کوچکزاده: آقای هاشمی، ولی فقیه رفیق نمیخواهد سرباز میخواهد
نماینده مردم تهران با انتقاد از نامه آقای هاشمی گفت: هاشمی نامه می نویسد و خود را رفیق و همراه رهبر انقلاب می خواند و این در حالی است که مقام عظمای ولایت رفیق نمی خواهد بلکه سرباز و پیرو ولایت می خواهد.
به گزارش شبکه ایران به نقل از فارس، دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، شب گذشته در نشست هفتگی انصار حزب الله، طی سخنانی با بیان اینکه ریشه فتنه ۸۸ در این هشت ماه، پیروی از هوی و هوس و دنیاطلبی بود به روش های فعالیت فتنه گران اشاره کرد و گفت: روش اول آنها این است که «فعالیت سازمان یافته و تشکیلاتی» می کنند، هر چند در باطن پنجه به صورت یکدیگر می اندازند، اما در مقابله با جبهه حق، کاملاً با هم متحد می شوند لذا از معاویه با مشاوران مسیحی تا طلحه و زبیر برای تخریب علی (علیه السلام) متحد می شوند.
کوچک زاده با بیان اینکه امروز همان فتنه صدر اسلام در فتنه پس از انتخابات به وضوح مشاهده می شود، یادآور شد: از رقاصه ها، سلطنت طلب ها، منافقین، ریگی جنایت کار، حزب مشارکت ایران اسلامی تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، فتنه را راه اندازی کردند.
وی در ادامه تأکید کرد که استکبار جهانی و آمریکا برای امثال خاتمی و موسوی و کروبی، تره هم خورد نمی کند ، تصریح کرد: دشمن برای رسیدن به اهداف اصلی خود از این افراد حمایت کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه آمریکا از سکوت آقای هاشمی خرسند شد، خاطرنشان کرد: چگونه است که هاشمی بعد از ۳۰ سال به یادش افتاده است که برای سالگرد (۱۹دی) اطلاعیه دهد؛ او در این اطلاعیه خدمتگزاران ملت را به عنوان دشمن روحانیت و مرجعیت معرفی می کند، بنابراین این حرکت چراغ سبز دیگری بر ادامه فتنه و شبیه همان نامه قبل از انتخابات است.
کوچک زاده تأکید کرد: اگر در طول این فتنه، همه سران فتنه بودند، ولی آقای هاشمی نبود، مسیر جریان فتنه بسیار متفاوت می شد.
عضو کمیسیون شوراهای مجلس در ادامه سخنانش با انتقاد از نامه آقای هاشمی گفت: هاشمی نامه می نویسد و خود را رفیق و همراه رهبر انقلاب می خواند و این در حالی است که مقام عظمای ولایت رفیق نمی خواهد بلکه سرباز و پیرو ولایت می خواهد.
وی خطاب به آقای هاشمی اظهار داشت: آقای هاشمی آیا امروز متوجه شدید که به روحانیت و مرجعیت توهین می شود؟ چرا در دوره اصلاحات که به مرجعیت و علمای راستین اسلام توهین شد بیانیه صادر نکردید؟
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی در ادامه سخنان خود روش سوم فریب دشمن را «استفاده از چهره های مقبول و موجه» برشمرد و افزود: برخی از افراد باسابقه انقلابی و اسلامی در آزمون فتنه سقوط کردند و امام خمینی (رحمت الله علیه) نیز به صراحت تأکید فرمودند " ملاک حال فعلی افراد است".
نماینده مردم تهران با بیان اینکه جنجال و سروصدا مانع از رسیدگی به پرونده اتهامات می شود تاکید کرد: دستگاه قضائی باید در فضای آرام و عادلانه و با پرهیز از اختلافات سیاسی موضوع تخلفات و اتهامات معاون اول رئیس جمهور را با قاطعیت دنبال کند.
علی رضا زاکانی در گفت وگو با جهان با تاکید بر اینکه همه در برابر قانون مساوی و مسوول هستند افزود: نباید برخی رفتارها و سخن مسئولین این تلقی را ایجاد کند که عده ای خود را بالاتر از مردم می دانند و حاضر نیستند در برابر قانون پاسخگو باشند.لذا معاون اول رئیس جمهور باید بدور از جنجال و هیاهو سیاسی در مقابل قانون تمکین کرده و به اتهامات خود پاسخ دهد.
عضو شاخص فراکسیون اصولگرایان مجلس همچنین اظهار داشت: از آقای احمدی نژاد که با شعار عدالتخواهی و شعار مبارزه با فساد شناخته شده اند، انتظار می رود در رسیدگی به اتهامات معاون اول خود پیشقدم شوند.
وی با اشاره به اینکه پرداختن به این موضوعات فراتر از قانون ، باعث ابهام افکنی سیاسی می شود تاکید کرد: اجرای قانون و رسیدگی به این اتهامات نیازمند تفاهم میان قوا است و رئیس جمهور نباید اجازه دهد برخی سخنان غیرمنطقی و فراتر از قانون موجب تشتت و ابهام افکنی سیاسی در جامعه شود.
نماینده مردم تهران با اشاره به ضرورت جلب اعتماد اجتماعی برای اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها اضافه کرد: رسیدگی به اتهامات آقای رحیمی فارغ از نتیجه محاکمه و رای دادگاه می تواند اعتماد عمومی به دولت و حاکمیت را افزایش دهد.
زاکانی با تاکید بر اینکه تمکین به رای قانون باعث استمرار قانون مداری می شود از دستگاه قضائی خواست هر چه سریعتر در کمال آرامش و استحکام رسیدگی به اتهامات معاون اول رئیس جمهور را در دستور کار قرار دهد.
دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی همچنین افزود: باتوجه به برگزاری علنی دادگاه آقای نادران به خاطر شکایت معاون اول رئیس جمهور،لازم است دادگاه آقای رحیمی نیز علنی و بدور از جنجال و هیاهو برگزار شود.
نائب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ ادامه داد: امروز پیش از هرموقع دیگر کشور نیاز به تفاهم و آرامش دارد. هر اقدامی که منجر به عبور از قانون و التهاب شود اعتمادزدائی و سرمایه سوزی است و باید از ان پرهیز کرد. امروز نیاز به همگرائی قوا برای بالا بردن سطح خدمتگذاری است و حضور برخی از افراد و هیاهو ها مانع از تحقق همبستگی و ایجاد زمینه مناسب برای خدمتگذاری می شود که امیدواریم با تمکین نسبت به قانون و آرامش در کشور به وحدت عملی در حوزه هدف گذاری و سرعت بخشی در تحقق عدالت و پیشرفت برسیم.
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن را نشانه تاکید مردم بر تداوم مسیر طی شده انقلاب اسلامی دانست و گفت: «البته اين موضوع به معناي قبول اشتباهات نيست، بلكه مردم خواهان اصلاح خطاها در ادامه اين مسير هستند.»
به گزارش ایسنا، اسفنديار رحيم مشايي در جمع مديران روابط عمومي وزارتخانه ها و دستگاه هاي دولتي اظهار داشت: «افزايش انگيزه و اشتياق مردم براي حضور در راهپيمايي 22 بهمن بايستي در محور اقدامات و تلاش هاي روابط عمومي دستگاههاي اجرايي كشور قرار بگيرد.»
وي با تاكيد بر اهميت شكوه و عظمت حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن گفت: «جشن روز 22 بهمن در حقيقت، ارج نهادن به تلاش هايي است كه منجر به شكلگيري اين روز بزرگ شده و از اينرو بايد به بهترين شكل ممكن به كساني كه در اين مسير زحمت كشيدند، اداي دين شود.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور با تاكيد بر اينكه 22 بهمن متعلق به همه كساني است كه در مسير تحقق عدالت تلاش ميكنند، اظهار داشت: «بزرگداشت دهه فجر موجب تقويت انسجام اجتماعي و وحدت ملي بوده و اثبات كارآمدي نظام را به دنبال دارد و بيشترين بهره از مناسبت 22 بهمن زماني حاصل ميشود كه بتوانيم، محور اصلي تبليغات را روي اين موضوعات متمركز كنيم.»
مشايي راهپيمايي 22 بهمن را در تقويت هر چه بيشتر امنيت ملي كشور مهم ارزيابي كرد و اظهار داشت: «حضور پرشور مردم در اين روز ضامن دوام و بقاء نظام است؛ چرا كه عده زيادي در دنيا اين روز را زيرذربين خود دارند و رصد ميكنند و چه بسا اقدامات خود را در نحوه مواجه با ايران بر آن مبنا تنظيم ميكنند.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور ادامه داد: «مردم ايران در راهپيمايي 22 بهمن در حقيقت بر تداوم مسير طي شده پس از پيروزي انقلاب اسلامي تاكيد مي كنند، البته اين موضوع به معناي قبول اشتباهات نيست، بلكه مردم خواهان اصلاح خطاها در ادامه اين مسير هستند.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور ايجاد انگيزه براي افزايش كيفيت و كميت حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن را مورد تاكيد قرار داد و گفت: «حضور باشكوه مردم در روز 22 بهمن باعث شده تا دشمنان نتوانند عليه نظام به طمعورزي بيفتند و امروز هم كيفيت راهپيمايي 22 بهمن مي تواند تعيين كننده بسياري از مواضع سياسي كشورمان در عرصه جهاني باشد.»
وي با اشاره به اهميت شادماني و طراوت مردم در راهپيمايي سالروز پيروزي انقلاب اسلامي گفت: «دشمنان با تبلیغات گوناگون تلاش ميكنند، پيام راهپيمايي 22 بهمن را مخفي كرده و حضور مردم را كمرنگ جلوه دهند، از اينرو ضرورت دارد در مقابل اين گونه اقدامات خصمانه دشمنان، اين واقعيت را به جهانيان نشان دهيم كه مردم از سر شادماني و به دليل خشنودي از انقلاب و نظام در راهپيمايي 22 بهمن شركت ميكنند.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور راهپيمايي 22 بهمن را فرصتي براي نمايش جلال، شكوه و بزرگي جمهوري اسلامي ايران خواند و اظهارداشت: «چندين سال است كه دوره جلال و بزرگي جمهوري اسلامي را آغاز كردهايم اما براي نمايش جمال نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران به تناسب ظرفيت ها كار زيادي انجام نشده است، لذا بايد از همه امكانات براي نمايش هر چه بهتر زيبايي، شادي و طراوت حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن به عنوان روزي كه نماد ارزيابي مردم از عملكرد نظام است، استفاده كرد.»
مشايي بر نماد سازي در برگزاري مراسم دهه فجر و 22 بهمن تاكيد كرد و ادامه داد: «نماد، يك مفهوم واحد را در يك لحظه به ذهن يك جمع القاء مي كند و مفاهيم را ماندگار كرده و ضامن بقاي آنهاست لذا ما بايد براي مفاهيمي كه در راهپيمايي 22 بهمن گرامي داشته مي شوند نماد سازي كنيم تا ماندگار شوند و در اين زمينه نبايد از ظرفيت پرچم جمهوري اسلامي غافل شد، چرا كه پرچم ايران، آسماني است.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور تصريح كرد: «روز 22 بهمن نبايد صرفا يك روز سياسي باشد كه در آن يكسري شعارهايي مطرح شده و تمام شود، بلكه بايد اين روز به يك جشن و شادماني ملي تبديل شود و اگر بتوان شادماني مردم را از اين روز نشان داد، اين موضوع بزرگترين شعار و پيام آن خواهد بود.»
مهندس رحيم مشايي گفت: «اگر گزارش كاري در اين ايام به مردم ارايه ميشود بايد در آن از روش هايي استفاده كرد كه آن را در اذهان مردم ماندگار كند.»
مشاور و رييس دفتر رييس جمهور در پايان اين مراسم احكام محمد حسن صالحي مرام به عنوان قائم مقام رييس شوراي اطلاع رساني دولت و سيد ضياءالدين نورالديني، دبير اين شورا را به آنان اعطا كرد.
| دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست بررسي «نقش عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 5 در روند پايان يافتن جنگ تحميلي» با اشاره به اینکه بازرگان بدین منظور انتخاب شد تا فشارهای آمریکا در اوایل انقلاب کم شود، گفت: «امام (ره) منافقين را شاگردان بازرگان ميدانست.» محسن رضایی در این نشست خبری، با بيان اينكه عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 5 در موج سوم عملياتهاي دفاع مقدس تعريف ميشوند، گفت: «جنگ هشت ساله عراق عليه ايران از پرتغييراتترين جنگهاي عالم در ابعاد مختلف سياسي، نظامي و اقتصادي بود كه دليل آن حجم زياد پشتيباني ديگر كشورها از عراق بود كه باعث ميشد دشمن در جنگ تغييرات مداوم داشته باشد و ايران و عراق از ابتدا تا انتهاي جنگ به تغييرات استراتژيك مهمي دست بزنند و عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 5 باعث ايجاد موج سوم تغييرات در روند جنگ شد.» رضايي ادامه داد: «پس از حمله عراق به ايران مهمترين هدف و استراتژي ما در جنگ، آزادي مناطق اشغال شده بود كه در سال اول با نبردهاي كلاسيك حاصل نشد، ولي در سال دوم با تركيب نيروهاي سپاه و ارتش سبك نبرد تغيير كرد و اولين عمليات تركيبي با نام ثامنالائمه (ع) انجام شد.» وي با اشاره به اينكه در سالهاي بعد سيستم جنگي ايران به دليل گرفتارشدن در دژ محكم عراق در خاك عراق به بنبست رسيد، افزود: «در اين دوره ما سعي كرديم با بردن جنگ در مناطقي كه توان نظامي و عملياتي دشمن كمتر بود و با استفاده از عوارض طبيعي، بخشي از توان نيروهاي عراقي گرفته شود كه اين تدبير هم نتيجه نداد تا اينكه از بعد نظامي موج سوم عملياتها با جداكردن طراحي، فرماندهي و مناطق عملياتي ارتش و سپاه شكل گرفت. در بعد سياسي نيز استراتژي جنگ براي صلح را به جنگ براي پيروزي تغيير داديم، زيرا تا قبل از عمليات فتح «فاو» ( والفجر 8)هدف اين بود كه يك عمليات انجام شود تا با استفاده از پيروزيهاي آن به صلح شرافتمندانه برسيم. اين استراتژي از عمليات رمضان تا فتح فاو ادامه پيدا كرد.» فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس ادامه داد: «پس از تغيير استراتژي جنگ براي صلح و تغيير آن به استراتژي جنگ براي پيروزي، طرح 500 گرداني را ارائه كرديم و با انجام عملياتهاي تاكتيكي در نقاط مختلف، عراقي ها و آمريكاييها را كه به عراق اطلاعات عملياتها را ميدادند فريب داديم، بهطوري كه بعد از عمليات «فاو» بين آمريكاييها و عراقيها جنگ لفظي در گرفت و نيروهاي عراقي به آمريكاييها سوءظن پيدا كردند، زيرا ما در اين زمان براي فريب دشمن عمليات كاملي را دورتر از محدوده عملياتي كه قرار بود عمليات اصلي انجام شود، طراحي كرديم كه به اين وسيله، اطلاعات ارتش عراق و آمريكاييها غلط از آب درآمد و آنان فريب خوردند و آنان به خاطر اينكه فكر ميكردند ما براي بار سوم قصد داريم به «هور» حمله كنيم دچار سردرگمي شدند و ما با تصرف «فاو» و در تيررس قراردادن ناوچهها و تصرف پايگاههاي موشكي عراق، هممرز كويت شديم و در نهايت نقاط حساس «فاو» به دست ما افتاد.» رضايي ادامه داد: «"عمليات والفجر8" با انهدام سنگين نيروهاي عراقي به پيروزي رسيد و در طول جنگ هيچگاه ما چنين موقعيتي كه بعد از «عمليات والفجر8 » نسبت به نيروهاي عراقي پيدا كرديم به دست نيامده بود و در ادامه نيز تكرار نشد به گونهاي كه اين اولينباري بود كه سپهبدها و فرماندهان ارتش عراق در زير آتش توپخانه ما قرار گرفتند.» وي يادآور شد: «بلافاصله پس از پيروزي در فاو ماجراي «مك فارلين» شكل گرفت و اين جريان به خاطر اهميت تصرف فاو بود كه آمريكا را به فكر معامله با ايران انداخت كه قصد داشتند با دادن چند «كيك»، «انجيل» و چند «موشك تاو»، سپاه پاسداران و مسوولان انقلابي جمهوري اسلامي را بخرند كه اين تلاش آنها بينتيجه ماند.» وي با بيان اينكه عمليات كربلاي 4 پيشمقدمه عمليات كربلاي 5 بود، ادامه داد: «در عمليات كربلاي 5 با شكستن دژهاي شلمچه و به زير آتش رفتن مناطق نفتي عراق و همچنين ناامن كردن فرودگاه «شعيبيه» عراق، ايران به 12 كيلومتري بصره رسيد كه اهميت آن اگر از فتح فاو بيشتر نبود، كمتر نيز نبود. در عمليات كربلاي 5 ايران نشان داد كه صدام آن نيروي مطمئن براي جلوگيري از پيروزيهاي پي در پي ايران نيست و انقلاب ايران در آينده ميتواند آن را فرو بريزد و اسرائيلي كه مهمترين پايگاه غرب در منطقه است را به خطر اندازد و ايران به قدرت اول منطقه تبديل شود.» رضايي ادامه داد: «بنابراين «عمليات والفجر8 » زنگ خطر استراتژيك را به دنيا نشان داد كه بايد هرچه سريعتر جنگ تمام شود، به همين منظور شش ماه بعد از اين عمليات قطعنامه 598 تصويب شد. در كنار تصويب قطعنامه حمله به شهرها، حملههاي شيميايي و حمله به جزيره خارك اوج گرفت. جنگهاي حاشيهاي و حمله به شهر تهران آغاز شد و دشمنان با «استراتژي هويج و چماق» سعي در پايان بخشيدن جنگ داشتند، در حالي كه قطعنامه را به تصويب رساندند. از طرف ديگر حملات به ايران اوج گرفت كه درنهايت قطعنامه در اوج پيروزي ايران و در حالي كه اكثر بندهاي آن به نفع ايران بود، نوشته شد.» فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس با بيان اينكه مهمترين تأثير عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 5 تغيير تصور استراتژي غرب نسبت به جنگ تحميلي بود، افزود: «قبل از اين عملياتها غرب تصور ميكرد در اين جنگ هيچ كدام از كشورهاي درگير پيروز نخواهند شد و 20 سال به طول خواهد انجاميد و صدام شرور انقلاب اسلامي را مهار ميكند و انقلاب ايران نيز صدام شرور را مهار خواهد كرد، بنابراين دنيا نيز اين جنگ را تقويت ميكرد، اما پيروزهاي والفجر 8 و كربلاي 5 اين تصور را تغيير داد و به آنها نشان داد كه ايران ميتواند پيروز جنگ باشد، زيرا روند پيروزيها با عمليات والفجر 8 آغاز و با كربلاي 5 در حال ادامه يافتن بود، ولي در اين زمان غرب كه از سقوط صدام ميترسيد به دنبال تغيير استراتژي جنگ رفت و با «استراتژي برد- برد» روند جنگ را تغيير داد، زيرا پايان جنگ در اين مقطع و پيروز بودن ايران در حالي كه صدام هنوز وجود دارد، براي آنها يك جنگ بردبرد محسوب ميشد.» وي يادآور شد: «رزمندگان ما در «عمليات كربلاي5 » سختترين و طاقتفرساترين حملات را تحمل كرديم و مدت 75 شبانهروز در زير حجم سنگين آتش دشمن پاتكهاي آنان را جواب ميداديم، بهطوري كه بعضي از روزها و شبها براي فرماندهان به هم ريخته بود و براي آنان شب و روز معني نداشت. از طرف ديگر عراق براي باز پسگيري مناطق تصرف شده خود را به آب و آتش ميزد، به گونه كه با حملات پيدرپي نيروي هوايي نيروهاي ما را هدف قرار ميداد. اينگونه حملات هوايي از طرف ارتش عراق بيسابقه بود، زيرا در عملياتها دشمن پس از سرنگوني يكي از هواپيمايش تا يك روز جرأت انجام عمليات هوايي نداشت، ولي در اين عمليات بيش از 40 فروند از هواپيماهاي عراق سرنگون شد و به نظر ميرسيد كه هواپيماهاي عراقي در بالاي سر نيروهاي ما در حال رژه رفتن هستند.» وي در راستا توضيح داد: «اما در بعضي از جنگها ديپلماسي براي ادامه جنگ صورت ميگيرد، يعني ديپلماسي و مذاكره فرصت ميشود تا جنگ ادامه پيدا كند كه اين يك استراتژي نظامي است، بهطور مثال تا زمان آزادسازي خرمشهر، استراتژي جنگ، نظامي بود و اگر هم ديپلماسي و مذاكرهاي صورت ميگرفت، براي فرصت پيدا كردن براي باز پسگيري مناطق اشغال شده صورت ميگرفت، اما بعد از آزادسازي خرمشهر ما به يك دوگانگي رسيديم كه آيا مذاكره كنيم تا جنگ ادامه پيدا كند يا اينكه بجنگيم تا به صلح برسيم. اين دوگانگي و اختلاف تا فتح فاو ادامه پيدا كرد، البته اين اختلافها در عمل وجود نداشت، چون همهعملياتهاي ما براي صلح انجام ميگرفت و شعار جنگ تا پيروزي يك شعار نظامي بود، يعني اينكه رزمندگان شعار جنگ، جنگ تا پيروزي را ميدادند، اما در عمل تمام برنامهريزيها و طراحي عملياتها براي صلح انجام ميگرفت. در نظر اختلاف بود، اما اين اختلاف در عمل وجود نداشت و اگر هم اختلافنظري وجود داشته، طبيعي بوده است و همه عملياتها برنامهريزيهاي واحدي از طريق مسوولان نظام انجام ميگرفت و امام (ره) نيز در جريان همه امور بودند، البته بعضيها ميخواستند امام (ره) را مديريت كنند، ولي امام (ره) آنها را مديريت كردند.» وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تجديد رابطه ايران و آمريكا با سفر مكفارلين به ايران و نوع مراجعه مسوولين نظام باعث ايجاد موج منفي در عملياتهاي والفجر 8 و كربلاي 4 نشد و موضوع سياسيون در قبال تاكتيكها و عملياتهاي زنجيرهاي چه تاثيري در روند جنگ داشت نيز اظهار كرد: «در جنگ تحميلي سه نوع ديپلماسي آشكار، عمومي و پنهان وجود داشت كه هم كشور ايران و عراق از آن براي پيشبرد اهداف استفاده ميكردند. جريان مكفارلين جزو ديپلماسي پنهان بود كه ايران توانست از آن استفاده كند و به جهان غرب ثابت كرد كه آمريكا نميتواند پشتيبان مطمئني براي آنها باشد. سفر مكفارلين كه پس از 24 ساعت لو رفت باعث شد زلزله و سوءظن در روابط ايران و عراق شكل بگيرد كه در حمله عراق به كويت آشكار شد، ولي در هر صورت نقاط مثبت جريان مكفارلين بيشتر از نكات منفي آن بود و كاملا هم از طرف مسوولين نظام مديريت شد.» وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: «وقتي كه انقلاب اوج گرفت، اشكالي كه كمونيستها به ما ميگرفتند، اين بود كه چرا شعار «مرگ بر آمريكا» گفته نميشود، زيرا تا زمان اشغال سفارت آمريكا هيچگاه شعار «مرگ بر آمريكا» گفته نميشد، ولي امام خميني (ره) به خاطر تدبيري كه داشت و نميخواست در ابتداي انقلاب فشارها را گسترش دهد، بازرگان را انتخاب كرد و اگر در سال اول بازرگان انتخاب نميشد، ما نميتوانستيم انقلاب را جلو ببريم. انتخاب بازرگان توسط امام (ره) بزرگترين كلاهي بود كه امام (ره) به سر آمريكا گذاشت.» رضايي در پاسخ به اين پرسش كه چرا در زمان جنگ براي پشتيباني از نيروها از ظرفيتهاي دولتي استفاده نشد، نيز گفت: «در رابطه با اينكه چرا از جنگ پشتيباني نميشد، به خاطر اين بود كه بعضي فكر ميكردند جنگ شش ماهه تمام خواهد شد، لذا براي آن برنامهريزي صورت نگرفت تا بتواند با ساخت و تجهيز كارخانجات از جبهه پشتيباني كند.» وي در مورد استفاده از تجربيات جنگ در زمان حاضر و تطبيق آن تجربيات با شرايط امروز جامعه نيز گفت: «شرايط داخلي و خارجي امروز با شرايط زمان جنگ متفاوت است. در جنگ رويارويي با عراق بود كه آمريكا و ديگر كشورهاي غربي به صورت علني از آن حمايت ميكردند،ولي در شرايط امروز و با وجود فتنهگران در داخل،حق و باطل چنان درهم آميخته است كه تشخيص آن بسيار سخت است.» رضايي ادامه داد: «ميتوان گفت كساني كه جنگ را درست كردند، امروز هم در حال مديريت فتنه هستند و پس از يك فرصت چند ساله دوباره دست به كار شدهاند؛ بنابراين ميتوان از تجربيات دوران جنگ دشمنشناسي آن را در امروز نيز مورد استفاده قرار داد.» وي در خصوص اختلافات بين فرماندهان در انجام عملياتها نيز اظهار كرد: «مشكلات ما در عمليات كربلاي 5 كمتر از والفجر 8 نبود و اختلافات براي انجام عمليات بين فرماندهان زياد بود و اين طبيعي بود، زيرا معمولا اينگونه بوده كه از ابتداي طرحريزي عملياتها روزبهروز اختلافات كمتر ميشد و در نهايت با نزديكشدن به زمان انجام عمليات قانع شدن دوستان بركت پيدا ميكرد، ولي در همين بررسيها و برنامهريزيها، طرحها با بسياري از نظريات پخته ميشد. در نتيجه آن چيزي كه در عملياتها اجرايي ميشد، حاصل مشورت جمعي بود.» رضايي يادآور شد: «اگر فرماندهان در انجام بعضي از عملياتها سرسختي ميكردند، به خاطر نگراني آنها از عدم پيروزي و احيايا شهيد و مجروحشدن نيروها بود و آنها با احساس مسووليت اقدام به عمليات ميكردند.» وي در جواب اين پرسش كه ميزان استفاده ديپلماسي مسوولان سياسي از پيروزيهاي والفجر 8 و كربلاي 5 چه اندازه بوده است، ادامه داد: «طبيعي بود كه ديپلماسي ما ضعيف عمل كرد، زيرا اگر پيروزيهاي والفجر 8 و كربلاي 5 براي ديگر كشورهاي غربي به دست ميآمد، آنها استفادههاي بسيار زيادي از آن در جريان مذاكرات ميكردند، ولي ما چون تجربه ديپلماسي زيادي نداشتيم، ضعيف عمل كرديم وگرنه بايد از اين عملياتها استفادههاي بيشتري ميكرديم.» رضايي همچنين در جواب يكي از حضار در مورد اين سخن وي كه امام (ره) با انتخاب بازرگان سر آمريكا كلاه گذاشت نيز گفت: «دليل نميشود كه اگر امام (ره) زماني براساس شرايط تصميمي گرفته باشند، آن تصميم اعتقاد ايشان بوده باشد. مثلا زماني مسعود رجوي به ديدار امام (ره) ميرفت. وقتي ما به امام (ره) ميگفتيم كه رجوي با ديدار شما اعتبار كسب ميكند، ميفرمود اشكالي ندارد هر وقت بخواهم اين اعتبار را از آن سلب ميكنم.» وي گفت: «امام راحل در جايي فرمودند كه من از اول هم به انتخاب بازرگان مايل نبودم بنابراين ميتوان به اين نتيجه رسيد كه امام (ره) با اين انتخاب ميخواست فشارهاي آمريكا در روزهاي اول انقلاب را كاهش دهد. ضمن اينكه امام (ره) منافقين را شاگردان بازرگان ميدانست.» |
|
به گزارش خبرآنلاین ؛ رئیس فدراسیون فوتبال هم در این باره می گوید:« اگر نتوانیم تا آن زمان مربی انتخاب کنیم از میان مربیان سرشناسی که در کمیته فنی تیم های ملی هستند خواهش می کنیم ، این بازی را یکی از آنها برای مان انجام بدهد تا بعدش که تیم ملی مربی جدیدش را داشته باشد. البته می دانیم که خودشان در تیم های شان مشغله دارند اما اگر لازم باشد حتما برای یک بازی به کمک تیم ملی می آیند.»
قلعه نویی سرمربی سپاهان و منصور ابراهیم زاده سرمربی ذوب آهن دو مربی شاغل در لیگ برتر و عضو کمیته فنی تیم های ملی فوتبال ایران هستند که شانس دایت تیم ملی را در اولین مسابقه بعد از رفتن قطبی دارند!
به گزارش خبرآنلاین؛ او که چندی قبل همراه با شاگردانش د مسابقات بازی های ساحلی آسیا در عمان توانست رتبه سوم آسیا را کسب کند پس از یک ماهمذاکره با فدراسیون فوتبال ایران برای تمدید قراردادش سرانجام به نتیجه ای نرسید و به همکاری اش پایان داد. او در این باره گفته است:« ترجیح می دهم در فوتبال چمنی مربیگری کنم و نه فوتبال ساحلی برای همین از فدراسیون فوتبال ایران عذر خواستم.»
درحالی که شایعه شده بود فدراسیون برای تیم ملی بزرگسالان دنبا مربی خارجی است ، مهدی تاج نایب رئیس فدراسیون هم گفت:« ما یک مربی برزیلی داشتیم که همین اوکتاویو بود که او هم دیگر نیست!»
فيفانيوز - جواد خیابانی، تهیه کننده، گزارشگر و مجری برنامههای ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میباشد.
جواد خیابانی در سال ۱۳۷۷ موفق شد جایزه بهترین گزارشگرفوتبال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را دریافت نماید در سال ۱۳۷۸ نیز از سوی مجله سروش و با انتخاب خوانندگان این مجله بعد از حسین الهی قمشهای به عنوان محبوبترین چهره تلویزیونی در ایران دست یافت.در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ به عنوان بهترین مجری برنامههای ورزشی انتخاب شد. وی متولد بیست و هفتم آبان ۱۳۴۵ در شهر کرج میباشد که در همین شهر تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در هنرستان بهشتی کرج به پایان رسانید و در سال ۱۳۶۴ در رشته متالورژی - ریخته گری - به عنوان مهندسی مواد از دانشکده تربیت، دبیر فنی تهران واقع در لویزان دست پیدا کرد.
فيفا نيوز _ جوادخیابانی در سال ۱۳۶۸ به عنوان مدرس هنرستان در دروس فنی به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و دو سال نیز در هنرستان رجایی بندرعباس به عنوان معاون آموزشی (ناظم هنرستان) مشغول به کار شد. تا اینکه در سال ۱۳۷۳ در آزمون جذب گزارشگر و مجری ورزشی تلویزیون ایران IRIB پذیرفته شده و ازآن زمان تا به حال به عنوان تهیه کننده - گزارشگر ومجری برنامههای ورزشی صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران کار میکند.
تولد و کودکی
در بیست و هفتم آبان ۱۳۴۵ در محله کارخانه قند کرج - کوچه شالچی - به دنیا آمد. او پنجمین فرزند از بین هشت فرزند خانواده خود میباشد. تا ۶ سالگی مقیم کرج بود تا اینکه در سال ۱۳۵۱ به تهران آمده و در دبستان جیحون در خیابان هاشمی دوران ابتدایی را پشت سر گذاشت. او شاگرد اول کل دبستانهای منطقه ۱۰ آموزش و پرورش تهران شد و در آزمون دانش آموزان با استعداد در کنکور استعدادهای درخشان و نیز سنجش مدرسه آلمانیهای قلهک شرکت کرد و در هر دو مورد قبول شد اما به خاطر محدودیتهای مالی نتوانست ثبت نام کند و پس از ۵ سال اقامت در تهران مجددا در سال ۱۳۵۷ به کرج بازگشت تا در شهرک کارمندی وابسته به وزارت کشاورزی موسوم به شهرک اصلاح بذر كرج مقیم شود.پدر او انباردار اداره اصلاح بذر کرج بود.
نوجوانی
از همان دوران نوجوانی به کسب درآمد پرداخت و در ۱۳ سالگی به عنوان کارگر ساده در شرکت کنسرو سازی شمشاد به کار مشغول شد.خودش در این باره نقل قولی دارد که آن را میخوانید:در آن سالها در هر ماه ۶۰۰۰ ریال حقوق میگرفتم که نصف آن را به مادرم میدادم و با بقیه پول مجلات کیهان ورزشی و دنیای ورزش را میخریدم تا عشق و علاقه خودم را به ورزش سیراب کنم.
فيفا نيوز _ در سال ۱۳۶۰ بعد از طی دوران مدرسه راهنمایی در هنرستان شهید بهشتی کرج ثبت نام کرد و در طی ۳ سال اول تحصیل در این هنرستان که در محله فرح دشت كرج قرار داشت به عنوان شاگرد اول هنرستان انتخاب شد اما در سال چهارم به خاطر حضور فراوان در مسابقات ورزشی مدارس کاملا از درس عقب افتاد و حتی معدل دیپلم خود را تا نمره ۱۵ تنزل داد.او در سال ۱۳۶۴ در کنکور سراسری رشته ریاضی فیزیک شرکت کرد اما نتیجه خوبی نگرفت و در رشته فوق دیپلم ریخته گری در آموزشکده انقلا ب اسلامی لویزان پذیرفته شد. وقتی نتایج کنکور اعلام شد او از تهران دور بود زیرا برای کار به بندرعباس رفته بود و به عنوان باربر در اسکله بندر عباس و مدتی هم در منطقه چابهار کار میکرد. خودش در این باره میگوید: من از کودکی و نوجوانی کار کردن را دوست داشتم و در استادیومها بستنی و ساندویچ میفروختم حتی مقواهای اضافی را جمع آوری میکردم و با آنهانوعی کلاه یا آفتاب گیر میساختم ودر استادیومها به تماشاگران میفروختم تا هزینه تحصیل خودم را تامین کنم و بعدها در دوران جوانی به دوختن پرچمهای قرمز و آبی و نارنجی (برای تیم آرارات) اقدام کردم و همزمان در انبار بوجاری اداره اصلاح بذر کرج به کارگری مشغول شدم زیرا احساس میکرم کار کردن جوهره مرد است و این را افتخار خودم میدانم که همیشه روی پای خودم ایستادهام.
جوانی
او در سال ۱۳۶۷ از دانشکده تربیت دبیر فنی تهران(نام فعلی آموزشکده لویزان) فارغ التحصیل شد و در هنرستان توحید تهران به تدریس علوم و دروس فنی پرداخت ودر حین تدریس تحصیلات خود را تا درجه مهندسی مواد ادامه داد. در سال ۱۳۶۹ مجددا به بندر عباس رفت و این بار به عنوان معاون هنرستان رجایی این شهر و نیز دبیر شیمی مشغول به کار شد. در حین فعالیت در هنرستان بندر عباس در کنکور سراسری رشته هنر (مرحله اول) شرکت کرد و با رتبه ۹ (نهم) در کنکور سال ۱۳۷۰ پذیرفته شد اما در مرحله دوم کنکور به خاطر مشکلات شخصی شرکت نکرد و برای بار سوم در طی زندگی خود به کرج بازگشت تا کار در هنرستان توحید را ادامه دهد.
ورزش
او به خاطر بیماری فلج اطفال که در سال ۱۳۴۸ به آن دچار شده بود مشکلات حرکتی زیادی داشت که هنوز هم از آن رنج میبرد اما با این وجود در مسابقات دوچرخه سواری آموزشگاههای ایران در سال ۱۳۶۲ قهرمان جاده شد. در سالهای ۶۲ - ۶۳ و ۶۴ بک چپ و دروازه بان تیم هنرستان و تیم منخب آموزشگاههای کرج بود. در سال ۱۳۶۶ در المپیک دانشجویان ایران در شیراز شرکت کرد. در آن مسابقات او هم عضو تیم بسکتبال و هم تیم فوتبال منتخب دانشکدههای فنی و مهندسی تهران بود که به مقام پنجم ایران در رشته فوتبال دست یافت و در همان سال به اردوی تیم ملی دانشجویان ایران دعوت شد. این اردو هرگز تشکیل نشد زیرا در آن زمان ورزش دانشگاهی چندان فعالیت مهمی نداشت.
تلویزیون
در سال ۱۳۷۲ در برنامهای به نام آنچه شما خواستهاید شرکت کرد. این برنامه مخصوص کسانی بود که دوست داشتند تا مسابقات ورزشی را گزارش کنند. او در این برنامه به عنوان اولین نفر برگزیده شد و در طی چند هفته به عنوان گزارشگر ثابت همان برنامه کار خود در تلویزیون را آغاز کرد و رفته رفته در سایر برنامههای ورزشی تلویزیون نیز حضور پیدا کرد. در زمان جام جهاني فوتبال در سال 1994 قرار بود به عنوان گزارشگر حضور داشته باشد اما به خاطر تغییر مدیریت وآغاز به کار شبکه سوم سیما از حضور در جام جهانی منع شد. پس از تاسیس شبکه سوم سیما نیز به مدت یک سال در مراحل آزمون و تایید نهایی باقی ماند تا اینکه برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ مسابقه فوتبال پرسپولیس با کشاورز تهران را به صورت کامل و زنده گزارش کرد. قبل از آن بیشتر در چند مسابقه به صورت چند دقیقهای کوتاه در کنار گزارشگرانی چون بهرام شفیع، عباس بهروان، مرحوم محمدرضا كيانوش و اسکندر کوتی کار کرده بود.
معروفترین شاگردان
جواد خیابانی در طی حدود ۲۰ سال سابقه تدریس در مدارس و دانشگاهای ایران شاگردان و دانشجویان سرشناسی داشتهاست که برخی از انها را که خودش نام برده فهرست شدهاست.
۱- مرحوم ناصر عبداللهی -خواننده فقید موسيقي پاپ که دوستی عمیقی با هم داشتند.
۲- حمید رضا رجبی- فوتبالیست تیمهای بانک ملی - هما - سایپا - پاس و مس كرمان
۳- مهدی علی بیگی -فوتبالیست
۴- افشار زینالی - فوتبالیست
مهمترین سفرهای کاری
۱- مقدماتی قهرمانی فوتبال جوانان آسیا - ۱۹۹۶ - عربستان سعودی
۲- فینال جام قهرمانی فوتبال جوانان آسیا - ۱۹۹۶ - کره جنوبی
۳- مسابقه فوتبال ایران با استرالیا - ۱۹۹۷ - ملبورن
۴- جام جهانی فوتبال - ۱۹۹۸- فرانسه
۵-مسابقه یوونتوس - اینتر - ۱۹۹۹ - تورین
۶-المپیک سیدنی - ۲۰۰۰ - استرالیا
۷-جام بینالمللی فوتسال دوبی - ۲۰۰۱- امارات متحده عربی
۸-المپیک آتن - ۲۰۰۴ - یونان
۹-جام جهانی فوتبال باشگاهها - ۲۰۰۷ - ژاپن
۱۰- مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن
برنامههای تلویزیونی
جواد خیابانی از سال ۱۳۷۳ تا به حال در بیش از ۴۰ برنامه مختلف به عنوان تهیه کننده شرکت داشته که برخی از آنها فهرست شدهاست.
۱- معرفی ورزشها - سال ۱۳۷۳- شبکه سوم سیما
۲- ایران در جام جهانی - ۱۳۷۵ - شبکه اول سیما
۳- جام ملتهای آسیا - ۱۳۷۶ - شبكه سوم يسما
۴- دیدار - شبکه پنجم
۵- ما شما ورزش - شبکه سوم
۶- در جستجوی ورزش - شبکه دوم
۷- آموزش فوتبال - شبکه آموزش
۸- یار دوازدهم - شبكه سوم ۹- سفر به مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن
تدریس در دانشگاه
او پس از سه سال ترک تدریس در هنرستان مجددا از سال ۱۳۸۱ واین بار به عنوان استاد دانشگاه جامع علمی کاربردی مشغول به آموزش وتدریس شده و در رشته نقشه کشی صنعتی و رياضي كاربردي و علوم کاربرد مواد صنعتی تدریس میکند.
سوتي هاي خياباني
فيفا نيوز _ اصولا كساني كه گزارش هاي خياباني از مسابقات فوتبال را ديده اند در يك نكته هم نظرند و آن اينكه اين آقاي گزارش گر خيلي ذهنيت خود را وارد گزارش مسابقه مي كند و چندان به آن چيزي كه در زمين مسابقه مي گذرد توجه ندارد.
در مسابقه مكزيك و فرانسه در نيمه اول، در يك صحنه حساس كمك داور دوم بازي فرصت گل مكزيك را آفسايد اعلام كرد اما خياباني بدون توجه به پرچم بالاي كمك داور به معني آفسايد كه اتفاقا چندين مرتبه هم در صحنه هاي آهسته تكرار شد،با شوري وصف ناپذير براي فرصت از دست رفته حسرت مي خورد و مدام تكرار مي كرد كه عجب فرصت گلي را مكزيكي ها از دست دادهاند و...
سكوتهاي گاه و بيگاه و انفجارهاي ناگهاني كه با تكرار تندتند نام بازيكنان همراه مي شود يكي ديگر از ويژگيهاي خاص گزارشهاي آقاي خياباني است.
آقاي خياباني خيلي تلاش مي كند كه اطلاعات حاشيهاي درباره بازي در اختيار تماشگران تلويزيوني قرار دهد اما زمان و اطلاعات مناسبي را انتخاب نميكند. بارها اتفاق افتاده است كه در يك صحنه حساس بازي، خياباني مشغول دادن اطلاعات كم ارزش است و از صحنههاي حساس بازي غافل.
چند نمونه ازسوتیهای جواد خیابانی
- در یکی از بازی های بارسلونا در فصل گذشته خیابانی صحنه تعویض بازیکن بارسا را به صورت اخراج گزارش کرد."چه اخراجی ، خودش هم باورش نمی شد،عجب تصمیمی، بعد ها داور سر این تصمیم به شدت بازخواست خواهد شد." اما وقتی دید ب بازیکن بارسا تعویض می شود، سکوت عجیبی کرد!
- خیابانی در حین گزارش بازی دوستانه برزیل و پرتغال گفت: پرتغال یکی از کشور های گرم خیز اروپایی است.
- البته "توی دروازه " گفتن های بیش از حد خیابانی هم می تواند جزو سوتی ها باشد، او کاری کرده که با شنیدن دو کلمه "توی دروازه" یاد خیابانی بیفتیم.
- در بازی دوستانه تیم ملی با زامبیا، جواد خیابانی گفت:"حالا توپ در اختیار سبز قامتان زامبیا قرار دارد!
در همان بازی یک بازیکن زامبیا اخراج شده بود. اما به دلیل این که همه آنها سیه چرده بودند ، خیابانی به اشتباه می گفت : عجیبه که بازیکنی که اخراج شده، داره توی زمین بازی می کنه!
سوتیهای خیابانی فقط در یک بازی!
گزارش طنز آمیز جواد خیابانی در ديدار استقلال پرسپولیس در سال 87 براي مدتها سوزژه اصحاب رسانه بود.
ـ عابدزاده و بابایی دروازه بان های تیم های خودشون بودن و حالا هم مربی دروازبان های تیم های خودشون هستند!
ـ با شوت با شوت جواب داده می شه!
ـ من خودم دیدم که این بازیکن (استقلال) قبل از ورود به زمین چمن چند دقیقه ای دعا کرد و بعد وارد شد. خودم دیدم.
ـ یک کبوتر که تماما آبی شده تو محوطه جریمه تیم پیروزی نشسته (بعد از یک ربع تصویر رفت روی کبوتر ) اینم همون کبوتری که قبلا راجع بهش صحبت کردم!
ـ حملات دو تیم ، حملاتی است که دروازه ها را بدجوری تهدید می کنه و هر دو تیم از گل زدن به مشکل برخوردند!
ـ کریمی موقعیتی که خودش برای خودش با پای باقری ساخت، خودش هم خراب کرد خودش....!
ـ باقری استپ سینه رو اومد ، ولی نتونست ادامه بده!
ـ حسین کاظمی از پشت پا غافل نشد و پژمان نوری رو به زمین انداخت!
ـ آتسو با کریمی صحبت می کنه. چیکار می خوان بکنن اونجا؟دارن نقشه اش رو می ریزن اونجا!
ـ باز شاهدیم که صندلی های بی گناه ورزشگاه به زمین پرت می شه.
ـ صحنه های زشتی که در چنین صحنه هایی اونها رو می بینیم در این صحنه ها!
ـ (یک نیمه مانده به پایان بازی ، بعد از گل استقلال) امیر قلعه نویی تونست با این گل پیروزی رو پپشت سر بذاره!
- (10 دقیقه مانده به پایان بازی) چه 10 دقیقه ای می شه این 10 دقیقه و امیر قلعه نویی پیروز می شه !
- (علیرضا محمد بازی جوانمردانه می کند) آفرین علیرضا محمد. آفرین . واقعا یک بار دیگه با صراحت می گم. آفرین علیرضا محمد.
- از 4 دقیقه وقت تلف شده یک دقیقه تلف شد!
هرچند برخي مواقع اين سوتي ها ظنز آميز است و باعث اوقات خوش ميشود اما آنچه كه مهم است اصل بودن اين سوتيها و فرعي بودن امر گزارش در برخي گزارشهاي خياباني است. سوتيهايي كه اعصاب مخاطبان را به هم مي ريزد و لذت ديدن يك فوتبال زيبا را ضايع مي كند.
محمد پروین که اخیرا تحت عمل جراحی قرار گرفته است این روزها دوران نقاهت خود را در منزل، سپری می کند. طی روزهای گذشته نیز بازیکنان پرسپولیس در گروههایی چند نفره به عیادت هم بازیشان رفتند و حال و روز او را جویا شدند.
امروز نیز سپهر حیدری، جلال اکبری، محمد منصوری، حسین بادامکی، مجتبی شیری، مجتبی زارع بازیکنان پرسپولیس به همراه فرزاد محلوجی از اعضای کادر پزشکی این تیم، با حضور در منزل محمد پروین، با او دیدار کردند.
مجتبی شیری که پیش از این خود عمل مشابهی را بر روی پایش انجام داده است، بیش از دیگران با محمد پروین هم کلام شده بود و تجربیات خود را در اختیار او می گذاشت.