|
|
تاريخ تولد :1338
|
نام پدر :مردان
|
|
تاریخ شهادت : 2/آذر/1366
|
محل تولد :تهران /تهران
|
|
طول مدت حیات :-
|
محل شهادت :شلمچه (دژ شهيد باقري)
|
| مزار شهید : |
نيمه شعبان سال 1338 در شهر مذهبي ري، دامن پر مهر مادري برقدوم فرزندي به نام «حجت» مزين گشت. او كه در سايه محبتهاي والدين دوران كودكي را سپري ميكرد، اغلب اوقات همراه پدرش به مسجد رفته، سجاده كوچكش را در كنار او پهن كرده و هر آنچه ميشنيد با لحن شيرين كودكانه تكرار مينمود. او از همان دوران نسبت به هموطنان و همكلاسيهاي خويش مهربان بود و در هر زمينهاي به آنها كمك ميكرد. در سالهاي نوجواني هيأت عزاداران حضرت علي اصغر (ع) را تأسيس نمود و خود سرپرستي آن را بر عهده گرفت كه بعدها اين هيأت علاوه بر فعاليتهاي مذهبي، به مبارزات سياسي و انقلابي پرداخت. پس از پايان دوره راهنمايي با توجه به علاقهاي كه به كارهاي فني و فكري داشت در هنرستان صنعتي ري به تحصيل پرداخت و در سال 1357 موفق به اخذ ديپلم گرديد. حجت پس از آشنايي با جوانان انقلابي و مطالعه كتابهايي كه تأثير به سزايي در شكلگيري روح انقلابي او داشت، فعاليتها و مبارزات خود را شروع كرد. او براي تهيه نوار سخنراني و اعلاميههاي امام خطرات راه را با شجاعت پذيرفته و به تهران و قم عزيمت مينمود. او با شهامت فعاليتهاي انقلابي خود را ادامه ميداد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در رشته برق و الكترونيك دانشگاه صنعتي اراك به ادامه تحصيل پرداخت. وي از اولين كساني بود كه در تشكيل بسيج مستضعفين محل پيشقدم شد. با شروع غائله كردستان به غرب رفته، با آغاز جنگ تحميلي دانشگاه را رها كرد و به عنوان بسيجي راهي جبهه نبرد گرديد. اواخر تابستان سال 1360 به عضويت جهاد سازندگي ورامين درآمد و در كميته فرهنگي مشغول به كار شد. ابتدا در جمع رزمندگان پياده و سپس به سنگرسازان پيوست. او به عنوان راننده آمبولانس و بعدها با مسئوليت روابط عمومي در گردان مهندسي زرهي سيدالشهدا به ادامه مبارزه پرداخت. ايمان، تواضع، مهرباني و سختكوشي او را فردي ممتاز ساخت تا در حساسترين شرايط جنگ مسئوليت فرماندهي پشتيباني و مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي تهران را پذيرفت. حجت با آيندهنگري و برنامهريزي با احداث چهار پادگان آموزشي در شهرهاي مختلف استان تهران به تربيت نيروهاي سنگرساز همت گمارد و سرانجام پس از هفت سال مجاهدت در جبهههاي نبرد در سن 28 سالگي در تاريخ 2/9/1366 در منطقه شلمچه، فرود خمپارهاي بر فراز دژ شهيد باقري، دست از بدن حجت ملاآقايي جدا كرد و او با بالهايي آسماني به دروازه شهادت بال گشود. حجت با خود فاطمهاي به يادگار نهاد تا روايت پدر را خاطرهاي شيرين بشنود و براي دنيا نقل كند.
منبع:كتاب مردي بر فراز دژ- مجله مركز دفاع مقدس وزارت جهاد سازندگي
|