سخنک

 وظیفه ای را که از همه به شما نزدیکتر است، انجام دهید. یوهان ولفگانگ فون گوته

 اگر حسد در پی آن است که خویشتن را به چنگ و دندان بدرد؛ او را در نیت خیر خود آزاد بگذار. یوهان ولفگانگ فون گوته

 ثروت حقیقی چیست؟ آفتابی که بر گدا و توانگر یکسان می تابد. تو ای توانگر، دل رنجه مکن که چرا گدا نیز در دنیای خویش خوشبخت است. یوهان ولفگانگ فون گوته

 تو در حقیقت، همانی که هستی؛ روی سرت هزار تا کلاه گیس هم که بگذاری یا کفش های گران به پا کنی، باز همانی که هستی باقی خواهی ماند. یوهان ولفگانگ فون گوته

 فقط هنگامی یک نویسنده می تواند اثری مهم به وجود آورد که کاملاً گوشه گیر شود. یوهان ولفگانگ فون گوته

 آن که در جایگاه نخست است، حتماً دارای نقش نخست نیست. چه بسیار پادشاهان که از سوی وزیرانشان و چه بسیار وزرا که از سوی منشی هایشان اداره می شوند. یوهان ولفگانگ فون گوته

 سفر باید اسباب سرور و شادمانی و تمدد [ =ترنجیدگی ] اعصاب باشد، نه دلهره و خشونت و جنگ اعصاب. یوهان ولفگانگ فون گوته

 قلب مغرور و خودخواه هرگز نمی تواند از سرگیجه و بی حوصلگی بگریزد. یوهان ولفگانگ فون گوته

 عشق تند درمانی ندارد و هر دوایی آن را شدیدتر و تندتر از پیش خواهد کرد. یوهان ولفگانگ فون گوته

 دست طبیعت در هر دل پاک این احساس شریف را گذاشته است که به تنهایی نمی تواند خوشبخت شود و باید سعادت خود را در خوشبختی دیگران بجوید. یوهان ولفگانگ فون گوته

 کسی که از مرگ می ترسد از زندگی هم می ترسد؛ زیرا مرگ و زندگی از یکدیگر جدایی ناپذیرند و هر دو، جلوه ی یک حقیقت به شمار می روند. یوهان ولفگانگ فون گوته

 تشویق پس از نکوهش، همچون آفتاب پس از رگبار باران است. یوهان ولفگانگ فون گوته

 باید پیوسته دگرگون شده، تجدید حیات کرده و جوان گردیم، در غیر این صورت، متعصب و سخت می شویم. یوهان ولفگانگ فون گوته

 پژوهش بی آنکه خستگی بشناسد، از پی قانون، علت، چرا و چون، می کوشد و می پوید. یوهان ولفگانگ فون گوته

 جوانی منزلی است که مابین مسافت کودکی و پیری واقع شده است. روزگار نیکبختی و کامیابی زندگی در آنجا می گذرد. یوهان ولفگانگ فون گوته