مشاعره صَّائِمِينَ
بار عام و همه مهمان خداوند كريم
ماه آزادى جان است،خدا مى داند
سبط اكبر كه در اين مه متولد گرديد
رمز حسن رمضان است،خدا مى داند
در مشکلات چاره ی هر کار حیدر است
زیرا که اسم اعظم دادار حیدر است
سید مجتبی شجاع
تو گیر و دار زندگی،عادی شده برام خطا
با این همه رو سیاهی،بازم به من گفتی بیا
اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست
تا رساند بر همه ی عالم پیامم را محمد
خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد
من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم
روزه داران الهی را همه ی باغ و بهارم
تا شبی پنجره رحمت حق باز شود
هر سحر بر بدی حال خودم گریه کنم
سیدمحمد میرهاشمی
تا پیک صبا مژده ز عید رمضان داد
او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد
از آتش دوزخ همه را حضرت جانان
از یمن چنین روز بکف خط امان داد
تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار
به نامه ی عملم اصلا اشتباهی نیست
دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال
اگر چه بنده ی عبد دل بخواهی نیست
تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی
منِ بیچاره چه سازم که ندارم پرِ کاهی
به جز از کوه ندامت چه بیارم که پسندی
به جز از اشک خجالت چه بریزم که بخواهی
غلامرضا سازگار (میثم)
یا رب همه جا عبد تو عزت دارد
کی امر تو بر بنده ریاضت دارد؟
پس روزه نه تنها به نظر مشکل نیست
این تشنگی از بهر تو لذت دارد
دم افطار است و دل درگرو روزه هنوز
روز گربا دل پاک است یقین خوبت روز
هم دهــــان و دل و دیده همه را باید دید
ورنه این تشنگی و گرسنگی را کی سوز
فی البداهه: منصور مقدم 1400/1/29
زین مه نیمه مه،ماه خدا کامل شد
عید شادی جهان است،خدا می داند
میزبان است خدا در مه میلاد حسن
رمز این نکته نهان است،خدا می داند