با کدام آیه محشور می شوید؟
پیام ها
1- فرزند در هر موقعيّتى كه هست، بايد متواضع باشد و كمالات خود را به رُخ والدين نكشد. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ»
2- تواضع در برابر والدين، بايد از روى مهر و محبت باشد، نه ظاهرى و ساختگى، يا براى گرفتن اموال آنان. وَ اخْفِضْ لَهُما ... مِنَ الرَّحْمَةِ
3- فرزند بايد نسبت به پدر مادر، هم متواضع باشد، هم برايشان از خداوند رحمت بخواهد. وَ اخْفِضْ ... وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما
4- دعاى فرزند در حقّ پدر و مادر مستجاب است، وگرنه خداوند دستور به دعا نمىداد. وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما ...
5- دعا به پدر و مادر، فرمان خدا و نشانهى شكرگزارى از آنان است. قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما ...
6- در دعا از كلمه «رَبِّ» غفلت نكنيم. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
7- رحمت الهى، جبران زحمات تربيتى والدين است. «رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي» گويا خداوند به فرزند مىگويد: تو رحمت خود را دريغ مدار، واز خدا نيز استمداد كن كه اداى حقّ آنان از عهدهى تو خارج است.
8- گذشتهى خود، تلخىها و مشكلات دوران كودكى وخردسالى را كه بر والدين تحميل شده است از ياد نبريد. «كَما رَبَّيانِي صَغِيراً»
9- پدر و مادر بايد بر اساس محبّت فرزندان را تربيت كنند. «ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي»
10- انسان بايد از مربّيان خود تشكّر وقدردانى كند. «ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي»
پیام ها
1- آفرينش بىهدف و انسان رها نيست، زيرا بيهودگى وبىهدفى در شأن خدا نيست. «فَتَعالَى اللَّهُ»
2- ذات مقدّس الهى را از هر فكر و انديشهاى برتر و افعال او را از هر امر باطل، پاك ومنزّه بدانيم. «فَتَعالَى اللَّهُ»
3- حكومت حكيمانه، حقيقى، مطلق ومنحصربهفرد، از آنِ خداست. «الْمَلِكُ الْحَقُّ»
4- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عاشقانه طالب شنيدن و گرفتن وحى بود. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
5- فراگيرى هر چيزى به تناسب خود آدابى دارد. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
بنام خدا
با سلام
الهی قبول بفرما طاعات و عبادات همه عالمیان را در ماه مهمانی خودت،خصوصادر این شبهای قدر که ثواب هزار ماه برای آن قرارداده ای،آمین یا رب العالمین
آیه انتخابی جز< 19 آیه 70 سوره فرقان است که راه تبدیل سیئات به حسنات را بیان میفرماید:
راه تبدیل سیئات به حسنات
مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(70- فرقان)
آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل میکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد
این آیه بشارتی است شگفت به کسانی که گناه کردهاند و از گذشته خود پشیمانند. در این فراز سخن از عفو بخشش نیست بلکه گامی فراتر و لطفی بیشتر به چشم میخورد و آن تبدیل گناهان به حسنات است. اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
خلاصه نظر علامه طباطبایی(ره) در چگونگی تبدیل سیئات به حسنات
گناه آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی میماند. و نیز تا ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمیشود و گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد.(المیزان ج15 ص 243)
حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟ پاسخ این سوال را امیرالمؤمنین علیهالسلام دادهاند آن حضرت میفرماید: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا؛ ای مردم، جز این نیست که خشنودی و خشم است که مردم را بر محوری جمع میکند. همانا ناقه ثمود را یک نفر پی کرد و کشت؛ امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن گناه رضایت دادند
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت میرساند و رنج و غم آنان را بر طرف میسازد و شما (مسلمین) را جانشینان اهل زمین قرار میدهد؟ آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز نیست لیکن) اندکی متذکر (این حقیقت) هستند.
پیام ها
1- از راههاى شناخت خدا و يكتايى او، توجّه به يك قدرت نجاتبخش و بريدن از قدرتها ووسايل ديگر در هنگام اضطرار است. «أَمَّنْ يُجِيبُ»
2- شرط استجابت دعا، قطع اميد از ديگران واخلاص در دعاست. «يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ»
3- آنان كه با سكوت، از خداوند حاجتى مىخواهند، خداوند از حالشان با خبر است ولى دوست دارد بندگانش حاجت خود را به زبان آورند. «إِذا دَعاهُ»
4- انسان بر طبيعت حكومت دارد. «يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ»
5- آيا در حال اضطرار، به قدرتهاى مادّى توجّه مىكنيد؟! «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ»
|
|
بنام خدا
در این شب های قدر الهی برای همه دعا کنیم و قدر این شب ها را بدانیم.بخشی از نکات و پیام های آیه 38 سوره النباء بشرح زیر میباشد:
يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً «38» ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً «آیه 39 سوره النباء»
روزى كه روح و فرشتگان به صف ايستند، كسى سخن نگويد جز آن كه (خداى) رحمان به او اجازه دهد و او سخن صواب گويد. آن روز، روز حق است (و محقق خواهد شد.) پس هر كه بخواهد، راه بازگشتى به سوى پروردگارش انتخاب كند.
نکته ها
واژه «روح» در قرآن گاهى به صورت مطلق آمده، مانند اين آيه و آيه 4 سوره قدر، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ» كه معمولًا در اين موارد، در برابر ملائكه قرار گرفته است و گاهى به صورت مقيد آمده، مانند روح القدس، روح الامين.
از روايات بر مىآيد كه روح، يا مخلوقى است برتر از فرشته و يا اگر فرشته است، برترين فرشتگان است. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: روح، فرشتهاى برتر از جبرئيل و ميكائيل است. «1»
در روايات مىخوانيم كه مراد از «إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً» امامان معصوم هستند كه از جانب خداوند اذن دارند سخن صواب و حق گويند. «2»
پیام ها
1- نه فقط انسان و جنّ، بلكه فرشتگان نيز در صحنه قيامت حاضر مىشوند.
«يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 368
بنام خدا
شهادت مولای متقیان امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب(ع) را تسلیت عرض نموده و در این شبهای عزیز قدر التماس دعا برای همه را دارم.
آیه انتخابی جزء 20 قرآن کریم آیه 77 سوره قصص میباشد که بخشی از نکات و پیامهای آن بشرح زیر میباشد:
وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ «آیه 77 سوره قصص»
و (اى قارون!) در آنچه خداوند به تو داده است، سراى آخرت را جستجو نما و (در عين حال) بهرهات را نيز از اين دنيا فراموش مكن و همانگونه كه خداوند به تو احسان كرده است، تو نيز (از اين ثروت به ديگران) احسان نما وبدنبال فساد در زمين مباش كه خداوند، فسادگران را دوست نمىدارد.
نکته ها
حضرت على عليه السلام در تفسير جملهى «لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» فرمود: «يعنى از سلامتى، قوّت، فراغت، جوانى و شادابى خود براى آخرت استفاده كن». «1»
در اين آيه به چند دستور و رهنمود تربيتى اشاره شده است:
الف: توجّه داشتن به آخرت، همراه با بهرهمندى از دنيا.
ب: احسان به ديگران با توجّه به الطاف خداوند به انسان.
«1». تفسير نورالثقلين. جلد 7 - صفحه 94
ج: دورى از فساد با توجّه به «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»
پیام ها
1- دنيا مزرعهى آخرت است. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» (به قارون گفته شد: از اين امكانات سراى آخرت را دنبال كن.)
2- دارايى ثروتمندان، از آنِ خداست. «آتاكَ اللَّهُ»
3- آخرت را بايد با جديّت دنبال نمود، هر چند دنيا را نيز نبايد فراموش كرد. «ابْتَغِ- لا تَنْسَ»
4- مال و ثروت مىتواند وسيلهى سعادت اخروى گردد. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»
5- موعظهى ثروتمندان، كار پسنديدهاى است. وَ ابْتَغِ ...
6- هركس به سهم و نصيب خود اكتفا كند وباقى را صرف آخرت نمايد. وَ ابْتَغِ ... وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ ...
7- در موعظه، به نيازهاى طبيعى هم توجّه داشته باشيم. «لا تَنْسَ نَصِيبَكَ»
8- ثروت بىحدّ، بهرهمندى بىحساب رابدنبال ندارد. نصيب هركس محدود و مشخّص است. «نَصِيبَكَ»
9- آخرتطلبى از طريق احسان به ديگران است. وَ ابْتَغِ ... وَ أَحْسِنْ
10- براى دعوت ديگران به احسان، يادآورى احسان الهى در حقّ آنان كارساز است. «أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ»
11- سرمايهداران بىايمان، در معرض فساد هستند. «لا تَبْغِ الْفَسادَ»
کته ها
كلمهى «نقير» از نوكزدن گرفته شده و به گودى هستهى خرما كه گويا نوك خورده است، گفته مىشود.
در آيهى قبل «مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً» بود، اينجا «يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ»، يعنى كيفر و پاداش، هر دو بر پايهى «عمل» است.
در اين آيه بهشت، و در آيهى 97 سورهى نحل، علاوه بر آن «حيات طيّبه» بيان شده است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پیام ها
1- عامل ورود به بهشت، ايمان و عمل صالح است، نه نژاد و ادّعا و آرزو. آيهى قبل و لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ ... مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ ...
2- همهى نژادها، رنگها، ملل و طبقات، در بهرهگيرى از لطف خدا يكسانند. «مَنْ يَعْمَلْ»
3- با انجام برخى كارهاى صالح، به بهشت اميد داشته باشيد. چون كمال بىنهايت است و قدرت كسب انسان محدود. «مِنَ الصَّالِحاتِ»
4- زن و مرد، در رسيدن به كمالات معنوى برابرند. «مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى» بر خلاف اعتقادات گروهى از يهود و مسيحيان.
5- ايمان، شرط قبولى اعمال است و خدمات انسانهاى بى ايمان، در همين دنيا جبران مىشود و ارزش اخروى ندارد.
6- جزاى مؤمنِ نيكوكار بهشت است. «فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
7- كارهاى نيك، گرچه اندك باشد ارزش دارد. «وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً»
بنام خدا
با سلام
آیه منتخب جزء 21 آیه 69 سوره عنکبوت میباشد که بخشی از نکات و پیامهای آن بشرح زیر میباشد:
هدایتی که نصیب هر کس نمی شود
وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(69- عنکبوت)
کسانى که در راه ما جهاد کنند ما آنها را به طرق خویش هدایت مىکنیم، و خداوند با نیکوکاران است.
«مجاهدة» یعنى به کار بردن آخرین حد وسع و قدرت در دفع دشمن که بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهرى، جهاد با شیطان و جهاد با نفس.(1) «جاهَدُوا فِینا؛ جهادشان همواره در راه ماست» کنایه از این است که جهادشان چه در راه عقیده و چه در راه عمل در امورى است که متعلق به خداوند متعال است. « سُبُلَنَا؛ راههاى خدا» عبارت است از راه هایى که آدمى را به سوى او هدایت و به او نزدیک مىکند؛ چون به عنوان مثال وقتى مىگویند این راهِ سعادت است، معنایش این است که: این راه به سعادت ختم مىشود.(2)
نکته قابل توجه اینکه هدایتی که در آیه آمده است از جنس هدایت ابتدایی که همه انسانها از آن برخوردارند نیست. هدایت ابتدایی همان نشان دادن راه در ابتدای کار است که این هدایت ابتدایی با فرستادن پیامبران و بیان احکام الهی در مورد تمام انسانها محقق می شود. از این مرحله به بعد کسانی که طبق آن برنامه های عمل کردند و قدری در مسیر خدا حرکت کردند هدایت ویژه الهی شامل حال آنها می شود که این می شود هدایت مضاعف(3). مؤید این تفسیر اشاره به معیت یا همان همراهی اختصاصی(4) است که در جمله بعد آمده است.
پیام ها
1- براى رسيدن به هدايت ويژهى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ»، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «5»
2- گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى را به دنبال دارد. ( «جاهَدُوا» به صورت ماضى و «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
3- در مديريّت و رهبرى، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدايتهاى غيبى مىآيد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ»
4- آنچه به تلاشها ارزش مىدهد، خلوص است. «فِينا»
5- راههاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا»
6- به وعدههاى خداوند اطمينان داشته باشيم. «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» (حرف لام و نون تأكيد، نشانههاى تأكيد است)
7- نشانهى نيكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فِينا- لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
8- همراه بودن خداى بزرگ با بندهاى ضعيف، يعنى رسيدن انسان به همه چيز.
«إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» چنانكه در دعاى عرفهى امام حسين عليه السلام مىخوانيم: «ما ذا فقد من وجدك و ما ذا وجد من فقدك» هر كه تو را يافت، چه كمبودى دارد و هر كه تو را از دست داد، چه دارد؟
9- خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مىدهد و هم تا رسيدن به مقصد، دست ما را مىگيرد. لَنَهْدِيَنَّهُمْ ... لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
«الحمدللّه ربّ العالمين»
پی نوشت ها :
(1) المفردات ص208
(2) المیزان ج16 ص151
(3) آیه 7 سوره محمد صلی الله علیه و آله
(4) المیزان ج16 ص152
(5). محمّد، 7.
|
نکته ها
در كتابهاى ششگانهى اهل سنّت رواياتى آمده كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيدند: چگونه صلوات بفرستيم؟ فرمود: بگوييد: «اللهم صل على محمد و آل محمد»
در صحيح بخارى (باب چگونگى صلوات بر پيامبر) وقتى اين حديث را نقل مىكند، در همان نقل حديث، كلمهى «آل محمد» را حذف كرده، چنين مىنويسد: از محمّد «صلّى اللّه عليه و سلّم» پرسيدند: چگونه صلوات بفرستيم؟ فرمود: بگوييد: «اللهم صل على محمد و على آل محمد»!؟
در كنار نام پيامبر، ذكر صلوات مهم است. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «هركه دركتاب ونوشتهاى بر من صلوات فرستد تا آن صلوات در آن نوشته باقى است، براى او پاداش خواهدبود».
در حديث مىخوانيم: «هركس بر حضرت محمّد صلى الله عليه و آله يك صلوات فرستد، خداوند ده صلوات بر او مىفرستد و ده لغزش او را مىپوشاند».
صلوات، كليد استجابت دعا و سبب سنگين شدن ميزان مؤمن در قيامت مىشود.
خداوند در قرآن به پيامبرش مىفرمايد: به زكات دهندگان صلوات فرست، خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً ... صَلِّ عَلَيْهِمْ ، در اين آيه به مردم سفارش مىكند كه بر پيامبر صلوات فرستاده شود. آرى، در اسلام رابطه مردم و رهبر، رابطه صلوات ودرود است همانگونه كه در آيه 54 سوره انعام خدا به پيامبرش دستور مىدهد به كسانى كه به ملاقاتت مىآيند سلام كن. «إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ»
امام صادق عليه السلام فرمود: «درود خداوند به معناى رحمت، درود ملائكه به معناى به پاكى ياد كردن و درود مردم به معناى دعاست».
پیام ها
1- هرگاه خواستيد ديگران را به كار خيرى دعوت كنيد، اوّل خود و دست
اندركاران شروع كنيد. (خداوند براى فرمان صلوات به مردم، اوّل از صلوات خود و فرشتگان نام مىبرد.) «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ»
2- صلوات خدا و فرشتگان دايمى است. «يُصَلُّونَ»
3- صلوات بر پيامبر، لازمه ايمان و از وظائف مؤمنان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا»
4- درود لفظى كافى نيست، تسليم عملى نيز لازم است. «صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا»
5- رابطهى مردم و رهبر در حكومت الهى، صلوات و سلام است. (علاقهى قلبى كافى نيست، اظهار علاقه لازم است.) «صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا»
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
احزاب/23
|
|
بنام خدا
ضمن تشکر از آیه منتخب ارسالی بخشی از نکات و پیام های آیه بشرح زیر میباشد:
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ «آیه 43 سوره ق»
همانا اين ما هستيم كه زنده مىكنيم ومىميرانيم وبازگشت (همه) بهسوى ماست.
نکته ها
خداوند در اين آيات مىفرمايد: در قيامت شك نكنيد زيرا:
- مرگ و حيات شما به دست ماست. «نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
پیام ها
1- جز خداوند، هيچ كس قدرت زنده كردن و ميراندن ندارد. «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
2- ياد اينكه بازگشت همه به سوى اوست، توان انسان را در برابر مشكلات افزون مىكند. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ ... إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
احزاب/23
بنام خدا
با تشکر از ارسال آیه مورد نظرتان، بخشی از پیامها و نکته های آیه بشرج زیر میباشد:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا «آیه 23 سوره احزاب»
از ميان مؤمنان مردانى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آمادهى جهاد نمودند)، برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند) و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.
نکته ها
كلمهى «نحب» داراى معانى زيادى است ولى در اين جا به معناى نذر و عهد و پيمانى است كه چه بسا انجام آن منجر به مرگ يا خطر بزرگى شود.
در برابر گروهى كه خواهان زندگى در رفاه بودند، «يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ» «1» گروهى در انتظار شهادتند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ»
امام حسين عليه السلام در كربلا هنگام وداع با اصحابش و گاهى بالاى سر شهدا اين آيه را تلاوت مىفرمود. «2»
پیام ها
1- همهى اصحاب پيامبر و مؤمنان در يك درجه نيستند. «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
2- نقل كمالات ديگران يكى از راههاى تربيت است. مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ ...
3- دفاع از حقّ تا مرز شهادت، نشانهى صداقت در ايمان است. «صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ»
4- تعهّد، لازم الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است. «صَدَقُوا ما عاهَدُوا»
5- بزرگداشت شهدا، پيام و درسى قرآنى است. «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ»
6- انتظار شهادت نيز يك ارزش است. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ» آمادگى براى لقاى خداوند، از صفات مؤمنان است.
7- باب شهادت باز است. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ»
8- شهادت برخى مؤمنان، عامل عقب نشينى يا دلسردى ديگر مؤمنان نمىشود.
(مؤمن با اينكه شهادت دوستان و عزيزان خود را مىبيند، باز خود در انتظار شهادت است) «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ»
9- مؤمنان واقعى پايبند عهد و پيمان خود با خدا هستند و هيچ چيز حتّى شهادت دوستان و عزيزان، روحيه آنان را تغيير نمىدهد. «وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»
«1». احزاب، 20.
«2». تفسير كنزالدّقائق.
جلد 7 - صفحه 348