جمله سازی
شکلات -جودو -بلوط -غاز
من در حالیکه
شکلات میخوردم و جودو بازی میکردم بلوط را به سمت غاز پرتاب کردم
قاصدک.کتاب.چادر.معمار
معمار چادر به سر قاصدكي را از روي كتابش برداشت و به آسمان فرستاد
كلمات من
ليوان،بز كوهي، نمكدون، عنكبوت
بز كوهي امد با ليوان آب بخوره!يه عنكبوت ديد! روش نمك ريخت! بيچاره مرد
صابون. حوله. شستن. صبح
دوستانم صبح زود دستانه خود را با صابون شستن و با حوله خشک کردن
پرسپولیس/آبی/ شیش/گل
پرسپولیس شیش تا گل به تیم آبی پوش استقلال زد.
قهوه میز آب میوه کلاس
با دوستم بعد کلاس رفتیم روی یک میز توی سلف نشستیم اون قهوه و من اب میوه سفارش دادم
زمین دریاچه احسان گورکن
احسان به دریاچه رفت وباگورکن زمین راکند---یارانه-صندلی-رایانه-شهر
من در شهر روي صندلي نشستم و با رايانه ميزان يارانه ام را ديدم!
يارانه. تمام. انتها. اشتباه
من در انتها به تمام اشتباه خودم در مورد یارانه پی بردم!
شکر، امضا، بیل، درخت
با بیل، بر روی درخت شِکَر امضا زدم!!!!!!!!!
تاید... باران... تل... چادر
زیر باران با تاید چادر و تل وکفشام رو شستم!
شکلک ، گرگ ، دانشگاه ، سایه