.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پروردهٔ کنار رسول خدا حسین
کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا
آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد
کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بیستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیمابوار گوی زمین بیسکون شدی
کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی
کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی
گر انتقام آن نفتادی بروز حشر
با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی
آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند
محتشم کاشانی
دنیای عجیبی شده است . . .
برای دروغ هایمان ، خدا را قسم میخوریم ،
و به حرف راست که میرسیم ؛
می شود جان ِ تــو…
خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است،
و در حسرت یك پلك نگاه است؛
ولی حیف نصیبم فقط آه است
و همین آه خدایا برسد كاش به جایی؛
برسد كاش صدایم به صدایی...
به خدا آه نفس های غریب تو كه آغشته به حزنی است،
زجنس غم و ماتم،
زده آتش به دل عالم و آدم
خدایا!
تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم،
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم،
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم،
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم،
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی…؟؟
خــٌــدایــــــا
آغوشـَــت را اِمشب به من میدَهـــــی ؟
برای گفتن!
چیــــزی نـَــدارم ..
امـــا برای شنفتن ِ حرفهـــــایتــ♥ــــو ؛
گوش بسیــــــار . . .
می شـَــودمن بغـــض كنــَــم ؟
تــ♥ـــوبگـــویی:
مگر خـ♥ـدایتنباشــَــد كه تو اینگــــونــه بغض كنــــی . . . ؟
می شود مـَــن بگویـــَــم "خـدایـــــا"
تــ♥ـــوبگـــویی:
جان ِ دلـــم . . . !
می شـــود بیـــایی ؟
تمنــــا میكنـــَـم...
خدا جونم دوست دارم
منو ببخش که مو قع غم و غصه هام به یادت می افتم. منو ببخش وقتی دلم می گیره بزرگی ات به یادم میاد.
چشمای بارونیمو فقط یاد تو آروم می کنه
و دل غصه دارمو مهربونی تو...
منو ببخش که وقتی تنها می شم به تو فکر می کنم.
وقتی حس می کنم به آخر خط رسیدم.
وقتی بودنم برام مسخره به نظر میاد
و حس می کنم هیچی نیستم اگه تو منو یادت بره...
منو ببخش اگه تو خنده هام گمت می کنم.
اگه گاهی وقتا بد ترین می شم و تو رو یادم می ره.
اگه اشتباه می کنم ولی قدرت جبرانشو ندارم
و اون وقت تو یه فرصت دوباره بهم می دی
اما من چه زود همه چی یادم میره...
منو ببخش اگه خواسته هام زیاده.
منو ببخش اگه اونقد بزرگی که تو ذهن کوچیک من
جا نمی شی و هر چی اسمتو تکرار می کنم نمی فهممت...
منو ببخش...
تنها خدا برایم کافیست!!!
کاش انسانها به اندازه کالایی که می خرند...
در دل بستن و محبت کردن هم...
حوصله و وسواس به خرج دهند...
حیف است که دل ها ،بی در و دروازه باشد...
و عشق ها بی هویت و بی شناسنامه...
چرا بعضی به "گدایی عشق" می پردازند...
و بعضی به حراج عشق؟؟
باید از چه گذشت تا به چه رسید؟
آیا آنچه از دست می دهیم به آنچه بدست میآوریم می ارزد؟
برنده ایم یا بازنده؟
خــــــــــــــدایا
کجای زمین از تو خالیست
که خلق تو را در آسمان می جوید ....؟