مسابقه مشاعره طنز2(باامتیازویژه)
يکي از بزرگان اهل تميز
بگفتا که آشغال نريز روزي ميز
یکی از بزرگان اهل تمیز
از ترس اختلاسکران رفته بود زیر میز
همی گفت زیرمیزی گیرند در زیرمیز!!!!!!!
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
یکی ازبزرگان اهل تمیز همش اشغال میریخت زیر میز
خودش را پیش راسخون کرده عزیز
یکی از بزرگان اهل تمییز
رفته بود دکتر زده بود جییز
یکی از بزرگان اهل تمیز
شکایت کند ز کثیفی عزیز
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند ز درد های مریض
رو برف و یخ ها خورده لیز
یکی از بزرگان اهل تمیز
ز ترس کثیفی رفت زیر میز
یکی از بزرگان اهل تمیز سوار بر خرش شد به بالای میز
یکی از بزرگان اهل تمیز خرید برای خرش ساندویج لزیز
یکی از بزرگان اهل تمیز
اومد بلندشه سرش خورد به میز