مشاعره فجرآفرینان

شب تاریک رفت و فجر گردید از افق پیدا

شد ایران چون گلستان از قدوم رهبر دانا

آن روز رهبر، مثل نگین بود

در حلقه ما، او بهترین بود

دام اهریمن گسستندرادمردان غیور

با ولایت زنـــده بودند دل صــبـور

بت شکستند با شهـــــادت ها یشان

فجر آمد وعــــــده گل شد از غفور

فی البداهه: منصور مقدم 16/11/1398

روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن
روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن

توجه توجه

لطفا با حرف اخر بیت پست قبلی مشاعره را ادامه بدید در غیر اینصورت پست هایی که قوانین را رعایت نکنن غیرفعال میشن

نهال حق و عدالت به بار می‏آید
بیا که گر رود اهریمن از وطن بیرون

نعره الله اکبر ریشه ‏اش

انقلابی پر زشیران بیشه‏ اش

شام استبداد آوردن به سر

فجر برچیدن بساط زور و زر

ره نیابد چو سستی به عزم تو
میهراسد ستمگر ز عزم تو

وان زمستانی که با خود نوبهار آورده بود

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود

در خلال ده شب از بهمن، برون
صدهزاران فجر آمد، گونه‏ گون

نورحـق تابـید در دلهـای ما

دست ها دست خدایی گشته بود

نارها گشــته اســیرنـورها

موسـم جشن رهایی گشته بود

در آسمان جان ما، خورشید گل کرد
پیش از دعا ،وقت سحر ،خورشید گل کرد

چون لاله ای خونین کفن، در سینه خاک
با یاد میر کربلا،خورشید گل کرد

دلدادگان چه زیبا فجری دوباره باجان

اسلام بازتابید بر شرق وغرب یکسان

یا شهـــید و شـــاهد پیچیده در جهانی

سر زنده شــد به عالم نام همه شهیدان

فی البداهه: منصور مقدم 18/11/1398

نیستم از جلوه باران رحمت نا امید

تخم خشکی در زمین انتظار افشانده ام