مشاعره بهاری
یک بار دگر نسیم نوروز وزید
دلها به هوای روز نو باز تپید
نوروز و بهار و بزم یاران خوش باد
در خاک وطن،نه در دیار تبعید
درست اول اين نوبهار عاشق شد *** دلم ميان همين گير و دار عاشق شد
دمی فرصت غنیمت دان در این فصل
که دنیای دنی بی اعتباره
بابا طاهر
هر که را شست ستمگر فلک آرایش
باغ آراسته او را به چه کار آید ؟
سوی من خواب و خیال است جمال او
گر به چشم تو همی نقش و نگار آید
منبع: haftegy.ir
در فصل بهار و موسم گشت و گذار در سیر و سفر تجربه ها کسب کنیم (فی البداهه)
مستی و عاشقی و جوانی و یار ما
نوروز و نوبهار و حمل میزند صلا
مولوی
آن زمان، از شاخسار ترد سیب
نو بهار مهر و شادی میدمید
از زمین زنده، آوند گیاه
خون گرم زندگانی میمکید
دی شد و بهمـــن گذشت فصل بهاران رسید
جلوهء گلشن به باغ همچو نگاران رسیـــــد
دل بهاری است در بهار خدا صنما ظهور کن ای نگار خدا (فی البداهه)
آنکه ضمیر دانه را علت میوه میکند
راز دل درخت را بر سر دار میکشد
لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را
گرچه جفای دی کنون سوی خمار میکشد
منبع: haftegy.ir
دوباره آمد از راه بهار سبز و زیبا
جوانه زد درختان در ده کوچک ما
از دی که گذشت هر چه بگویی خوش نیست
خوش باش و مگو ز دی که امروز خوش است
خیام نیشابوری
ترنم بهاران , ترانه های یاران
ای یاد باد بهاران , ای یاد , یاد یاران
نوروز ،روزگار نشاطست و ایمنی
پوشیده ابر،دشت به دیبای ارمنی
از بامداد تا به شبانگاه می خوری
وز شامگاه تا به سحرگاه گل چینی
منوچهری دامغانی
یا رب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش