اسامی شهدای دفاع مقدس ( ع )

روز پانزدهم خردادماه سال 1340 ديده به جهان هستي گشود. روزهاي کودکي‌اش در شهرستان رزن سپري شد. روزها و ماه‌ها از پي هم گذشت و او که دلداده‌ي مکتب سرخ تشيع بود، در خيل ياران امام (ره) قرار گرفت و به منظور دفاع از کيان ايران اسلامي راهي خطوط مقدم رزم شد.
عبادي در جبهه مردانه جنگيد و سرانجام در منطقه‌ي بانه به خون سرخ خود کفن شد. بيست و هشتم مهرماه سال 1362 روز عروج او به سوي ديار نور بود. مصطفي در سنّ 22 سالگي در جرگه‌ي عاشوراييان تاريخ قرار گرفت.

منبع:ماهنامه جاودانه ها   -  تاریخ:  1388/7

محمدتقي عباسي در سال 1311 در يک خانواده‌ي مومن و متعهّد و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت در روستاي انجدان واقع در شهرستان اراک ديده به جهان گشود. دوران کودکي را در دارالمومنين انجدان سپري کرد و در روستا به شغل کشاورزي و آرايشگري مشغول شد. يکي از ويژگي‌هاي او علاقه‌ي بسيار ايشان به اهل بيت (ع) علي‌الخصوص حضرت امام حسين (ع) بود؛ به همين خاطر شب سوم محرم هر سال نذري مي‌داد.
بعد از سال‌ها محمدتقي از روستا به شهرستان اراک مهاجرت کرده و در کارخانه‌ي آلومينيوم سازي استخدام شد. با شروع انقلاب در کليه‌ي تظاهرات عليه رژيم طاغوت شرکت نمود و با آغاز جنگ تحميلي به نداي " هل من ناصر ينصرني " حسين زمان خود لبيک گفت و به جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و پس از سه ماه جنگ در عمليات رمضان تيرماه 1361 در سنّ 50 سالگي در شملچه به شهادت رسيد.

منبع:مجله روزهاي زندگي   -  شماره مجله: 293-  صفحه: 34

سيدمحمدعلي عبادي در مهرماه 1348 در روز 13 رجب، روز ميلاد حضرت اميرالمؤمنين (ع) در شهر قم متولد و در 19 ديماه 1365 در ايام فاطميه در سن 17 سالگي در عمليات کربلاي پنج به مقام والاي شهادت نايل آمد.او از نظر اخلاقي بسيار وارسته و داراي هوشي سرشار و ديد سياسي عميق و شيفته امام امت بود. او و برادر شهيدش در خردسالي عليه نظام شاهنشاهي مبارزه مي‌کردند. از دوازده سالگي مرتب به جبهه مي‌رفت و در همان سن در عمليات فتح‌المبين در خط مقدم مي‌جنگيد يکبار در محاصره دشمن افتاد که با رشادت خود و همرزمانش حلقه محاصره را شکست تن به اسارت ندادند. او چندين مرتبه مجروح و مصدوم شد. گاهي با تير مستقيم. کلاش در ناحيه شکم و گاهي بر اثر ترکش خمپاره و گاه با بمبهاي شيميايي، ولي جبهه را ترک نگفت، در عين حال که رزمنده‌اي پرشور بود از درس و غافل نبود. علاوه بر تحصيلات دبيرستان علوم حوزه را فرا گرفت. او ورزش دوست و ورزشکار و مربي تيم رزم آوران و عضو فعال اتحاديه دانش‌آموزان زاهدان بود. در جلوگيري از مفاسد، کنترل شهر و گشت شبانه بسيجيان حضور فعال داشت. نمازهاي پنج‌گانه را در مسجد جامع با جماعت بجا مي‌آورد. مدتها قبل از رسيدن به سن بلوغ ماه مبارک رمضان را روزه مي‌گرفت. وي در پستهاي مختلفي چون گروه تخريب، مخابرات، تيربارچي، و فرماندهي دسته، که آخرين مسئوليتش بود خدمت کرد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 194

بالااوغلان عباس‌زاده فرزند حسين در تاريخ 16/4/1335 در خانواده‌اي متديّن و محروم به دنيا آمد.
او پس از طي دوران کودکي جهت کمک به پدر کارگر خويش در تأمين بخشي از مخارج خانواده، به شاگردي در مغازه‌ي بزازي پرداخت و مدت‌ها به عنوان کارگر در بازار مشغول به کار بود. او هم‌زمان با کار، شروع به تحصيل نمود و پس از طي موفقيت‌آميز مقاطع ابتدايي و راهنمايي، در سال 1353 در ارتش ثبت‌نام نمود و پس از گذراندن دوره‌هاي آموزشي مربوط در گردان 234 زرهي لشکر شانزده قزوين مشغول به خدمت گرديد و در سال 1359 به درجه‌ي استوار دومي نايل گرديد.
دوران خدمت او مصادف شد با تهاجم ناگهاني عراق به مرزهاي جنوبي کشور؛ بنابراين عباس‌زاده هم‌گام با رزمندگان ديگر رهسپار مقابله با دشمن متجاوز گرديد و در راه دفاع از کيان کشور در تاريخ 4/8/1359 در منطقه‌ي کرخه در سنّ 24 سالگي در جنوب کشور به علت غرق شدن در آب به شهادت رسيد و پيکر پاک و مطهر او در مزار شهداي غريبان اردبيل به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب شوق پرواز   -  صفحه: 336

روز ششم خرداد ماه سال 1342 به دنيا آمد. روزهاي کودکي و نوجواني‌اش را با شادي و نشاط پشت سر گذارد و در سايه زحمات بي‌دريغ خانواده بزرگ شد.
محمد در عنفوان جواني در جرگه ياران امام (ره) قرار گرفت و در کسوت رزمندگان اسلام راهي خطوط مقدم جبهه گشت. او هميشه مي‌گفت: بياييد به گفته امام نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد.
عباسي در زمان جنگ تحميلي فرماندهي گردان ادوات را نپذيرفت و عاشقانه به دفاع از خاک کشور پرداخت.
وي سرانجام در روز بيست و نهم ارديبهشت ماه سال 1366 در خرمشهر در سن 24 سالگي به جاودانگان تاريخ پيوست.

منبع:پلاك - ضميمه روزنامه جمهوري اسلامي تيرماه 1380 -ويژه نامه ي يادواره ي سرداران شهيد شهرستان ملاير

غلام‌رضا در روز اول ارديبهشت‌ماه سال 1351 در روستاي "پاقلات" از توابع شهرستان لامرد در خانواده‌اي متوسط و عاشق ولايت ديده به جهان گشود. تا کلاس اول راهنمايي به تحصيل ادامه داد. جواني شوخ‌طبع و گشاده‌رو بود. با وجود کمي سن از پيروزي انقلاب اسلامي تأثير فراوان پذيرفت و با تمام وجود به ولايت فقيه عشق مي‌ورزيد.
وقوع جنگ تحميلي و گسترش فرهنگ جهاد و شهادت، او را به حلقه‌ي عشاق کشاند و راهي جبهه شد. در عمليات کربلاي پنج دوشادوش رزمندگان راه حق در شلمچه جنگيد و سرانجام در پاتک سنگين دشمن در تاريخ 20/10/65 در سن 14 سالگي به شهادت رسيد.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 317

سال 1338 بود، عباس در خانواده‌اي مستضعف در همدان پا به عرصه هستي نهاد دوران کودکي را در زادگاهش در کنار خانواده پشت سر نهاد .در کودکي بار عظيم مصيبت از دست دادن پدر را متحمل شد و در سن هفت سالگي به همراه مادر و خواهرش به شهرستان دزفول مهاجرت کرد تحصيلات خود را تا کلاس اول دبيرستان ادامه داد سپس به دليل مشکلات اقتصادي و به جهت تامين معاش خود و خانواده‌اش تحصيل را رها کرده و در يک مغازه مکانيکي مشغول به کار شد. پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي در مسجد پاسداران دزفول به حفظ دستاوردهاي انقلاب پرداخت و با جذب نيروهاي بسيجي اهداف نظام را از همان مکان پاسداري کرد و با آغاز جنگ تحميلي مشتاقانه جهت دفاع از اسلام و بيرون راندن متجاوزين کفار از ميهن اسلامي به خدمت مقدس سربازي پرداخت. او به جهت تربيتي ديني که يافته بود در جبهه‌هاي جنگ به تقويت روحيه رزمندگان مي‌پرداخت و در شبهاي جمعه همرزمان خود را به سنگر دعوت مي‌نمود و براي آنها دعاي کميل مي‌خواند» او با ارادت فراواني که به حضرت امام (ره) داشت همواره مي‌گفت اگر شهادت نصيب ما نشد به فلسطين خواهم رفت سرانجام عباس دلاوردر تاريخ 5/11/1360 در سن 22 سالگي در دشت عباس جام شهادت را از ساقي کوثر ستاند و به ديدار دوست شتافت.

منبع:كتاب شهداي دزفول

نادر عباس زاده در سال 1345 در تهران در خانواده‌اي مذهبي و متعهد پا به عرصه گيتي نهاد. از همان کودکي فردي باهوش و کنجکاو بود و تحصيلات خود را تا سال سوم راهنمايي با موفقيت به پايان رساند. اما در همين دوران از نعمت پدر و مادر محروم و سرپرستي خانواده به عهده‌ي او نهاده شد. به همين علت دست از تحصيل برداشت و مشغول کار گرديد. نادر در زمان انقلاب، فعاليت‌هاي گسترده‌اي در جهت آگاه سازي مردم داشت. پس از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد و با شروع جنگ تحميلي از طريق هلال احمر عازم جبهه شد و پس از چندبار حضور در جبهه، سرانجام در سال 1364 در عمليات «والفجر هشت» در منطقه فاو، تير به قلبش اصابت کرد و آن بسيجي مخلص در سن 19 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 195

محمدمهدي عباس نژاد فرزند علي به سال 1347 در سربيشه در خانواده‌اي مذهبي و متدين چشم به جهان گشود. دوران دبستان و راهنمايي را در زادگاهش گذراند و براي ادامه‌ي تحصيل به بيرجند عزيمت کرد. دانش‌آموز سال اول دبيرستان بود که عشق به ميهن اسلامي او را به سوي جبهه کشاند. در طول دوران تحصيل، چندين بار به جبهه رفت و پس از هر بار بازگشت عاشق‌تر از گذشته، در آرزوي رفتن دوباره بود. آخرين بار، در سال چهارم دبيرستان عازم جبهه شد و در عمليات نصر1، در فروردين سال 66 در منطقه‌ي سليمانيه، هدف تير دشمن قرار گرفت و در سن 19 سالگي به شهادت رسيد. پيکر مطهرش ماه‌ها در دشت ماند. سرانجام دشمن به عقب رانده شد و پيکرهاي پاک شهداي مفقود و از جمله اين شهيد عزيز کشف گرديد و پس از تشييع، در بيرجند در گلزار شهداي سربيشه به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد 2 صفحه 497

علي عباس‌نيا در سال 1338 در خانواده‌اي زحمت‌کش و مذهبي در روستاي سنخو از توابع بجنورد ديده به جهان گشود و پس از طي دوران تحصيلي ابتدايي در سال 1343 به اتفاق خانواده‌اش به گنبد نقل و مکان مي‌نمايد و چون از امکانات مالي برخوردار نبود، براي تأمين مخارج زندگي به کارگري مشغول مي‌گردد.
در اوايل سال 1357 به خدمت سربازي اعزام و به محض شنيدن فرمان امام امت مبني بر ترک سربازخانه‌ها ايشان از سربازي فرار مي‌کند. عباس‌نيا در سال 1360 به استخدام ارتش درمي‌آيد و پس از طي دوره‌ي مقدماتي و تخصصي به گردان 214 تربت جام منتقل و از آن‌جا به جبهه اعزام مي‌گردد و پس از ده ماه نبرد با کافران بعثي سرانجام در جبهه‌ي شلمچه به کاروان شهيدان هميشه جاويد اسلام مي‌پيوندد.

منبع:مجله صف   -  تاریخ:  1363/9 -  صفحه: 51

هدايت در سال 1345 ديده به جهان هستي گشود. روزهاي کودکي‌اش را در روستاي حکيم قشلاقي شهرستان اردبيل گذراند و به مدرسه رفت اما سال اول راهنمايي درس را رها کرد و در سن 15 سالگي مشغول کار شد.
با آغاز جنگ عباس‌زاده به ميدان رزم فراخوانده شد و پس از دو ماه آموزش به پادگان قهرماني همدان منتقل گشت و چندي بعد قدم به ميدان جهاد في‌ سبيل‌ا... گذارد.
او ابتدا به سومار رفت و مدت بيست ماه و چند روز در جبهه‌هاي سومار _ دهلران و موسيان مشغول خدمت شد و در اين مدت بر اثر اصابت ترکش به پا به سختي مجروح گشت اما از پاي ننشست و دوباره راهي ميدان جنگ گرديد و عمل جراحي را موکول به اتمام خدمت نمود.
وي 23 ماه مردانه جنگيد و همراه گروه 55 توپخانه اصفهان حماسه‌اي پر شکوه آفريد.
تا اينکه در تاريخ 21/4/1367 بر اثر بمباران شيميايي دشمن و اصابت ترکش خمپاره به پاي چپ در سن 22 سالگي به شهادت رسيد. پيکر پاکش را بعد از هفت روز از موسيان به روستاي زادگاهش انتقال داده و به خاک سپردند.

منبع:مطالب ارسالي از سازمان ايثارگران نيروي زميني ارتش  

مريم عباسي در سال 1360 در تهران پا به عرصه‌ي گيتي گذارد. کودکي را در آغوش پر مهر مادر سپري کرد. روزهاي خردسالي او در وحشت از بمباران‌هاي رژيم بعثي مي‌گذشت. مردترين مردان عصر خميني براي حمايت از جان و ناموس مردم به مصاف باطل رفتند. اما دشمن آنقدر ناتوان بود که حريم هوايي شهرها را شکست و خانه‌ها را ويران نمود. روز دوازدهم فروردين ماه سال 1364 نويد پروازي سرخ به محبت علي پدر مريم داده شد. آن روز خانه‌ي عباسي مورد هجوم هواپيماهاي دشمن بعثي قرار گرفت و مريم، سميه، کبري، پدرشان و مادرشان نصيبه قاسمي به بهشت برين پر گشودند.

منبع:كتاب آينه و شقايق جلد2 صفحه 94

گل‌حسين عباسي سال 1324 چشم به جهان هستي گشود. او فردي مؤمن و متعبد و امين بود. روزها و ماه‌ها از پي هم گذشت و حسين پس از ازدواج صاحب پسري شد و چون عاشق آل محمد (ص) بود نام وي را مصطفي گذاشت.
او هميشه مي‌گفت: اي کاش آن قدر عمرم کفاف مي‌داد که روزي ببينم تمام آواره‌ها به شهر و ديار خود بازگشته‌اند. همزمان با آغاز جنگ تحميلي مانند ساير هموطنانش عازم جبهه شد، وقتي ارتش بعث عراق به منطقه‌ي زله‌زرد حمله نمود او عمليات ديده‌باني را انجام مي‌داد. وي حتي اوقات استراحتش را نيز در جبهه مي‌گذراند و مي‌گفت اگر شهيد شدم خواست خودم است، ‌براي من ناراحت نباشيد چون شهادت من براي پيشبرد اهداف اسلامي است. سرانجام در تاريخ 3/11/1359 در جبهه‌ي زله‌زرد در حاليکه 35 سال داشت به شرف شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب ملكوتيان صفحه 169

سال 1325 بود که حسن عباسي در روستاي دستجرد جرقويه از توابع استان اصفهان متولّد گشت.
او در خانواده‌اي متديّن و زحمت‌کش رشد کرد و دوران کودکي و نوجواني را در جمع دوستان باصفايش گذراند. حسن در سنين جواني ازدواج نمود که ثمره‌ي آن سه فرزند بود.
با شروع جنگ تحميلي حسن کار و زندگي را رها کرد و با عضويت در بسيج رو به سوي خاک‌هاي گرم جنوب نهاد و با رشادت‌ها و شجاعت‌هاي خود پرچم اسلام را سرافراز نگاه داشت و سرانجام در تاريخ 8/9/1360 طي عمليات طريق‌القدس در حالي که 35 سال داشت، خون سرخش خاک بستان را گلگون کرد و به خيل عظيم شهدا پيوست.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي   -  تاریخ:  1383/9/24 -  صفحه: 14

محمد عباسي فرزند رمضان به سال 1336 در روستاي ساقي در خانواده‌اي کشاورز متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش به پايان رساند. پس از آن ترک تحصيل نمود و در کارهاي کشاورزي همکاري موفق و پسري دلسوز براي پدر و مادر بود.
در دي‌ماه سال 1362 به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و دوره‌ي آموزشي سپاه را در مشهد با موفقيت گذراند. او علاقه‌ي خاصي به رهبر داشت. عاشق ولايت بود و ولايت فقيه را ولايت رسول الله مي‌دانست. سه روز بعد از ازدواجش عازم جبهه گرديد. زيارت امام زمان (عج) و پيروزي در جنگ، بزرگترين آرزوي او بود.
محمد عباسي در ششم اسفندماه سال 1364 در منطقه‌ي مريوان، عمليات والفجر9، در سن 28 سالگي به شهادت رسيد و روح پاکش به ملکوت اعلي پر کشيد و از او فرزند پسري بر جاي ماند که بنا به وصيت پدر در مدرسه‌ي رضويه‌ي بيرجند مشغول تحصيل علوم ديني است.پيکر پاکش پس از تشييع، در گلزار شهداي روستاي ساقي به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد 2 صفحه501