مشاعره فجر آفرینان
دیدم که باید رعد باشم
غرنده و پر شور و غوغا
آنوقت در شعرم بگویم
تکبیرها، فریادها را
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران / اندیشه باور شد، در امتداد باران
نديده هرگز چشم زمان چنين پيكار
نخوانده هيچ كس اينگونه رزم در دفتر
قيامت است تو گوشى به پا در كشور
از اين قيام كه دارد نشاته از محشر
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
در آسمان جان ما، خورشید گل کرد پیش از دعا ،وقت سحر ،خورشید گل کرد
چون لاله ای خونین کفن، در سینه خاک با یاد میر کربلا،خورشید گل کرد
تاریکی شب رفت نوردرخشان رسید کافرفرعون رفت موسی عمران رسید
این دهه نوربود ازطرف حق رسید
تاریکی شب رفت نوردرخشان رسید
فرعون خون خوار رفت
موسی عمران رسید
این شه ایمان فروش رفت ازاین مملکت
تا خمینی عزیزحافظ ایران رسید
مرغ قناری بازخوان صبح طوع آن رسید
مژده بهار آمده است نازو نگار ان رسید
صبح بهار آمده است رهبرما آمده است
دیو از خانهرفت ناجی ایران رسید (سروده خودم)
این دهه نوربود ازطرف حق رسید
تاریکی شب رفت نوردرخشان رسید
فرعون خون خوار رفت
موسی عمران ادرسید
این شه ایمان فروش رفت ازاین مملکت
تا خمینی عزیزحافظ ایران رسید
مرغ قناری برخوان صبح طوعان رسید
مژده بهار آمده است نازو نگار آمده است
صبح بهار آمده است رهبرما آمده است
دیو از خاک رفت ناجی ایران رسید (سروده خودم)
باسلام و احترام
با توجه به اینکه در قانون مشاعره هر بیت با آخرین حرف بیت نفر قبلی شروع میشود لذا ممنون مبشوم شعری را که از سروده های جنابعالی است در تابپیک حماسه حضور در آدرس زیر قرار دهید :
http://forum.rasekhoon.net/thread/1333256/page1/success/
در دل تار شب ای شهیدان دست قهار خلق خدایید
از تبار حسین شهیدید از دیار عروج و خدایید
در این مجاهده بادا خدا تو را همراه
در این مبارزه بادا خدا تو را یاور
ترا درود که شایسته درود تویی
ترا سلام که اسلام را تویی یاور
حمید سبزواری
رسید موسم بهمن بهار باز آمد
جلال محفل ما، یار دل نواز آمد
دست سحر که پرده خورشید می گشود
دل در هوای روح خدا نغمه می سرود
با خط زر نوشت برین گنبد کبود
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
در خلال ده شب از بهمن، برون
صدهزاران فجر آمد، گونهگون
نازم آن عزم دشمن شکار تو
خشم تو قهر تو اقتدار تو
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
مردمانـش گشـته با هم متحد نـور ایمـان در دل آنها دمـید