جشن علوی
یا محمّد حکم، حکم خالق یکتاست بلّغ
یا محمّد جای ابلاغت در این صحراست بلّغ
یا محمّد آفرینش بی علی تنهاست بلّغ
یا محمّد این علی نوح و جهان دریاست بلّغ
شاكرم بر طول عمر دلپذير
زان كه شد تجديد با عيد غدير
آمد آن صبح فرحناك و اميد
آمد آن فرخنده ايام سعيد
روز عيد شيعه و روز علي است
شادي از سيماي مردم منجلي است
ابتداي دولت اهل ولاست
عصر عيد شيعيان مرتضاست
شد در آن روز همايون آشكار
شان حيدر بين خلق بي شمار
وحي آمد از خداوند جهان
بر محمد خاتم پيغمبران
اي امير مسلمين و انبيا
اي حبيب من الا يا مصطفي
امر ما ابلاغ بي تشويش كن
مرتضي را جانشين خويش كن
تا سه نوبت امر حق تكرار شد
آخرين بارش دگر اخطار شد
الغرض باب هدايت باز شد
رسم جاويد ولايت ساز شد
بود آن مشكل ترين آزمون
اهل قرآن را در اعصار و قرون
انتخاب جانشين انبيا
بستگي دارد به امر كبريا
امر بيچون و چراي ايزد است
مجري فرمان رسول امجد است
مصحف قرآن طاها را بخوان
قصه هارون و موسي را بخوان
لاجرم آن روز در آن ماجرا
راه نار و نور شد از هم جدا
شكر مي گوييم ما اهل ولا
ذات حق را بر ولاي مرتضي
حقا که حقیقتا علی حق باشد / حق است علی ز حق که بر حق باشد
دیدیم خطی به دفتر لم یزلی / حق با علی و علی مع الحق باشد
بر مخزن غیب، باب مفتوح، علیست / گیتی همه کشتی و در او نوح ، علیست
آن روح که مبدأ حیات همه است / در قالب آفرینش ، آن روح ، علیست
رسیده هجده ذی حجه و قلب نبی شاد است
غدیر آمد، امیرالمؤمنین اینک به بالای سریر آمد
بود دست نبی در دست او و تاج رحمتش بر سر
بتهای ظلم و جور امروز از اوجش به زیر آمد . . .
عید غدیر خم مبارک باد
علی سرچشمه آب حیات است
ندا آمد که ساقی جز علی نیست
همه فانی و باقی جز علی نیست
علی سرچشمه آب حیات است
که ذکرش باقیات الصالحات است
علی یعنی پناه بی پناهان
دلیل حیرت گم کرده راهان
تمام لذت عمرم در اين است / که مولايم اميرالمومنين است
عيد شما مبارک
شعر مدح حضرت علی(ع) - نادر حسيني
دارد شروع می شود این شعر با علی
صل علی محمد و صل علی علی
هرکس دلش به زلف کسی بند خورده است
ما بند خورده است به زلف شما علی
خیبر گشا ،یتیم نواز و غریب...،آه
من مانده ام خدا به تو گویم و یا علی
بر روی سردر حرم کبریا ،خدا
با خط خود نوشته تو را با طلا علی
شیر خدا و حیدر کرار و مرد رزم
تفسیر محکمی است تو را انما علی
ما را ببخش، شیعه ی خوبی نبوده ایم
تو را به جان فاطمه، یا مرتضی علی
این شعر پیشکش به علی شد به این امید
شاید کند گوشه ی چشمی به ما علی
نادر حسيني
شعر زیبا عید غدیر خم
طرز نگاه تو به نظر جور دیگریست
خورشید از عنایت این ذره پروریست
تکلیف ما اگر بپذیرید نوکریست
این چادری که خیمه زدی ارث مادریست
ای آیه آیه آیه باران فاطمه
کوثر نشین بیابان فاطمه
علی،ای ساقی کوثر نشینان
ترازو ی نشان کفر ایمان
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس مییابد
هان! اي مردمان! علي را برتر بدانيد، که او برترين انسان از زن و مرد بعد از من است.... هرکه با او بستيزد و بر ولايتش گردن ننهد نفرين و خشم من بر او باد. (خطبه ي غديريه)
علی،ای نقطه ی پرگار عالم
پناه و مرجع اولاد عالم
تو منظور تمام ما صباحی
به طوفان حوادث نا خدایی
خدا داند،خدایی بی نظیری
تو مولا بر همه عالم امیری
شرابم به تو ای سقای توحید
که نور افشان شوم همپای خورشید
***
این صدای گرد و خاک بال کیست؟
این تلاطم های موج یال کیست؟
اولین بار است میخواند سرود!!
آخرین بار است می آید فرود
آمد و شوقی شد و در سینه ریخت
برسرم بارانی از آئینه ریخت
بند تسبیحم برایش دانه شد
مسجد قلبم کبوترخانه شد
آیه ای آورده سنگین و ثـقیل
زیر این آیه تلف شد جبرئیل
آیه ای از حضرت قدوس خم
شیعیان ، الیوم اکملت لکم
***
آیه ای آورد و خود پرواز کرد
باب عشق و عاشقی را باز کرد
آیه اش ظرفیت سی جزء بود
وه که هم اعجاز و هم ایجاز کرد
می شود با گفتن یک واژه اش
یک صد و ده مرتبه اعجاز کرد
می شود با خواندنش جبریل شد
سینه ی هفت آسمان را باز کرد
گفت باید از همین ساعت به بعد
روز را با یا علی آغاز کرد
گفت و گفت و گفت از حمد خدا
با عبارات و اشاراتی رسا
***
گفت حمد آن که باران آفرید
از کویر و ابرها نان آفرید
استجابت را شبیه آب کرد
آه را از پشت طوفان آفرید
شیعه ی خورشید ، یعنی ذره را
آفرید اما فراوان آفرید
از نکاح اسم رحمن و رحیم
طفل اقیانوس امکان آفرید
بعد از آن که شانه ای بر باد داد
حال دریا را پریشان آفرید
خود نمایی کرد بر جن و ملک
حیدری از جنس انسان آفرید