مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر
با آرامش سفر کنیم
درست است که مسافرت با اتومبیل شخصی بسیار لذت بخش تر از دیگر وسایل نقلیه است ولی اگر مقصد یکی از کشورهای خارجی باشد ناچار به انتخاب هواپیما هستیم. برای سپری کردن روزهای خوش در مسافرت های هوایی رعایت برخی نکات ضروری به نظر می رسد.
در هر حال اگر قصد سفر با هواپیما دارید، مراقب هواپیمازدگی باشید. هواپیمازدگی یا Jetlag عارضه ای است که در حین پرواز طولانی تحت تاثیر عوامل متعددی بروز می کند. مهم ترین این عوامل برهم خوردن ساعت بیولوژیک بدن است. طی مسافرت خصوصاً سفرهای طولانی ترشح هورمون ملاتونین که مسوولیت ساعت بیولوژیک و زیستی انسان را برعهده دارد، کاهش یافته و موجب اختلال ساعت خواب و بیداری فرد می شود.
فشار هوای داخل هواپیما، نوع تغذیه، استرس قبل از سفر، نداشتن تحرک و جابه جایی از دیگر عوامل بروز جت لگ به شمار می روند. مهم ترین شاخصه مبتلایان به جت زدگی بروز اختلالات گوارشی است. خستگی، نداشتن حوصله و انرژی، خواب آلودگی، احساس تورم در ناحیه پا و عدم تمرکز از مهم ترین عوارض پرواز زدگی است که در بیش از نیمی از مسافران بروز می کند. برای مقابله با چنین عارضه ای، رعایت نکات زیر توصیه می شود؛ روز قبل از سفر را به آرامی، آسایش و خونسردی بگذرانید. شب قبل را زود بخوابید و هرگونه استرس و نگرانی از به تاخیر افتادن پرواز را از خود دور کنید.
حداقل ۱۳ ساعت قبل از پرواز از نوشیدن الکل و نوشابه های گازدار و غذاهای نفاخ، حجیم و چرب خودداری کنید. تا می توانید آب و آب میوه های طبیعی بنوشید. زمان پرواز لباس راحت بپوشید و حتی الامکان از صندل یا دمپایی استفاده کنید. صورتتان را با کرم مرطوب کننده بپوشانید تا خشک نشود.
از خوردن قرص خواب آور یا آرام بخش بپرهیزید. در مسافرت های طولانی برای کاهش گرفتگی های عضلانی ناحیه دست، کتف، پا و گردن حرکت کششی انجام دهید. برای جلوگیری از تورم در ناحیه ساق و قوزک پا بلند شوید و کمی راه بروید. نرمش های ساده ای وجود دارد که با انجام آنها می توانید کسالت و خستگی را جبران کرده و انرژی ازدست رفته را بازیابید. صاف روی صندلی خود بنشینید، کف پایتان را روی سطح زمین قرار دهید، سپس به صورتی که پاشنه های پایتان روی زمین قرار دارد، نوک پنجه را به آرامی بالا آورید، سپس نوک انگشتان پا را ثابت نگه داشته و پاشنه پایتان را به طرف بالا حرکت دهید.
همین طور که روی صندلی نشسته اید، سه مرتبه شانه های خود را به طرف بالا و پایین حرکت دهید. سر خود را به آرامی به طرف سینه خم کنید و دوباره به عقب برگردانید. این نرمش از گرفتگی عضلات گردن شما جلوگیری می کند.
برای بهبود وضعیت گردش خون، در حالت نشسته، زانوی پای راست را به طرف سینه بالا بیاورید و دوباره به پایین برگردانید. این نرمش را در هر دو پا انجام دهید. در صورت ابتلا به دیابت ساعت تزریق انسولین خود را با ساعت کشور مقصد تطبیق دهید.
مصرف غذاهای حاوی ویتامین C، B۱۲ و پتاسیم نظیر مرکبات، موز، سیب زمینی در یکی دو هفته قبل از سفر تا یکی دو هفته بعد از بازگشت، کمک بزرگی به کاهش حملات Jetlag می کند.
اگر سیگاری هستید از شروع زمان بارگیری استعمال سیگار را قطع کنید.
با خود چه چیزی به سفر ببریم؟
● از همراه داشتن لوازم غیر ضروری خودداری کنید.
تعطیلات نزدیک است و شما به فکر سفر و بستن چمدانها هستید. به گفته متخصصین امور مسافرتی، بهترین کار برای داشتن یک سفر آسوده، تهیه فهرستی از لوازم مورد نیازی است که با خود به سفر خواهید برد. اما گاهی محافظه کارترین مسافران هم گاهی مواردی را فراموش میکنند یا حتا به آن فکر هم نمیکنند. این موارد مهم و کارآمد چه هستند؟
● این موارد را به همراه داشته باشید:
۱) گیره لباس (یا سنجاق قفلی بزرگ) گیره لباس در سفر استفاده ای کاملا متفاوت دارد! و بهترین وسیله برای کیپ کردن در بسته های خوراکی نیمه تمام مانند چیپس، محکم کردن کیسه لباسهای نم دار است.
۲) در بازکن قوطی و بطری، به یاد داشته باشید که همیشه در رستوران غذا نخواهید خورد و کنسرو و نوشیدنی را با دربازکن به شما نمیفروشند.
۳) آب، اگر سفر شما بیش از سه ساعت طول میکشد، حتما یک بطری بزرگ آب همراه داشته باشید. یک اسپری کوچک آب هم در سفرهای گرم و خشک بسیار مفید خواهد بود. با اسپری کردن کمی آب به صورتتان بسیار سرحال خواهید شد.
۴) ماشین حساب جیبی، تنها وسیله ای که برای تبدیل قیمتها و ارز در مسافرتهای خارجی نیاز دارید.
۵) لیف حمام، لیف حمام در میان تجهیزات بسیاری از هتلها وجود ندارد. پس یکی همراه داشته باشید.
۶) یک بسته بزرگ دستمال کاغذی. بسیاری از هتلها یا اصلا در اتاقها دستمال نمیگذارند یا فقط به یک بسته کوچک اکتفا میکنند.
۷) یک کپی از تمام مدارک مهم سفر. پاسپورت(صفحه عکس دار)، بلیطها، کارت هویت، کارت اعتباری، گواهینامه رانندگی، چک مسافرتی.... در صورت گم شدن هر یک از این اسناد، شما شماره و بقیه مشخصات لازم را همراه خواهید داشت.
البته فراموش نکنید که کپی مدارک ره همراه با اصل آن در یک جا نگذارید.
۸) کمی آب نبات. بد نیست یک بسته آب نبات همراه داشته باشید تا به کسانی که کاری برایتان انجام میدهند تعارف کنید. مانند راننده تاکسی، دربان متل و... این بهترین روش برای شروع یک برخورد دوستانه است.
● چند مورد که همراه نداشتن آن بهتر است
۱) بطری کامل شامپو، لوسیون و مانند اینها. بهتر است از انواع مسافرتی آن همراه ببرید یا مقداری از هر کدام را در بطریهای کوچک پلاستیکی ریخته و با خود ببرید.
۲) یک لباس برای هر روز! چند تکه لباس قابل جور کردن با همدیگر را بردارید و سعی کنید از رنگهای هماهنگ استفاده کنید.
۳) سشوار و اتو. اینها فقط بار شما را سنگین میکنند و معمولا در تمام هتلها موجود هستند. برای اطمینان بیشتر با یک تلفن به هتل، مشکل حل خواهد شد.
۴) لوازم واقعا اضافی. اگر وسایلی هستند که نمیدانید به درد خواهند خورد یا نه، بهتر است آنها را در خانه بگذارید. پشیمان نخواهید شد.
با سفر آرامش پیدا کنید
خسته اید، صبح ها به سختی از رختخواب بیرون می آیید و اشـتـیــاقتان را برای کار، سرگرمی و زندگی اجتماعی از دسـت داده اید. می تـوانیـد از مــرخصی های مسافرتیتان اسـتفاده کنید ولی خرج و مخارج بالاست و فکر نمی کنید که پول کم شما ارزش سفر رفتن را داشته باشد.
با وجـود درآمــد نــاچــیز و برنامه کاری فشرده ای که دارید، خیلی دشوار است که کار را کنار بگذارید و بـرنـامـه بــریزید کـــه به مسافرت بروید. ولی بیرون رفتن، حتی برای مدتی کوتاه هم که شده، برای سلامتی شما بسیار مفید است واقعاً به نفعتان نیست که سفر رفتن را نادیده بگیرید.
● از سفرتان بهترین استفاده را ببرید!
اگر پیشنهاد یک سفر کاری به شما شده است، قبول کنید چون باعث می شود تجربیاتتان بیشتر شده و موقعیت شغلیتان هم بهتر گردد. به علاوه موجب می شود که محیط کارتان هم، هر چند به طور موقت، تغییر کند.
اگر می خواهید به سفری تفریحی بروید، دقت کنید که چه همراهی برای خود انتخاب می کنید. اگر از نامزد غرغرو یا رفیق بی پولتان خسته شده اید، ممکن است این سفر به تجربه ای پر استرس تبدیل شود که همه ی منفعت هایی که می تواست برایتان داشته باشد را از بین ببرد.
گاهی اوقات مجبورید به تنهایی سفر کنید. این باعث می شود که افراد جدیدی را ملاقات نموده و ارتباطات جدیدی با دیگران ایجاد کنید، ضمن اینکه به شما این آزادی را می دهد که هر چه دوست دارید انتخاب کنید. البته نوع سفری که انتخاب می کنید خیلی مهم است. سعی کنید که کاملاً مطابق میلتان باشد. اگر عاشق گردش کردن و بازدید از جاهای دیدنی هستید یا از استراحت کردن تمام روز کنار دریا لذت می برید راهی شهر شوید.
از طرف دیگر، اگر می خواهید در حال خوردن نوشیدنی کمی هم آفتاب بگیرید، این بهترین انتخاب ممکن خواهد بود.
مسافرت، چه کاری چه تفریحی، می تواند فواید بسیاری هم برای جسم و هم فکر شما داشته باشد. در زیر به بعضی از فواید سفر برای سلامتی شما اشاره می کنیم.
۱- فشار و استرستان کم تر خواهد شد
سفر به شما این امکان را می دهد که کمی استراحت نموده و فشارهای روحی را از خودتان دور کنید. سفر خستگی شما را از بین می برد. حتی اگر سفری کاری باشد و شما مجبور باشید که ساعت های متمادی در کنفرانس هایی شرکت کنید، در عوض با کشور یا شهر جدیدی آشنا خواهید شد. ممکن است مسافرت اضطراب و استرس هم داشته باشد، به خصوص اگر سفر شما همراه با گردش و بازدید از جاهای دیدنی باشد و یا شما نیاز به آشنایی با زبان های مختلف داشته باشید و یا مقصدتان شهری شلوغ باشد. اما استرس سفر یک استرس مثبت است و مثل اضطراب شما از کار زیاد یا زندگی روزمره نیست. كاهش فشار و استرس روحی همیشه به سلامتی شما کمک خواهد کرد.
۲- تنوعی به زندگیتان خواهید داد
طبق جمله ای که می گوید: &#۰۳۹;&#۰۳۹;هر تغییر و تنوعی به اندازه استراحت خوب است.&#۰۳۹;&#۰۳۹;، مسافرت از هر نوعی که باشد باعث می شود که شما، هر چند به مدتی کوتاه، از زندگی عادی خود دور شده و همین مسئله به تنهایی انرژی زیادی به شما می دهد. اینکه بخواهید برنامه روزانه خود را کمی تغییر دهید، می تواند به عنوان نوعی درمان برای شما محسوب شود و این کار از کسل و خسته شدن فکر و جسم شما جلوگیری می کند.
۳- از هوای آزاد بهره خواهید برد
در طی سفر شما بیشتر بیرون از ساختمان و در هوای آزاد خواهید بود تا اینکه طبق معمول داخل چهاردیواری اتاقتان در اداره حبس شوید. اینطوری می توانید بیشتر از هوای تازه و سالم لذت ببرید. اگر برای گردش به کوهستان یا برای استراحت به کنار دریا بروید، نسبت به روزهای عادی عمیق تر تنفس خواهید کرد و اکسیژن بیشتری به بدنتان وارد خواهد شد. همچنین می توانید از آفتاب گرفتن هم استفاده ی زیادی ببرید، به شرط اینکه احتیاط های لازم برای جلوگیری از آفتاب سوختگی را فراموش نکنید.
۴- فعالیت جسمی بیشتری خواهید داشت
سفر با یکسری فعالیت بدنی اضافی همراه خواهد بود. ممکن است شما در برنامه سفرتان شنا در دریا یا گردش و بازدید از مکان های دیدنی یا والیبال ساحلی را گنجانده باشید، ولی حتی اگر هم بخواهید تمام روز را به استراحت بپردازید باز هم از ماندن در خانه بهتر است و بیشتر پیاده روی خواهید کرد و در کل نسبت به برنامه عادی همیشگیتان فعالیت جسمی بسیار بیشتری خواهید داشت.
۵- از غذا خوردن لذت خواهید برد
حتی اگر به سفری دریایی بروید یا پیوسته در استراحتگاهی اقامت کنید، خیلی کم تر از زمانی که در منزل خود هستید از غذاهای آماده استفاده خواهید کرد. غذا خوردن در رستوران قطعاً خیلی بهتر از غذاهایی است که به سرعت آماده می شوند و با مایکروفر پخته می شوند. احتمالاً در طی سفر غذاهای فرنگی را در خارج از کشور امتحان خواهید کرد. دیگر نگران وعده های غذایی و میزان کالری مصرفیتان نیستید و به راحتی از مزه کردن غذاهای خوشمزه مختلف لذت خواهید برد.
۶- رفتارهایتان را اصلاح خواهید کرد
برنامه ریزی هم قسمتی از تفریحاتتان است. زمانی که سفری در پیش دارید، یکنواختی و کار سخت از ساعت ۹ تا ۵ و همیشه منتظر وقت استراحت بودن به نظر قابل تحمل تر می شود و باعث می گردد که بهتر با مشکلات کاری کنار بیایید. سفر کردن دید و احساس تازه ای نسبت به فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف به شما داده و به شما کمک می کند که از زندگی بیشتر لذت ببرید. بنا به مقصدی که انتخاب می کنید، سفر حتی باعث می شود دید تازه ای نسبت به شهر خودتان هم پیدا کنید.
۷- اشخاص مختلفی را ملاقات خواهید کرد
سفر کمک می کند تا افراد مختلفی را از سرتاسر جهان ملاقات کنید. اجتماعی بودن و معاشرت کردن نوعی درمان به حساب می آید و همچنین باعث می شود که با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف آشنا شوید.
۸- خاطره ای به یاد ماندنی خواهید داشت
اگر تواناییش را دارید که به هر کجا که دوست دارید سفر نمایید، این کار را بکنید چون ممکن است بعدها پشیمان شوید. پس اگر همیشه آرزو داشتید که به استرالیا سفر کنید، الان وقتش است.
۹- با همسرتان ارتباط جدیدی برقرار خواهید کرد
سفر به شما این امکان را هم می دهد که بدون فکر کردن به وظایف و مسئولیت های خانه زمان بیشتری را با همسرتان بگذرانید و کمی به گذشته برگردید. مطمئناً گذراندن اوقاتی خوش کنار همسرتان در سفر خیلی بهتر از دعوا کردن سر نوبت شستشوی ظروف است.
چمدان هایتان را ببندید!
سفر کردن یکی از فعالیت هایی است که نباید نادیده گرفته شود. اگر زیاد به مسافرت می روید، سعی کنید بیشتر روی فواید آن مطالعه کنید چون اینگونه از سفرتان بیشتر لذت خواهید برد.
از فرصت هایی که برای مسافرت برایتان پیش می آید نهایت استفاده را برده و از تاثیری که بر جسم و روحتان دارد استقبال کنید. سفر می تواند خیلی برای سلامتیتان مفید باشد، پس چمدان هایتان را ببندید و راهی شوید. سفر خوش!
بازار اردبیل
بازار اردبیل مجموعه ای است مرکب از همه عناصر تشکیل دهنده وابسته به آن، تشکیلاتی چون تیمچه، سرا، حمام و مسجد این بازار در مرکز شهر و در طرفین خیابان امام خمینی قرارگرفته است. این مجموعه از سابقه ای طولانی برخوردار است. قدیمی ترین سیاحانی که از بازار اردبیل نام برده اند عبارتنداز: مقدسی و اصطخری در سده چهارم هجری که آن را به صورت صلیب در چهار راسته توصیف کرده اند. بازار اردبیل در قرن های هفتم و هشتم رونق فراوان داست. در سده های بعد، قسمتی از بازار بزرگ و تیمچهها و سراها از موقوفات بقعه شیخ صفی الدین به شمار می رفته و درآمد و عواید حاصله به مصرف مخارج این بقعه می رسید. بنای کنونی بازار و عناصر وابسته به آن از آثار دوره صفویه و زندیه است که بر بنیان اولیه بازار ساخته شده است. کوچه مجموعه بازار اردبیل ازنظر ابعاد و تناسب، در خور شهری قدیمی و تاریخی چون اردبیل نیست، ولی هم اکنون نیز به عنوان مرکز اقتصاد و تجارت اردبیل نقش عمده ایفا می کند. قسمت عمده بازار اردبیل در خیابان کشی های نیم قرن گذشته تخریب شده و ارتباط بعضی از بخشهای آن با همت مرکزی بازار از بین رفته است. بازار اردبیل با تاق نمای جانبی، تاق و تویزه و گنبدهای ساده شامل راسته بازار اصلی، بازار زرگران، بازار قیصریه، راسته پیرعبدالملک، بازار خواهان ، بازار کفاشان و علافان است. پر قسمت های بازار در دوره صفویه بنا، یا مرمت شده است.
بازار بزرگ مکاره ی سفر
ما ادعا میكنیم كه جزو برترین كشورها در خصوص داشتن جذابیتهای گردشگری هستیم. این مطلب را آن قدر شنیده و نوشتهایم كه راستش را بخواهید شدهایم مثل كسی كه هر روز چلوكباب بخورد ! چلوكباب چه ربطی به جاذبه های گردشگری دارد؟ خیلی هم ربط دارد. سلسله مطالب ذیل به شما ثابت میكند كه خوب هم ربط دارد. اگر در این زمینه شما نظری مخالف دارید میتوانید عنوان كنید قول میدهم كه هیچكس توجهی به آن نكند!
ما با همه جذابیتها و قابلیتهایی كه در صنعت گردشگری دنیا داریم محدودیتهایی هم داریم كه البته از این محدودیتها نه تنها ناراحت نیستیم كه آن را جزو ارزشهای خود نیز طبقهبندی میكنیم. حتماً میدانید كه توریسم زیر شاخههای مختلفی دارد كه از این زیر شاخهها فقط چند تایی از آن را نمیتوانید در ایران پیدا كنید. توریسم تفریحی به آن معنا كه دیگران مد نظر دارند در ایران یافت نمیشود و نباید هم یافت شود.
اما سایر زیر شاخهها نه تنها میتواند وجود داشته باشد كه بهترین آنها هم وجود دارد. توریسم تاریخی، فرهنگی، ورزشی، علمی، ماجراجویی، درمانی، ترانزیتی، مذهبی، اكوتوریسم، و… به بهترین شكل در ایران وجود دارد. اما چرا با این همه قابلیتها طبق بعضی از آمارها رتبهی ما در جذب گردشگر از هشتاد هم فراتر رفته است؟
به چند دلیل عمدهی آن اشاره میكنم:
▪ ما هنوز نتوانستهایم به سایر ملل دنیا بقبولانیم كه كشورمان از افغانستان و سودان و اتیوپی و بوركینافاسو امنتر است.
▪ ما هنوز نتوانستهایم به سایر ملل دنیا همه قابلیتهای توریستی خود را به درستی معرفی كنیم.
▪ ما هنوز نتوانستهایم ناوگان حمل و نقل هوایی، ریلی، جادهای و دریایی خود را مطابق با استانداردهای جهانی بهینهسازی كنیم.
▪ ما هنوز نتوانستهایم گردشگرانی كه مایل به سفر ایران هستند را شناسایی و جذب كنیم.
▪ ما هنوز نتوانستهایم به گردشگران داخلی اطلاعات درست و كاملی در خصوص جاذبههای كشور ارایه كنیم.
▪ ما هنوز نتوانستهایم …
به ماجرای برگزاری نمایشگاه matta در كوالالامپور اگر توجه كنید به عمدهی مسایل پیش گفته پی خواهید برد. پس میپردازم به چگونگی برگزاری این نمایشگاه و حضور ایران در آن. لطفاً توجه فرمایید:
شاید یكی از دلایل عمدهای كه باعث شد نمایشگاه matta برایم جالب باشد ملاقات دو ساعته من با دكتر محسن امامی در مشهد بود. دكتر كه برخلاف دفعات گذشته با خانواده به مشهد آمده بود دلیل سفر را زیارت و خداحافظی خود و خانوادهاش عنوان كرد. او تصمیم گرفته بود به مالزی اسبابكشی كند و فعالیتهای خود را در آن كشور متمركز كند. و هم او بود كه از برگزاری این نمایشگاه باخبرم كرد. مالزی كشور مهمی است و جالب اینجاست كه تاكنون در هیچ یك از نمایشگاههای توریستی آن كشور ما شركت نداشتهایم. اما تا دلتان بخواهد در آلمان و اسپانیا و انگلستان و… نمایشگاه برپا كردهایم و البته خواهیم كرد. تصمیم میگیرم این نمایشگاه را پیگیری كنم و در صورت امكان سفری به آنجا داشته باشم.
تماسهایی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میگیریم و از دوستان خود در آنجا میپرسیم كه نمایشگاه matta در مالزی چه نمایشگاهی است و برنامه حضور ایران در آن كشور چیست؟ تا ۶ روز مانده به برگزاری نمایشگاه تقریباً هیچكس نمیداند موضوع چیست. با دكتر ملكزاده تماس میگیرم و با وی در چند نوبت گفتگو میكنم. دكتر، مالزی را كشور مهمی میداند و عنوان میكند كه هر طور شده در این نمایشگاه حضور خواهیم داشت اما مشكل جای دیگری بود. از قرار معلوم بودجهای برای حضور ایران در نمایشگاه matta در نظر گرفته نشده بود و آن طور كه بعداً متوجه میشوم چند روز قبل از برگزاری مبلغ اجاره محل در نمایشگاه واریز میشود و در آخرین لحظات حضور ایران در نمایشگاه matta كه یكی از مهمترین بازارهای توریستی منطقه شرق آسیا است قطعی میشود.
سالهاست كه كشور مالزی در حوزهی گردشگری دارای ۲ نمایشگاه بزرگ است. یكی matta كه هر ۶ ماه یكبار برگزار میشود كه عمده شركت كنندگان آن آژانسهای خدمات مسافرتی مالزی و دیگر كشورها هستند و دیگری نمایشگاه جهانگردی كوالالامپور. مالزی را ما یك كشور هدف در جذب گردشگر و مراودات توریستی میدانیم و اینكه چگونه در طی سالهای گذشته حتی نمیدانستیم چنین نمایشگاههایی در این كشور برگزار میشود یكی از دلایل پیش گفته است یعنی عدم شناخت ما از بازارهای هدف. Matta هر ۶ ماه یكبار و نمایشگاه جهانگردی كوالالامپور هر سال یكبار برگزار میشود. اما تاكنون ما از این رویدادهای مهم نه تنها غافل كه اصلاً اطلاع نداشتهایم. اگر به منابع خبری رجوع كنید درخواهید یافت كه این نمایشگاه اصلاً در تقویم كاری سازمان نیز نبوده است. این قبیل نمایشگاهها بهانهای است تا دولت مردان ما در حوزه گردشگری یك بازنگری اساسی در فعالیتهای تبلیغاتی خود داشته باشند و بررسی كنند آیا واقعاً حضور نمایشگاهی ما در سایر كشورها اهمیت دارد یا خیر. اگر دارد چه كشورهایی در اولویت میباشند. و آیا در كشورهای دارای اولویت فعالیتی صورت گرفته است یا خیر. نگارنده بر این باور است كه دفاتر نمایندگی كشورمان در كشورهای مختلف تا زمانی كه حوزه گردشگری در آنجا دارای نمایندگی نشده است میبایست نسبت به انعكاس این رویدادها به تهران همت گمارند. البته از قرار معلوم در آیندهای نامشخص دفاتر نمایندگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در همه سفارتخانهها فعال خواهد شد كه این مهم میتواند این نقیصه را برطرف كند.
▪ باز گردیم به نمایشگاه matta:
ملاقات من با دكتر امامی تقریباً ۲۵ روز قبل از برگزاری نمایشگاه صورت گرفت و به پیشنهاد وی بود كه تصمیم گرفتم چه ایران در این نمایشگاه حضور داشته باشد و چه نداشته باشد یك شماره از مجله مسافران را به همین موضوع اختصاص داده و منتشر نماییم. كه حاصل آن نشریه شماره ۳۶ بود كه تماماً به زبان انگلیسی و ویژه توزیع در كشور مالزی منتشر شد. شما میتوانید این نشریه را در سایت www.mosaferan.ir ببینید. در انتشار این شماره مسایلی نیز به وجود آمد كه در جای خود به آن خواهم پرداخت. هرچند ممكن است مطرح كردن بعضی از مسایل باب میل تعدادی از مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور به خصوص چند تن از مدیران میانی استانها نباشد!
تا قبل از سفر «عدنان» وزیر جهانگردی مالزی و هیئت همراه به تهران شاید كمتر كسی تمایل به پرداختن به آن كشور را داشت. بعد از سفر عدنان به ایران و ملاقات با مهندس مشائی و امضای پروتكل همكاریهای توریستی این امیدواری به وجود آمد كه تحولی در مناسبات گردشگری دو كشور ایجاد شود. به خصوص اینكه مردم مالزی به سفر بسیار علاقهمند هستند و طبق آماری كه وجود دارد هر ساله نزدیك به ۲۰ میلیون نفر از مردم مالزی به خارج از كشورشان سفر میكنند كه سهم ایران با همه علاقهای كه مالزیاییها به ایران دارند حدود ۲۰۰۰ نفر است.
اجازه بدهید توجه شما را به آمارهایی كه رسمی و غیر رسمی تاكنون منتشر شده است جلب كنم شاید به بعضی از دلایلی كه قبلاً نوشتم نزدیكتر شویم. طبق آمار هر روز نزدیك به ۳۰ پرواز مستقیم از شهرهای مختلف از قبیل تهران، مشهد، تبریز، شیراز، اصفهان، كیش، لار، بندرعباس، و …. به دبی مسافر حمل میكند كه شركتهای آسمان، ایرانایر، ایرانایرتور، كیشایر، آریا، امارات، العربیه و… وظیفه جابجایی سالانه نزدیك به یك میلیون و دویست هزار نفر از ایرانیان را به دبی به عهده دارند. لازم به یادآوری هم نیست كه ما در حال حاضر از نظر سیاسی و اجتماعی و ارضی مشكلاتی نیز با امارات متحده عربی داریم و از آن سو تعداد مسافران اماراتی كه به ایران سفر میكنند سالانه به ۵ هزار نفر هم نمیرسد و در مقابل اگر كشور مالزی را در نظر بگیریم میبینیم كه تنها ۲ پرواز در هفته از تهران به مقصد كوالالامپور انجام میشود كه آن هم عمدتاً تكمیل بوده و همیشه تقاضا برای آن بسیار زیاد است، و حال اگر كسی خواسته باشد از مالزی به ایران سفر كند رزرو جا در این دو پرواز هفتگی بسیار سخت است چرا كه عمدتاً صندلیهای این پرواز در تهران به صورت رفت و برگشت قبلاً توسط ایرانیها رزرو شده است.
پس به این ترتیب گردشگران مالزیایی میبایست توسط كشوری ثالث مثل امارات، بحرین، قطر و … به ایران سفر كنند. یعنی به جای ۵ ساعت پرواز مستقیم میبایست ۹ ساعت پرواز غیر مستقیم انجام دهند. حداقل ۵ ساعت انتظار در كشور ثالث را هم باید مد نظر داشت. یك موضوع جالب به خاطرم آمد كه نوشتن آن خالی از لطف نیست. وقتی از تهیه بلیت به مقصد مالزی توسط ایرانایر ناامید شدم تصمیم گرفتم حداقل نشریه را با ایرانایر به مالزی ارسال كنم اما وقتی هزینه ارسال بار توسط ایرانایر را با قطرایر مقایسه كردم بهتر دیدم این زحمت را به یك شركت هواپیمایی خارجی بدهم! و جالبتر اینكه وقتی «جعفر سال افزون» رییس ایستگاه مشهد این شركت متوجه شد كه بار ارسالی ما یك محموله فرهنگی است تخفیف دیگری هم در نظر گرفت كه همین جا از او تشكر میكنم. ولی از حق و انصاف هم نباید گذشت كه پرواز قطری بسیار منظم و راحت بود و البته قیمت مناسبتری هم داشت. این هم یكی دیگر از دلایل پیشگفته! بگذریم…● ورود به مالزی:
ساعت ۶ بعد از ظهر با هواپیمای مجهز قطر ایرویز به سمت دوحه پرواز میكنیم. معمولاً پروازهای با تاخیر در همه جای دنیا اتفاق میافتد كه البته تعجببرانگیز هم هست. اما در كشور ما معمولاً پروازهای بیتاخیر ما را متعجب میكند و این پرواز هم در كمال تعجب بدون تاخیر انجام شد!! پس از ۲ ساعت وارد دوحه میشویم و بعد از ۵/۳ ساعت انتظار با هواپیمایی بزرگتر و مجهزتر به سمت كوالالامپور پرواز میكنیم. رضا ایرانمنش مدیر وقت روابط عمومی و امور بینالملل شركت توسعه گردشگری ایران نیز كه با پرواز قطری از تهران به دوحه آمده است با همین پرواز به كوالالامپور میآید. شركت توسعه گردشگری ایران متولی برپایی غرفه ایران در نمایشگاه matta بود.
برای سفر به مالزی نیاز به دریافت ویزا نیست. اجازه اقامت حداكثر ۱۴ روزه بدون هیچ هزینهای در فرودگاه بینالمللی كوالالامپور كه یكی از زیباترین و مجهزترین فرودگاههای منطقه است صادر میشود اقامت بیش از ۱۴ روز نیاز به طی مراحلی دارد كه زیاد هم سخت نیست بعد از ورود به فرودگاه و طی كردن تشریفاتی ساده و مختصر قبل از آنكه از فرودگاه خارج شویم تابلویی كه اسم من و رضا ایرانمنش بر آن نوشته شده است توجه ما را جلب میكند. دكتر امامی اتومبیلی را برای ما به فرودگاه فرستاده بود. وقتی فهمیدم كه فاصله شهر تا فرودگاه نزدیك به ۵۰ كیلومتر است بیشتر به محبتی كه دكتر داشت پی بردم!
تصمیم میگیرم در تمام مراحل برگزاری نمایشگاه ایرانمنش را همراهی كنم. او توضیح میدهد كه در آخرین ساعات قبل از حركت وسایل نمایشگاهی را كه شامل اقلام تبلیغاتی و وسایل تزیین غرفه بوده است را مهیا و ارسال كرده است.
پس از استقرار در هتل legent هماهنگیها برای برپایی هرچه بهتر غرفه ایران در نمایشگاه آغاز میشود. ملاقات با سفیر جمهوری اسلامی ایران در مالزی اولین اقدام است سفیر قول میدهد كه از هیچ گونه كمكی دریغ نكند و این گونه هم میشود و انصافاً او و همكارانش همه تلاش خود را میكنند تا غرفهای آبرومند داشته باشیم.
سفیر در گفتگویی كه با من داشت مردم مالزی را گردشگرانی نجیب عنوان كرد و ابراز امیدواری كرد كه با تلاش بیشتر مسوولین گردشگری كشور امكاناتی فراهم شود تا این گردشگران با سهولت بیشتری به ایران سفر كنند. او گفت كه شیراز و اصفهان و مشهد شهرهایی هستند كه مالزیاییها علاقهمندند تا از آنجا دیدن كنند. اسكی و كویر را هم جاذبهای دیگر عنوان كرد كه كشور مالزی از آن بیبهره است. شاید به همین دلیل است كه یكی از خیابانهای اصلی و پر تردد كوالالامپور به نام اصفهان نامگذاری شده است. ایرانمنش از فرصت استفاده میكند و در خصوص شركت مشتركی كه در شرف تاسیس است برای سفیر توضیح میدهد و از وی میخواهد كه در این زمینه نیز سفارت از هر گونه مساعدتی دریغ نكند كه سفیر در این زمینه هم قول میدهد هرگونه همكاری كه لازم است انجام دهد، و البته از ما هم قول میگیرد كه بعد از نمایشگاه مقداری از مجلات مسافران و اقلام تبلیغاتی مانند بروشور و پوستر و … را در اختیار سفارت قرار دهیم كه بین علاقهمندانی كه تعدادشان كم نیست توزیع كنند كه من در خصوص نشریه مسافران و ایرانمنش هم در رابطه با اقلام تبلیغاتی قول همكاری میدهیم كه در پایان نمایشگاه به قولمان هم عمل كردیم.
انتشار مسافران شماره ۳۶ به زبان انگلیسی برای توزیع در كشور مالزی خود حكایت جالبی دارد. شاید یكی دیگر از دلایل عقبماندگی ما در بحث جذب گردشگر را بتوان در همین حكایت جستجو كرد. عمده مردم مالزی با ایران آشنایی چندانی ندارند. دلیلی هم برای آشنایی آنها وجود ندارد چرا كه تاكنون كمتر فعالیتی در خصوص معرفی ایران در آن كشور صورت گرفته است و انتشار نشریهای كه بتواند گوشهای از جذابیتهای كشور به خصوص جذابیتهایی كه مورد علاقه مردم آن خطه باشد برای اولین بار بود كه صورت میگرفت. برای همین تصمیم گرفتیم ایران را به صورت كلی و چند استان مهم را به صورت شاخص و تفصیلی معرفی كنیم. كرمانشاه، فارس، خراسان رضوی، قم، اصفهان، تهران و كیش انتخاب و مكاتبات و مكالمات با مسوولین استانی آغاز شد تا جاذبههای هر استان با صلاحدید مسوولین همان استان معرفی شود. (البته با قبول حدود ۲۵ درصد از هزینهها)
چند تن از مسوولین استانها با رویی گشاده و علاقه فراوان در كمتر از دو روز تمام مطالبی كه نیاز داشتیم را ارسال كردند و البته بعضی از مدیران رده متوسط استانها هم آن قدر مشغول كار و تلاش بودند كه فرصت نداشتند كار كنند !!
لطفاً این دو موضوع را با هم مقایسه كنید:
▪ وقتی به مالزی رسیدم تصمیم گرفتم ملاقاتی با عدنان وزیر گردشگری مالزی داشته باشم در كمتر از ۲۴ ساعت (دقیقاً ۱۸ ساعت) توانستم او و تعدادی از معاونینش را در دفترش ملاقات و مصاحبه كنم.
▪ یك هفته با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان تماس گرفتیم و نامه فرستادیم بعد از یك هفته موفق شدیم با منشی معاون گردشگری آن استان گفتگو كنیم. به علت عدم حضور معاون گردشگری در اصفهان هرچه درخواست كردیم موفق به دریافت شماره موبایل معاون محترم نشدیم پس از این تلاش ناموفق موبایل وی را از همتای او در استان دیگری گرفتیم و پس از بارها تماس و توضیح اینكه چه كار میخواهیم انجام دهیم فرمودند كه فردا تماس بگیریم و فردا و پس فردای آن روز به طور كامل با موبایل خاموش وی مكالمه كردیم !! و جالب اینجاست كه قبل از اینكه قرار گفتگو برای روز بعد گذاشته شود گله كردیم كه چرا شماره موبایل را منشی شما حاضر نیست اعلام كند كه پاسخ شنیدیم؛ قرار نیست موبایل مسوولین!! در اختیار هر كسی قرار بگیرد !! بماند كه هنوز كه هنوز است نه پاسخی شفاهی از آن استان دریافت كردیم و نه جواب مكاتبات ما را دادند.
خب وقتی در كشوری بیگانه یك روزنامهنگار با تخصص گردشگری بتواند در كمتر از ۲۴ ساعت وزیری را ملاقات كند و در كشور خودش نتواند حتی تلفنی با معاون گردشگری یك استان ارتباط برقرار كند به نظر شما نباید آن كشور با ۲۵ میلیون نفر جمعیت ۱۸ میلیون توریست ورودی در سال داشته باشد؟ و… بگذریم.
به هر حال مقدمات برپایی غرفه فراهم میشود و همكاران سفیر نهایت همكاری را با ما به عمل میآورند. قرار میشود تا بازدیدی از محل غرفه داشته باشیم تا با بررسی وضعیت موجود و با توجه به وسایلی كه در راه بود به غرفهآرایی مشغول شویم غرفه ایران در سالن شماره یك قرار گرفته بود و پس از بازدید اولیه متوجه شدیم كه فقط زمین در اختیار ما قرار خواهد گرفت و از موكت، روشنایی، پانلها، و… خبری نخواهد بود! (دلیل آن را دیر واریز كردن وجه اعلام كردند) وسایل هنوز از تهران نرسیده بود و تلاش ما هم برای كسب اطلاع از چگونگی ارسال بار نتیجه نمیداد. اختلاف زمانی نزدیك به ۵ ساعت هم مزید بر علت شده بود تا ظهر هر روز نتوانیم با تهران ارتباط برقرار كنیم. و بعد از برقراری ارتباط هم جواب دقیقی نمیتوانستیم بگیریم. به هر صورت یك روز قبل از برگزاری نمایشگاه اعلام شد كه بار در فرودگاه است و با تلاش زیاد سفارت بار ترخیص و به محل نمایشگاه حمل شد. پس از باز كردن بستهبندیها تازه متوجه شدیم كه نیمی از بار به مالزی نرسیده است (البته مابقی بار كه قسمت مهم آن هم بود یك روز مانده به خاتمه نمایشگاه به مالزی رسید!!). از یك طرف غرفهای بدون امكانات و از سویی دیگر عدم دریافت كامل بار این نگرانی را به وجود آورد كه این غرفه چگونه در كمتر از یك روز آماده خواهد شد. خوشبختانه دكتر امامی و همكارانش به خصوص علیرضا قادری كه صاحب تجربه در برگزاری نمایشگاههای توریستی در كشورهای مختلف بود بسیاری از مشكلات را حل كردند. دكتر با سعی و تلاش فراوان موفق شد با كمترین هزینه ممكن امكانات اولیه غرفه از قبیل موكت، پانلها، كتیبهها و… را مهیا كند و از طرف دیگر با كمك یكی از ایرانیان علاقهمند به نام محسن امیدزاد توانستیم مبلمانی شكیل با تعدادی از صنایع دستی ایرانی را به نمایشگاه آورده و غرفهای زیبا مهیا كنیم. بدون تردید اگر همكاری سفارت، دكتر امامی، علیرضا قادری و محسن امیدزاد نبود (با توجه به نرسیدن بار به نمایشگاه) غرفه ایران به هیچ وجه امكان برپایی پیدا نمیكرد. بیانصافی است كه اگر از تلاش یك ایرانی دیگر كه خواست نامی از او نبرم یاد نكنم. همو بود كه با توجه به حرفه سابقش توانست با هماهنگیهای زیاد پوشش بسیار خوب خبری به نمایشگاه بدهد. صدا و سیما، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری فارس و … در همان روز اول گزارشهای مفصلی از غرفه ایران به كشور مخابره كردند كه احتمالاً در بخشهای مختلف خبری آن را ملاحظه كردید.● طوفان زرد:
matta هر ۶ ماه یكبار در كوالالامپور برگزار میشود. این نمایشگاه را میتوان «بازار بزرگ مكاره سفر» نیز نامید. در این نمایشگاه از غرفههای غول پیكری كه در سایر نمایشگاهها معمولاً میبینیم خبری نبود عمده تزیینهایی كه در غرفهها دیده میشد لیست قیمتهای تورها، بلیت هواپیماها و … كه مشتاقان سفر را به سوی خود جلب میكرد. در هر غرفه گاهی تا ۵۰ دستگاه رایانه و ۱۰۰ نفر غرفهدار دیده میشد كه به شدت مشغول كار بودند. انبوه بازدیدكنندههایی كه عمدتاً با ظاهری چینی- مالایی دیده میشدند مرا به یاد اصطلاح توفان زرد انداخت صفهای طویل كه در مقابل بعضی از غرفهها ایجاد میشد واقعاً حیرتانگیز بود یعنی به راستی این مردم برای خرید خدمات سفر چنین مشتاق بودند؟
دكتر امامی توضیح داد كه «سفر در این كشورها معمولاً با برنامهریزی انجام میشود و این نمایشگاه محلی است كه می توانند برای سفرهای آینده برنامهریزی و با قیمتی بسیار مناسب خدمات سفر را خریداری كنند. معمولاً هتلها، شركتهای هواپیمایی و آژانسهای خدمات مسافرتی و… به مناسبت برگزاری این نمایشگاه تخفیفهای بسیار زیادی میدهند برای همین مردم ترجیح میدهند در این نمایشگاه اقدام به خرید تور كنند و ازدحام جمعیت نیز به همین دلیل است».
با خود فكر میكنم كه سهم ما از این بازار ۳۰۰ میلیون نفری چقدر است؟ (اندونزی، مالزی و…)
حدوداً ۶۰۰ آژانس خدمات مسافرتی در این نمایشگاه دارای غرفه بودند كه تور و بلیت هر كشوری كه میخواستید را میتوانستید تهیه كنید. تلاش من برای پیدا كردن آژانسی كه تور ایران ارایه كند متاسفانه بینتیجه بود. فقط یك آژانس مالزیایی كه همكار آژانس رژان بود و پرسنل آن هم در غرفهی ایران مستقر شده بودند اقدام به فروش تور ایران میكردند. نام این آژانس Ramza و شعارش Be Iran khosh Amadid بود.
غرفه ایران با استقبال خوبی مواجه شده بود. اقلام تبلیغاتی كه با دست و دلبازی به بازدیدكنندگان اهداء میشد باعث شده بود كه افراد زیادی به سمت غرفه ایران جذب شوند. پوسترهای بزرگ، زیبا و البته گران قیمت، ساكهای دستی با كیفیت خوب و… و بسیاری از اقلام تبلیغاتی دیگر كه مطمئن هستم با توجه به قیمت كاغذ و هزینه خدمات چاپ بالغ بر چندین میلیون تومان هزینه آن شده بود. خوشبختانه یا متاسفانه فقط یكی از اقلام توزیعی، كشورمان را به صورت تقریباً كامل به مخاطبین معرفی كرد و آن هم نشریه مسافران بود و مابقی اقلام در پوستر، CD، كارت پستال، خلاصه شده بود.
در چهار روز برگزاری نمایشگاه افراد مختلفی از غرفه ایران بازدید كردند. سفیر و تعدادی از همكارانش و همچنین تعدادی زیادی از مقامات كشور مالزی و انبوه بازدید كنندگان دیگر با حضور در غرفه ایران و گفتگو با دستاندركاران غرفه، آشنایی خوبی با ایران پیدا كردند.
● این بخش خصوصی نازنین:
اینجا لازم است نكتهای را عنوان كنم كه ممكن است تعدادی از دوستان بخش خصوصی را برنجاند. اما چارهای نیست. گفتنیها را باید گفت: غرفه ایران متشكل از ۷ شركت از بخش خصوصی یك غرفه نیز در اختیار معاونت سیاحتی منطقه آزاد كیش و تنها هتلی كه از ایران در این نمایشگاه حضور داشت هتل آسمان اصفهان بود. اما حضور بخش خصوصی بدین صورت بود كه شركت توسعه گردشگری ایران اقدام به اجاره فضا و تجهیز غرفه نمود و فضایی آماده همراه با اقلام تبلیغاتی در اختیار شركتهای بخش خصوصی قرار داد. متاسفانه تعدادی از شركت كنندگان نه تنها استفاده لازم را از این امكانات نكردند كه نبودنشان بهتر از حضورشان بود چرا كه میشد به جای آنها شركتهای فعالتری را جایگزین كرد. چگونه میشود در آن بازار پر جنب و جوش و یا به تعبیری «بازار بزرگ مكاره سفر» كه هر كدام از غرفهها با انبوه مراجعه كنندگان مواجه بودند شركتهایی باشند كه روز دوم نمایشگاه با سرعتی حیرتآور تمام اقلام تبلیغاتی خود را توزیع نمایند و پس از آن غرفه خود را تعطیل كنند؟! حال یا به كشور باز گردند و یا از دیدنیها و جاذبههای خرید آن كشور بهره ببرند؟
این وضعیت را كه میبینم تصمیم میگیرم با مهندس هاتفی كه متولی برگزاری این قبیل نمایشگاههاست گفتگویی انجام دهم كه این گفتگو به صورت مجزا در همین شماره چاپ شده است.
به هر حال این نمایشگاه فرصت مناسبی بود تا بتوانیم با بازاری بزرگ آشنا شویم بازاری به نام مالزی. كشوری زیبا و ارزان و با مردمانی خونگرم و به قول سفیر توریستهای نجیب. ما سالهاست كه از این منطقه از جهان غافل بودهایم. شاید اگر مسوولین كشور ما از میزان علاقهمندی مردم مالزی و اندونزی به ایران آگاهی داشتند با جدیت بیشتری به مناسبات گردشگری بین ایران و این منطقه فكر میكردند.
در اینجا میتوان به طور خلاصه به بعضی از عوامل كه باعث عدم مسافرت مالزیاییها به ایران میشود اشاره كرد:
▪ عدم آشنایی مردم مالزی و منطقه از جذابیتهای منحصر به فرد ایران
▪ قیمت گران بلیت هواپیمای ایران ایر
▪ قیمت گران هتلهای پنج ستاره در ایران
▪ تشریفات اخذ ویزا
امضای پروتكل همكاریهای گردشگری ایران و مالزی فرصت بسیار خوبی است تا بتوانیم از بازار بزرگ منطقه شرق و جنوب شرق آسیا بهرهبرداری كنیم. دوستان ما در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور باید بدانند كه سالهاست بازار ۳۰۰ میلیون نفری آن منطقه را به فراموشی سپردهایم و همه سعی و تلاشمان را در كشورهایی متمركز كردهایم كه به شدت از عدم توازن مسافران ورودی و خروجی آن رنج بردهایم. ما هر سال در ATM امارات حضور پیدا میكنیم. هر سال سعی میكنیم به بهترین شكل ممكن در فیتور اسپانیا، ITB برلین و بازار جهانی گردشگری لندن حضور پیدا كنیم. حتی از سن پطرزبورگ هم غافل نیستیم. اما این منطقه را با همه محاسنش از یاد برده ایم. امضای پروتكل همكاریهای گردشگری ایران و مالزی را باید جدی گرفت. ایجاد شركتی مشترك بین دو كشور كه مقدمات آن فراهم شده است فرصتی است برای جذب گردشگرانی نجیب و خونگرم و مسلمان كه به ایران و ایرانی عشق میورزند. خبر تاسیس این شركت واقعاً مایه مسرت است اگر تا انتها دنبال و از حد حرف و شعار خارج شود و به مرحلهی عمل برسد. تبادل گردشگر بین ایران و مالزی- ایران و اندونزی به هر میزان كه باشد به سود ایران است سفر ایرانیان به این كشورها میتواند به تبادل بیشتر فرهنگی كمك كند و از سویی به كشوری سفر میكنند كه نسبت به كشورهای هدف كنونی از جمله تركیه، امارات و… از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردار است و حضور مالزیاییها در ایران نیز با توجه به خلق و خوی آنها نسبت به ایرانیان در خور توجه خواهد بود چرا كه مردمان این خطه كمتر ما را دچار نگرانیهای معمول میكنند. آمار نشان میدهد كه از جمعیت ۲۵ میلیون نفری مالزی رقمی نزدیك به ۲۰ میلیون نفر هر سال به خارج از كشور مسافرت میكنند كه سهم ایران از این ۲۰ میلیون نفر تنها ۷۰۰۰ نفر است. خوشبختانه شاهد بودم كه همه تلاش شركت توسعه گردشگری ایران در به نتیجه رساندن این شركت ایرانی، مالزیایی است تا هرچه سریعتر فعالیتهای آن به مرحله اجرا برسد.
بازار تبریز به روایت سفرنامه ها
بازار تبریز به عنوان یکی از مراکز بزرگ و مهم تجاری کشور از نادرترین بناهایی در سطح دنیا است که با چنین وسعتی به صورت سرپوشیده طراحی و اجرا شده است. ویژگی های ارجح معماری، الگوهایی برگرفته از معماری سنتی ایران و تغییر و نوآوری در آنها، بسیار کم نظیرند. تعدد و تنوع کاربری ها، نحوه سازماندهی فضاها (فضاهای مثبت و منفی)، شبکه معابر داخل بازار و اتصال به شبکه های شهری و غیره از نکات بسیار مهم بازار تبریز به شمار می آبند که همیشه در دوره های مختلف تاریخی و حتی در زمان معاصر نیز با انعطاف پذیری بالا جوابگوی بسیاری از نیازهای ساختاری و فضایی لازمه یک مرکز تجاری بوده است. کل مجموعه با اقدامات میراث فرهنگی استان و حمایت کسبه و اصناف به مرور زمان مورد مرمت واقع شده و هم اکنون با ساخت و ساز هایی که در اطراف بازار انجام شده با کارآیی نسبتا بالایی به زندگی خویش ادامه می دهد. البته مسائل حفاظتی و نگهداری بنا، به خصوص بعد از بازسازی، چندان شایان توجه نبوده و نیازمند توجه بیشتری است. بازار کنونی تبریز مربوط به اواخر زندیه ( یعنی از زلزله ای که در سال ۱۱۹۳ ه.ق روی داد) و عصر قاجار است و در زمان عباسی میرزا که تبریز ولیعهد نشین ودارالسلطنه کشور بود سراها و تیمچه ها و بازارهای عالی تازه ای در این مجموعه احداث شدند.
اما بازار تبریز در دوره های مختلف تاریخی دستخوش تغییرات بسیاری بوده و مخاطرات بسیاری را از سر گذرانده است. در این مجال کوتاه سعی بر این است که بازار تبریز را نه از بعد معماری و متخصصان امر، بلکه از زبان مسافران و رهگذران تاریخ به تماشا بنشینیم و گذشته و حالات بازار را در دوره ها مختلف به بحث بگذاریم.
تبریز به علت قرار گرفتن در سر راه شرق و غرب از بدو آبادی و آمدن به صورت یک شهر بزرگ، مرکز مبادلهء کالاهای بازرگانی کشورهای اروپائی و آسیائی بوده و خود نیز بنا به مقتضیات جغرافیائی محصولات کشاورزی و صنعتی فراوان داشته که به ا قصی نقاط دنیای آنروز صادر می گردیده و این معاملات ایجاب می کرده که بازارها و مراکزی برای مبادله و فروش کالاهای گوناگون شرقی و غربی داشته باشد.لذا اکثر موٌرخان و جغرافی نویسان و جهانگردان اسلامی و خارجی مطالب جالبی در بارهء کالاها و وضع بازرگانی و بازارهای تبریز نوشته اند؛ من می توان به خاطرات جهانگرد فرانسوی ژان شاردن «Jean Chardin» (۱۷۱۳م – ۱۶۴۳م) اشاره کرد:
« ... تبریز شهر مستعد و بزرگی است. از نظر وسعت و استعداد دومین شهر ایران محسوب می شود. این شهر دارای ۱۵۰۰۰ خانه، ۱۵۰۰۰ دکان و مغازه، ۲۵۰ مسجد، ۳۰۰ کاروانسرا، ۵۵۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد. در تبریز عمارات و قصور عالی ندیدیم، لکن بهترین و با شکوه ترین بازارهای آسیا را در این شهر یافتیم. دکان ها و حجره ها از هم مجزا بوده و در کوچه های دالان مانند دارز و پهن و بلند و سرپوشیده به بلندی ۵ پا واقع شده اند که مجموعه آنها بازار را تشکیل می دهند و فوق العاده زیبا، خوش منظر و تماشایی است. این بازار قلب شهر را تشکیل می دهد، منازل و خانه ها در خارج بازار ساخته شده اند. انبوه جمعیت و اجناس بازرگانی که در بازار انباشته شده اند بسیار جالب و دیدنی بوده، به طور حیرت آوری ابهت و جلال بازار را نمودار می سازند»
ابن بطوطه«Ebne Batute» نویسنده و جهانگرد مراکشی در سفرنامه خود ار وفور نعمت و عظمت بازارها به ویژه از بناهای تاریخی همچون عمارت «شنب غازان» و «ارک علی شاه»(۱) به عنوان آثار منحصر به فرد دوره خویش یاد کرده و اذعان دارد که از دیدن بازار تبریز غرق حیرت و تعجب شده است. وی در بازدید از بازدید از بازار طلا و جواهر که در آن زمان «قیصریه» نام داشته است و در سال ۱۴۰۲ م(۸۰۵ ه.ق) به فرمان شاه اوزون حسن بنا شده، چنین می نویسد:
«وقتی به بازار جواهریان رفتم، بسکه از انواع جواهرات دیدم، چشمم خیره گشت. غلامان خوشگل با جامه های فاخر، دستمال های ابریشمین به کمر بسته پیش خواجگان ایستاده بودند و جواهرات را به زنان ترک نشان می دادند. زنان در خرید جواهر بیکدیگر سبقت می جستند»
هم اکنون مرکز فروش طلا و جواهرات در بازار تبریز، بازار «امیر» نام دارد و از راسته طویلی از مغازه ها تشکیل شده است و در ضلع شرقی آن تیمچه امیر یکی از با شکوهترین تیمچه های مجموعه بازار تبریز به قرار دارد. بنای تیمچه را به میرزا محمد خان نظام زنگنه نسبت می دهند که در زمان نائب السلطنه عباس ولیعهد فتحعلی به مقام امیر نظامی رسیده است، یعد از گذشتن از تیمچه امیر وارد حیاط بزرگی با درختان کهن می شویم که بنایی دو طبقه در دورتادور حیاط شکل گرفته اند و شامل کارگاه های جواهر سازیند.
راستههای معروف بازار تبریز عبارتاند از: بازارامیر، بازارکفاشان، بازار حرمخانه، راسته بازار، یمنی دوز بازار، بازار حلاجان، قیز بستی بازار، بازار کلاهدوزان، دلاله زن بازار، بازار صادقیه، بازارمسگران، بازار حاج محمد حسین، بازارمشیر، بازارچهء شتربان، بازار صفی، بازارچهء خیابان و چند بازار دایر و مرتب دیگر. بزرگترین گنبد بازار، گنبد تیمچهء مظفریه است که هم اکنون یکی از مراکز بزرگ فرش در ایران محسوب می شود.
مادام دروتی اسمیت «Druti Esmit» از مستشرقان معروف فرانسه در سفری کهبه سال ۱۳۴۰ به تبریز داشته، در کتاب «خاطراتی از شرق» بازار تبریز را چنین توصیف کرده است:
«... سقف بازار با طاق های آجری مرتبی پوشیده شده بود و در فواصل معین دارای روزنه های شیشه ای برزگی هستند که حتی در روزهای ابری نیز فضای تیره داخل بازار را روشن می سازند. همه جا تا چشم کار می کرد، مغازه بود. ما برای تماشا به راه افتادیم. قریب ۵۰ دکان فقط کت و شلوار مردانه و لباس های دیگر و پارچه می فروختند. دهها مغازه کفاشی وجود داشت که روی هر سه دیوار آن ردیف های کفش به اندازه ها و شکل های مختلف آویخته شده بودند علاوه بر این اجناس و لوازم خانه نیز در بازار عرضه می شدند. پتوهای پشمی، زیلوهای زبر ترک،شیرینی، میوه و انداع ادویه در کیسه های دهان باز هوای بازار را معطر می ساختند...»
بازار تبریز علاوه بر کاروانسراها، حجره ها، تیمچه ها، بازارچه ها، در داخل و یا در جنب آن چند مسجد و مدرسه طلاب بنا شده اند و مهمترین آنها مسجد جامع تبریز است که در دوران صفوی بر روی ویرانه های مسجد جامع زمان سلجوقیان بنا شده است؛ درازای مسجد ۶۷ متر و پهنای آن به ۱۴.۵ متر می رسد. تزئینات کاشیکاری در این مسحد دیده نمی شود، فقط کتیبه های برجسته به خط ثلث عالی در ۱۵ سطر مربوط به سال ۱۵۶۴ م نوشته استاد علاءالدین محمد تبریزی، خوشنویس دوران صفوی، به چشم می خورد.
بازار قدیمی شهر کرمانشاه
بازار قدیمی شهر کرمانشاه دارای قدمتی بیش از ۱۵۰سال است. این بازار هنوز پویایی خود را حفظ کرده و نقش مهمی در اقتصاد این شهر و شهر های همجوار آن دارد. در گذشته های نه چندان دور به غیر از داد و ستد، بخشی از فعالیت های تولیدی و صنعتی نیز در همین بازار انجام می گرفت. با گذشت زمان از تعداد تولید کنندگان که بیشتر صنعتگر بودند، کاسته شد و در نتیجه سهم تولید در بازار بسیار محدود گشت. از عمده ترین مراکز تولیدی می توان به بازار آهنگرها ، بازار مسگرها، زین سازان ، راسته صحافان ، راسته تفنگ سازان در تیمچه سید اسماعیل اشاره کرد. امروزه بخش تولید تنها به بازار آهنگرها، بازار کلوچه پزها و بخش کمی از بازار زرگرها محدود شده است. برخی از راسته های بازار با نام اقلیت های قومی یا مذهبی معروف است. در مسیر طولانی بازار، سراها و کاروانسراهای متعددی وجود داشته است که خدماتی را در اختیار مسافرین و بازرگانان قرار می دادند.
بازار قیصریه اصفهان
قدیمیترین توصیفی که از بازار اصفهان به جا مانده است، شرحی است از قرن چهارم هجری قمری (دوران دیالمه)، در کتاب «رسالهٔ محاسن اصفهان» تحت عنوان «بازار جورین» که میگوید:
«بازاری بود بر دروازهٔ خور (خورشید) که یکی از چهار دروازهٔ مشهور اصفهان در آن زمان بوده و در فصل نوروز عامهٔ مردم اصفهان با انواع خوردنیها و آشامیدنیها و آلات و ادوات موسیقی یکی دو ماه را در آن محل به تفریح و عیش و عشرت میگذراندند و بالطبع برای احتیاج این جمعیت از اغذیه، البسه و غیره بازارهایی برپا میکردند و طوافان و بازاریان انواع نعمتها را در آنجا گرد میآورند.»
در همین کتاب کالاهایی که در بازار اصفهان عرضه میشد، به این شرح آمده است: ظرائف بغداد، خزهای کوفی، دیبای روم، شرب مصر، جواهر بحرین، آبنوس عمان، عاج هندوستان، گلیمهای آذربایجان و گیلان، فرشهای اَرمَن و ...
در قرن هشتم هجری قمری، «از بازار مظفریه با شش دروازه و چهارصد باب دکان و حجره که با آجر و گچ بنا شده و در داخل آن چهار کاروانسرای بزرگ مجهز به اتاقهایی برای سکونت مسافرین و اهل معاملات، با اصطبل، فضای باز، دو مسجد و یک سقایه» نام برده شده است.
ناصرخسرو در سال ۴۴۴ هجری قمری، از عظمت بازار اصفهان در آن دوران یاد کرده است.
بازارهای کنونی اصفهان که شاخههایی از بازار بزرگ سراسری آن است، در دورهٔ صفوی همزمان با بناهای میدان بزرگ و مجموعهٔ آثار اطراف آن پدید آمده و توسعه یافتند.
شوالیه ژان شاردن فرانسوی «از بازار قیصریه و بازار بزرگ اصفهان با سردر عالی و تزئینات آجرهای چینی (کاشیکاری) و سکوهای وسیع (از) سنگ یشم و سماق که (بر آنها) جواهرفروشان و زرگران انواع و اقسام زیورآلات و جواهرآلات و سکههای کمیاب را به فروش میرساندند»، یاد کرده است. در بالای سردرِ قیصریه، تصویری است که شاهعباس را در جنگ با ازبکان، یا در شکارگاه نشان میدهد و همچنین تصاویری از مردان و زنان اروپایی نیز دیده میشود. ساعت و ناقوس بزرگی هم بالای سردر بازار نصب شده که در جنگ شاهعباس با پرتغالیها در هرمز به دست ایرانیان افتاد و به اصفهان انتقال داده شد.
بر سردرِ قیصریه، هماکنون دو پشتبغل کاشیکاری صحیح و سالم وجود دارد که به شیوهٔ مینیاتورهای دوران صفوی، یک نفر تیرانداز را با سر انسان و تنهٔ شیر و دماژدها نشان میدهد. این مجموعه، نمایش برج قوس است که مورخین مشرق زمین، زمان احداث شهر اصفهان را در این برج باور داشتهاند.
شاردن مینویسد : «از سردر قیصریه وارد مجللترین و بزرگترین بازارهای اصفهان میشویم که محل فروش پارچههای گرانبهاست و گنبد منقش بزرگی در وسط آن قرار دارد. در طرف راست این گنبد، ضرابخانه و در طرف دیگر آن «کاروانسرای لَلهبیک» بنا شده است.» «شاردن» از کاروانسرای «مولتانیان» در این بازار نام میبرد که عدهای از مولتانیان هند در آن به تجارت و دادوستد اشتغال داشتهاند. او به بازار صحافان، صندوقسازان، سرّاجان و کاروانسرای برنجفروشان، بازار لبّافان، آهنگران، کاروانسرای گلپایگانیها و کاروانسرای حلاّجان، بازار کفاشان و ساغریسازان، بازار عطاران، قنادان، داروفروشان و فروشندگان زیورآلات و پارچههای کهنهٔ قیمتی و بازار مسگران، راستههای ترکشدوزها و زینسازان و چپقسازان و تیر و کمانفروشان، همچنین به زیباترین و بزرگترین قهوهخانهٔ اصفهان در مدخل بازار قیصریه اشاره کرده است؛ با تالارهای بزرگ و نیمکتهایی که به راحتی میتوان روی آنها نشست.
امتداد بازار بزرگ اصفهان به مسجد جامع و سپس به «بازار عربان» منتهی میشود. این بازار را به مناسبت مجاورت با گنبد نظامالملک و مسجد جامع، «بازار نظامیه» یا «نظامالملکی» نیز گفتهاند و تا نیم قرن پیش رشتههای طولانی و متعددی، این بازار را به بازارهای دروازهٔ طوقچی و بازار غاز و میدان وصل میکرده است. از انشعابات دیگر آن، بازار ریسمان و مدرسهٔ کاسهگران است.
مجموعهٔ آثار تاریخی دیگری مانند مدرسهٔ ملاعبداللّه (مولانا عبداللّه شوشتری)، ساروتقی، مسجد جارچیباشی، مدرسهٔ صدر، مدرسهٔ نیماورد؛ و کاروانسراهایی از عهد صفویه و قاجاریه مانند کاروانسرای مخلص، گلشن و تیمچهٔ ملک و بسیاری کاروانسراها و تیمچههای دیگر؛ و حمامهایی از عصر صفویه، بر اهمیت تاریخی مجموعهٔ معماری بازار بزرگ اصفهان که از سردرِ قیصریه تا سردرِ مسجد اصفهان امتداد دارد، افزوده است.
باغ ارم شیراز
باغ ارم در شمال غربی شیراز، واقع در خیابان ارم بوده و از ضلع شمال غربی به بلوار دانشجو (خیابان آسیاب سهتایی) محدود میگردد. بطوریکه از اسناد تاریخی بر میآید، باغ ارم تا سال ۱۳۲۵ ه.ش در خارج شهر شیراز و در سمت شمال غربی آن واقع بوده و اطراف آن بیابان و رودخانه و سنگلاخ بوده است. با گسترش شهر شیراز، به تدریج این باغ در داخل شهر و در شمال غرب آن قرار گرفت و هماکنون با گسترش بیشتر شهر شیراز به سمت غرب، این باغ در شمال شهر شیراز قرار گرفته است. باغ ارم از ضلع شمال غربی به بلوار دانشجو (خیابان آسیاب سهتایی)، از شمال شرقی به بلوار ارم و در رأس شمالی به میدان ارم محدود میگردد. این باغ در دامنه کوه آسیاب سهتایی قرار داشته و در حدود ۳-۲ کیلومتر تا کوه معروف بابا کوهی، در شهر شیراز فاصله دارد.
● تاریخچه
باغ ارم شیراز بطور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گورکانیان وجود داشته و با توجه به اینکه سیستم فئودالی بطور کامل بر جامعه آن دوره حاکم بوده بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم که باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حکام وقت بودهاند. احتمال میرود اتابک قراچه که از طرف سنجر سلجوقی به حکومت فارس منصوب بوده دستور احداث این باغ را داده باشد.
بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو که احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالکیت این باغ در دست نیست. شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال ۷۴۲ ه.ق جلوس نموده و در سال ۷۵۷ ه.ق کشته شد. پس از انقراض سلسله آل اینجو بوسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالکیت سلاطین آل مظفر در آمده است و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان که به دست گورکانیان کشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شکوه بوده است. از عصر صفویه به بعد باغ ارم در نوشتههای جهانگردان، آباد و باشکوه توصیف شده است. در عهد کریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالکیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغهای شیراز مرمت یافته است. از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بوده است. خاندان جانی خان قشقایی که از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی میکردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده میکردهاند. نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی با شکوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی که مالکین سابق باغ ارم بودهاند در گوشهای از این باغ به خاک سپرده شدهاند که در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست. ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملک شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ کرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملک در سال ۱۳۱۱ ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمتهای ناتمام بوسیله ابوالقاسم خان نصیرالملک، مالک این باغ اتمام یافته است.
در آن زمان توصیفی توسط فرصتالدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده که به شرح زیر میباشد: "... بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال ...، سروهایش سر به افلاک کشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری که به واسطه دو ستون قوی پیکر بر پاست و ارسیها، گوشوارهها و اتاقها و رواقهای دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزههای اطراف جویش چون خط برگرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده سپس مرحوم حاجی نصیرالملک خریده و حکم به بنیاد عمارات مذکور داده. حاجی محمد حسن معمار... آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزودهاند. آن نیز هوایش معطر است...، خلوتی دیگر دارد که نارنجستانش نام نهادهاند. باربند و کوشکی هم برای آن قرار دادهاند."
دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است: "... برای مدت لااقل ۷۵ سال این عمارت در تصاحب خانها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مرکزی باغ به شمار میرود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث کردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید. باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مرکبات و خیابان طویلی است که در دو طرف آن سروهای باشکوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی که شاهد مهماننوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یکبار مقداری از درختان مرکبات بر اثر سرمای سخت از بین میروند درحالی که سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ کردهاند ... ." در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. امروز کوشک اصلی، هسته مرکزی این باغ و جالبتوجهترین جنبه آن را تشکیل میدهد. اطاقهای طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مرکزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفتهاند. نهر آب مستقیماً از این تالار میگذرد و در سر راه خود قبل از اینکه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر میکند. دیوارها و کف این تالار از کاشیهای رنگین پوشیده شده است. پلکانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی که به تالار بزرگ منتهی میگردد متصل میسازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپههایی تشکیل میدهد که در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمانهای شیراز کاشیهای براق و سنگهای تراش میراث قدیم را از نو رواج میدهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظرهای را متعلق به دوره ساسانیان که با کاشیهای رنگی زینت شده نشان میدهد درحالی که در طبقهای که همسطح زمین ساخته شده تخته سنگهای آهکی نسخههای تحریف شدهای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان که در تخت جمشید دیده میشود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ کمتر دیده میشود و به جای آن در گلخانه که داخل آن را با چوب به طرز پلکانی ترتیب دادهاند انواع گلها را در گلدان نگاهداری میکنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل کوشک و خارج آن قرار دهند."
باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملک به فرزندش رسید و پس از چندی به یکی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمده و به دانشگاه شیراز واگذار شده است. دانشگاه شیراز مدتها به عنوان کاخ پذیرایی از آنجا استفاده مینمود. در سالهای ۱۳۵۰_۱۳۴۵ه.ش این باغ با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سهتایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز میباشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.
● معرفی
باغ ارم شیراز به عنوان مکانی دیدنی و تفریحی مورد بازدید مردم و سیاحان قرار میگیرد. شیوه معماری عمارت باغ ارم که در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار بنا گردیده با ویژگیهایی که دارد همچون سایر بناهای همانند آن دوره پیروی از اسلوب معماری زندیه و صفویه است.
عمارت اصلی باغ ارم که فعلاً موجود و از ساختههای دوره نصیرالملک بشمار میآید در سمت مغرب باغ قرار دارد. این عمارت رو به مشرق و دارای سه طبقه است، و از لحاظ معماری، نقاشی، حجاری، کاشیکاری و گچبری شاهکار صنعت و هنر دوره قاجاریه است. طبقه زیرین که همسطح زمین است در وسط دارای یک تالار اصلی بنام حوضخانه است. دو طرف این حوضخانه دو راهرو است و در انتهای هر دو راهرو پلههایی برای رفتن به طبقه بالا ساخته شده است. در دو طرف راهروها نیز دو سالن بزرگ است. مجاور سالن ضلع جنوبی آشپزخانه خیلی وسیعی است. طبقه دوم عمارت چنانکه گفته شد در وسط ایوانی بزرگ با دو ستون بلند دارد. در پشت ایوان یک سالن بزرگ واقع است و دو جانب آن دو راهرو میباشد که بالای آن دو گوشوار است و چهار اتاق نیز در طرفین راهروها است.
در دو طرف ایوان بزرگ دو ایوان کوچک رو به مشرق قرار دارد که پشت آنها ارسیها و درکهایی است. این ایوانها هرکدام دارای دو ستون سنگی یکپارچه کوچک میباشد. انتهای شمالی و جنوبی عمارت نیز دو راهرو است. در ضلع جنوبی این طبقه هم در بالای آشپزخانه طبقه زیرین یک آشپزخانه وسیع و به همان اندازه وجود دارد. طبقه سوم در وسط دارای یک سالن بزرگ مشابه سالن طبقه دوم است که پنجرههای آن به ایوان اصلی باز میشود و در دو طرف این سالن دو راهرو است. در جنب راهرو ضلع شمالی عمارت دو اتاق در جنب راهرو ضلع جنوبی یک اتاق و یک سالن بزرگ است. دو ایوان نیز در دو طرف همانند ایوانیهای طبقه دوم و درست بالای آنها قرار دارد. بالای آشپزخانه طبقه دوم در طبقه سوم بصورت تراس است.
هشت باب اتاق هم در جنوب ضلع شمالی عمارت اصلی و چسبیده به آن قرار دارد. این مجموعه هشت اتاقی همان باربندی است که فرصتالدوله شیرازی در آثار عجم به آن اشاره نموده است. این اتاقها در سالهای اخیر مرمت شده و در حال حاضر به واحد سرپرستی و امور اداری باغ اختصاص یافته است. در کنار ورودی شرقی باغ نیز دو اتاق قرار گرفته که برای سکونت نگهبانان و خدمه ایجاد شده است. در پشت ساختمان اصلی یعنی در طرف مغرب باغ عمارت و محوطه اندرون قرار دارد. عمارت اندرون دارای دو سالن و پنج اتاق است.
ایوان ساختمان اصلی رو به مشرق است و در طبقه دوم و سوم قرار دارد. در جلو این ایوان زیبا دو ستون سنگی یکپارچه بلند واقع شده و سرستونها به طرز ماهرانهای حجاری شده است. نقش سرستونها را تصویر مردانی با لباسهای دوره قاجاریه و گل و بوتههایی بطور قرینه تشکیل میدهد. درمیان ساختمانهای دوره قاجاریه در شیراز ایوان دو ستونی باغ ارم از نظر دارا بودن تزئینات گچبری زیبا بر دیوارهای سه جانب آن نسبت به بناهای مشابه دارای امتیاز خاصی است.
کف سالنهای طبقه پایین عمارت همسطح زمین است. تالار مرکزی واقع در طبقه پایین را که به حوضخانه معروف است برای استراحت در روزهای گرم تابستان ایجاد نمودهاند. این تالار دارای آب نمایی است و نهر آب از وسط آن میگذرد و سپس به استخر بزرگی در جلو عمارت مربوط میشود. در وسط تالار حوضخانه یک ستون سنگی حجاری شده قرار گرفته و دیوارها و کف تالار با کاشیهای هفت رنگ که به طرزی زیبا و ماهرانه بکار رفته مزین است. سقف حوضخانه با کاشیهای معرق و هفت رنگ پوشیده شده که تصاویر زیبایی از شکارگاهها و مناظر طبیعت و داستان خسرو و شیرین و نقوش دیگر را در بردارد. کاشیهای سقف حوضخانه را باید از بهترین نمونههای این هنر در دوره قاجاریه دانست.
کاشیهای نمای عمارت نیز دارای زیباییها و ویژگیهای خیرهکننده و دلپذیری است. کاشیکاریها عموماً به سبک کارهای دوره زندیه و قاجاریه است و طرحها و مناظر بدیعی در آنها به نظر میرسد. کاشیهای نمای عمارت اصلی و عمارت اندرون باغ در اصطلاح اهل فن مشهور به کاشی هفت رنگ است.
از نظر هنر عالی نقاشی نیز این عمارت بی نصیب نمانده است. سقف دو سالن طبقه سوم ساختمان که با تیرهای چوبی و تختههای منظم پوشیده شده دارای نقاشیهای زیبا و بسیار نفیسی است. در این نقاشیها گل و بوته و طرحهای اسلیمی و تابلوهای متعدد از شکارگاهها و چهره زنان و تصاویری از قصرهایی به سبک اروپایی نشان داده شده است. هنر ظریف نقاشی روی سقف که اهل این فن آن را مرجوک (بر وزن مردمک) نامند در دوره قاجاریه در شهر شیراز کاملاً رواج داشته و حتی در بیشتر خانههای معمولی و کوچک نیز بکار میرفته و نخستین بار هم بوسیله استادان شیرازی در ساختمانهای مهم تهران متداول شده است. قسمت عمده درهای چوبی عمارت از چوب ساج تهیه شده و به همین جهت با گذشت سالهای زیاد هیئت اصلی خود را همچنان حفظ نموده است.
در بالای عمارات باغ ارم هلالیهای زیبایی ساختهاند که در اصطلاح معماران محلی فارس به آن "سنتوری" میگویند. این هلالیها با کاشیهای رنگین و نقشدار ساخته شده و به شیوه کاشیکاریهای دوره زندیه و قاجاریه است. به روی این هلالیها تصاویری از ناصرالدین شاه قاجار، داستانهایی از فردوسی و نظامی و ادبیات کهن فارسی و قصههای مذهبی کاشیکاری شده است.
در پشت عمارت اصلی و در طرف مغرب باغ، اندرون و عمارت آن وجود دارد. نمای پشت عمارت اصلی باغ ارم به جانب شرقی اندرون است و در این ضلع درهایی برای رفت و آمد به ساختمان وجود دارد در ضلع غربی آن عمارتی یک طبقه است که از سطح محوطه اندرون بلندتر است. در ورودی اصلی اندرون نیز رو به مغرب و از داخل همین عمارت است. امروزه با توجه به توسعه باغ و اضافه شدن زمینهای زیادی در قسمت غربی به باغ ارم عمارت اصلی و اتاقهای باربند قدیم و ساختمان اندرون و محوطه محصور آن کلا بصورت یک مجموعه در وسط قرار گرفته است، و اکنون در اندرون به طرف گلستان گل رز که در این قسمت ایجاد شده باز میشود. در قسمت جلو در ورودی اندرون یک چهار ضلعی که در اطراف آن طاقچههایی ایجاد نمودهاند و اصطلاحاً به آن غلام نشین میگویند واقع شده است.
بالای پیشانی عمارت اندرون دارای هلالی کاشیکاری نقشدار و زیبایی است. کاشیکاری این هلالی همزمان با کاشیکاریهای هلالیهای عمارت اصلی باغ انجام گرفته و متعلق به دوره قاجاریه است. جلو دو ستون آجری طرفین اتاق وسط که این هلالی بالای آن واقع شده دارای کاشیکاریهای معرق است.
محوطه اندرون نیز تماماً درختکاری و گلکاری شده است. در وسط محوطه خیابانی با سمت شرقی_غربی از جلو نمای عمارت اندرون تا عمارت اصلی باغ ایجاد شده است که درمیان آن یک حوض آب نما وجود دارد در سالهای ۱۳۵۰- ۱۳۴۵ه.ش در ساختمان اندرون و محوطه آن نیز تعمیراتی بعمل آمده است.
فضای باغ ارم از لحاظ اسلوب خیابانکشی و درختکاری نه تنها در بین باغهای شیراز بلکه در تمام مناطق کشور ما کم نظیر است. پارهای از هنرشناسان را عقیده بر این است که از نظر باغسازی طرح باغ ارم یادآور باغهای عهد ساسانی است.
زمین باغ بشکل مربع مستطیل بسیار وسیعی است که یک ضلع بزرگتر آن به جانب شمال و بلوار موسوم به "ارم" و یک ضلع کوچکتر به جانب مغرب و بلوار موسوم به "بلوار دانشجو" (آسیاب سه تایی) است. دو جانب دیگر باغ محدود به باغها و خانههای مسکونی است. مساحت باغ ارم در دوران گذشته افزایش و کاهش بسیار یافته است.
در سه دهه پیش قسمتهایی در سمت غربی باغ ازجمله اراضی دهی موسوم به "کوشک" به مساحت باغ افزوده شده است. در این زمان مساحت کل باغ ارم نزدیک ۱۱۰۳۸۰ متر مربع است. سمت شیب زمین از غرب به سوی شرق است و مجموعه عمارت اصلی و اندرون در قسمت مغرب و در بلندی چشمگیری قراردارد. به سبب شیب زیاد زمین در قسمتهایی از خیابانهای اصلی و دیگر خیابانهای باغ پلههایی ایجاد نمودهاند و این پستی و بلندی زمین بر زیبایی فضای باغ بسی افزوده است.
در جلوی نمای عمارت اصلی باغ ارم که مشرف بر باغ است استخر آبنمای بزرگی است که تصویر عمارت در آن نمایان میشود. مساحت این استخر سیصد و سی و پنج متر مربع است و محیط آن را هجده قطعه سنگ بزرگ و یکپارچه تشکیل میدهد و احتمالاً مربوط به دوره جانی خان ایلخانی است. استخر باغ ارم سابقاً گودتر بوده ولی در تعمیرات اخیر پرشده و اکنون عمق آن نیم متر است. کف و اطراف این استخر هنگام تعمیرات چند سال پیش با کاشی سفید پوشیده شده است. آب روان و زلالی که از نهر اعظم است پس از گردش در حوضچه حوضخانه وارد جویهای اطراف استخر میشود و سپس در جوی عریض خیابان اصلی و جویبارهای دیگر در خیابانهای باغ و اطراف باغچهها روان میگردد.
هنگام تعمیر و بازسازی باغ سه حوض آبنما در اراضی قسمت جدید ضلع شمال غربی ساخته شده است. یک میدان ورزشی هم در همین قسمت و در شمال دیوار اندرون احداث گردیده است.
درهای ورودی باغ ارم در ضلع شمالی قرارداد و به طرف بلوار "ارم" باز میشود. سر در ورودی اصلی که به عمارت نزدیکتر است در سالهای اخیر برجای سر در قبلی آن به طرز زیبایی از آجر ساخته شده است. درگاه دیگری هم در همین سمت و در انتهای باغ قراردارد که در سال ۱۳۴۴ هجری قمری ایجاد شده است. بر بالای جبهه خارجی این سر در کتیبهای از سنگ مرمر نصب شده و دو کتیبه کاشی نیز در طرفین آن بچشم میخورد.
چنانکه از بیان مولف فارسنامه ناصری بر میآید در دوره قاجاریه این باغ حصار و دیواری از "چینه گل" داشته است. در سالهای بعد همزمان با توسعه فضای باغ این دیوار خراب شده و دو ضلع آن را که مجاور بلوارهای "ارم" و "آسیاب سهتایی" است با نردههای آهنی محصور کردهاند، تا بینندگانی که از حاشیه این خیابانها میگذرند از دیدن منظره زیبای باغ محظوظ گردند. قسمتهایی از این نردهها با گیاهان رونده زیبایی مثل پیچ برفی و پیچ اناری و پیچ امینالدوله پوشیده شده است.
در وسط باغ ارم خیابان اصلی آن با سمت غربی_شرقی احداث شده است که از مقابل ساختمان و استخر بزرگ آغاز شده و تا انتهای باغ ادامه دارد. در دو طرف این خیابان شمشادهای کوتاه حصاری پرورش دادهاند و در وسط آن چنانکه گفته شد از جلو استخر بزرگ تا وسط باغ، جوی آبی است که در وسط باغ به جدولها و جویهای متعدد تقسیم شده و آب روان از آنجا در قسمتهای دیگر باغ جاری میگردد. گلکاریهای اطراف این جوی بر زیبایی آن افزوده است. در وسط خیابان اصلی آنجا که جوی آب به شبکههای طرفین تقسیم میشود پلههایی ایجاد شده و ادامه خیابان از پایین پلهها تا انتهای باغ مسطح و شنریزی است. دو طرف این خیابان را سرونازها و درختان تنومند دیگر فراگرفته است. در پایه یکی از سرونازهای خیابان اصلی که حدود سی متر بلندی آنست، تاکی تنومند و کهن وجود دارد که شاخههای آن همچون ساقه پیچک، چنان برگرد سرو تابیده و از پای تا سرا آنرا در آغوش گرفته است که در هیچ باغ دیگری نظیر آن را نمیتوان دید و مخصوصاً در فصل تابستان که تاک ثمر میآورد زیبایی آن موجب شگفتی هر بینندهای است. خیابان وسیع دیگری با جهت شمالی_جنوبی در وسط باغ، خیابان اصلی را قطع میکند. علاوه بر این دو خیابان عریض، خیابانهای دیگری هم به موازات این دو در تمام قسمتهای باغ احداث شده است.
در این باغ وسیع سرونازهای بلند و زیبایی وجود دارد که سالهای زیادی بر آنها گذشته و موجب شهرت باغ شده است. درمیان سروهای باغهای شیراز نیز سروهای باغ ارم زیباتر و جلوه آن خیره کنندهتر است. بلندترین سروناز این باغ که قریب سی و پنج متر بلندی آن است، بلندترین سروناز شیراز است. سروی است کشیده و گویی دست هنرمندی آن را بدین استواری و موزونی تراشیده است. این درخت شهرت بین المللی یافته است و نویسندگان و جهانگردان خارجی عکسها و مقالات بسیاری درباره آن منتشر نمودهاند.
▪ انواع درختان باغ ارم را میتوان به دو دسته درختان غیر مثمر و درختان مثمر تقسیم کرد:
۱) درختان غیر مثمر باغ عبارتند از: سرو ناز، کاج، افرا، ارغوان، بید مجنون، سیاه بید، زبان گنجشک، بید مشک، سپیدار، و اکالیپتوس.
۲) درختان مثمر باغ عبارتند از: انار، ازگیل، نارنج، خرمالو، گردو، زردآلو، بادام، سیب، به و گلابی.
محصول اصلی درختان میوهدار باغ در درجه اول انار است و در درجه دوم میتوان مرکبات را بحساب آورد. درختان مرکبات باغ ارم در ردیف سایر نارنجستانها و باغهای مرکبات شیراز است ولی دیگر درختان و سرونازهای باغ در مدت سالیان دراز موزون و شکوهمند گردیده و مرتباً هم بر زیبایی آنها افزوده شده است.
این باغ امروزه علاوه بر سروهای زیبا به داشتن انواع گل نیز اشتهار دارد. در دو دهه اخیر گلهای بسیاری از هر نوع در آن پرورش داده شده است و مخصوصاً گلهای رز گوناگون آن دیدنی و جالب نظر است. در موقع توسعه باغ، گلستانی از انواع گل رز در ضلع غرب و شمال غربی احداث گردیده که در آن قریب دویست و پنجاه واریته گل رز پرورش داده شده است. این گلستان از نظر تنوع و بسیاری از انواع گل رز در کشور ما بینظیر و در کشورهای همجوار و آسیا کم نظیر است و به طوریکه شهرت دارد در بین کشورهای مشرق زمین بجز این گلستان ارزشمند فقط در دو سه کشور دیگر گلستانهای رز با این تنوع پرورش داده شده است.
▪ بجز گلهای رز گوناگون و زیبای باغ که جای صحبت فراوان دارد انواع دیگر گلهای موجود در باغ ارم را میتوان به ده عنوان کلی دسته بندی نمود:
۱) درختچههای زینتی دارای گلهای زیبا
۲) درختچههای زینتی دارای برگهای زیبا
۳) گلهای یک ساله مقاوم به سرما
۴) گلهای یک ساله حساس به سرما
۵) گلهای پیازدار
۶) بوتههای دائمی گلدار
۷) گیاهان دائمی پوششی و رونده
۸) گیاهان یکساله رونده
۹) گیاهان حصاری
۱۰) گلهای گلخانهای
قسمت عمده آبی که این باغ را مشروب میسازد مانند بیشتر باغهای شیراز از نهر اعظم است. این نهر به جدولهای متعدد تقسیم میگردد که هرکدام را بنا میخوانند و از آن جمله جدول میری میباشد که یک پنجم از نهر اعظم است. باغ ارم از جدول میری مشروب میگردد. علاوه براین، دو حلقه چاه عمیق در باغ حفر گردیده که آب مورد نیاز بوسیله پمپ تأمین شده و با استفاده از لوله کشی به مصرف آبیاری گلهای باغ میرسد. از آب لوله کشی شهر نیز برای آشامیدن و مصارف عمارات استفاده میگردد.
باغ دولت آباد در یزد
حرارت در لبه کویر بسیار طاقت فرساست . دودکشهای بلند به عنوان دریچه های هوا عمل می کنند و به این اقامتگاهها راحتی وآسایش می بخشند. این یک بنای پیچیده است که آنرا بر اساس شیوه معماری ایرانیان مبتکر ساخته اند و شامل یک باغ بزرگ و تعدادی ساختمان می باشد. آب آن از طریق قنات تامین می شود و تا همین اواخر از آن برای اقامت فرمانداران استانها استفاده می کردند . برجسته ترین قسمت این بنا , بادگیر ۳۳ متری آن می باشد که بر روی سقف قرار گرفته و یک جوی آب در داخل آن جریان دارد , هوا از بالا به داخل وارد می شود و از طریق جریان آب خنک می گردد . درها و پنجره های مشبک با شیشه های رنگی نیز منظره دلپذیری را بوجود آورده اند.
باغ شا زده، نگین سبز کویر ماهان
شهر ماهان ، محل آرامگاه شاهنعمتالله ولی است. جایی که شاعر و عارف نامی دل را به صفا و تن را به آرامش آن داد.
ماهان را اگر نگوییم همه، که بیشتر ایرانیان میشناسند، آستانه شاه نعمتالله ولی هر روز پذیرای میهمانان بسیاری از اقصینقاط کشور است و در فاصلهای نه چندان دور از این مجموعه، درست در دامنهکوههای <تیگران> ، باغی به غایت زیبا و مصفا قرار دارد که حکایت ساختن آن روایت رنج و مرارت است. روایت سالها کار و تلاش و زحمت صدها نفر برای رضایت خاطر یک تن که او هم در حسرت آن ماند.
در کتاب تاریخ کرمان نوشته احمدعلی خان وزیری آمده است، <باغ نصریه را محمد حسن خان سردار بنا کرد و عمارت آن را ناصرالدوله ساخت>، پیش از آنکه وزارت فرهنگ و هنر آن را خریداری کند چهار دانگ آن متعلق به زرتشتیان کرمان بود.
این باغ که امروزه به <باغ شاهزاده> شهرت دارد در نیم فرسنگی ماهان واقع است.
عبدالحمید میرزا فرمانفرما برای ساختن این باغ از اطراف و اکناف کرمان عمله و کارگر گرفت و بسیاری از ثروتمندان در ساختن آن اجباراً کمک کردند و حتی مجبور به آوردن بیجهها و نهالهای درختان از نقاط مختلف شدند.
روایتی هست که <چون خبر مرگ ناگهانی ناصرالدوله را به ماهان بردند، بنایی که مشغول تکمیل سر در ساختمان بود به محض وصول خبر، تغار گچی را که به دست داشت محکم به دیوار چسباند و خود از چوب بست پایین آمد و این تغار گچ سالها همچنان باقی بود.>
باغ شاهزاده یکی از زیباترین باغهای ایران است باغی که چون نگینی درخشان و باشکوه در دل کویر هر بینندهای را مجذوب خود میکند.
این باغ زیبا در دامنه کوههای <تیگران> قرار دارد و طرح اصلی باغ مانند باغهای سنتی ایران دارای دو عمارت با یک رشته آبنما و حوضهای به هم پیوسته در محور مرکزی است. این باغ دارای بخشهای مختلف از جمله عمارت، سر در، عمارت شاهنشین و حمام است، عمارت اصلی در قسمت جنوب باغ نزدیک درِ غربی قرار دارد.
این عمارت ابتدا به صورت ساختمان دو اشکوبه با ایوانهای قوسی و سایبان سنتی بود که سالها قبل طبقه فوقانی آن تخریب شد و در سال ۱۳۷۰ براساس نقشه اولیه بازسازی آن به انجام رسید.
در اطراف باغ ساختمانهای دیگری هم به چشم میخورد از جمله حمامی زیبا با خزینههای سنگی و دیوارهای کاشیکاری که نزدیک عمارت اصلی بنا شده است.
حمام باغ نیز همزمان با بازسازی ساختمان اصلی مرمت شد و هم اینک کاربری موزه دارد.
در قسمت جلو عمارت اصلی، حوضی بزرگ با ۵ فواره قرار دارد، آب این حوض که از قنات معروف <تیگران> سرچشمه میگیرد به پاشویه سنگی اطراف آن ریخته و از آنجا به سوی ده شرشره آبشارگونه جاری می شود.
از قسمتهای جالب و باارزش باغ شبکه آبرسانی و حوضهای آب آن است که در محور مرکزی باغ قرار دارد و در کنار پیادهروهای اصلی و ردیفهایی از سروهای بلند قامت و سرسبز و سایه فکن نمای کلی باغ را تشکیل میدهند و چشماندازی بس زیبا و دلفریب دارد.
باغ شاهزاده ماهان باغی است به غایت زیبا و رویایی که با درختان سر به فلک کشیده و زمزمه جویباری که از هرگوشه و کنار آن شنیده میشود، احساسی سرشار از آرامش به انسان میهد.
این مجموعه زیبا و خاطرهانگیز را شاهزاده فرمانفرما از خاندان <قجر> بنا گذاشت، اما دست اجل هرگز به او فرصت استفاده از این همه زیبایی را نداد و قبل از آنکه از آن بهرهای ببرد برای حضور در میهمانی مرگ به تهران فراخوانده شد.
باغ فردوس
به دستور محمدشاه قاجار ،درسال ۱۲۶۴ ق، قصری برای او در نزدیکی تجریش ساخته شد؛ اما هم زمان با بیماری و مرگ او قصر نیمه تمام ماند و و ی در همان قصر نیمه تمام به نام محمدیه (در محل محمودیه فعلی) از دنیا رفت.
هم زمان با ساخت قصر محمدیه، درباریان نزدیک به او نیز در همان حوالی اقدام به احداث باغ یا عمارت ییلاقی کردند. از جمله حسینعلیخان معیرالممالک باغی احداث کرد که به باغ فردوس مشهور شد.
عمارت باغ فردوس در دو طبقه به سبک قاجاریه و معروف به گوش فیل بنا گذاشته شد. زمینهای قسمت جنوبی و سراشیبی باغ نیز با سنگ چینهایی به صورت هفت قطعه مسطح و مطبق در آمد و روی هریک از قطعات، استخری با فوارههای متعدد احداث شد. استخرها به گونهای ساخته شده بودند که از فواصل دورتر، بزرگتر به نظر می آمدند.
سپس، دوستعلیخان، پسر حسینعلیخان، به همت معماران اصفهانی و یزدی، ساختمانی در قسمت جنوبی باغ برپا کرد و نام آن را رشک بهشت گذاشت. پلکان و بخشهای دیگری از ساختمان از مرمر اعلای یزد و دیوارهای داخل اتاق با کاغذهای طلایی برجسته پوشانده شده بود. اما دوستعلیخان اعتنای چندانی به باغ و ساختمان آن نکرد و با گذشت زمان ساختمان رو به خرابی گذاشت تا حدی که سنگهای مرمر آن کنده و به عمارت امیریه (مدرسهنظام) برده شد. بعد از آن مالکیت باغ چند بار دست به دست شد تاسرانجام ،در سال ۱۳۱۸ ق، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، محمدولیخان سپهسالار تنکابنی آن را از ورثه امینالملک خرید.
سپهسالار، علاوه بر ایجاد فواره و استخرهای مطبق، قنات باغ فردوس را نیز احیا کرد و سر دری با شکوه در مظهر قنات (میدان گاه فعلی باغ فردوس) ساخت. ولی به دلیل بدهی به تجارتخانه طومانیانس، باغ را به او داد و طومانیانس نیز باغ را در ازای بدهی به دولت رضاخان واگذار کرد. سرانجام، درسال ۱۳۱۶ ش، وزارت معارف (آموزش و پرورش) آنجا را خرید و ساختمان را مرمت و دبیرستان شاپور تجریش را در آن تأسیس کرد
درسال ۱۳۵۰ ساختمان موجود در باغ به مرکز فرهنگی و هنری و نمایشگاهی تبدیل شد و پس از انقلاب نیز در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
باغ ملی یا ال گلی در آذربایجان شرقی
قبل از اینکه از تبریز خارج شوید فرصت دیدن باغ ملی یا ال گلی را از دست ندهید. یک دامنه با شکوه و پارکی در اطراف یک دریاچه مصنوعی که در منطقه ای به وسعت ۵۴۶۷۵ مترمربع به سبک باغ تخت در شمال شیراز یا قصر قاجار در شمال تهران اما بسیار کوچکتر قرار دارد. ال گلی که تنها ۴ کیلومتر از تبریز پایین رود قرار دارد مکان بسیار زیبایی است . این مکان محل محبوبی برای اقامت آخر هفته ساکنان اطراف است. تپه ای در قسمت شرقی پارک قرار دارد که ازروی پله ها به سمت استخر سوق داده می شود و یک آبشار که در نوک تپه قرار دارد و به سمت استخر سرازیر می گردد. در مرکزاین استخر یک ساختمان شش گوشه بزرگ قرار دارد . گفته می شود که این استخر را در دوران سلطنت شاهان آق قویانلو احداث کرده اند , اگرچه آنرا در زمان صفویان وسعت داده اند. این بنا را در زمان حکمرانی قهرمان میرزا ( پسر عباس میرزا از سلسله قاجار) به طور بنیادی تعمیر کردند. اخیرا نیز پارک بزرگی در جاده فرودگاه ساخته شده است که بازدید کننده های زیادی را به خود جلب می کند.
باغهای تاریخی بیرجند
اقلیم خشک و نسبتا گرم جغرافیایی ایران باعث شده توجه خاصی به کاشت درختان در فضاهای معماری شود. باغهای ایرانی همواره یکی از مصادیق بارز هنر، علم و ذوق ایرانی بوده و در همه منابعی که به معرفی و شرح شهرها و مجتمعهای زیست ایرانیان پرداختهاند، از آن ذکر شده است. به گفته مورخان یونانی، پیرامون خانههای بیشتر ایرانیان را باغهایی در برگرفته که به آنها پردیس میگفتهاند. در لغتنامه دهخدا، پردیس برگرفته شده از زبان مادی (پارادائز) ذکر شده است.
همچنین بسیاری از مورخان در آثار خود این واژه را به کار بردهاند. به طور مثال، گزنفون در شرح بازدید لوساندروس از باغی که کوروش در ساردیس ساخته بود، واژه پردیس را به کار برده است.
جهان اسلام دو سبک باغسازی را از ایرانیان اقتباس کرده که با گذشت زمان کم و بیش در بین ملتها رواج یافت؛ یکی باغ به عنوان ظرف که ساختمان در وسط آن قرار میگرفت و دیگری باغ به عنوان مظروف که احاطه شده توسط ساختمانها بود و همچنین استفاده از فضای باز شهری به عنوان باغ میدان و محل تفریح و تفرج و تعاملات اجتماعی از دوره صفویه در شهرهای ایرانی آغاز میشود که میتوان این باغها را در نواحی مختلف ایران از جمله بیرجند مشاهده کرد.
باغها و عمارتهای بیرجند با طراحی فضای سبز به نمایش گذاشتن آب در جویها، استخر و فوارهها، محیطی زیبا و کاملا متفاوت با اقلیم منطقه را به نمایش گذاشتهاند. این باغها که اکثرا متعلق به خاندانهای ثروتمند و بالاخص خاندان علم بودهاند، به تعداد زیاد در داخل شهر بیرجند و روستاهای اطراف پراکندهاند که از آن جمله میتوان باغها و عمارتهای رحیم آباد، معصومیه، بهلگرد، امیرآباد شیبانی، علیآباد، شوکتآباد و ارگ کلاهفرنگی یا ارگ میرحسن خان اشاره کرد که از لحاظ معماری، تزئینات و طراحی شباهت فراوانی با یکدیگر دارند.
اما آنچه در اینجا باید بدان توجه داشت مورد بیمهری قرار گرفتن و عدمتوجه به این باغهای زیباست که هر کدام هزاران حرف نگفته دارند، امید است با تلاش مسوولان و توجه مردم به این اماکن تاریخی درهای نهفته آنها بازگشته و از اماکن استقبال بیشتری به عمل آید.
● باغ و عمارت اکبریه
این مجموعه تاریخی در انتهای خیابان معلم _ بیرجند و در داخل محدوده روستای تاریخی اکبریه قرار گرفته است. تفاوت ویژگیهای معماری در بخشهای مختلف این بنا نشاندهنده ساخت بنا طی چند دوره است. به نحوی که ساخت این مجموعه از اوایل دوره قاجار تا اواخر این دوره و در چند مرحله انجام شده است. این مجموعه شامل چند عمارت است که هرعمارت شامل طبقات متعددی است که به وسیله دالانهای متعدد به یکدیگر راه دارد. در بخشهایی از این اتاقها تزئینات گچی دیده میشود و بخشهایی از آن نیز فاقد هرگونه تزئین است.
همچنین درهای موجود در این عمارت چوبی بوده که با شیشههای رنگی تزئین شدهاند. وجود درختان بلندقامت کاج در دو طرف خیابان اصلی عمارت مرکزی این مجموعه بر زیبایی و طراوت باغ و نمای آن افزوده است. در طبقه همکف عمارت مرکزی، تالار زیبا با تزئینات گچی با طرحهای اسلیمی و دربهای چوبی وجود دارد و همچنین در میانه خانه این عمارت در قسمت ساختمان مرکزی آن قرار دارد آینهکاریهایی بوده که متاسفانه قسمت اعظم آن از بین رفته است.
بخش اداری این عمارت که جدیدترین قسمت آن است، در اوایل دوره پهلوی احداث شده است. درختان و گیاهان استفاده شده در این باغ به دو نوع کلی: تزئینی و میوهدار تقسیم میشوند که شامل درختان: کاج، بوتههای شمشاد و همچنین درختان: زردآلو، پسته، انار و توت است. هم اکنون بخشهای مختلف این باغ و عمارت مورد استفاده اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان جنوبی است. بخش احداث شده در دوره زندیه به عنوان کتابخانه و دانشکده هنر دانشگاه بیرجند فعال است. از بخش مرکزی که در دوره قاجار احداث شده به عنوان موزه باستانشناسی و مردمشناسی استفاده میشود. بخش ساخته شده در دوره پهلوی کاربری اداری دارد و بالاخره دیگر بخشها به عنوان سفرهخانه و چایخانه سنتی اختصاص یافته است.
● باغ و عمارت رحیم آباد
این عمارت در داخل روستای رحیمآباد و در حاشیه خیابان شهیدمدرس قرار گرفته است این از بناهای دوره قاجار به شمار میرود و تاریخ ساخت این بنا سال ۱۳۱۵ ه.ق است. این مجموعه شامل بخشهای متعددی از جمله عمارت اصلی با راهروها و اتاقهای متعدد، اصطبل و حوضخانه که دارای گنبدی کلاهفرنگی است. عمارت رحیمآباد دارای سه تالار بزرگ است که از لحاظ کاربری به عنوان پذیرایی از مهمانان و تشریفات استفاده میشده است و دارای تزئینات مقرنس، آینهکاری، گچبری است.
دربها و پنجرههای تالار دارای کتیبههایی به شکل هلالی و تزئینات مشبک با طرح اسلیمی است که استفاده از شیشههای رنگی بر زیبایی آن افزوده است. از مهمترین ویژگیهای این بنا میتوان به وجود انبوه تزئینات و در انواع مختلف اشاره کرد. امروزه بخشی از این باغ و عمارت به عنوان مرکز آموزش هنرهای سنتی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان جنوبی استفاده میشود و همچنین در یکی از قسمتهای آن رستوران سنتی تاسیس شده که پذیرای مهمانان فراوانی در طول شبانهروز است.
● باغ و عمارت بهلگرد
این مجموعه در فاصله یک کیلومتری شامل روستای بهلگرد و حدود ۱۵ کیلومتری شرق بیرجند قرار گرفته و شامل دو باغ، دو عمارت، اصطبل، محل سکونت خدمه و نیز یخدان طبیعی است. نکتهای که درباره تزئینات این عمارت قابل ذکر است تزئینات کمتر این باغ نسبت به سایر باغهاست. طبقه اول این عمارت دارای چهار ستون دایرهای آجری است که مهمترین عناصر تزئینی باغ را در خود جای دادهاند. این مجموعه دارای دو باغ مجزای اندرونی و بیرونی است که باغ اندرونی از نظر وسعت بسیار کوچکتر از باغ بیرونی است. در مرکز این باغ استخری وجود دارد که جزیرهای با طرح هشت ضلعی در مرکز آن واقع شده است.
نکته جالب توجه در این باغ وجود یخچالی است که عملکرد آن تولید یخ در زمستان و ذخیره آن تا تابستان است. اصول کار این یخچال به این صورت است که از طریق نهری در زمستان آب به استخر وارد میشده که این آب در زمستان یخ میبندد و کارگران با پاشیدن آب بر قطر آن میافزودند و هنگامی که قطر یخ به اندازه کافی رسید، یخ را شکسته و برای استفاده در تابستان به مخزن منتقل میکردهاند.
● باغ و عمارت شوکت آباد
مجموعه تاریخی شوکتآباد در فاصله ۵ کیلومتری شرق شهر بیرجند قرار گرفته است. این مجموعه نیز همانند سایر مجموعهها شامل بخشهای متعددی است که هر بخش تزئینات خاص خود را دارد، از جمله حوضخانه که دارای بیشترین ویژگیهای معماری و تزئینی است. این قسمت دارای گنبدی بزرگ است که در مرکز آن یک کلاه فرنگی با پنجرههایی که از طریق آن بخشی از نور حوضخانه تامین شده تعبیه شده. از دیگر فضاهای مهم تشکیلدهنده این مجموعه میتوان به اندرونی یا محل خصوصی خانواده حاکم اشاره کرد. این بخش که در جنوبیترین قسمت مجموعه قرار گرفته از لحاظ معماری و طرح شباهت فراوانی به خانههای مسکونی واقع در بافت قدیم بیرجند دارد. از مهمترین تزئینات این عمارت میتوان به قابهای گچی ایوان اندرونی، رخبامهای تزئینی و طاقنماهای اطراف حوضخانه اشاره کرد. از عناصر معماری مهمی که مربوط به مجموعه است اما در فاصله ۵۰۰ متری از باغ قرار دارد یخچال طبیعی است که از خشت و گل ساخته شده است. از بخشی از این بنا به عنوان موزه تاریخ طبیعی و حیات وحش بیرجند استفاده میشود و بخشی دیگر به رستوران سنتی تغییر کاربری داده است.
● باغ و عمارت معصومیه
مجموعه معصومیه در نزدیکی غرب بیرجند در دوره «پهلوی» احداث شده است. بارزترین ویژگی این بنا نوع خاص معماری آن است چرا که این عمارت بهگونهای طراحی شده که نمای اصلی عمارت در آب استخر مقابل آن کاملا بازتاب میکند، به نحوی که عمارت چهلستون اصفهان را تداعی میکند. این عمارت همچون سایر بناهای تاریخی تمام فضاها و اتاقهای آن به یکدیگر راه دارند. به صورتی که امکان ورود به داخل ساختمان از هر سوی عمارت میسر است.
در این عمارت، علاوه بر باغ اصلی دو باغ دیگر نیز به چشم میخورد که در یکی از آنها عمارتی ساده خودنمایی میکند و دیگری فاقد عمارت است. از جمله نکات جالب این عمارت وجود وسایل یکی از خانوادههای قدیمی بیرجند در داخل آن است که میتوان این بنا را به موزهای برای بازدید عموم تبدیل کرد تا سایرین از نحوه زندگی این خاندان مطلع شوند.
● باغ و عمارت مود
باغ و قلعه مود در روستای مود از توابع شهرستان بیرجند و در فاصله ۴۰ کیلومتری شرق بیرجند قرار دارد.
این عمارت طی دو مرحله ساخته شده است که مرحله اول آن شامل: ساخت قسمتهای اصلی بنا در دوره زندیه و عمارت دوم که بنایی است مربوط به دوران قاجار ساخته شده است.
آنچه از بررسی بنا به دست میآید این است که این بنا در اصل قلعهای بوده است دفاعی و وجود حصاری قوی و قطور با برجهای متعدد دلیل این مدعاست. این بنا در مجموع دارای ۲۰ برج مدور است یک خندق نیز دور تا دور قلعه حفر شده که دفاع از قلعه را آسانتر میکرده است. از جمله تزئینات این بنا میتوان به نقوش اسلیمی، گلبته و نقوش پرندگان اشاره کرد که متاسفانه توسط عوامل طبیعی نظیر باد و باران و تابش آفتاب این نقوش تا حد زیادی تخریب شدهاند.
● باغ و عمارت امیرآباد
باغ و کوشک امیرآباد در ۵ کیلومتری غرب واقع شده است. احداث این بنا به اوایل دوره قاجار بر میگردد. آنچه در طراحی این باغ به عنوان الگوی باغهای ایرانی ملحوظ شده است تا حد زیادی به دلیل استفاده از مضمونهای آشنا با معماری اسلامی و نمایش نمادهای سنتی تصویری است که به صورتی موفقیتآمیز و تقریبا ابتکاری بوده است از جمله فرم چلیپایی طبقه همکف و به وجود آوردن همان فرم در فضای داخلی طبقه اول بنا که نوعی وحدت و یکپارچگی را در کل ساختمان کوشک بهوجود آورده است.
از نظر تزئینات نیز تزئینات تقریبا سادهای در این عمارت بهکار رفته است. در حال حاضر باغ در اختیار دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند است و اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان جنوبی در صدد است تا با مشارکت دانشگاه بیرجند آن را به موزه کشاورزی بیرجند تبدیل کند.
باغهای معلق بابل در عراق
در عراق باغهای معلق بابل یکی از بحث انگیزترین عجایب هفتگانه می باشد چرا که هنوز برخی از باستان شناسان در وجود داشتن آنها شک دارند. بعد از بدست آمدن اسناد اصلی و خرابه های بر جا مانده از آن زمان وجود داشتن آنها ثابت شد البته در مقیاسی کمتر از آنچه تصور می شود . در این میان سئوالی مطرح است که این باغهای معلق چرا ساخته شده اند؟ در پاسخ این سؤال می توان گفت که موثق ترین سند حاکی از آن است که شاه نبوچاد نزار دوم که دارای شهرت مذهبی می باشد این بنای عجیب را برای خوشحال کردن همسرش در ۶ قرن قبل از میلاد ساخت چرا که همسرش از دیدن چشم انداز صحرا مانند بابیلون دچار دلتنگی برای محل زندگی اش شده بود. جایی که دارای کوهها و جنگلهای سرسبزی بود به همین خاطر به دستور شاه تپه مصنوعی سبز و خرمی ساخته شد که دارای درختان و گلها و گیاهان زیبایی بود . بعضی ها می گویند که یک ملکه آشوری قدرتمند باغهای معلق را برای تفریح و سرگرمی خودش ساخته است و افراد دیگری عقیده دارند که این باغها به دستور یک شاه آشوری ساخته شده است.