راسخون

جهاد در نهج البلاغه

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

32. جهاد سه گانه

الله الله فى الجهاد بأموالكم و أنفسكم و ألسنتكم فى سبيل الله.
خدا را، خدا را، در مورد جهاد با اموال، جان ها و زبان هاى خويش در نظر بگيريد.32

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

33. خشم برای خدا، زمینه پیروزی

من أحدّ سنان الغضب لله قَوِى على قتل أشدّاء الباطل.
هر كه براى خدا سرنيزه خشم خود را تيز كند، بر كشتن سردمداران باطل نيرومند گشته و پيروز شود.33

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

34. برگزيده ترين سران سپاه

وليَكُن آثر رؤوس جندك عندك مَن واساهم فى معونته، و أفضل عليهم من جِدته، بما يسعهم و يسع من وراءهم من خلوف أهليهم، حتى يكون همّهم همّا واحدا فى جهاد العدو؛ فانّ عطفَك عليهم يعطف قلوبهم عليك.
بايد گزيده ترين سران سپاه نزد تو آن كسى باشد كه با ديگران هميارى كند و آنچه دارد به آنان ببخشد، چندان كه خود و خانواده شان را كه بر جايى گذاشته اند به خوبى تأمين كنند، تا همگى در جهاد و مبارزه با دشمن هماهنگ شوند؛ چرا که مهربانى تو با آنان دل هاى ايشان را به تو مهربان مى كند.34

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

35. نهى از آزار به زنان

لا تهيجوا النساء بِأذى و إن شتَمنَ أعراضكم و سبَبنَ أمرائكم، فإنهن ضعيفات القُوى و الأنفس و العقول، إن كنّا لنُؤمر بالكفّ عنهنّ و أنهن لمشركات.
وصيت اميرمؤمنان عليه السلام به سپاه خود پيش از برخورد با دشمن در صفين: با آزار به زنان، خشم آن ها را برنيانگيزيد و آن ها را به هيجان نياوريد، اگر چه به آبرو و عرض شما ناسزا گويند و به اميرانتان دشنام دهند؛ كه آن ها از جهت نيرو و جان و عقل ضعيف اند و به اين امر توجه كنيد كه ما چنان بوديم كه به خود دارى از آزار زنان، در آن وقت كه مشرك بودند فرمان داده شده بوديم (پس اين خوددارى در عصر اسلام، لازم تر است).35

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

36. خصوصيات فرمانده سپاه

فوَلّ من جنودک أنصحهم فى نفسك لله و لرسول و لامامك، و أنقاهم جَيباً، أفضلهم حلماً، ممن يبطىء عن الغضب، و يستريح الى العذر، و يرأف بالضعفاء، و ينبو على الاقوياء و ممن لا يثير العُنف، و لا يعقد به الضعف.
پس از سپاهيان خود آن كس را به فرماندهى برگزيدن كه به نظر تو براى خدا، و پيامبر او و پيشوايت از همه خير خواه تر است و از همه خير خواه تر است و از همه پاكدامن تر و بردبارتر مى باشد. كسى كه دير به خشم آيد و با پوزش فرد مورد غضب آرام گيرد، با ناتوانان مهربان باشد و با زورمندان قاطع، خشونت او را برنيانگيزد و ناتوانى او را برجاى ننشاند.36

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

37. سفارش امام در ميدان جنگ صفين

قال لعسكره قبل لقاء العدو بصفين: لا تقاتلوهم حتى يبدوكم، فانكم بحمدالله على حجة، و ترككم اياهم حتى يبدءوكم حجة أخرى لكم عليهم، فاذا كانت الهزيمه بأذن الله فلا تقتلوا مدبرا، و لا تصيبوا معورا، و لا تجهزوا على جريح.
امام عليه السلام به سپاه خود قبل از برخورد با دشمن در صفين فرمود: با آن ها جنگ نكنيد تا آن ها آغاز به جنگ كنند؛ زيرا بحمدالله شما برحقيد و حجت با شماست و آغاز نكردن شما به جنگ حجت ديگرى براى شما و به زيان آنهاست و هنگامى كه آن ها به خواست خدا شكست خوردند، فرارى ها را نكشيد و آن كه از در ناچارى به كشف عورت خود پناهنده شد مكشيد و مجروحان را نكشيد.37

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

38. جايگاه امير لشكر

لا تقاتلنّ الا من قاتلك... فاذا لقيت العدو فَقِف من أصحابك وسطا، و لا تدنُ من القوم دُنُوّ من يريد أن يُنشبُ الحرب و لا تباعَد عنهم تباعُد مَن يهاب البأس حتى يأتيك أمرى، و لا يحملنّكم شنآنُهم على قتالهم قبل دعائهم و الاعذار اليهم.
از سفارش هاى امام عليه السلام به معقل بن قيس هنگامى كه او را به صفين مى فرستاد فرمود: جز با كسى كه با تو سر جنگ دارد، پيكار مكن... هرگاه دشمن را ديدى جايگاهت را در قلب لشكريانت قرار ده، نه آن قدر به دشمن نزديك شو چون كسى كه مى خواهد آتش جنگ را روشن كند و نه آن قدر از دشمن دور شو چون كسى كه از جنگ مى ترسد، تا فرمان من برسد. و مبادا با آنان قبل از آن كه آن ها را به صلح دعوت كنيد و عذر خود را تمام گردانيد وارد جنگ شويد.38

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

39. شكايت از سستى مردم

ألا و إنى قد دعوتكم الى قتال هولاء القوم ليلا و نهارا، و سرّا و اعلانا و قلت لكم اغزوهم قبل أن يغزوكم، فو الله ما غزى قوم قطّ فى عقر دارهم الا ذَلّوا، فتواكلتم و تخاذلتم حتى شَنَت عليكم الغارات، و مَلَكت عليكم الاوطان.
اين خطبه را على عليه السلام هنگامى كه خبر هجوم لشكريان معاويه به انبار به او رسيد و مردم از اين خبر تحريك نشده بودند، براى تحريك مردم فرمود:
آگاه باشيد! من شما را شب و روز، مخفى آشكار براى پيكار با اين قوم دعوت نمودم، و به شما گفتم: پيش از آن كه هجوم بياورند، شما بر آنان پيش دستى كنيد و بر آنان هجوم ببريد، سوگند به خدا، هيچ قومى در خانه خود مورد حمله و هجوم قرار نگرفت، مگر اين كه ذليل شد.
شما تكليف جهاد را به گردن يكديگر انداختيد و از يكديگر گسيختيد و بى ياور گشتيد تا در نتيجه غارتگرى ها، شما را متلاشى ساختند و بر وطن هاى شما مسلط شدند.39

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

40. خطبه پس از حكميت

بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاج بعد قصة الحكمين، و هو يستنهض أصحابه لما حدث فى الاطرف: أىّ دارٍ بعدَ داركم تمنعون؟ و مع أى بعدى تقاتلون!؟
اين خطبه از داستان حكمين (ابوموسى اشعرى و عمروبن عاص) پس ‍ از آن كه ضحاك بن قيس به كاروان حج تاخت آن را غارت نمود، ايراد نموده است). كدامين خانه و وطن را جز خانه و وطن خود از اشغال بيگانگان ممنوع خواهيد ساخت؟ و با كدامين رهبر پس از من، به ميدان نبرد وارد خواهيد شد!؟40

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

41. همه شما سياهى لشكريد!

انكم و الله لكثير فى الباحات، قليل تحت الرّايات، و انى لعالم بما يصلحكم، و يقيم أودكم، و لكنى لا أرى اصلاحكم بِإفساد نفسى.
امام على عليه السلام در توبيخ اصحابش فرمود: سوگند به خدا، شما در صحنه ميدان هاى آرام، انبوه مى نماييد؛ ولى در زير پرچم هاى برافراشته در كارزار اندك مى گرديد و من آنچه را كه شما را اصلاح و كجى هايتان را راست مى كند مى دانم؛ ولى هرگز با فاسد كردن خويشتن شما را اصلاح نخواهم كرد.41

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

42. شكايت نامه به معاويه

ألا ترى - غير مخبر لك، و لكن بنعمة الله أحدث - أن قوما استشهدوا فى سبيل الله تعالى من المهاجرين و الانصار، و لكلّ فضلٌ، حتى اذا استشهد شهيدنا قيل: سيدالشهداء و خصّه رسول الله صلى الله عليه و آله بسبعين تكبيرة عند صلاته عليه !
امام على عليه السلام در نامه خود به معاويه مى نويسد: نه اين كه بخواهم به تو خبر دهم؛ بلكه به انگيزه ياد كردن نعمت خداوند مى گويم، مگر نمى بينى كه گروهى از مهاجران و انصار در راه خداى تعالى شهيد شدند و هر يك از آنان را (به جاى خود) ارزش و فضيلتى است، اما وقتى شهيد ما (حمزه) به شهادت رسيد، سيدالشهداء نام گرفت و رسول خدا صلى الله عليه و آله در هنگام نماز خواندن بر او اختصاصا هفتاد تكبير گفت.42

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

43. كاش يك روز هم با اینها نبودم !

فو الله لولا طمعى عند لقائى عدوى فى الشهادة و توطينى نفسى على المَنيّة، لاحببتُ ألا ألقى مع هولاء يوماً واحدا، و لا ألتقى بهم أبدا.
امام بعد از شهادت محمد بن ابی بکر و یاری نکردن مردم نسبت به او می فرماید: به خدا سوگند، اگر من در هنگام پيكار با دشمن مشتاق نبودم و خود را براى مرگ در راه خدا مهيا نكرده بودم، دوست داشتم حتى يك روز با اين مردم رو به رو نشوم و هرگز آن ها را ملاقات نكنم.43

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

44. شكوه از غفلت ياران

لَعَمر الله - سُعرُ نار الحرب أنتم تُكادون و لا تكيدون، و تنتقص أطرافكم فلا تمتعضون، لا ينام عنكم و أنتم فى غفلة ساهون.... و الله أن امراء يمكن عدوه من نفسه يعرق لحمه، و يهشم عظمه، و يفرى جلده، لعظيم عجزه ضعيف ما ضمت عليه جوانح صدره؛ أنت فكن ذالك ان شئت، فأما أنا فوالله دون أن اعطى ذلك ضرب بالمشرفية تطير منه فراش الهام، و تطيح السواعد و الاقدام، و يفعل الله بعد ذلك ما يشاء.
براى تشويق مردم به جنگ با اهل شام فرمود: سوگند به خدا، كه شما بد شعله اى براى آتش هستيد! زيرا به شما نيرنگ مى زنند و شما نيرنگ نمى زنيد. شهرهاى شما را مى گيرند و شما خشمگين نمى شويد، دشمن از شما غافل نيست و شما در غفلت و بى خبرى به سر مى بريد... به خدا سوگند، مردى كه دشمنش را بر خود چنان مسلط كند كه گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانش را در هم شكند و پوستش را بكند، مردى بس ناتوان و زبون است و در سينه اش دلى ضعيف دارد. تو اگر خواهى چنين باشى باش! اما من به خدا سوگند، چنين نخواهم بود، بلكه با شمشيرهاي مشرفى چنان بر او خواهم نواخت كه ريزه استخوان هاى سر او بپرد و دست ها و پاها به هر سو پراكنده شود، از آن پس خدا هر چه خواهد بكند.44

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

45. نهی زنان از گریه

لمّا سمع عليه السلام بكاء النساء على قتلى صفين: أتغلبكم نساؤكم على ما أسمع ألا تنهونَهنّ عن هذا الرَنين؟!
هنگامى كه امام عليه السلام صداى شيون زنان بر كشتگان صفين را شنيد فرمود: آيا زنان شما با اين فرياد گريه كه من مى شنوم بر شما غالب شده اند (و از جهاد باز می دارند)؟ آیا آنان را از اين ناله و فغان باز نمى داريد؟!45

siryahya کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 158652
|
تاریخ عضویت : اسفند 1389 

46. دلجویی از سپاهیان

فَافسَح فى آمالهم و واصِل فى حُسن الثناء عليهم و تعديد ما أبلى ذَوو البلاء منهم؛ فان كثرة الذكر لحسن أفعالهم تهزّ الشجاع و تحرّض الناكل، ان شاء الله.
خطاب به مالک اشتر درباره سپاهیان: آرزوهاى آنان را برآور و پيوسته از آنان ستايش و تقدير كن و زحمت سختى ديدگان را به زبان آر، كه ياد كردن فراوان از كارهاى خوب آنان دليران را برانگيزد و ترسوى سست اراده را تشويق كند، ان شاء الله.46