ليست شهداي دفاع مقدس (ح)

محمد در سال 1339 به دنيا آمد.
روزهاي کودکي‌اش در شهر قزوين سپري شد و خيلي زود با معارف الهي دين اسلام آشنا گرديد. محمد در سال‌هاي جواني در صف رزمندگان اسلام قرار گرفت و به منظور دفاع از کيان ايران اسلامي عازم خطوط مقدم رزم شد.
حاجي‌پور در هنگام آزادسازي خرمشهر در اين سرزمين پاک و مطهر در سال 1361 در سنّ 22 سالگي به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي   -  تاریخ:  1384/6/1

در نخستين شب از آذر ماه سال 1345 در روستاي کلبيا، در ساحل رودخانه مند ديده بر جهان هستي گشود.
هنوز کودک بود که به مدرسه رفت و تا سال سوم دبستان درس خواند اما در آغاز روزهاي کار و تلاش، بيماري آسم، وجودش را اذيت نمود. به گونه‌اي که تا سن 16 سالگي اين بيماري اذيتش مي‌کرد و بالاخره نيز با دعاي مادر و لطف خدا سلامتي‌اش را به دست آورد.
اسفنديار بعد از فوت برادرش محمد سرپرستي فرزندان او را بر عهده گرفت و با پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد.
پس از فراگيري آموزش‌هاي لازم با الهام از قرآن مجيد روانه‌ي جبهه‌ها گرديد و در عمليات خيبر، بدر و سلسله عمليات‌هاي قدس شرکت فعال داشت.
حاجي‌پور سرانجام در عمليات والفجر 8 که فرماندهي يکي از دسته‌ها را بر عهده داشت در منطقه‌ي فاو به آرزوي ديرينه‌اش دست يافت و پس از مجاهدت‌هاي فراوان در تاريخ 29/11/1364 در سن 19 سالگي به شهادت رسيد.
مزار پاکش در روستاي کلبيا قرار دارد.

منبع:كتاب به دريا پيوستگان   -  صفحه: 87

محمدرضا حاجي‌خان‌محمديان در روز بيست و هشتم مردادماه سال 1339 هـ. ش در شهرستان تبريز پا به عرصه هستي گذاشت. تحصيلات مقطع ابتدايي را در شهرستان سراب (محل مأموريت پدر بزرگوارش ) و مقاطع راهنمايي و متوسط را در زادگاه خود با موفقيت به پايان رساند. در آزمون سراسري سال 1356 دانشگاه‌ها در رشته « علوم زراعي » مؤسسه آموزش عالي اردبيل پذيرفته شد که بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در دانشگاه تبريز به تحصيلات خود ادامه داد.
دوران تحصيل حاجي خان محمديان در دانشگاه با نهضت اسلامي مردم ايران همزمان شده بود که وي در ايجاد و برپايي تظاهرات دانشجويي نقش فعالي داشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم در اغلب فعاليت‌هاي مردمي شرکت مي‌کرد. بعد از انقلاب فرهنگي و بازگشايي دانشگاه‌ها به تحصيلات خود ادامه داد تا اين که در سال 1364 موفق به اتمام تحصيلات عالي گرديد. پس از آن به خدمت مقدس سربازي اعزام شد که بعد از طي دوره‌ي آموزشي در شيراز به جبهه‌هاي جنگ عزيمت نمود.
حاجي‌ خان ‌محمديان پس از يک سال و اندي خدمت و جانفشاني در جبهــــــــه‌هاي غرب در تاريخ 4/5/1366 در منطقه عملياتي « ميمک » در سن 27 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:پرونده شهيد در مديريت فرهنگي دانشگاه تبريز

عباس در سال 1332 در شهرستان قم و در سايه حرم مطهر فاطمه معصومه (س) چشم به جهان گشود.
هنوز کودکي بيش نبود، که پدر مهربانش را از دست داد با اين حادثه زندگي بر او سخت گشت، اما اميد و تلاش براي زندگي بهتر و توکل بر خداوند او را به سر منزل مقصود رساند، همزمان با شروع انقلاب درصف مبارزان قرار گرفت و درتمام تظاهرات‌ها شرکت نمود. حاجي‌زاده چندين مرتبه توسط مأموران رژيم پهلوي دستگير و زنداني شد. او در سال 1358 با دوشيزه‌اي پارسا ازدواج کرد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به جمع برادران غيورش در نهاد مقدس سپاه پيوست و حفاظت از بيت امام (ره) را بر عهده گرفت. با آغاز جنگ تحميلي حاجي‌زاده عازم جبهه‌هاي نبرد شد، و در عمليات‌هاي بسياري حماسه آفريد. او بارها پيکري مجروح و غرقه در خون در مقابل دشمن ايستادگي کرد. شرکت در عمليات والفجر4 و محرم و … از او مردي ساخت، به صلابت صخره‌هاي پرشکوه البرز، حاجي‌زاده سرانجام در عمليات بدر در تاريخ 23/2/1363 در حاليکه مسئوليت گردان تاسوعا را بر عهده داشت،‌ در سن 31 سالگي مجنون را صفايي تازه بخشيد.

منبع:كتاب ستارگان خاكي  

در روز چهارم تيرماه سال 1345 در روستاي «غيب‌الهي» از توابع شهرستان لامرد‌ در کانون خانواده‌اي با ايمان قدم بر عرصه‌ي حيات نهاد. از کودکي با قرآن و مسائل ديني آشنا شد و عشق به اهل‌بيت پيامبر (ص) بر جريده‌ي قلبش نقش بست. دوران دبستان را در زادگاهش با موفقيت به پايان رساند، سپس به دليل مشکلات زندگي درس را رها کرد و به کشاورزي مشغول شد. زماني‌که معمار انقلاب، بناي رفيع جمهوري اسلامي را بنيان نهاد، از هواداران انقلاب گرديد. در هنگامه‌ي جنگ که ايران آوردگاه قهرمانان بود، با قلبي پاک و ضميري آگاه دعوت حق را لبيک گفت و به سوي جبهه‌هاي نبرد شتافت. سرانجام در حين نبرد با دشمن، در قربانگاه فاو، در تاريخ 1/2/1367 در سن 22 سالگي جان بر سر پيمان نهاد و شادي‌کنان به معراج رفت.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 142

محمد در روز اول بهمن ماه سال 1342 همزمان با قيام تاريخي پانزده خرداد در روستاي «خوزي» در خانواده‌اي باتقوا ديده به جهان گشود. سال‌هاي شيرين کودکي را در محيطي آرام و در ميان مردم خوب و صميمي زادگاهش سپري کرد. تحصيلات ابتدايي را با موفقيت به پايان رساند و دوره‌ي راهنمايي را در مدرسه‌ي «وراوي» ادامه داد. همواره گلخند شادي بر لب داشت و با کوشش و پشتکار فراوان کار مي‌کرد. با آغاز جنگ ويرانگر عراق عليه ايران، با عزمي راسخ براي دفاع از انقلاب راهي جبهه‌هاي نبرد شد و در عمليات رمضان، پنج‌ شبانه‌روز در زير آتش سنگين، با دشمن متجاوز پيکار کرد. سرانجام در صبح روز 23/4/1361 پس از نماز صبح، قلب پرايمانش هدف ترکش خمپاره قرار گرفت و در سن 19 سالگي به آرزوي ديرينه اش رسيد.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 145

سال 1346، روستاي زيارت‌ساحلي بوشهر حال و هوايي ديگر داشت. صداي خنده‌هاي زيباي حبيب، خانه کاهگلي و قديمي عباس را رنگ و رويي ديگر بخشيده بود. حبيب در دامان پاک مادري مهربان، بزرگ شد و در سن 6 سالگي به مدرسه رفت تا از علم روز توشه‌اي بردارد. دوره‌ي ابتدايي را در مدرسه‌ي امام مهدي (عج) گذراند؛ سپس به مدرسه راهنمايي کردوان سفلي رفت. علاقه‌ي زيادي به آموختن علم، قرائت کلام‌الله مجيد و جمع‌آوري اشعار و مديحه‌هاي مربوط به اهل‌بيت (ع) داشت. لذا در سنين کودکي کلام‌الله مجيد را نزد پدر فرا گرفت.
اما جنگ، حال و هواي او را تغيير داد و ديگر دلش نمي‌خواست در روستا بماند. با وجودي‌که تا آن روز همه کارهاي پدر بر روي دوش او بود، ولي يک‌باره قصد سفر کرد. مادر راضي نبود. حبيب اصرار کرد و مادر امتناع. تا اين‌که بالاخره در مقابل اين جمله حبيب مادر تسليم شد. مگر من از جوان‌هاي مردم بهترم و يا خون من رنگين‌تر از خون آنهاست. حبيب مردانه در ميدان‌هاي نبرد جنگيد و برات شهادت را در بيست و نهمين روز از مردادماه سال 1362 در جبهه زبيدات از حق دريافت کرد و در 16 سالگي به عرش الهي قدم گذارد.
مزار پاکش در روستاي زيارت ساحلي قرار دارد.

منبع:كتاب سروقامتان سبز صفحه 49

زندگي کوتاه مجيد سراسر خاطره بود. يادم مي‌آيد سال 1338 به دنيا آمد؛ آن روزها ما در قزوين زندگي مي‌کرديم. خانواده‌ي ما همگي مبارز و انقلابي بودند. دو پسرم به نام‌هاي مرتضي و محمد توسط مزدوران پهلوي و در راه حمايت از امام(ره) به شهادت رسيدند. مجيد نيز توسط آنان با آرمان‌هاي امام (ره) و استبداد حاکم بر جامعه آشنا گرديد و مردانه به مبارزه عليه رژيم پهلوي پرداخت.
وقتي مدرک ديپلم را گرفت، در آزمون سراسري دانشگاه‌ها شرکت کرد و در رشته‌ي مهندسي الکترونيک پذيرفته شد. مجيد همزمان با تحصيل در قزوين به کتاب فروشي پرداخت تا در نشر قرآن و فرهنگ اسلامي قدمي برداشته باشد. وقتي جنگ آغاز شد، تأمل را جايز ندانست و به همراه برادرش راهي ميدان نبرد گشت.
فرمانده‌ي تخريب لشگر امام حسين (ع) بود؛ اما دلش هواي پرواز داشت. اسفندماه سال 1362 دوستانش خبر آوردند که ديگر اثري از او نيست، نمي‌دانند کجاي جزيره‌ي مجنون خفته است.
آخرين بار که او را ديدند، روز چهارم اسفند بود. گفتند او هم جزو حماسه‌سازان عمليات خيبر بود. سال‌ها گذشت تا پيکر رعناقامت 24 ساله‌ام را آوردند و در گلزار شهداي قزوين به خاک سپردند.
حالا من ماندم و چند مزار در هر کدام يکي از جگرگوشه‌هايم خفته است....

منبع:مطالب ارسالي ازدانشگاه تهران

محمدابراهيم در آبان ماه سال 1344 در روستاي دورافتاده فيروزکوه در خانواده‌اي مذهبي متولد شد دوران ابتدايي را در محل تولد، تحصيلات متوسطه را در شهرستان گرمسار سپري نمود او در زمان تحصيل دوره تربيت معلم به جبهه‌هاي حق عليه باطل رفت و در تاريخ 18/12/1363 در جبهه‌هاي ايلام در سن19 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب يادياران