی (افراد مبتلا به ایدز یا سرطان یا افرادی که داروهای سرکوبگر ایمنی مصرف میکنند).
● علایم شایع
▪ معمولاً بدون علامت (۹۰%-۸۰% بیماران)
▪ تب
▪ تورم غدد لنفاوی
▪ خستگی
▪ درد عضلانی
▪ گلودرد
▪ رتینیت (التهاب شبکیه)
▪ بثور (گاهی)
● علل
▪ تکیاخته، توکسوپلاسما گوندی که معمولاً به یکی از روشهای زیر منتقل میگردد:
الف) خوردن گوشتهای کمپخته شده حیوانات دچار عفونت
ب) گربههای حامل میکروب میتوانند آن را از مدفوع خود دفع کنند؛ انسانهایی که با بیدقتی به فضله گربه دست میزنند (یا پس از دست زدن به آن، دست خود را نمیشویند)، ممکن است دچار عفونت گردند. بچههای کوچکی که خاک دچار عفونت (آلوده با مدفوع سگ یا گربه) را میخورند، ممکن است دچار عفونت شوند.
ب) انتقال خون
ج) زن بارداری که دچار عفونت میگردد، میتواند آن را به کودک به دنیا نیامدهاش منتقل کند (غالباً با اثرات شدید).
● عوامل تشدید کننده بیماری
▪ سرکوب ایمنی در اثر بیماری یا داروها
▪ تماس با گربهها
▪ تماده کردن نامناسب غذا
● پیشگیری
▪ از خوردن گوشتهای خام یا کمپخته شده یا تخممرغهای نپخته یا نوشیدن شیر غیرپاستوریزه، خودداری کنید.
▪ از روشهای مناسب برای آماده کردن و نگهداری محصولات گوشتی استفاده کنید. پس از دست زدن به گوشتهای خام، دستها را با دقت بشویید.
▪ زن باردار در اوایل بارداری باید تحت آزمونهای آزمایشگاهی خون قرار بگیرد تا معلوم شود دارای آنتیبادی بر ضد توکسوپلاسموز است یا خیر. باید در هفتههای ۱۸-۱۶ بارداری نیز دوباره آزمایش شود تا معلوم شود عفونت را کسب کرده است یا خیر و در صورت مثبت بودن، ممکن است سقط درمانی مدنظر قرار گیرد.
▪ افراد دچار نقص ایمنی و زنان باردار باید از تماس با مدفوع گربه خودداری کنند.
▪ محوطه بازی کودکان از جمله جعبههای شنی را از مدفوع سگ و گربه محفوظ دارید.
● عواقب مورد انتظار
▪ اکثر افراد دچار عفونت، علایمی ندارند و افراد دچار علایم خفیف بدون هیچگونه عارضه متعاقبی خود به خود بهبود مییابند.
▪ عوارض احتمالی
▪ برای زنان باردار ـ وقتی عفونت در اوایل بارداری رخ دهد: سقط، تولد مرده، اختلالات مزمن مختلف (تشنج) و نقایص تولد (کوری، کری) در نوزاد (ممکن است برخی از آنها سالها ظاهر نشوند).عفونت اواسط و اواخر بارداری معمولاً اثرات بدی ندارد.
▪ برای بیماران دچار نقص ایمنی ـ آسیب ریه و قلب، التهاب مغز، عود
▪ برای بیمارانی که دچار نقص ایمنی نیستند ـ به ندرت ممکن است التهاب ریه یا مغز ایجاد گردد.
کودکان کمسنتر (زیر ۵ سال) ممکن است دچار التهاب چشم شوند.
● درمان
الف) اصول کلی
▪ تشخیص شامل شرح حال طبی، معاینه فیزیکی و بررسیهای آزمایشگاهی خون برای تشخیص عفونت است.
▪ معمولاً برای فرد سالم، غیرباردار و بدون علامت درمان لازم نیست. برای کودک زیر ۵ سال داروهایی تجویز میگردد تا از عوارض چشمی پیشگیری شود.
▪ زن باردار ـ پزشک شما در مورد درمانهای موجود، خطرات و عواقب مورد انتظار بحث خواهد کرد.
بیمار دچار نقص ایمنی ـ درمان با دارو صورت میگیرد.
▪ نوزادان دچار عفونت با دارو درمان میشوند (چه با علامت چه بدون علامت زیرا میکروبها میتوانند پس از تولد تکثیر یابند).
▪ در صورت تجویز دارو برای شما، پزشک شما آزمونهای خونی فراوانی را برای پایش عوارض جانبی انجام خواهد داد.
ب) داروها
▪ پیریمتامین، سولفادیازین یا تریسولفاپیریمیدینها به مدت ۴-۳ هفته و اسید فولیک برای کاهش عوارض جانبی پیریمتامین غالباً تجویز میشوند.
▪ کورتیکواستروئیدها، در صورت لزوم، برای التهاب
▪ سایر داروها هماکنون در حال ارزیابی هستند.
ج) فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
▪ سطح فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری باتوجه به شدت علایم تعیین خواهد شد.
د) رژیم غذایی
▪ رژیم غذایی خاصی ندارد.
● درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
▪ اگر شما یا کودکتان علایم توکسوپلاسموز را داشته باشید.
▪ اگر پس از تشخیص و درمان علایم بدتر شوند یا بهبود نیابند.
▪ اگر شما دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید. داروهای مورد استفاده در درمان ممکن است عوارض جانبی داشته باشند.
تهدید، تحدید میآورد
غول بیشاخ و دمیکه کسی به راستی نمیدانست، چرا شیوع یافت یا از کجا برخاست بدجور مردم را به وحشت انداخت. چیزی که شاید تا پیش از سال ۲۰۰۴ نامش فقط در کتابهای آمار آمده بود. اولین مورد سارس کی و کجا گزارش شد؟
در ۲۸ فوریه ۲۰۰۳ مردی درهانی (منطقهای در ویتنام) با سرماخوردگی شدیدی به بیمارستان منتقل شد. از علایم این مرد بیمار درد عضله و گلو درد خفیف بود. بعد از ۴روز مشکل تنفسی این مرد افزایش پیدا کرد. از علایم دیگر او این بود که شمار پلاکتهای خونیاش کاهش یافت که عامل ایجاد درد تنفسی عمیق در بیمار بود و انسداد مجرای تنفسی و نیاز مفرط به دستگاه تنفسی را در بیمار افزایش میداد.
نگاه پزشکی به این بیماری حکایت غریبی دارد. سارس بیماری خطرناکی است. همانطور که پیشتر گفته شد این بیماری اولین بار در ۲۸ فوریه ۲۰۰۳ در ویتنام گزارش شد و سپس گزارشهای متعدد دیگری از کشورهای چین، هنگ کنگ، سنگاپور، کانادا، آمریکا و .... بروز آن را مورد تایید قرار داد.
با مطالعات متعددی که تاکنون انجام شده عامل بیماری را احتمالا ویروسی ذکر میکنند که از خانواده ویروس سرماخوردگی (کورونا ویروس) است، ولی در بعضی از مناطق هم ویروس دیگری (پارامیکسوویریده) را عامل آن میدانند، ولی قدر مسلم، ویروس عامل آن نوع جدیدی است که از نظر شکلی شبیه ویروس سرماخوردگی، اما از نظر بروز علایم کمی متفاوت است.
همان طور که ذکر شد بیماری اولین بار در ویتنام شناخته شد، اما بعدا ۳هزار و ۱۶۹ مورد آن در دنیا گزارش شد که بیشترین رقم مربوط به چین (۱۴۱۸) بود که ۱۴۴ مورد آن منجر به فوت شد. این بیماری از نظر جنسی در هر دو جنس و در هر نژاد و در هر سنی مشاهده شده است. انتقال بیماری از طریق ترشحات دستگاه تنفسی است که هنگام سرفه، عطسه، صحبت کردن و ... در هوا معلق شده و فرد غیربیمار در اثر استنشاق آن آلوده میشود. البته گزارشهایی از آلودگی با ترشحات تنفسی بیمار که باعث آلودگی فرد دیگر شد آمده بود. به این ترتیب کارکنان بهداشتی و افرادی که در تماس نزدیک و خانگی با فرد بیمار قرار دارند، در معرض بالای آلودگی هستند.
● اولین تبعات این بیماری
اولین پیامدهای این بیماری در هنگکنگ دیده شد، جایی که بیمه گران از ترس بازگشت مجدد ویروس سارس، بیمه پزشکانی را که احتمال ابتلای آنان به سارس وجود داشت، تمدید نکردند.
بعد از اینکه بیماری سارس در زمستان ۲۰۰۳ صدها کشته برجای نهاد و اقتصاد آسیا را تقریبا به حال رکود درآورد، متخصصان هشدار دادند که امکان گسترش مجدد این بیماری وجود دارد.
در هنککنگ کارفرمایان موظف بودند خدمه درمانی خویش را تحت پوشش بیمه درمانی قرار دهند و اگر از این امر سرباز میزدند، مراکز آنان، با خطر تعطیلی مواجه میشد.
«هنری یانگ»، رییس اجرایی هیات پزشکان هنککنگ اعلام کرده بود: «چنانچه کارفرمایان از بیمه کردن کارکنان خود سرباز زنند، شما در اوایل سال نو شاهد تعطیل شدن چندین کلینیک و مطبهای خصوصی خواهید بود و نیز پزشکان و پرستارانی را خواهید دید که در خیابانها به علت بیکاری مشغول قدم زدن هستند.»
چندی بعد در تایوان و سنگاپور دو مورد مشکوک به سارس دیده شد که دارای سندرمهای تنفسی حاد بودند، اگر چه این بیماران در قرنطینه مخصوص نگهداری میشدند، اما شانسی برای بیمهگران وجود نداشت.
همزمان با احتمال بازگشت مجدد سارس، بیمهگران در هنگکنگ هشدار دادند که بیمهنامههای پزشکان متخصص در سال جدید باطل خواهد شد. این بحران در مورد بیمارستانهای خصوصی، خانههای سالمندان و بسیاری از کلینیکهای شخصی نیز نمود پیدا کرد. بیمارستانهای دولتی، قراردادهای خود را قبل از انتشار این اخبار تمدید کردند.
سخنگوی اتحادیه بیمه گران هنگکنگ گفته بود: « بسیاری از محیطهای کاری، تحت تاثیر سارس قرار میگیرند. با تغییر دوره پوشش بیمهای، بیمهگران موظف به پرداخت خسارت نیستند. شاید شما نمیدانید، ولی هزینه خسارت ناشی از این مساله آن قدر زیاد است که احتمال دارد بیمه گران زیادی با خطر ورشکستگی رو به رو شوند.» وی از معرفی شرکتهای مشمول خودداری کرد، ولی مکررا اظهار داشت که بیمهگران قراردادهای خود را تمدید نمیکنند.
بعد از دخالت دولت و در نظر گرفتن مبلغی به عنوان کمک به شرکتهای بیمه، اوضاع رو به بهبودی نسبی رفت و سخنگوی اتحادیه خبر از تحت پوشش قرار دادن کلینیکهای خصوصی داد. در حدود ۱۲ شرکت از میان ۷۰ شرکت بیمهای راضی شده بودند تا قراردادهای بیمهای خود را با کلینیکهای خصوصی تمدید کنند. ولی هنوز در مورد بیمارستانهای خصوصی و خانههای سالمندان امیدی وجود نداشت. کارکنان این خانههای پرستاری از شرایط موجود اظهار نگرانی میکردند، چرا که طبق گزارشهای شیوع سارس، افراد سالمند بیش از همه در معرض ابتلا به این مشکل تنفسی قرار داشتند.
«کریس مک» که یک کارگزار بیمه بود، گفته بود: «این قابل درک است که امکان بازگشت سارس وجود دارد و خسارت ناشی از آن نیز بسیار هنگفت است، ولی توجه داشته باشید که صنعت بیمه روشی برای کسب درآمد است نه یک بنگاه خیریه.»
بیماری سارس بعد از آنکه برای اولین بار در جنوب چین دیده شد، بیشتر از ۸هزار نفر را در ۳۰ کشور تحت تاثیر قرار داد که از این تعداد، بین نوامبر ۲۰۰۲ تا ژوئن ۲۰۰۴ ، بیش از ۸۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و هنگکنگ یکی از کشورهایی بود که میزان مرگ و میر در آن ۱۷درصد بود و ۳۰۰ نفر جان خویش را از دست داده بودند.
بسیاری از کسانی که قربانی شده بودند، قبلا از بیماریهای دیگر نیز رنج میبردند و تعداد زیادی از افرادی که از این بیماری جان سالم به در بردند، در نتیجه داروهای بسیار قوی که برای مقابله با سارس تجویز شده بود، بسیار ناتوان شدند.
در هنگکنگ بیمهگران در حدود ۵۰۰ اعلام خسارت ناشی از سارس داشتند و میزان غرامتهای پرداختی آنان در حدود ۳/۱۰۵میلیون دلار هنگکنگ (۷/۷میلیون پوند) بود.
سخنگوی دیگر اتحادیه بیمه گران هنگکنگ هم گفته بود: «اگر میبینید این مبلغ زیاد بالا نیست، دلیلش این است که همه بیماران مبتلا به سارس در بیمارستانهای دولتی تحت مداوا قرار گرفتهاند و خیلی از هزینهها توسط مالیات دهندگان پرداخت شده است. بنابراین قربانیان فقط باقیمانده مبلغ را پرداختهاند که قسمتی از آن تحت پوشش بیمه قرار گرفته بود.»
یانگ رییس هیاتمدیره کانون پزشکان هنگکنگ هم گفته بود: «هر چند که اینک کارفرمایان کلینیکهای خصوصی قادر به خرید بیمهنامههای عمر برای کارکنان خویش هستند، ولی باز هم وضعیت برای آنان رضایت بخش نیست. آنها مجبور به خرید بیمهنامهای هستند که ۲۰ برابر قبل است و برخی از آنا با ۵۰درصد افزایش مواجه بودهاند، ولی باز هم خواهان تمدید قرارداد هستند.»
در مقابل سخنگوی نخست اتحادیه بیمهگران هم گفته بود: «افزایش حق بیمه منطقی است، چرا که در نتیجه رقابتهای شدید پیشین، ما در حدود ۱۵۰ دلار هنگکنگ به ازای هر فرد در سال کاهش حق بیمه عمر داشتیم».
● چرا سارس سانسور شد؟
تجربه تلخ سانسور خبری و تاخیر در اطلاعرسانی به موقع، هنگام همهگیر شدن سارس خسارات قابل ملاحظه ای برجای گذاشت، هرچند که دولت چین سعی بر کوچک شمردن صدمات ناشی از آن میکرد، ولی تبعات برجای مانده در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی چین خصوصا خدشهای که به اعتبار بینالمللی چین وارد آورد، غیرقابل کتمان بود. اژدهای مهار نشدنی زرد که قبل از شیوع بیماری سارس هیچ گونه عامل بازدارنده را در روی خود نمیدید، به ناگاه ضربهای برپیکر خود وارد دید که برای خیزش مجدد انرژی فراوان، هزینه گزاف و زمان نسبتا طولانی را پیمود.
در اینجا نکته قابل توجه این است که با درس عبرتی که از تجارب تلخ خود آموختند بعید است در صورت بازگشت مجدد بیماری همه گیر سارس، دولت چین اقدام به سانسور خبری کند. یقینا این بار شاهد شفافیت مقامات چین در اطلاعرسانی به موقع خواهیم بود، چون مقامات چین به این نتیجه رسیدهاند که سانسور شاید وسیله کارآیی در کنترل مردم باشد، اما در مهار یک بیماری واگیردار ابدا سودی نخواهد داشت.
اخباری که در آن مدت از طریق رسانههای چین مخابره میشد حاکی از عزم دستگاه حاکمه در مبارزه جدی با بیماری سارس بود. تخصیص بودجههای فراوان و نگاه کلان و اعلام آمادهباش عمومی نمایانگر درایت دولت چین به قصد پذیرش واقعبینانه شیوع مجدد سارس و آمادهسازی مردم برایسازماندهی منظم در انجام حمله سراسری به هدف کسب پیروزی در کنار موفقیتهای سیاسی و اقتصادی دیگر بود که با بالیدن بر این موفقیت روند توسعه را هموارتر و سرعت رشد اقتصادی را با انگیزهای قویتر افزایش داد.
کنترل مجدد درجه حرارت بدن کسانی که قصد ورود به کشور یا خروج از کشور را داشتند، طی بخشنامهای که از سوی اداره بازرسی کیفیت اجناس به تمام ادارات بازرسی و قرنطینه نواحی مرزی و گمرکی صادر شد، گزارش میزان حرارت بدن افراد توسط مراکز قرنطینه و بازرسی در نواحی مرزی و گمرکی مخصوصا بنادر از سرگرفته شد و هر مسافری که دمای بدنش بیش از ۳۸ درجه بود باید تحت معاینات پزشکی قرار میگرفت و به مقامات مربوطه گزارش میشد.
● نگرانی از بازگشت احتمالی بیماری سارس
افت ناگهانی دمای هوا در بیشتر مناطق چین، نگرانی از بازگشت احتمالی بیماری کشنده سارس را باعث شد و کشور را برای مقابله با شیوع مجدد این بیماری بسیج کرد. در همین ارتباط مقامات بندر تیان جین سیستم گزارش میزان حرارت بدن افراد را از سرگرفتند و بر این اساس هر مسافری که دمای بدنش بیشتر از ۳۸ درجه بود باید تحت معاینات پزشکی قرار میگرفت و نتیجه به مقامات مربوط گزارش میشد. یک مقام مرکز کنترل بیماری چین گفته بود: «این که ویروس سارس به طور طبیعی از بین رفته باشد غیرممکن است و یقینا برخواهد گشت، اما میزان همه گیر شدن آن بستگی به اقدامات پیشگیرانه ما دارد. تمام توان و تلاش خود را برای جلوگیری از بازگشت مجدد بیماری سارس به عمل خواهیم آورد.»
این مطلب را معاون سازمان بهداشت شهر پکن در کنفرانس خبری دفتر شورای اخبار دولتی شهر پکن اعلام کرده بود. وی اذعان داشت دولت شهر پکن مصمم است با تشکیل کنفرانسهای خبری منظم، اخبار و اطلاعات مربوط به بیماری سارس را در اختیار عموم قرار دهد. در همان زمان شبکه نظارت بر وضعیت بیماری سارس با مشارکت واحدهای اداری- بهداشتی و مراکز کنترل و پیشگیری بیماریهای واگیردار شهری، بخشی و منطقهای، کادر درمانی، واحدهای قرنطینه و واحدهای مرتبط دیگر تشکیل شده بود. مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها وظیفه اعلام روزانه تعداد مبتلایان را بر عهده داشتند که در این راستا نمایندگان واحد مذکور در تمام کلینیکهای تب حضور داشتند و بر وضعیت بیماران مبتلا مستقیما نظارت کردند. اخبار صحیح شهرها توسط کمیسیون مناطق و روستاها و به وسیله کمیسیون روستایی اعلام شد.
شهر پکن در آن زمان تیمهای فوریتهای پزشکی پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار شهری و منطقهای را تشکیل داد. این تیمها به محض دریافت گزارشی مبنی بر شیوع سارس، سریعا برای ضدعفونی و جداسازی به محل اعزام میشدند. همچنین اقدامات پیشگیرانه نسبت به محلهای پر رفت و آمد، مدارس، ساختمانهای در حال احداث، ایستگاههای اتوبوس و قطار برای ضدعفونی مکرر، تهویه هوا و بهبود شرایط زندگی کارگران به عهده این تیمها بود. هواپیمای کشوری و واحدهای قرنطینه نیز موظف بودند با جدیت امور مربوط به ضدعفونی و تعیین درجه حرارت مسافرین را در مبادی ورودی فرودگاهها انجام دهند. ۶۶ کلینیک تب با امکانات کامل راهاندازی شده بود. براساس قوانین مصوبه، رعایت امور فوق با دقت و جدیت توسط مسوولان مربوطه انجام شد.
تجهیزات پزشکی، مواد ضدعفونیکننده، دارو، دستگاههای تنفس مصنوعی، لباسهای یک بار مصرف و کیت تشخیص هم به اندازه کافی فراهم شده بود. بیمارستان شیاتانگ شان (ویژه بیماران مبتلا به سارس) نیز تا پایان نوامبر همان سال جاری آماده بهرهبرداری شد.
معاونسازمان بهداشت شهر پکن «لیانگ وان» در پاسخ به خبرنگاران درخصوص اقدامات اولیه در صورت شیوع مجدد سارس گفت: «با تمام توان سه اقدام جدی برای کنترل بیماری سارس انجام خواهد شد.
۱) اطلاعرسانی سریع به مردم.
۲)بالا بردن سطح معلومات کادر درمانی بهداشتی و آموزش مسوولان واحدهای مربوطه و نظارت و بازرسی مکرر به هدف شناسایی و کنترل سریع اولین مورد بیمار مبتلا به سارس.
۳) همکاری فعالانه مردم در زمان شناسایی اولین مورد با مسوولان بهداشتی و دولت بسیار حائز اهمیت است. پاییز و زمستان دو فصل شیوع بیماریهای دستگاه تنفسی است، لذا درخواست دولت از مردم این است که به جز افزایش مقاومت بدن، لازم است نسبت به تهدیدات و خطرات سارس اهمیت بیشتری قائل شوند. در این زمینه لازم است به محض مشاهده علائم و عوارض بیماری در خود و اطرافیان، در سریعترین زمان ممکن به نزدیکترین بیمارستان مراجعه کنند. همچنین توصیه میشود سالمندان، کودکان و تمامی کادر درمانی بهداشتی بیمارستان اقدام به زدن واکسن آنفلوآنزا نمایند. در این صورت امکان اشتباه در تشخیص سارس با آنفلوآنزا کمتر خواهدشد.
● اعلام وضعیت اضطراری در ماه نوامبر
وزارت بهداشت چین با اعلام وضعیت اضطراری درخصوص بازگشت مجدد بیماری سارس در ماه نوامبر برای دستگاههای بهداشتی، درمانی سراسر کشور اعلام آماده باش کرد و دولت این کشور نیز یازدهمیلیارد یوآن برای امور مربوط به مبارزه با بیماری سارس اختصاص داد.
● خسارت سارس بر اقتصاد چین
معاون اداره آمار کشور چین گفت: «شیوع ناگهانی سارس هرچند در توسعه اقتصادی چین اثرات منفی ایجاد کرد، ولی این اثرات موضعی و کوتاه مدت بوده و صدمه اساسی بر اقتصاد چین وارد نکرده و به هیچ وجه روند رو به رشد سریع اقتصاد چین را تغییر نخواهدداد.» وی پیشبینی کرد صدمه وارده بر اقتصاد چین در همان سال هشت دهمدرصد باشد و اثرات منفی مربوط به ماههای آوریل و مه بود که مربوط به صنعت توریسم، حمل و نقل و خرده فروشی میشد که در فصل سوم همگی به حالت اولیه بازگشتند.
«نان ژونگ» آکادمیسین معروف چینی گفته بود: «با توجه به تجارب کسب شده و اقدامات بسیار موثری که دولت پیشبینی کرده، بعید به نظر میرسد سارس به طور گسترده شایع شود.» وی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به استفاده مجدد از گوشت حیوانات وحشی «گربه نقابدار» در رستورانهای استان گوانجو هشدار داد.
وی که در چهاردهمین کنفرانس آکادمیسینهای آکادمیهای علوم جهان سوم شرکت کرده بود، اظهار داشت که سارس مجددا بازخواهد گشت، ولی دامنه وسعت آن به طور پراکنده خواهدبود، ولی باتوجه به اقدامات دولت، همهگیری سارس مهار و دامنه سرایت آن به سرعت کنترل شد.
در همین حال نایب رییس بیمارستان نظامی۳۰۲ ارتش آزادیبخش چین گفته بود: «بیمارانی که در مرحله اولیه ابتلا به سارس به سر میبرند، در صورتی که تب داشته، ولی ناراحتیهای دستگاه تنفسی در آنان بروز نکرده باشد، قابلیت انتقال سارس را به دیگران نخواهند داشت.»
● آماده باش در هنگکنگ
روزنامه SCMP در آن مقطع زمانی گزارش داد، مقامات بیمارستانی هنگ کنگ با توجه به آغاز فصل سرما و نظریه دانشمندان و پزشکان مبنی بر احتمال بازگشت بیماری «سارس» خود را برای مقابله به موقع و موثر با این بیماری آماده میکنند. با توجه به شکایت خانوادههای قربانیان شیوع سارس در اوایل سال جاری میلادی از مقامات بهداشتی و بیمارستانی و بحث و جدلهای فراوان در این زمینه و تشکیل کمیتههای تحقیق و تفحص در شورای قانونگذاری، انتظار میرود مقامات ذیربط با دقت بیشتری به وظایف خود در زمینه پیشگیری و اعلام خطر به موقع به مردم عمل کنند.
این البته پایان مطبوعاتی سارس بود، اما حقیقتا میتوان پذیرفت این بیماری دیگر کسی را تهدید نمیکند؟
تهدید، تحدید میآورد
غول بیشاخ و دمیکه کسی به راستی نمیدانست، چرا شیوع یافت یا از کجا برخاست بدجور مردم را به وحشت انداخت. چیزی که شاید تا پیش از سال ۲۰۰۴ نامش فقط در کتابهای آمار آمده بود. اولین مورد سارس کی و کجا گزارش شد؟
در ۲۸ فوریه ۲۰۰۳ مردی درهانی (منطقهای در ویتنام) با سرماخوردگی شدیدی به بیمارستان منتقل شد. از علایم این مرد بیمار درد عضله و گلو درد خفیف بود. بعد از ۴روز مشکل تنفسی این مرد افزایش پیدا کرد. از علایم دیگر او این بود که شمار پلاکتهای خونیاش کاهش یافت که عامل ایجاد درد تنفسی عمیق در بیمار بود و انسداد مجرای تنفسی و نیاز مفرط به دستگاه تنفسی را در بیمار افزایش میداد.
نگاه پزشکی به این بیماری حکایت غریبی دارد. سارس بیماری خطرناکی است. همانطور که پیشتر گفته شد این بیماری اولین بار در ۲۸ فوریه ۲۰۰۳ در ویتنام گزارش شد و سپس گزارشهای متعدد دیگری از کشورهای چین، هنگ کنگ، سنگاپور، کانادا، آمریکا و .... بروز آن را مورد تایید قرار داد.
با مطالعات متعددی که تاکنون انجام شده عامل بیماری را احتمالا ویروسی ذکر میکنند که از خانواده ویروس سرماخوردگی (کورونا ویروس) است، ولی در بعضی از مناطق هم ویروس دیگری (پارامیکسوویریده) را عامل آن میدانند، ولی قدر مسلم، ویروس عامل آن نوع جدیدی است که از نظر شکلی شبیه ویروس سرماخوردگی، اما از نظر بروز علایم کمی متفاوت است.
همان طور که ذکر شد بیماری اولین بار در ویتنام شناخته شد، اما بعدا ۳هزار و ۱۶۹ مورد آن در دنیا گزارش شد که بیشترین رقم مربوط به چین (۱۴۱۸) بود که ۱۴۴ مورد آن منجر به فوت شد. این بیماری از نظر جنسی در هر دو جنس و در هر نژاد و در هر سنی مشاهده شده است. انتقال بیماری از طریق ترشحات دستگاه تنفسی است که هنگام سرفه، عطسه، صحبت کردن و ... در هوا معلق شده و فرد غیربیمار در اثر استنشاق آن آلوده میشود. البته گزارشهایی از آلودگی با ترشحات تنفسی بیمار که باعث آلودگی فرد دیگر شد آمده بود. به این ترتیب کارکنان بهداشتی و افرادی که در تماس نزدیک و خانگی با فرد بیمار قرار دارند، در معرض بالای آلودگی هستند.
● اولین تبعات این بیماری
اولین پیامدهای این بیماری در هنگکنگ دیده شد، جایی که بیمه گران از ترس بازگشت مجدد ویروس سارس، بیمه پزشکانی را که احتمال ابتلای آنان به سارس وجود داشت، تمدید نکردند.
بعد از اینکه بیماری سارس در زمستان ۲۰۰۳ صدها کشته برجای نهاد و اقتصاد آسیا را تقریبا به حال رکود درآورد، متخصصان هشدار دادند که امکان گسترش مجدد این بیماری وجود دارد.
در هنککنگ کارفرمایان موظف بودند خدمه درمانی خویش را تحت پوشش بیمه درمانی قرار دهند و اگر از این امر سرباز میزدند، مراکز آنان، با خطر تعطیلی مواجه میشد.
«هنری یانگ»، رییس اجرایی هیات پزشکان هنککنگ اعلام کرده بود: «چنانچه کارفرمایان از بیمه کردن کارکنان خود سرباز زنند، شما در اوایل سال نو شاهد تعطیل شدن چندین کلینیک و مطبهای خصوصی خواهید بود و نیز پزشکان و پرستارانی را خواهید دید که در خیابانها به علت بیکاری مشغول قدم زدن هستند.»
چندی بعد در تایوان و سنگاپور دو مورد مشکوک به سارس دیده شد که دارای سندرمهای تنفسی حاد بودند، اگر چه این بیماران در قرنطینه مخصوص نگهداری میشدند، اما شانسی برای بیمهگران وجود نداشت.
همزمان با احتمال بازگشت مجدد سارس، بیمهگران در هنگکنگ هشدار دادند که بیمهنامههای پزشکان متخصص در سال جدید باطل خواهد شد. این بحران در مورد بیمارستانهای خصوصی، خانههای سالمندان و بسیاری از کلینیکهای شخصی نیز نمود پیدا کرد. بیمارستانهای دولتی، قراردادهای خود را قبل از انتشار این اخبار تمدید کردند.
سخنگوی اتحادیه بیمه گران هنگکنگ گفته بود: « بسیاری از محیطهای کاری، تحت تاثیر سارس قرار میگیرند. با تغییر دوره پوشش بیمهای، بیمهگران موظف به پرداخت خسارت نیستند. شاید شما نمیدانید، ولی هزینه خسارت ناشی از این مساله آن قدر زیاد است که احتمال دارد بیمه گران زیادی با خطر ورشکستگی رو به رو شوند.» وی از معرفی شرکتهای مشمول خودداری کرد، ولی مکررا اظهار داشت که بیمهگران قراردادهای خود را تمدید نمیکنند.
بعد از دخالت دولت و در نظر گرفتن مبلغی به عنوان کمک به شرکتهای بیمه، اوضاع رو به بهبودی نسبی رفت و سخنگوی اتحادیه خبر از تحت پوشش قرار دادن کلینیکهای خصوصی داد. در حدود ۱۲ شرکت از میان ۷۰ شرکت بیمهای راضی شده بودند تا قراردادهای بیمهای خود را با کلینیکهای خصوصی تمدید کنند. ولی هنوز در مورد بیمارستانهای خصوصی و خانههای سالمندان امیدی وجود نداشت. کارکنان این خانههای پرستاری از شرایط موجود اظهار نگرانی میکردند، چرا که طبق گزارشهای شیوع سارس، افراد سالمند بیش از همه در معرض ابتلا به این مشکل تنفسی قرار داشتند.
«کریس مک» که یک کارگزار بیمه بود، گفته بود: «این قابل درک است که امکان بازگشت سارس وجود دارد و خسارت ناشی از آن نیز بسیار هنگفت است، ولی توجه داشته باشید که صنعت بیمه روشی برای کسب درآمد است نه یک بنگاه خیریه.»
بیماری سارس بعد از آنکه برای اولین بار در جنوب چین دیده شد، بیشتر از ۸هزار نفر را در ۳۰ کشور تحت تاثیر قرار داد که از این تعداد، بین نوامبر ۲۰۰۲ تا ژوئن ۲۰۰۴ ، بیش از ۸۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و هنگکنگ یکی از کشورهایی بود که میزان مرگ و میر در آن ۱۷درصد بود و ۳۰۰ نفر جان خویش را از دست داده بودند.
بسیاری از کسانی که قربانی شده بودند، قبلا از بیماریهای دیگر نیز رنج میبردند و تعداد زیادی از افرادی که از این بیماری جان سالم به در بردند، در نتیجه داروهای بسیار قوی که برای مقابله با سارس تجویز شده بود، بسیار ناتوان شدند.
در هنگکنگ بیمهگران در حدود ۵۰۰ اعلام خسارت ناشی از سارس داشتند و میزان غرامتهای پرداختی آنان در حدود ۳/۱۰۵میلیون دلار هنگکنگ (۷/۷میلیون پوند) بود.
سخنگوی دیگر اتحادیه بیمه گران هنگکنگ هم گفته بود: «اگر میبینید این مبلغ زیاد بالا نیست، دلیلش این است که همه بیماران مبتلا به سارس در بیمارستانهای دولتی تحت مداوا قرار گرفتهاند و خیلی از هزینهها توسط مالیات دهندگان پرداخت شده است. بنابراین قربانیان فقط باقیمانده مبلغ را پرداختهاند که قسمتی از آن تحت پوشش بیمه قرار گرفته بود.»
یانگ رییس هیاتمدیره کانون پزشکان هنگکنگ هم گفته بود: «هر چند که اینک کارفرمایان کلینیکهای خصوصی قادر به خرید بیمهنامههای عمر برای کارکنان خویش هستند، ولی باز هم وضعیت برای آنان رضایت بخش نیست. آنها مجبور به خرید بیمهنامهای هستند که ۲۰ برابر قبل است و برخی از آنا با ۵۰درصد افزایش مواجه بودهاند، ولی باز هم خواهان تمدید قرارداد هستند.»
در مقابل سخنگوی نخست اتحادیه بیمهگران هم گفته بود: «افزایش حق بیمه منطقی است، چرا که در نتیجه رقابتهای شدید پیشین، ما در حدود ۱۵۰ دلار هنگکنگ به ازای هر فرد در سال کاهش حق بیمه عمر داشتیم».
● چرا سارس سانسور شد؟
تجربه تلخ سانسور خبری و تاخیر در اطلاعرسانی به موقع، هنگام همهگیر شدن سارس خسارات قابل ملاحظه ای برجای گذاشت، هرچند که دولت چین سعی بر کوچک شمردن صدمات ناشی از آن میکرد، ولی تبعات برجای مانده در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی چین خصوصا خدشهای که به اعتبار بینالمللی چین وارد آورد، غیرقابل کتمان بود. اژدهای مهار نشدنی زرد که قبل از شیوع بیماری سارس هیچ گونه عامل بازدارنده را در روی خود نمیدید، به ناگاه ضربهای برپیکر خود وارد دید که برای خیزش مجدد انرژی فراوان، هزینه گزاف و زمان نسبتا طولانی را پیمود.
در اینجا نکته قابل توجه این است که با درس عبرتی که از تجارب تلخ خود آموختند بعید است در صورت بازگشت مجدد بیماری همه گیر سارس، دولت چین اقدام به سانسور خبری کند. یقینا این بار شاهد شفافیت مقامات چین در اطلاعرسانی به موقع خواهیم بود، چون مقامات چین به این نتیجه رسیدهاند که سانسور شاید وسیله کارآیی در کنترل مردم باشد، اما در مهار یک بیماری واگیردار ابدا سودی نخواهد داشت.
اخباری که در آن مدت از طریق رسانههای چین مخابره میشد حاکی از عزم دستگاه حاکمه در مبارزه جدی با بیماری سارس بود. تخصیص بودجههای فراوان و نگاه کلان و اعلام آمادهباش عمومی نمایانگر درایت دولت چین به قصد پذیرش واقعبینانه شیوع مجدد سارس و آمادهسازی مردم برایسازماندهی منظم در انجام حمله سراسری به هدف کسب پیروزی در کنار موفقیتهای سیاسی و اقتصادی دیگر بود که با بالیدن بر این موفقیت روند توسعه را هموارتر و سرعت رشد اقتصادی را با انگیزهای قویتر افزایش داد.
کنترل مجدد درجه حرارت بدن کسانی که قصد ورود به کشور یا خروج از کشور را داشتند، طی بخشنامهای که از سوی اداره بازرسی کیفیت اجناس به تمام ادارات بازرسی و قرنطینه نواحی مرزی و گمرکی صادر شد، گزارش میزان حرارت بدن افراد توسط مراکز قرنطینه و بازرسی در نواحی مرزی و گمرکی مخصوصا بنادر از سرگرفته شد و هر مسافری که دمای بدنش بیش از ۳۸ درجه بود باید تحت معاینات پزشکی قرار میگرفت و به مقامات مربوطه گزارش میشد.
● نگرانی از بازگشت احتمالی بیماری سارس
افت ناگهانی دمای هوا در بیشتر مناطق چین، نگرانی از بازگشت احتمالی بیماری کشنده سارس را باعث شد و کشور را برای مقابله با شیوع مجدد این بیماری بسیج کرد. در همین ارتباط مقامات بندر تیان جین سیستم گزارش میزان حرارت بدن افراد را از سرگرفتند و بر این اساس هر مسافری که دمای بدنش بیشتر از ۳۸ درجه بود باید تحت معاینات پزشکی قرار میگرفت و نتیجه به مقامات مربوط گزارش میشد. یک مقام مرکز کنترل بیماری چین گفته بود: «این که ویروس سارس به طور طبیعی از بین رفته باشد غیرممکن است و یقینا برخواهد گشت، اما میزان همه گیر شدن آن بستگی به اقدامات پیشگیرانه ما دارد. تمام توان و تلاش خود را برای جلوگیری از بازگشت مجدد بیماری سارس به عمل خواهیم آورد.»
این مطلب را معاون سازمان بهداشت شهر پکن در کنفرانس خبری دفتر شورای اخبار دولتی شهر پکن اعلام کرده بود. وی اذعان داشت دولت شهر پکن مصمم است با تشکیل کنفرانسهای خبری منظم، اخبار و اطلاعات مربوط به بیماری سارس را در اختیار عموم قرار دهد. در همان زمان شبکه نظارت بر وضعیت بیماری سارس با مشارکت واحدهای اداری- بهداشتی و مراکز کنترل و پیشگیری بیماریهای واگیردار شهری، بخشی و منطقهای، کادر درمانی، واحدهای قرنطینه و واحدهای مرتبط دیگر تشکیل شده بود. مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها وظیفه اعلام روزانه تعداد مبتلایان را بر عهده داشتند که در این راستا نمایندگان واحد مذکور در تمام کلینیکهای تب حضور داشتند و بر وضعیت بیماران مبتلا مستقیما نظارت کردند. اخبار صحیح شهرها توسط کمیسیون مناطق و روستاها و به وسیله کمیسیون روستایی اعلام شد.
شهر پکن در آن زمان تیمهای فوریتهای پزشکی پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار شهری و منطقهای را تشکیل داد. این تیمها به محض دریافت گزارشی مبنی بر شیوع سارس، سریعا برای ضدعفونی و جداسازی به محل اعزام میشدند. همچنین اقدامات پیشگیرانه نسبت به محلهای پر رفت و آمد، مدارس، ساختمانهای در حال احداث، ایستگاههای اتوبوس و قطار برای ضدعفونی مکرر، تهویه هوا و بهبود شرایط زندگی کارگران به عهده این تیمها بود. هواپیمای کشوری و واحدهای قرنطینه نیز موظف بودند با جدیت امور مربوط به ضدعفونی و تعیین درجه حرارت مسافرین را در مبادی ورودی فرودگاهها انجام دهند. ۶۶ کلینیک تب با امکانات کامل راهاندازی شده بود. براساس قوانین مصوبه، رعایت امور فوق با دقت و جدیت توسط مسوولان مربوطه انجام شد.
تجهیزات پزشکی، مواد ضدعفونیکننده، دارو، دستگاههای تنفس مصنوعی، لباسهای یک بار مصرف و کیت تشخیص هم به اندازه کافی فراهم شده بود. بیمارستان شیاتانگ شان (ویژه بیماران مبتلا به سارس) نیز تا پایان نوامبر همان سال جاری آماده بهرهبرداری شد.
معاونسازمان بهداشت شهر پکن «لیانگ وان» در پاسخ به خبرنگاران درخصوص اقدامات اولیه در صورت شیوع مجدد سارس گفت: «با تمام توان سه اقدام جدی برای کنترل بیماری سارس انجام خواهد شد.
۱) اطلاعرسانی سریع به مردم.
۲)بالا بردن سطح معلومات کادر درمانی بهداشتی و آموزش مسوولان واحدهای مربوطه و نظارت و بازرسی مکرر به هدف شناسایی و کنترل سریع اولین مورد بیمار مبتلا به سارس.
۳) همکاری فعالانه مردم در زمان شناسایی اولین مورد با مسوولان بهداشتی و دولت بسیار حائز اهمیت است. پاییز و زمستان دو فصل شیوع بیماریهای دستگاه تنفسی است، لذا درخواست دولت از مردم این است که به جز افزایش مقاومت بدن، لازم است نسبت به تهدیدات و خطرات سارس اهمیت بیشتری قائل شوند. در این زمینه لازم است به محض مشاهده علائم و عوارض بیماری در خود و اطرافیان، در سریعترین زمان ممکن به نزدیکترین بیمارستان مراجعه کنند. همچنین توصیه میشود سالمندان، کودکان و تمامی کادر درمانی بهداشتی بیمارستان اقدام به زدن واکسن آنفلوآنزا نمایند. در این صورت امکان اشتباه در تشخیص سارس با آنفلوآنزا کمتر خواهدشد.
● اعلام وضعیت اضطراری در ماه نوامبر
وزارت بهداشت چین با اعلام وضعیت اضطراری درخصوص بازگشت مجدد بیماری سارس در ماه نوامبر برای دستگاههای بهداشتی، درمانی سراسر کشور اعلام آماده باش کرد و دولت این کشور نیز یازدهمیلیارد یوآن برای امور مربوط به مبارزه با بیماری سارس اختصاص داد.
● خسارت سارس بر اقتصاد چین
معاون اداره آمار کشور چین گفت: «شیوع ناگهانی سارس هرچند در توسعه اقتصادی چین اثرات منفی ایجاد کرد، ولی این اثرات موضعی و کوتاه مدت بوده و صدمه اساسی بر اقتصاد چین وارد نکرده و به هیچ وجه روند رو به رشد سریع اقتصاد چین را تغییر نخواهدداد.» وی پیشبینی کرد صدمه وارده بر اقتصاد چین در همان سال هشت دهمدرصد باشد و اثرات منفی مربوط به ماههای آوریل و مه بود که مربوط به صنعت توریسم، حمل و نقل و خرده فروشی میشد که در فصل سوم همگی به حالت اولیه بازگشتند.
«نان ژونگ» آکادمیسین معروف چینی گفته بود: «با توجه به تجارب کسب شده و اقدامات بسیار موثری که دولت پیشبینی کرده، بعید به نظر میرسد سارس به طور گسترده شایع شود.» وی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به استفاده مجدد از گوشت حیوانات وحشی «گربه نقابدار» در رستورانهای استان گوانجو هشدار داد.
وی که در چهاردهمین کنفرانس آکادمیسینهای آکادمیهای علوم جهان سوم شرکت کرده بود، اظهار داشت که سارس مجددا بازخواهد گشت، ولی دامنه وسعت آن به طور پراکنده خواهدبود، ولی باتوجه به اقدامات دولت، همهگیری سارس مهار و دامنه سرایت آن به سرعت کنترل شد.
در همین حال نایب رییس بیمارستان نظامی۳۰۲ ارتش آزادیبخش چین گفته بود: «بیمارانی که در مرحله اولیه ابتلا به سارس به سر میبرند، در صورتی که تب داشته، ولی ناراحتیهای دستگاه تنفسی در آنان بروز نکرده باشد، قابلیت انتقال سارس را به دیگران نخواهند داشت.»
● آماده باش در هنگکنگ
روزنامه SCMP در آن مقطع زمانی گزارش داد، مقامات بیمارستانی هنگ کنگ با توجه به آغاز فصل سرما و نظریه دانشمندان و پزشکان مبنی بر احتمال بازگشت بیماری «سارس» خود را برای مقابله به موقع و موثر با این بیماری آماده میکنند. با توجه به شکایت خانوادههای قربانیان شیوع سارس در اوایل سال جاری میلادی از مقامات بهداشتی و بیمارستانی و بحث و جدلهای فراوان در این زمینه و تشکیل کمیتههای تحقیق و تفحص در شورای قانونگذاری، انتظار میرود مقامات ذیربط با دقت بیشتری به وظایف خود در زمینه پیشگیری و اعلام خطر به موقع به مردم عمل کنند.
این البته پایان مطبوعاتی سارس بود، اما حقیقتا میتوان پذیرفت این بیماری دیگر کسی را تهدید نمیکند؟
|
تیزر
|
● خصوصیات و مورفولوژی باکتری: این باکتری به شکل میلهای بوده و تنها باکتری گرم منفی و داخل سلولی است که تا کنون شناخته شده و به این دلیل قرار گرفتن آن در جنس باسیلوس غیرمنطقی میباشد. باکتری به صورت دسته دسته در درون سیتوپلاسم سلولهای کبدی و یا سلولهای پوششی روده جای گرفته است. هاگ آن در نزدیک انتهای باکتری ایجاد میشود اما در مقاطع بافتهای آلوده به راحتی دیده نمیشود. متحرک است و این ویژگی را به دلیل داشتن تاژکهای فراوان جانبی کسب کرده است. در رنگآمیزی با روش گیمسا به رنگ آبی متمایل به گلی دیده میشود.همچنین این باکتری را میتوان با روش نقره اندود کردن مشاهده کرد. ● کشت و خواص بیوشیمیایی: باسیلوس پیلیفورمیس انگل اجباری درون سلولی است و نمیتوان آنرا در محیطهای غذایی بدون یاخته کشت کرد. باکتری بخوبی در کشت سلولهای پوششی جنین مرغ رشد میکند. همچنین در کشت سلولی کبد موش پس از رشد باعث مرگ سلول ( CPE ) می شود و پس از ۷۲ ساعت تعداد باکتریها به حداکثر خود میرسد. با توجه به اینکه باکتری فقط در درون سلول رشد میکند، بررسی خواص بیولوژیکی و همچنین طبقهبندی آن به راحتی امکان پذیر نمیباشد. هاگ باکتری در برابر گرما نسبتا مقاوم است ولی محلول ۰.۳% هیپوکلریت سدیم آنرا غیر فعال میسازد. ● انتقال بیماری: طرز انتقال بیماری به درستی بررسی نشده است. واگیری در بین جوندگان آزمایشگاه اغلب پس از استرس ایجاد میشود. در آزمایشگاه نیز برای یافتن ناقلین میکروب معمولا از تزریق کورتیزون استفاده میکنند و به این وسیله میتوان آثار بیماری تجربی را شدیدتر کرد. در شرایط طبیعی تعدادی از جوندگان به ظاهر سالم ناقل این باکتری میباشند و به وسیله ترشحات مختلف دفع میکنند. حیوانات حساس ممکن است در اثر بلع هاگ میکروب به بیماری مبتلا شوند. ● علائم بیماری: بیماری در کره اسب ها در سنین ۳ تا ۵ هفتگی بروز میکند و ایجاد تب ناگهانی و شدید (۴۰ تا ۴۱ درجه) اغماء و مرگ ظرف مدت چند ساعت از مشخصات آن است. در بعضی کره اسبها یرقان و اسهال بروز میکند. در آزمایش خون، لوکوپنی شدید وجود داشته و تعداد گلبولهای سفید از ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ در هر میلیلیتر مکعب تجاوز نمیکند. میزان آنزیمهای گلوتامیک اکسالواستیک ترانسفراز سرم (SGOT) و گلوتامیک پیرویک ترانسفراز سرم (SGPT) و سوربیتول دهیدروژناز سرم افزایش مییابد. علائم در سایر حیوانات به نشانیهای گفته شده شباهت دارد. در کالبدگشایی کبد بطور محسوسی بزرگ شده و دارای کانونهای متعدد و ریز است. آثار یرقان دیده میشود. ● تشخیص: بیماری تیزر را فقط با مشاهده عامل بیماری در گسترش و یا مقاطع بافتهای کبد آسیب دیده و یا روده میتوان تشخیص داد. بهتر است گسترش را بوسیله رنگ گیمسا رنگآمیزی کرد و یا به روش پادتن فلورسنت ماهیت بیماری را تشحیص داد. این باکتری نسبت به آمپیسیلین، تتراسیکلینها و اریترومایسین حساس است. |
تیفوس کنهای
تیفوس کنه ای یک بیماری حاد تبدار ناشی از یک باکتری منتقله از کنههای آلوده. این بیماری دارای سرایت فردبهفرد نیست. این عفونت ممکن است پوست، دستگاه عصبی مرکزی، لوله گوارش و عضلات را درگیر سازد. در همه سنین دیده میشود ولی در کودکان و بزرگسالان جوان شایعتر است.
● علایم شایع
▪ علایم زیر ۵-۲ روز پس از گزش کنه بروز میکند:
الف) تب (اغلب تب بالا) همراه لرز
ب) بثورات پوستی قرمز که از دست و پا شروع شده و به مچ دست و پا، ساق، تنه و شکم گسترش مییابند
ج) سردرد
د) درد عضلانی و ضعف؛ سفتی پشت
و) تهوع و استفراغ
هـ) گیجی؛ اغما
● علل
▪ باکتری ریکتزیا که در بدن کنه زندگی میکند. انسان از طریق گزش کنه معمولاً در فصل بهار یا تابستان مبتلا میشود.
● عوامل تشدید کننده بیماری
▪ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری در محیط باز در مناطق آلوده به کن
▪ تماس با سگها
● پیشگیری
▪ استفاده از لباسهای محافظ در مناطق آلوده به کنه و استفاده از ترکیبات دورکننده حشرات
در طی فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری در محیط باز بهطور مکرر پوست را مورد معاینه قرار دهید تا اگر کنهای به پوست شما چسبیده باشد آن را از خود دور کنید. در طی برداشتن کنهها از پوست آنها را له نکنید زیرا کنه باید بهطور کامل و سالم برداشته شود. یک سیگار روشن را نزدیک کنه بگیرید یا مقداری بنزین، نفت چراغ یا نفت معمولی روی کنه بریزید و سپس کنه را با موچین از پوست بردارید.
● عواقب موردانتظار
▪ در این عفونت اگر درمان آنتیبیوتیکی در مراحل اولیه بیماری شروع شود قابل علاج است.
● عوارض احتمالی
▪ عفونت مغزی
▪ تشنج
▪ نارسایی کلیه
▪ هپاتیت
▪ تیفوس کنهای در صورت عدم درمان اغلب کشنده است (در اثر پنومونی یا نارسایی قلب)
● درمان
الف) اصول کلی
▪ بررسیهای تشخیصی ممکن است شامل آزمایشهایی نظیر شمارش سلولهای خون و آزمونهای سرمشناسی (بررسی سرم، مایع خون بدون سلولهای آن) و نمونهبرداری پوست باشد. سابقه گزش کنه یا مسافرت به مناطق آلوده به کنه به تأیید تشخیص کمک میکند.
بیماران دارای بیماری خفیف ممکن است در منزل تحت مراقبت قرار گیرند؛ عفونتهای شدیدتر نیازمند بستری در بیمارستان است (ممکن است حمایت تنفسی با دستگاه تهویه مکانیکی، تزریق خون، تحت نظر گرفتن دقیق از نظر عوارض بیماری نظیر نارسایی کلیه لازم گردد).
رعایت بهداشت دهانی مناسب مهم است.
ب) داروها
▪ آنتیبیوتیکهایی نظیر تتراسیکلین، دوکسیسیکلین یا کلرامفنیکل.
ج) فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
▪ تا برطرف شدن تب و سایر علایم در بستر استراحت نمایید.
د) رژیم غذایی
▪ رژیم خاصی نیاز نیست. بیمار خیلی بدحال ممکن است نیازمند تغذیه وریدی باشد. در سایر بیماران رژیم غذایی بهصورت وعدههای متعدد کمحجم ممکن است لازم باشد.
● درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
▪ اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم تیفوس کنهای باشید.
▪ اگر دچار علایم جدید و غیرقابل توجیه شده اید. داروهای تجویزی ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند.
جذام
جذام هر دو جنس را درتمام سنین مبتلا می سازد و دارای دوره نهفتگی بسیار طولانی است که میتواند چند سال به طول انجامد.
این بیماری یک بیماری عفونی است که به طور مستقیم از یک فرد به فرد دیگر، از طریق دستگاه تنفسی و یا پوست سرایت میکند، ولی نیاز به دوره تماس طولانی دارد و فقط تعداد کمی از مردم به آن مبتلا میشوند.
جذام درطی هزاران سال ترس و وحشت را درانسان ها ایجاد کرده و یک بیماری شناخته شده در تمدن های چین ، مصر و هندوستان بوده است . هنگامی که درسال ۱۸۷۳، مایکوباکتریوم لپرا توسط جی.ای.هانسِن ( G.A.HANSEN ) کشف گردید، اولین باکتری مولد این بیماری در انسان محسوب میشد که شناسایی شده بود، اما معالجه بیماران بعداز کشف داروی داپسون۲ ومشتقات آن دراواخر دهه ۱۹۴۰ میسرگردید. این کشف ، انقلابی درکنترل جذام ایجاد کرد ، زیرا درمان به صورت سرپایی مقدور شد و دیگر نیازی به جداسازی ننگ آور بیماران نبود.
۱۶ کشوری که در صدر کشورهای آندمیک جهان ( کشورهایی که دارای خطر بالقوه برای شیوع این بیماری هستند ) می باشند، ۹۱ درصد موارد تخمینی جذام را به خود اختصاص داده اند که بیش از ۸۰ درصد موارد مربوط به ۵ کشور اول جهان (هند، برزیل، ماداگاسکار، نپال، موزامبیک ) است . درسال ۱۹۹۷ ، ۱۵/۱میلیون مورد تخمینی جذام در جهان وجود داشت که بیشتر آن ها در آسیای جنوب شرقی، آفریقا و آمریکا متمرکز بودند. از میان این تعداد،۸۹۰ هزار مورد ثبت شده برای درمان وجود داشتند که بیش از۹۷ درصد آنها با روش چند دارویی۳ ( MDT ) معالجه شدند. درمان چند دارویی ( MDT ) ترکیبی از دو یا سه داروی کلوفازیمین۴ ، ریفامپیسین۵ و داپسون است که استفاده آن ها با هم، از بروزمقاومت دارویی جلوگیری میکند.
MDT توسط بیماران به خوبی تحمل و پذیرفته شد و به سرعت بیماران را درمان و انتقال بیماری را متوقف کرد و در نتیجه حذف جذام را ممکن ساخت . تا سال ۱۹۹۷ ،MDT درمقایسه با درمان تک دارویی ( فقط با داپسون ) ، حدود پانصد هزار تا یک میلیون مورد از عود بیماری جلوگیری نموده است .
تشخیص جذام معمولاً بر اساس علایم و نشانه های بالینی است که این علایم و نشانه ها توسط هر کارمند بهداشتی که آموزش کوتاه مدتی دیده باشد، قابل مشاهده و شناسایی است . در یک منطقه یا کشور آندمیک ، هر فردی که علایم اصلی جذام را از خود نشان دهد، به عنوان فرد مبتلا به جذام تلقی میشود. علایم اصلی جذام ، ضایعات پوستی مطابق با جذام همراه با بیحسی مشخص و اسمیرهای پوستی مثبت میباشد. اگر شخصی دارای ضایعات پوستی ویا نشانه های ضایعات عصبی باشد ونشانه های اصلی جذام را نداشته و یا این نشانه ها مورد شک و تردید باشند و تشخیص واضح دیگری را نیز نتوان بر وی گذاشت ، به این بیمار " یک مورد مشکوک " میگویند. به افراد مورد شک ، باید نکات اصلی بیماری جذام را گفت و به آنان توصیه کرد که اگر علایم بیش از شش ماه باقی بمانند و یا بدتر شوند، مجدداً مراجعه نمایند. برای تمام موارد ثبت شده و جدید ، باید بلافاصله رژیم مناسب با MDT را شروع کرد.
رژیم هایMDT توصیه شده توسط ۶WHO ( سازمان بهداشت جهانی ) اصولی هستند، یعنی بینظمیهای خفیف در مصرف ، کارآیی آن ها را مختل نمیکند.
درمان جذام فقط با یک داروی ضد جذام ، همیشه موجب افزایش ایجاد مقاومت دارویی نسبت به آن دارو میشود و به عنوان یک عمل غیراخلاقی درنظر گرفته شده است .
هر بیمار جذامی باید با بیش از یک داروی ضد جذام درمان شود و رژیم استانداردMDT را که روشی بسیار بیخطر و موثر است، در اکثر مراکز برای درمان آن، به طور رایگان در دسترس بیماران قرار داد. پیگیری فعال بعد از کامل شدن درمان ضرورتی ندارد، ولی در موارد عود، مجدداً با رژیم استانداردMDT باید درمان شود. در سال۱۹۹۱ سازمان جهانی بهداشت مصوبه ای را انتشار داد که در آن ، حذف جذام را تا سال۲۰۰۰ هدف گذاری نمود. حذف جذام به معنای میزان شیوع کمتر از یک مورد در۱۰۰۰۰ نفر جمعیت است.
راهکار حذف ، بر اساس کشف و درمان تمام موارد باMDT به منظور کاهش بیماری به میزان بسیار پایین است که در سطح بسیار پایین بیماری، انتقال باکتری های جذام کاهش خواهد یافت .
با اشاره به اینکه در ۱۸ سال گذشته، میزان شیوع جهانی بیماری ۹۰ درصد کاهش یافته ، در پایان سال۲۰۰۰ جذام به عنوان یک بیماری حذف شده تلقی گردید.
دراوایل سال۲۰۰۳ ، متجاوز از ۱۰۷ کشور به هدف حذف جذام رسیده اند و فقط در ۱۲ کشور این مشکل همچنان باقی است .
مسله جذام هم اکنون مشکل ۵ کشور آندمیک ( هند، برزیل، ماداگاسکار، نپال و موزامبیک ) است که متجاوز از۸۳ درصد شیوع و ۸۸ درصد از موارد جدید جهانی جذام را تشکیل میدهند.
این گزارش برگرفته از کتاب "راهنمای کشوری حذف جذام یک مشکل بهداشتی" است که توسط مرکز مدیریت بیماریها و اداره سل وجذام انتشار یافته است .
● درمان جذام توسط ایرانی ها
طبق مطالب کتاب " زبان خوراکی ها " تالیف " دکتر غیاث الدین جزایری " می توان گفت یکی دیگر از افتخارات محققین ایرانی معالجه جذام است که به کلی فراموش گردیده و در لابلای کتاب های کهنه و در پس ابرتیره ی خرافات پنهان شده است.
روش سنتی ایرانیان در معالجه ی جذام استفاده از گوشت افعی بوده است که معجون هایی بنام افاعی برای درمان این مرض پلید می ساختند و برای این که گوشت افعی اثر بیشتری داشته باشد، قبل از کشتن این حیوان او را در قفس انداخته و با انواع و اقسام کارها او را آزار داده و عصبانی می نمودند تا زهر بیشتری وارد بدن او شود.
داروی دیگری که داروسازان سنتی ایران برای درمان جذام و زخم های خوره پیدا کرده بودند، "
مار دارو " بود که یک گیاه دارویی است . این گیاه بهترین پادزهر نیش مار و افعی می باشد . حتی حیوانات نیز او را می شناسند و هر موقع به وسیله مار گزیده شوند به سراغ آن رفته و از ریشه آن می خورند.
● روایات اسلامی در مورد درمان تغذیه ای جذام
ابوهریره (ره) روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: زیتون را بخورید و به بدن بمالید که هفتاد مرض از جمله جذام را شفا می بخشد.
در کتاب " خواص سبزی های خوراکی " تالیف " مرتضی نظری آمده است که امام صادق فرموده اند : خوردن ریحان فرد را از بیماری جذام ایمن می گرداند. و نیز فرموده اند : خداوند متعال مرض جذام را از یهود برداشت، زیرا آنها چغندر می خوردند.
امام موسی کاظم نیز فرموده اند : به خوردن شلغم عادت کنید ، زیرا در هر کس رگ جذام باشد آن را از بین می برد. ( بحارالانوار/ ج ۱۴ )
جذام چیست؟
بیماری جذام عمدتا سیستم اعصاب در ناحیه دستها، پاها و صورت را هدف قرار میدهد. این بیماری همچنین با عنوان بیماری هانسن نیز شناخته شده است و علت این نامگذاری این است که جی.آی. هانسن در سال ۱۸۷۳ باسیل مولد آن را کشف کرد. ابتلا به جذام بیشتر در نواحی گرم و مرطوب در مناطق استوایی و نیمه استوایی شایع است. فرد مبتلا اغلب در نواحی آسیبدیده دردی حس نمیکند و ممکن است بدون اطلاع و ناخواسته به اعضای بدنش آسیب وارد کند.
مدتهای زیادی تصور میشد که این بیماری مشکل مرموزی است که با نفرین در ارتباط است و افراد مبتلا به جذام قرنطینه و مطرود بودند. امروزه، درمان موثری برای این بیماری وجود دارد و قابل معالجه است و برای قرنطینه کردن افراد جذامی هیچ توجیهی وجود ندارد. همانطور که در بالا گفته شد این بیماری در ابتدا اعصاب دستها، پاها و چشمها و برخی از اعصاب را در پوست تحت تاثیر قرار میدهد و در شرایط حاد در صورتی که فرد اقدام به درمان نکند بیماری میتواند به فقدان حواس، فلج ماهیچههای دستها و پاها، از شکل افتادگی بدن و کوری منجر شود.
جذام بیماری رنج آوری است که اگرچه قابل درمان است اما در صورت عدم درمان باعث فلج و غیر عادی شدن شکل بدن می شود. باکتری مولد جذام شبیه به باکتری مولد بیماری سل است. این بیماری ۳ نوع مختلف دارد.
نوع اول، نوع معمولی آن با عنوان جذام سپروماتو است که به اعصاب مرکزی، پوست، دستها و پاها، اعضای مخاطی مانند مجاری مرتبط به بینی و چشم حمله ور میشود.
در مقابل نوع دیگری این بیماری تحت عنوان توبرکولوئید یا شبه سل که منطقهای است به طوری که کمتر از نوع اول در بدن گسترش پیدا میکند.
نوع سوم با عنوان جذام بینابین یا جذام با دو شکل مجزا شناخته شده است و ویژگیهای هر دو نوع قبلی را با خود دارد.
در سال ۱۹۸۲ سازمان جهانی بهداشت طبقه بندی سادهای را برای این بیماری ارائه کرد که شامل ۲ نوع جذام paucibacillary (PB) و Multibacillary (MB) است.
این طبقه بندی امروزه در سراسر جهان برای اهداف درمانی مورد استفاده است. هم چنین طبقه بندی قدیمی تر و تاحدی هم پیچیده تر هنوز در برخی از برنامهها بویژه برای مطالعات تحقیقاتی کلینیکی کاربرد دارد. تشخیص این بیماری تا حدی مشکل است اما مهمترین ویژگی آن بروز بریدگیهایی بر روی بدن و به همراه آن از دست دادن حواس است. علائم جذام لپروماتو شامل گرفتگی بینی و گرهها و زخمهای روی پوست در پشت و جلوی بدن است. از دست دادن حواس از انگشتان دستها و پاها آغاز میشود و این امر باعث بروز جراحات و آسیبهای ناخواستهای شود که آنها هم به نوبه خود عفونی میشوند. در موارد پیشرفته و حاد بیماری حالت قانقاریا ایجاد شده و بدن فرد دچار گزیدگی و ضایع شدن میشود. این بیماری قابل معالجه است اما تاثیر درمان بستگی به تشخیص زودهنگام آن دارد. از سال ۱۹۸۲ سازمان جهانی بهداشت روش معالجه ترکیب دارویی را ارائه کرد. در این روش به بیماران ترکیبی از آنتی بیوتیکهای قوی داده میشود که میتواند نوع شبه سل را ظرف ۶ ماه به طور کامل درمان کند و نوع عفونیتر آن که لپرومائو است ظرف ۲ سال معالجه کند. اگر درمان زود آغاز شود تغییر شکل بدن و فلج قابل پیشگیری است. این روش همچنین افرادی که عفونتهای شدید دارند بسیار سریع عفونتزدایی کرده و در نتیجه به پیشگیری از شیوع جذام کمک میکند. لازم به ذکر است که انجمن انگلیسی درمان جذام (LEPRA) یک موسسه پزشکی است که با اهداف سازمان جهانی بهداشت در جهت ریشه کنی این بیماری پیش میرود. هدف از فعالیت این موسسه تشخیص زودهنگام بیماری و ارائه درمان مناسب است. با این حال اکثر بیمارانی که در نقاط دور از دسترس زندگی میکنند به سختی به تشخیص زودهنگام دسترسی پیدا میکنند.
چگونه می توان از سرماخوردگی پیشگیری کرد و در صورت بروز آن را درمان نمود .
سرماخوردگی شایعترین بیماری عفونی در نزد انسـان می باشد. ویروس سرماخوردگی از طریق دستگاه تنفسی وارد بدن می شود.این بیماری هم از لحاظ اقتصادی و هم از نظر عوارض احتمالی آن بسیار با اهمیت است. باعث غیبت کارگران و کارکنان از کار و وقفه و رکود در چرخ اقتصادی هر کشور می شود؛ همچنین غیبت محصلین و دانشجویان از مدارس و کلاس درس و عقب ماندن از درس از عوارض مهم این بیماری می باشد و مهمتر این که در صورت عدم بهبود سرماخوردگی عوارضی از قبیل التهاب سینوس ها ، گوش میانی، حلق، نای، و نایژه ها را در پی دارد.
بچه های کوچکتر از ۵ سال مستعدترین گروه سنی را تشکیل می دهند. استعداد ابتلا به طور تدریجی از ۵ سالگی تا سنین ۱۸ تا ۲۰ سالگی کاهش می یابد و سپس استعداد ابتلا ثابت باقی می ماند. بطور متوسط یک فرد در یک سال ۳ تا ۵ بار دچار سرماخوردگی می شود که این مسأله به تماس ها و عوامل محیطی بستگی دارد. بیماری به وسیله تماس با ذرات آلوده ای که از عطسه کردن حاصل می شوند منتشر می شود. ضعف عمومی (لرزیدن یا احساس سرماسرماکردن، خستگی)، محیط های پرتراکم و عدم رعایت بهداشت ، فصل و مکان جغرافیایی ، فراوانی ویروس آنفلوآنزا در طول ماههای فصل زمستان، شغل و گاهی مسافرت، وضع بد تغذیه و ناهنجاری های ساختمانی قسمت های فوقانی دستگاه تنفس مثل انحراف بینی و بزرگ بـــودن لوزها از عوامل زمینه ساز در ایجــاد سرما خوردگی می باشند. ایمنی نسبت به بیماری تقریباً یک ماه دوام دارد و تا کنون واکسنی که بتواند طول دورة ایمنی را افزایش دهد یافت نشده است.
در خصوص کودکان زیر ۵ سال اگر یکی از چهار علایم زیر را داشت حتما با پزشک و یا کادر درمانگر تماس بگیرید:
۱) سرفه
۲) تنفس مشکل
۳) گوش درد
۴) گلو درد
را داشته باشند، باید مطابق چارت ارزیابی و درمان شوند.
● راههای انتقال بیماری
در سرماخوردگی راههای تنفس فوقانی خصوصاً بینی ، حلق، سینوس های ضمیمه بینی و حنجره دچار آماس و تورم می شود، بیش از ۱۰۰ نوع ویروس مهلک در ایجاد سرماخوردگی دخالت می کنند که به نام ویروس های بینی «رینو ویروس » موســوم گردیده اند.
مهمترین راههای انتقال بیماری:
۱) شایع ترین راه انتقال بیماری وارد شدن میکروب ها به ریه (آسپیراسیون) می باشد. پنومونی هایی مانند پنومونی استرپتوککی ، هموفیلوس، آنفلوآنزا و مایکوپلاسمایی از این طریق منتقل می شوند.
۲) استنشاق ذرات عفونی : ویروس ها و سل از این طریق منتقل می شوند. در استنشاق ذرات عفونی انتقال یا مستقیم و یا غیرمستقیم انجام می گیرد. انتقال مستقیم در اثر تماس و یا انتشار قطره های آب دهان و انتقال غیرمستقیم به وسیله دست و اشیایی که به تازگی آلوده به ترشحات بینی و گلوی شخص آلوده شـــده است صـورت می گیرد.
۳) انتشار از طریق خون: بیشتر باکتری های استافیلوکوک اورئوس از ایــن راه منتقــل می شوند.
۴) تلقیح مستقیم و گسترش مجاورتی از راه لوله تراشه و زخم های قفسه سینــه به وسیله چاقو یا گلوله.
● دوران نهفتگی
دوران نهفتگی بیماری کوتاه بوده و از ۲ تا ۴ روز متغیر است. شروع بیماری معمولاً ناگهانی و با احساس خارش و سوزش در حلق و بینی و گوش شروع و به دنبال آن علایم عطسه، آبریزش از بینی و حالت کوفتگی و خستگــی ظاهـر می شود، معمولاً تب خفیف و ضعف هم دیده می شود که در شیرخواران و بچه های کوچک شایعتر است . بیمار احساس سرما می کند، ولی به ندرت ممکن است لرز نماید. بیماران دچار سردرد هستند ولی سردرد خیلی شدید معمولاً نشانه وجود بیماری دیگری است. حس بویایی و چشایی در بسیاری از موارد دچار اختلال می شود. بیمار ممکن است از دردهای مبهم در ناحیه کمر و دست و پا شکایت داشته باشد. در مراحل ابتدایی ناخوشی، بیمـار سرفه می کند و این سرفه در موارد مختلف ، شدت های متفاوت دارد. با پیشرفت بیماری مخاط گلو و بینی پرخون می شود و مجاری بینی مسدود می گردند. سوراخ های بینی و پوست لب فوقـــانی حساس و کم و بیش متورم و خراشیــده می شود. در مراحل آخر بیماری ترشح مخاطی بینی غلیظ و چرکی می شود.
● درمان سرماخوردگی
متأسفانه در بسیاری موارد مردم اقدام به خود درمانی و مصـرف آنتی بیوتیک های مختلف می کنندکه هم از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست و باعث بارآوردن خسارت مالی زیادی می شود و هم باعث ایجاد مقاومت دارویی در برابر آنتی بیوتیک ها می شود؛ در این زمینه باید دانست، بسیاری از علایم اولیه بیماری ها درست شبیه سرماخوردگی می باشد و این اقدامات مــــانع از تشخیص و درمان به موقــع آن بیماری می شود، بنابراین تشخیص و درمان سرماخوردگی به عهده پزشک یا پرسنل بهداشتی (کـاردان بهداشت ـ بهورز ) می باشد که بیشتر روی مراقبت در منزل تأکید می شود. درمان سرماخوردگی درمان شکایات بیمار است. تأثیر استراحت، مایعات کافی و رژیم غذایی مرتب به همان اندازه داروهای شناخته شده می باشد. باید از گرم شدن بیش از حد و لرزیدن بیمار جلوگیری کرد. استامینوفن و سایر داروهای ضد درد ممکن است به بهبــود حالت ضعف عمومی کمک کنند. گاهــی استفـــاده از آنتی هیستامین ها چند روز اول بیماری برخی از شکایات را بهبود می بخشد. هیچ گونه موردی جهت استفـــاده از آنتی بیوتیک ها در مورد یک سرماخوردگی بدون عارضه وجود ندارد. می توان برای برطرف ساختن انسداد بینی، قطره بینی تجویز نمود، اما باید از این گونه قطره ها تنها گاه به گاه و فقط برای مدت کوتاه استفاده کرد.
آنفلوآنزا به سرماخوردگی معمولی شباهت تام دارد، به طوری که حتی گاه اصطلاح سرماخوردگی را برای آنفلوآنزا و اصطلاح آنفلوآنزا را برای سرماخوردگی معمولی به کار می برند. آنفلوآنزا همیشه شدت بیشتری نسبت به سرماخوردگی دارد.
● پیشگیری
برای پیشگیری از بروز سرماخوردگی و انتشار آن اقدامات زیادی انجام شده است که مهمترین آنها عبارتند از تجویز واکسن های پولی والان، مصرف مواد قلیایی ، مرکبات و به کار بردن مقادیر زیادی از برخی ویتامین ها و اشعه ماورای بنفش. باید توجه داشت که هیچ کدام از این اقدامات و روش ها به طور کامل مؤثر واقع نگردیده است،. اما باز هم اقداماتی به شرح زیر توصیـه می شود:
۱) اجتناب از تراکم جمعیت در محل های زندگی و خواب بخصوص در مؤسسات، سربازخانه ها، کشتی ها و …
۲) آموزش به مردم برای رعایت نکات بهداشت شخصی مثل پوشاندن دهان به هنگام سرفه و عطسه، دفع صحیح ترشحات بینی و دهان و شستشوی مکرر دست ها.
۳) چون ویروس از راه تماس نزدیک توسط قطرات بزرگ، ترشحات بینی و دهان منتقل می گردد، لذا به حداقل رساندن تماس با فرد بیمار مهم می باشد.
۴) به علت تماس مکرر انگشتان با ترشحات بینی حاوی ویروس معمولاً انگشتان فرد مبتلا به سرماخوردگی آلوده بوده و موجب می شود ویروس از طریق دست دادن و یا دست زدن به وسایلی که در تماس با دست بیمار آلوده شده اند (نظیر دستگیره در ) به افراد حساس منتقل گردد.
۵) ایزوله کردن بیمار (جداسازی) در صورت امکان توصیه می شود. معمولاً شکایات آنقدر شدید نیستند که مانع کار بیمار در طی ۲ یا ۳ روز اول بیماری شوند. اگر بتوان جداسازی را به مرحله اجرا درآورد، ممکن است وقوع سرماخوردگی در جمعیت به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند
چه کسی تنش می خارد؟
مایت نر كه اندازهاش تقریباً نصف ماده است پس از بارور كردن جنس ماده، بعد از مدت كوتاهی میمیرد. محل زندگی انگل داخل پوست انسان است و پس از انتقال به میزبان، قسمت سطحی پوست بدن را بهصورت عمودی سوراخ كرده و سپس به ایجاد تونل در سطح افقی میپردازد. بهطوری كه در هر شبانهروز حدود دو تا سه میلیمتر پیشروی میكند و تخمهایش را داخل آن قرار میدهد . هیره ماده در طول زندگی چهار تا پنج هفتهای خود درون نقبهای داخل جلدی ۴۰ تا ۵۰ تخم میگذارد كه بعد از سه تا پنج روز حدود ۱۰ درصد آنها باز میشوند و لاروهایی از آنها خارج میشوند كه از سلولهای پوست تغذیه كرده و تونلهای جدیدی را ایجاد میكنند و نهایتاً به هیره بالغ تبدیل میشوند. دوره زندگی هیره از تخم تا تولد ۱۰ تا ۲۴ روز طول میكشد .
● راه اصلی انتقال
تماس نزدیك حداقل برای ۱۵ دقیقه با افراد آلوده و انتقال از طریق وسایل آلوده راه اصلی انتقال است.
سایر راههای انتقال بیماری شامل موارد زیر است:
۱) خوابیدن در بستر دیگران
۲) زندگی در محیطهای اجتماعی شلوغ
۳) انتقال از راه لباس و یا وسایل آلوده مثل لباس خواب
۴) بازی كودكان با یكدیگر مخصوصاً در مهدكودكها
۵ ) نگهداری از اشخاص آلوده
● چه افرادی بیشتر در معرض ابتلا به گال میباشند؟
عامل گال میتواند تمام افراد یك خانواده را در هر سنی كه باشند مبتلا كند. بیماری بیشتر از افرادی شروع میشود كه تماس نزدیك با فرد بیمار دارند .
بچههای كمتر از ۱۵ سال حساس هستند و معمولاً اولین كسانی كه درخانه علامتدار میشوند ، بچههای كوچك زیر ۱۵ سال میباشند.
● علایم بیماری
نشانه اصلی بیماری خارش است. خارش معمولاً شبانه و شدید است و هنگام خواب در بستر كه بدن شخص گرم میشود، اتفاق میافتد. انگلها در اثر گرم شدن محیط و در بعضی مواقع به دنبال گرفتن دوش آب گرم نیز فعال شده و خارش شروع میشود. علایم دیگر شامل ضایعات پوستی قرمز رنگ و برجسته، تورم موضعی، بثورات جلدی و تونلهای زیر پوستی به طول ۳ تا ۱۵ میلیمتر است، دانههایی به شكل مروارید كه محتوی مایع شفاف بوده و هالهای قرمز رنگ دور آن را احاطه كرده روی پوست پدید میآیند كه اندازه هریك از دانهها كه بهصورت تاول قابل دیدن است معمولاً بهاندازه ته سنجاق میباشد و ممكن است به علت خاراندن زیاد شكل خود را از دست داده و بهصورت اثرات خراش یا به صورت زخمهایی در محلهای آلوده دیده شود. هیرهها نقاطی از بدن انسان كه دارای پوست ظریف، چینخورده و مرطوب است مانند پشت، كفدستها، بین انگشتان، مچ، آرنج، زیربغل و ناحیه كمر را آلوده میكنند. در شیرخواران صورت، كف و قوزك پا نیز ممكن است درگیر شود.
● راههای پیشگیری
باتوجه به اینكه ابتلا به بیماری گال مستقیماً به عدم رعایت بهداشت فردی و گروهی و نداشتن آگاهیهای لازم بهداشتی مربوط میشود بنابراین آموزش بهداشت به گروههای زیرضروری است:
۱ ) دانشآموزان
۲) مسولان و سایر كاركنان مدارس
۳ ) اولیای دانشآموزان
این گروهها باید با روشهای زیر آشنا شوند:
۱) رعایت بهداشت فردی و پاكیزه نگاهداشتن لباس
۲)اجتناب از پوشیدن لباسهای زیر دیگران
۳) جداسازی بیمار تا بهبودی كامل
۴) بیماریابی در سایر افراد خانواده زیرا معمولاً بقیه افراد خانواده نیز مبتلا میشوند
۵) درمان صحیح و كامل مبتلایان
۶ ) سمپاشی محل زندگی هیره
گاهی اوقات اگر درمان و پیشگیری غلط انجام شود، گال مزمن میشود و ضایعات جلدی به صورت تاولهای بسیار خارشدار در بدن باقی میماند.
حصبه یا تیفوئید
▪ علت : میکروب حصبه در آبهای گل آلود تا یکماه و در یخ تا ۳ ماه زنده میماند ، در اثر گرمای ۶۰ تا ۱۰۰ درجه بزودی بیجان می شود و بخصوص نور آفتاب بسرعت سبب انهدام میکروبهای حصبه می شود . در برابر خشکی هم مقاومت دارد ( تا دو ماه )
● علل آماده کننده و همه گیر شناسی :
حصبه ممکن است بشکل تک گیر یا همه گیر درآید در فصل پائیز و تابستان بیشتر بصورت همه گیر در میآید ، این همه گیری بخصوص در اجتماعات مانند سربازخانه ها و مدارس دیده می شود .
این بیماری متأسفانه در کشور ما در تمام فصول فراوان است ولی ما آمار صحیحی در تمام کشور از شیوع این ناخوشی نداریم . از آمار بخش عفونی چنین برمی آید که تعداد بستری شدگان در تابستان و پائیز بیشتر است .
در زمان جنگ که تمام شرایط بالا جمع است کثرت این مرض قابل ملاحظه است . افراد غریب و تازه وارد که بمناطق آلوده وارد میشوند بیشتر از افراد بومی مبتلا میگردند ، کم شدن ترشح معده هم در آلودگی مؤثر است زیرا شیره معده ضدمیکروب قوی است و میتواند در موقع ورود میکروب را بیجان سازد .
● راه های سرایت بیماری :
میکرب بیماری تیفوئید از راه دهان وارد دستگاه گوارش شده و از آنجا به سایر نقاط بدن میرسد و نشانه های بیماری را پدیدار میسازد ، میکروب باسیل از راه مدفوع به خارج راه می یابد مدفوع و صفرا در دوران استقرار بیماری آلوده میباشند . گاهی در ادرار و استفراغ بیماران نیز باسیل وجود دارد . بیشتر حصبه ای ها در دوران نقاهت هم خاستگاه پخش میکروب بشمار می روند .
▪ سرایت مستقیم :
پرستاران و مراقبان بیماران از راه دستهای خود آلوده میگردند . آنهائی که لگن بیمار را برمیدارند و یا لباس و ملحفه های ویرا عوض میکنند و در معرض آلودگی مستقیم قرار دارند . بنابراین اگر کمال نظافت بعد از تماس با مریض رعایت شود آلودگی ناچیز خواهد شد . برخی از پزشکان حصبه را بیماری دستهای کثیف نامیده اند .
▪ سرایت غیرمستقیم :
آب - بهترین منبع آلودگی را تشکیل می دهد و این مطلب درآلودگی های لوله های آب یک محله یا یک قنات و آلوده کردن تعداد زیادی از افراد با ثبات میرسد ، گذشته از آب ، مواد غذائی ، شیر و سبزیجات و نرم تنان دریایی(صدفهاو میگوو...) نیز ممکن است توسط آب آلوده گردند .
سابقاً یخ غیربهداشتی یک عامل انتقال بیماری در ایران بشمار میرفت . آلودگی شیر ، پنیر تازه توسط آب آلوده یا دستهای آلوده دیده شده است . سبزیجات ، سبزیجاتی را که با کود انسانی میکارند احتمال آلودگی آن زیاد است .
نرم تنان دریائی و صدفها و میگو غیره یکی از منابع آلودگی در کشورهای اروپائی محسوب می گردد . صدفهائی که در مسیر فاضل آب و رودخانه های کثیف قرار می گیرند آلوده می شوند .
مگس هم عامل مهمی در پخش بیماری است .
در آزمایشگاهها افرادی که با کشت و مطالعات این میکروبها سروکار دارند ممکن است تصادفاً آلوده گردند ، پزشکان بخش های عفونی هم بدلایل بالا بیشتر در معرض آلودگی میباشند .
پودر گوشت ، تخم مرغ و سایر مواد غذائی هم ممکن است عامل سرایت بیماری باشند .
نشانه های حصبه : بیماری به آرامی شروع می شود : تب مختصر ، خستگی ، سرگیجه ، کوفتگی ، خواب مختل ، دهان تلخ و یبوست . بتدریج این علائم شدت مییابد ، بعلاوه سردرد شدید ، درد پیشانی بوجود می آید ، درد کمر و گردن و بیحالی عارض میشود ، شکم نفخ پیدا کرده کمی دردناک می شود مخصوصاً در پهلوی راست و پائین شکم درد محسوس میباشد یا بجای یبوست اسهال فرا می رسد .
طحال بزرگ می شود گاهی خون دماغ وجود دارد . بسیاری از بیماران در چند روز اول بیماری سرفه کرده و نشانه های یک برونشیت حاد را دارند . صبحها تب کم بوده و شبها بالا می رود تا اینکه در ظرف ۴ تا ۵ روز تب به ۴۱ درجه میرسد ، نبض نسبت به تب کندتر میباشد .
۵ تا ۸ روز علائم شدت می یابد یعنی استقرار بیماری فرا میرسد بیمار در رختخواب خود بیحرکت می افتد و نسبت به اطرافیان بی اعتنا می باشد و یا اینکه در بیحالی و کوفتگی عمیقی غوطه ور میباشد گاهی هذیان و بی خوابی وجود دارد ، بیمار اشیاء مبهمی را در هوا جستجو می کند ، عطش زیاد دارد لبها و زبان خشک است ، اشتها کم است نفخ شکم زیاد و در لمس پهلوی راست و پائین شکم درد وجود دارد . در حصبه سخت ، اسهال آبکی وجود دارد . تب دائماً در ۴۰ درجه سانتیگراد باقی مانده ، صبح و شب کمی با هم اختلاف دارد یعنی صبحها کمتر و شبها زیادتر است .
● عوارض حصبه :
بسیار متعدد است - خونریزی روده ، سوراخ شدن روده ها ، ورم آپاندیس ، ورم کیسه صفرا ،یرقان ، ورم غده بناگوشی عوارض دیگر از قبیل نارسائی قلبی ، عارضه استخوانی ، تنفسی ، ادراری ، پوستی ، ورم بیضه ، مننژیت ، آماس کلیه ها ( پیلونفریت ) و پستانها و تورم مفصلی ملاحظه می شود .
● تشخیص آزمایشگاهی :
آزمایشهائی که از نظر تشخیص تیفوئید مورد استفاده قرار میگیرد بترتیب اهمیت عبارتند از : کشت خون ، کشت ادرار و خلط ، کشت مغز استخوان و آزمایشهای سرمی ( ویدال فلیکس ) ؛ کشت مدفوع ( در کشور ما که مرض بومی است کشت مثبت مدفوع را باید با امتحانات دیگر تکمیل کرد ) .
● درمان :
رژیم غذائی و الکترولیت : امروزه دیگر انتخاب رژیم غذائی خاصی برای بیمار تیفوئیدی مفهومی ندارد بهتر است که به بیماران مقادیر کافی مایع رسانده شود و برای این منظور تشویق بیماران به نوشیدن مایعات زیاد لازم است . توجه به تعادل آب و الکترولیت هنوز مهمترین و فوری ترین اقدام است .
درمان با آنتی بیوتیکها با توصیه پزشک
● پیشگیری :
تیفوئید حاد بصورت همه گیر و تک گیر بروز میکند و بیشتر اوقات مسئول آنها ناقلان سالم یا بیماران می باشند . این بیماری مخصوص انسان است و دو نوع پیشگیری را ایجاب می کند :
۱) پیش گیری دسته جمعی
۲) پیش گیری انفرادی
در پیش گیری دسته جمعی میباید بیماران و حاملان سالم را مشخص کرده و آنها را معالجه نمود و خلاصه خاستگاه سرایت را از بین برد .
در پیش گیری انفرادی باید افرادیکه در معرض آلودگی به بیماری هستند ایمنی بخشید و آنهم بوسیله مایه کوبی امکان پذیر است . ولی باید دانست که هر دو این وسائل برای جلوگیری از تیفوئید ضرورت دارند و یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست .
▪ پیشگیری دسته جمعی :
در پیش گیری دسته جمعی پزشک معالج و اداره بهداشت وظیفه عمده ای دارند : پزشک معالج باید هر چه زودتر بیماری را تشخیص داده و نوع آن را بمراکز بهداری گزارش دهد ، بعلاوه در جریان ناخوشی به اطرافیان مریض طرز سرایت وگندزدائی ادرار و مدفوع را بیاموزد . همچنین ملحفه و لباس زیر و یا وسائل دیگر آلوده بیمار را بهتر است با آب ژاول و جوشاندن و بخار آب و غیره گندزدائی کنیم ، بعد از بهبود بیماری میباید گندزدائی نهائی انجام شود . در صورت امکان بهتر است پزشک معالج خاستگاه سرایت را جستجو کند . بعلاوه مراقبت و بازرسی دقیق مواد خوراکی ، صدفها ، شیر ، آب ، مشروبات غیرالکلی و غیره ، این مواد را چه از نظر تهیه و توزیع و فروش باید تحت کنترل دقیق قرار داد ، تهیه آب قابل شرب و فاضلآب هم در پیشگیری بسیار مهم است . غدغن کردن کاربرد کود انسانی در سبزیکاری ، از بین بردن مگس در نقاط آلوده و آموختن بهداشت عمومی بمردم ارکان پیشگیری دسته جمعی را تشکیل می دهد .
داستان مالاریا در ایران
● تعداد بیماران مبتلا
بررسی روند بیماری در سالیان اخیر نشان میدهد که در دهه گذشته میزان بروز بیماری سیر نزولی قابل توجهی داشته، به طوری که در سال ۱۳۷۰، بروز بیماری در کشور ۷۶/۱ در هزار بوده است و این میزان با کاهش ۸ برابری در حال حاضر به ۲ در ده هزارنفر جمعیت رسیده است.
در حال حاضر براساس گزارشهای رسیده از دانشگاههای علوم پزشکی، تعداد موارد مالاریا در سالجاری و تا اول شهریور ۴ هزار و ۷۰ مورد بوده، که نسبت بهمدت مشابه در سال قبل ۲۵ درصد کاهش نشان میدهد. علاوه بر این، شمار مبتلایان مالاریا طی ۱۵ سال گذشته نیز کاهش قابل توجهی داشته است، بهنحوی که از ۹۸ هزار مبتلا در ۱۵سال گذشته به ۱۶ هزار و ۵۰۰ مورد در سال۸۶ رسیدهایم.
لازم به ذکر است که در حال حاضر اکثر موارد بیماری در سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و به ندرت در استان فارس گزارش شده است، به نحوی که در سال ۸۶ درصد موارد گزارش شده بیماری از سه استان مزبور ۹۵ درصد بوده است.
در حال حاضر آخرین آمار شیوع مالاریا را در کشور ۱۸ هزار نفر است که امیدواریم تعداد مبتلایان امسال به ۱۲ هزار نفر کاهش پیدا کند اما اینکه این پیشبینی تا چه حد واقعی باشد مشخص نیست و نیازمند سپری شدن زمان است.
خوشبختانه درصد موارد فالسیپارم که سوش بدخیم بیماری است از حدود ۵۰ درصد در ۱۵ سال گذشته به ۵/۸ درصد در سال ۸۶ کاهش داشته است که از موفقیتهای مهم در راستای کنترل بیماری محسوب میشود.
● برنامههای کنترل کشوری مالاریا
در حال حاضر برنامه کشوری مبارزه با مالاریا در حال اجرا بوده و شامل تامین نیروی انسانی، لاروکشی در مناطق با شیوع بالای مالاریا، آموزش خانه به خانه ساکنان این مناطق به طور چهره به چهره و عمومی و اقدامات کنترلی و توصیه به مردم به خصوص به روستاییان برای پرهیز از استراحت در فضای باز، استفاده از وسایل خنککننده در فضاهای بسته و استفاده از ابزار محافظت شخصی مانند پشهبند در برابر نیش پشه و تشخیص بیماری ظرف مدت ۴۸ ساعت است.
● داروهای ارزان و مقاومتهای دارویی
در ایران طبق بررسیهای انجام شده بیماران مبتلا به مالاریای نوع فالسیپارم (شدیدترین نوع مالاریا) نسبت به داروی کلروکین که برای سالهای طولانی داروی خط اول درمان مالاریا بوده است، در سطح وسیعی مقاومت نشان دادند. برای همین داروی خط اول کشور از سال ۱۳۸۶ تغییر کرده است البته بهدنبال یک مطالعه مشترک با سازمان جهانی بهداشت، خط جدید درمان شامل ۲ داروی ترکیبی جدید مورد توصیه سازمان جهانی بهداشت برای درمان خط اول معرفی شد که تا به امروز هیچ مورد شکست درمانی را بهدنبال نداشته است. این داروهای ضدمالاریای جدید که از دسته داروهای ترکیبی مورد توصیه سازمان جهانی بهداشت است (کوارتم و آرتسونات به شکل قرص و آمپول و شیاف) با کیفیت مناسب تهیه و بهطور رایگان در اختیار تمامی بیماران اعم از خارجی یا ایرانی قرار داده میشود.
● دیدگاه حذف
بررسی تجربه تلاشهای جهانی در مبارزه با مالاریا موید این حقیقت است که کشورهایی که توانستهاند در یک مقطع زمانی از فرصتهای فراهم شده استفاده نمایند، به موفقیتهای ارزشمندی همچون ریشهکنی و حذف مالاریا، نایل شدهاند. این دستاورد مهم هزینه اجرای برنامه را نیز توجیهپذیر مینماید. در گذشتههای دور و در یک مقطع زمانی نسبتا کوتاه انگل مالاریا به کلروکین به عنوان داروی کمعارضه و ارزان و پشه ناقل به د.د.ت، حشرهکشی با اثر ابقایی طولانی و ارزان حساس بوده است. اگرچه برخی کشورها هم زمان با توسعه اقتصادی اجتماعی توانستهاند با استفاده از روشهای ارزشمند علمی و مبتنی بر شواهد موفقیتهای ماندگاری را در مبارزه با مالاریا به دست آورند اما این فرصتها با ظهور مقاومت انگل فالسیپارم در مقیاسی وسیع و مقاومت جزیی انگل ویواکس در بعضی مناطق به کلروکین ازیک سو و مقاومت ناقلین مالاریا به حشرهکشهای رایج از سوی دیگر از دست رفته محسوب میشود. معتقدیم که شرایط موجود در کشور فرصت ارزشمندی را برای حذف مالاریا و بر داشتن یک گام به جلو فراهم نموده است. اگرچه مجاورت با دو کشور همسایه پاکستان با حدود ۱۶۰۰۰۰۰ مورد بیمار مبتلا به مالاریا در سال و افغانستان با ۱۵۰۰۰۰۰ مورد بیماری با توجه به تعداد بسیار زیاد مهاجرین افغانی در مناطق مختلف کشور و حجم بسیار زیاد ترددهای بدون کنترل در مرزهای شرقی بر دشواری رسیدن به این هدف افزوده است. در سالهای اخیر حذف بیماری با حمایت تکنیکی سازمان جهانی بهداشت در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است که به دنبال تغییر دیدگاه سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۳۸۶ در مورد هدفگذاری حذف مالاریا و با توجه به آخرین وضعیت موجود و با عنایت به شرایط کنونی کشور و منطقه و آخرین توصیههای سازمان جهانی بهداشت مقرر گردید، برنامه حذف مالاریای کشور تا سال ۱۴۰۴ در راستای اهداف سند چشمانداز بیست ساله تهیه گردد. بر این اساس در نظر داریم تا شیوع این بیماری را در کشور تا بیش از ۳۰ درصد کاهش دهیم و پس از زمان مقرر به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت، شاهد بروز یک مورد مالاریا باشیم. این در حالی است که بر اساس آخرین آمار تقریبا از هر ۴ هزار نفر، یک نفر به مالاریا مبتلا شده است.
خانمهای خانه دار و راههای مقابله با «وبا»
بررسی ها نشان می دهد، در خانواده هایی که زنان سواد بیشتری دارند و اهل مطالعه و پیگیری اخبار و رویدادهای روز می باشند افراد خانواده علاوه بر برخورداری از رفاه و آرامش بهتر و موقعیت اجتماعی مطلوبتر از سلامت بیشتری نیز برخوردارند، چون دانش و آگاهی خانم خانه به عنوان عنصر اصلی خانواده در تهیه و طبخ غذا رعایت بهداشت منزل، آموزش کودکان، اصلاح شیوه زندگی و .... به بالا رفتن سطح سلامت تمامی اعضای خانواده منجر می شود.
به عنوان مثال در ارتباط با شیوع بیماریها، چنانچه خانم خانه راه های انتقال بیماری و روشهای پیشگیری از آن را بداند به طور حتم با تمهیداتی که به کار می گیرد و آموزشهایی که به فرزندان خود می دهد از ابتلای به بیماری همسر و فرزندان پیشگیری می کند و یا با اقدام فوری به بهبود بیماری کمک کرده و زمان طلایی درمان بیمار که ممکن است خود یا همسر و فرزندان باشند را از دست نمی دهد.
در هر صورت آنچه برای مقابله با بیماریهای خطرناک و پیشگیری از ابتلا به آنها برای همه لازم و ضروری است ارتقای سطح آگاهی و دستیابی به اطلاعات در خصوص بیماریهاست.
به عنوان مثال، اکنون که بیماری «وبا» شیوع پیدا کرده افزون بر ۱۰۰ نفر از هموطنان ما را مبتلا ساخته و بیش از ۵ مرگ در اثر این بیماری گزارش شده است. تنها چیزی که می تواند «سلامت خانواده» را حفظ کند و در برابر این بیماری مصون سازد آشنایی با بیماری «وبا»، راه های انتقال، روشهای پیشگیری و اهمیت درمان است.
سرویس بانوان با توجه به مسؤولیتی که در قبال ارتقای سطح آگاهی خوانندگان گرامی دارد، طی گفتگویی با دکتر عمادی، فوق تخصص بیماریهای عفونی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران اطلاعات لازم را درباره بیماری و راه های پیشگیری از آن در اختیارتان قرار می دهد.
● وبا چیست؟
دکتر عمادی در این باره می گوید: التور یک بیماری اسهالی واگیردار است که توسط میکروبی به نام «ویبریوکلرا» ایجاد می شود.این بیماری در ۹۰ درصد موارد می تواند خفیف و بدون علامت باشد، اما ۱۰ درصد موارد بیماری به صورت شدید و خطرناک ظاهر می شود و بیمار را با خطر مرگ مواجه می سازد.
● علایم بیماری
وی به علایم بیماری اشاره کرده، اضافه می کند:
▪ بیماری با اسهال حاد آبکی و دفعات مکرر اجابت مزاج ظاهر می شود
▪ دل درد و دل پیچه مثل مسمومیت غذایی ندارد
▪ با استفراغ همراه است، اما تهوع قبلی ندارد
▪ عضلات پشت پا حالت اسپاسم و گرفتگی پیدا می کند
▪ بیمار عطش فراوان دارد، زیرا دفع فراوان سبب کاهش شدید آب و الکترولیت بدن می شود.
● راه های انتقال بیماری
عضو هیأت علمی دانشگاه میافزاید: بیماری از دو طریق مستقیم و غیرمستقیم به فرد منتقل می شود.
▪ تماس مستقیم از طریق دستهای آلوده، تماس با مواد دفعی و استفراغ بیماران و یا لوازم آلوده بیمار است.
▪ تماس غیرمستقیم از طریق: آشامیدن آب آلوده به میکروب وبا (آبی که به مدفوع بیمار به علت دفع غیربهداشتی فاضلاب و نشت آن به منابع آب آشامیدنی آلوده شده باشد.)
شستشوی میوه و سبزی با آب آلوده
▪ تهیه غذای سرد با آب آلوده
▪ آلودگی غذاهای پخته شده پس از تهیه با دست آلوده و یا مگس
▪ استحمام و شستشوی لباسها با آب آلوده
▪ مصرف یخهای قالبی و غیر بسته بندی که در مسیر تهیه و توزیع آلوده شده باشند (میکروب وبا می تواند مدتی در یخ زنده بماند)
▪ تغذیه کودکان و نوزادان با بطری به جای شیر مادر می تواند عامل انتقال بیماری باشد.
● پیشگیری بهتر از درمان
دکتر عمادی با تأکید بر رعایت نکات بهداشتی و به منظور پیشگیری از ابتلا به وبا تصریح می کند: برای پیشگیری باید از آب آشامیدنی سالم برای نوشیدن، شستشو و پخت و پز استفاده کرد.از مصرف آب غیرمطمئن مانند چشمه، رودخانه، چاه آب و یا آبی که به منظور آبیاری فضای سبز به کار می رود بپرهیزید.قبل از مصرف سبزی و کاهو و کلم و ... آن را ضدعفونی کرده و به طور کامل شستشو دهید.نه تنها برای آشامیدن، بلکه برای تهیه غذای سرد و گرم، استحمام و شستشوی ظروف و البسه از آب سالم و مطمئن استفاده کنید. نکات بهداشتی را در زندگی روزمره بویژه در سفر که امکانات بهداشتی کافی وجود ندارد جدی بگیرید و آن را رعایت کنید.از مصرف یخهای غیربسته بندی، سالاد، سبزی و نوشیدنیهایی که به سلامت آن مطمئن نیستید (آب میوه های غیر بسته بندی، شیرموز، معجون و ...) در اغذیه فروشیها و رستورانهای غیربهداشتی پرهیز کنید.
از فروشندگان دوره گرد خرید نکنید و مواد غذایی مصرفی را از فروشگاه های معتبر خریداری کنید.
در صورتی که مجبورید به کودک با بطری شیر بدهید بی درنگ پس از خوردن شیر، باقی مانده آن را دور ریخته و بطری را به دقت بشویید.
به منظور پیشگیری از نفوذ فاضلاب به آبهای سطحی هنگام مسافرت و گردشهای خارج از شهر اصول دفع بهداشتی فضولات انسانی را رعایت کنید و مواد غذایی و آشامیدنی را دور از دسترس حشرات نگه دارید.
قبل از تهیه و خوردن غذا و پس از اجابت مزاج دستهای خود را حتماً با آب و صابون به دقت بشویید.
همیشه ناخن های خود را کوتاه نگه دارید.
● سالم سازی آب
چنانچه آب سالم در اختیار ندارید می توانید آن را به مدت یک دقیقه بجوشانید و سپس مصرف کنید.
* ضد عفونی میوه و سبزی
این فوق متخصص بیماریهای عفونی، سبزی را مهمترین عامل انتقال بیماری دانسته و به ضدعفونی و شستشوی آن تأکید می کند.وی مراحل شستشو و ضدعفونی سبزی را توضیح داده، می گوید: مرحله اول پاکسازی و شستشوی گل و لای سبزی است.
مرحله دوم مرحل انگل زدایی است که به ازای هر لیتر آب باید ۳ تا ۵ قطره مایع ظرفشویی ریخته و سبزی را به مدت ۵ دقیقه در آن قرار دهید. سپس با آب سالم کاملاً بشویید تا تخم انگلها از سبزی جدا شود.
مرحله سوم مرحله ضدعفونی است که یک گرم پودر پرکلرین را در ۵ لیتر آب حل کرده و سبزی را به مدت ۵ دقیقه در محلول قرار می دهید.
سپس با آب سالم شسته و آن را مصرف کنید
البته از محلولهای ضدعفونی آماده در داروخانه ها نیز که به همین منظور به فروش می رسد می توانید به جای پرکلرین استفاده کنید.
● چگونگی درمان
این پزشک متخصص یادآور می شود:
وبا بیماری خطرناکی است که در صورت غفلت و تأخیر در درمان جان بیمار را می گیرد، زیرا کاهش آب و الکترولیت بدن بسیار شدید است و بیمار به علت کم آبی بدن جان خود را از دست می دهد.
بنابراین، به محض مشاهده علایم بیماری بهتر است به اولین مرکز درمانی مراجعه شود تا مایع درمانی بیمار آغاز گردد. قبل از آن نیز بیمار چنانچه می تواند مایعات بنوشد باید از محلول ORS و هر چیز دیگری نظیر آب، چای، دوغ و ... استفاده کند تا به پزشک برسد.
بیمارانی که به موقع مایع درمانی برای آنها انجام شود بهبود می یابند در غیر این صورت بیماری می تواند کشنده باشد.
● توصیه به خانمها
دکتر عمادی خانمها را مسؤول سلامت خانواده می داند و می گوید: مادرانی که به کودکان خود آموزش می دهند تا دستهای خود را بشویند، از فروشندگان دوره گرد خرید نکنند، نظافت و بهداشت را رعایت کنند،در تهیه مواد غذایی نکات بهداشتی را رعایت می کنند و سفره خانواده را با مواد بهداشتی کامل می کنند، در نگهداری مواد غذایی دقت لازم را دارند که مواد غذایی پخته شده در یخچال نگهداری شود، معمولاً غذا را برای یک نوبت مصرف طبخ می کنند، گوشت، مرغ و ماهی را از فروشگاه های مطمئن خریداری می کنند، سبزی را ضدعفونی کرده سپس مصرف می نمایند، برای گرم کردن غذا مدت زمان کافی صرف می کنند تا تمام قسمتهای غذا به نقطه جوش برسد، در مصرف یخ دقت می کنند تا روی زمین و محل آلوده قرار نگیرد چون میکروب به داخل یخ نفوذ می کند و ... بدون تردید خود و خانواده را در برابر بیماری وبا مصون و ایمن ساخته و به این بیماری مبتلا نمی شوند، اما چنانچه کوچکترین بی احتیاطی از جانب خانمها صورت بگیرد نه تنها خودشان، بلکه اعضای خانواده نیز در معرض ابتلا به «وبا» قرار می گیرند.
خانه ای که سیاه بود
بیش از هفتاد سال است در محاصره کوه های «دند»، «بهلول» و «حلی» در انتهای جاده ای آسفالته، در پانزده کیلومتری شمال غرب تبریز، در سکوت و انزوا به سر می برد.
وارد ده می شوی، سر سبزی فضا و درختان کهنسال اقاقیا و آواز پرندگان، چشم و گوش می نوازد. با این همه سر سبزی و زیبایی چگونه می توان خود را چنین در انزوا و تنهایی محصور کرد؟
در خانه هایی با سقف شیروانی در فاصله هایی اندک از هم، پشت پرده های توری آویخته بر درهای ورودی، زنان و مردانی پناه گرفته اند که اعضای بدنشان تحلیل رفته و ... آنها شاید لبهایی هم برای ابراز دوست داشتن و بوسیدن نداشته باشند اما عشق به حیات، در پس نگاه بی اعتمادشان موج می زند.
فضای آسایشگاه «بابا باغی»، به چندین قسمت مسکونی، اداری، آمفی تئاتر، مسجد و مدرسه و بخشهایی برای بستری بیماران تقسیم شده است.
پس از هماهنگی با مسؤولان وارد بخشهای بستری بیماران می شوم. با دیدن زنی میانسال، با موهایی به سفیدی برف که از زیر روسری سفیدش بیرون زده و چشمهایی به رنگ دریا، و از ملیتی دیگر که در پشت میز دفتر پرستاری نشسته است، تصویری خوشایند در ذهنم نقش می بندد. در این آسایشگاه خواهران روحانی از ملیت های مختلف نیز حضور دارند که با عشق و علاقه خاص به درمان و پرستاری از بیماران جذامی می پردازند.
بیشتر بیماران بستری در این بخش، جذامیانی شفا یافته، با سنین متفاوت هستند که اکنون برای درمان زخم کهنه ای که عود کرده، بستری شده اند. کنار تختشان می ایستم و با تک تک آنها احوالپرسی می کنم.
زنی ۴۲ ساله چنان مشغول ور رفتن با پیچ رادیو است، گویی که می خواهد، در یک آن، دنیای خارج را به درون اتاق بیاورد، با دیدن من، چنان با اشتیاق از بچه هایش می گوید که تمام محبت مادرانه اش در چهره به انحطاط رفته اش نقش می بندد. از شوهرش می پرسم. بی درنگ حالت چشمان بی فروغش تغییر می کند و غمی نهان از کلماتش فرو می ریزد: «از ۲۵ سالگی تحت درمان هستم، در تمام این مدت شوهرم مرا با این وضعیت تحمل کرد، حالا که ازدواج کرده، حرفی ندارم؛ چون بچه هایم بزرگ شده اند.»
از گوشه دیگر اتاق زنی که به نظر ۵۰ ساله می آید، با موهای مجعد و چشمانی کم فروغ با چهره ای خندان صدایم می کند: «چرا از من چیزی نمی پرسی؟»
جواب می دهم: «هر چی دلت می خواهد بگو.»
می خندد و می گوید: «گمان کردم برایم چادر نماز آوردی!»
با شرمندگی می خندم و می گویم: «شاید دفعه دیگر که آمدم ...»
از تنهایی هایش می گوید، نه سر و همسری و نه فرزندی، به اینجا عادت کرده؛ یادش نمی آید چند سال است در آسایشگاه زندگی می کند. دوباره می خندد؛ از زخم پایش شاکی است.
پیرزنی با موهای خاکستری، که مردمک چشمهایش از بیماری به سفیدی می زند، با سایه ای به جا مانده از زیبایی دوران جوانی بر چهره، مرا به یاد مادربزرگهای مهربانی می اندازد که از قصه هایشان سیر نمی شوی. به زبان فارسی شروع به صحبت می کند. می توانی تمامی عشق نهفته در کلامش را حس کنی. مدتهاست ساکن آسایشگاه است و فرزندانش - سه دختر و دو پسر ... ساکن تهران هستند و هر از چندگاهی به دیدارش می آیند. ترجیح می دهد در آسایشگاه باشد تا خارج از آن. ساکنان آسایشگاه مشترکات زیادی دارند: بر چهره یکدیگر، اعضای به تحلیل رفته شان و زندگی در سکوت و انزوای اینجا عادت کرده اند؛ تنهایی جزء جدایی ناپذیر زندگی شان شده است.
بیماران بستری بخش مردان بیشتر پیرمردهایی با سن بالا هستند که اکثرشان عینک هایی دودی بر چشم دارند. مرد جوانی توجهم را جلب می کند. سعی دارد هنگام صحبت به چهره ام خیره نشود. سر به زیر انداخته، می گوید: سالهاست ساکن آسایشگاه است.
از کودکی مبتلا به جذام بوده و با زنی سالم از خانواده جذامیان ازدواج کرده، از کارکنان آسایشگاه هم است - در سال ۱۳۷۰ به همت دکتر مبین، رئیس وقت آسایشگاه که به خاطر خدمات بی شمارش، پدر جذامیان ایران لقب گرفته، ۵۰ نفر از فرزندان ساکنان آسایشگاه «بابا باغی» به استخدام دولت در آمدند و اکنون نیز تعدادی از گردانندگان آسایشگاه را فرزندان آنها تشکیل می دهند.
هنگام خروج از بخشهای بستری، با زنی روبرو می شوم که عینک دودی بزرگش، جلب توجه می کند، تنها پیشانی و لبهایش دیده می شود. تازه متوجه می شوم چرا بعضی از آنها عینکهای دودی بر چشم داشتند!
با خود می اندیشم، «چهره هایی را که می بینم، شاید مقبولیت اجتماعی نداشته باشند، اما با عزت نفسی که دارند، مانند همه افراد جامعه شایسته احترام اند و بد نیست جامعه ما یاد بگیرد، چگونه آغوش خود را به روی این زنان و مردان بگشاید.» زیرا امروزه جذام بیماری قابل درمانی است و باید هم ردیف سایر بیماریهای پوستی شمرده شود.
در آمارهای تهیه شده از آسایشگاه «بابا باغی»، تعداد مراجعان با بیماری فعال، در سال ۱۳۸۳ ده نفر؛ در سال ۱۳۸۴ دو نفر؛ در سال ۱۳۸۵ پنج نفر و تا مرداد ماه سال جاری ۲ نفر بوده اند. گفتنی است، برابر استاندارد سازمان بهداشت جهانی، اگر در یک کشور، میزان مبتلایان به جذام، کمتر از ۱۰ هزار نفر باشد، بیماری جذام در آن کشور ریشه کن شده، تلقی می شود. و طبق گفته دکتر مبین، «مبتلایان به جذام در کشور ۱۲ صدم در هر هزار نفر است.
مایکوباکتریوم لپره، عامل بیماری جذام در انسان، با ایجاد ضایعات پوستی و یا نقاط فاقد حس، مشخص می شود. «لپروزی» یک بیماری قدیمی است که منشأ آن را با پیدایش انسانهای اولیه همزمان می دانند. کانون اولیه جذام در مرکز و شمال آفریقا بوده و در قرون وسطی به آسیا و اروپا گسترش یافته است. با بهبود سطح زندگی و وضع اقتصادی از شیوع بیماری جذام کاسته می شود.
راه سرایت بیماری از طریق دستگاه تنفس فوقانی (مخاط بینی) و خراش پوست حاصل از تماس نزدیک و طولانی است. شیر مادر جذامی نیز دارای تعداد کثیری باکتری است که می تواند باعث انتقال بیماری گردد مردان بیشتر از زنان، کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان و فقیران بیشتر از سایرین به بیماری جذام مبتلا می شوند. نژاد سیاه از نژاد سفید و زرد در مقابل بیماری مقاومتر است. برای پیشگیری از جذام، باید از تنگدستی مردم و جهل و خرافات پیشگیری کرد و افراد آلوده را شناسایی و تحت درمان قرار داد.
هم اکنون بیماران شفا یافته ساکن آسایشگاه «بابا باغی» ۱۶۸ نفر هستند که اغلب به همراه خانواده هایشان در آسایشگاه به سر می برند. مدرسه ای با ۲۷ دانش آموز در سطح ابتدایی ۲۶ دانش آموز در سطح راهنمایی در این مرکز فعال است و ۲۳ نفر از دانش آموزان نیز خارج از آسایشگاه مشغول تحصیل می باشند و با سرویس هایی که به همت مسؤولان و انجمن جذام تبریز تهیه شده، به شهر تبریز تردد می کنند هزینه آب و برق و گاز آسایشگاه از طرف وزرات بهداشت تأمین می شود و همچنین جیره غذایی خشک، روزانه در اختیار ساکنان قرار می گیرد. تمامی کمکهای مردمی نیز از طریق انبار آسایشگاه به طور مساوی بین آنان تقسیم می شود.
به گفته الهیاری، دبیر انجمن جذام آذربایجان، شرقی، ۲۸۴ نفر از جذامیان شفا یافته به همراه خانواده هایشان در خارج از آسایشگاه زندگی می کنند که ۸۶ خانوار در حاشیه شهر تبریز و بقیه در سایر شهرهای آذربایجان سکونت دارند، بیماران شفا یافته با ضایعات بدنی نیز به دلیل شرم اجتماعی، از حضور در مجامع عمومی پرهیز می کنند، بیشتر آنها زیر خطر فقر به سر می برند و نیازمند کمکهای مادی و معنوی هموطنانشان هستند.
انجمن حمایت از جذامیان آذربایجان، شماره حساب جاری ۴۷۷ بانک صادرات، شعبه تربیت غربی تبریز را به منظور جذب این کمکها اختصاص داده است. طبق آمارهای آمده، جذام خیزترین منطقه در شمال غرب کشور، از نظر شیوع بیماری و به ترتیب تعداد بیمار، منطقه اهر، کلیبر، خلخال، هشترود، اردبیل، هریس و ... می باشد.
در بسیاری از کشورها، بیماران مبتلا به جذام در میان مردم زندگی می کنند، زیرا چنانچه گفته شد، این بیماری همانند سایر بیماری های پوستی تلقی می شود و اکنون زمان آن رسیده که جامعه ما نیز این افراد را در میان خود بپذیرد و جذامیان نیز قدمی بردارند و خلوت خود را به ازدحام خیابانها بسپارند، بیم برخوردهای ناپسند را در پشت دیوارهای آسایشگاه باقی گذارند و سیاهی سالهای دور یعنی سالهای دهه بیست تا چهل - سالهای اوج شیوع بیماری و کمبود بهداشت و عدم درمان مناسب - را به تاریخ بسپارند و نگذارند این بیماری پوستی چون «خوره» دل و جانشان را هم به یغما برد.
هنگام بازگشت، کنار در ورودی آسایشگاه، منتظر اتوبوس نشسته بودم که دختری جوان، گیتاری آویخته بر شانه، از کنارم رد شد. نتوانستم بر کنجکاوی ام غلبه کنم. صدایش کردم و پرسیدم: «آموزش گیتار می بینی؟»
با بی اعتمادی نگاهم کرد و گفت: «برای آموزش به شهر می رم.»
از پرسشم شرمنده شدم. ته کلامش سرزنش آمیز بود.
بار قبل نیز پسر بچه ای با دادن بلیت اتوبوس شرمنده ام کرده بود!