شعری برای معلم
آغاز می کنم غزلم را به نامتان
تا پاسخی شود به جواب سلامتان
یادش به خیر فرصت زیبای کودکی
درس انار و خنده ی آیینه فامتان
از آب گفته اید که ما تازه تر شویم
پیغمبر شما گل و باران امامتان
دریایی از شکوفه ی بادام و عطر سیب
هر صبح زود می شکفد از کلامتان
سر می زند برای نشستن سر کلاس
خورشید- با اجازه-از پشت بامتان
در سطر سطر دفتر مشق پرنده ها
ثبت است بر جریده ی عالم دوامتان
شعر از معلم پرتلاش دیّری حیدر منصوری