چت انقلابی
همیشه این ایام بهمن ماه منو یاد گذشته ها میندازه و ایثارگریهای که مردم میکردند و جونشون رو کف دستشون گرفته بودن و فرقی نداشت که از چه قشری هستند و خیلی مردم با هم همکاری میکردند حتی سراغ دارم که دو ماشین با هم تصادف کردند ولی توافق کردند و هر کدام به راه خودشان ادامه دادند و کاری به پلیس نداشتند و به همدیگه نفت میرسوندن و یا مایحتاج زندگی و سرودهای انقلابی که پخش میشد و نوید از پیروزی میداد ما خیلی به خودمون میبالیدیم
الآن توی اکثر این تاپیکای ویژه برنامه که نگاه میکنی کپی پیست زیاد دیده میشه. من اگه باشم همه رو حذف میکنم (البته با توجه به ماهیت اون تاپیک)، حتی غیرفعال هم نباید کرد، حذف کامل. اونم کپی پیستای بی کیفیت و نامربوط. طرف به زور میخواد امتیاز بگیره و آمار پستاش بره بالا و آخر هم حتماً انتظار داره جایزه بگیره. چه وضشه؟ اصن تاپیکا رو داغون کردن بعضیا. بعضیا هم که کپی پیست میکنن، خب کلمات لینک دار رو که حذف کن. یعنی اینقد به خودتون زحمت نمیدین؟
اون آخر کار، اینا مدنظر باشه دوستان روابط عمومی و سایر بستگان! سر و صدای ماها باز اون موقع بلند نشه!
سلام.
کار منم شده تذکر.
تذکری به پست اول تاپیک اضافه کردم. نمیدونم کاربران احتمالا به دلیل زیاد بودن تعداد برنامه ها وقت مطالعه وتایپ ندارند.
الآن توی اکثر این تاپیکای ویژه برنامه که نگاه میکنی کپی پیست زیاد دیده میشه. من اگه باشم همه رو حذف میکنم (البته با توجه به ماهیت اون تاپیک)، حتی غیرفعال هم نباید کرد، حذف کامل. اونم کپی پیستای بی کیفیت و نامربوط. طرف به زور میخواد امتیاز بگیره و آمار پستاش بره بالا و آخر هم حتماً انتظار داره جایزه بگیره. چه وضشه؟ اصن تاپیکا رو داغون کردن بعضیا. بعضیا هم که کپی پیست میکنن، خب کلمات لینک دار رو که حذف کن. یعنی اینقد به خودتون زحمت نمیدین؟
اون آخر کار، اینا مدنظر باشه دوستان روابط عمومی و سایر بستگان! سر و صدای ماها باز اون موقع بلند نشه!
سلام.
کار منم شده تذکر.
تذکری به پست اول تاپیک اضافه کردم. نمیدونم کاربران احتمالا به دلیل زیاد بودن تعداد برنامه ها وقت مطالعه وتایپ ندارند.
سلام. تذکرتون بجا بود واقعاً. اصن طی یه عملیات انتحاری همه رو حذف کنید! الآن تمامی تاپیکها اینجوری شده. طرف حتی نگاه نمیکنه که این تاپیک مال چیه اصن. همینجور میاد و یه چیزی ول میکنه و تاپیک رو بهم میریزه و میره.
بنام خدا
ضمن عرض تبریک دهه فجر انقلاب اسلامی و سالروز ورود امام خمینی بت شکن به همه عزیزان راسخونی.
باید بگویم بنده چون بصورت فعال در انقلاب و ماهها و روزهای قبل از آن شرکت داشتم خاطرات زیادی از آن سال (57) و بهمن ماه پیروزی انقلاب دارم که هر کدامش یادآور روزهای آتش و خون و پیروزی و همراهی مردم در انقلاب است اما حقیقتا متوجه نشدم بحث این بخش از مباحث دهه فجر که بنام چت انقلابی هست در باره چیست جون اینقدر مطالب متنوع در این پست ها قرارداده شده که خیلی به همدیگر ربط ندارند.لذا پیشنهاد میکنم مسئول محترم این بخش خواهر سلما مباحثی را مشخص نمایند تا کاربران محترم ضمن رعایت دستور و مقررات در مورد آن نظر بدهند.
با احترام
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بدون شک معجزه ای الهی بود که به دست معجزه گر مردی از سلاله پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به انجام رسید و چشم امید مظلومان و مستضعفان جهان را به خود خیره ساخت. تأثیر سریع انقلاب اسلامی در منطقه و بر آشفتن شعله خشم مردم مسلمان و غیرمسلمان در بسیاری از کشورهای تحت سلطه استعمار، گواه روشنی بر این مدعاست؛ زیرا در کمتر مقطعی از تاریخ، شاهد پیروزی و تأثیرگذاری قاطع جنبشی صرفا مردمی بوده ایم.
بنام خدا
ضمن عرض تبریک دهه فجر انقلاب اسلامی و سالروز ورود امام خمینی بت شکن به همه عزیزان راسخونی.
باید بگویم بنده چون بصورت فعال در انقلاب و ماهها و روزهای قبل از آن شرکت داشتم خاطرات زیادی از آن سال (57) و بهمن ماه پیروزی انقلاب دارم که هر کدامش یادآور روزهای آتش و خون و پیروزی و همراهی مردم در انقلاب است اما حقیقتا متوجه نشدم بحث این بخش از مباحث دهه فجر که بنام چت انقلابی هست در باره چیست جون اینقدر مطالب متنوع در این پست ها قرارداده شده که خیلی به همدیگر ربط ندارند.لذا پیشنهاد میکنم مسئول محترم این بخش خواهر سلما مباحثی را مشخص نمایند تا کاربران محترم ضمن رعایت دستور و مقررات در مورد آن نظر بدهند.
با احترام
سلام وعرض ادب.
چون چت به صورت غیرآنلاین صورت می گیره وکاربران همزمان با هم در تاپیک فعال نیستند، امکان اینکه گفتگوها منسجمباشه نیست.
با این حال من سعی کردم هر روز مبحث تازه ای مطرح کنم.
دیروز بحث خاطرات بود.
امروز هم سرودهایی که در مدرسه اجرا کردیم و برامون خاطره انگیز شدند.
اگر کاربران موافق باشند فردا بحث خاطرات راهپیمایی و خاطرات شما از دوران انقلاب رو دنبال می کنیم
باتشکر
انقلاب اسلامی بواقع انفجار نور بود و هس
بازتاب انقلاب نه فقط در کشور ما ،کل تحولات منطقه رو تغییر داد. بر ایرانی بودنم میبالم.
با سلام
ما مرد انقلابیم ، سر فرازو با نشاطیم ، از دشمنان بیزاریم ، کار و بار خود را خود می سازیم ،رخت اسلام و انقلاب تنمانه کشور و با توان می سازیم ، ما اهل کوفه نیستیم سید علی تنها بگذاریم ،چون ولایت یارمانه ، باشد این ایام فرخنده مبارک برتمام راست قامتان راسخونیم . زنده و پاینده و سر فراز باشید .
خاطره راهپیمایی من :
12 سالم بود که برای شرکت در راهپیمایی با پدرم به میدان امام اصفهان رفتیم با اتوبوس واحد ...
من چون سال قبل هم رفته بودم و میدونستم چقدر کیک و بیسکویت و شکلات میدن ، « من واقعا شکمو بودم و هستم » یه کوله پشتی از داداشم گرفتم و با پدرم راهی شدیم ...
تو ماشین همش بابام میگفت : علیرضا دست من و ول نمیکنی ها ! اگه گم شدی با فلان کمربند سیاه و کبودت میکنم ... آخه سال قبلش هم گم شده بودم و پدرم دیگه نمیخواست منو امسال هم بیاره ...
من که اصلا حواسم به حرفای بابام نبود و فقط به این فکر میکردم که کیک بیشتر جمع کنم یا بیسکویت ...
رسیدیم به میدان امام ، اخر ماشین باز شد من دویدم ... اطراف مسیر راهپیمایی همه غرفه بود من از اول تا آخر هر چی تونستم تو کوله پشتیم کیک و بیسکویت جمع کردم ، به اندازه یک سال تغذیه مدرسه ام جمع شده بود ... کارم که تموم شد یادم افتاد ، ای داد بیداد دوباره گم شدم ...
برگشتم همونجایی که از ماشین پیاده شده بودم و ماشین رو پیدا کردم و سوار شدم ... گشنه شده بودم و یک کیک باز کردم بخورم دیدم بابام با صورت قرمز و چشمای خونین اومد از اتوبوس بالا ...
یه سیلی محکم زد تو گوشم ، نصف کیک ها از لُپم ریخت رو شیشه اتوبوس ... گفت بچه مگه تو گوش نداری مگه کری مگه نگفتم گم نشو ، حالا گم شو اون طرف من بشینم ...
خلاصه اینقدر بابت کیک و بیسکوییت هایی که جمع کرده بودم خوشحال بودم که درد سیلی رو فراموش کردم ...
اتفاقا دیشب داشتم برای بابام تعریف میکردم همین داستان و میخندیدم ، بابام هم فقط من و زیر چشمی نگاه میکرد و زیر لب یه چیزایی می گفت ...
.................................
اتفاقا دیشب داشتم برای بابام تعریف میکردم همین داستان و میخندیدم ، بابام هم فقط من و زیر چشمی نگاه میکرد و زیر لب یه چیزایی می گفت ...
خداییش این تیکه آخر خیلی باحال بود، کلی خندیدم!!!
راهپیماییهای زمان مدرسه واقعاً یادش بخیر... با بچه ها از روز قبلش قرار میذاشتیم و همون ساعات اولیه شروع راهپیمایی(مثلاً 22 بهمن) در محل حاضر میشدیم. بعضی اوقات هم مسئول پلاکاردا و پرچما بودیم خلاصه... تا آخر مراسم همراهی میکردیم و آخر هم شاد و شنگول برمیگشتیم خونه!
سلام به همگی
پست دومم در تاپیک را ویرایش کردم.
موضوعات روزانه در همون پست اطلاع رسانی میشه.
.................................
اتفاقا دیشب داشتم برای بابام تعریف میکردم همین داستان و میخندیدم ، بابام هم فقط من و زیر چشمی نگاه میکرد و زیر لب یه چیزایی می گفت ...
خداییش این تیکه آخر خیلی باحال بود، کلی خندیدم!!!
من نوکرتم امید جان ، آقایی ..
ما هم دهه فجر جشن میگرفتیم،بعد روز ۲۲ بهمن میرفتیم مشت محکمی به دهانآمریکا و دیگر ابرقدرتهای جهان میزدیم.
از طرف مدرسه ساعت می گفتند که جمع بشیم و با هم حرکت کنیم.
بیشتر وقت ها هم با خانواده می رفتیم. چون تا محل راهپیمایی فاصله داشتیم گاهی با اتوبوس (اگه هماهنگ میشد) و گاهی هم با موتور بابام میرفتیم
قبول نیست.
به ما کیک و بیسکوییت نمی دادن