راسخون

مسابقه مشاعره طنز2(باامتیازویژه)

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

یکی از بزرگان اهل تمیز

حکایت کند ز ابن عبدالعزیز

essi1386 کاربر برنزی
|
تعداد پست ها : 283
|
تاریخ عضویت : بهمن 1391 

یکی از بزرگان اهل تمیز  ، سوار بر خرش شد به بالای میز

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

یکی از بزرگان اهل تمیز 

ز ترس مادرزنش رفت زیر میز

magam4u کاربر طلایی3
|
تعداد پست ها : 976
|
تاریخ عضویت : آذر 1388 

یکی از بزرگان اهل تمییز
خودش را بِکرد پیش ما چه عزیز
یکم قِر اومد گفتمش کِرم نریز
وگر نه کُنم دستِتو تو  پریز

 


یه سوزن زَنم بِت کنی جیز و ویز
بری تا به میدون شهر تو تر و فرز و تیز
یا موزی گذارم به راهت خوری لیز و لیز
بیایی به سر بر زمین مثل زنبورِ ریز

 


یکی از بزرگان اهل تمییز
نمی ارزه حتی به قد پشیز
ز بس تنبله مثل ماست و مویز
فقط می خوره تند و یکریز

 

یکی از بزرگان اهل تمییز
نکرده قبض برقش رو واریز
شده صبر من از تو لبریز
کُنم یک پنادُر برای تو تجویز

 

 

فی البداهه : علیرضا قاسمی

siyasi کاربر نقره ای
|
تعداد پست ها : 1011
|
تاریخ عضویت : مرداد 1394 

یکی ازبزرگان اهل تمیز     شب خورد شامی لذ یذ

farshon کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 43957
|
تاریخ عضویت : آذر 1387 

گزینه هاروگذاشت زیرمیز.خخخخ

farshon کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 43957
|
تاریخ عضویت : آذر 1387 

پاش سرخوردرفت زیرمیز

farshon کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 43957
|
تاریخ عضویت : آذر 1387 

روزسیزدهم:

آمدی جانم به قربانت ولی حالاچرا.....

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟

راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟

کاش می گفتی مرا بردي به آن بالا چرا ؟

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

لااقل دیشب سند را می رساندی پاسگاه حالا چرا

khodaeem1 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 89277
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟

با وفا ، حالا که میخواهم کنم لالا چرا؟

magam4u کاربر طلایی3
|
تعداد پست ها : 976
|
تاریخ عضویت : آذر 1388 

این شعر رو تقدیم میکنم به همه عزیزان راسخون

 

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
جای بهتر نیست ؟ آمدی اینجا چرا
خُوب بشین پایین میای بالا چرا ؟
ای خدا یک عمر بَدی با ما چرا ؟

 

درس نخواندی تو مگر ، درجا چرا ؟
فحش و نفرین می دهی بیجا چرا ؟
خِنگ مولا جای انشا داده ای املا چرا ؟
حکم مردودیِ خود را کرده ای امضا چرا ؟

 

مارک چینی خورده بر اجناس و این کالا چرا ؟
میخ و چکش می فروشی جای این ، لولا چرا ؟
میخوری سوگند به جان من بخور ، مولا چرا ؟
گر اَماکن آمد و بُردت دگر ، غوغا چرا ؟

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
با همه هستی تو دشمن بی وفا آشنا چرا ؟
جای ایران رفته ای خارج بگو کنیا چرا ؟
 میگرفتی زن ز ایران ، رفتی آفریقا چرا ؟

 

 

فی البداهه : علیرضا قاسمی