با کدام آیه محشور می شوید؟
بنام خدا
سلام عزیزان راسخونی.عباداتتان در ماه رمضان ماه میهمانی خداوند بزرگ مورد رضای باریتعالی قرار گیرد.ان شاءالله
آیه خیلی مهمی که برای همه ما لازم است در آن کمی تدبر و تفکر کنیم آیه 155 سوره بقره است که می فرماید:
«155» وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ
وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمايش مىكنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده.
نکته ها
خداوند متعال، همهى انسانها را آزمايش مىكند، امّا آزمايش و امتحان همه يكسان نيست. تمام جهان، صحنه آزمايش و تمام مردم حتّى پيامبران نيز مورد امتحان قرار مىگيرند. بايد بدانيم كه آزمايشهاى خداوند براى رفع ابهام نيست، بلكه براى شكوفايى استعدادها و پرورش انسانها است.
وسايل آزمايش الهى نيز تمام حوادث تلخ و شيرين و از جمله ترس و گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرهى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزيزان به ميدانهاى نبرد، از جمله امتحانات است.
براى پيروزى در آزمايشِ خوف از دشمن، نياز به توكّل و ياد خداوند است و براى مبارزه با كمبودها، نياز به صبر و پايدارى است كه در دو آيهى قبل راه نشان داده شده است. «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»
لازم نيست همهى مردم با همهى مسائل آزمايش شوند، بلكه ممكن است:
الف: هركس با چيزى آزمايش شود.
ب: فردى در آزمايشى روسفيد باشد، ولى در امتحان ديگرى رسوايى به بارآورد.
ج: ممكن است آزمايش فردى، وسيلهى آزمايش ديگران نيز باشد.
گاهى كم شدن مال و محصولات يا پيدا شدن خوف و ترس و ساير مشكلات، به خاطر آزمايش الهى است، ولى در بعضى اوقات، اين امور كيفر اعمال خود انسانهاست.
ایاک نعبد و ایا ک نستعین
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ »
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگيريد، همانا خداوند با صابران است.
«سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 153»
آیه 35 سوره نور:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
بنام خدا
با سلام
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه عزیزان راسخونی و همه مسلمانان در این ماه پربرکت الهی یکی از آیات مهم و امیدوارکننده قرآن با نکته ها و پیامهای آن این آیه است:
قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «53سوره زمر»
بگو: «اى بندگان من كه بر نفس خويش اسراف (و ستم) كردهايد! از رحمت خداوند مأيوس نشويد، همانا خداوند همهى گناهان را مىبخشد، زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان است.»
نکته ها
آيات قبل تهديدى براى افراد مغرور بود و اين آيه به گناهكاران پشيمان بشارت مىدهد.
در تمام كلمات اين آيه لطف و مهر الهى نهفته است:
1. پيام بشارت را رسول خدا صريحاً اعلام كند. «قُلْ»
2. خداوند انسان را مخاطب قرار داده است. «يا»
3. خداوند همه را بندهى خود و لايق دريافت رحمتش دانسته است. «عِبادِيَ»
4. گناهكاران بر خود ستم كردهاند و به خدا ضررى نرساندهاند. «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»
5. يأس از رحمت، حرام است. «لا تَقْنَطُوا»
6. رحمت او محدود نيست. «رَحْمَةِ اللَّهِ» ( «رَحْمَةِ اللَّهِ» به جاى «رحمتى» رمز جامعيّت رحمت است، چون لفظ «اللَّهِ» جامعترين اسم اوست).
7. وعدهى رحمت قطعى است. «إِنَّ اللَّهَ»
8. كار خداوند بخشش دائمى است. «يَغْفِرُ»
9. خداوند همهى گناهان را مىبخشد. «الذُّنُوبَ»
10. خداوند بر بخشش همهى گناهان تأكيد دارد. «جَمِيعاً»
11. خدا بسيار بخشنده و رحيم است. «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»
خداوند با اين همه رأفت و مهربانى اعلام مىكند كه تهديدهاى آيات قبل، براى تربيت انسانهاست نه انتقام و كينه.
جلد 8 - صفحه 188
در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسيعى دارد كه علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نيز مىشود. بدين معنى كه انسان در بهرهگيرى از استعدادها و ظرفيّتهاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفريط گردد.
مراد قرآن از اينكه مىفرمايد: خداوند همه گناهان را مىبخشد، آن نيست كه انسان گناه كند و بگويد خدا مىآمرزد، بلكه مراد آن است كه همه گناهان هر قدر هم بزرگ باشند قابل آمرزش است و نبايد از رحمت الهى مأيوس بود و طبيعتاً راه دريافت آمرزش الهى، توبه و جبران گناه است كه در آيه بعد آمده است.
پیام ها
1- قوانين و احكام الهى در حد اعتدال است و نافرمانى مردم، تجاوز از حدّ اعتدال است. «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»
2- در بخشش الهى نوع گناه و مقدار آن تفاوتى ندارد. «الذُّنُوبَ جَمِيعاً»
3- يأس از رحمت الهى جايز نيست. «لا تَقْنَطُوا»
4- آمرزش گناه اقتضاى رحمت خداوند است. «رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ»
5- اميد به مغفرت زمينه آمرزش است. لا تَقْنَطُوا ... إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ
6- اين خداوند است كه همه لغزشها را مىبخشد. «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ» به جاى «انه الغفور»
بنام خدا
با سلام
ضمن تشکر از شما راسخونی محترم لطفا همانگونه که در متن اولیه آمده یک آیه را بطور کامل بنویسید و ارسال کنید.برای این آیه یعنی آیه 186 سوره بقره پیامها و نکته هایی بشرح زیر بیان شده است:
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ.« سوره بقره آیه 186»
و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزديكم؛ دعاى نيايشگر را آنگاه كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، باشد كه به رشد رسند.
نکته ها
برخى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىپرسيدند: خدا را چگونه بخوانيم، آيا خدا به ما نزديك است كه او را آهسته بخوانيم و يا دور است كه با فرياد بخوانيم؟! اين آيه در پاسخ آنان نازل شد.
دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در اين آيه، هفت مرتبه خداوند تعبير خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسيدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزديك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مىكنم، پس به خودم ايمان بياورند ودعوت خودم را اجابت كنند. اين ارتباط محبّتآميز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند.
دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آيات، تمام هستى در تسبيح و قنوتند؛ «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «1» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نياز دارند؛ «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» پس ما نيز از او درخواست كنيم تا وصله ناهمگون هستى نباشيم.
پیام ها
1- دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفيد است. چون خداوند مىفرمايد: من نزديك هستم. «فَإِنِّي قَرِيبٌ» آنچه از اوقات مخصوصه، يا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضيلت است.
2- خداوند به ما نزديك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامىگيرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مىباشد. «فَإِنِّي قَرِيبٌ»
3- استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اجيب» نشانهى دوام است.
4- با آنكه خدا همه چيز را مىداند، امّا دعا كردن وظيفهى ماست. «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي»
5- دعا آنگاه به اجابت مىرسد كه همراه با ايمان باشد. «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي»
6- دعا، وسيلهى رشد و هدايت است. «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 291
پیام ها
1- ايمان به پيامبر و نصرت و تكريم او بايد به صورت يك تعهّد و جريان هميشگى باشد، نه برنامهاى موقّت و موسمى. تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ ... إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ، (قالب مضارع، نشان دوام و استمرار است)
2- بيعت گرفتن از مردم، منافاتى با توحيد و توكّل ندارد. «يُبايِعُونَكَ»
3- عمل و تصميم پيامبر، همان اراده و خواست خداوند است و پيامبر به چيزى جز اراده الهى اقدام نمىكند. «الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ»
4- بيعت با پيامبر، بيعت با خداست. يُبايِعُونَكَ ... يُبايِعُونَ اللَّهَ
5- رهبر مسلمانان بايد در شرايط بحرانى بر وفادارى مردم تأكيد ورزيده و از آنان مجدداً پيمان بگيرد. (از قرائن و شأن نزول آيه استفاده مىشود كه پيامبر اسلام در شرايط بحرانى قبل از صلح حديبيّه، از مردم بيعت گرفت.) «1»
6- حمايت رهبرى الهى، حمايت خداوند را در پى دارد. يُبايِعُونَكَ ... يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ
7- به بيعت و حمايت مردم مغرور نشويد كه قدرت خدا، بالاتر از هر قدرتى است. «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»
8- خداوند به حمايت كسى نيازى ندارد، پس، از پيمان شكنى بپرهيزيد كه با خدايى طرف هستيد كه فوق قدرتهاست. يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ ...
9- پيمان شكنى، خودشكنى است. «فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ»
10- عاقبت خوبان و بدان را براى مردم بيان كنيد تا خود با مقايسه انتخاب كنند.
فَمَنْ نَكَثَ ... وَ مَنْ أَوْفى ...
پیام ها
1- يگانه راه رسيدن به مقام نيكوكاران، انفاق خالصانه از امور مورد علاقه است.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...»
2- در مكتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدايى نيست، بلكه رشد انفاق كننده نيز مطرح است. دل كندن از محبوبهاى خيالى وشكوفاشدن روح سخاوت، از مهمترين آثار انفاق براى انفاق كننده است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»
3- دلبستگى به دنيا سبب محروم شدن از رسيدن به مقام برّ است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»
4- سعادتِ فرد در سايه نگاه اجتماعى وكريمانه اوست. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا»
5- بهترين چيز دوست داشتنى براى انسان «جان» است. پس شهدايى كه جان
خود را در راه خدا مىدهند، به بالاترين مقام بِرّ مىرسند. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
6- آنچه را كه خود دوست مىدارى انفاق كن، نه آنچه را كه بينوايان دوست مىدارند. زيرا ممكن است فقرا به جهت شدّت فقر، به اشياى ناچيز نيز راضى باشند. «مِمَّا تُحِبُّونَ»، نه «ممّايحبّون»
7- انسانى كه تربيت الهى يافته، اسير مال و ثروت نيست، بلكه حاكم بر آنهاست.
«تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
8- در انفاق، اصل كيفيّت است، نه كميّت. «مِمَّا تُحِبُّونَ»
9- اسلام، مكتب انسان دوستى است نه مال دوستى. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
10- در انفاق نه افراط و نه تفريط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق كن.
«مِمَّا تُحِبُّونَ» «من» بيانگر تبعيض است.
11- محبّت به مال در نهاد هر انسانى هست: «مِمَّا تُحِبُّونَ» آنچه خطرناك است، شدّت محبّت است كه مانع انفاق شود. «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ» «1»
12- مهم انفاق است حتّى اگر اندك باشد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ» آرى يك برگ زرد روى آب، مىتواند كشتى صدها مورچه شود.
13- حال كه خداوند انفاق ما را مىبيند، چرا در كمّ و كيف آن كوتاهى كنيم؟
بياييد بهترينها را انفاق كنيم. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ
انبیاء/1
بنام خدا
با سلام
دوست گرامی ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما،ظاهرا آیه مورد نظر شما ارسال نشده است.لطفا مجددا تلاش برای ارسال بفرمایید.
با تشکر و احترام