دلنوشته های معنوی
1- دلنوشته حداقل دو خط و حداکثر سه خط باشد .
2 - موضوع دلنوشته های را با توجه به موارد زیر انتخاب نمایید.
الف : چهارده معصوم علیهم السلام بخصوص حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) باشد.
ب: هر کلمه یا جمله یا تصویر معنوی که کاربر قبلی برای کاربر بعدی انتخاب نماید.
ج: هر موضوعی از قرآن کریم که کاربر قبلی برای کاربر بعدی انتخاب نماید.
د: هر موضوع معنوی یا غیر معنوی(عید نوروز) به سلیقه خودتان باشد.
4 -هر کاربر فقط می تواند بک موضوع را از بند ( ب و ج) پیشنهاد بدهد .
5 - منعی برای همه ی کاربران در ارائه دلنوشته با یک موضوع مشترک وجود ندارد.
یا امام زمان:
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد آقا نیامدی
آقا جان آخرین جمعه سال96 خورشیدی هم گذشت و نیامدی،یکسال دیگر چشم انتظار بودیم و نیامدی واقعا هنوز یارانت را پیدا نکرده ای؟! شرم آور است که در کشور اسلامی ما جوانان زیادی به انحراف کشیده شدند اما آقا جان تو که دیدی ما یکبار دیگر جلوی فتنه ایستادیم. کاش امسال بیایی در همین بهار و بهارمان را طاوتی حقیقی ببخشی طراوتی آسمانی از جنس نور. ما تا آمدنت پشت ولی فقیه مان می ایستیم باشد که ره را گم نکنیم
امام علی (ع)، آن بزرگ مرد تاریخ که هیچگاه انسان ها نتوانستند و نخواستند به عظمت و بزرگی وی پی ببرند و اعتراف کنند. مردی که نامش را از همان بچگی از پدران و مادران مان در هنگام انجام کارهای سخت به عنوان کمک کننده ای قوی شنیده ایم و یاد گرفتیم که خودمان نیز در مواقع سخت و بحرانی ازش مدد بطلبیم. انشاءالله که بتونیم روزی هر چند اندک به درکی واقعی از شخصیت آن امام همام برسیم.
یا فاطمه زهرا (س)
خیلی دوست دارم که بتونم واقعا جزو شیعیان شما قرار بگیرم. نه تنها من بلکه هر کسی که توی دلش به شما اهل بیت اعتقاد داره، به اون روایتی که ذکر شده شما شفیع شیعیان تون در روز قیامت هستین خودش رو دلگرم میکنه که شما به مددمون خواهید آمد و با شفاعت تون در پیشگاه خدای متعال از آبروی شیعیان تون هم محافظت می کنید. بانوی من، مرا ببخش که در حد و شأن شیعه واقعی شما عمل نکردم. اما تلاش میکنم که خیلی بیشتر از این رعایت کنم. واسه همه مون دعا کن.
یا زهرا (س)
خدایا!
خدایا چگونه تو را بخوانم در حالی که من ،من هستم
(با این همه گناه و معصیت)
و چگونه از رحمت تو ناامید شوم در حالی که تو ،تو هستی
(با آن همه لطف و رحمت)
خدایا تو آن چنانی که من می خواهم
مرا نیز چنان کن که تو می خواهی
خدایا راضی ام به رضای تو
دلنوشته مولا حضرت امیر علیه السلام
اِلـهى کَفى بى عِزّاً اَنْ اَکُونَ لَکَ عَبْداً * * * وَ کَفى بى فَخْراً اَنْ تَکُونَ لى رَبّاً
خدایا این عزت مرا بس است که بنده تو باشم * * * و این افتخار برایم بس است که تو پروردگار منى
* * * اَنْتَ کَما اُحِبُّ، فَاجْعَلْنى کَما تُحِبُّ.
* * * تو چنانى که من خواهم مرا همچنان کن که تو خواهى.
ای کامل کننده دین احمد و ای سنگ صبور محمّد صلی الله علیه و آله وسلم!
امیر مهربانی! تو آمدی و ناخدای کشتی نجات بشریت در عصر دلمردگی و جهالت شدی.
یک آسمان بلاغت و یک کهکشان فصاحت! تو فاتح عاشقان و التیام زخمهای ضعیفان و مرحم دلهای غریبانی تو آبروی انسانیتی!
کاش آنان که علی علیه السلام را دیدند، او را می فهمیدند!
با سلام.
یادم نیست دقیقا چند سال پیش بود ولی اینو بخاطر دارم که دبیرستان میرفتم همون سال عید نوروز مصادف بود با روز عاشورا و هیچکس در تدارک مراسم عید نبود البته توی شهر ما که اینجور بود و همه بیشتر به فکر برگزاری مراسم عاشورا بودند و ما هم برسم هر ساله که روز عاشورا همراه با هیئتهای سینه زنی و زنجیر زنی برای زیارت اهل قبور میرفتیم راهی اهل قبور شدیم و آنقدر در حال و هوای روز عاشورا بودیم که سال تحویل شد و ما همانجا به همدیگه سال نو را تبریک گفتیم
خدایا راضی ام به راضی تو
هرچه را که دادی و هرچه را که ندادی
... جمعه بود، و سیزدهم ماه رجب از سال دهم قبل از بعثت. جهان با لحظه حساس تاریخ خود، هنوز ده سال فاصله داشت، باید این لحظه حساس با بعثت رسول خدا تکوین یابد و نقطه عطفی در تاریخ بشریت بوجود آورد. نقطه ای که دنیای کهنه و فرسوده را از دنیای جدیدش جدا کند ....
مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر میکنم
این خانه بیدلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینهای برای پیامبر نداشته است
سوگند میخوریم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
ای فاطمه! نام این مولود را علی بگذار، که خدای علی اعلی می فرماید: من او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و بر مشکلات علم خویش او را واقف ساختم.
کعبه، در هلهله فرشتگان، برای میلاد عشق لحظه شماری می کرد؛ میلاد علی مظهر تمام عشق و صفا و تفسیر بلند عدالت و شجاعت.
مولا! ولادت تو، آفتابی ترین روز تاریخ بود که روشنایی روز را خجل کرد.
حجرالاسود، بر دستهای تو بوسه زد و مسجد الحرام، تو را در آغوش گرفت.
صفا و مروه به نظاره ات نشستند، تا اینکه همانند آفتاب، از درون کعبه سر زدی. آن گاه، لبخند بر لبان عدالت نقش بست.
ای نبأ عظیم و ای صراط مستقیم و ای لبریز از شجاعت و سخاوت! ذوالفقارت، برترین و گویاترین حدیث مردانگی است.
ای کامل کننده دین احمد و ای سنگ صبور محمّد صلی الله علیه و آله وسلم!
تکرار نام تو، بیابانهای خشک ظلم و تبعیض را به سبزترین باغهای عدالت، پیوند می زند.
کائنات، با تکرار نام تو به تکاپو می افتند و قیام می کنند.
ای فراتر از عشق زمین! همه شاعران، دیوان خود را با نام تو آغاز می کند.