سخنک
آزمون حقیقی اخلاق بشریت، چگونگی روابط انسان با حیوانات است، به ویژه حیواناتی که در اختیار و تحت تسلط او هستند. اینجاست که بزرگترین ورشکستگی بشر تحقق یافته است. میلان کوندرا
اگر رمان به راستی باید از میان برود، به این دلیل نیست که نیروی اش تمام شده است، بلکه بدان علت است که رمان در جهانی به سر می برد که دیگران از آن او نیست. میلان کوندرا
نویسنده ای که می کوشد بر ترجمه ی رمانهایش نظارت کند، همچون چوپانی که در پی گله ای از گوسفندان ناآرام است، به دنبال کلمه های بی شماری می گردد؛ حالت این نویسنده برای خودش غم انگیز است و برای دیگران خنده آور. میلان کوندرا
تاریخ نگار، تاریخ جامعه را می نویسد نه تاریخ انسان را. میلان کوندرا
با عمل است که انسان از دنیای تکراری روزانه - جایی که همه شبیه یکدیگرند - بیرون می آید، با عمل است که انسان خود را از دیگران متمایز می کند و فرد می شود. میلان کوندرا
انسان تنها هنگامی که سالخورده است می تواند باورهای جماعت، افکار عمومی و آینده را نادیده گیرد. انسان سالخورده با مرگ قریب الوقوع خود تنها است و مرگ نه چشم دارد و نه گوش. انسان سالخورده نیازی ندارد که خوشایند مرگ باشد. میلان کوندرا
انسان همواره بر این بوده است که زندگینامه ی خاص خود را باز نویسد، گذشته را تغییر دهد و هم ردپای خودش و هم ردپای دیگران را پاک کند. میلان کوندرا
کمال مطلوب مرد زن گریز، تجرد با داشتن معشوقه های بسیار است، یا ازدواج با زن محبوب بدون کودک. میلان کوندرا
از کودکی بیرون می آییم، بی آنکه بدانیم جوانی چیست، ازدواج می کنیم، بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست، و حتی زمانی که قدم به دوره پیری می گذاریم، نمی دانیم به کجا می رویم: سالخوردگان، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند. از این جهت، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است. میلان کوندرا
نوابغ حقیقی قلمرو کمدی، کسانی نیستند که ما را بیشتر می خندانند. بلکه کسانی هستند که «حوزه ی ناشناخته ی عنصر کمدی» را باز می نمایند. میلان کوندرا
طلب فراموشی کردن را نمی توان با وسوسه ی ساده به نیرنگ زدن، یکی پنداشت. میلان کوندرا
هرکس، اعم از سیاستمدار، فیلسوف و دربان، به درستی سخن خود باور دارد. میلان کوندرا
رمان نویس سخنگوی هیچ کس نیست ... او حتی سخنگوی افکار خاص خودش هم نیست. میلان کوندرا
یک حالت آغازین موسیقی وجود دارد، حالتی که پیش از تاریخ موسیقی وجود داشته است؛ حالت پیش از نخستین پرسش، پیش از نخستین اندیشه، پیش از نخستین بازی با دورنمایه یا مضمون. میلان کوندرا
رمان اندیشه ای درباره ی وجود است، وجودی که از بین شخصیت های تخیلی دیده می شود. میلان کوندرا