مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر
جزیره سنتورینی
Golden princess cruses یك گردش روزانه باشكوه از جزیره كرت به جزیره یونانی به نام سنتورینی را به شما عرضه میكند.
●جزیره سنتورینی Santorini
جزیرهای كه از آتشفشان به وجود آمده و به لحاظ زیبایی و قدمت تاریخی بینظیر است.سنتورینی جزیرهای جادویی متفاوت و غیر قابل مقایسه با دیگر جزایر محسوب میشود. این جزیره در دریای اژه واقع شده است.
این جزیرهی برخاسته از آتشفشان، شهرتش در تاریخ زمین به عنوان یكی از فاجعهانگیزترین زمین لرزهها زبانزد خاص و عام است. مسافران این گردش، هیجان دیدار Akrotiri سردار مشهور دریای اژه و روستاهای سنتی Pyrgos و La را با هم تجربه میكنند.
●امكانات داخلی كشتی و سرویسها
The MTS Golden prince یك كشتی مسافری لوكس است كه در سال ۱۹۷۳ ساخته شده است و در سال ۲۰۰۳ به یك كشتی تفریحی روزانه تبدیل شد. این كشتی ارایه دهندهی فضاهای سرگرمی وسیعی از قبیل پیانو، سالن اصلی برای ۴۵۰ نفر، سالن غذاخوری برای ۴۰۰ نفر، استخر شنا، سالن تئاتر و سینما، فروشگاه سوغات، عكاسی، زمین بازی برای بچهها و عرشهای به وسعت ۱۴۰۰ پای مربع، تمامی این فضاها به سیستم تهویه هوای تمام اتوماتیك مجهز میباشد. پیشنهاد میشود سفر با این كشتی را از دست ندهید!
یك جو آرامشبخش با یك غذای باشكوه یونانی و بینالمللی همراه سرویسی صمیمانه در فضایی شناور بسیار لذت بخش خواهد بود.
●هتل تیوكسینیا Theoxenia Hotel
جزیره سنتورینی، یونان
Superior
هتل تیوكسینیا، سومین هتل قدیمی جزیره در شهر فایرا مركز سنتورینی واقع شده است. این هتل در سال ۱۹۷۳ ساخته و در سال ۲۰۰۱ به طرز زیبایی بازسازی شد. كلیسای شهر در كنار این هتل قرار دارد. هتل تیوكسینیا شهرتش را به خوشآمدگویی گرم و سرویسدهی عالی بنا نهاده است. قرار گرفتن هتل در میان صخرهها از امتیازات آن است. این هتل تمامی هر آنچه كه در هتلهای شهری است همراه یك احساس لطیف امروزی به میهمانان ارایه میدهد. در انتخاب رنگها، پارچهها، تابلوها و مبلمان ساخته شده از بلوط تعادل عالی و هماهنگی جالبی در هر نقطه منعكس میشود.
اتاقهای هتل هركدام آرامش و لذت را به شخص هدیه میكند. این هتل باشكوه ایدهآل مكانی مناسب برای تعطیلات و یا سفرهای كنفرانسی شما میباشد.
هر اتاق مجهز شده است به امكاناتی از قبیل یك تلفن مستقیم و یك LAN Line برای Lap top و اتصالات اینترنتی، بالكن با چشماندازی زیبا، سشوار، تلویزیون با اتصال به ماهواره، رادیو، مینیبار، گاو صندوق و كامپیوتر در صورت نیاز.
فاصلهی این هتل تا فرودگاه ۷ كیلومتر و تا بندر ۶ كیلومتر است.
امكانات هتل شامل نگهداری بچهها، پاركینگ، دفتر اجاره اتومبیل، كارتهای اعتباری AXD, DC, MC, JCB, VI، تبدیل پول، دكتر كشیك، خشكشویی، مستخدم، دفتر تور كه این خدمات از ساعت ۷:۳۰ صبح یا ۱۱:۳۰ شب ادامه دارد.
مسافر میتواند برای فرار از درگیریهای روحی از حمام آبگرم مفرح با منظرهی زیبای آتشفشانی كه در سقف این هتل قرار گرفته استفاده كند ضمن اینكه غروب حیرتآور آن ممكن است همان چیزی باشد كه مسافر قبل از یك شام رمانتیك در جستجوی آن میباشد.
●Hotel Montebello Splendidn
Florence- ITALY
هتل مونتهبلو اسپلندید
فلورانس- ایتالیا
مترجم: خوشه كسرائی
هتل مونتهبلو اسپلندید در مركز تاریخی فلورانس در میان خانههای سنتی ایتالیایی واقع شده است. این ویلای قرن نوزدهمی كه در ۶۰۰ متری پونته وكیو (پل قدیمی) و رودخانه آرنو قرار گرفته است، به تازگی پس از مرمت و بازسازی به هتل زیبای ۵ ستارهای تبدیل شده و دارای تمام امكانات رفاهی و فضایی گرم و صمیمی میباشد. آثار تاریخی و دیدنی فلورانس از جمله سانتا ماریونولا (كلیسای اصلی شهر)، مجسمهی داوود اثر میكلآنژ، موزهی اوفیتزی، میدان سنیوریا و قصر دوك همگی در فاصلهای كمتر از یك كیلومتری هتل و در آنسوی رودخانه آرنو واقع شدهاند. هتل مونتهبلو اسپلندید مجموعاً دارای ۶۱ اتاق و سوییتهای مجلل و زیبا میباشد كه همگی با رنگهای ملایم و دلنشین و دكوراسیون ایتالیایی تزیین شدهاند و مزین به لوازم و وسایل آنتیك و قیمتی میباشند. امكانات دسترسی به اینترنت از طریق LCD. TV در كلیهی اتاقها موجود میباشد. از مشخصات ویژهی اتاقها میتوان به بالكنهای مشرف به بناهای تاریخی و حمامهایی از سنگ مرمر ایتالیایی و دارای ماساژ آبی اشاره كرد.
در رستوران هتل علاوه بر منوی مدیترانهای، غذاهای كم كالری مخصوص افراد رژیمی نیز سرو میشود. در كافی شاپ تابستانی ایل پورتیكو Il Portico در فضایی دلنشین و زیبا با انواع نوشیدنیهای سرد و گرم از میهمانان پذیرایی میشود.
ضمناً امكان استفاده از پاركینگ مجهز زیرزمینی هتل برای میهمانانی كه با اتومبیل سفر میكنند نیز موجود میباشد.
سایر امكانات هتل شامل: سالن كنفرانس، امكانات نگهداری از حیوان خانگی، امكانات برای معلولین، وسایل بازی كودكان، آشپزخانه متصل به اتاق، استخر شنا، سونا و جكوزی، چشمهی آب معدنی و سالن بدنسازی میباشند.
▪نرخ و تعرفهی اتاقها و سوییتها در فصلهای مختلف توریستی
low Season
یك تخته ۱۷۰ یورو
دو تخته (دابل وتویین) ۲۳۰ یورو
سوییت كوچك ۳۵۰ یورو
سوییت ۵۵۰ یورو
Medium Season
یك تخته ۱۸۰ یورو
دو تخته (دابل وتویین) ۲۳۸ یورو
سوییت كوچك ۳۸۱ یورو
سوییت ۵۵۸ یورو
High Season
یك تخته ۱۹۳ یورو
دو تخته (دابل وتویین) ۲۶۰ یورو
سوییت كوچك ۳۸۹ یورو
سوییت ۵۷۸ یورو
Bauer Hotel
Venice- ITALY
●هتل بائر
ونیز- ایتالیا
هتل مجلل و باشكوه بائر در شهر رویایی ونیز ایتالیا و در فاصلهی كمی از میدان و كلیسای سن ماركو (San Marco) قرار گرفته است. این هتل كه نمونه بینظیری از معماری ایتالیایی سالهای ۱۹۴۰ میباشد، در قلب ونیز و در نزدیكی موزه معروف و مراكز خرید اطراف میدان سن ماركو واقع شده است و چشمانداز زیبایی به كلیسای باروك و كانال كمپوس مویزه (Campo San Moise) دارد.
تمامی ۱۱۵ اتاق این هتل به طور فوقالعاده زیبا و با حفظ حالت قدیمی و اصالت معماری ونیزی مرمت و بازسازی شده است. دكوراسیون همهی اتاقها و سوییتها بسیار لوكس و مجلل و با استفاده از مبلمان و وسایل آنتیك و قیمتی انجام شده است و در عین حال تركیب هنرمندانهای از سبك كلاسیك و هنر مدرن میباشد.
بالكنهای برخی از اتاقها به كانالهای آبی مشرف میباشند كه در ونیز حكم خیابان و شبكههای ارتباطی شهری را دارند. منظرهی زیبا و رومانتیك تردد «گندلا»های ونیزی (Gondola) كه قایقهای سنتی ونیز هستند، از این بالكنها به خوبی قابل رویت میباشد.
به تازگی، در مجاورت هتل بائر هتل آپارتمان «بائر كازانوا» Bauer Casa Nova كه دارای ۹ سوییت آپارتمان لوكس و ۱۰ اتاق مجلل میباشد احداث شده است.
رستوران معروف هتل (دپیسیس) “De Pisis" با چشماندازی به كانال آبی اصلی شهر ونیز در فضای دلنشین و رومانتیك داخل هتل و همچنین تراس زیبای تابستانی با انواع غذاهای سنتی ونیزی و ایتالیایی، مدیترانهای و كنتینانتال پذیرای میهمانان گرامی میباشد. همچنین در كافی شاپ هتل با همان چشمانداز زیبا و رویایی و اسكای لاین ونیز (Sky line) تابستانها در فضای باز و همراه با موزیك زنده و زمستانها در فضای داخل هتل با موسیقی دلنواز پیانو با انواع نوشیدنیهای سرد و گرم از میهمانان پذیرایی میشود.
سایر امكانات موجود در این هتل ۵ ستاره شامل سالنهای كنفرانس، و برگزاری جشنها و جلسات برای صدو بیست نفر، بوتیك، آرایشگاه و مناسبتهای ویژه در سراسر سال و ترانسفر فرودگاهی میباشد.
هتل بائر مجموعاً ۹۷ اتاق و ۱۸ سوییت مجلل و زیبا دارد و فاصلهاش از فرودگاه ماركوپولو ۳۰ دقیقه و از ایستگاه راهآهن ۱۵ دقیقه میباشد. امكانات تفریحی و گردشی دیگری كه در هتل در اختیار میهمانان قرار میدهد شامل سالن بدنسازی، چشمههای آب گرم. سونا و جكوزی، گلف، تنیس، قایقرانی، سولاریوم، سواركاری و ورزشهای آبی میباشد. از آنجا كه نرخ اتاقها و سوییتهای هتل در مقاطع مختلف سال متفاوت میباشد.
جزیره قشم
وقتی وارد جزیره قشم می شوی دو حس متفاوت به تو دست می دهد اول مات و مبهوت می مانی از عجایب و ویژگیهای طبیعی منحصر به فرد آن و دیگر غبطه می خوری كه چرا تاكنون آن را كشف نكرده ای.
وقتی وارد جزیره قشم می شوی دو حس متفاوت به تو دست می دهد اول مات و مبهوت می مانی از عجایب و ویژگیهای طبیعی منحصر به فرد آن و دیگر غبطه می خوری كه چرا تاكنون آن را كشف نكرده ای. تصور این كه در منطقه اكوتوریستی به نام جنگل حرا اما بالا آمدن آب دریا، درختان در آب فرو می روند و از دیده ها پنهان می شوند. اما با پایین آمدن آب دریا دشت وسیعی از درختان جنگل حرا در برابر دیدگان آشکار می شود و تو را به وجد می آورند.
عجایب هفتگانه قشم بسیاری را از سراسر جهان به عنوان گردشگر به خود جذب می کند. جنگل حرا، جزایر مرجانی، كوه گنبدی نمك، دره ستاره ها، بریدگی به شكل صلیب(+)، ساحل لاك پشتهای عظیم جثه و بام قشم تحسین هر بیینده ای را به دنبال دارد.
قشم حتی اگر هیچ جاذبه دیگری نمی داشت، فقط سواحل بكر و آبهای زلال آن كفایت می كرد تا همچنان پایگاه توریسم باشد.
جزیره قشم با مساحت ۱۵۰۰ كیلومتر مربع از ۲۲ كشور دنیا بزرگتر است و به لحاظ استراتژیك در دهانه تنگه هرمز -در كنار جزایر هنگام، هرمز و لارك- قرار دارد. نزدیكترین فاصله آن با سرزمین مادر –ایران- ۸/۱ كیلومتر در حد فاصل بندر لافت و روستای پهل (بندر خمیبر) و دورترین فاصله آن ۲۲ كیلومتر از بندرعباس است.
آب و هوای جزیره قشم نسبتا گرم و مرطوب است و در آن به ندرت باران می بارد. در چهار ماه از سال- تابستان- گرم و نیمه استوایی همراه با وزش باد، شرجی و در ۹ ماه دیگر -مخصوصا زمستان- بهاری و مطبوع با رطوبت نسبی ۷۴ درصد است. میانگین دمای روزانه در سال ۲۷ درجه و حداكثر ۳۲ درجه گزارش شده است.
پوشش گیاهی قشم را گیاهانی از قبیل درختان كنار (سدر)، كرت، كهور، سمر، گز، سلم، کرما، هیوی و آرو تشكیل می دهد. افزون بر این از جنگلهای زیبا و منحصر به فرد حرا (مانكرو) نیز باید به عنوان یكی از جاذبه های توریستی این جزیره نام برد. درخت حرا كه گونه ای رو به انقراض از نباتات جهان است، جنگلی زیبا و دیدنی به وسعت ۲۰۰ كیلومتر مربع را در آب ساحلی شمال غربی جزیره قشم تشكیل می دهد و در عین حال یكی از غنی ترین زیستگاههای پرندگان مختلف و گونه های با ارزش و گاه كمیاب جهان است و در حال حاضر یك منطقه حفاظت شده بین المللی است. علاوه بر گیاهان نام برده شده، گیاهان دارویی مثل سرمه، پنیرك، ترشك، پارهنگ، المیوس، تخم شربتی، شكرشك، آویشن، كانس، خرك و زیره سیاه را می توان نام برد.
موقعیت جغرافیایی جزیره قشم و وجود زیستگاههای متنوع نظیر محیط تالابی جنگلهای حرا، پهنه های گلی، سواحل شنی، خورهای پرپیچ وخم، بركه های فصلی و مناطق آبی كم عمق، تپه ماهورهای متنوع، مناطق بیابانی، مزارع و باغهای كشاورزی و چمنزارهای فصلی سبب شده این جزیره از تنوع و تراكم گونه های مختلف پرنده غنی باشد.
در جزیره قشم ۱۹ گونه پرنده بومی و ۷۶ گونه مهاجر كنارآبزی و خشكزی دیده می شود و سه گونه گیلانشاه خالدار، خروس كولی دشتی و پلیكان خاكستری كه از پرندگان ثبت شده در كتاب قرمز IUCN است، به عنوان مهاجر زمستانی جزیره شناسایی شده اند. انواع لاك پشتهای دریایی از دیگر جانوران سواحل قشم هستند. در جزیره قشم عقاب، روباه و جبیر نیز زندگی می كنند.
● دیدنیهای جزیره قشم
▪ غارهای خربس: که به فاصله ۱۰ كیلومتر از شهر قشم قرار دارد و از غارهای دریایی است كه بر اثر گرداب و تخلیه ماسه ها از حفره سنگها پدید آمده است. عمر غار بسیار زیاد است. اما در دوره های پیش از اسلام با افزودن بر وسعت غار بر بخشهای تالار و دهلیزهای انشعابی به احتمال زیاد از آن برای پناهگاه كودكان، زنان و سالخوردگان به هنگام یورش دشمن استفاده می شده است.
▪ بام قشم: دشتی هموار در ارتفاعات به وسعت تقریبی ۲۰ كیلومتر مربع بین دو روستای سلخ (درسواحل جنوبی) و طبل (در سواحل شمالی ) واقع و بخش وسیعی از آن نیز پوشیده از درختان تنومند است و همواره نسیمی خنك از جانب دریا به این دشت می وزد. دره مجاور بام قشم نیز با صدها ستون و اشكال پدید آمده از عوامل فرسایش حیرت انگیز می نماید.
▪ چاهكوه: چاهكو دره ای با احجام و تندیسهای بی نظیر و پوشیده از صدها حفره و كاسه و طاقچه بر تنه عمودی آن با جویهای سنگی و چاههای آب از یورش باد، بارش بارانهای تند و تابش آفتاب داغ پدید آمده است. این دره در ۱۰۰ كیلومتری شهر قشم و در مجاورت روستای چاهوی غربی قرار دارد.
▪ دره ستاره ها: یكی از خارق العاده ترین نقاط این جزیره است كه با تندیسها و بریدگیهای عجیب و شگفت آور خود هر بیینده ای را متحیر می سازد.
▪ قلعه های تاریخی: در مجموعه بندر لافت، قلعه نادری با ویژگی قلعه های ایرانی، در جوار چاههای تلا (طلا) از دژهای مستحكم دفاعی جزیره قشم بوده است. از دیگر قلعه های تاریخی جزیره قشم قلعه پرتغالیها -در كناره ساحل دریایی شهر قشم- است.
▪ شاه شهید: از باغ متبركه كه به تصمیم سازمان منطقه آزاد قشم بازسازی شده و صحن و فضای آن گسترش یافته است. زیارتگاه شاه شهید در جوار غارهای خربس قرار دارد. مردم بومی جزیره درباره شاه شهید داستانهای دل انگیزی نقل می کنند.
▪ درخت انجیر معابد: از رستنی های شگفت انگیز مناطق حاره، مخصوصا جزایر خلیج فارس درخت همیشه سبز لور -معروف به انجیر معابد- است كه تاجی بسیار بزرگ با ریشه های هوایی متعدد دارد و میوه رسیده نارنجی رنگ آن مطبوع و خوراكی است. یكی از زیباترین آنها در روستای "تم سنتی" منطقه توربان هست.
▪ چاههای تلا (طلا): در بندر تاریخی لافت و در جوار قلعه نادری حلقه های چاه آب فراوانی به چشم می خورد كه مردم سخت كوش این منطقه با زحمت زیاد در دل سنگهای شیستی كفه انتهای مجوطه حفر كرده اند. می گویند تعداد این چاهها به تعداد ایام سال كبیسه،۳۶۶ حلقه بوده و در هر روز از سال دهانه یكی از آنها را باز و از آن استفاده می كرده اند.
▪ مسجدها: در قشم از سال اول هجری قمری مسجدهایی مانده است كه قدیمی ترین آن مسجد شیخ برخ در روستاهای كوشه است كه یك بار بر اثر زلزله ویران شد. اما در اواخر قرن سوم آن را بازسازی كرده اند. در جوار این مسجد، زیارت شیخ برخ، گنبد ویژه هشت گوش قرار دارد. سنگ گورهای بسیار كهن از سده اول هجری در گورستان مجاور شیخ برخ به چشم می خورد. از دیگر مسجدهای قشم می توان مسجد قباد، مسجد رمچاه و مسجد لافت را نام برد.
▪ كوه های قشم: بی شك در دروان قبل از تاریخ، آنچه امروزه جزیره قشم خوانده می شود در زیر آبهای خلیج فارس قرار داشته است. اما بر اثر تحولات در منطقه چین خورده در رشته كوه زاگرس و بخشهای برآمده زیر دریا به صورت جزیره درآمده اند. از این جهت قشم كوههای كم ارتفاع فراوان دارد. سطح این كوههای مرجانی، اسفنجی و دو كفه اینها پوشانده اندكه خود موجب حفاظت خاكهای نرم شیست و مارن زیر سطح مرجانی شده است. با وجود این بادها، بارانها و توفانهای باران زا كه تقریبا موازی با زوایه كمی از زمین می وزند باعث فرسایش تنه كوهها و فروریختن پوششهای مرجانی شده اند. در اثر این فعل و انفعالهای طبیعی، نمادها و تندیس های زیبایی در سراسر جزیره پدید آمده اند كه جزیره قشم و جزایر اطراف آن را از دیگر جزایر خلیج فارس ممتاز و به راستی استثنایی ساخته اند.
▪ كوه نمك: بخشی از كوههای جزیره قشم به دلیل انباشتگی آب دریا در گسلهای عمیق و ضمن رسوب نمك، تبدیل به كوهها و غارهای نمكی شده اند. كوه نمك در جنوب غرب جزیره با دیگر معادن نمك و غارهای نمكی جزیره از یك جنس هستند. بلورهای نمك و جریان آب نمك آلود منظره دلپذیری به غارهای نمكی جزیره قشم بخشیده اند.
▪ معادن: ذخایر معدنی غنی و گوناگونی در جزیره قشم هست كه عمده ترین آنها عبارتند از: گاز و نفت و شن و ماسه و نمك آبی و سرب و گوگرد و نمك. منابع گاز و نفت عمدتا در سلخ و گورزین واقع شده اند.
جزیره های شگفتانگیز در میان دریای شنهای روان
آب و هوای بیابانی و نیمهبیابانی، بخش وسیعی از فلات مرکزی و کنارههای جنوب ایران را پوشش می دهد. این نواحی بیابانی و صحراها حدود یک چهارم مساحت کشور را شامل میشود.
وسعت بیابانهای ایران بالغ بر ۳۴ میلیون هکتار است که ۱۲ میلیون هکتار آن را شنزار و ماسهزار تشکیل میدهند. ۵ میلیون هکتار از این ماسهزارها فعال و روان هستند. وسعت ماسهزارها و نواحی کویری کشور ما بیش از وسعت کشورهایی مانند قطر، بحرین و کویت است.
اما این پهنه وسیع سرشار از شگفتیهایی است که گاه بسیار ناشناخته ماندهاند. شاید به خاطر طبیعت کویر که تنها طبیعت گران اهل دل را به خود میخواند و یا دشواری سفر به این نواحی علت اصلی این امر باشد. از نظر دور ماندن جزیرههایی شگفت در میان دریای شنهای روان.
● دریاچه نمک
در حدفاصل استانهای اصفهان، سمنان و قم، فرشی سفید و بلورین بر زمین گسترانیده شده است.
وسعت و عظمت دریاچه نمک و طرحهای هندسی بلورهای نمک؛ بیننده را به حیرت فرو میبرد.
این دریاچه حاصل چندین هزار سال ورود آب شور رودها و سیلابهایی است که نمک خاک شور منطقه را در خود حل کرده و پس از تبخیر در این دریاچه برجا گذاشته است.
در میان دریاچه کوهی به چشم میخورد. این کوه که به کوه سرگردان معروف است، کوهی آتشفشان است که از سطح دریا ۸۰۸ متر ارتفاع دارد. این کوه دارای خاکی سرخ رنگ و سطح مملو از سنگها و گدازههای آتشفشانی است.
● کاروانسرای مرنجاب
در حاشیه جنوبی دریاچه، کاروانسرای مرنجاب قرار دارد. این بنای آجری در مسیر یکی از شاخههای معروف جاده ابریشم قرار گرفته است. سردر زیبای آن مشرف به قناتی پرآب و زیبا است.
در ایران معمولاً مسافت بین کاروانسراها حدود ۶ فرسنگ (۳۶ کیلومتر) بود تا مسافران پس از طی مسافتی در یک روز، شب را در کاروانسرای بعدی پناه گیرند. کاروانسرای مرنجاب در عصر طلایی ایجاد کاروانسراهای ایران، یعنی دوره صفوی بنا شد.
این کاروانسرا به شکل قلعهای مربع شکل ساخته و ۶ برج در دیوارهای آن تعبیه شده است. ابعاد حیاط۰۲۳۰x متر است و چندین اتاق و شاهنشین در دور آن قرار دارد.
قنات نزدیک این بنا، استخری به ابعاد۱۰ ۴x را پر میکند. وجود چنین قنات پرآبی به همراه استخر و درختان اطراف آن در میان کویر نعمتی بزرگ محسوب میشود. محوطه اطراف استخر توسط آجرهای مربع شکل به طرز زیبایی فرش شده و برای سپری کردن شب، بهترین محل است.
● سیاه کوه
در شمال کاروانسرای مرنجاب سیاه کوه دیده میشود این کوه سیاه رنگ به ارتفاع ۱۸۶۰ متر دارای طبیعتی منحصربهفرد است و به دلیل دور از دسترس بودن از دست یغماگر بشر، هنوز طبیعتی بکر دارد. اطراف کوه باتلاقهایی است که تاکنون بارها مسافران بیتجربه را به کام خود کشیده و هرگز اثری از آنها یافت نشده است.
به همین دلیل فقط با راهنمای محلی مجرب میتوان از این کوه دیدن کرد. از آنجا که این کوه در پارک ملی کویر قرار دارد، داشتن مجوز از اداره منابع طبیعی برای بازدید از محل الزامی است.
● جندق
جندق شهری است کوچک و قدیمی که تا تهران ۶۵۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر که در ۳۵۰ کیلومتری شمال شرق اصفهان قرار دارد از شمال به کویر بزرگ، از غرب به کویر ریگ جن و رشتهکوههای جندق، از جنوب به بیابانهای اطراف خور و از شرق به حاشیه جنوبی دشت کویر محدود میشود.
این شهر در ۲۶۰ کیلومتری جنوب دامغان واقع است. سراسر این ۲۶۰ کیلومتر هم صرفنظر از چند روستای کوچک ابتدای مسیر، بیابان و دور از دستکاری و خرابکاری بشر در طبیعت است.
طبق آخرین سرشماری، جمعیت جندق حدود ۴ هزار نفر است که بیشتر آنها دامدار و کشاورزند.از مهمترین محصولات آن میتوان به زعفران، سیر، گندم و جو اشاره کرد، البته نانهای محلی شهر جندق را نیز نباید از یاد برد.زبان مردم جندق فارسی است ولی مردم بعضی از روستاها مثل گرمه، اریب، ایراج و فرخی لهجه ویژهای دارند و در زبانشان واژگان پهلوی بسیار است.
جندق در زمانهای گذشته در مسیر شاهراه ارتباطی کاروان گذر جندق به بیدستان قرار داشت و کاروانهایی که از سمت جنوب ایران قصد عزیمت به ری و شمال کشور را داشتند، پیش از گذر از دریای کویر، در جندق اتراق میکردند.
درحال حاضر جندق محور ارتباطی اصفهان، نائین، انارک، جندق، دامغان، مشهد است و مسافرانی که از اصفهان و شهرهای جنوبی ایران قصد عزیمت به مشهد را دارند، از این محور استفاده میکنند.
تاریخ این شهر به دوران ساسانی برمیگردد. زمانی که انوشیروان ساسانی این مکان را به عنوان تبعیدگاه برگزید، در آن قلعه و بارویی ساخت که در سالیان دراز دور قلعه را خانههایی محصور کرده بود و حالا جندق، شهری در دل کویر است.
مردم این شهر اندک زراعتی دارند و در خانههای سادهشان دار قالی برپاست. طاقها و رواقهای کوتاهی در کوچهها دیده میشود.
چون در قدیم راهزنها به شهر حمله میکردند، در خانهها را کوتاه میساختند و طاقهای کوتاهی را در کوچهها بنا میکردند تا اسبهای راهزنها وارد خانههایشان نشوند.
چاههایی که به قنات وصل میشوند در همه خانههای قلعه وجود دارند. اما این چاهها شکل عجیبی دارند. برای اینکه راهزنها نتوانند وارد حیاط خانهها شوند، این چاهها به شکل مارپیچ ساخته شدهاند و اکنون این سؤال مطرح است که چه کسی این چاهها را حفر کرده است؟
اینجا شهر شاعریست به نام یغمای جندقی. خانه قدیمی این شاعر عهد قاجار در قلعه جندق واقع است.
شهر جندق چیزی کمتر از ابیانه ندارد اما از اقبال ابیانه نصیب نبرده است. همه جای این شهر بهخصوص قلعه، بافتی قدیمی، حتی ۱۵۰۰ ساله دارد.
● مصر
و اما روستای مصر، روستایی محصور در میان موجهای بلند اما آرام شنهای روان. این روستا در ۴۰ کیلومتری شرق جندق و ۵۰ کیلومتری شمال خور از توابع استان اصفهان قرار دارد.
شنهای روان این منطقه که محلیها با ترکیب زیبای فارسی <ماسهبادی رمل> از آن نام میبرند. همه چیز این دریاست که برخلاف دریای مرسوم کمتر موجودی زنده یا مرده در آن یافت میشود، این ماسه بادیها تا دیوار به دیوار چینههای روستا و زمینهای کشاورزی آن پیش آمدهاند.
اما مردمان این روستا، با توسل به کاریز (قنات)، جزیرهای ساختهاند، بستر نعمت: خرما، انار، صیفی و... شاید هم همین نخلهای استوارند که این سرسبزیها را میان این همه بیآبی به ارمغان آوردهاند.
این روستا واحهای است در ۴۰ کیلومتری شرق جندق که حضور جهانگردان خارجی در آن، یکی از شیرینترین خاطرات ۴۰ خانوار ساکن در آن است و جندق نیز شهر کویری کوچکی است که درست در میانه راه دامغان و نایین و اصفهان قرار دارد.
مصر دهکدهای است جدا افتاده از جاده اصلی که بیشتر به آوردگاهی میماند که در آن درختان کهن و راستقامت نخل به همراه سازههای خشتی و بادگیرهای آفتابخوردهاش، مدتهاست مشغول زورآزمایی با تپههای لغزان شن هستند.
نام این روستا خود داستانی دارد. بنیانگذار این روستا فردی بود به نام یوسف، که به کار شبانی مشغول بود. از عمر این روستا شاید ۱۰۰ سال بیشتر نمیگذرد.
نام پیشین آن به نام بنیانگذار روستا، <مزرعه یوسف> بود و بعدها به چاه دراز تغییرنام داد. زیرا آب مصر از چاهی عمیق در حدود ۲۵ کیلومتری روستا تأمین میشود.
چون چاه عمیق است اهالی منطقه، این روستا را به نام <چاه دراز> میشناختند تا آنکه یوسف با توجه به نام خودش، از داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن الهام گرفت و آن را مصر نام نهاد که تاکنون به همین نام خوانده میشود.
یوسف، چاه را برای دستیابی به منبع آب کافی برای گوسفندانش کند و به کمک خوانین منطقه، آب چاه را با حفر قنات تا مصر هدایت کرد.
روستای مصر با ۲ روستای بسیار کوچک دیگر به نامهای امیرآباد و فرحزاد در یک خط شمالی - جنوبی به طول حدود ۶ کیلومتر واقع هستند. تعداد خانوارهای ساکن در فرحزاد کمتر از انگشتان یک دست است و امیرآباد نیز فقط محلی است برای کشاورزی اهالی مصر. آنجاست که آدمی به سختکوشی مردمان کویر پی میبرد. در امیرآباد بوی باغ ایرانی حس میشود. هوایی مطبوع و دلپذیر، خرمنهای گندم و جو و در بهار بوی گل سنجد است که توجه آدمی را جلب میکند.
ورودی روستا دو اتاق کوچک مقابل هم قرار گرفتهاند که داخل یکی ژنراتور بزرگی است که برق مصر و روستای همجوار آن یعنی فرحزاد را تأمین میکند. دیگری تنها مغازه روستا است که تنها خط تلفن ثابت برای اهالی روستا و مسافران در آن قرار دارد. ارتباط با تلفن همراه در این روستا میسر نیست.
شمار اهالی روستا را ۱۷۰ نفر تخمین میزنند. البته در گذشته این رقم بیشتر بود، اما سیل بزرگی که چند سال پیش رخ داد و نیمی از مصر را ویران کرد، موجب مهاجرت بسیاری از اهالی آن شد.
● تخت عروس
در اصطلاح جغرافیایی تختهای مناطق کویری، به نقاطی اطلاق میشود که نسبت به زمینهای اطراف ارتفاع بیشتری دارند و بلندترین نقطه آنها مانند یک تخت صاف و هموار است.
وجود بادهای شدید در مناطق کویری و فرسایش بادی باعث شده که قله این تپهها بر اثر مرور زمان صاف و هموار شود. همچنین باد، خاک نرم را با خود حمل کرده و قلوهسنگها و سنگریزهها را به جا گذاشته است. در زمانهای گذشته از تختها به عنوان عوارض طبیعی راهنما استفاده میشد.
وجود علامتهای نشاندهنده مسیر بر بالای تخت عروس، بیانگر این مطلب است. تختها به علت وسعت و ارتفاع قابلتوجه در مناطق کویری عوارض طبیعی مناسبی برای جهتیابی و تعیین مسیر بودهاند.
تخت عروس در استان اصفهان و در جنوب کویر بزرگ مرکزی ایران واقع است. علت نامگذاری این منطقه به تخت عروس وجود مناظر زیبا بر بالای این تخت است. مردمان حاشیه کویر به مناطق زیبا لقب عروس میدادند.
نامهایی چون روستای عروسان در شرق مصر و تخت عروس از جمله این نامگذاریها است.
در بالای این تخت و در منظره جنوبی، تپههای شن روان، چال سلکنون و روستای مصر قابل مشاهده هستند. در منظره شمالی نیز تپههای وسیع شنهای روان، تخت شور و در شمال غربی، کوههای دامغان، قله دماوند در صورت صاف بودن هوا نیز باتلاقهای کویر مرکزی قابل مشاهده هستند.
پوشش گیاهی بسیار ضعیف تخت عروس اغلب گیاهان شورپسند مانند تاق، ترخ، اسفند و نسی است.
وجود سنگریزههای فراوان در بالای تخت، نشانگر وجود بادهای شدید است. باد غالب در این منطقه جهتی غربی - شرقی دارد که از شکل تپههای شنی قابل تشخیص است.
● تخت عباسی
این تخت نیز که در استان اصفهان و جنوب کویر بزرگ مرکزی ایران واقع است، در بالای تخت عباسی در منظره غربی و جنوبی تپههای شن روان، چال سلکنون و روستای مصر و فرحزاد به چشم میخورد. در منظره شمالی و در منظره شرقی آن نیز دریاچه نمک سلکنون قابل روِیت هستند.
تخت عباسی بدون پوشش گیاهی است و بر روی آن فقط انبوه سنگریزهها، دیده میشود.
● چال سلکنون
چال سلکنون در شمال روستای مصر قرار دارد. چالها به مناطقی گفته میشود که نسبت به اطراف دارای ارتفاع کمتری هستند و حالت فرورفتگی در زمین دارند.
چال سلکنون فرورفتگی زیبایی است که توسط تپههای شنی محصور شده و درون آن باتلاقی کوچک وجود دارد که منظره زیبایی پدید آورده است.
جستاری بر طرح ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی
سال ها اشغال، جنگ و از بین رفتن زیربناهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی همسایه شرقی مان ما را برآن داشت تا با توجه به آموزه های اسلامی و به منظور جلوگیری از پدیدارشدن فاجعه ای انسانی پذیرای افاغنه باشیم.
بی گمان در سه دهه مهمان نوازی از برادران و خواهران افغان با صرف سالیانه میلیاردها ریال اعتبار که از طریق یارانه های متعددی در اختیار آوارگان قرار گرفته برگ های زرینی از کارنامه میزبانی جمهوری اسلامی ایران ورق خورده است.ظهور و بروز طالبانیسم موج دیگری از آوارگی را در پی داشت، به طوری که در پاره ای سنوات جمعیتی بالغ بر ۳ میلیون نفر در سرزمین اسلامی مان امان یافته اند.
و اینک که با استقرار دولت اسلامی افغانستان و گسیل کمک های بین المللی به کشور افغانستان روند بازسازی شتاب گرفته است، بازگشت داوطلبانه و حمایت شده آوارگان افغانی محور اساسی برنامه سه جانبه دولتین جمهوری اسلامی ایران، افغانستان و کمیساریای عالی سازمان ملل متحد قرار گرفته است.
بی شک آوارگان ثبت نام شده و دارای مدارک شناسایی (برگ تردد خروجی مدت دار و کارت هویت ویژه اتباع خارجی) مشمول برنامه مذکور بوده و کاملاً خودانگیخته و به دور از هرگونه اقدام ایجابی به کشور متبوع خویش باز می گردند.
بنابراین واضح است طرح ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی نه تنها مدخلیتی با آوارگان ثبت نام شده ندارد، بلکه چنانچه در پی بدان اشاره خواهد رفت از صدر تا ذیل با رعایت دقیق کنوانسیون های بین المللی و به طور عام تر حقوق بین الملل طراحی و نظام مند شده است.یک میلیون افغانی غیرقانونی (فاقد مدارک شناسایی و اقامتی معتبر) که با ورود و اقامت غیرمجاز هزاران فرصت شغلی را از جوانان این مرز و بوم سلب کرده اند هدف طرح ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی خواهند بود.
بر این پایه سعی بر آن دارم تا با اشاره ای هرچند مختصر به مفاهیم پایه ای همچون مهاجرت، مهاجرت اجباری، مهاجرت متعارف و غیرمتعارف و قاچاق انسان، طرح ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی را از مناظر مختلفی چون الزامات قانونی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نگریسته و در آخر در حد بضاعت ناچیزم به ارائه راهکار بپردازم.
● مهاجر
از دیدگاه انسانی، هر فردی که کشور خود را به قصد اقامت در کشور دیگر ترک کند مهاجر نامیده می شود. در کشور جدید فرد مورد نظر مهاجر به حساب آمده یا از آنجا که هر دولتی چارچوب قانونی خاص خود را در امر مهاجرت دارد، برخی اسامی مشابه دیگر که طبق قانون ملی آن کشور در نظر گرفته شده است، به او اطلاق خواهد شد.
● مهاجرت بین المللی
به جابه جایی افرادی اطلاق می شود که کشور مبداء یا کشور محل اقامت خود را به قصد استقرار دائمی یا موقت در کشوری دیگر ترک کنند. توضیح اینکه اصطلاح مهاجرت به عنوان یک فرآیند جابه جایی وسیع مردم شامل جابه جایی پناهندگان، آوارگان، بی خانمان ها و قاچاق انسان و نیز نیروی کار مهاجر و مهاجرین اقتصادی می شود.
در مهاجرت اجباری جمع کثیری از مردم به هنگام درگیری ها و منازعات خانه خود را ترک می کنند، آنها گریخته یا به دلیل ترس از اذیت و آزار یا حوادثی که زندگی یا سلامت آنان را تهدید می کند مجبور به ترک خانه یا محل اقامت خود می شوند. دلایل متعددی چون اذیت و آزار، نقض حقوق بشر، ظلم، درگیری و نزاع، هجوم نظامی و فجایع طبیعی یا ساخته دست بشر از عوامل محرک جابه جایی های اجباری هستند.
● مهاجرت غیرمتعارف
این اصطلاح در کل به نوعی جابه جایی اطلاق می شود که خارج از قواعد و هنجارهای تعیین شده در کشورهای فرستنده، گذرگاه و دریافت کننده مهاجر صورت می گیرد. مهاجرت غیرمتعارف غالباً به صورت قاچاق تحقق می یابد. واضح است که قاچاق انسان استثمار، سوءاستفاده و نقض حقوق انسانی افراد را به دنبال خواهد داشت.
پروتکل پالرمو به صراحت بیان می دارد که قاچاق انسان (انتخاب، دزدیده، فروخته و غیره) مهاجر و با عبور از مرزهای بین المللی انجام می پذیرد.طبق پروتکل قاچاق انسان به مفهوم انتخاب، حمل، انتقال، تحویل دادن و تحویل گرفتن افراد با استفاده از تهدید، آدم ربایی، زور، کلاهبرداری، اغفال یا آزار و اذیت یا با پرداخت وجه نقد یا سایر منافع غیرقانونی جهت جلب رضایت شخصی که بر فرد موردنظر کنترل دارد به منظور به کارگیری آنان در هر یک از موقعیت های استثمار است. قاچاق مهاجر به مفهوم تدارک ورود یا اقامت غیرقانونی فرد در کشوری است که جزء اتباع یا سکنه دائم آن نباشد، به منظور کسب مستقیم یا غیرمستقیم منافع مالی یا دیگر منافع.
● الزامات قانونی
چنانچه در تعریف مهاجرت بیان شد قانون ورود و اقامت اتباع خارجی ناظر بر چگونگی ورود، خروج و اقامت اتباع خارجی در کشور بوده و مجازات پیش بینی شده جهت برخورد با عبوردهندگان و نیز مترددان و اقامت کنندگان غیرمجاز مبنای برخورد با اتباع خارجی غیرقانونی است.
● الزامات فرهنگی و اجتماعی
حضور یک میلیون اتباع افغانی غیرقانونی موجد پدیده هایی همچون حاشیه نشینی و تغییر بافت فرهنگی در بعضی مناطق، تغییر فرهنگ کار، گسترش مدارس خودگردان افغانی و اخلال در نظام آموزش رسمی کشور، افت ضریب امنیت اجتماعی از طریق جرایم سازمان یافته، جعل، قاچاق انسان و دیگر جرایم منتسب به اتباع افغانی است.
برابر بررسی های انجام شده تعداد افاغنه ای که به دلیل جرایمی همچون قتل و خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر در زندان های کشور در حال تحمل کیفر هستند قابل ملاحظه است.شایسته توجه است که افاغنه غیرقانونی با میانگین سنی ۲۵-۲۰ سال و اقامت زیر ۵ سال در کشور اکثراً مجرد بوده و مشکلات گسترش فحشا را نیز به دنبال خویش خواهند آورد.
● الزامات اقتصادی
اشغال هزاران فرصت شغلی توسط افاغنه غیرقانونی، آن هم در شرایطی که جوانان عزیزمان با مشکل یافتن شغل دست به گریبان هستند توجیه پذیر نیست. استفاده از کارگران افغانی توسط کارفرمایان متخلف ایرانی با هدف پرداخت دستمزد کمتر از طریق فرار مالیاتی و نپرداختن سهم بیمه مربوطه، از جمله آفاتی است که باید هرچه سریع تر سامان یابد. بر این اساس طرح برخورد با اشتغال غیرقانونی اتباع خارجی از جمله اهداف مستتر در طرح ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی است.
● الزامات سیاسی
حضور نظامی امریکا در افغانستان با هدف مبارزه با تروریسم نه تنها به ایجاد شرایط مناسب منجر نشده است بلکه عملاً مدیریت مناسبی بر کمک های بین المللی گسیل شده به افغانستان صورت نمی گیرد، به نحوی که به رغم استقرار دولت اسلامی افغانستان تمایلی برای بازگشت به افغانستان وجود ندارد.
● ملاحظات انسانی
بنا به آیه صریح قرآن (نساء/۷۵) که می فرماید؛ کسانی هستند که فرشتگان جانشان را می ستانند در حالی که بر خویش ستم کرده بودند، از آنان پرسیده می شود که در چه کاری بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. پس گویند آیا زمین خدا پهناور نبود که شما از آن مکان هجرت کنید؟ مکان اینها جهنم است و سرانجامشان بد.مهاجرت نه تنها پسندیده بلکه مشروط به شرایطی متناسب امری واجب است.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران با فراهم آوردن امکانات اقامت و اشتغال قانونی اتباع کشور افغانستان نسبت به تحقق حقوق بین الملل اسلامی کوشا بوده و با عدم دستگیری و اخراج زنان و کودکان و الحاق داوطلبانه خانوار به مطرودین بر این مهم پافشاری کرده است.توصیه اکید به نیروهای عمل کننده بر حفظ کرامات انسانی و به کارگیری بازرسین ویژه جهت نظارت و اطمینان بر صحت عملکرد دستگاه اجرایی از دیگر نکات قابل اشاره است. توجه به موقعیت کشور افغانستان و تنظیم نظام سهمیه بندی در دستگیری ها و تدریجی بودن اخراج بی شک از سعه صدر و درایت مسوولان حکایت دارد و بسیار ارزشمند است.
جوامع عشایری و مشکلات و برنامه های آن ها
جامعه عشایری در بخشی طولانی از تاریخ گذشتهء منتهی به قرن اخیر، دارای جایگاه سیاسی و نظامی ویژه و برتر بود. اما به دنبال تحولات گسترده جهانی در همه زمینهها در نیم قرن اخیر جایگاه پیشین خود را از دست داده و از اهمیت و نقش آفرینیهایش در عرصههای مختلف کاسته شده است. این پدیده از عوامل متعددی برخوردار است که اگر بخواهیم علاوه بر عوامل فوق، از عللی نام ببریم که بیشتر به ابعاد اجتماعی آن مرتبط باشد، باید عوامل زیستبوم و مسائل و مشکلات امنیتی برای تمامی سرزمین ایران را که تجارب گذشته آن هنوز در حافظه جمعی جامعه موجود بود، برشماریم.
بر اساس سرشماری ۱۳۷۷ جمعیت عشایری کل کشور حدود ۱۳۰۴۰۸۹ نفر شامل۶۷۴۲۳۸ نفر مرد و ۶۲۹۸۵۱ نفر زن بوده است. این جمعیت در ۱۹۸۶۲۹ خانوار با بعد متوسط ۶/۵۷ نفر در هر خانوار تشکل یافته است.
● پارهای از مشکلات ساختاری در جوامع عشایری
عشایر کوچنده در ظرف نیم قرن گذشته، نه تنها در درون خود حرکتی تکاملی نداشتهاند، بلکه در کوران حرکت و گسترش جوامع یکجانشین، نظم و نسق عرصههای زیستی گذشته را هم از دست دادهاند. آن هایی که به کوچ ادامه میدهند، از حیث بهرمندی از خدمات بهداشتی و اجتماعی محروم شده و برخی دیگر به ناچار حاشیهنشینی روستاها و شهرها را برگزیدهاند (اگر بتوان بر آن نام گزینش گذاشت). آن ها که در گذشته از استقلال در زمینههای مختلف بهره میبردند، اکنون به سبب تحولات پدید آمده در ساختار سلسله مراتب ایلی شان از هم پاشیده اند و در نتیجه برخی از خدماتی که کارکرد این نظام بود، از دست رفته است که نابسامانی ها و آشفتگی های اجتماعی زیادی به بار آورده است. از این روی ضروری است تا دولت با برنامهریزی هایی مناسب امکان بهرهمندی از خدمات مختلف اجتماعی را برای عشایر فراهم آورد.
● رویکردهای موجود درباره جوامع عشایری
با یک بررسی اجمالی می توان دریافت که دو رویکرد در خصوص تأمین اهداف فوق و برای سازگاری عشایر ایران با توجه به معیارهای مهم خدمات اجتماعی، همچون بهداشت، سوادآموزی و... نسبت به شرایط کنونی جهانی وجود دارد. رویکرد نخست بر احیاء و تقویت کوچندگی و حفظ مناسبات سنتی عشایری و ارائه خدمات حین کوچ و مخالفت جدی با اسکان نظر دارد. در حالی که رویکرد دوم بر ضرورت خدمات اجتماعی با توجه به واقعیات عینی، از رویکرد تقویت کوچ و پذیرش اسکان داوطلبانه تأکید دارد.
با توجه به آن که کوچندگان و آرای آن هاست که باید تصمیمگیری در مورد وضعیت واقعی آتی آنان را تحقق بخشد، به نظر میرسد رویکرد دوم به این امر توجه کرده است. مهمتر از آن، آمار سرشماری ۱۳۷۷ نیز نشان میدهد که حدود ۷۸/۴ درصد عشایر کوچنده تمایل به اسکان داشتهاند. ۵۸/۲ درصد در شهرک های عشایری، ۳۹ درصد در آبادی های موجود و۲/۵ درصد شهرها را برای اسکان برگزیدهاند. این سرشماری بر انتخابی که عشایر و به خصوص جوانان آن ها بر نحوه زندگی خود دارند، صحه میگذارد، در عین حالی که امکان آن را نیز فراهم میآورد که اقلیتی که به زندگی کوچ نشینی نیز تمایل دارند، به همان نحوه زندگی ادامه داده ومی بایست که از خدمات دولتی طی کوچ استفاده کنند.
توجه به این نکته ضروری است که هر گونه برنامهریزی برای اسکان یا تقویت کوچ عشایر میبایست با درک شرایط زیست بومی آنان باشد و برنامه ریزی و سیاستگذاری که در شهرها پشت میز خود نشسته است، بدون در نظر گرفتن شرایط زیست بومی جوامع عشایری نمیتواند نسخهای معجزه آسا برای برطرف ساختن مشکلات زندگی و رهایی عملی آن بنویسد، مگر این که شرایط جامعه آن ها را در ارتباط تنگاتنگی که با محیط طبیعی و زیست بوم شان دارد، بشناسد. در خصوص ترک یا تداوم زندگی شان، این عشایر هستند که باید حق انتخاب داشته و تصمیم بگیرند و هر طرح و برنامه پیشنهادی نیز تنها با در نظر گرفتن آن حق انتخاب درست و عملی خواهد بود. از این روی موضوع زیستبوم از اهمیت ویژهای در این زمینه برخوردار است و شناخت و در نظر گرفتن زیستبوم جوامع، در جامعه عشایری از سایر جوامع کلیدیتر و اساسیتر است که برنامه ریزی های منطقه ای و آمایش سرزمین در کشورمان را طلب می کند.
جهان و معضل پناهندگان
پناهجو کیست؟ شرایط زندگی پناهجویان چگونه است؟ آیا شمار پناهجویان در جهان افزایش یافته؟ و اگر چنین است، این افزایش چه دلایلی دارند.
طبق کنوانسیونِ پناهندگان سازمان ملل متحد، که در سال ۱۹۵۱ تصویب شد و دولت ایران نیز یکی از امضا کنندگان آن است، پناهنده کسی است که به خاطر نژاد، دین، ملیت، عضویت در یک گروه سیاسی یا اجتماعی و یا ترس از تعقیب و بازداشت در خارج از کشور خود به سر میبرد و به دلیل این ترس، نه میتواند از حمایت کشور خود برخوردار شود، و نه خود مایل به قبول این حمایت است. به غیر از کنوانسیون ۱۹۵۱ به مرور مجموعهی مقررات منطقهای و بین المللی دیگری نیز در جهان تصویب شدهاند که دامنهی تعریف پناهنده را گسترش میدهند، مانند کنوانسیون ِ مربوط به مشکلات خاص پناهندگی در آفریقا در سال ۱۹۶۹ و اعلامیه ۱۹۸۴ پناهندگان در آمریکای لاتین. طبق این دو سند، پناهندگان بنا به دلایل بیشتری مورد حمایت قرار میگیرند.
به طور مثال افرادی که به دلیل تسلط نیروهای خارجی و یا خشونت و درگیریهای عمومی ِ کشورشان مجبور به فرار شده اند، پناهنده محسوب میشوند. در همهی این اسناد اما، افرادی که به دلایل اقتصادی و یا زیست محیطی مجبور به ترک محل زندگی خود میشوند، منظور نشدهاند. همچنین افرادی که در کشور خود مجبور به کوچ از منطقهای به منطقهای دیگر گشتهاند، پناهنده به حساب نمیآیند و به همین دلیل نیز از کمکهای جهانی برخوردار نمیشوند. این در حالی ست که بر مبنای گزارش کمیساریای پناهندگی سازمان ملل متحد از سال ۲۰۰۶ میلادی، شمار پناهجویان در سراسر جهان به شدت افزایش یافته است.
همه ساله هزاران نفر در جریان فرار از محل زندگی شان و یافتن شرایطی بهتر جان خود را از دست میدهند. این پناهندگان در سراسر جهان پراکندهاند: آفریقائیهای گرسنه، که از راه دریا، در قایقهایی پوسیده با بهخطر انداختن ِ جان خود، سرانجام به سواحل مالتا و یا ایتالیا میرسند؛ عراقیها، افغانیها و شهروندان چچن که در اردوگاههای پناهندگان ِ یونان ویلاناند؛ انبوه پناهندگان سودانی، در چادرهای اردوگاههای ِ چاد؛ پناهندگان برمهای در تایلند، تصویرها و خبرهایشان همه روزه در میان اخبار جهان دیده میشوند.
● اروپا و مهاجران
اگر امید بیشتر این پناهندگان رسیدن به خاک کشورهای صنعتی و از همه مهم تر کشورهای اتحادیه اروپاست، پارلمان اتحادیه در ماه ژوئن سال جاری، رئوس کلی برنامهی بازگرداندن ِ پناهجویان را به کشورهای خود تصویب کرد. در روزهای آغازین ماه ژوئیه نیز وزرای کشور ِ اتحادیه اروپا در شهر کان فرانسه گرد هم آمدند، تا قوانین پناهندگی و مهاجرت را همگون سازند. در این همایش طرح مشترک فرانسه، اسپانیا و آلمان برای هماهنگی عملی به بحث گذارده شد و نتایج آن که همانا سختگیری بیشتر در ورود پناهجویان به اتحادیه اروپاست مطرح شدند و قرار بر آن شد تا نتایج مذاکرات در کنفرانس سران اتحادیه اروپا در اکتبر سال ۲۰۰۸ میلادی به تصویب برسند.
کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد نگران شرایط پناهندگانی ست که خود را به اتحادیه اروپا رساندهاند و با سخت تر شدن شرایط، مجبور به بازگشت به کشورهای شان خواهند شد. کشورهای اتحادیه اروپا علاقهای به پذیرش پناهجویان ندارند. نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، و رئیس ادواری شورای اتحادیه اروپا در همایش وزرای کشور اتحادیه اروپا، در مخالفت با پذیرش پناهجو به این اتحادیه گفت: «فرانسه یا اتحادیه اروپا نمیتواند همهی مشکلات جهان را برطرف سازد. با ورود بیرویه پناهندگان، جامعهی مدنی ِ فرانسه و اتحادیه اروپا از هم خواهد پاشید.
من معتقدم، در شرایطی که در میان کشورهای اتحادیه اروپا، مرزی وجود ندارد و شهروندان این اتحادیه به راحتی از کشوری به کشور دیگر میروند، باید همهی کشورهای عضو به طور متحد مسئول مرزهای خارجی اتحادیه باشند و از ورود افراد غیرقانونی به این اتحادیه جلوگیری کنند. همچنین پارلمان اروپا باید بپذیرد، افرادی که بدون مدارک معتبر، به اتحادیه اروپا وارد میشوند ، باید به کشورهای شان بازگردانده شوند.»
● بزرگترین مشکل دوران معاصر
آنتونیوگوتِرِس، کمیسر ِ عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، معضل ِ پناهندگان را بزرگ ترین مشکل دوران معاصر میداند و بر این نظر است که آنها بی پناه ترین مردمان این عصراند: «من شک ندارم که پناهجویان ِ جهان از افزایش قیمت ارزاق عمومی از بقیه شهروندان کشورها بیشتر لطمه میبینند. اما همین افزایش قیمتها و فشار فقر، خود سبب برخورد و درگیریهای نظامی میشود و بر شمار پناهجویان میافزاید.»
آخرین گزارش کمیساریای پناهندگی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۸ نشان میدهد که در سراسر جهان ، شمار افرادی که به هر دلیلی از محل زندگیشان رانده میشوند و به منطقهای دیگر پناه میبرند ۴۲ میلیون نفرند. این در حالی ست که تنها ۱۶میلیون نفر از این افراد امکان خروج از کشور خود را مییابند تا در کشوری دیگر تقاضای پناهندگی کنند. حکایت زندگی عبداقیوم، در افغانستان حکایتی عام است و قابل فهم در این کشور جنگ زده. «من اهل بادقیس در شمال افغانستان هستم. اونجا افراد پرنفوذی هستند که میگن ما حق زندگی در اون منطقه رو نداریم. ما اونجا زمین داشتیم. زمینهامون رو گذاشتیم و فرار کردیم. حالا اینجا در اردوگاه ژرای در قندهار زندگی میکنیم. وضعمون خوب نیست، کار هم که نداریم، اما نمیتونیم برگردیم.»
عبدالقیوم در اردوگاه پناهندگان ژرای که در ۲۵ کیلومتری غرب قندهار واقع است، از امنیت بیشتری برخوردار است تا در شمال افغانستان. او پشتون است، قومی که که بیشتر در جنوب افغانستان پراکنده است و طالبان نیز به همین قوم تعلق دارد. این قوم در شمال افغانستان سابقهی درگیریهای وسیعی با اقوام تاجیک و ازبک دارد. شش سال و نیم پس از سرنگونی طالبان، اقوام شمالی افغانستان، هنوز پشتونها را مسئول جنایات دوران طالبان میدانند و آنها را اذیت و آزار میکنند و از منطقهی خود میرانند. عمادالله نیز یکی دیگر از پشتونهایی ست که از شمال افغانستان مجبور به مهاجرت به جنوب این کشور شده است. میگوید: «من اهل ولایت جوزجان هستم. قبل از درگیریها فرار کردم. خب، اونا نمیخوان که ما اونجا زندگی کنیم. همه چیزم اونجاست. اما حالا اینجا، تو این قرارگاه زندگی میکنیم. بعضی وقتا کاری گیرم میاد، اما بیشتر وقتا بیکارم. ما نمیتونیم برگردیم.»
در مجموع حدود ۱۵۰ هزار افغانی پناهجو در خاک این کشور وجود دارد. حدود ۳۵ هزار نفر آنها پشتون هستند که از شمال کشور رانده شدهاند و در اردوگاههایی در نزدیکی استانهای قندهار و هلمند مستقرند، استانهایی که ناآرامی شان از استانهای دیگر این کشور بیشتر است، کشت خشخاش در آنجا پررونق و طالبان پرقدرت است. مسئولان کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد ، که در کابل مستقرند، به خاطر شرایط بد ِ امنیتی در این مناطق، جرات ورود به این اردوگاهها و رساندن کمک به پناهجویان را ندارند.
دولت مرکزی افغانستان و وزارت امور پناهندگان این کشور اما خواستار برچیده شدن این اردوگاهها و بازگشت پناهجویان به سرزمینهای خود هستند، و به همین جهت کمک به خانواده پناهجویان را در این اردوگاهها مخالف سیاست تعیین شدهی دولتی میدانند. تا پایان ماه آوریل امسال تنها ۱۵ خانوار از جمعیت ۳۸ هزار نفره این اردوگاه، حاضر به بازگشت به مناطق شمال شدهاند و بقیه از ترس جان خود، همان شرایط خطرناک اردوگاه را پذیرفته و ماندهاند. نیاز محمد سرحدی، یکی از مسئولان منطقه و اردوگاه پناهندگان در مورد این شرایط میگوید: «من تایید میکنم که افرادی که اینجا زندگی میکنند، واقعا مشکلات فراوانی دارند. کسانی که میخواهند کمک کنند، باید به این افراد، در همین شرایط کمک کنند. مردمی که از شمال به اینجا اومدند، همهی زندگی شون رو از دست دادهاند. جنگ سالارهای شمال همهی دار و ندار اونها رو مصادره کردهاند.»
● بحران پناهجویان عراقی
برای کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد، بحران پناهجویان عراقی بعد از وقایع سال ۱۹۴۸، در خاورمیانه بی نظیر است. در این کشور حدود سه میلیون پناهجو به دلایل قومی و دینی - مذهبی مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند. یک میلیون و دویست هزار نفر از این افراد موفق شدهاند خود را به سوریه برسانند. ۷۵۰ هزار نفر به اردن گریخته و اکنون ۱۳ درصد جمعیت این کشور کوچک را به خود اختصاص دادهاند. مسیحیان نیز از اقلیتهای مذهبیای هستند که در عراق به شدت زیر فشار افراط گرایان مسلمان شیعه و سنی قرار دارند.
شمار مسیحیان در حال حاضر به نیم میلیون نفر تخمین زده میشود. برمبنای گزارش سازمان ملل متحد، امنیت این اقلیت دینی در عراق در خطر است. در میان ۷۰ هزار پناهجویی که از مناطق مختلف عراق به شمال این کشور، در مناطق نسبتا آرام تر ِ کردنشین پناهنده شده اند، بسیاری شهروندان مسیحی این کشور نیز هستند.
شمول زایا، یک معلم مسیحی در میان این پناهجویان است: «من با خانوادهام در نزدیکی موصل زندگی میکردیم. سال ۲۰۰۶ بود که به خاطر افزایش بمبگذاریها مجبور به فرار شدیم. حالا خانواده من با ۱۶۰ خانوادهی دیگر مسیحی در این اردوگاه، در روستای کردنشین ِ باخلوجا زندگی میکنیم. اینجا دست کم صلح و امنیت داریم که خیلی خوبه اما کاری ندارم.»
جهانیسازی و مهاجرت
پدیده مهاجرت قدمتی به طول تاریخ بشر دارد، حتی آبا و اجداد ما «ایرانیان» و نیز آبا و اجداد بسیاری از ملل- بنابر ادعاهای باستان شناسان اقوام مهاجر هستند، در مورد ایرانیان آبا و اجداد ما آریاهایی هستند که از جانب سیبری به سمت فلات قاره ایران کوچیدهاند. (-۱ ) آنچه در این امر حائز اهمیت میباشد مسئله هدفمندی مهاجرت است. در واقع مهاجر تا هنگامی که هدفی نداشته باشد دست به امر مهاجرت نمیزند. در این مقاله به جنبههای گوناگون از مهاجرت پرداختهام تا شاید این پدیده قدیمی را در عصر حاضر و در دوران جهانیسازی بهتر و بیشتر بشناسیم.در این مقال به کلیاتی از مهاجرت پرداختهام. سپس به دلایل مهاجرت پرداخته و قوانین خاص برخی از کشورهای مهاجرپذیر دنیا را در مقولاتی مانند ویزای ورود و همچنین در خصوص تابعیت و شهروندی یا اقامت دائم مورد بررسی قرار میدهم و در انتها به تاثیر جهانی سازی بر روند مهاجرت افراد میپردازم. امیدوارم که مقبول افتد.
● مهاجرت:
مهاجرت یکی از پدیدههای مهم زندگی هر فردی است که از جنبههای گوناگون قابل بررسی و تحلیل میباشد. لکن از آنجایی که در این مقاله سعی شده است پدیده مهاجرت در عصر جهانی شدن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، حتیالامکان سعی کردهام در این مقاله مهاجرت را در عصر حاضر مورد بررسی قرار دهم. در عصر حاضر و در قرن بیست و یکم ما با دو پدیده معظم جهانی روبرو هستیم. پدیده نخست را میتوانیم به بحث فروپاشی بلوک شرق و کمونیسم بینالمللی مرتبط دانیم، بر ارباب بصیرت آشکار است که در زمان جهان دو قطبی، بلوک شرق از مرزهای خود نهایت پاسداری را مینمود و به عبارت صحیحتر پرده آهنین را به وجود آورده بود، اصطلاحی که به درستی، چرچیل، نخست وزیر بریتانیا ابداع کرده بود. و بدین ترتیب مهاجرت و یا خارج شدن از این کشورها حتی به قصد مسافرت در نهایت پیچیدگی و مشکلهای بیشمار صورت میگرفت. مسئولین کشورها سوسیالیستی در توجیه عمل خود بدین گونه استدلال میکردند که نهایت تکامل جامعه در کشورهای سوسیالیستی در حال رخ دادن است و این کشورها هستند که در مرحله تکاملیافته سیستم اجتماعی خود به مرحله کمونیسم (ثانویه) میرسند و انسان تراز نوین کمونیستی را به بار میآورند. (۲) در این سیستم اجتماعی سرمایهداری مرحله ماقبل سوسیالیسم است و به زعم مسئولین این کشورها هیچ آدم عاقلی از مرحله سوسیالیسم به مرحله ماقبل رجعت نمیکند. از جانب دیگر مسئولین کشورهای بلوک شرق در مواظبت از مرزها هدف دیگری نیز داشتند و آن عدم ورود افراد دیگر کشورها تحت لوای جاسوس بود. بدین صورت مشخص میشود که مهاجرت به داخل یا خارج تقریبا نصفی از کشورهای جهان بسیار مشکل و طاقت فرسا مینمود. با فروپاشی کمونیسم بینالملل در دهه ۹۰ میلادی این مرزها استحکام خود را از دست دادند.
مسئله معظم دیگری که درباره پدیده مهاجرت قابل تامل میباشد و اثر مهمی بر پدیده فوق گذاشته است. مشکل افزایش بیرویه جمعیت جهان میباشد. در دهه ۷۰ میلادی جمعیت جهان ۴/۵ میلیارد نفر بود لکن در سال ۲۰۰۸ میلادی جمعیت جهان به ۶ میلیارد و ۶۶۶ میلیون و ۶۶۶ نفر رسید. (۳) با کمال تاسف باید اذعان داشت که این افزایش جمعیت در کشورهایی صورت پذیرفته است که از توسعه کمتری در جهان برخوردارند. به عبارت بهتر افزایش بیرویه جمعیت در کشورهای توسعه یافته صورت نپذیرفته است و این افزایش جمعیت در کشورهایی صورت گرفته که خود با مشکلات بیشماری برای تغذیه و بهداشت و آموزش و به طور کلی نیازهای اساسی جامعه خود دست به گریبان هستند. پر واضح است که وقتی در کشوری افراد با مشکلات اولیه زندگی دست به گریبان باشند برای مهاجرت به کشورهای برخوردار نهایت تلاش خود را میکنند و پیرو این مسئله کشورهای توسعه یافته و صنعتی نیز نهایت تلاش را میکنند تا از ورود افراد بدون مهارت به این کشورها جلوگیری نمایند.
● پناهندگی:
یکی از بحثهایی که درباره پدیده مهاجرت مطرح میشود مقوله پناهندگی افراد است. امروزه اکثر کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی «به همراه استرالیا- نیوزلند و ژاپن» دیگر پناهنده اقتصادی نمیشناسند. کشورهای فوق که به کشورهای شمال موسوم گشتهاند به علت دو دلیل اصلی که در سطور گذشته بدان اشاره داشتهام با پناهندگان برخورد مناسبی نمیکنند. اما مسئلهای که مورد بحث ما میباشد مقوله پناهندگی در قرن بیست و یکم است. واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ عامل دیگری را به عوامل موثر در عدم سهولت مهاجرت اتباع کشورها به یکدیگر باعث گردید. برای روشن شدن این مبحث میتوان به آمار و ارقام استناد کرد. بنا به خبر، خبرگزاری رویتر در سال ۲۰۰۱ وضعیت و آمار پناهجویان به اروپا در سال ۲۰۰۱ به صورت زیر میباشد.
▪ اتریش: دستگیری ۴۸۶۵۹ مهاجر غیرقانونی- درخواست پناهندگی از سوی ۲۴۵۱۳ مهاجر
▪ بلژیک: وجود حدود ۹۰ هزار مهاجر غیرقانونی- دستگیری ۴۵۰۰ مهاجر غیرقانونی در بندر زیبروژ
▪ دانمارک: درخواست پناهندگی از سوی ۱۲۵۱۲ مهاجر عراقی و افغانی: از این تعداد فقط با درخواست ۶۲۰۰ نفر موافقت شد.
▪ فنلاند: تلاش سیصد تا چهارصد مهاجر روسی برای ورود به کشور، درخواست پناهندگی از سوی ۱۶۵۱ مهاجر ایرانی، عراقی و جمهوریهای سابق اتحاد شوروی و یوگسلاوی
▪ فرانسه: وجود ۴۰۰ هزار مهاجر غیر قانونی - دریافت ۴۷ هزار درخواست پناهندگی
▪ آلمان: وجود نیم تا یک و نیم میلیون مهاجر غیر قانونی- ورود سالانه ۱۰۰ هزار پناهجوی غیر قانونی به این کشور
▪ یونان: حضور بیش از یک میلیون مهاجر غیرقانونی از کشورهای آلبانی، عراق و رومانی
▪ ایرلند: حضور ۱۰ هزار مهاجر غیرقانونی از کشورهای نیجریه و رومانی
▪ ایتالیا: حضور ۳۰۰ هزار مهاجر غیرقانونی - دریافت بیش از ۱۰ هزار درخواست پناهندگی
▪ هلند: حضور ۴۶ تا ۱۱۱ هزار مهاجر غیرقانونی- دریافت ۳۲۵۷۹ درخواست پناهندگی
▪ پرتغال: اشتغال به کار حدود ۶۰ هزار کارگر فاقد مدرک قانونی از کشورهای الجزایر و آنگولا
▪ اسپانیا: دستگیری ۱۶۰۰ مهاجر غیرقانونی در آبهای نزدیک به سواحل کشور ظرف تنها سه ماه- اخراج ۴۴۸۴۱ پناهجوی غیرقانونی از کشور
▪ سوئد: درخواست پناهندگی از سوی ۲۳۵۰۰ نفر از مهاجران غیرقانونی کشورهای عراق و یوگسلاوی
▪ بریتانیا: حضور یک میلیون مهاجر غیرقانونی (۴)
اکثر این افراد از ۲ کشور ترکیه و مراکش وارد اروپا میشوند. نه تنها اتباع دو کشور مزبور خود جزء مهاجرین هستند بلکه به علت سهولت قواعد ویزا در روادید، کشورهای مذکور به عنوان ترانزیت عمل میکنند و به علت موقعیت جغرافیایی خود تبعه خارجی زیادی را در خود جای میدهند لکن به علت عدم توان اقتصادی ترکیه و مراکش، این اتباع توانایی سکنی گزیدن طولانی مدت را ندارند و به ناچار به سمت اروپا میروند. درباره کمک مالی به این ۲ کشور یا تنبیه و مجازات ۲ کشور فوق اتحادیه اروپا جلسات بیشماری را برگزار کرده است لکن به جمعبندی بین اعضا این اتحادیه درباره مکانیسمهای مقابله با این پدیده و نحوه برخورد با دو کشور مذکور نرسیدهاند.
اما مسئلهای که در این مورد قابل بررسی است همانطور که ذکر شد پدیده ۱۱ سپتامبر و دخیل شدن عبارت تروریسم به پدیده مهاجرت است پس از سال ۲۰۰۱ پناهندگی بسیار مشکلتر شده است و کشورهای شمال قواعد سختتری وضع کردهاند به عنوان مثال: سخنگوی دفتر امور پناهندگان ملل متحد )UNHCR( ۱۰ شهریور ۱۳۸۳ با اعلام اینکه آمار پناهندگانی که تلاش میکنند به کشورهای توسعه یافته و صنعتی اروپای غربی، آمریکا و ... بروند در نیمه دوم سال ۲۰۰۴ کاهش بسیار قابل ملاحظهای یافته است، تصریح کرد: دلیل این وضعیت اجرای برنامههای بسیار سخت و قانونمدارانه کشورهای مقصد برای مقابله با پذیرش پناهندگان است. (۵)
برای اثبات این مدعا و خط بطلان کشیدن به این بحث که بعد از دهه ۹۰ میلادی افراد و به طور کلی با سهولت بیشتر مهاجرت میکنند میتوان به آمار و ارقام زیر استناد کرد. ذکر این نکته ضروری مینماید که بنا به اعتقاد نگارنده و برخی از صاحبنظران عرصه روابط بینالملل واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ پایانی بر نگاره خویشبینی به آینده جهان است، از این تاریخ به بعد است که ما شاهد تحولات سینوسی (موجی) در عرصه تحولات اجتماعی میباشیم بدین صورت که گاهی مفاهیمی مثل مهاجرت، حقوق بشر، تجارت آزاد و ... به صورت مضیق نگریسته میشود و گاهی این مفاهیم حالت موسع به خود میگیرند لکن این مفاهیم یک سیر خطی را طی نخواهند کرد. در سطور آینده با پیش کشیدن بحث مهاجرت انتخابی (گزینشی) (Selective immigration)بیشتر به این مورد پرداخته میشود.
در سال ۲۰۰۴ فرانسه درصدر پناه جویان بوده است. در سال فوق تنها ۸۶ هزار و هشت نفر موفق به دریافت فرم پناهندگی ۳۰ کشور صنعتی شدهاند که این نسبت به سال ۲۰۰۳ با ۱۸ درصد کاهش مواجه بوده است. کمیسیون پناهندگان در سازمان ملل در روز جهانی پناهندگان ۳۱ تیر ماه ۸۳ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۴) با اعلام شعار «مکانی که خانه نامیده میشود.» گفته بود: آمار ماهانه پناهندگان براساس بررسیهای انجام گرفته به پایینترین حد خود رسیده است و وضعیت پذیرش پناهندگان امسال با سال ۱۹۸۷ برابری میکند، در آخرین شماره مجله پناهجویان به طور مبسوط در این باره چنین نگاشته است.همان طور که گفته شد فرانسه در سال ۲۰۰۴ در صدر است. این کشور حدود ۱۴ هزار و ۵۰ نفر پناهنده را پذیرفته است. که این آمار نسبت به سال گذشته (۲۰۰۳) کاهش ۱۱ درصدی را نشان میدهد. آمریکا دومین کشور در این جدول است که با کاهش ۱ درصدی نسبت به سال گذشته در سال ۲۰۰۴ حدود نه هزار و ۶۶۰ نفر پناهنده گرفت. انگلیس در این ردهبندی، سومین کشور پناهجویان است که در سالجاری نههزار و ۲۱۰ پناهنده را پذیرفت اما این رقم نسبت به سال گذشته ۱۳ درصد کاهش نشان میدهد. این در حالی است که پناهندگان در این کشور نیز با مشکلات بسیاری مواجه هستند و حتی سالها باید در کمپها بلاتکلیف با شرایط سخت دست و پنجه نرم کنند. دولت انگلستان نیز در حال تصویب قانونی است که براساس آن یک شاخه کیفری برای افرادی که بدون پاسپورت و یا مدارک به این کشور وارد میشوند، آماده کند. تا در صورت نیاز با این گروه برخورد شود، ضمن آنکه این کشور در تلاش است تا آمار پناهجویان را مانند سال ۱۹۹۷ کاهش دهد. براساس گزارش مرزهای ورودی انگلیسی هر ساله یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر با دریافت روادید وارد این کشور میشوند. اما هیچ مقام یا دستگاهی خروج این افراد را از کشور بررسی نمیکند.
پس از انگلیس، آلمان چهارمین کشور پناهجویان است که برای بسیاری از پناهندگان یادآوری دوران استقرار درهایم (کمپها) مسئلهای بسیار رعبآور است. شرایط پناهجویان در مراکز استقرار بسیار سخت و در مواقعی طاقت فرسا است. آلمان نیز در سالجاری هشت هزار و ۵۲۰ پناهنده را پذیرفت که این رقم کاهش ۱۶ درصدی را نشان میدهد.استرالیا پنجمین کشور این فهرست است.پناهجویان در این کشور نیز با شرایط بسیار بدی در کمپها مواجهند و هر ماهه خبری از تجاوز، قتل و دزدی در این کمپها به چاپ میرسد. استرالیا نیز ششهزار و ۶۲۰ نفر پناهجو را پذیرفت و این آمار نسبت به سال گذشته ۱۱ درصد کاهش نشان میدهد. سوئد یکی از کشورهایی بود که به سبب ارائه بهترین شرایط و مناسبترین کمپها درصدر گزینه پناهجویان قرار داشت. اما این کشور نیز شرایط را محدود کرده است و با کاهش پذیرش ۲۱ درصدی در سالجاری از ۲۳ هزار نفر افراد کمپ تنها به ۱۰ درصد اجازه خروج از کمپ را داد. براساس بررسیهای صورت گرفته از مهمترین گروههای پناهنده پس از ایران، چین، سومالی، چچنیها، هندیها و ترکیهایها هستند.(۶)
این آمار برای سال بعد نیز تکرار گشته است، «شمار متقاضیان پناهندگی در سراسر جهان طی شش ماه اول سال ۲۰۰۵ میلادی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل حدود ۱۸ درصد کاهش یافت. کمیساریای امور پناهندگان ملل متحد افزود: در شش ماه اول سال ۲۰۰۵ میلادی ۱۵۶ هزار و ۲۰۰ تن تقاضای پناهندگی خود را به ۳۶ کشور صنعتی جهان ارائه دادند. براساس این گزارش، شمار متقاضیان پناهندگی از اروپا نیز در شش ماه اول سال ۲۰۰۵ میلادی نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۱۷ درصد کاهش داشته است. فرانسه با ۲۷ هزار و ۴۰۰ مورد تقاضا با بیشترین درخواست پناهندگی روبرو بود. این کشور در عین حال نسبت به سال گذشته میلادی با کاهش تعداد متقاضیان پناهندگی مواجه شده است. زیرا در شش ماه اول سال ۲۰۰۴ میلادی حدود ۳۰ هزار تن از فرانسه تقاضای پناهندگی کردند. کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان همچنین گزارش از آمریکا با ۲۵ هزار و ۴۰۰ تن، انگلیس با ۱۵ هزار و ۵۰۰ تن، آلمان با ۱۳ هزار و ۳۰۰ تن، اتریش با ۹ هزار و ۲۰۰ تن، کانادا با هشت هزار و ۷۰۰ تن و سوئد با هشت هزار تن در ردههای بعدی از لحاظ آمار متقاضیان پناهندگی در میان کشورهای صنعتی جهان قرار داشتهاند. بیشترین متقاضیان پناهندگی مردم صربستان، مونتهنگرو با ۱۰ هزار و ۸۰۰ تن بودند و چین و روسیه هر کدام با ۹ هزار و ۴۰۰ تن- ترکیه با شش هزار و یک صد تن- عراق با پنج هزار و ۷۰۰ تن و هائیتی با پنج هزار و ۳۰۰ تن در ردههای بعدی قرار دارند. (۷)
● مهاجرت متخصصان:
یکی از عوامل موثر در جهانیسازی حرکت نیروی کار است که علاوه بر سه شق دیگر مولفههای جهانی سازی (همانند: جریان آزاد کالا، سرمایه و تکنولوژی اطلاعات) نقشی بیبدیل در جهانیسازی بازی میکند. عامل مهمی که در بحث مهاجرت متخصصان مطرح میشود، بازارهای جدیدی است که برای جذب مغزها یا همان ( brain drainفرار مغزها) در دنیای جدید به وجود آمدهاند. بحث فرار مغزها بحثی بسیار قابل تامل است که خود به طور اساسی باید مورد کنکاش قرار گیرد. براساس تحقیقات متعدد انجام شده در کشورهای پیشرفته، هزینه لازم برای اینکه یک نفر واجد تحصیلات و تجربه کافی حرفهای شده و وارد بازار کار شود، نزدیک به یک میلیون دلار است. این هزینه از هنگام تولد تا مرحله ورود به بازار کار تحصیلات و تجربه مفید را شامل میشود و البته به کشورهای پیشرفته مربوط میگردد. بنابراین یک نتیجهگیری ساده ما را به این واقعیت تلخ هدایتگر میشود که اینگونه کشورها با در اختیار گرفتن تحصیلکردگان کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته به آسانی میلیون میلیون دلار بر سرمایه و ثروتشان میافزایند. واقعیت این است که اصل «نیروی انسانی به عنوان سرمایه» مدتهاست در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته درگیر و دار مشکلات روزمره به فراموشی سپرده شده است و البته بیشترین بهره از این راه عاید کشورهای ثروتمند میشود. از جمله کشورهای جدیدی که وارد این عرصه گشتهاند «سنگاپور» است که برنامهای تحت عنوان Man Power ۲۱ «نیروی انسانی برای قرن ۲۱» ابداع نمودهاند و مغزهای سایر کشورها را میربایند. پر واضح است که کشورهای مهاجرپذیر کلاسیک مثل کانادا، استرالیا، آمریکا، نیوزیلند و حتی انگلستان نیز به راه خود ادامه میدهند.
اما واقعا چرا متخصصان مهاجرت میکنند. مهاجرت متخصصان زوایای گوناگونی دارد. برخی از این زوایا عبارتند از: «عوامل اجتماعی و روحی، توسعه نیافتگی اقتصادی، میزان بالای رشد جمعیت، بحرانهای متعدد مقطعی، بیکاری، ناامنی، تبعیضهای اجتماعی، نوسانات روزمره سیاسی، شکاف اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، بیثباتی سیاسی و اجتماعی»برخی نیز برای نسل بعد خود و یا به عبارت صحیحتر برای آینده فرزندان خود مهاجرت میکنندبه عنوان مثال میتوان حتی به طبقه متوسط که همانا کارمندان هستند اشاره داشت. کارمندان نیز از سطح زندگی خود در کشورهای جنوب راضی نیستند. به عنوان مثال میتوان به آمار زیر اشاره داشت:
«تحقیقات یک مرکز کاوش وتحقیقاتی نشان میدهد که حقوق و امتیازات کارمندان بلژیکی نسبت به همکارانشان در اتحادیه اروپا و سایر کشورهای جهان بالاتر است. به گزارش یک پایگاه اینترنتی، حقوق سالیانه هر کارمند در بلژیک برابر ۵۳ هزار و ۵۷۷ یورو است.
این رقم در مقایسه با کشورهای اروپای شرقی بیش از ۱۰ برابر است. حقوق کارمندان بلژیکی نسبت به همردیفان خود در ژاپن ۸ هزار یورو و در مقایسه با کارمندان آمریکایی ۲۰ هزار یورو بیشتر اعلام شده و اساس این تحقیقات، کشورهای سوئد، آلمان، لوکزامبورگ و انگلستان در ردههای دوم، سوم و چهارم قرار دارند، اما در کل تفاوت چندان زیادی بین حقوقها در کشورهای نامبرده وجود ندارد. هر کارمند بلژیکی به طور میانگین سالانه ۱۲ هزار و ۶۶۷ یورو به هزینههای بیمهای و بازنشستگی اختصاص میدهد، در حالی که همین هزینه در ژاپن ۵ هزار و ۱۸۳ یورو و در ایالات متحده ۲ هزار و ۱۹۶ یورو است.» شاید بتوان عامل اقتصادی را از مهمترین عوامل مهاجرت دانست به هر حال راهکارهایی نیز برای حل مشکل فرار مغزها و سرمایهها وجود دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره داشت: «اصلاحات ساختاری در دو عرصه اقتصادی و بوروکراتیک کشورهای جنوب پرهیز از مطرح کردن مسائل و مطالبات شعاری و جناحی، اصلاح ساختار گزینش در جهت ایجاد فرصتهای برابر برای استعدادهای داخل کشورهای جنوب، تغییر نگرش نسبت به مهاجران، صدور عقلانی، هدایت شده و با برنامه متخصصان، بانگاه کردن به شرایط مسافرت و یا مهاجرت از کشورهای جنوب به سمت کشورهای شمال به درستی مشخص میشود که حتی شرایط مسافرت بسیار بسیار مشکل میباشد که شروط کامل و مراحل ویزا برای اتباع کشورهای جنوب بسیار شبیه به هم است و در این مسیر کشورهای شمال سایر کشورها را به دستهبندیهای گوناگونی تقسیم کردهاند. به عنوان مثال سفارتخانههای کشورهای شمال در تهران از اتباع ایرانی برای هر نوع مسافرت اعم از توریستی یا اقامت موقت یا دائم خواهان مدارک بیشماری هستند. حتی برای تجار یا صاحبان مهارت یا دانشجویان که شرح آن در دو ماهنامه «مسافران» آمده است که برای مطالعه بیشتر، خوانندگان محترم این مقاله میتوانند به این دو ماهنامه و یا سایتهای مرتبط با امور روادید مراجعه نمایند.
ما از سمت دیگر نیز مهاجرت را دارا هستیم و آن مهاجرت اتباع کشورهای شمال به سمت جنوب است لکن این گونه مهاجرتها بیشتر موقت هستند و به صورت پیمانکاری میباشند و قابل قیاس با مهاجرت اتباع جنوب به شمال نمیباشند.
در بحث مهاجرت ما با پدیدهای دیگر دست به گریبان هستیم و آن پدیده کسب تابعیت کشور میزبان است (و یا کسب اقامت دائم) افراد مهاجر حتیالمقدور سعی میکنند تا به اقامت خود حالت قانونی دهند تا از مواهب کشور میزبان برخوردار گردند لکن قانون مدنی کشورهای میزبان در این گونه بسیار متفاوتاند. به طور مثال در سایت اینترنتی ایرانیان بلژیک از سختتر شدن کسب تابعیت بلژیکی سخن به میان آمده و یا در کتاب سبز سوئیس وزارت خارجه به همین مورد اشاره گشته است. به طور کلی روند کسب تابعیت در کشورهای گوناگون بسیار متفاوت است و به قانون مدنی هر کشور بستگی دارد به طور مثال کشورهای اتریش- آلمان- لوکزامبورگ- نروژ- فنلاند- سوئد ودانمارک تابعیت مضاعف را نمیپذیرند و برای کسب تابعیت کشور خود الغای تابعیت قبلی متقاضی را خواستارند لکن کشورهای دیگر OECD مثل فرانسه، انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا تابعیت مضاعف را میپذیرند. ایتالیا- هلند و سوئیس و نیز بلژیک به تازگی تابعیت مضاعف را پذیرفته لکن مراحل اخذ تابعیت را پیچیده کردهاند.
به هر حال آنچه مشخص است مهاجرت و کسب تابعیت از طریق راههای غیر قانونی مثل جعل سند و یا راههای غیر اخلاقی مثل ازدواجهای صوری تحت عنوان ازدواج سفید تقریبا غیر ممکن گشته است. و کشورهای مهاجر پذیر اکنون بیشتر تلفیقی از ۲ قانون «اصل خاک» و «اصل خون» را مبنای اعطای تابعیت میدانند و به صورت غیرقابل انکاری یکسری پیش شرطهایی را برای اعطای تابعیت ملاک قرار میدهند که در هر حال بتوانند بهترین افراد و یا حداقل افرادی که بار اضافی برای جامعه خود نیستند، گزینش نموده و به آنها تابعیت اعطا نمایند.
● دورنمای مهاجرت:
دورنمای مهاجرت بسیار روشن و در عین حال بسیار تیره است. به عبارت بهتر در عصر جهانی شدن دیگر ضمانتهای اجتماعی حتی برای اتباع کشورهای شمال در حال رنگ باختن است چه برسد برای اتباع جنوب. نئولیبرالیسم بر جهان حاکم گشته است که خویشاوندی نزدیکی با اندیشه نئورئالیسم پیدا کرده است. در هر حال میتوان گفت که اصول تکامل داروینی متاسفانه در دنیای نابرابر کنونی دارد آرام آرام خود را نشان میدهد. دورنمای مهاجرت تیره است از آن جهت که دیگر اتباع فاقد مهارت و فاقد سرمایه توان مهاجرت به کشورهای برخوردار را از دست میدهند و «روشن» است از آن جهت که، اتباع شمال و یا صاحبان دانش و سرمایه کشورهای جنوب به راحتی قادر به جابهجایی هستند. به عبارت صحیحتر افرادی قویتر قادر هستند خود را شهروند جهانی کنند و هر جا که زندگی بهتری داشته باشند زندگی کنند. اثرات این روند در کشورهای جنوب بسیار سهمگینتر است، درست است که در کشورهای شمال نیز جابهجایی صورت میگیرد و به عنوان مثال از اروپای غربی به آمریکای شمالی نیز ما شاهد مهاجرت هستیم لکن اروپای غربی درصدد چارهجویی برآمده است و با افزایش بودجههای تحقیقاتی درصدد نگهداری دانشمندان خود است و یا با دادن امکانات تحصیلی، مثل بورس رایگان تحصیلی، صاحبان دانش را از سایر نقاط کره زمین به سمت خود جذب میکند، اما این وضع برای کشورهای جنوب وحشتناک است و زیست شناسان اجتماعی معتقدند در واقع مهاجرت صاحبان دانش از کشورهای جنوب باعث فرار ژنها میشود و کشورهای جنوب از لحاظ سطح فکری نیز تا ابد به عقب افتادگی دچار میشوند.
● نتیجهگیری:
آنچه از این مقاله برمیآید آن است که مهاجرت براساس یک شاخص صورت میپذیرد و لکن پدیده جهانی سازی بر مهاجرت موثر بوده است. این پدیده باعث گردیده است که مهاجرت در بین اتباع شمال به سهولت صورت بگیرد و ماشاهد لغو روادید بین کشورهای شمال و یا نیاز نداشتن به اجازه کار در بین اتباع اتحادیه اروپا هستیم، اتباع این اتحادیه حتی میتوانند تمام سرمایه خود را به راحتی به کشور دیگر این اتحادیه انتقال دهند. البته صاحبنظران رادیکال و چپاندیش نوین معتقدند این روند تاثیری منفی برای کشورهای اروپای شرقی دارد زیرا فقط جای هژمونها عوض گشته، زمانی قبله به سمت «مسکو» بود و حالا دانشمندان و صاحبان حرف و سرمایه اروپای شرقی به سمت اروپای غربی و منجمله انگلستان یا آلمان و فرانسه و ... مهاجرت میکنند. به هر حال این مورد جای بررسی جداگانهای دارد. لکن اتباع جنوب که فاقد مهارت کافی یا سرمایه هستند به سختی توان مهاجرت پیدا میکنند. زیرا کشورهای پیشرفته صنعتی منجمله اروپای غربی سعی میکنند که پس از فروپاشی پرده آهنین، کارگران ساده و نیروهای خدماتی خود را از بین اتباع کشورهای اروپای شرقی که فرهنگی در هر حال اروپایی دارند جذب نمایند. برای اتباع جنوب مهاجرت به صورت گزینشی است. اما مهاجرت در عصر جهانی سازی انگارههای اخلاقی ما را به شدت مورد چالش قرار میدهد. منشور حقوق بشر میگوید: «هر کس میتواند در هر جایی که میخواهد زندگی کند.» آیا این امر در افق آینده قابل دسترس خواهد بود؟ واقعا جوامع مدعی حقوق بشر چه راهکاری برای کسانی که لبها و چشمهای خود را در کمپها میدوزند یا خود را میسوزانند ارائه میدهند؟
چادرخوابی الگویی جدید در اقامتهای سفر
● نگاه اول:
توجه به مقوله سفر و جوانب آن از دیرباز نه تنها در فرهنگ و ادبیات ایران زمین جایگاهی ویژه داشته است، بلکه با ورود دین اسلام نیز در مسائل مختلفی نظیر آداب، اهداف، احکام و... دارای مصادیق بارز و قابل توجهی در رابطه با سفر و موضوعات پیرامون آن میباشیم.
در نگاهی به سیر تاریخی ایجاد کاروانسراها به عنوان بزرگترین نوع ساختمانهای اسلامی شاهد هستیم که انگیزه معنوی خدمت به مسافرین با نگاه ایجاد اقامتگاههای وقفی و ارزانقیمت چه در شهرها و چه بین شهرها آنچنان رشد و تسری مییابد که بعدها به عنوان یکی از وظایف حاکمین سرزمینهای اسلامی به شمار میرود و تنها در زمان شاه عباس صفوی ۹۹۹ کاروانسرا در نقاط مختلف ایران ساخته میشود که باقیماندههای آن امروزه تحت عنوان کاروانسرای شاه عباسی در برخی نقاط به چشم میخورد.
ساخت و ایجاد کاروانسرا در مسیرهای پر تردد و کاروانها تماماً بر اساس ایجاد و تأمین امنیت، رفاه و آسایش جهت مسافران و چهارپایان با ملحقاتی نظیر محراب، آب انبار، اصطبل، چاه و قنات، حیاطهای بزرگ، انبار و سکوهای نشیمن جهت مسافرین و سایر فضاهای باز و سرپوشیده و به منظور رفع برخی احتیاجات در نظر گرفته میشده است و حتی در برخی موارد شخصی نیز در هر کاروانسرا جهت رتق و فتق امورات مربوطه چه با دستمزد واقف و یا سازنده بنا و چه از طریق درآمد حاصل از وقف دام و آب و زمین جهت کارونسرا تعیین میگردیده است.
● نگاه دوم:
در سالیان اخیر به خصوص در یک دهه گذشته، صنعت گردشگری کشور در بحث اقامت گزینی توسط مسافران و گردشگران شاهد توجه و روی آوری بسیاری در استفاده از چادرهای مسافرتی هم به لحاظ صرفة اقتصادی و پایین آوردن هزینههای سفر و هم به لحاظ سهولت استفاده در ابزار و مکان میباشیم به طوری که استفادة از انواع گوناگون این نوع چادرها در مقاصد مختلف مورد استقبال بسیاری از علاقمندان و مشتاقان سفر قرار گرفته است و هماکنون میبایست به عنوان یکی از گزینههای اقامت و اسکان مسافر در برنامهریزیها و طرحها توسط سرمایهگذاران، دستاندر کاران و متولیان امر گردشگری مورد لحاظ قرار گیرد.
که با توجه به روند رو به افزایش تقاضای سفر در میان اقشار مختلف جامعه با سلایق گوناگون و نیز رویکرد دولت محترم نسبت به مسأله همگانی شدن سفر به ویژه با تأکید بر توسعه سفرهای ارزانقیمت این موضوع در خور تأمل و درنگ میباشد. و قطع به یقین تعریف فضاهای اقامتی مناسب بر اساس این نیازها و سلایق از جمله اردوگاهها اقامتی و کمپهای اسکان موقت ارزانقیمت در کلانشهرها و مقاصد گردشگری ضرورتی آشکار به نظر میرسد.
شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی جهان اسلام و همچنین قطب گردشگری فرهنگی و زیارتی کشور با پذیرایی سالیانه نزدیک به بیش از بیست میلیون زائر و گردشگر که میتوان گفت در واقع هر ۴ سال جمیعتی برابر کل جمعیت ایران به مشهد سفر میکنند نقش به سزایی در توسعه و ترویج گردشگری فرهنگی به عنوان مطلوبترین نوع گردشگری را دارا میباشد.
در این میان شهرداری مشهد همه ساله توان مضاعفی را در جهت ساماندهی این خیل عظیم از مشتاقان زیارت و سیاحت به کار میبندد لیکن محدودیت منابع و امکانات یک چیز است و ایدهآل و مطلوب در خدمترسانی چیز دیگر.
در همین ایام نوروز گذشته (نوروز ۸۷) علیرغم اینکه نیمی از ظرفیت اقامتی کل کشور در مشهد میباشد لیکن ظرفیت پذیرش و اسکان مسافر در تمامی اماکن اقامتی و حتی منازل استیجاری زائرپذیر تکمیل گردیده و درصد تقاضای بسیاری نیز بدون پاسخ ماندند که این امر موجب حضور پررنگ انواع چادرهای مسافرتی در سطح شهر گردید، به طوری که حتی برخی افراد در خودروهای شخصی و برخی نیز بر روی زمین شب را به صبح رساندند.
برنامهریزی در جهت ایجاد کمپهای اقامتی چه در شهرها و چه در بین شهرها نه تنها در راستای همگانی نمودن سفرها کمک شایانی خواهد نمود بلکه از طریق ساماندهی سفرهای ارزان قیمت و بلکه عاملی در جهت جلوگیری از بروز برخی پیامدهای منفی میباشد که برخی آثار مثبت آن نظیر جلوگیری از آلودگیها و خسارتهای زیست محیطی که هر از چند گاهی بی احتیاطی برخی نیز موجب بروز آتشسوزیهایی در جنگلها میگردد، کاهش تصادفات جادهای در مسیرهای طولانی، رعایت بهتر بهداشت،کاهش هزینههای ناشی از گشت و امداد پلیس، اورژانس و ... ؛ مدیریت و برنامه ریزی بهتر در خصوص بهرهمندی از جاذبههای گردشگری، اماکن اقامتی، قوانین شهری و... از طریق اطلاعرسانی در قبل از ورود به شهرها و مقاصد گردشگری از جمله آثاری است که میتوان از احداث کمپهای بینراهی شاهد بود.حال چنانچه پیامدهای منفی عدم توجه به تامین فضای مناسب جهت اسکان مسافرین که بسیار ملموستر و عینیت بارزتری ارد مورد توجه قرار گیرد صرف نظر از هزینههای مالی و اقتصادی آن یکسری آثار فرهنگی و اجتماعی نامطلوب به دنبال دارد.
حفظ و توسعه بهداشت افراد و رسیدگی به مشکلات ...... شهری، کنترل بیماریهای مسری، تهیه منابع مالی جهت اداره شهر، آلودگی هوا، تدارکات اقامت و اسکان، تسهیلات حمل و نقل عمومی و درون شهری، مدیریت انرژی و منابع آب، آرامش روانی شهروندان و مسافرین، فعالیت مجرمین حرفهای، تامین مایحتاج ضروری، حفظ و نگهداری فضای سبز، امنیت و بسیاری موضوعات دیگر از جمله نگرانیهایی است که در شهرهای با گردشگری و مسافر انبوه مواجه میباشند.
بحث دیگری که در این رابطه مطرح میگردد اطلاع رسانی در کنار موضوعات گردشگری راجع به شکستن پیک سفر و یا حداقل کاهش و تقسیم آن در سایه مواقع از سال میباشد یعنی اینکه یک مسافر به مشهد در ایام نوروز که جهت ۳ روز برنامهریزی کرده یک روز خود را به دنبال جا و مکان بگردد تازه آخرش روی زمین بخوابد و روز دوم نیز مجبور به پرداخت هزینهای بالا جهت مکانی گردد که در غیر از فصل مسافرت یعنی اگر مسافر و زائرما بداند که مثلاً پاییز خدمات بهتری دریافت میدارد هم به لحاظ معنوی در زیارت به عنوان عمدهترین عامل سفر و هم در اقامت و سایر هزینهها و خدمات کیفیت مطلوبتری را خواهد بود.
شواهد امر نشان از روند رو به رشد مسافر در سالهای آتی در میان خانوارهای استانها است.
و استفاده از انواع چادرهای مسافرتی به لحاظ سهولت در استفاده، صرفه اقتصادی آن در پایین آوردن هزینههای اقامت به عنوان یکی از عوامل اساسی هزینه سفر، جذابیت و تنوع، راهکاری جایگزین در مواقع عدم دسترسی به مکانهای اقامتی مورد اقبال و توجه بسیاری از علاقمندان و مشتاقان سفر میباشد.
نکته دیگری که در خصوص کمپهای اقامتی حائز اهمیت میباشد مدت زمان فعالیت آن در طول سال میباشد. در اغلب کمپهای اقامتی کشورهای اروپایی و سایر مناطق ۹ ماه از سال را دارای فعالیت بوده و به عنوان مراکز مجاز اقامت و دارای خدمات مخصوصی به خود معرفی میگردند.
در کشور ما نیز میتوان با همکاری سازمانها و ادارات و شهرداریها ضمن توسعه اینگونه اماکن و ارائه خدمات مناسب و همچنین مشارکت آگاهانه مسافران و شهروندان و تشکلهای غیردولتی نتایج تأثیرگذار آن را در صنعت سفر و گردشگری شاهد بود.
چادرها جور هتلها را میکشند
نویسندهای، به گمانم رابرت لوئیس استیونسون، گفته است «امیدوارانه سفرکردن از رسیدن به مقصد بهتر است».
البته میدانیم که او بسیار پیش از عصر تبدیل شدن سفر به «صنعت» سیاحت و گردشگری، پیدایی بزرگراههای عریض، هتلهای ۵ ستاره، ویلاهای لوکس و دائر شدن صدها مهمانسرا و محل آسایش و اقامت مسافران که این روزها در نقاط پر جاذبه توریستی کشور فراهم شده، میزیسته است.
اما در این روزگار هم تنها با امید و یا به قول او امیدوارانه سفر کردن شاید بهتر از رسیدن باشد چون احتمال دارد به محض رسیدن به مقصد امید مسافر به یأس و نومیدی بدل گردد.
این تجربهای است که بسیاری در ماههای تابستان در شمال ایران دارند. در نوروز امسال هم میلیونها مسافر به یمن مساعدت هوا و گشادهدستی مسوولان جیرهبندی بنزین که برای مسافران نوروزی سهمیه ویژهای در نظر گرفته بودند تجربهای مشابه داشتند.
آنها عمدتاً و مطابق معمول بدون پیشبینی جا و مکان اقامت و تنها به اتکای همان «امید» چونان سیلی خروشان به سوی شهرهای زیارتی و سیاحتی کشور روان شدند.صرف نظر از اینکه جریان این سیل خروشان در موارد متعددی سفر در جادههای کشور را به تجربهای تلخ و ناگوار بدل کرد، کسانی هم که پس از جان به در بردن از آن سیل و رهایی از راهبندانهای طولانی و طاقت فرسا در جادههای اشباع شده از وسائل نقلیه، وقتی خسته و کوفته و با اعصاب در هم شکسته به مقصد رسیدند، از یافتن محل اقامت مناسب که هیچ، حتی از دست و پا کردن سرپناهی برای بیتوتهکردن خانوادهشان نیز ناتوان ماندند و «امید»شان به یأس و حرمان بدل شد.
به عنوان نمونه، به قرار گزارش مقامات سیاحت و گردشگری استان فارس، نوروز امسال از آن میلیونها مسافر نوروزی ۴ میلیون آن فقط نصیب این استان شده بود که بعد از پر شدن ظرفیت اماکن عمومی، خانههای مردم، در مدارس و برخی ساختمانهای خالی دولتی اسکان داده شدند.اما در این گزارش نیامده بود که مشکلات و مسائل اسکان این چهار میلیون جمعیت در آن شهر چه مقدار اشک از چشمان آن مقامات و مسوولان جاری ساخته بوده است.
این در حالی است که در سالهای اخیر به بازار آمدن یک نوع چادر کوچک سفری که میتواند یک خانواده ۴ نفری را ولو «ساردینوار» در خود جای دهد، مشکل بسیاری از گردشگران را از بابت گرانی هتل و ویلا و یا کمبود محل اقامت حل کرده و از بار مسوولیت مسوولان مربوطه هم به وجه چشمگیری کاسته است اما از آن سو این چادرها، بنا بر مثل معروف عامیانه، آنهایی را هم که از «بیچادری» خانه میماندند راهی سفرهای بیطرح و برنامه کرده است.
در نتیجه، این روزها، بهویژه در روزهای آخر هفته و ایام تعطیل، پارکها، میدانها، معابر و پیادهروی شهرهای توریستی چنان به اشغال این چادرها در میآید که حتی یک سانتی متر فاصله میانشان نمیماند که کسی ازآن عبور کند و دیدن آنها مناظر ناگوار سالهای جنگ و پناهبردن مردم به جنگلهای اطراف شهرها را به یاد میآورد.
البته چنان که از ردیف «پیادهرو خواب»های نوروزی که زیر آسمان پر ستاره را بر هتلهای کم ستاره ترجیح داده بودند، بر میآمد، امسال بیچادرها هم از قافله عقب نمانده و بیواهمه از باد و باران نابهنگام شبانه، به ویژه در شهرهای شمالی، اهل بیت را در پهنای پیادهروها دراز به دراز خوابانده بودند.
سبب آن است که سنت سفر و «گردشگری» در ایران پدیدهای جدید است. خیلی جدید. در واقع از پیدایی آن ۳۰، ۴۰ سالی بیش نمیگذرد. تا پیش از آن سفر عمدتاً به قصد زیارت یا انجام کار و ندرتاً به منظور سیر و سیاحت، یا به تعبیر امروز به هدف «گذران اوقات فراغت» صورت میگرفت.
شاخصترین نمونه سفر و سیاحت در تاریخ ما سیاحتنامه ناصر خسرو است که طی سفر او از بلخ تا مکه و مصر نوشته شده است. سنت سفر، به ترتیبی که در سالهای اخیر در ایران رونق گرفته با ظهور پدیدهای به نام «پیکان» وارد زندگی مردم شد که در اواسط دهه ٤٠ خورشیدی پا به عرصه وجود نهاد و طولی نکشید که این وسیله نقلیه نسبتاً ارزانقیمت به یکی از «اعضای» اصلی خانوادههای ایرانی بدل گشت و آنها را با قدرت تحرک نو یافتهشان راهی گشتوگذار و دیدار از مناطق دور و نزدیک کشور کرد.
طبعاً برای پذیرش و اسکان این مهمانان جدید و ناخوانده در شهرها و مناطق پر جاذبه کشور هیچ گونه مقدماتی فراهم نشده بود.
بعد از ظهور این پدیده بود که ضرورت ایجاد تأسیساتی به منظور تسهیل سفر و حرکت مردم در سطح کشور احساس گردید و با احداث جادههای مناسب و ایجاد مراکز کوچک غذاخوری و اقامت در راهها و مهمانسراهای وسیع و ارزانقیمت در شهرهای بزرگ کشور، در قالب تشکیلاتی به نام «سازمان جلب سیاحان» تا حدی به این ضرورت پاسخ داده شد.این تأسیسات که بعد از انقلاب مدتی کاربردهای دیگری پیدا کرده بودند- جز رستورانهای بین راهی- بار دیگر در حال احیا شدن هستند و کم و بیش اولین هجوم امواج جمعیت مسافران را تحمل میکنند.
اما با افزایش جمعیت کشور و اشتیاق مردم به سیر و سفر و روند رو به تزاید تولید پژو و پراید و بازار سیریناپذیر آن، به نظر نمیرسد تا سالهای قابل پیشبینی بزرگراههای ما از این بزرگتر شوند و شهرهای توریستی ما توان تحمل این سیل خروشان و این جمعیت سرگردان را داشته باشند.
چاله میدان کجاست ؟
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دوران صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و ...
هم به جهت وجود باغهای وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی میآوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژه شاه تهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند. حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار میشده است. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شده است و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدودههای شهری تهران مبدل گردیده اند. پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بی توجهی شاه عباس اول به تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ که رهسپار جنگ با عبدالمومن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بی توجه ماند.
در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که همزمان با حمله افاغنه در تهران بسر میبرده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران ازنو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.
چشمه میشی
ایــــــن چـــــشـــــمـــــه در ۵ کــــیــــلــــومـــتــــری شـــمــال شــرقــی سی سخت قرار دارد و از مــوقــعــیــت مــنـاسـبـی بـرای ایـجـاد تفرجگاه برخورد ار است. آب این چـشـمـه کـه از کـوه دنـا سـرچـشـمـه میگیرد، نمای طبیعی زیبایی را به وجود آورده، آب و سرسبزی درختان پیرامون این چشمه فضای مناسبی برای گذران اوقات فراغت فراهم آورده است .
● رودخانه آب شور
طـول ایـن رودخـانـه ۴۵ کـیـلـومتر و ارتفاع سرچشمه آن از سطح دریا ۲۰۵۰ متر است. این رودخانه از دامنه کوه های دل مهتر و تنگ یا سیلوم در۴۰کـیـلـومـتـری شـمـال شرقی دهدشت سرچشمهمی گیرد و از طریق دره لاش به سوی شمال غربی روان می شود. پــــــــس ازطـــــــی حـــــــدود ۱۵ کیلومتر، کوه سیلوم را دور زده و از طــــــــریــــــــق دره جـنـوبـی کوه" باسوری" و دره شمالی کوه پنبه به سوی روستای " کان مسی" روان مـی گـردد. در این روستا این رودخانه با یک ریـــزابـــه کـــوچـــک شــمـــالـــی مــخـلـوط مـی شـود و بـه نام رودخـــانـــه سـوررو بـه جـنـوب سرازیر می شود و ضمن عبور از منطقه لاش روستای "دلی یک " را سیراب می سازد و از دره شرقی کوه سیل سیلک به سوی جنوب شرقی روان مـی شـود و بـالاخـره در غرب روسـتــای انـدرون بـه رودخـانـه مـارون می پیوندد.
● رودخانه قلات
طول این رودخانه ۴۵ کیلومتر و ارتفاع سر چشمه آن از سطح دریا ۱۹۵۰متر است. این رودخانه از دامنه کـوههای سفید کوه و تـنـبــلان در۵۷ کـیـلــومـتـری جـنــوب شــرقــی رامـهـرمـز سرچشمه می گیرد و از طریق تنگ سندان به سوی جنوب غربی سرازیر می شود ودر ۲ کیلومتری جنوب شرقی روستای قلعه مامبی تغییر مسیر می دهد و به سوی جنوب شرقی جاری می شود و ضمن عبور از کنار روستاهای شاه ولی، چهگاه و پای تاوه با ریزابه های متعددی که از شمال و غرب سرچشمه گرفته اند ، مخلوطمی گردد سپس در روستای جان خانی در ۳۲ کیلومتری شمال غربی دهدشت به رود مارون می پیوندد.
● رود بشار
ایـن رودخـانـه از جـنـوب شـرقـی بـویـراحـمـد عـلیا(از کوههای اردکان و ممسنی در استان فارس) سرچشمه می گیرد و به سوی شمال شرقی بویراحمد سفلی پیش می رود. سرچشمه های اصلی این رود ، نهرهای گنجگون تیزآب و تنگ سرخ است. این رودخانه که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان جریان دارد. در مسیر خود از شهر یا سوج عبور می کند و به سمت "دورا هان "پیش می رود. پس از عبور از شمال شرقی منطقه و پس از ورود به رودخانه خرسان، در پوزه شمالی دنااز مناطق شمال بویر احمد سفلی و طیبی گذشته، با نام بارز به رودکارون می پیوندد وبه سوی خلیج فارس سرازیر می شود.
● رودخانه تغار
طول این رودخانه ۴۰ کیلومتر وار تفاع آن از سطح دریا ۲۰۰۰ متر است. این رودخانه از دامنه شمالی کوه چست خوار در۳۷ کیلومتری شرق دهدشت سرچشمه می گیرد وبه نام آب " اسبکی " روبه شمال غربی جریان می یابد و پس از مخلوط شدن با دو ریزابه جنوب شرقی ازکنار روستاهای " عزیزی بالا " ، " خلیفه " و " دلیاسیر " می گذرد و با ورود به دره جنوبی کوه سیاه به رود تغار تغییر نام می دهد و پس از عبور از جـنـوب روستای "دلی پیر محمود " از شرق " القچین بالا " گذشته و به سوی روستاهای شیراز و اسکندری روان می گردد. در روستای شیراز با یک ریزابه بزرگ شرقی درهم می آمیزد و در ۵ ۲ / کیلومتری شمال غربی روستای گرداب با یک ریزابه بزرگ که از شرق دهدشت عبور می کند، مخلوط شده و در یک کیلومتری جنوب روستای مزبور به رودخانه خیر آباد می پیوندد.
● رودخانه گردآوه
طول رودخانه گرد آوه ۳۰ کیلومتر و ارتفاع سرچشمه آن از سطح دریا ۲۵۰۰ متر است. این رودخانه از چشمه سارهای دامنه شمالی کوههای سفید و مورندون در ۴۸کیلومتری شمال غربی یاسوج سرچشمه می گیرد و به نام رود چنار به سوی جنوب شرقی روان می شود و در سر راه ، روستا های سرچنار، میان چنار و دم چنار بالا وپایین را سیراب میکند. این رودخانه در دامنه جنوبی کوه دو گوش با یک ریزابه کوچک جنوبی مخلوط می شود و به نام رود گرد آوه در روستای " دروهان " به رود معروف بشار می ریزد.
● رودخانه دره آجم
طول رودخانه دره آجم۵۰کیلومتر و ارتفاع سرچشمه آن از سـطح دریا ۲۳۰۰ متر است. این رودخانه از دامنه کوه های جاشیرکش و دل مهتر در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی یاسوج سرچشمه می گیرد و ضمن عبور از دره مابین کوه های پشه دون ، جاشیرکش و دور زد، روستاهای " سرآسیاب میدان " و " رو ریش " را سیر اب میکند و در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی لردگان به رود خر سان می ریزد.
● رودخانه خرسان
رودخانه خرسان بزرگ ترین ریزابه رود کارون است و از کوه های "تنگ سرخ " و"کنه دوده سه " در ۴۳ کیلومتری جنوب شرقی یاسوج و ۱۵ کیلومتری شمال غربیاردکان فارس ، سرچشمه می گیرد و به نام رودخانه بشار به سوی شمال غربی جریان مییابد. این رودخانه ضمن عبور از دره غربی کوه تنگ سرخ ، روستاهای برد زرد تنگ مشکان و تنگ خشک را سیر اب می سا زد. در یک کیلومتری غرب روستای تنگ سرخ با رود تنگ سرخ یا محمود بیگی درهم می آمیزد و به دره میان کوه های توپ عبدالله (درشرق) وپازنان (در غرب ) وارد می شود. در مدخل دره مزبور روستای ده تولی را سیراب می کند و پس از آمیختن با یک ریزابه شرقی با آب دره دلی صفدر، سپس با رود وزگ مخلوط شده و از طریق دره شرقی کوه " خر کلون " به سوی روستای " کلگه " جاری می شود. پس از عبور از روستای سر تنگ در ۳کیلومتری روستای ده شیخ با آب دره " آبزا " در هم می آمیزد و بعد از عبور از روستا های ده کهنه و سر سور به روستای " دوراه "می رسد، در شرق این روستا با رودخانه گرداب که از تنگ آبدوهی می گذرد، مخلوط می شود و به نام رودخانه گرم وگاه به نام رود خرسان به ناحیه لردگان در چهار محال و بـختیاری وارد می شود. طول رودخانه خرسان ۲۳۰ کیلومتر و ارتفا ع سرچشمه آن از سطح دریا ۲۹۰۰ متر است. سراسر این رودخانه یکی از مناسب ترین مسیرها برای انجام ورزش های آبی است.
● رودخانه خیرآباد
طول این رودخانه ۱۰۰ کیلومتر و ارتفاع سرچشمه آن از سطح دریا ۲۰۰۰ متر است . این رودخانه از دامنه کوههای " هامی " و" آبگرم کوه " در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی دوگنبدان سرچشمه می گیرد و به نام رودخانه روباشتی به سوی شمال غربی روان می شود. در۲۸ کیلومتری شمال شرقی دوگنبدان با ریزابه بزرگی که از شمال غربی روان می شود مخلوط شده و به نام رودخانه شاه بهرام در یک کیلومتری جنوب روستای گرداب با رودخانه تغار درهم می آمیزد و در سمت جنوب غربی به نام رودخانه خیرآباد با رودهای آب دیل و بی منجگان مخلوط شده و رو به جنوب سرازیر می شود. این رودخانه در ۲۷ کیلومتری جنوب شرقی بهبهان با رودخانه شمس عرب نیز درهم می آمیزد و در شمال غربی روستای حیدرکرار به رود زهره می پیوندد .
● رودخانه یاسوج
این رودخانه از ارتفاعات دنا سرچشمه می گیرد و از تنکه آبشار(واقع در شمال یاسوج) وارد یاسوج می شود. مقداری از آب این رودخانه به مصرف شرب این شهر می رسد و بقیه آن، ضمن آبیاری اراضی پیرامون یاسوج به رودخانه بشار می پیوندد.
چشماندازهای تاریخی و طبیعی روستای اسجیل
اسجیل یكی از روستاهای زیبا و ییلاقی حاشیه شمالی كوههای بینالود است كه در حدود ۴۰ كیلومتری شمال غربی مشهد واقع شده است. به خاطر موقعیت قرارگیری این روستای كوهپایهای كه در درهای زیبا و سرسبز قرار گرفته دارای آب و هوایی مفرّح میباشد. شاید به جرأت بتوان ادعا نمود كمتر جای خراسان دارای این گونه آب و هوای نشاطآور است. از طرفی سابقه سكونت در آن به هزاره اول قبل از میلاد بر میگردد. با این وجود متاسفانه این منطقه از دید مسوولین گردشگری به دور مانده و در مورد پتانسیلهای موجود در آن از جمله چشماندازهای تاریخی و طبیعی برنامهریزی صورت نگرفته است. با توجه به نزدیكی این روستای زیبا به شهر مشهد لزوم هدایت گردشگران به آن انكارناپذیر است. و جا دارد مسوولین با یك برنامهریزی دقیق از این پتانسیل بالقوه كه در نزدیكی مشهد واقع شده استفاده نموده و جهت هدایت گردشگران و زائرین به آن تلاش نمایند. در این مختصر نگارنده سعی داشته نگاهی گذرا به پیشینه تاریخی اسجیل داشته باشد. هرچند كه این نوشتار دارای منابع محدودی میباشد و بیشتر نظرات و مطالعات میدانی است. ولی نگارنده امیدوار است این مقاله بابی باشد جهت توجه هرچه بیشتر مسوولین و محققینی كه در این زمینه قلمفرسایی مینمایند.
●اوضاع طبیعی
الف) موقعیت جغرافیایی: روستای اسجیل در حدود ۴۰ كیلومتری شمال غربی شهرستان مشهد واقع شده است. این روستا با عرض جغرافیایی ۲۷ دقیقه و ۳۶ درجه و طول جغرافیایی ۰۹ دقیقه و ۵۹ درجه با ارتفاع حدود ۱۵۰۰ متر از سطح دریا واقع شده است.۱ در گذشته اسجیل یكی از قراء بلوك گلمكان و بخش طرقبه مشهد بود. در سال ۱۳۶۸ بعد از تبدیل شدن بخش چناران مشهد به شهرستان این روستا جزء بخش گلبهار شهرستان چناران قرار گرفت. در كتاب گیتاشناسی ایران جلد سوم نوشته مهندس عباس جعفری در مورد اسجیل این طور نوشته شده است: «اسجیل دهستانی از بخش گلبهار شهرستان چناران و استان خراسان دارای طول و عرض جغرافیایی ۱۷۱ درجه و ۳۰ دقیقه، فاصله آن تا چناران ۲۲ كیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۵۰۰ متر میباشد. این روستا دارای سه نوع آب و هوای معتدل، خشك و كوهستانی است. این روستا در دامنه شمالی كوهستانی بینالود قرار گرفته و دارای رودخانه میباشد.۲
ب) وجه تسمیه:
در مورد وجه تسمیه اسجیل اظهار نظرهای فراوانی شده بعضی به آن واژه اِسگِل برخی اِسگیل و عدهای اسجیل گفتهاند. در حال حاضر به زبان محاورهای اهالی روستا آن را اِسگِل و از لحاظ نوشتاری به آن اسجیل میگویند. بعضی از عوام معتقدند كلمه اسجیل در حقیقت (اِسگِل) بوده و به معنی مكانی است كه از خشت و گل نبا شده عقیده دارند، قبل از حمله اعراب به ایران (قبل از اسلام) این روستا وجود داشته، و بعد از تصرف این منطقه به وسیله مسلمانان از آنجا كه حرف (گ) یك حرف از الفبای پارسی باستان است و در حروف الفبای عربی وجود ندارد، تغییر اعراب داده و به حرف (ج) تلفظ شده و كلمه اِسگِل تبدیل به اِسجِل و بعدها با اضافه شدن حرف (ی) به اسجیل تبدیل شده است.
اسجیل به لحاظ لغوی یعنی جای محكم و بلند و با توجه به موقعیت قرارگیری این روستای كوهستانی، احتمالاً در دوره اسلامی این كلمه به آن اطلاق شده باشد.
هرچند كه اظهار نظرهای فوقالذكر فاقد توجیه علمی بوده ولی با توجه به بررسیهای باستانشناسی و مطالعه سنگ قبرهای آن باید اذعان نمود كلمه اسجیل از دوره تیموری یعنی قرن هشتم هجری به این منطقه اطلاق شده است. ظاهراً وجه تسمیه این روستا در دوره قاجاریه اسوح بوده است. چنانكه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه صاحب مطلعالشمس در این خصوص مینویسد: از جمله قرای دیگر بلوك جورمكن میتوان به قریه كاهون (كاهو)، قریه نوزاد، قریه سرآویچ، قریه اسناندر و قریه اسوح اشاره نمود.۳
همانطور كه اشاره شد در دوره قاجاریه روستای اسجیل جزء قریه گلمكان و به اسوح مشهور بوده است. در جایی دیگر اعتمادالسلطنه در خصوص بلوك طرقبه- شاندیز و گلمكان مینویسد: «… یكی دیگر بلوك شاندیز است در دامنه واقع و محدود است از سمتی به كرهته نیشابور و از طرفی به قصبه كاهو و از طرف دیگر وصل به جاغرق میباشد. رودخانه نیز در این بلوك جاری است و این ناحیه بهترین ییلاقات مشهد میباشد. قصبه كاهو محلی معتبر و در میانه گلمكان و شاندیز واقع است و قصبه اسجیل كه نیز در همین حوالی است و قصبه دولتآباد در این قسمت واقع و جزو هیچ یك از بلوكات نیست. بعد مسافت شاندیز از مشهد شش الی هفت فرسنگ است، یكی دیگر بلوك گلمكان است از طرفی به اسجیل و دولتآباد از سمتی به خاك چناران از سمت دیگر به خاك نیشابور متصل است. مسافت این بلوك از شهر هفت هشت فرسنگ میشود. آب این بلوك از رودخانهای است كه از چشمه سبز میآید و از وسط قصبه گلریز میگذرد. قنات متعدد هم دارد. تقریباً چهارده قلعه و قصبه دارد. و طایفه در این بلوك ساكن یكی از آنها را تاجیك گویند كه همه آنها فارسی زبان و در قصبه گلریز سكنی دارند. طایفه دیگر ایلات كرد همزه كانلو (حمزه كانلو) كه در سایر قلعهجات و مزارع گلمكان جای گرفتهاند.»۴
ج: تاریخچه تمدنی: روستای اسجیل از لحاظ سابقه تمدنی یكی از قدیمیترین روستاهای منطقه گلمكان و توس محسوب میشود. براساس بررسیها و شواهد باستانشناسی قدمت سكونت در آن به قبل از اسلام برمیگردد و وجود تپههای زیاد تاریخی از جمله تپه نخودك*، تپه پیشگنبد*، تپه باغ میر*، قلعه كهنه* و برج قلعه* در این روستا حكایت از قدمت دیرین آن دارد. به نظر میرسد این روستا در طول زمان بر اثر عوامل مختلف طبیعی مانند سیل و زلزله چندین بار جا به جا شده است و احتمالاً سكونت اولیه در آن از تپه نخودك آغاز شده و به تدریج تغییر مكان داده و در تپه پیشگنبد (دوره تاریخی ساسانی) مستقر شدهاند بعد از پایان استقرار در تپه پیشگنبد سكونت جدید در قلعه كهنه آغاز شده كه به نظر میرسد سكونت در قلعه كهنه در اوایل دوره اسلامی بوده است. در اواسط دوره اسلامی اقوام ساكن در این منطقه به اطراف قلعه كهنه پراكنده شدهاند. در قرن هفتم هجری (دوره تیموری) سكونت در اطراف زمینهای شیخ بهشتی ادامه داشته است و این سكونت در قرن هشتم- دهم و یازدهم (دوره صفوی) هجری و حتی دوره نادر شاه افشار ادامه داشته است. در دوره قاجاریه به علت عدم وجود امنیت ناشی از حكومت قاجار- برج قلعه ساخته شد. و اقوام ساكن در اطراف شیخ بهشتی به برج قلعه مهاجرت نمودند برج قلعه یك قلعه استراتژیك دارای حصاری بلند با برجهایی برای نگهبانی از اقوام ساكن در آن بوده این برج در بلندترین نقطه روستا قرار دارد جایی كه از سه طرف به دشمن مسلط و ورود به آن از یك طرف میسر بوده است. این قلعه در واقع یك دژ نظامی مسكونی بوده است. از اواسط دوره قاجاریه به تدریج با آمدن امنیت در كشور اهالی ساكن در برج قلعه از آن خارج و در پای آن در كناره رودخانه بناهایی را ساختند. روستای فعلی دقیقاً در حاشیه رودخانه قرار گرفته و یكی از زیباترین روستاهای حاشیه شمالی كوههای بینالود از لحاظ موقعیت قرارگیری و بافت معماری میباشد.
●مشاهیر اسجیل
منطقه اسجیل از اوایل قرن هشتم هجری (دوره تیموریان و یا اندكی پیش از آن) مركز حضور و آموزش و ارشاد بسیاری از عرفا بوده است و به همین اعتبار و به دلیل تداوم این كیفیت همیشه مورد توجه اهل عرفان و تصوف و سیر و سلوك و كشف و شهود عرفانی بوده است.
اگرچه شهر توس از همان قرون اولیه اسلامی (قرون ۴ و ۵ هجری) با وجود مشاهیری چون ابوعبیدا… استروغبذی و سپس شیخ ابوالقاسم طوسی و … از مراكز عمده حضور و زندگی درخشان بسیاری از عرفا بوده است ولی ظاهراً پس از حمله مغول به شهر تابران توس و سپس تیموریان و در نتیجه صدمات جبران ناپذیر اقتصادی و اجتماعی وارده درههای شمالی كوههای بینالود به ویژه اسجیل و گلمكان به دلیل ییلاقی و خوش آب و هوا بودن ملجأ و مأمن و در واقع مكان بسیار مناسبی برای حضور علما و عرفای توس بوده است.
شیخ محمدخالد اسجیلی: او بیتردید از اجله عرفای توس در قرن هشتم هجری بوده است. شأن و مرتبت معنوی وی از ابراز ارادت مولانا رضیالدین علی مایانی و واقعه ختم قرآن بر سر مزارش در جریان شیوع «وبای عظیم» توس در نیمه دوم قرن هشتم كاملاً آشكار است. در این بخش جهت روشن شدن شخصیت روحانی این عالم بزرگ عین نوشته كتاب نفحاتالانس نوشته عبدالرحمن جامی آورده میشود: چنانكه جامی از قول شیخ حافظ ابردهی مینویسد: «وقتی در این ولایت (منظور توس) وبایی عظیم افتاد، چنانكه اكثر خلق از حیات خود مایوس گشتند. روزی مولانا رضیالدین علی مایانی از ده مایان به ابرده تشریف آورد و در بیرون ده نزول فرمود و مرا طلبید و گفت: امر چنین است كه همراه من بیایی و در سر قبر شیخ محمدخالد رحمه ا… تعالی در قریه اسجیل قرآن ختم كنی، شاید كه خدای تعالی این بلا را دفع كند. امتثال نمودم! اما به واسطه آن كه در آن فرصت خواجه عبدالرحمان گهواره گر* (قدسسره) كه از محبوبان و مجذوبان حضرت حق بود. (جل ذكره) در قریه اسجیل بر سر سنگی كه بر در تربت شیخ محمدخالد است مینشست و سخنان بلندی میگفت و خدمت مولانا رضیالدین علی در غایت تشرّع بود. من متفكر شدم كه: مبادا كه امری واقع شود كه مردم بلیت وبا را باز طلبند: چون به نزدیك اسجیل رسیدم. شخصی بیرون آمد. وی را از احوال خواجه پرسیدم. گفت حالی بر سنگ نشسته بود. ناگاه گفت كه قوچی میآید كه من حریف كله وی نیستم. از آن جا برخاست و در آن نزدیكی خراسی* بود به آنجا درآمد و در مغاكی پنهان شد. چون به ده رسیدیم و در سر زیارت فرو آمدیم و مردم ده جمع شدند. خبر رسید كه امیر علی بیك كه حاكم ولایت (منظور توس) به زیارت خواجه میآید. مردم ده به مولانا گفتند كه: خواجه به سبب شما به این خراس درآمده است. اگر علی بیك بیاید و خواجه را نبیند جای آن دارد كه بر ما غضب كند. خدمت مولانا متوجه خراس شد، چون به خراس درآمد فرمود كه مهمان را چنین دارند؟ چون خواجه آواز مولانا را شنید از آن مغاكی بیرون آمد و یكدیگر را كنار گرفتند و خواجه چیزی در گوش مولانا گفت. مولانا در گریه شد. مدتی همچنان ایستاده بودند. شخصی مرا گفت كه: امیر علی بیك بر در ایستاده و انتظار میكشد. من مولانا را تنبیه كردم. مولانا فرمود كه: امیر علی بیك منتظر شماست. خواجه بیرون رفت امیر علی بیك خواجه را دریافت. خواجه گفت: مغولك برو كه مهمان عزیز دارم. علی بیك روان شد و خواجه از عقب وی نعره میزد كه: هی مغولك بدو! وی میدوید تا از نظر خواجه غایب شد.
بعد از آن خواجه و مولانا به زیارت (مرقد شیخ محمدخالد) درآمدند. و من از بیم آن كه مبادا خواجه سخنی بلند بگوید با مولانا گفتم كه: من قرآن به یك شبانه روز ختم میتوانم كرد. مولانا فرمود كه امر به سه شبانهروز است. من ختم قرآن آغاز كردم. در اثنای تلاوت خواجه آغاز سخنان بلند كرد. مولانا بانگ بر وی زد. دیگر تا آخر صحبت. خواجه از آن سخنان هیچ نگفت. چون ختم تمام شد و از دعا فارغ شدند. یكدیگر را وداع كردند. حق سبحانه و تعالی آن بلیّت را به محض رأفت و رحمت خود دفع كرد.۷
احتمالاً شیخ محمدخالد اسجیلی در مكتب سمنانیه اجازه ارشاد داشته است. سر سلسله مكتب سمنانیه شیخ علاءالدوله سمنانی (احمدبن محود البیابانكی فوت ۷۲۶ ه) بوده است. كه در سمنان سیر و سلوك و كشف و شهود داشته است. و بعدها مریدانی چون شیخ وجیهالدین عبداله …غرجستانی در نیشابور و شیخ خلیفه (مولانا شمسالدین خلیفه) (مقتول ۷۲۶ ه) در سبزوار از او اجاره ارشاد داشتند.
یكی از خرقههای مهم متصوفه فرقه فردوسیه هندوستان است از آنجا كه بعضی متعقدند خواجه كمالالدین ابن محمدبن علی بهشتی جرمكنی (گلمكانی) احتمالاً جزو همین گروه باشد. با این حال شیخ محمدخالد اسجیلی كه در محل معروف است به شیخ بهشتی نیز میتواند وجهی باشد در باب این گروه كه بایستی در آن تأمل و احتیاط نمود.
پاورقی: *- در اصطلاح محلی به آن تپه كوه نخود میگویند. به نظر میرسد اقوام ساكن در این تپه در هزاره اول قبل از میلاد در آن استقرار داشتهاند. *- در اصطلاح محلی به آن پِش گنبد میگویند. احتمالاً در این مكان چهار تاقی (آتشكدهای) از دوره ساسانی وجود داشته و امروزه اثری از آن وجود ندارد در صورت حفاری و گمانهزنی عملی بر روی تپه پیش گنبد ممكن است به پلان این بنا برخورد شود. *- در اصطلاح محلی به آن بَغ میر میگویند. *- این قلعه یكی از قدیمیترین قلعههای اسجیل است احتمالاً قلعه كهنه متعلق به دوره اسلامی و متعلق به قرون ۵ تا ۷ هجری است و احتمالاً ساكنان اسجیل در زمان مغولان از این مكان به عنوان جانپناه جهت جلوگیری از هجوم وحشیانه مغولان استفاده نمودهاند. منابع: ۱- پاپلی یزدی، محمدحسین، كتاب فرهنگ آبادیها و مكانهای مذهبی كشور- بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی- مشهد ۱۳۶۷- ص ۵۷. ۲- جعفری عباس- گیتاشناسی ایران- (دایرهالمعارف جغرافیایی ایران)- جلد سوم- چاپ اول- تهران ۱۳۷۹- ص ۷۲. ۳- اعتمادالسلطنه- محمدحسن خان- مطلعالشمس- ج دوم- تهران ۱۳۶۲- ص ۵۶۷-۵۶۶.
چشماندازهای طبیعی مشهور چین
منابع طبیعی چین فراوان است. علاوه بر کوهها و رودهای معروف از جمله مناظر زیبا و مکانهای دیدنی: ۹ دهکده کوهستانی – جان جا جه - خوان لون که در آثار طبیعی جهانی ثبت شده، (بخش مربوط به آثار جهانی در سایت این رادیو در گفتاری به نام "آثار طبیعی وجهانی چین " معرفی میشود)، مناظر زیبا و افسانهای طبیعی کماکان زیاد است مثلا کوهها و رودهای "گوی لین" در جنوب غرب- کوه "چان بای شان " در شمال شرق – کوه سی گو نیانشان در گوی جو – مناظر جنگلی منطقه گرمسیری "سی شوان بانان" در استان یون نان - مناظر جزیره نارگیلی در جزیره "های نان" و غیره چشم اندازهای دیدنی است. کوهها و رودهای گوی لین شهر گوی لین در ناحیه خود مختار " جوان گوانگ شی "واقع در جنوب غرب چین قرار دارد و آب و هوای آن معتدل و باطراوت است. زمستان چندان سرد و تابستان زیاد گرم نیست. چهار فصل آن سبز با ۱۹درجه حرارت متوسط در سال است. شهر گوی لین دارای محیط طبیعی نسبتا خوب زیست محیطی است .تحقیقات زمین شناسی نشان میدهد که حدود بیش از ۳۰۰ میلیون سال قبل ،گوی لین قبلا دریای بیکران بود. به علت جنبش پوسته زمین، پرتگاه سنگ آهک رسوبی به زمین تبدیل شده و سپس در اثر هوا و مرور زمان فرسوده و ساییده شده وبالاخره به صورت جنگلی به شکلهای افسانهای درآمده است و غارهای سنگی طویل و زیبا و رودهای زیر زمینی افسانهای در آن دیده میشود. این عوارض زمینی مخصوص و رود "لی جیان" با مناظر گوناگون و مناظر باغستانی به سبک خاص جلوه گر شده به گونه ای که به " کوه های سبز - آب زیبا – غارها و زیبایی عجیب سنگ ها" "کوهها و رودهای گوی لین " از همه چیزدر زیر آسمان زیباتر است. شهر گوی لین دارای قدمت ۲۱۱۰ سال و فرهنگ و تاریخ دیرینه و درخشان است در این شهر ۱۰۹ واحد محافظت اثار باستانی در درجه کشوری- ناحیه خود مختار وشهر وجود دارد. اشعار شاعران و صاحب نظران سلسلههای گذشته در ستایش مناظر زیبای گوی لین و مجسمههای بودایی در همه غارها و کوهها دیده میشود که در میان آنها " جنگلی از ستون سنگی گوی خای " " کتیبههای روی سنگ سی شان " از همه معروفتر است. مناظر زیبای شهر گوی لین عبارتند از قله بی لیان – پارک چی سین – چشمه آب گرم لون شن – سنگ لو دی – کوه خرطوم فیل . هم اکنون درشهر گوی لین جمعا۲۸ هتل و ۱۸ موسسه گردشگری بین المللی وجود دارد و بیش از یکهزار مترجم زبانهای خارجی کار میکنند. در سالهای اخیر تاسیسات زیر بنایی گردشگری گوی لین بیش از پیش تکامل یافته و بیش از ۴۰ خط هوایی مستقیم با شهرهای داخلی و خارجی در آن وجود دارد.
کوه چان بای شان:
کوه چان بای شان در استان جی لین واقع در شمال شرقی چین و کوه هم مرز دو کشور چین و کره شمالی و نیز سرچشمه سه رود "تون من جیان " و "یالون جیان" و " سون خوا جیان " است. دریای جنگلی بیکران، حیوانات گرانمایه و نادر در جنگلها باعث شده است که در سال ۱۹۸۰ این ناحیه به عنوان ناحیه حفاظت محیطی بین المللی سازمان ملل ثبت شود. این کوه اکنون از نواحی مهم دیدنی چین است. کوه چان بای شان نخستین کوه شمال شرقی چین نامیده می شود. در تاریخ مردم شمال شرقی همواره در اینجا زندگی و کار کرده اند و نیز منشا ملت "من" بوده است. از این رو در سلسله چینگ ،شمال شرقی"زمین مقدس" شمرده می شد. کوه چان بای شان به مکان گردشگری، منشا ملت "من "،کوه مقدس ملت کره شهرت دارد. این کوه به علت سنگ سفید خارای اسفنجی مانند در قله یخی نامگذاری شده است. طبق تاریخ مکتوب ، این یک کوه آتش فشان خاموش است که از قرن ۱۶ میلادی سه بار فوران کرده است. چشم انداز عوارض مخصوص کوه چان بای شان عجیب و غریب و زیباست. مناظر زیبای این کوه عبارتند از استخر تیان چی – جنگل یوه خوا – جنگل زیر زمینی – درخت سرو زیبا – دره بزرگ – باغ کوهستانی – قله – چشمه گرم – دهانه حی فون – جنگل سنگی اسفنج مانند. کوه چان بای شان محل تولید کالاها پوست سمور و شاخ پوشیده از موی ریز گوزن نر است و در این کوه منابع موجودات نادر بسیار غنی است . گیاهان آن درختهای زیبای سرو –انگورکوهستانی – قارچ وحشی - درخت جن دا لا – حیواناتی چون ببر شمال شرقی – لک لک دارای تارک سرخ است . برای گردشگری در کوه چان بای شان تسهیلات رفت و امد برقرار است . شما با هواپیما از بیجینگ – شانگهای و شن یان به شهر یان جی میرسید و با اتوبوس به این کوه میروید. در کنار این کوه و بالای ان هتلهایی احداث شده است و اجاره بهای یک شب آن در حدود ۲۲۰ یوان است. قیمت عمومی در پذیرشگاه عام معمولا در حدود ۱۰ -۴۰ یوان است. شهرها و قصبات دلربای چین شهرهای چین دارای تاریخ دیرینه است بخصوص بعضی شهرهای کوچک که بیش از یکصد سال قدمت دارد ، دارای دلربایی خاصی است مانند شهر "لی جیان "در استان یون نان که در فهرست اثار باستانی فرهنگی جهانی ثبت شده است.تاریخ و فرهنگ شهرهای کوچک توجه مسافران را به خود جلب میکند. مانند شهرک جو جوان – شهر قدیمی فون خوان – یان شو – شهر وو جن – نان سین و دای لی در خط دید گردشگران داخلی و خارجی است.
چشمه آب معدنی آب گرّو
در لایه های زیرین منطقه تفرش، سفره هایی از آب معدنی وجود دارد که به صورت خودجوش از جای جای این منطقه به سطح زمین جریان پیدا کرده اند.
اصلی ترین چشمه آب معدنی تفرش به «آب گرّاب» یا «آب گرو» معروف است که در ۵ کیلومتری غرب شهر و در محلی به نام «تخته شور» قرار دارد. مجموعه ای از دهها چشمه کوچک دیگر تا شعاع چند صد متر «آب گرو» وجود دارد که به آنها «آب قلَّک» می گویند.
● آب گرو
این چشمه آب معدنی در ۵ کیلومتری شهرستان تفرش و بین روستاهای کبوران و تراران از زمین خارج می شود. این ناحیه از رسوبات آبرفتی پوشیده شده است و در برخی نقاط زمینهای دوره کرتاسه وائوسن تا میوسن نیز دیده می شود. آب همراه با گازکربنیک فراوان از زمین خارج می شود. این آب از دسته آب های بیکربناته کلسیک و کلروره سدیک بوده و از لحاظ میکروبی دارای آلودگی است و قبل از مصرف باید استخراج صحیح انجام شود.
نوشیدن این نوع آبها باعث ازدیاد ترشحات دستگاه گوارشی شده و به هضم غذا و تخلیه معده کمک می کند. همچنین باعث بهبود متابولیسم پروتیدها شده ، قند خون را پایین می آورد و باعث دفع اسید اوریک می شود. استحمام در این آبها، اثر تسکینی داشته و باعث انبساط عروق و ازدیاد ادرار می شود.
این آب شبیه آب معدنی رویات فرانسه می باشد.
● چاه دیوانه
چاه آب فشانی در داخل شهر (واقع در پارک حکیم نظامی) وجود دارد که هر چند وقت بکبار فوران می کند. عمق این چاه حدود ۲۰۰ متر می باشد و به قصد آب شرب شهر حفر شده بود. در اوایل حفر چاه، فوران آب ۵۰ دقیقه و زمان استراحت ۱۰ دقیقه بود. اما اکنون پس از گذشت ۲۰ سال فاصله زمانی فوران آب به یکبار در روز تقلیل یافته است. این آب فشان به «چاه دیوانه» معروف است. این آب های معدنی خوردنی نیستند و فرمول شیمیایی آنها بیکربانته کلسیک و کلروه سدیک Ca(Hco۳)۲NaCl می باشد و در هنگام جوشش با گاز CO۲ همراه هستند. در جهان فقط یک آب معدنی دیگر با این مشخصات وجود دارد، آن هم چشمه رویا (Royat) در فرانسه می باشد.
چطور کودکان را در سفر سرگرم کنیم؟
آیا در فکر آن هستید که امسال تابستان به همراه فرزندانتان با اتومبیل به مکان دوری سفر کنید، اما از طولانی بودن مسیر هراس دارید؟
در اینجا، بنا به نظرسنجیای که از والدین و کودکان در این زمینه به عمل آمده است،بهترین کارهایی که در طول راه میتوانید برای سرگرمکردن بچهها انجام دهید فهرست شده است.از میان تمام فعالیتها و سرگرمیها، موسیقی موردپسند اکثر افراد است.
کودکان در هر رده سنی که باشند، موسیقی همواره لحظات زیبا و شادیآفرینی را در داخل اتومبیل برای آنان فراهم میسازد. گوش دادن به نوار کاست، آوازخوانی، نواختن آلات موسیقی کوچک چون سازدهنی و دست زدن! تا چشم بر هم بگذارید میبینید که حدود ۵۰ کیلومتر مسافت را گذراندهاید!
هنگامیکه شما با فرزندانتان عازم سفر میشوید در هنگام حرکت میتوانید نه تنها رانندگی کنید بلکه همراه آنان سرود دستهجمعی بخوانید.«هیچچیزی نمیتواند به اندازه آوازهای گروهی حواس کودکان را پرت کند.» کتا بهایی که همراه نوارهای کاست هستند نیز به اندازه سرود دستهجمعی مورد توجه و پسند کودکان در هر رده سنی بوده و در اکثر کتابخانههای عمومی قابل دسترسی هستند.
تمام والدینی که در مورد سرگرم کردن کودکان در اتومبیل مورد پرسش قرار گرفتهاند، به استفاده از مناظر اطراف به هنگام سفر تمایل نشان دادهاند. تابلوهای علائم و اعلانات، پلاک اتومبیلها، اتومبیلهایی که در اطراف در حال حرکت هستند،مزرعهها، خانهها و دهکدهها همگی بهانهای هستند تا از طریق آنها، بازیهای گوناگونی را با مشاهده و دیدن انجام داد. مثلا جستوجوی رنگهایی که در مناظر اطراف وجود دارند، رنگزرد، قرمز، آب، حروف الفبا، اعداد، یک توپ، یک گوسفند، آقایی که کلاه به سر دارد و... . اینگونه مثالها نامحدود بوده و بنا به سن کودکان تنظیم میشود.
قبل از حرکت، اجازه دهید فرزندان اسباببازیها یا بازیهای دلخواه خود را انتخاب کرده و همراه بیاورند.اسباببازیهای انتخاب شده باید کوچک و جمعوجور بوده و از اجزا و تکههای متعدد و ریز تشکیل نشده باشند چرا که احتمال افتادن و گم شدن آنها وجود دارد.
اسباببازیها را کنار یکدیگر و داخل یک ساک گذاشته و مسئولیت نگهداری از آن را به کودک بسپارید.تخته صاف و کوچکی همراه داشته باشید تا کودک بتواند روی سطحی سفت، بازی،نقاشی یا رنگآمیزی کند. در ضمن کاغذ، مداد و ماژیک را نیز فراموش نکنید. به اندازه کافی از هر کدام به همراه بیاورید. میتوانید به کمک یک بازی ویدئویی کوچک که قابل حمل باشد، ساعتها کودکانی را که کمی بزرگتر هستند سرگرم کنید و خوشبختانه میتوان صدای آن را کم کرد.
● کتابهای داستان
گرچه کتاب خواندن در داخل اتومبیل، گاه دشوارتر از مواقع دیگر است، اما با این حال روشی عالی برای سرگرم کردن کودکان به شمار میآید. میتوانید به کودکان بزرگتر، کتابهایی را که حاوی شخصیتهای مهم کارتونی هستند پیشنهاد کنید و در مورد بچههای خیلی کوچک، کتابهای بزرگ مصور و کارتونی موجب شادی آنان خواهد شد.
● کیفهای شادی
همیشه قبل از آنکه تعطیلات از راه برسد، برخی از پدرها به مغازهایی که اجناسش ۱۰۰۰ تومانی هستند، رفته و ساک جادویی خود را از اسباببازیهای کوچک پر میکند تا در زمان سفر با اتومبیل، هنگامیکه بچهها شروع به بیقراری کرده و حوصله آنها سر میرود، اسباببازیها را یکییکی از ساک بیرون آورده و بین بچهها تقسیم کند. نشان دادن اشیای جدید به بچه،روش خوبی برای تحریک کردن حس کنجکاویش بوده و او را به مدت نیم یا حتی یک ساعت سرگرم میکند.
همچنین میتوانیم یک خوراکی مختصر و ساده داخل کیسه اسرارآمیز خود بگنجانیم. یک میان وعده مختصر و مغذی نه فقط گرسنگی کودکان را برطرف میکند بلکه میتواند به موقع کسالت و یکنواختی ناشی از سفر را از بین ببرد.
خوراکیهای سالمی که مورد علاقه فرزندتان است و آشغال کمی تولید میکند را انتخاب کنید؛ میوههای تازه، پنیر، سبزیجات، کشمش، گردو، میوههای خشک شده، شیرینیهای ساده و غلات. در مورد نوشیدنیها، بطریهای نوشیدنی را همراه با نی انتخاب کرده و از شب قبل آنها را داخل فریزر بگذارید تا منجمد شوند و برای روز سفر چندین ساعت خنک بمانند. اگر مواد داخل ساندویچهایی که همراه میآورید فاسد شدنی باشند، برای آنکه دیرتر فاسد شوند، ساندویچها را با نان یخزده تهیه کنید.
● من دستشویی دارم..
توقفگاههای عمومی میان راه خصوصا پارکها و بوستانها و مناطق جنگلی را مدنظر داشته باشید. اکثر این پارکها گذشته از توالت، مجهز به زمینهای بازی هستند. به هنگام توقف در این مکانها، میتوانید از فرصت استفاده کرده و کمی کرختی و کوفتگی ناشی از سفر را به در کنید و کودکان نیز فرصت خواهند یافت تا انرژی سرشار خود را تخلیه کنند.
یک توپ و یک طناب بازی همراه آورده و بازیهای مختلفی انجام دهید؛ در هر حال، مهم آن است که قبل از ادامه دادن سفر، با جنبش و جستوخیز کوفتگی و خستگی ناشی از ساعتها رانندگی را کاملا از بدن دور کرده و اکسیژن کافی به بدنتان برسانید. زمانیکه مجددا به حرکت خود ادامه میدهید، در صورت امکان جای خود را در داخل اتومبیل عوض کنید. اگرچه عوض کردن جا، سفر را خوشایندتر و راحتتر میکند، اما هرگز نباید نکات ایمنی سفر را نادیده گرفت.
خردسالان باید همیشه روی صندلیهای مخصوصی بنشینند که بنا به قدوقواره آنان تنظیم میشود و کودکان کمتر از ۱۲ سال همیشه باید روی صندلی عقب اتومبیل بنشینند، خصوصا اگر اتومبیل مجهز به کیسههای هوا باشد.پدر ی میگوید:«دوست دارم خودم را با بچهها سرگرم کنم. اما در کنار آن مایلم لحظاتی را در آرامش به گفتوگو با بزرگترها یا حتی غرق شدن در رویاها و افکارم سپری کنم.»