مشاعره رضوی
درمحضرت جناب سلیمان شهر طوس
بال ملخ به شانه ی یک مور دیده ام
من از صدای بال کبوتران فهمیدم
رویا نبود آنچه که در خواب می دیدم
اینجا کنار صحن و سرای تو جرعه ای
از کوثر توجّهات تو نوشیدم
السلام علیک یا ایها الرئوف
مشهد کجا و این دل ناپاک من کجا!؟
خود را شبیه وصله ی ناجور دیده ام
ما جلد ضـریح آفتابیم
بر گنبد و بام تو گرفتار
با واژه ی «حصنی» تو سرمست
بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار
روزی بطلب تا، يک شب به تمنا
نزد تو بياييم، يا ضامن آهو
واسه حال این شعر خوبه که باز بنوشه یه کم آب سقاخونه
یهو قافیه گم شد و عقل هم گرفت از سرم آب سقاخونه
دارم مست می شم تو این لحظه ها، دارم پُر می شم از هوای جنون
چقد آسمون اومده رو زمین، یا شاید حرم رفته تا آسمون
نقاره ها زشوق تو دارند گفت و گو
پيچيده در رواق سحر ، عطر سبز هو
از خويش مي شوند رها فوج کفتران
در سايه سار اين همه سيمرغ آرزو
در آستان قدسي ات اي قبله گاه مهر
هستند لحظه هاي حرم ، دائم الوضو
بنگر غريب خسته ي حيرت نصيب را
در ازدحام آينه ها ، غرق جست وجو
و خدا خواست که از دست تو درمان برسد
خواست تا عطر علیش به خراسان برسد
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره ها
چه خبرها که رسید از دل این پنجره ها
آهو اگر که در بر مولا پناه جُست
دست از میان اهل جهان یکسره بشست
نومید چون که شدی از تمام خلق!
آنگه رضا(ع) امید دل نا امید توس
السلام علیک یا ایها الرئوف
سر بازار عاشقی آقا ، اشک نم نم چقدر می ارزد؟
وسط ازدحام گوهر شاد دل پرغم چقدر می ارزد؟
در بساطم نمیشود پیدا غیر آهی و اشک و تقصیری
قیمتش را خودت معین کن همه در هم چقدر می ارزد؟
در بارگهت به صد اميد آمدهام
با موي سيه رفته، سپيد آمدهام
گفتند: رضا، رضا شود از همه کس
من در پي فيض اين نويد آمدهام
السلام علیک یا ایها الرئوف
من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند
از شما خواستن عشق است، ضرر خواهد کرد
هر که در وقت گدایی به رقم فکر کند
در طوس بيا و جلوهي يار بجوي
گر طالب وصلي، ره ديدار بجوي
بيمار دلا، گر طلبي درماني!
زين خاک، دواي دل بيمار بجوي
السلام علیک یا ایها الرئوف
یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان
هرچند این غریبه زلیخا نمیشود
در طوس بيا و عِلم قرآن برگير
آن حکمت وحياني فرقان برگير
از زادهي موسي، قَبَسي را که به طور
موسي طلبيد، از خراسان، برگير
السلام علیک یا ایها الرئوف