*****مشـــاعره مهدوی*****

وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی

اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود

کی این دل رمیده ی من هم زهیروار

در دام چشمهای تو تسخیر می شود؟

دلگیری از سیاهی پرونده‌ام، قبول

شرمنده آمدم .. که بیافتم به پای تو

ما را به حق ساقی عطشان قبول کن

یابن الحسن تمام وجودم فدای تو

نعیمه امامی

وقتی کسی به دیدن یوسف نمی رود

حق می دهم که بر سر بازار برنگشت

چشم انتظار چشم ترم رو به جاده ماند

پنجاه و چند جمعه و دلدار برنگشت

تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست
از شما قهر بعید است .. خودت می‌دانی

مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی
بارِ ما را نخریده است، خودت می‌دانی

محمدجواد شیرازی

یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز

که به رحمت گذری بر سر فرهاد کن

هرکه را کحل محبت چشم جان روشن نساخت

روز حشرش همچنان خواهند کور انگیختن

*★★********★***★*******★*★****

هر کجا نام نام تو و یاد تو و ذکر تو بود مهدی جان

در همانجا بنشستم به خدا ، یاد تو کنم مهدی جان

****★*★*★******★*****★****★*****

نظری کن به دلم تا که شود قابلِ فیض
ای نگاهت همگی رحمت و غفران آقا

عادل لاله چینی

ای دل بسوز تا شب احیا نیامده

تقدیر ما هنوز به دنیا نیامده

فرقی نکرده ایم ز احیای سال پیش

توبه چرا سراغ دل ما نیامده

گویی به گوش عده ای از ما هنوز هم

هل من معین غربت آقا(عج) نیامده

آری برای بنده شدن وقتمان کم است

ای دل بسوز تا شب احیا نیامده

هرچه کردم نشوم علت رنجیدن او باز نشد

بارها من دل زهرایی او را ز گناهم خستم

قدر یک دوست نشد حرمت او حفظ شود می‌دانم

بیخودی آمدم و بر در او توبه و پیمان بستم

ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود

مهمان کنار سفره افطارتان شوم

در روز انتقام شهیدان کربلا

آقا اجازه هست ز انصارتان شوم

می‌رسد امنيت و عدل و کرامت به جهان
در پناهش به زمين صلح و صفا باز آيد

بگذرد دوره‌ی بيگانگی و ظلم و ستم
دوره عاشقی و مهر و وفا باز آيد

دست مرا بگیر که عبدی فراری ام

دست مرا بگیر،گریزان شدن بس است

احیا نما در این شب احیا دل مرا

دل مردگی و این همه ویران شدن بس است

تو صاحب عصری و زمانی گل نرگس
بازآ صنما، مفتخر این عصر و زمان کن

تو گنج نهان، حجّت حق روی زمینی
ظاهر شو و اقدام به اصلاح جهان کن

اسماعیل تقوایی

نور خدایی چرا روی نهان می کنی

کس نکند جز خدای حل معمای تو؟

شه صفتان را کنون تصفیه ای در خورست

وین نکند جز به حق طبع مصفای تو

تا رسد از عرش به عالم ندای جبرئیل امین

 نیست گردد به دست حجت(عج) خدا بساط ظلم را

به عالم گسترانده شود عدل و داد خدای رحمان

سر به زیر آورد انس و جن به یمن مهدی صاحب الزمان

****************************************