ليست شهداي دفاع مقدس (ج)

مهدي در بيست و پنجمين روز از آذرماه سال 1346 در همدان ديده به جهان گشود و چهره تکيده مادر در اولين لحظات حيات در قاب چشمانش جاي گرفت.روزهاي کودکي را در زادگاهش سپري کرد و در همين شهر آموختن را تجربه نمود مهدي روزهاي پرنشاط انقلاب را با تمام وجود حس کرد و شيريني لحظه پيروزي و بازگشت امام عزيز به ميهن را چشيد. زمانيکه رژيم بعث به ايران حمله نمود، درس و مدرسه را رها کرد و عاشقانه به مصاف باطل رفت و سرانجام در عمليات کربلاي 4 در تاريخ 4/10/1365 به کربلائيان تاريخ پيوست. رزمنده دلاور 19 ساله لشگر خميني در منطقه اروند رود به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه جمهوري 20/10/1384

سوز سرما پوست را مي‌ترکاند اول ديماه سال 1346 بود و شهر شلوغ همدان ميزبان کودکي از آسمان شد پدر خسته از تلاش روزانه به خانه بازگشت و با شوق فرزندان را در آغوش گرفت.روزهاي خردسالي علي در دامان مادر سپري شد، اما کم‌کم به ميان مردم راه پيدا کرد و براي اولين بار در سن 6 سالگي جامعه بزرگتري را در مدرسه ديد. علاقه خاصي به آموختن علم داشت. لذا درس و مدرسه را سرلوحه زندگي خويش قرار داد تا اينکه در پايان سال اول دبيرستان به دلايلي از ادامه آن انصراف داد.وحشت جنگ در ميان زنان و کودکان شهر قدمهاي علي را براي مقابله با متجاوز محکم تر ساخت.لشگر خميني (ره) شيرمرد مي‌خواست و علي دلاور اين ميدان بود. مردانه رزميد، تا اينکه در روز بيست و يکم ديماه سال 1365 درست در همان ماهي که به دنيا آمده بود، از دنيا رخت بربست عمليات کربلاي 5 و شلمچه آخرين لحظات حيات او را به چشم ديدند، لحظه اي که علي در سن 19 سالگي در ميان هلهله ملائک به آسمان پرمي‌کشيد.

منبع:روزنامه جمهوري 3/12/1384

قربان‌علي جبرئيلي مقدم در روز دهم شهريورماه سال 1335 در روستاي برج‌قلعه از توابع بخش نوخندان شهرستان درگز در خانواده‌اي مذهبي چشم به جهان گشود. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت‌سر گذاشت اما به دليل مشکلات مالي، تحصيل را رها و همراه پدرش به کشاورزي پرداخت.
انس و الفت او با کلام وحي، از دوران کودکي و تربيت و پرورش در دامان خانواده‌اي مذهبي او را هر چه بيشتر با مسجد مأنوس کرده بود و در مراسم مختلف به مداحي مي‌پرداخت.
جبرئيلي در سال 1355 و هم‌زمان با مبارزات وسيع انقلابيون عليه رژيم ستم‌شاهي وارد خدمت سربازي شد و در طول دوران خدمت هم‌چون ساير اقشار مردم با انتشار و پخش اعلاميه و عکس امام، با رژيم طاغوت مبارزه کرد و بارها تا مرز درگيري و دستگيري پيش رفت.
او پس از اتمام دوران سربازي در سال 1357 و هم‌زمان با پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي ازدواج کرد و صاحب يک فرزند دختر شد.
جبرئيلي پس از حمله‌ي کوردلان بعثي به ايران در سال 1359 جزو اولين افراد داوطلب بود که خود را همراه افراد لشکر 77 ثامن‌الائمه (ع) به جبهه‌ي نبرد حق عليه باطل رساند.
قربان‌علي جبرئيلي‌مقدم هشت ماه پس از اعزام به جبهه بر اثر اصابت ترکش، دچار ضايعه‌ي نخاعي شد و پس از 3 سال تحمل درد و رنج در بيمارستان، خود را به کاروان شهدا رساند و در تاريخ 8/10/1362 در سنّ 27 سالگي در بيمارستان امام رضا (ع) مشهد، شهد شهادت نوشيد.
مزار پاکش در بهشت رضا (ع) مشهد قرار دارد.

منبع:كتاب گلواژه هاي شهادت جلد 10 صفحه 62

شهر همدان ميزبان کودکي از سلاله آل طه بود، خانواده نامش را سيدحسين گذاردند و سلامت و سعادت او را از خداوند خواستار شدند.
سيد در عنفوان جواني با بانويي پارسا پيمان بست و خداوند به او پنج فرزند هديه داد. او روزها سرگرم کار و زندگي بود و فقط به سعادت و خوشبختي فرزندانش فکر مي‌کرد که يک‌باره هواپيما‌هاي رژيم بعثي بر آسمان شهر ايلام سايه افکند و او در تاريخ 25/11/1362 بر اثر بمباران هوايي به شهادت رسيد.

منبع:كتاب لاله هاي افروختني   -  صفحه: 136

غفور جدي فرزند مظفر در سال 1324 در کوچه‌ي خيرآباد شهر اردبيل قدم به عرصه‌ي هستي نهاد و به اين ترتيب شيرمردي ديگر از حماسه‌سازان جسور و شجاع اين ديار متولّد شد تا در آينده، صحنه‌هايي جاودانه از حماسه و ايثار خلق نمايد. او دوران کودکي را در آغوش گرم و پرمهر خانواده سپري نمود و سپس براي کسب علم و دانش قدم به مدرسه نهاد و مشغول به تحصيل شد.
نبوغ سرشار و هوش و ذکاوت فوق‌العاده‌ي او از همان دوران کودکي آشکار و مشهود بود و موجب شد تا او به راحتي پله‌هاي تحصيل را يکي پس از ديگري پشت‌سر نهاده و مقاطع ابتدايي و راهنمايي ( سيکل ) را در اردبيل و دبيرستان را در تهران سپري نمايد و ديپلم خود را با معدل بالا از تهران اخذ نمايد. او سپس به استخدام نيروي هوايي درآمد و در دانشکده‌ي هوايي مشغول تحصيل در رشته‌ي حساس خلباني گرديد و با موفقيت پيش رفت. او که با هوش و توانايي‌هاي فوق‌العاده‌ي خود پله‌هاي ترقي را يکي پس از ديگري سپري مي‌نمود، جزو دومين گروه از کارآموزان خلباني بود که به مدت دو سال ديگر طي دوره‌ي هواپيماهاي F4 و F5 عازم آمريکا گرديد و سپس با درجه‌ي ستوان‌دومي به ايران بازگشت و در پايگاه ششم هوايي بوشهر مشغول به خدمت گرديد و در سال 1351 ازدواج نمود که 2 فرزند ثمره‌ي اين ازدواج بود.
غفور مدتي بعد نيز براي طي دوره‌ي آموزشي هواپيماي F14 که در آن زمان آمريکا آن را به غير از کشورهاي پيمان ناتو فقط به ايران داده بود، عازم آمريکا شد و با موفقيت اين دوره‌ها را پشت‌سر گذاشت و به آغوش کشور بازگشت. او که از کودکي داراي عرق شديد ملي و ميهني و هم‌چنين علايق شديد ديني و مذهبي بود، با شروع جنگ تحميلي در پايگاه هوايي بوشهر مشغول به خدمت گرديد و در طول دوران خدمت درخشان خويش، حماسه‌هايي ماندگار و جاودانه از رشادت‌هاي خويش آفريد و براي هميشه نام خود را در زمره‌ي غيومردان شجاع اين ديار به ثبت رسانيد. پس از مدت‌ها مبارزه و نبرد، سرانجام در راه دفاع از کشور و مردم مظلوم ميهنش در مقابل تهاجم بي‌شرمانه‌ي دشمن متجاوز در منطقه‌ي ماه‌دشت در هفدهمين روز از آبان‌ماه سال 1359 در سنّ 35 سالگي بر اثر سقوط هواپيما، از خاک به افلاک پر کشيد و به خيل شهداي مظلوم تاريخ پيوست و پيکر پاک او پس از تشييعي باشکوه در گلزار قاسميه اردبيل به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب شوق پرواز   -  صفحه: 147

عادل در سال 1344 چشم بر جهان هستي گشود. کودکي او در سايه‌ي پرمهر خانواده سپري گشت و تعليمات دين مبين اسلام را از آنان فرا گرفت.
عادل خيلي زود درس ايثار و جوان‌مردي را از مکتب سرخ سيدالشهدا آموخت و دل‌بسته‌ي سيره‌ي اهل‌بيت (ع) گشت.
وي با آغاز جنگ تحميلي در جرگه‌ي سربازان لشگر اسلام به مصاف با بعثيان پرداخت و سرانجام در سال 1365 در منطقه‌ي شلمچه در عمليات کربلاي 5 از شربت طهور بهشتي نوشيد و در سنّ 21 سالگي شهيد راه حق شد.

منبع:مجله‌ي اوج

حامد در سال 1332 در هويزه و در ميان خانواده‌اي کشاورز پا به عرصه گيتي نهاد نگاه معصومانه‌اش به دستان پينه بسته پدر و نگاه خسته مادر اورا با سختي زندگي آشنا ساخت و توانست تحصيلاتش را در سايه حمايتهاي بي‌دريغ خانواده تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داده و مدرک کارشناسي زبان انگليسي را از دانشگاه شهيد چمران اهواز دريافت نمايد و در آموزش و پرورش استخدام شد. در دوران دانشجويي توانست چند تن از برادران مسيحي را مسلمان نمايد و خود بعضي از کتب شهيد مطهري را به زبان انگليسي ترجمه نمود. وي علاوه بر زبان انگليسي و به زبانهاي عربي و فرانسوي تسلط کامل داشت.در زمان اوج‌گيري انقلاب به خيل عظيم مبارزان پيوست و بارها توسط ساواک دستگير و شکنجه گشت.جرفي پس از تشکيل حکومت جمهوري اسلامي در ايران توسط امام، به عنوان دبير ديني و قرآن و زبان انگليسي در دبيرستان ابن سينا به کار مشغول شد اما بعد از مدتي به عنوان بخشدار هويزه به فعاليت پرداخت.جنگ تحميلي برگ زرين ديگري از فعاليتهاي حامد بود. او به همراه جوانان غيور زادگاهش اولين هسته مقاومت را در مقابل دشمن تشکيل داد و دفتر کارش را مقر اين پايگاه نمود اما در ظهري خونين در هنگام انجام وظيفه در سال 1359 مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و پيکر خونينش براي معالجه و درمان به تهران انتقال يافت.جرفي پس از دوماه بي‌هوشي در روزي که علم الهدي و يارانش در هويزه به خون خويش غلطيدند در بيمارستان در تاريخ 17/10/1359 در سن 27 سالگي آسمان سبز شهادت را مأمن خود ساخت و نامش را بر گلدسته‌هاي ايمان و شرف ثبت نمود.پيکر پاکش را در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.

منبع:cd كنگره شهداي خوزستان

از اهالي شهرستان رزن بود و نامش محمدعلي؛ انساني وارسته و عاشق که تمام وجودش لبيک‌گوي امام (ره) بود.
محمدعلي در زمان حملات رژيم بعثي به کشور تمام هم و غم خود را معطوف جنگ ساخت. چرا که حضور بيگانه در کشور را نمي‌توانست تحمل کند.
جريان در جبهه مردانه رزميد و تا پايان جان ايستادگي کرد و سرانجام در آغازين روز خرداد ماه سال 1363 به آرزوي ديرينه‌اش که وصال حق بود دست يافت. غرب کشور معراج او براي پرواز انتخاب شد و خون سرخش خاک غرب را متبرک ساخت.

منبع:ماهنامه جاودانه ها   -  شماره مجله: 84