مسابقه مشاعره طنز2(باامتیازویژه)
کبوتر با کبوتر باز با باز ....خریدم یک سبد کل ناز تا ناز
شود شاه همدست غاز
کبوترباکبوتر باز با باز
سرسام گرفتم از صدایت ای ساز ناساز
تابه کی پنهان کنم حدیث این همه ناز؟
بگذار بحال خود بمانم راحتم بی تو
من که خودگفتم کبوترباکبوتربازباباز
کبوتر با کبوتر باز با باز
بیا آشتی کنیم آنقدر نکن ناز
کبوتر با کبوتر باز با باز .... زند هیلاری با ترامپ ساز
کبوتر با کبوتر باز با باز ....سارکوزی هم می کند پرواز
کبوتر با کبوتر باز با باز .... خدایا کی شود عیان آثار برجاز (برجاز=برجام)
کبوتر با کبوتر باز با باز .... شود شاه فراری عینهو قاز
کبوتر با کبوتر باز با باز .... چقدر بعضی ها می کنند ناز( به به
کبوتر با کبوتر باز با باز
گرفت مادر زنم ناگه مرا گاز
کبوتر با کبوتر باز با باز
با دل من بساز ای الهه ناز
روزششم
یکی ازبزرگان اهل تمیز......
یکی از بزرگان اهل تمییز
بخور کاسه ای آبگوشت لذیذ
سپس گفت به من آن عزیز
که دوغ را درون قدح تو بریز
بزن رادیو را همینک به پریز
بذار ان موبایل را تو بر روی میز
که خواهم برای فرشون عزیز
سرایم سه تا شعر طنز و غلیظ
فی البداهه : علیرضا قاسمی
شود فرشون چند روزی سرباز
یکی از بزرگان اهل تمیز
از ترس مادر زنش رفت زیر میز