اسامی شهدای دفاع مقدس ( ع )
|
|
رضا عالي در سال 1345 در روستاي حسين آباد فلفلي از توابع شهرستان زابل ديده به جهان گشود. چند سال بعد به دليل مشکلات اقتصادي همراه خانواده به زاهدان عزيمت کرد. به نماز اول وقت بسيار اهميت ميداد به مطالعه کتاب و گوش دادن به نوارهاي مذهبي بسيار علاقمند بود. حس همکاري و تعاون از کودکي در رفتارش به چشم ميخورد. دشمن ظالم و ياور مظلوم بود. از بيکاري گريزان بود و بيکاران را انگل جامعه ميدانست از اوقات فراغت به نحو احسن استفاده ميکرد. دوبار به جبهه اعزام شد که در بار دوم شيميايي گرديد. دورهي سربازي را در خاش خدمت کرد و پس از انجام سربازي براي بار سوم به جبهه رفت که در تک عراق در شلمچه مفقودالاثر گرديد سرانجام پس از هفت سال پيکر مطهرش توسط گروه تفحص کشف و پس از تشييع جنازه در تاريخ 30/4/74 به خاک سپرده شد. منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 190 |
|
|
روز بيست و هشتم شهريورماه سال 1341 كودكي از تبار دلدادگان مكتب توحيد پا به عرصه هستي گذارد و در سايه لطف و مهرباني پدر پرروش يافت. عليرضا خيلي زود با معارف الهي اسلام آشنا شد و دل به مكتب سيد شهيدان بست. زمانيكه نداي هل من ناصر ينصرني امام (ره) در ايران طنين انداخت، عاشقانه فرياد لبيك سر داد و به مصاف باطل شتافت. منبع:كتاب شميم معطر دوست و مطالب ارسالي از اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشآموزان كاشمر |
|
|
مهران در دوازدهمين روز از ماه بهشتي سال 1340 در آغوش پر مهر مادر مؤمنهاش در روستاي محلآباد ازنا از توابع شهرستان خرمآباد استان لرستان جاي گرفت.روزهاي شاد و زيباي کودکي را در ميان همسالان خود سپري کرد. و در سن 7 سالگي جهت آموختن علم به مدرسه رفت او در طول دوران تحصيل هميشه مورد تشويق معلمان قرار ميگرفت عاليخاني بعد از اخذ مدرک ديپلم در دبيرستان طالقاني خرمآباد به حوزه علميه کماليه طالقاني خرمآباد رفت و به تحصيل علوم حوزوي پرداخت تا اينکه بعد از شروع جنگ تحميلي در تاريخ 18/8/1358 به منظور حمايت از دستاوردهاي انقلاب رهسپار کردستان شد و دو ماه مردانه جنگيد.او بار دوم در تاريخ 12/12/1361 قدم به عرصههاي پيکار نهاد و در مقابل دشمنان اسلام (ارتش بعث) حماسه آفريد.سرانجام اين اسطوره ايمان و جهاد در تاريخ 6/1/1362 در سن 22 سالگي در خرمشهر به لقاء حق پيوست. تربتت ستارهباران باد منبع:روزنامههاي كثيرالانتشار |
روز دوم آبان ماه سال 1341 عبدالعلي چشمان کوچکش را بر روي برگريزان پائيزي گشود. پدر او را به خدا سپرد و عشق به اهل بيت (ع) و ولايت اميرمؤمنان (ع) را از کودکي به او آموخت، عبدالعي کودکي و نوجواني را در لامرد گذراند سپس به آبادان رفت تا اينکه جنگ تحميلي آغاز شد و او به ناچار به شيراز مهاجرت کرد ،بعد از اخذ مدرک ديپلم تجربي از دبيرستان شهيد دستغيب به منظور حمايت از مرزهاي ايران اسلامي و دستاوردهاي انقلاب لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن کرد و دوره آموزش بهياري را در اصفهان با موفقيت پشت سر نهاد . منبع:cd ارسالي از كنگره خوزستان |
|
|
رمضان در سال 1341 در روستاي چاهکوتاه استان بوشهر در خانوادهاي مذهبي و بيبضاعت به دنيا آمد، آموختن علم را در سن 7 سالگي آغاز کرد و براي گذراندن دوران دبيرستان به برازجان رفت ولي به علت فقر مالي خانواده از ادامه تحصيل محروم ماند و ترک تحصيل نمود. منبع:كتاب ستارگان در خاك - صفحه: 159 |
|
|
عابدمسرورخواه، در سال 1347 در تهران متولد شد، از همان دوران کودکي خوشخلق و خوي بود، و علاقه بسيار زيادي به مسجد و نماز و قرآن داشت، وي بعد از اخذ مدرک ديپلم وارد دانشسراي تربيت معلم شد، در زمان تحصيل به جبهههاي حق عليه باطل رفت و سرانجام در تاريخ 12/2/1365 درسن 18 سالگي در فکه به شهادت رسيد. منبع:كتاب يادياران |
|
|
حبيبا... در روز پنجم آبانماه سال 1340 در محلهي "چاهحاجابول" از توابع شهرستان لامرد ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در دبستان چاهحاجابول و دورهي راهنمايي را در مدرسهي شهيد اندرزگوي لامرد به پايان رساند. در دوران انقلاب به درياي خروشان امت پيوست و پس از پيروزي انقلاب وارد سپاه پاسداران شد. منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 312 |
|
|
علي در سال 1329 در شهر آبادان متولد شد، پدرش مردي متدين بود، به همين علت تمام تلاش خود را براي تربيت مذهبي فرزندش انجام داد.علي آموختن علم را در حد خواندن و نوشتن فرا گرفت، اما به دلايلي مجبور شد جهت تأمين معاش خانواده کار خياطي را آغاز نمايد کمک به ديگران و اقامه نماز از خصوصيات بارز وي بود عابدي نيا در سال 1351 ازدواج نمود و صاحب 4 فرزند شد بعد از پيروزي انقلاب در بنياد مسکن و بنياد مهاجرين به فعاليت پرداخت.چندي بعد به استخدام آتش نشاني درآمد اما هيچگاه از حمايت از دستاوردهاي انقلاب غافل نشد.سرباز سرافراز اسلام تا سال 1363 در آبادان ماند و سرانجام درروز بيست و دوم اسفندماه همان سال در بمباران هوايي در آبادان رداي سرخ شهادت را بر تن نمود پيکر پاک سرباز 34 ساله ايران اسلامي را در گلزار شهداي آبادان به خاک سپردند. منبع:كتاب سرگذشت سرافرازان ج3 |
|
|
مصطفي عابدي در سال 1341 در منطقه رهنان شهر اصفهان در آغوش پر مهر مادر جاي گرفت از کودکي علاقه عجيبي به قرائت قرآن داشت و راه قرآن را بهترين راه براي امت رسول اکرم (ص) ميدانست عابدي در زمان قيام امام امت (ره) به خيل مشتاقان نهضت اسلامي پيوست و مردانه نداي مرگ بر شاه سر داد.بعد از پيروزي اين نهضت عظيم مردمي ضمن تحصيل به کار پرداخت با شروع جنگ تحميلي عاشقانه به صف جهادگران راه حق قرار گرفت تا اينکه سرانجام در تاريخ 15/2/1361 در سن 20 سالگي در عمليات بيتالمقدس سرزمين خرمشهر را به خون خود مزين ساخت پيکر پاکش را در گلزار شهداي رهنان به خاک سپردند. منبع:كتاب سرگذشت سرافرازان جلد 1 صفحه 155 |
|
|
با تو گفت و شنود ميکنم؛ تو که بيآلايشترين هستي و مثل خاطرات دوران کودکي شيرين و صميمي جلوه ميکني، جمشيدجان، اي فاتح قلههاي جنت و اي سبزترين نداي لبيک به هل من ناصر حسيني! منبع:روزنامه جمهوري اسلامي - تاریخ: 1381/5/29 |
|
|
مهدي عابدي دخرآبادي در تاريخ 10/1/1343 در شهر تهران پا به عرصه هستي نهاد و با شوق فراوان دوران تحصيل را تا پايان سال چهارم دبيرستان ادامه داد، اما قبل از اخذ مدرک ،از تحصيل انصراف داد.جنگ تحميلي برگ زريني از تلاشهاي مهدي بود، بسيجي هميشه پيروز لشگر فدائيان خميني (ره) در سال 1363راهي ديار نور شد و چندي بعد مسئوليت فرماندهي گروهان علامه طباطبايي را پذيرفت. منبع:اطلاعات دريافتي از بنياد شهيد |
محمد عابديني فرزند محمدجان به سال 1347 در روستاي واشان در خانوادهاي کشاورز، مؤمن به دنيا آمد. قبل از ورود به دبستان از نعمت مادر محروم شد. تحصيلات دورهي ابتدايي را در زادگاهش به پايان رساند و سال اول راهنمايي را در بيرجند سپري کرد. به قرآن علاقهي خاصي داشت و نماز اول وقت را هميشه در مسجد اقامه ميکرد. با شروع جنگ، ترک تحصيل نمود. او که ابتدا به عنوان بسيجي در روستا فعاليت داشت براي دفاع از اسلام به جبهه رفت. منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد 2 صفحه 493 |
عبدالله در سال 1339 در شهرستان ملاير ديده به جهان گشود. كودكي او در جمع مردمي متديّن و مذهبي گذشت و عبدالله در مجالس ذكر اهلبيت (ع) با فرهنگ عاشورايي امام حسين (ع) آشنا گشت. منبع:روزنامه جمهوري اسلامي - تاریخ: 1380/4 |
|
|
روز يازدهم بهمنماه سال 1339 ديده به جهان هستي گشود. روزهاي کودکياش در شهرستان ملاير سپري گشت و در نزد خانواده با احکام و فرايض دين الهي اسلام آشنا گرديد. روزها و ماهها از پي هم گذشت و او که دلدادهي مکتب سرخ شهادت سالار شهيدان کربلا بود، دل به خطر سپرد و لبيکگويان راهي خطوط مقدم رزم گشت. منبع:ماهنامه جاودانه ها - تاریخ: 1388/3 - صفحه: 24 |
|
|
محمدرضا عادي در سال 1342 در يک خانواده مذهبي و آکنده از مهر و صفا در شهرستان زاهدان چشم به جهان گشود. در دوران ابتدايي درسش بسيار خوب بود. همه معلمين ازا و راضي بودند و مورد علاقه همسايگان بود به مادر گفت:« در اول سال 1360 در موقع امتحانات به من اجازه بدهيد که به جبهه بروم». و مادر پاسخ داد:« الان وقت امتحانات است » گفت:« شما اجازه بدهيد بعد از امتحانات آخر سال ميروم». دست مادر را بوسيد، از شاه بدش ميآمد بطوري که عکس شاه را از روي کتابهاي درسياش را پاره ميکرد» به مادر و خواهرانش عکس امام خميني را نشان ميداد و ميگفت:« اگر مرا دوست داريد امام خميني (ره) را صد برابر دوست داشته باشيد امام نور چشم من است». منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 187 |