راسخون

اصطلاحات آزادگان

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

در اطراف شهر موصل استان نينوا چهار اردوگاه وجود داشت و در نزديكي آن‌ها قبرستاني بود كه اسراي ايراني كه به شهادت مي‌رسيدند، در آن‌جا دفن مي‌شدند.
 

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

لقبي بود كه به اردوگاه بي‌نام و نشان موصل 16 داده شده بود؛ كه محل دقيق آن مشخص نيست و گفته مي‌شود حدود 160 تن از آزادگان در آن‌جا بر اثر شكنجه و اعدام به شهادت رسيده‌اند.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

اين كلمات را مسئول اردوگاه و ديگر سربازان عراقي تكرار مي‌كردند تا جايي كه وقتي سر و كله مسئول اردوگاه كه يك گروهبان دوم بود، پيدا مي‌شد بچه‌ها مي‌گفتند قدم‌بزن آمد.

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

به مجموعه اتاق نگهباني، زندان انفرادي و اتاق فرماندهي اردوگاه " قرارگاه " گفته مي‌شد.

 

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

به وعده‌هايي مي‌گفتند كه اسرا براي آموزش قرآن و درس و بحث اخلاق در اردوگاه با يكديگر مي‌گذاشتند تا جاسوسان متوجه نشوند.

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

بين اسرا قرار گذاشته شده بود كه وقتي در آسايشگاهي نماز جماعت برگزار مي‌شد، آسايشگاه كناري مأموران را آن‌قدر سرگرم كنند تا نماز به پايان برسد؛ به اين گونه قرارها «قرارهاي مقدس» گفته مي‌شد.

 

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

گاهي در وسط برگزاري مراسم گوناگون، سرباز عراقي سر مي‌رسيد و مجلس به هم مي‌خورد و براي اين‌كه او متوجه اصل جريان نشود، يكي از اسرا خودش را به بيماري مي‌زد و از او خواهش مي‌شد كه برود از بهداري و "قرص بگير و بنشان" و به اصطلاح نخود سياه بگير.
وقتي سرباز عراقي به بهداري مراجعه مي‌كرد و بهيار ايراني اسم دارو را مي‌شنيد، او را مقداري معطل مي‌كرد تا برنامه تمام شود و بعد قرص سردرد به او مي‌داد كه براي بيمار ببرد.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

يكي از برادران ايراني به نام فاضل موسوي كه عراقي‌ها نسبت به او حساسيت زيادي داشتند به قرص دردسر مشهور شده بودند زيرا هركسي كه به هر نحو با او تماس مي‌گرفت مورد شكنجه و بازجويي عراقي‌ها واقع مي‌شود.
 

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

ظرف مستطيل شكلي بود به ابعاد 50 در30 سانتي‌متر كه براي گرفتن غذاي يك گروه از آن استفاده مي‌شد و عراقي‌ها هم هر چهار، پنج سال يك بار آن را عوض مي‌كردند و در محاوره‌ي اسرا به آن «قصعه» مي‌گفتند.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

عراقي ها به مجموعه چند قفس [ به عربي «قفص»] مي‌گفتند و به عبارت ديگر كمپ و يا اردوگاه و بازداشتگاه را قفس مي‌ناميدند.
حال اين قفس يا به صورت قلعه‌اي مانند اردوگاه موصل بود و يا به شكل سوله‌اي مثل اردوگاه تكريت.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

اردوگاه 18 بعقوبه از دو قسمت اصلي و قلعه تشكيل شده بود. قلعه حدود 200 متر از اردوگاه فاصله داشت و به دليل ديوارهاي بلندش به اين نام مشهور شده بود.
حدود 900 اسير تبعيدي از اردوگاه‌هاي ديگر آورده شده بودند و در آن‌جا نگهداري مي‌شدند كه به آن‌ها « قلعه‌اي‌ها » مي‌گفتند.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

هر زمان كه فرمانده‌ي اردوگاه تغيير مي‌كرد و فرمانده‌ي موقتي به اردوگاه مي‌آمد، يك سري قوانين جديد نيز ابلاغ مي‌شد كه با توجه به موقتي بودن فرمانده، اسرا آن‌ها را زياد جدّي نمي‌گرفتند و به آن‌ها « قوانين دقيقه‌اي » مي‌گفتند.

 

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

در اردوگاه تكريت مجازات داشتن راديو، اعدام و شايد با يك درجه تخفيف حبس ابد بود. به همين علت بچه‌ها به راديو، قوطي مي‌گفتند.


منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

داشتن و تهيه كاغذ در اردوگاه ممنوع بود، ولي راه‌هاي مختلفي براي تهيه آن وجود داشت كه به شرح زير بود و به آن كاغذ اسارتي گفته مي‌شد.
1_ لايه لايه كردن قوطي‌هاي تايد پس از خيس كردن
2_ زرورق سيگار، كاغذ پاكت سيگار
3_ مقوّا و غيره....

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

معمولاً در محاوره بين برادران صفت «كافر» به افسران عراقي اطلاق مي‌شد.

منبع :خبرگزاري ايسنا  

 

 

لقبي بود كه عراقي‌ها به يكي از برادران اسير ايراني داده بودند وي شماره‌ي صليب سرخ و شماره‌ي بهداري، اسامي تمامي افراد اردوگاه و نام بسياري از داروها را حفظ بود.

 

منبع :خبرگزاري ايسنا