راسخون

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

بمناسبت رسیدن ماه رمضان


مناجات با خدا و امام رضا (ع)

و گریز به روضه حضرت علی اکبر (ع)
 

يا ربنا الله


مه عشق است بیایید خدا منتظر است
بشتابید که ارباب سخا منتظر است
بهر بخشایش هر جرم و خطا منتظر است
راه گم کرده بیا راهنما منتظر است

کاش باشیم، به دربار سلیمان، موری
تا به کی قسمت ما هست غم مهجوری

سفره ی عشق خدا باز و غذا اشک و بکاست
خوشبحال دل هر کس که دلش پر ز نواست
ریزش کوه خطا راه تو را سد کرده است؟
گریه کن، گریه در این ثانیه ها راه گشاست

هر چه در محفل ما حال بکا می آید
نام صاحب کرمی سبز قبا می آید

من عصیان زده با کوه گنه می آیم
کی من غمزده ی پست به ره می آیم
هیچ در چنته ندارم که به آن فخر کنم
سائلم بر در دلخانه ی شه می آیم

ایستادم دم در خجلت بی حد دارم
انتظار نظری از شه مشهد دارم

روی لب ذکر رضا حال و هوایی دارد
شهر مشهد چه غریب الغربایی دارد
دل ما را به هوای حرمش پر بدهید
دلم از کنج قفس میل رهایی دارد

من که هر ثانیه از دست رضا می خواهم
سائلم تذکره کرب و بلا می خواهم

بگذارید بگویم به دعا محتاجم
به دعای همه ی اهل صفا محتاجم
"دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب و بلا محتاجم" 1

بی هوا روضه عجب حال و هوایی دارد
زیر سم اکبر لیلا ، چه نوایی دارد

بنویسید که برگ و بر یک شهزاده
پیش چشم پدرش خرد و خمیر افتاده
شاه افتاد که لب روی لبش بگذارد
نوش جان کرد ز جام لب بابا باده

حال در زیر لبش ناله ی زینب دارد
مثل یک ابر بهاری است فقط می بارد

زبانحال حضرت علی اکبر ع با پدر:

وای ... ویرانه شدی ... من ز تو ویرانه ترم
آه... پروانه شدی .... من ز تو پروانه ترم
بر سرت خاک نریز و به خودت لطمه نزن
این همه ناله نکن من ز تو حنانه ترم


پاسخ حضرت سیدالشهداء ع :

ارباً اربای مني، عشق منی، جان منی
مصحف پاره ی من سوره ی انسان منی
روح و ریحان منی ، معنی احسان منی
از چه رو غمزده از حال پریشان منی

غم نخور بین حرم شاخه گل یاسم هست
منکه تنها نشدم اکبرم، عباسم هست

 

 

1-وحيد قاسمي

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

اللهی...

غیر آهی دربساطم نیست آه آورده ام

هرچه دارم را به امیدنگاه آورده ام

من گدایی بی کسم رو سوی شاه آورده ام

باچه امیدی به این خانه پناه آورده ام

دررجب توبه به من احساس بهترمیدهد

این شب جمعه چایی طعم دیگرمیدهد

سالهای سال غفلت کردن من را ببخش

سستی وقت عبادت کردن من را ببخش

باهمه جز تورفاقت کردن من را ببخش

جای شکرش کفر نعمت کردن من را ببخش

درد من دنیا شده پس درد دین رفته کنار

حرف حق محض رضای آن و این رفته کنار

ریزه خوار لطف سلطانم علی جانم علی

تا علی دارم مسلمانم علی جانم علی

با علی لبریز ایمانم علی جانم علی

تاسحر هر لحظه می خوانم علی جانم علی

یا من ارجوه ولکل خیر سائل آمده

توبه کرده باپشیمانی کامل آمده

وقت درد دل شده حال دعایم رابده

لطف کن امشب جواب گریه هایم رابده

درد روح و جسم دارم پس دوایم رابده

میهمان جمکرانم کربلایم رابده

چون در این شبهابه سمت کربلارفتن خوش است

کربلا هم گرنشد صحن رضا رفتن خوش است

کربلا گفتیم و از کرب و بلایش سوختیم

باز شد حرف حسین و با عزایش سوختیم

ازغم گودال و ذبح از قفایش سوختیم

مادری تا ناله زد ازناله هایش سوختیم

یا بُنَیَ موی تو در پنجه های قاتل است

قاری من بردهانت رد پای قاتل است

میزنم روی سر از داغ سرت جان میدهم

حق بده دارم برای حنجرت جان میدهم

پابه پای زخمهای پیکرت جان میدهم

من ته گودال جای خواهرت جان میدهم

دامنم تاهست روی خاک هی صورت نکش

هی نگاهت رابسوی خیمه بازحمت نکش

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

پایان ماه رجب-محکومیت جنایات منطقه

 

انگار دگر ماه رجب رو به تمام است

ماهی که در آن فیض خداوند مدام است

روزی که رسد نغمه که این الرجبیون

بر اهل رجب دولت آنروز به کام است

کشتند به شامات و یمن طفل صغیری

انگار نه انگار رجب ماه حرام است

این مکتب وهابیت و آل سعود است

رحم و شفقت چیست مساوات کدام است

فرزند علی صبر هم اندازه ای دارد

عمریست که شمشیر علی کنج نیام است

ما منتظر بانگ انالمهدیتانیم

ای مهدی موعود بیا وقت قیام است

هر جا سخن از جوشش غیرت وسط آید

این نام حسین است که فهوای کلام است

فتوای جهاد آرزوی شیعهء مولاست

چشمان همه بر لب آیات عظام است

از میثم تمارهمه درس  گرفتیم

بر هر سخنی نام علی حسن ختام است

***

مهدی مقیمی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

ماندم چه کنم پیش تو شرمندگی ام را

دادم به گناهان شرف بندگی ام را

برهم زده این نفس همه زندگی ام را

نادیده بگیرید سرافکندگی ام را

 

هرچند بدم پیش کریم آمده ام من

با دست گرفتار درش را زده ام من

 

جای تو شدم بنده ی دینار ببخشید

دل داده ام عمریست به اغیار ببخشید

کارم شده معصیت و انکار ببخشید

هربار خطا کردم و هربار ببخشید

 

این بار گنه از من و این مغفرت از تو

در چنته ی من نیست به جز معذرت از تو

 

پرحرف شدم هر سخنم گشت وبالم

یک تکه زبان در دهنم گشت وبالم

از غیر غمت سوختنم گشت وبالم

این میل ریا داشتنم گشت وبالم

 

هیچ ازتو خبر نیست به هر راز و نیازم

پیدا شده هر گمشده ام وقت نمازم

 

با اینکه حقیریم سرخوان حسینیم

ما ریزه خور سفره احسان حسینیم

از مهد الی اللحد پریشان حسینیم

عمریست که سینه زن و گریان حسینیم

 

کاش از جگرم سنگ عقیقی بتراشد

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در دعای کمیل 21 فروردین 94

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

شب لیله الرغائب

 

شب جمعه است مقدر بنما یاالله

اربعین پای پیاده حرم ثارالله

سحری راه بیفتیم زایوان نجف

همگی روبه سوی صحن اباعبدالله

**

ماگرفتار سر موی حسینیم همه

عاشق یک شب بین الحرمین یم همه

 

قاسم نعمتی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ   
ﮐﺴﯽ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮔــــﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﻧﮕﺸﺘﻢ ﺑﺎﻋﺚ ﺧﺸﻨﻮﺩﯼ  ﺗـﻮ
ﮐﺴﯽ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻏﻔﻠﺖ ﻣﺒﺘﻼ‌ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﮔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺻﻔــــﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﭘــــﺮﺍﺯ ﺟﺮﻡ ﻭ ﺧﻄﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧــﻮﺩﻡ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺟﺪﺍﯾﻢ
ﺩﻝ ﻣــﻦ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺗﻮ ﺁﺷـﻨــــﺎ ﻧﯿــﺴﺖ
ﻣﮕﺮﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺷﺪﺗﻨﻬﺎ ﻭﻏﺎﻓﻞ     
ﺗـــــﺮﺣـــــﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ﺯﺍﺭﺵ ﺭﻭﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﻪ ﺍﻣـﯿﺪ ﺁﻣﺪﻡ ﺣﺎﺟــﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑـــﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺁﯾـــﺪ ﺻﺪﺍﯾﯽ
ﮐﻪ ﻏﯿـــﺮ ﺍﺯ ﻧﺎﻟﻪ ﺧﯿـﺮ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ ﻧﯿﺴﺖ

 

حبیب محبیان

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

شکر خدا یک ماهِ دیگر روزه دارم
یک ماهِ دیگر روزه داری بی قرارم

تا که بیاید ماهِ رحمت ماهِ توبه
یک سال دارم روزها را میشمارم

من غرقِ در موج بدی اما تو یا رب
گفتی بیا یک ماهِ دیگر در کنارم

مهمان نمودی از کرم من را و لیکن
جز معصیت بر درگهت چیزی ندارم

هر جا که من رو میکنم مولا تو هستی
من سوی تو دائم در حرکت در فرارم

کاری کن از غفلت رهایی یابم ای دوست
چون سالها بر دردِ این غفلت دچارم

آری نمیبینم تو را در وقتِ عصیان
وقتی که من یک آینه پر از غبارم

حالم از این دنیا از این عالم گرفته
رحمی کن امشب ای خدا بر حالِ زارم

رحمی نما من را رها کن از بدی ها
اشکی بِده تا بر بدی هایم ببارم

آری بَــدم اما به قرآنِ تو سوگند
من شاهِ بی غسل و کفن را دوست دارم

یعنی شود من یک سحر یا رب در این ماه
ســـر رویِ دامانِ گلِ نرگـس گذارم؟

گوید «بداغی»این سخن تا روزِ محشر
شادم که از جان بر کفانِ هشت و چارم

شاعر : سیروس بداغی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

شب لیله الرغائب

 

شب شب لیله الرغائب بود

حس راز و نیاز غالب بود

هر کسی غرق حاجتش اما

صبح جمعه ، امام غائب بود

 

روی ماهش به شب نمی آید

دل ما به رجب نمی آید

ما که مشغول زندگی خودیم

پس نگوییم عجب نمی آید

 

گرم دنیای غصه و دردیم

با امام زمان خود سردیم

روی لب هاست ، یا "من ارجوه" و

در پی "کل خیر " می گردیم

 

غرق در روزگار جنجالی

هفته هامان ز جمعه ها خالی

شب ، شب آرزو و اما ما

غرق در آرزوی پوشالی

 

ندبه هامان فقط تظاهر بود

نامه از رو سیاهیم پر بود

منتظر با دو چشم خواب آلود ...

جمعه ، آقا ، فقط تلنگر بود

 

مجتبی کرمی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

توبه به لب دارد قرار ندارد

فکر از آغوش تو فرار ندارد

 

خسته ز افعال آمده که ببینی

غیر خودت با کسی که کار ندارد

 

حال بکش پرده ای به روی گناهش

عبد گنهکار که هوار ندارد 

 

فکر زدن را مکن به روز قیامت

چوب زدن هم که افتخار ندارد 

 

لااقل اینجا بزن نه پیش مغیره

در بر اعدا زدن که جار ندارد 

 

روز قیامت اگر کنار حسین است 

آتش سوزنده اعتبار ندارد 

 

آتش اگر گر گرفته، از غم یار است 

آتش عشق حسین مهار ندارد 

 

گریه کن روضه های حضرت زهرا 

صورتش از معصیت غبار ندارد 

 

شاعر : رضاباقريان

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

مناجات با خدا

سحر ماه خدا سوز صدا می خواهد
بشتابید که این سفره گدا می خواهد

بشتابید که این ماه به پایان نرسد
که در این ماه، خدا اهل بکا می خواهد

به خدایی که کریم است و رحیم است و غفور
بخشش اهل گنه دست دعا می خواهد

دل آلوده مریض است، ز عصیان و خطا
صاحبِ خانه، مریضِ تو شفا می خواهد

بنده ای که نفَسَش بی اثر و آلوده است
به خدا هم نفسی چون شهدا می خواهد

                        ********

بدنی که تنِ عریان به زمین افتاده
کفنی، تکه حصیری به خدا می خواهد

رضاباقریان

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه
اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه

مهمان کند خدا همگان را به سفره اش
وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه

گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه

ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی
ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه

دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش
وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه

امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماهِ توبه ، ماهِ عطا میرسد ز راه

وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به ما
فرصت برای ترکِ گناه میرسد ز راه

معلوم میشود که عزیزی به نزدِ حق
وقتی بلا به پشت بلا می رسد ز راه

هر لحظه اش عبادت و هر ساعتش نکو
اوقاتِ سر به سر چو طلا میرسد ز راه

پُر میشود فضای دل از عطر عاشقی
لَا تَقْنَطو بر اهلِ خطا میرسد ز راه

بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است
الطافِ عاشقانه جدا میرسد ز راه

میترسم از گناه و امیدم به رحمتش
وقتی که ماهِ خوف و رجا میرسد ز راه

ماهِ غمِ علی شهِ لولاک میرسد
یعنی که ماهِ اشک و عزا می رسد ز راه

افطار گر کنی همه دم یادِ لعلِ او
الطافِ سیّدالشهدا می رسد ز راه

گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح
توفیقِ طوفِ کرب و بلا میرسد ز راه

وقتی به یادِ کرب و بلا بغض میکنی
صدها ملک ز ارض و سما میرسد ز راه

دنیا شود بهشتِ برین شک نکن دمی
وقتی قدومِ شاهِ وفا می رسد ز راه

«عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک » خدای من
پس کی ز کعبه صاحبِ ما میرسد ز راه؟

از آتشت هماره " بداغی " شود رها
چون شاهِ دین به روز جزا می رسد ز راه

شاعر : سیروس بداغی

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

ماه رمضان الكريم

 

 

هزار باغ اقاقی... هزار مریم عشق
صدای آمدن تو ... - بهار خرّم عشق!

صدای بارش رحمت به جای جای زمین
طنین ماه مبارک، دوباره نم نم عشق

از این جهان سراسر گناه، دلگیرم  
مرا کسی بکشاند به سمت عالم عشق

بیا و سوره ی یاسین بخوان برای دلم
به راحتم برسان با کتاب اعظم عشق

همیشه آخر شعبان دلم پریشان است
برای صبح شروعت، برای شبنم عشق

عجیب تشنه ی آنم که تشنه تر بشوم
به شوق خوردن آبی ز چاه زمزم عشق

دوباره لذت سی روز با تو سر کردن
کنار سفره ی افطاری مکرّم عشق

بیا دوباره، که انسانیت به خرج دهیم
شویم آنچه که باید... شویم آدم عشق

از آفتاب دل انگیز کوچه ها پیداست
تو در مسیر زمینی، زمین پر از غم عشق

نشسته اند به راهت برای استقبال
هزار باغ اقاقی... هزار مریم عشق

 

 

 

وحيده افضلي

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

حاصل ابر که باران بشود می ارزد
بر تن دشت اگر جان بشود می ارزد
کاش این دل بشود فرش به زیر قدمت
دل ما قالی کرمان بشود می ارزد
"واسعُ المَغفِره" یعنی که کرمخانه ی دوست
وسعتش ملک سلیمان بشود می ارزد
بین هر چیز که خوب است در این ماه خدا
بنده مأنوس به قرآن بشود می ارزد
نفس اماره که شیطان درون است، اگر
یک سحر راهی زندان بشود می ارزد
برگه ی رفتن تا کرب و بلا در این ماه
صادر از سمت خراسان بشود می ارزد
سفره گسترده و نعمت چه فراوان، اما
بنده بر روضه که مهمان بشود می ارزد
بر لب آب اگر ساقی عطشان حرم
یاد ارباب پریشان بشود می ارزد

ایمان کریمی

 

niny200527 کاربر طلایی2
|
تعداد پست ها : 1273
|
تاریخ عضویت : تیر 1388 

ماه برکت زِ آسمان می آید

صوت خوش قرآن و اذان می آید

تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه

تبریک،بهار رمضان می آید

 

mehdi0014 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 287351
|
تاریخ عضویت : مرداد 1389 

اولِش شکر می کنم از دل
چون رسیدم به ماه مهمونی
شک ندارم که بنده هاتو خودت
میاری پای سفره می شونی

من رسیدم، ولی با حال خراب
با خودم اشک نم نم آوردم
هر کجا یاد تو نبود با من
میدونم زود زود کم آوردم

باز که رام دادی توی مهمونی ت
تو بگو اینکه لایقت هستم؟؟
خیلی بد کردم اما اینو بدون
مهربون! خیلی عاشقت هستم

خیلی بد کردم اما اینو بدون
روی گونه م همیشه پر نم بود
با تموم بدیم همه شب ها
آرزوم دیدن یه پرچم بود

پرچم سرخ گنبد ارباب
دلمو تا خودت کشوند آخدا
از همون بچگیم خود ارباب
عشقتو تو دلم نشوند آخدا

گرچه غرق گناه و آلوده م
من می رم کربلا که آدم شم
از همین ماه تشنگی میخوام
خادم تشنه ی محرم شم

این روزا تشنه میشم و میگم
زیر لب، یاحسین؛ یا عطشان
مادرت توی قتلگاهت گفت:
السلام علیکَ یا عریان ...

رفت از هوش مادرت، اما ...
شمر بعد از بریدن سر گفت ...
ضربه ی آخر و زدم، دیدم
مادرش هی غریب مادر گفت

ایمان کریمی