مسیرهای انقلابی
کشورها
شهرها
مسجدها
حسینیه ها
مدارس
خیابانها
مراکز و ادارات
تمام مکان هایی که امام خمینی اززمان تولد تا رحلت به آنجا تشریف برده اند و زندگی کرده ا ند یا تبعید شده اند یا سخنرانی کرده اند یا درس خوانده اند یا تدریس کرده اند .؟ نام این مکانها یا عکس این مکانها را در این تاپیک ارسال نمایید.
امام خمینی در طول حیات پربرکتشان پنج هجرت مهم داشته اند که از قرار زیر است:
1ـ هجرت از زادگاه خود خمین به شهرستان اراک
2ـ هجرت از اراک به قم
3ـ تبعید از قم به کشور ترکیه
4ـ تبعید از ترکیه به کشور عراق (نجف)
5ـ هجرت از عراق به کشور فرانسه (پاریس، نوفل لوشاتو)
مام خمینی جمعاً 11 ماه در تركیه به سر بردند، سپس ساواك با هماهنگی دولت تركیه ایشان را در 13 مهر 1344 به عراق تبعید كردند. ایشان به مدت 13 سال تحت نظارت توأم با فشار رژیم بعثی عراق بودند. در بحبوحه انقلاب اسلامی، و در نتیجه افزایش اختناق رژیم بغداد امام خمینی تصمیم به خروج از عراق و عزیمت به كویت گرفتند اما كویت تحت فشار شاه، از پذیرش امام و هیئت همراه امتناع ورزید در نتیجه امام خمینی در مهر 1357 راهی فرانسه شد ندو در «نوفل لوشاتو» در حومه پاریس اقامت گزیدند. امام طی 4 ماه اقامت خود در فرانسه انقلاب اسلامی را تا مراحل پیروزی هدایت كردند و سپس در 12 بهمن 1357 به كشور بازگشتند. امام در طول هجرت 14 ساله خود به روشنگری افكار عمومی ایران و جهان نسبت به ماهیت حكومت شاه پرداخته و زمینه انقلاب مردمی و سقوط رژیم پهلوی را فراهم ساختند. .
حضرت امام در تاریخ 13 آبان ماه 1343 ش، از ایران به ترکیه تبعید شد. در اصل به هجرت ناخواسته تن داد. در شهر بورسای ترکیه به مدت یازده ماه تحت نظر مأموران ساواک رژیم شاه و مأموران امنیتی ترکیه زندگی کرد. چند ماه اول به تنهایی سپس با تبعید فرزندش حاجآقا مصطفی، به همراه ایشان ضمن مطالعه و تألیف، به تحقیق و مطالعهی تاریخ و فرهنگ ترکیه و بازدید از آن پرداخت.
تلگراف اولین خبری است که ایشان پس از ورود به آنکارا از سلامتی خود به خانواده شان ارسال کردند. در آن خطاب به فرزندش حاج آقا مصطفی مینویسند: نور چشمی ... باسلامت وارد آنکارای ترکیه شدم. به هیچ وجه نگران نباشید. حالم خوب و راحت هستم. در نامههای بعدی ضمن اعلام خبر سلامتی، تذکراتی هم میدهند از جمله در نامهی 23 آبان1343 با ابلاغ سلامتی اظهار داشتند: «راضی نیستم کسی برای آزادی من نزد دستگاه جبار وساطت کند...ارزش رو زدن ندارد.» (نهضت روحانیون ایران، ج 5 و 6، ص 132 و 133)
سرهنگ افضلی رئیس امور اجتمائی ساواک که به عنوان مأمور همراه امام به ترکیه رفته و تا مدتی با آن حضرت بود. در گزارش خود آورده است: ساعت 8 صبح چهارشنبه 13 آبان به اتفاق شخص مورد نظر- امام خمینی- به طرف آنکارا پرواز کردیم، اولین صحبت ایشان خطاب به من در هواپیما این بود که «من برای دفاع از وطنم تبعید شدم.» ظهر پنج شنبه 14 آبان با مراقبت کامل بوسیلة دو نفر مأمور ترک به محل جدید طبقة 8 واقع در خیابان آتاتورک منتقل گردیده که نسبت به محل قبلی دارای حفاظت بیشتری است. شخص مورد نظر نسبت به روز اول بهتر است. برنامة روزانه اش بیشتر استراحت و تلاوت قرآن و ادای نماز و صرف غذا است و گاهگاهی هم کلمات ترکی را یادداشت می نماید ولی نباید وی را تنها گذاشت. به علت کنجکاوی جراید ترکیه چند روز دیگر به شهر بورسا منتقل می گردد. (امام خمینی در آیینه ی اسناد ساواک، ج 5، ص 23).
از نخستین آثار و نتایج تبعید امام به ترکیه، بینالمللی شدن قیام مردم ایران به رهبری ایشان بود. چراکه بعداز تبعید سیل تلگراف، نامه و طومارهای اعتراض آمیز به سفارت ترکیه و مقامات و سازمانهای بی طرف جهانی مرتب ادامه داشت. سرانجام همین شکوه نامههای پیاپی و دامنه دار، کمسیون حقوق بشر را بر آن داشت که نامهای به دبیرکل سازمان ملل بنویسد و از تبعید غیر قانونی حضرت امام و ادامه آن اظهار تأثر کند و از آن سازمان برای خاتمه دادن به تبعید او کمک بخواهد. ترجمه این نامه در روزنامه ایران آزاد شماره 31، سال سوم- اردیبهشت 1344 زیر عنوان «کمیسیون حقوق بشر سخن میگوید» آورده شده، چنین است: «...این تضییقات عبارت از تبعید آیتالله خمینی رهبر مذهب شیعه اسلامی که 95 درصد مردم ایران به آن معتقدند به ترکیه می باشد...این عمل نقض آشکار ماده 14 قانون اساسی ایران است... این عمل بدون انجام تشریفات قضایی و استناد به قانون انجام گرفت... تصمیمات مقتضی مطابق با مقررات سازمان ملل توسط دبیرخانه سازمان انجام گیرد.» (نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 1200 و 1201).
فرصتی که این هجرت ناخواسته برای امام پیش آورد، نوشتن کتاب تحریرالوسیله بود. این کتاب در دو جلد در 11 ماه حضور امام در ترکیه تألیف شد. علاوه بر کارهای علمی در مدت اقامت در ترکیه، از استانبول و از مسجد ایاصوفیا دیدن نمود و از آن مسجد بسیار تجلیل میکرد. ایشان در قونیه به مزار مولوی رفت و از بندر ازمیر که یکی از بنادر مهم ترکیه در کنار دریای مدیترانه است دیدن کرد. امام در بورسا به نماز جمعه [اهل سنت] هم میرفت، البته با لباس معمولی و پالتو و کلاه. مسجدی که امام به آنجا میرفت«یاشیل جامی»(مسجد سبز) نام داشت.(خاطرات آیتالله خلخالی، ج 1، ص 137) بالطبع این دیدارها و شناخت ترکیه از نزدیک و آشنایی با حکومت لائیک و ثمرات آن بر دین و فرهنگ مردم بر دیدگاهای امام تأثیر گذار بود.
ایشان چند روز پس از ورود به ترکیه از مساجد و مراکز تاریخی آنکارا و قسمتهای دیگر این شهر دیدن کردند. همچنین در اواخر تبعید، به هنگام بازدید از مناطق شهر ازمیر ترکیه با مقبره 40 تن از روحانیون مواجه می شوند و از چگونگی واقعه سؤال میکنند، همراه ترک، پاسخ می دهد اینها روحانیونی هستند که در مخالفت با سیاست های آتاتورک به دستور وی اعدام شدهاند. امام در سخنرانیهای بعدی خود به این موضوع نیز اشاره میکنند. (صحیفه امام، ج 3، ص 296) این نشانگر تأثیر عمیق این آشنایی و شناخته است.
افضلی، مأمور ساواک همراه امام در چندین گزارش از ترکیه به پوشش اجباری امام در آنجا اشاره کرده میگوید: از ساعت 5 بعدازظهر شخص مزبور با لباس نو، پالتو و بدون کلاه بنا به میل شخصی به اتفاق اینجانب و دو نفر مأمور ابتدا جهت بازدید مزار آتاتورک سپس گردش در اطراف و دیدن شهر رفتیم. روحیه وی خوب و با نوشتن الفاظ لاتین خود را سرگرم مینماید. (امام خمینی در آیینهی اسناد ساواک، ج 5، ص 25).
پس از یازده ماه حضور اجباری امام در ترکیه، بنابر دلایلی رژیم شاه تصمیم میگیرد محل تبعید امام را تغییر دهد. در این مورد نخست از حضرت امام سؤال میشود که میخواهید به ایران بروید یا عراق؟ اما باز نمیگذارند خود امام تصمیم بگیرد، به ایشان اعلام کردند که باید به عراق بروید. (مجله ی ندا، ش 22، پای صحبتها و خاطرات یار آفتاب) باز هجرت ناخواسته تکرار میشود. این بار به سوی عراق، شهر تاریخی و مرکز حوزه علمیه کهن جهان تشیع، با طلابی از سراسر جهان و با فرهنگ و وضعیت سیاسی و اجتماعی و علمی خاص خود. و با حضور مراجع تقلید معظم و بزرگی همچون؛حضرات آیات حکیم، خوئی و... حضرت امام نزدیک به 14 سال در عراق حضور داشتند. در این مدت اقدامات و فعالیتهای زیادی توسط ایشان در زمینههای مختلف انجام گرفت که همه آنها در این نوشته قابل بررسی و توجه نیست، ولی بنابر تناسب موضوع به بعضی از آنها به طور خلاصه اشاره میشود.
حضرت امام از همان بدو ورود به نجف، با نخستین سخنرانی خود فعالیتهای سیاسی و روشنگرانه اش را خطاب به ملت ایران آغاز نمود. از طرفی با توجه به فضای باز سیاسی عراق نسبت به ترکیه و وجود حالت رقابتی بین رژیم عراق با رژیم شاه، و حضور حضرت امام در آنجا، مبارزین و انقلابیون ایران از نقاط مختلف به عراق عزیمت کردند. نجف کانونی برای مبارزات ضد رژیم گردید. یک سال پس از ورود حضرت امام به نجف اشرف و پرداخت غیر منظم شهریه به طلاب، از این تاریخ، شهریه ماهانه امام به صورت منظم درآمده و به طور مساوی و بدون تبعیض به همه طلاب اعم از ایرانی، عراقی، افغانی و غیره پرداخت میشود. (هفت هزار روز، ج اول، ص 275).
حضور امام در عراق این امکان را به ایشان داد، که ارتباط وسیعتر و راحتتری با دانشجویان به خصوص دانشجویان خارج از کشور بر قرار نماید. برقراری ارتباط با مبارزان مسلمان دیگر کشورها، از جمله فلسطینیان و حمایت از آنها از دیگر اقدامات امام بود که موجب مطرح شدن ایشان گردید. در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1347 ش، امام بلافاصله پیامی منتشر کرده و در آن کمک و معامله با اسرائیل را حرام و مخالف با اسلام دانستند. (صحیفه امام، ج 2، ص 199)در آن زمان این حمایت همه جانبه از طرف یک عالم و مرجع شیعی از مسلمانان اهل سنت بینظیر بود.
حضرت امام در مصاحبه 19/7/1347 ش با تایم پیرامون مسائل مختلف مربوط به فلسطین هم فرمود: «واجب است که قسمتی از وجوه شرعی مانند زکات و سهم امام به مقدار کافی به این مجاهدان راه خدا اختصاص یابد...». (همان) این مصاحبه توسط سازمان الفتح به چهار زبان عربی، ترکی، انگلیسی و فرانسه ترجمه شد و در سطحی وسیع منتشر گردید. این نخستین فتوای یک عالم شیعی بود که پرداخت زکات و دیگر صدقات را به مسلمان غیر شیعه تجویز نموده است. (همان، ص 194).
هدف اصلی رژیم شاه از تبعید حضرت امام، دور نگهداشتن ایشان از مردم و تحت الشعاع قرار دادن ایشان در حوزه نجف اشرف بود. امّا اوجگیری نهضت و رهبری بلامنازع امام موجب شد تا رژیم شاه مجدداّ به فکر محدود کردن امام باشد. به همین دلیل با عادیسازی روابط خود با رژیم بعث عراق، رسماً درخواست کرد که دولت عراق فعالیتهای امام را محدود نماید. دولت عراق توسط نیروهای امنیتی خود منزل امام را محاصره و رفت و آمدها را محدود و کنترل کرد. در نهایت سیزده سال پس از ورود حضرت امام به عراق و اقامت در نجف اشرف، با فشار دولت بعثی عراق و محدود کردن فعالیتهای سیاسی، ایشان تصمیم گرفت عراق را ترک نماید. حضرت امام به همراه فرزندشان حاج سید احمد آقا خمینی و چند تن از نزدیکان و یاران خویش صبح روزپنج شنبه 13/ مهر 1357 از بصره به بغداد رفتند- روز قبل قصد ورود به کویت داشتند، اما به دلیل ممانعت دولت کویت به رغم داشتن ویزا، مجبور شدند برگردند. از این رو حضرت امام از بازگشت به نجف خودداری و شب را در بصره گذراندند- تا به پاریس بروند. عراقیها هم موافقت خود را اعلام کردند. ایشان قبل از عزیمت و ترک عراق، پیام مهمی خطاب به ملت ایران صادر کرده و اظهار داشتند: «حال که به ناچار باید جوار مولاامیرالمومنین(ع) را ترک نمایم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز میکنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست، عمل به تکلیف الهی مطرح است. (همان، ص 481).
سفیر انگلیس در تهران، در ملاقات با وزیر کشور وقت ایران گفت: وقتی آیتالله [امام] خمینی میخواست از عراق به کویت عزیمت کند، ما از دولت دوست کویت خواستیم که او را راه ندهند و ملاحظه کردید که چنین هم شد. (هفت هزار روز، ج دوم، ص 950).
تصمیم تاریخی خروج امام برای هر دو کشور ایران و عراق غیر مترقبه بود. مقصد بعدی امام هم برای آنها محرز نبود. به همین دلیل ساواک مرکز طی تلفنگرامی به ساواکهای خوزستان، کرمانشاهان، فارس و هرمزگان در نهم مهر 57 اعلام کرد: «خمینی روز گذشته تقاضای روادید خروج از کشور عراق نموده گرچه مقصد نهائی او روشن نشده، لیکن احتمال میرود به یکی از کشورهای کویت، سوریه یا ترکیه برود. یا شاید به طور ناگهانی به کشور وارد شود. از هم اکنون در مرزهای ورودی آمادگی لازم داشته باشند تا به محض ورود اعلام و یاد شده را به تهران اعزام دارند.» (امام در آیینهی اسناد ساواک، ج 16، ص 93 و 94) بولتن حاوی مذاکرات جلسه شورای امنیت ملی در خصوص خروج امام از عراق نیز جالب است. این مذاکرات مؤید آن است که تصمیم امام در خروج از عراق برای سران و مقامات رژیم غیر منتظره بود؛ از این رو خواهان آن بودند که دولت عراق از این امر برای مدتی جلوگیری کند و در صورت خروج امام ترجیح میدادند ایشان در ترکیه اقامت گزیند.
پس از مهاجرت تاریخی امام به سوی فرانسه، ساواک که از اقدامات ایشان مستأصل شده بود احتمال میداد ایشان با یک پرواز خارجی وارد ایران شود، لذا به ساواکیهای آبادان، بوشهر، بندر عباس و زاهدان دستور داده شد در صورت ورود امام، ایشان را با یک هواپیما یا هلیکوپتر نظامی به مرکز اعزام دارند. برای سر پوش گذاشتن بر این سردرگمی در نخستین اظهار نظر، دولت وقت، شریف امامی گفت: آیتالله [امام] خمینی با عزیمت به پاریس محدودتر خواهد شد. زیرا او به علت رفت و آمد زائران ایرانی به عراق میتوانست با مردم تماس حاصل نماید. لیکن با عزیمت به فرانسه این امکان وجود نخواهد داشت. (هفت هزار روز، ج دوم، ص 953) گذشت روزها نشان داد که این تحلیل آقایان غلط از در آمده و نتیجهی برعکس داد.
در بدو ورود به فرانسه، اولین مصاحبه امام خمینی با رادیو ـ تلویزیون اتریش درباره علل ترک عراق انجام گرفت. حضرت امام در این مصاحبه کوتاه به سئوالات خبرنگار، در خصوص علل ترک عراق و مهاجرت به فرانسه پاسخ دادند. ایشان همچنین نظر خود را درباره تحولات آینده ایران بیان فرمودند. (صحیفه امام، ج 4، ص 244). همچنین در اظهار نظر دیگری فرمودند که: «اگر فرانسه برای ایشان کمترین محدودیتی ایجاد کند، این کشور را نیز ترک خواهد کرد.» (هفت هزار روز، ج دوم، ص 952).
مسير امام در روز ورود
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
پس از قیام مردمی 15 خرداد 1342، رژیم محدودیت های بیشتری برای امام خمینی« قدس سره» و گروه های مذهبی اعمال كرد و آن گاه كه امام« قدس سره »علیه تصویب لایحه ی كاپیتولاسیون اعتراض نمودند، در 13 آبان 1343، ایشان را ابتدا به تركیه و سپس به عراق تبعید كرد.
تبعید و اقامت 14 ساله در نجف اشرف، توأم با یك زندگی بسیار ساده و بی تكلف بود.
امام در طی این مدت، با وجود محدودیت های مختلف، فریادهای حق طلبانه و ظلم ستیز خود را علیه رژیم، از طریق سخنرانی، ارسال پیام های كتبی و شفاهی به گوش ملت ایران می رساندند و بدین وسیله ماهیت رژیم را افشا می كردند.
امام« قدس سره» در كنار این اقدامات به تدریس فلسفه ی سیاسی حكومت اسلامی، تحت عنوان ولایت فقیه، همراه با دروس فقه و اصول پرداختند و شاگردانی برجسته و هم فكر تربیت كردند.
ثمره ی مجموعه ی این فعالیت ها باعث آگاهی و رشد سیاسی روزافزون همه ی اقشار اعم از تحصیل كرده ها، روحانیون، بازاری ها، شهری ها، روستایی ها و ... گردید و قاطبه ملت ایران، رهبری ایشان را پذیرفته و شعله های انقلاب فروزان گردید.
پس از ناامیدی رژیم از سكوت امام، دست به فعالیت های سیاسی برای ساكت كردن و یا اخراج ایشان از عراق زد.
اولین مذاكره بین وزرای خارجه ی دو كشور ایران و عراق، هنگام شركت در اجلاس سالانه ی سازمان ملل در نیویورك انجام شد، سپس هیأتی از تهران به بغداد عزیمت و با مقامات عراقی مذاكراتی به عمل آورد. نتیجه ی این دو مذاكره، ایجاد محدودیت هایی برای امام« قدس سره» بود، تا آن جا كه منزل ایشان توسط نیروهای امنیتی در 2 مهر 1357، محاصره و رفت و آمدها محدود و كنترل گردید. در این حال رییس سازمان امنیت عراق، یكی از نزدیكان امام (حجت الاسلام سید محمود دعایی) را احضار و پس از گفتگو با ایشان، در نهایت درخواست كرد كه امام «قدس سره» یك ماه سكوت نمایند و دلیل این مطلب را این طور بیان داشت كه (ما نسبت به رژیم شاه تعهداتی داریم و خروج امام« قدس سره »هم ازعراق صحیح نیست، امام كمتر فعالیت كنند ، اعلامیه صادر كنند، ولی خارج از عراق توزیع شود.)
هنگامی كه این خواسته ها به عرض امام« قد س سره» رسید، ایشان كه به هیچ عنوان حاضر نبودند حتی برای یك لحظه هم فعالیتشان تحت فشار یا توصیه های شخص یا اشخاص یا گروهی به نفع رژیم پهلوی محدود گردد، تصمیم به ترك عراق گرفتند و قصد عزیمت به سوریه را نمودند، اما به علت تیرگی روابط عراق و سوریه، تصمیم گرفتند كه از طریق كویت عازم سوریه شوند.
اخذ ویزا صورت پذیرفت، در حالی كه مسئولین صدور ویزا در كویت با آن كه مشخصات شناسنامه ای امام «قدس سره» به آنها داده شده بود، آگاه نبودند كه برای چه كسی ویزای ورود صادر می كنند.
صبح روز 13 مهر 1357، امام خمینی« قدس سره» با چند تن از نزدیكان و مرحوم حاج سید احمد آقا، به طرف كویت حركت كردند. پس از رسیدن به مرز، با داشتن ویزا، از ورود ایشان جلوگیری به عمل آمد. از این رو ساعاتی را در مرز سرگردان ماندند. حدود ساعت 11 شب مأموران مرزی عراق به امام اطلاع دادند كه بازگشتشان به نجف بلامانع است. اما امام «قدس سره» از بازگشت به نجف خودداری و شب را در بصره گذراندند و تصمیم گرفتند به پاریس بروند. عراقی ها هم موافقت خود را اعلام كردند.
عصر روز 14 مهر 1357، امام و همراهان به بغداد منتقل و شب را در هتل دارالسلام به سر برده و روز بعد، این مهاجر بزرگ زمان با كاروان كوچك همراهش، برای خدا، به سوی خدا و در راه خدا هجرتی تاریخی و سرنوشت ساز را آغاز نمود. در پاریس مورد استقبال چند تن از مشتاقان، از جمله آقای دكتر حبیبی قرار گرفت.
امام« قدس سره» پس از چند روز اقامت در منزلی در پاریس، به علت آن كه دولت فرانسه مصاحبه با خبرنگاران و نیز شركت در برنامه های نماز جماعت و اجتماعات سیاسی را برای ایشان ممنوع اعلام كرده بود، ضمن پذیرش موقت شرایط و محدودیت های دولت فرانسه، به مكانی در حومه شهر پاریس به نام «نوفل لوشاتو» نقل مكان كردند.
اقامت امام« قدس سره» در پاریس برخلاف تصور رژیم كه می اندیشید فاصله ی بین تهران و پاریس باعث بروز محدودیت های زیادی در ارتباط بین امام« قدس سره» و طرفدارانش می شود، باعث تسریع در رشد انقلاب شد، زیرا پاریس مكانی مناسب برای فعالیت های سیاسی بود و بدین سان شهرك نوفل لوشاتو كه دیرزمانی مكانی آرام و بدون سر و صدا بود، به خبرسازترین نقطه ی جهان تبدیل گردید، زیرا سیل گزارشگران، خبرنگاران، عكاسان و فیلمبرداران به آن مكان سرازیر گردید و دولت فرانسه برخلاف میلش نتوانست مانع مصاحبه ها و ملاقات های خبرنگاران و به طور كلی فعالیت های ایشان بشود. بدین ترتیب امام در طول چند ماه اقامت در پاریس، ضمن انجام مصاحبه با خبرنگاران و دیدار با شخصیت های مختلف فرانسوی، ایرانی و دیگر ممالك دنیا، به افشاگری رژیم پهلوی و حامی اصلیش آمریكا پرداخته و ندای مظلومیت ملت ایران را به گوش جهانیان رساندند. علاوه بر این با تماس تلفنی مستمر با طرفدارانشان در ایران و ارسال پیام های كتبی، ملت را برای انقلاب آماده ساختند.
امام «قدس سره» تكیه ی كلامشان این بود كه و سرانجام در روز 26 دی ماه 1357، شاه از ایران خارج شد و به مصر رفت.
1- هجرت ایشان به اراک جهت تحصیل در حوزه
2- هجـرت امام خمینی به قـم و تحصيل دروس تكميلـى:
اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هجـرى شمسـى, مطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينـى نيز رهسپـار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اساتيد حـوزه قـم طـى كرد.
3- دستگیری ایشاان : در ساعت سه نيمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعزامـى از مركز, منزل حضرت امام خمينى را محاصره كردند و ايشان را در حاليكه مشغول نماز شب بـود دستگير و سـراسيمه به تهران بـرده و در بازداشتگاه باشگاه افسـران زندانـى كـردنـد و غروب آنروز به زندان قصر منتقل نمـودنـد ..امام خمينـى, پـس از 19 روز حبـس در زندان قصـر به زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد .
4- در شامگاه 18 فرورديـن سال 1343 بدون اطلاع قبلـى, امام خمينى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. به محض اطلاع مردم, شادمانى سراسر شهر را فرا مـى گيرد وجشنهاى باشكـوهـى در مـدرسه فيضيه و شهر به مـدت چنـد روز بـر پا مـى شـود . اوليـن سالگـرد قيام 15 خـرداد در سال 1343 با صـدور بيانيه مشتـرك امام خمينـى و ديگر مراجع تقليد و بيانيه هاى جداگانه حـوزه هاى علميه گرامـى داشته شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.
3- دوران تبعید در ترکیه, :
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهاى مسلح اعزامـى از تهران, منزل امام خمينى در قـم را محاصره كردند. شگفت آنكه وقت باز داشت, هماننـد سال قبل مصادف با نيايـش شبـانه امام خمينـى بـود .حضرت امام خمينى بازداشت و به همراه نيروهاى امنيتى مستقيما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام و با يك فروند هـواپيماى نظامى كه از قبل آماده شده بـود, تحت الحفظ مامـوريـن امنيتى و نظامى به آنكارا پـرواز كـرد.
4- تبعيـد امـام خمينـى از تـركيه به عراق:
روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به همراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـى از تركيه به تبعيدگاه دوم, كشـور عراق اعزام شدند . امام خمينى پس از ورود به بغداد براى زيارت مرقد أمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظميـن, سامـرا و كـربلا شتـافت ويك هفته بعد به محل اصلـى اقـامت خـود يعنـى نجف عزيمت كرد.
5- هجـرت امـام خمينـى از عراق به پـاريـس:
در ديدار وزراى خارجه ايران و عراق در نيويورك تصميـم به اخراج امام خمينـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف بـوسيله قـواى بعثـى محاصره گرديـدانعكاس ايـن خبر با خشـم گستـرده مسلمانان در ايران, عراق و ديگـر كشـورها مـواجه شـد .
روز 12 مهر ,امام خمينى نجف را به قصد مرز كـويت ترك گفت. دولت كويت با اشاره رژيـم ايران از ورود امام خمينى به ايـن كشـور جلوگيرى كـرد. قبلا صحبت از هجـرت امام خمينى به لبنـان و يا سـوريه بـود امـا ايشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سيـد احمـد خمينـى ) تصميـم به هجـرت به پاريـس گرفت. در روز 14 مهر ايشان وارد پاريس شدند .
|
|
|
در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد . |
|
|
|
اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد . |
|
|
|
روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب قـيـام سراسرى روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـى برجستـه يعنى رهـبرى واحد امام خمـيـنى و اسلامـى بـودن انگـيـزه ها و شعارها و هدفهـاى قيام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـيـنـى خاطـره خـويـش از جنـگ بيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنين ياد مـى كند : مـن هـر دو جـنـگ بـيـن المللـى را يادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كه ما داشـتـيـم در خـمـيـن, مـن آنجا آنهـا را مى ديـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايى ديگر با ياد آورى اسامى بـرخى از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مى پرداختند مى فـرمايد : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـوديـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـيـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـن حالى كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ايـن سنگـرهايى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مى خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند, آنجا مى رفـتـيــم سنگرها را سركشـى مى كرديـم. كـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد و مدارك تاريخـى و غـير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوايـفـى خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده را محدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـورى پديد آورد كه در سايـه آن هـزار فامـيـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهايى عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديد . |
|
|
|
ماه محرم 1342 كه مـصادف با خرداد بـود فـرا رسـيد. امام خمينى از ايـن فـرصت نهـايت اسـتفاده را در تحـريك مردم بـه قيام عـليـه رژيـم مستبد شاه به عمل آورد. |
|
|
|
روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـى از تركيه به تبعيدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند. امام خمينى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زيارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظميـن، سامـرا و كـربلا شتـافت ويك هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود يعنـى نجف عزيمت كرد. |
|
|
|
نيمه دوم سال 1350 اختلافات رژيـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسيارى از ايرانيان مقيـم عراق انجاميد. امام خمينى طـى تلگرافى به رئيـس جمهور عراق شديدا اقدامات ايـن رژيـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرايط پيـش آمـده تصميـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـا آگـاهـى از پيـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرايط اجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قيام 15 خـرداد، مـدرسه فيضيه قـم بار ديگر شاهـد قيام طلاب انقلابـى بـود. فريادهاى درود بر خمينـى ومـرگ بر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پيـش از ايـن سازمانهـاى چـريكـى متلاشـى شـده وشخصيتهاى مذهبى و سياسى مبارز گرفـتار زندانهاى رژيم بودند. |
|
|
|
امام خمينـى كه بـه دقت تحـولات جارى جهان و ايـران را زيـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـايت بـهـره بـردارى را كـرد. او در مرداد 1356 طـى پيامى اعلام كرد : اكنون به واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـكاس جنايات رژيـم در مجامع و مطـبـوعات خارجى فرصتى است كه بايد مجامع علمى و فـرهـنگى و رجال وطـنـخـواه و دانشجويان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جايـى درنگ از آن استفاده كنند و بى پرده بپا خيزند. |
|
|
|
در ديدار وزراى خارجه ايران و عراق در نـيـويـورك تصـمـيـم به اخراج امام خمينـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسيله قـواى بعثـى محاصره گرديـدانعكاس ايـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ايران، عراق و ديگـر كشـورها مـواجه شـد. |
|
|
|
|
خمین
خمین که سابق بر این کمره نام داشت در محل تلاقی کوهستان و کویر از شمال با اراک از جنوب با گلپایگان از غرب با الیگودرز و از شرق با محلات همسایه است. وسعت این شهر 2025 کیلومتر مربع است و 2073 متر از سطح دریا فاصله دارد. نام کمره با تعبیرهای مختلف از قدیم الایام در متون تاریخی دیده می شود.
روح الله خمینی کوچکترین فرزند سید مصطفی، بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق 1281 هجری شمسی در خمین به دنیا آمد. بیت شریف امام در خمین بعد از قریب به دو قرن هنوز کانون نگاه های تحسین آمیز مردم است. این عمارت مستحکم در حاشیه کویر پهناور ایران نمادی از پایگاههای مردمی و کانونهای مبارزه با ستم و تبعیض حکومت های ظالم و جائر است. از چشم انداز برج بلندی که در حاشیه یکی از حیاطهای چهارگانه این عمارت ساخته شده است حس صیانت از مردم بی پناهی که در سالهای متمادی آماج تهدید خانها و خانزاده های حکومتی و غیر حکومتی بودند به وضوح قابل رؤیت است.
این مجموعه مسکونی چهار هسته ای در محل سر پل خمین واقع شده است و در بافت تاریخی این شهر چنین عمارتی یافت نمی شود.