جایگاه ورزش قبل و بعد از انقلاب
متأسفانه معیار رایج برای ارزیابی فعّالیّتهای ورزشی تعداد مدال و حضور در المپیک و از این دست ملاکهای کمّی و محدود است.
برای ارزیابی وضعیّت ورزش در یک جامعه بهتر است تعریف درستی از ورزش و اهداف آن(سلامتی جسمی و روحی، فردی و اجتماعی) داشته باشیم و بر اساس این تعریف ببینیم چقدر به اهداف ورزش نزدیک شده ایم.
قطعاً با این معیار، ارزش ورزش همگانی بسیار بالاتر از جایگاه امروزی آن خواهد بود. قطعاً با این معیار، یکی دو رشتهء خاص که در سطح حرفه ای اصولاً ورزش(Sport) محسوب نمی شوند و بیشتر به بازی(Game) شبیهند، به سایر رشته های ورزشی سروری و زورگویی نخواهند کرد.
با این معیار اگر نگاهی به ورزش پیش از انقلاب بیندازیم، ورزشهای مردمی(مانند ورزش زورخانه ای و بازیهای بومی) نمرهء نسبتاً خوبی می گیرند و ورزش حرفه ای جز در چند مورد محدود شرمنده خواهد بود! پس از انقلاب هم توسعهء فعّالیتهای ورزشی بطور کلّی غیرقابل انکار است ولی متأسفانه جهتگیری آن گاهی با اهداف اصلی ورزش همخوانی ندارد.
امّا مهمترین چیزی که باید به آن توجّه کرد: پس از انقلاب تا دههء 70 شاید حرکت خاصّی دیده نشود که به شرایط جنگی کشور بر می گردد ولی از دههء هفتاد گسترش سازمانهای ورزشی، تبلیغات رسانه ای مرتبط با ورزش و بودجه های ورزشی چشمگیر و گاهی بیش از حدّ لازم بوده تا جایی که رشته های عجیب و غریب اکنون برای بخشی از مردم شناخته شده و مرسوم هستند و چندین تیم ریز و درشت و رنگارنگ در حال فعّالیّتند.
مهمترین آفت ورزش ما امروز چیزی است که پیش از انقلاب شاید حتّی در سطح فکر و مخیّلات مدیران ورزشی هم نمی گنجید:
1-بیگانگی با علم ورزش
2-دوری از اهداف کلان توسعهء ورزش در جامعهء ایرانی_اسلامی
3-بیماریهای مدیریتی و سازمانی که گریبانگیر دیگر بخشهای جامعه هم هست.
به نظرم نسل ما انچنان اشنایی با ورزش قبل انقلاب نداره که بتونیم مقایسه خوبی انجام بدیم
برای اینکه جایگاه ورزش قبل و بعد از انقلاب مشخص کنیم باید به هر دو دوره اشنایی داشته باشیم
اما چیزی که مشخصه قطعا ما تو بسکتبال و والیبال و رشته های دیگه پیشرفت خوبی داشتیم که در قبل انقلاب این جایگاه نداشتیم
با سلام و احترام
اصلا قابل مقایسه نیست...
ورزش بعد از انقلاب واقعا انقلابی کرده است...
انقلابی که رشد ورزش زنان را نگرفت
به گزارش خبرنگار ورزشی جی پلاس، واژه ورزش که از دیروز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب “قانون ورزش اجباری در مدارس″ در ۱۶ شهریور ۱۳۰۶ خورشیدی به طور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شد.
انقلاب در لغت برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن و تغییر و تحول است و در اصطلاح رایج جهان، تلاش عده ای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو به منظور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمان نوین و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمان های خاص، تعریف شده است.
با توجه به این تعریف هر انقلابی را می توان دگرگونی در ابعاد مختلف معنا کرد. بی شک انقلاب ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و تحولات سیاسی و اجتماعی طی این سال ها بر ورزش نیز تاثیر گسترده ای داشته است.
یک تعریف از ورزش در قانون اساسی ایران این گونه است که: « دولت موظف است برای آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، همه امکانات خود را به کار برد.»
اگرچه ورزش ایران در طول تاریخ انقلاب رشد ساختاری و اصولی خود در رویکرد حرفه ای و قهرمانی را نداشته و حتی اصلی ترین، ساده ترین و مهمترین هدف و کارکرد ورزش یعنی تبدیل شدن به یک فرهنگ عمومی در تمام اقشار جامعه را فراموش کرد اما پیشرفت هایی هم حاصل شد که بعضا ثمره زحمات اندک مدیرانی بود که در بخش هایی به صورت گلخانه ای ساختارسازی هایی را هرچند اندک داشتند و البته بیشتر موفقیت ها را هم دلاوری ها و رشادت استعدادهای ورزش این مرز و بوم از زن و مرد بود که بعضا حماسه می ساخت و احساسات میهن دوستانه مردم را برمی انگیخت.
یکی از موفقیت ها می تواند پیشرفت ورزش بانوان، حضور فعال آنها با حجاب اسلامی و مقبولیت این مساله نزد فدراسیون های جهانی باشد هرچند برای رسیدن به سطح ایده آل در ورزش بانوان راه زیادی در پیش است و هنوز روزنه های خالی در این بخش به چشم می خورد.
پیشرفت ورزش بانوان با تاسیس فدراسیون اسلامی ورزش زنان
با پیشنهاد فائزه هاشمی، نائب رییس وقت کمیته ملی المپیک ج. ا. ایران در سال ۱۳۶۹و با موافقت خوان آنتونیو سامارانش رییس وقت کمیته بین المللی المپیک(IOC) شیخ احمد الفهد الصباح رییس وقت شورای المپیک آسیا(OCA) و حمایتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری اسلامی ایران فدراسیون اسلامی ورزش زنان تشکیل شد.
این فدراسیون در چهارچوب منشور المپیک با هدف برگزاری مسابقات ورزشی با حفظ و حراست از اصول و موازین اسلامی، تقویت همبستگی در میان بانوان مسلمان و تعالی هویت اسلامی زنان در میادین ورزشی تشکیل شد. در همین زمینه پنجمین دوره بازی های بانوان کشورهای اسلامی در سال ۲۰۰۹ میلادی در ایران برگزار شد.
با ایجاد پست نایب رییس بانوان در فدراسیون های ورزشی، این نهادها به عنوان یک مرکز مرتبط با فدراسیون جهانی با استقلال کامل موضوع حضور بانوان در مسابقات آسیایی، جهانی و حتی المپیک را پیگیری کردند و به این ترتیب دنیای تازه ای به نام بازی های آسیایی و المپیک به روی ورزش بانوان باز شد. زنان ایرانی پس از پیروزی انقلاب موفق شدند با حجاب کامل اسلامی و در عین حفظ شئونات خود در مسابقات بین المللی شرکت کنند.
اولین حضور زنان ورزشکار ایرانی در یک تورنمت، حضور تنها بانوی تیرانداز کشورمان در بازی های آسیایی ۱۹۹۰ پکن بود که البته هیچ مدالی توسط تنها بانوی کشورمان در این مسابقات کسب نشد، اما باید این حضور را نقطه عطفی در ورزش قهرمانی بانوان دانست.
با ادامه حضور بانوان کشورمان در بازی های آسیایی و پس از دو دوره ناکامی در کسب مدال بالاخره طلسم بی مدالی بانوان توسط نسیم حسن پور در تیراندازی از فاصله ۱۰ متر تیمی و پروانه تاجی با کسب مدال برنز در تکواندو بازی های آسیایی ۲۰۰۲ پوسان کره جنوبی شکسته شد.
بانوان کشورمان علاوه بر حضوری موفق در بازی های آسیایی، حضور در المپیک را نشانه رفتند و بالاخره در سال ۲۰۰۰ با استفاده از واید کارت، نخستین حضور خود در المپیک را بدون کسب مدال تجربه کردند و پس از دو دوره حضور در المپیک با واید کارت، بالاخره در المپیک ۲۰۰۸ چین نجمه آبتین در تیراندازی با کمان، هما حسینی در قایقرانی و سارا خوش جمال فکری در تکواندو با حضور در مسابقات انتخابی نخستین سهمیه بانوان در المپیک را به نام خود ثبت کردند.
در المپیک ۲۰۱۲ نیز بانوان ایرانی با کسب هشت سهمیه در رشته های پینگ پنگ، تکواندو، قایقرانی و تیراندازی بزرگترین افتخار خود را رقم زدند.
این پایان کار بانوان نبود بلکه آغازی بود بر درخشش آنها در میادین جهانی که حضور مقتدرانه بانوان ایرانی در بازی های آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون را باید اوج این موفقیت ها دانست. کاروان ایران در این بازیها با ۵۸ ورزشکار زن شرکت کرد که توانست ۲ طلا، ۷ نقره و ۷ برنز کسب کند.
حضور زنان در المپیک و پارالمپیک قبل و بعد از انقلاب چگونه بود؟
عناوین ورزشکاران زن ایران در دوره های مختلف المپیک پیش از انقلاب و پس از پیروزی آن به شرح زیر است:
المپیک ۱۹۶۴ توکیو؛ اولین المپیکی بود که زنان ایرانی در آن حاضر بودند. در این رقابت ها در رشته دوومیدانی نازلی بیات ماکو در پرش ارتفاع، ژولیت گفرکف در پرتاب دیسک و سیمین صفامهر در دو ۱۰۰ متر و پرش طول نماینده کشورمان بودند و در رشته ژیمناستیک هم جمیله سروری حضور داشت.
المپیک ۱۹۷۶ مونترال؛ ژیلا الماسی، گیتی محبان و مهوش صفایی شمشیربازان راه یافته به این رقابت ها بودند؛ این در حالی است که در بخش تیمی شمشیربازی هم گیتی محبان، ژیلا الماسی، مهوش صفایی و مریم آچاک با حریفان خود مبارزه کردند.
المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا؛ لیدا فریمان اولین تیرانداز المپیکی ایران بود که در این رقابت ها و در رشته تفنگ ۱۰ متر بادی حضور داشت و توانست رنکینگ ۴۷ را به دست بیاورد.
المپیک ۲۰۰۰ سیدنی؛ منیژه کاظمی در رشته تپانچه ۱۰ متر بادی حضور داشت.
المپیک ۲۰۰۴ آتن؛ نسیم حسن پور در ۱۰متر تپانچه بادی نماینده ایران بود.
المپیک ۲۰۰۸ پکن؛ نجمه آبتین در تیروکمان، هما حسینی در قایقرانی که پرچمدار کاروان ایران در این رقابت ها هم بود و سارا خوش جمال فکری در وزن منفی ۴۹ تکواندو، نماینده ورزش بانوان ایران بودند. البته در ووشو که رشته نمایشی در این دوره بود، زهرا کریمی طلای وزن ۶۰- ساندا را بدست آورد و فرزانه دهقان برنز وزن ۵۲- ساندا را از آن خود کرد.
المپیک ۲۰۱۲ لندن؛ بانوان ورزشکار ایران بدون واید کارت و با کسب سهمیه مستقیم به المپیک لندن رسیدند که زهرا دهقان در تیروکمان، لیلا رجبی در دوومیدانی، آرزو حکیمی و سولماز عباسی در قایقرانی، مه لقا جام بزرگ و الهه احمدی در تیراندازی، ندا شهسواری در پینگ پنگ و سوسن حاجیپور در تکواندو نماینده بانوان ایران در این مسابقات بودند.
پارالمپیک لندن؛ زهرا نعمتی در رشته تیراندازی با کمان برای اولین بار مدال طلا را برای زنان به ارمغان آورد، ساره جوانمردی در تفنگ بادی ۱۰ متر صاحب گردن آویز برنز شد و مدال برنز تیمی در رشته تیراندازی با کمان پارالمپیک نیز به بانوان ایران رسید.
پرچمداری زنان در المپیک
در المپیک زمستانی ونکوور پرچم تیم چهارنفره اعزامی از ایران در مراسم افتتاحیه به مرجان کلهر سپرده شد. در المپیک پکن هم هما حسینی از رشته قایقرانی پرچمدار کاروان ۱۷۰ نفره بود. قبل از این دو نیز لیدا فریمان از رشته تیراندازی در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا پرچمدار کاروان ایران بود. همچنین کیمیا علیزاده نیز پرچمدار کاروان ایران در دومین دوره بازی های المپیک نوجوانان در نانجینگ چین بود.
سلام
به نظرم قبل از انقلاب ورزشکاران برای افتخار ایران مدال می آوردند ولی حالا به ورزش فقط بعنوان تجارت نگاه می کنند.
سلام
به نظرم قبل از انقلاب ورزشکاران برای افتخار ایران مدال می آوردند ولی حالا به ورزش فقط بعنوان تجارت نگاه می کنند.
نظرات دوستان خوب بود .ممنونم
از بدو تاسیس شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی ایران تاکنون حدود 300 پروژه ورزشی در سطح کشور افتتاح شده است. پروژهها فضایی بالغ بر 532338 متر مربع فضای سرپوشیده و 1295337 مترمربع فضای ورزشی روباز به سرانه قبلی اضافه کرده و جمعا 243 سانتیمتر مربع سرانه ورزشی ایران را افزایش داده است. در این میان ساخت 18 استادیوم 15 هزار نفری و همچنین 8 سالن مسابقاتی 6 هزار نفری به عنوان شاخصهای بهرهبرداری از فضای ورزشی با قابلیت بهرهبرداری تخصصی حائز توجه است. ضمن اینکه تعداد 4 پیست دوچرخهسواری، 2 استخر قهرمانی، 3 سالن تخصصی دوومیدانی، 4 استادیوم با ظرفیت 5 هزار نفر نیز در لیست این پروژههای ورزشی تخصصی دیده میشود. شرکت توسعه اماکن ورزشی هماکنون در حال اجرای 295 پروژه ورزشی است. این پروژههای نیمه تمام شامل 12 استادیوم 15 هزار نفری و بزرگتر، 11 سالن 6 هزار نفری، 9 پیست تخصصی دوچرخهسواری، 12 سالن تخصصی دوومیدانی و 40 استادیوم 5 هزار نفری است. این مجموعه به همراه 211 پروژه باقی مانده دیگر جمعا 4292220 متر مربع فضای ورزشی تخصصی در سطح استانهای منتخب ایجاد کرده و در صورت اجرای نهایی، سرانه ورزشی کشور را 572 سانتیمتر مربع افزایش میدهد.
ورزش ایران در پس از انقلاب 1357 دستاوردهای زیادی را در حوزه های مختلف به ارمغان آورد و بارها با اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران موجب افتخار و غرور ملی شد. با این حال به نظر می رسد مرز پرگهر ایران توانایی فتح قله های رفیع تر در حوزه ورزش را دارد. قله هایی که قطعا با همدلی وحدت می تواند برای ایران به ارمغان بیاید. توسعه ورزش می تواند سلامت نسل های آتی ایران را تضمین کند، به صرفه جویی ارزی و توسعه اقتصادی کمک و زیرساخت های عمرانی را در سطح کشور افزایش دهد. اهدافی که قطعا با روحیه انقلابی مردم و مسئولان این آب و خاک دور از دسترس نیست.
با وجود موفقیت ها و دستاوردهایی که ورزش ایران در حافظه تاریخی ملت به یادگار گذاشته است، متاسفانه ضعف در حوزه مستندسازی فعالیت های جامعه ورزش ایران کاملا مشهود است. چونان که ما برای دستیابی به همه اطلاعات و ارقام برای تدوین این گزارش با بی مهری برخی مسئولان و محدودیت های زیاد روبرو شدیم. امید است که با توجه به تغییر ساختار سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش، برنامه مستند سازی هزینه ها و چالش ها و دستاوردهای مجموعه بزرگ ورزش کشور نیز در دستور کار قرار بگیرد.
گزارش از خبرنگار ایسنا، امیرداود کمالی
«انقلاب اسلامی» ورزش ایران را به «خودباوری» و «خودکفایی» رساند
ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب با دستاوردها و چالشهای بسیاری روبرو بود اما در سایه مشکلاتی از جمله جنگ تحمیلی و تحریمهای بینالمللی، امروز در برخی از رشتهها حرف اول دنیا را میزند.
به گزارش صاحب نیوز، به نقل از مهر، ورزش به عنوان دومین پدیده فراگیر در جامعه جهانی بعد از مذهب شناخته میشود که از یکسو در سلامت جامعه تاثیرگذار بوده و از سوی دیگر موفقیتها و شکستهای تیمهای ورزشی و ورزشکاران در عرصههای قارهای و جهانی، تاثیرات فراوانی را در سطح یک جامعه از خود برجای میگذارد تا جائیکه برخی از ورزشها و ورزشکاران به الگوهای اجتماعی در سطح جوان جامعه مبدل میشوند.
ورزش ایران هم پس از انقلاب شکوهمند اسلامی وارد فاز جدیدی از فعالیت خود شد که در دهه اول انقلاب به خاطر جنگ تحمیلی نتوانست در عرصههای بینالمللی حضوری موفق داشته باشد اما بعد از دوران سازندگی، امروز شرایط برای شکوفایی استعدادهای ایران در بخشهای انفرادی و تیمی بوجود آمده و شاهد موفقیتهای تیمها و ورزشکاران ایران در رقابتهای مهم بینالمللی هستیم.
ورزش که در قانونی اساسی ایران اینگونه به آن اشاره شده: «دولت موظف است برای آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، همه امکانات خود را به کار برد»، هنوز نتوانسته جایگاه واقعیاش را در کشور بدست آورد که رسیدن به این موضوع نیاز به توجه ویژهتر در بحثهای تخصیص بودجه و استفاده از مدیران کاربلد و با تجربه در همه عرصههای آن دارد.
همچنین بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هم بارها در سخنان خود توجه به فعالیتهای ورزشی را گوشزد کرده و جمله معروف “من خودم ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم” بیانگر اهمیت ورزش برای ایشان است. مقام معظم رهبری هم جمله معروف “امر به ورزش، امر به معروف است” را برای این مقوله مهم اجتماعی به کار برده که میزبان اهمیت ورزش برای مردم کشور را بیان میکند.
قطعا ورزش ایران در این سالها با دستاوردها و چالشهای بسیاری در دو بخش همگانی و قهرمانی روبرو بوده است اما در سایه مشکلاتی از جمله جنگ تحمیلی و تحریمهای غیر منطقی بینالمللی امروز در برخی از رشتهها ایران حرف اول را در دنیا زده و در برخی از رشتهها در حال پیشرفتهای چشمگیر است.
قهرمانیهای تیمهای فوتبال، کشتی فرنگی، کشتی آزاد، تکواندو، ووشو، بسکتبال و موفقیتهای بزرگی که امروز والیبالیستهای ایران بدست آوردهاند و کسب میزبانی مسابقات مهم آسیایی و جهانی، نشان میدهد ورزش ایران در مسیر مناسبی قرار گرفته، هرچند امروز ورزش نیاز به توجه بیشتر از نظر منابع مالی و استفاده از مدیران کاربلد و متخصص دارد تا این روند رو به رشد، متوقف نشود.
در زیر به برخی از اقدامات مهمی که پس از پیروزی انقلاب در بخشهای سختافزاری و نرم افزاری ورزش کشور بوجود آمد، اشاره میشود:
افزایش سرانه ورزشی روستائیان
عوامل خدماتی شاید در مهاجرت روستاییان به شهرها نقش داشته باشد اما توجه به اوقات فراغت و فراهم کردن محیطهای ورزشی از عوامل مهم دیگر در جلوگیری از مهاجرتها محسوب میشود، موضوعی که پیش از انقلاب توجه اندکی به آن صورت گرفته بود اما پس از پیروزی انقلاب مورد توجه ویژه مسئولان کشور و ورزش قرار گرفت.
عباس فلاحی عضو کمیسیون عمران مجلس با اشاره به این موضوع اعلام کرد خوشختانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حرکتهای خوبی در زمینه توسعه خدمات ورزشی به روستائیان صورت گرفت که این موضوع باید ادامه داشته باشد زیرا کافی نیست.
طبق اعلام عضو کمیسیون عمران مجلس، در سال ۵۸ تنها در ۱۲ روستا زمینهای ورزشی وجود داشت اما امروز ۲۱۸۲ روستای کشور از زمینهای ورزشی برخوردار شدهاند. همچنین تعداد سالنهای ورزشی روستایی در سال ۵۸ تنها ۵ مورد بود اما هم اکنون ۳۶۰ روستا دارای سالن ورزشی است.
فعالیتهای زیربنایی و تقویت اماکن ورزشی
پروژههای نیمه تمام ورزشی که ماحصل سوء مدیریت در برخی از دولتهای گذشته بود، شاید بازتابهای منفی بسیاری در جامعه داشته و در مواردی تمامی فعالیتهای ارزشمند عمرانی و زیربنایی صورت گرفته برای تقویت اماکن ورزشی در سراسر کشور را زیر سوال برده است اما در این بین نمیتوان خدمات صورت گرفته در عرصه کشوری را نادیده گرفت.
در سالهای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و بعد از جنگ تحمیلی، پروژههای عمرانی رشد چشمگیری داشته و تاکنون حدود ۳۰۰ پروژه ورزشی در سطح کشور افتتاح شده است. طبق اعلام مراجع رسمی، تا به امروز فعالیتهای عمرانی صورت گرفته بالغ بر ۵۳۲۳۳۸ متر مربع فضای سرپوشیده و ۱۲۹۵۳۳۷ مترمربع فضای ورزشی روباز به سرانه قبلی ورزشی کشور افزوده که در مجموع ۲۴۳ سانتیمتر مربع بر سرانه ورزشی ایران اضافه کرده است.
هرچند برخی از فضاهای ورزشی در سایه مشکلات مدیریتی نتوانسته خدمات رسانی لازم را برای جامعه ورزشی کشور در پی داشته باشد اما این پروژهها قابلیت آن را دارد که با مدیریت مناسب، در آیندهای نزدیک به اماکنی برای پرورش قهرمانان ورزشی در ایران اسلامی کمک کند.
در این بین ساخت ۱۸ استادیوم ۱۵ هزار نفری، ۸ سالن مسابقاتی ۶ هزار نفری با قابلیت بهرهبرداری، ۴ پیست دوچرخهسواری، ۲ استخر قهرمانی، ۳ سالن تخصصی دوومیدانی، ۴ ورزشگاه ۵ هزار نفری در این پروژههای ورزشی دیده میشود.
همچنین ۲۹۵ پروژه ورزشی هم در حال تکمیل است که این پروژههای نیمه تمام شامل ۱۲ ورزشگاه ۱۵ هزار نفری و حتی بزرگتر از آن، ۱۱ سالن ۶ هزار نفری، ۹ پیست تخصصی دوچرخهسواری، ۱۲ سالن تخصصی دوومیدانی و ۴۰ استادیوم ۵ هزار نفری است.
ضمن اینکه ۲۱۱ پروژه باقی مانده دیگر هم وجود دارد که در صورت تامین بودجه لازم برای تکمیل این ۲۱۱ پروژه باقی مانده، جمعا ۴۲۹۲۲۲۰ متر مربع فضای ورزشی تخصصی به سطح استانهای منتخب اضافه شده و در صورت اجرای نهایی آنها، سرانه ورزشی کشور به ۵۷۲ سانتیمتر مربع افزایش خواهد یافت.
بانوان مدال آور ایران
توسعه فعالیتهای اسلامی بانوان و موفقیتهای چشمگیر آنها در عرصه بینالمللی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا مدتها به دلیل شرایط اجتماعی موجود، بانوان تنها در دو رشته شطرنج و تیراندازی فرصت شرکت در رقابتهای جهانی و آسیایی را داشتند اما در بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ بوسان پروانه محمدتقیپور تهرانی در رشته تکواندو خوش درخشید و مدال برنز را برای ورزش بانوان به ارمغان آورد که این مقدمه افتخار آفرینی بانوان محجبه ایرانی در عرصه بینالمللی بود.
این اتفاق آغاز یک راه پرفراز و نشیب در عرصه ورزش قهرمانی بانوان کشورمان بود، دورانی که ورزشکاران قهرمان ایران در رشتههای مختلف از سد محدودیتها و محرومیتها بینالمللی عبور کرده و بر سکوی افتخار ایستادند تا امروز حتی بتوانند به موفقیت در المپیک فکر کرده و امیدوار به کسب چنین افتخار بزرگی باشند.
البته موفقیتهای بزرگی که بانوان ایران در عرصه بینالمللی بدست آوردند، بسیار ارزشمندتر از موفقیتهای آنها در پیش از انقلاب بود و در رشتههایی مانند تکواندو، تیراندازی، تیروکمان و رشتههای مانند فوتسال، موفقیتهای بزرگی را در رقابتهای آسیایی و جهانی کسب کردند.
در این بین و درحالیکه بانوان ایران در مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی عناوین مهمی را کسب کردهاند، هنوز موفق به کسب مدال در المپیک نشدهاند اما این امیدواری وجود دارد که در المپیک ۲۰۱۶ ریو، این تابو نیز توسط بانوان ایران اسلامی شکسته شود و شاهد حضور بانوان محجبه کشورمان روی سکوهای پرافتخار المپیک باشیم.
البته همانطور که اشاره شد، ورزش ایران هنوز نتوانسته انتظارات را برآورده کند اما کارشناسان ورزشی بر این باورند که ورزش کشور بعد از پیروزی انقلاب، نسبت به دوران قبل از آن پیشرفتهای بزرگی داشته که این مسیر میتواند با اقدامات اصولیتر، با موفقیت بیشتری ادامه داشته باشد.
پیشرفتهای ورزش بعد از انقلاب غیر قابل انکار است
کاظم اولیایی در خصوص پیشرفتهای ورزشی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: ورزش ایران قطعا بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی در همه ابعاد نسبت به پیش از انقلاب پیشرفتهای غیر قابل انکاری داشته است، همچنین در نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده از ورزش و دستاوردهای آن با گذشته قابل قیاس نیست.
وی با بیان اینکه ورزش ما از نظر همه معیارها رشدی صددرصدی با گذشته داشته ، افزود: مردم ایران در این سالها با تمام وجود از انقلاب دفاع و حمایت کرده و باید امکانات بیشتری نسبت به شرایط فعلی در اختیارشان قرار بگیرد. درست است برنامهریزیهای بسیاری برای افزایش سرانه ورزشی انجام شده و ساخت و سازها رشد چند برابری داشته اما نسبت به جمعیت ایران کافی نیست.
مدیرعامل پیشین باشگاههای استقلال تهران و پاس همدان در پایان در مورد رشد ورزش بانوان در دوران ۳۰ ساله انقلاب نسبت به گذشته گفت: قطعا رشد ورزش بانوان در ورزشهای سالنی و انفرادی بسیار قابل قبول بوده، اما نکته ارزشمند این است که این موفقیتها با حفظ معیارهای دینی و اسلامی شکل گرفته است.
نقش فتوای امام (ره) در توسعه ورزش
همچنین محمدرضا یزدانی خرم رئیس پیشین فدراسیونهای والیبال و کشتی هم با اشاره به رشد چشمگیر ورزش کشور در چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی تاکید کرد: ورزش نسبت به سایر بخشهای جامعه در جهانی شدن ایران پیشگام بوده است. ورزش از همان سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب همواره در عرصههای جهانی حضورافتخار آفرینی داشت و توانست نقش بسزایی درمعرفی و شناساندن توانمندیها و قدرت جوانان مسلمان کشورمان به دنیا داشته باشد.
وی با اشاره به نقش تاریخی امام(ره) در توسعه ورزش پس از پیروزی انقلاب اظهار کرد: در شرایطی که بسیاری از علماء قبل از انقلاب ورزش را عملی “لغو” قلمداد میکردند و نظر مساعدی نسبت به آن نداشتند اما فتوای تاریخی امام(ره) و نگاه ویژه ایشان نسبت به قهرمانان و ورزشکاران که فرمودند “ورزش برای بزرگان واجب و برای جوانان لازم است” سرفصل انقلابی تازهای را در جهت گسترش ورزش باز کرد و خوشبختانه همین نگاه از سوی مقام معظم رهبری و تاکید ایشان به امر ورزش به این بخش قوت و قوام بیشتری داد.
رئیس فدراسیون کشتی رویکردهای متفاوت مدیریت ورزش کشور پس از انقلاب را در این بخش تحول گرا و تاثیرگذار توصیف کرد و یادآور شد: با افزایش جمعیت، رویکرد و علاقمندی به ورزش شکل جدیتر به خود گرفت بطوری که در دوره ریاست مهندس غفوری فرد ورزش از شکل آماتوری به حرفهای تبدیل شد تا فصل جدیدی در ورزش کشور باز شود و در سالهای اخیر هم شاهد استقبال علما از ورزش و موافقت آنها با استفاده از مساجد و اماکن عبادی برای استفاده ورزشی بودیم.
یزدانی خرم همچنین با اشاره به اینکه ورزش ایران در مسیر ۳۰ ساله خود گامهای بزرگی برداشته و در حال حاضر ورزش ایران از جایگاه ویژهای درسطح جهان برخوردار است، گفت:با وجود اینکه گفته می شد ایران در ورزشهای تیمی در دنیا جایگاهی ندارد اما در سالهای اخیر موفقیتهای والیبال، صعود بسکتبال به المپیک، سه بار صعود فوتبال به جام جهانی و موفقیتهای کشتی در مسابقات جهانی و المپیک این فرضیه را باطل کرد و نشان داد جوانان ایران در عرصههای جهانی با شایستگی میدرخشند و افتخار آفرینی میکنند.
انقلاب ورزش ایران را به “خودباوری” و “خودکفایی” رساند
از سوی دیگر حسن میرزا آقابیک خودباوری و خودکفایی موجود در ورزش و ورزشکاران ایران را ثمره روشن و مستقیم پیروزی انقلاب اسلامی عنوان کرد و افزود: اگر امروز ایران در بسیاری از رشتهها نامی خطرناک برای حریفان به حساب میآید و ورزشکاران ایرانی هم میتوانند به راحتی دست به کارهای بزرگ در میادین بزرگی مانند المپیک بزنند، به خاطر خودباوری ایجاد شده در جامعه ورزش کشور است.
وی با بیان اینکه این موضوع بدون اغراق نتیجه پیروزی انقلاب اسلامی است، ادامه داد: توجه همراه با عمل به زیرساختها در کنار مهم شمردن ورزش همگانی منجر به ظهور استعدادها در ورزش قهرمانی طی ۳۰ سال گذشته شده است.
این کارشناس ورزشی کشور به مهیا شدن امکانات ورزشی در بسیاری از استانهای کشور اشاره و اظهار کرد: اگر امروز هفت هشت استان ورزشی فضای بالای یک متراستاندارد را در اختیار دارند و در مجموع چند استان از شرایط میزبانی رویدادهای مهم مانند المپیک برخوردار هستند، به خاطر تاثیر مثبت خودباوری حاصل از پیروزی انقلاب اسلامی درجامعه ورزش است.
عدالت محوری نتیجه بارز انقلاب در ورزش است
محمود مشحون رئیس پیشین فدراسیون بسکتبال با بیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر مستقیم در رشد و شکوفایی ورزش ایران داشته است، تاکید کرد: بدون شک “عدالت محورری” نتیجه بارز و انکارناپذیر این انقلاب در عرصه ورزش بوده است. رهآورد پیروزی انقلاب اسلامی در بخشهای مختلف و حتی عرصه ورزش برهیچ کس پوشیده نیست. با نگاه منطقی و بدون غرض به وضعیت کنونی ورزش ایران و مقایسه آن با دوران پیش از انقلاب بر این مهم واقف می شویم که هر آنچه امروز در ورزش در اختیار داریم به خاطر پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
وی افزود: سیر صعودی ساخت و سازهای داخلی، نگاه ویژه به فعالیتهای بانوان و اعزام آنها به تورنمنتهای برون مرزی در کنار حضور پررنگ نمایندگان ایران در میادین بینالمللی مختلف همه از نتایج مسلم پیروزی انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر ورزش کشور بوده است. البته باید فاکتور بودجه را هم به این موارد اضافه کرد.
رئیس پیشین فدراسیون بسکتبال همچنین گفت: تاثیر پیروزی انقلاب اسلامی با وجود مشکلات خاصی که به واسطه ۸ سال دفاع مقدس گریبانگیرمان شد، در تمام ابعاد ورزش قابل مشاهده است. اما از همه مهمتر اینکه عدالت محوری حاصل از این رویداد بزرگ تاریخی منجر به هموار شدن راه برای طی کردن بسیاری از مسیرها شد. این عدالت محوری بود که باعث شد به هر بخش ورزش به اندازه نیاز بودجه داده شود، در نقاط نیازمند اماکن ورزشی احداث شود، شرایط برای فعالیتهای بانوان و رقابتهای ورزشکاران مرد همپای رقبای خود در دیگر کشورها مهیا شود.
مروري بر ورزش بانوان قبل و بعد از انقلاب در ايران
مقدمه
َورزش به فعالیتها یا مهارتهای عادی جسمانیای گفته میشود که بر پایه یک رشته قوانین مورد توافق همگانی و با اهداف تفریحی، یا برای مسابقه، نشاط شخصی، دستیابی به ورزیدگی، مهارت جویی یا آمیزهای از این اهداف انجام میگیرد. تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد. برای نمونه پیکارهای شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده مسابقاتی انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود. رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند. ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت و زندگی رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.امروزه ورزش زنان نیز جایگاه خاصی در مجامع بین المللی پیدا کردهاست.واژه ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خ به طور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شده است
توسعه ورزشها با توجه به تاریخچه کامل آنها به ما مطالب مهمی درباره تغییرات اجتماعی و همچنین به مقدار زیاد درباره خود ورزشها میآموزد.کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، افریقا و استرالیا درباره هنر غارنشینها وجود دارد (برای مثال لاسکائوکس) را از زمان ماقبل تاریخ ببینید که شواهدی برای جشنهای مذهبی، رفتارها و غیره را نشان میدهد. بعضی ازتاریخهای این منابع به ۳۰۰۰۰ سال قبل مربوط میشود که با تاریخ نویسی کربنی ثبت شدهاند. اگرچه شواهد مستقیم کافی درباره ورزش از این منابع وجود ندارد، منطقی است که تصور کنیم که فعالیتهایی در این دوران وجود داشته که معادل تعریف ورزش در زمان ما است.
اصل ورزش را از يونان دانسته اند که به منظور چابکي بدن و ايجاد قوّت انجام مي يافت و پاروزني، بوکس ، کشتي ، شنا ، شمشيرزني ، تيراندازي ، اسکي و ورزش هايي چون بيس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازي ، واليبال ، گلف ، انواع تنيس ، شنا ، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب مي شوند.
اولين ملتي که ژيمناستيک را بنيان و آن را نام نهاده اند ، يونانيان قديم مي باشند، که ابتدا اصول ورزش در يونان خيلي خشن و ناصحيح بود و اولين نتيجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن مي دانستند. بعدها ورزش در يونان به شکل ريسمان بازي جان بازي در آمد و براي آن اهميت زيادي قايل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات مي ناميدند و اين نوع حرکات را آکروباتيک مي گفتند. به محل هايي که در آن جا ورزش مي نمودند، ژيمنازيوم گفته مي شد، که مهم ترين آن ها يکي ليسه و ديگري آکادمي نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش مي کردند، کلمه ژيمناز از کلمه گيمنوس که به معناي لختي است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش هاي بدني نيز ژيمناستيک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور ، ويل دورانت مي نويسد: آن (مدينه فاضله بچه ها) فنون خانه داري را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران مي آموختند و به پسران آموزش مي دادند که چگونه شکار کنند و ماهي بگيرند و شنا کنند و همچنين شخم زدن کشت زارها، دام گستري، دامپروري و نشانه روي با تير و نيزه را مي آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگي توان محافظت و حراست از خويش را دارا باشند.
اما اگر بيش تر در مساله دقت کنيم، در خواهيم يافت تعليم و تربيت در حقيقت با پيدايش و سکنا گزيدن بشر در روي زمين آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دريا و جنگل و جويبار و ديگر مظاهر طبيعت و نيز خود زندگي و نيازهاي آن. نخستين کتاب هاي درسي نوع بشر بوده اند.
از قديم ترين روزگاران و حتي پيش از پيدايش خط ، نياز به تامين خوراک و پوشاک از راه شکار حيوانات و احتياج به کسب توانايي براي مقابله با خطرهاي طبيعي و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشري را واداشته بود که به امر تربيت بدني، به عنوان يکي از مهم ترين امور زندگي توجه نمايند و اين حقيقت را دريابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگي انسان ها از اهميتي برخوردار است، مي توان با بهره گيري از تمرين ها و فعاليت هاي جسماني تا حد قابل ملاحظه اي تقويت کرد.
وقتي دولت ها و حکومت ها تشکيل و تاسيس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که براي حفظ يا گسترش مرزهاي خود، نيازمند بازوان توانايي هستند که در جنگ ها بتوانند پيروزي را براي آن ها به ارمغان آورند؛ ويل دورانت در اين باره مي نويسد: از ضروريات دولت ها و تاکيد بر روي حفظ نيروي جسماني، پيروزمندي در جنگ هايي بوده است که متکي بر قدرت بدني و نيرومندي جسماني بوده است، و نيرومندي و مهارت بدني، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هايي که در بازي هاي المپيک مقرر گرديده است. »
در توجه انسان به تربيت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است: انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است. از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی. و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که چینیها با ورزش و فعالیتهایی در ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح سروکار داشتهاند. بنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای محبوب و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شواهدی از شجره انسانهای مدرن هاکی ایرلندی را که استفاده میشود و برای آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح بر میگردد.
میزان زیادی از ورزشها قبلا در زمان یونان باستان از قبیل، کشتی گرفتن، دویدن، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسکو، راندن گاری بودند. حوزه وسیعی از این فعالیتها بطور قابل ملاحضهای فرهنگ نظامی و توسعه ورزشها در یونان باستان را یکی بعد از دیگری نشان میدهد. از زمانی که یونانیها بازیهای المپیک را بوجود آوردهاند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شده که در زمانهای قدیم هر چهار سال یکباردر دهکده کوچکی در پلئوپونس که المپیا نامیده میشود برگزار میشدهاست.، این را ورزشها بطور فزایندهای سازمان یافته و مقرراتی برای آنها از زمان المپیک باستانی تا زمان وقرن حاضر وضع و تدوین شدهاست.
صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای شرکت و انجام ورزشهای تماشایی و مسابقهای ایجاد کند و شرکت بیشتر در فعالیتهای ورزشی را جلب کند وآنها را بطور قابل دسترسی افزایش دهد. این گرایشها و تمایلها با کارآئی مدیا ووسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آنجا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.در سطح جهانی فوتبال محبوب ترین و مردمی ترین ورزش در حالت کلی است
زن و ورزش
ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.
مي دانيم توجه علم به ورزش، يكي از اصول اساسي در توسعه آن به شمار مي آيد.در حال حاضر، توسعه، اساسي ترين مقوله ي مورد بحث در امر ورزش است. بر همين اساس، مي توان در جهت توسعه و گسترش ورزش بانوان ضمن سالم سازي و پويايي محيط هاي ورزشي، كاربردهاي علمي ورزش را در زمينه هاي مختلف فعاليت هاي تربيت بدني و ورزش مدنظر قرار داد. بايد فضاي لازم براي زايش و بالندگي فرهنگ علمي ورزش در محيط زندگي زنان فراهم گردد، به گونه اي كه ورزش جزو جدا نشدني از زندگي آنها شود و به تدريج به آن خو گيرند.
زنان در صورتي به سوي فرهنگ علمي ورزش سوق داده مي شوند كه زندگي شان به طور نهادي با ورزش سامان بگيرد.
گسترش تحقيقات علمي در باره ي زن در ورزش و فعاليت هاي بدني او، نياز به تركيب اطلاعات علمي-ورزشي و ارائه روش هاي جديد علمي را بيش از پيش براي ورزشكاران زن پديد آورده است. كنفرانس «زن و علوم ورزشي» در كلرا دو در سال ۱۹۸۵ م ، جهت تامين اين نياز طرح ريزي شده بود. در آن كنفرانس برعلوم ورزشي مانند بيومكانيك، فيزيولوژي و روانشناسي و زمينه هاي مرتبط ديگر چون تغذيه، آسيب ها، كاركرد عادت ماهانه و سالمندي كه امروزه برفعاليت زنان تاثير بسزايي دارد، توجه خاصي شده بود. مطالب طرح شده در كنفرانس، در يك چارچوب هنرمندانه، اطلاعات علمي –ورزشي را در اختيار متخصصان تندرستي و پزشكي، مربيان و ورزشكاران، كمك مربيان و ديگر علاقه مندان به سلامت و تندرستي زنان كه در فعاليت هاي بدني و ورزشي شركت مي كردند، قرار داد.
مي دانيم در طي بيست سال گذشته، انقلابي واقعي در ورزش زنان رخ داده است. توجه به ورزش جزو لاينفك نهضت زنان به شمار مي رود و همين امر دورنماي جديدي را در زمينه ي تلاش انسان گشوده است. ما مي توانيم جايگاه فعلي و مشكل احتمالي ورزش زنان را در آينده با نگاهي به الگوي عملكرد ورزشي زنان، درست مانند هر پديده ي بيولوژيكي ديگر تصور كنيم، به عبارت ديگر، پيشرفت ورزش زنان چيزي شبيه منحني سينوسي است.عملكرد پيشينه ورزشي زنان به سرعت به پيشرفت خود ادامه مي دهد و اكنون در قسمت شيب تندبالا رونده ي منحني قرار دارد. از طرفي ديگر، ورزش مردان در قسمت بالاي منحني قرار دارد و پيشرفت آن ها در مقياسي اندك و به آهستگي صورت مي گيرد.
تحسين ها و ستايش هاي اجتماعي، برنامه هاي حمايتي مناسب و تنوع جوايز روحي –رواني، هيجاني و مالي به كيفيت و كميت شركت زنان و بطور كلي به كيفيت ورزش بانوان افزوده است. از ديدگاه يك مربي ورزش، انگيزش شايد جالب ترين و آموزنده ترين موضوع در روانشناسي ورزش امروز باشد. مامعمولاً اطلاعات علمي كافي در اختيار نداريم تا ثابت كنيم بين دو جنس تفاوت هاي روانشناحتي زيادي وجود دارد. برخي از تفاوت هاي جامعه كاملاً آشكار است و در نتيجه در روش ها و رفتارهاي روانشناختي نمايان است. مثلاً هيجان و عواطف در زنان آشكارتر است، اشك ريختن، رفتاري مورد قبول در زنان و نه مردان است. تفاوت ديگر، احتمالا از اين جهت است كه مردها ساليان سال با ورزش درگير بوده اند، نقش آنها از نظر اجتماعي پذيرفته و تعريف شده است، در حالي كه نقش زنان هنوز در مرحله ي انتقال است. تعدادي از پژوهشگران معتقدند كه نيازهاي مردان و زنان از نظر رفتار موفقيت آميز نيز متفاوت است. استدلال شده است كه زنان بيشتر براي اينكه مورد علاقه و تاييد قرار گيرند، كار مي كنند تا چيرگي در مهارت ها به عنوان يك اولويت دركار؛ بنابراين مربي بايد براي زنان و تيم زنان فضاي دوستانه، گرم، مثبت و اجتماعي فراهم كند. بنابراين، وظيفه ي مربي ايجاد بالاترين انگيزه براي بهترين اجراي ورزشكاران است. مربيان بايد از روابط انساني بيشتر استفاده كنند، بويژه در مورد ورزشكاران زن. در اين الگو، مربي مانند يك باغبان، عمل مي كند. او به ورزشكاران كمك مي كند تا در ورزش مورد علاقه شان پيشرفت كنند.
براي ايجاد انگيزش در ورزشكاران بايد ورزشكاران را شناخت، محيط ورزش را كنترل كرد، به ورزشكاران كمك كرد تا خويشتن پنداري مثبت داشته باشند، ورزشكاران را در تصميم گيري دخالت داد، به آنها آموخت تا اهداف خود را تدوين كنند و آخر اينكه الگوهاي الهام بخش در اختيار ورزشكاران قرار داد. خلاصه با توصيه هاي موارد فوق ، موفقيت مربيگري ورزشكاران زن، بستگي زيادي به مهارت مربي در ايجادتعادل بين انگيزه هاي ورزشكاران دارد و تحقيقات بيشتري بايد در زمينه ي چگونگي كار برد يافته هاي تحقيقاتي با توانايي هاي خلاق مربيان در ايجاد انگيزه در ورزشكاران زن صورت پذيرد. در عصر بعد از انقلاب صنعتي كه بر اثر رنسانس و تحول علمي و فرهنگي، خط مسير جديدي در اوضاع سياسي، اجتماعي وعلمي جهان مشخص شد، نمي توان تاريخ دقيقي را در ورود زنان به جوامع ورزشي مشخص نمود؛ اما آنچه مسلم است حقوقي كه جوامع براي زنان قائل شدند و انگيزه هايي بر اساس اين نوع نگرش، براي زنان در نظر گرفتند، مشخص كننده تقدم يا تاخر اين ورود مي باشد؛ چرا كه ورود زنان در جوامع ورزشي مستلزم شركت زنان در امور اقتصادي و سياسي بوده است. شركت زنان در ورزش متناسب با جنگ توسعه و به اصطلاح استقلالي پس از جنگ جهاني بسيار فراتر گرديده است؛ در بررسي تاريخ المپيادها، از قرن ۱۹، درست در سال ۱۹۰۰ در المپياد پاريس تعداد زنان شركت كننده ۶ نفر بود، در سال ۱۹۰۴ در المپياد، شركت كننده ي زن وجود نداشت و بعدها در سال ۱۹۲۴ «پاريس» ۱۳۶ نفر بودند، اين ارقامي است كه حاكي از افزايش تعداد شركت كنندگان زنان مي باشد وبالاخره زنان كه براي شركت در بازي هاي المپيك مبارزات بسيار داشتند، در سال ۱۹۰۰ بود كه اجازه شركت در دورشته ي گلف و تنيس راه يافتند و دوپله از سكوهاي افتخار را كسب كردند.
زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل داده و از جهات مختلف دارای اهمیت بوده و در برنامه ریزی های گوناگون جامعه، باید در نظر گرفته شوند.یکی از اموری که برای زنان مطرح است، ورزش است. امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزش های مختلف اشتغال دارند. گروهی ورزشکار حرفه ای اند و تعدادی ورزشکار آماتور؛ گروهی به ورزش های سبک می پردازند و برخی به ورزش های سنگین و خشن؛ گروهی از آنان برای رسیدن به مقامات و قهرمانی تلاش می کنند و برخی برای حفظ سلامتی و یا تناسب اندام. و عدّه بیش تری از زنان نیز از ورزش و ورزشکار، بیگانه و یا حتی از آن بیزارند. حال باید دانست، کار کدامین گروه از این زنان صحیح تر بوده و به صلاح نزدیک تر است.زنان در جوامع کهن و باستانی به شدت از ورزش و حتی تماشای مراسم ورزشی منع می شدند، اما بالاخره پای آنان به ورزش و مسابقات ورزشی باز شد.در کتاب زن و ورزش (ص 18 و 19) چنین آمده است:" حتی در مراسم و آیین های ویژه مذهبی و اجتماعی که تا پیش از بر پایی المپیاد در یونان باستان برگزار می شد، و بعد از آن در المپیاد باستانی که به منظور پرورش جسم و روان نو نهالان و جوانان ترتیب یافته بود و هر چهار سال یک بار برگزار می شد، زنان حق ورود و تماشا نداشتند، و این ممنوعیت، آن قدر شدت و غلظت داشت که اگر زنی این قاعده و قانون را نادیده می گرفت و به تماشای مسابقات می رفت، محکوم به اعدام می شد.نخستین زنی که سنّت مرد سالاری را در عرصه ورزش و مسابقات میدانی در هم شکست، زنی بود به نام "هیپوهریا" که با تلاش و پشت کاری خاص، سرانجام پای زنان را به عرصه ورزش و میدان مسابقات ورزشی یونان باز کرد. چندی نگذشت که زنان موفق شدند، تحت عنوان "هریا" برای اولین بار، مسابقاتی را در حضور مردان بر پا کنند و عرصه های نبرد ورزشی را زیر قدم های خود داشته باشند. ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.(1)
انواع ورزش
به طور کلی ورزش در دو بُعد حرفهای و عمومی بررسی میشود. ورزش حرفهای به مسابقات رسمی و شغل ورزشکاری برمیگردد ولی ورزش عمومی مربوط به انجام تمرینات ورزشی توسط تمام افراد جامعه و سلامتی عمومی افراد است و حداقل روزانه ۳۰ دقیقه و ۵ روز در هفته توصیه میشود.از این نظر ورزش و انجام تمرینهای ورزشی در میان زنان جایگاه بسیار پایینی دارد. به عنوان مثال، طبق تحقیقات «فدراسیون ورزش و آمادگی جسمانی زنان» (WSFF) ، بریتانیا با بحران آمادگی جسمانی و ورزش زنان مواجه است و فقط یک پنجم (۲۰ درصد) از زنان برای تندرستی خود به تمرینات ورزشی کافی می پردازند، در حالی که ۶۰ درصد زنان تصور میکنند تمرینات ورزشی کافی دارند.سو تیبالز، مدیر اجرایی WSFF معتقد است به تصویر کشیدن زنان مدل و لاغر اندام در رسانهها، باعث میشود زنان بیشتر به دنبال حفظ لاغری بروند تا تناسب و سلامتی جسمانی. همچنین بسیاری از زنان هنوز فکر میکنند ورزش، غیرزنانه است. به نقل از هفتهنامه شیرزنان، ورزش زنان مسلمان بریتانیا از این هم کمتر است و فقط ۱۳٫۲ درصد این زنان به میزان کافی ورزش میکنند.
بازیهای بانوان کشورهای اسلامی
یکی از عرصههای بروز قابلیتهای ورزشی، میادین بین المللی است که بدلیل مغایرت الگوهای رایج با مذهب و اعتقادات زنان مسلمان جهان، حضور این دسته از زنان مسلمان در مسابقات بین المللی و بعضآ ملی بسیار کمرنگ بودهاست، لذا با ابتکار و پیشنهاد نائب رئیس وقت کمیته ملی المپیک ج. ا. ایران در سال ۱۳۶۹(خانم فائزه هاشمی) و نیز با موافقت ریاست کمیته بین المللی المپیک(IOC)، آقای خوان آنتونیو سامارانش، ریاست شورای المپیک آسیا(OCA)، آقای شیخ احمد الفهد الصباح و حمایتهای ریاست جمهوری اسلامی ایران، آیت الله هاشمی رفسنجانی، تشکیل شورای همبستگی ورزش بانوان (فدراسیون اسلامی ورزش زنان)با هدف رفع این خلا در دومین جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک در سال۱۳۶۹مطرح و به تصویب رسید.فدراسیون اسلامی ورزش زنان در چهارچوب منشور المپیک با هدف برگزاری مسابقات ورزشی با حفظ و حراست از اصول و موازین اسلامی، تقویت همبستگی در میان بانوان مسلمان و تعالی هویت اسلامی زنان در میادین ورزشی، تحکیم مبانی، عدم تبعیض نژادی و طبقاتی بر طبق موازین اسلامی، ارتقاء فرهنگ ورزشی و گسترش و تقویت کادر ورزشی و تشکیل دورههای آموزشی در رشتههای مختلف را در برنامه کاری خود قرار داده. در همين زمينه پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی در سال ۲۰۰۹ میلادی در سه شهر ایران یعنی تهران(پایتخت ایران). و اصفهان(پایتخت فرهنگی جهان اسلام) و مشهد(شهر مذهبی) و با حضور زنان مسلمان و بعضا غیر مسلمان از کشورهای اسلامی و کشورهای غیر اسلامی برگزار شود.رشتههای ورزشی پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی:۱-والیبال ۲-شنا ۳-شیرجه ۴-واتر پلو ۵-پینگ پنگ(تنیس روی میز) ۶-تکواندو ۷-کاراته ۸-دو ومیدانی ۹-شمشیر بازی ۱۰-جودو.رشتههای معلولین پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی نيز شامل:۱-فوتسال کم توانان ذهنی ۲-والیبال نشسته ۳-بسکتبال با ویلچر ۴-گلبال(نابینایان و کم بینایان)
ورزش بانوان در ايران
ورود زنان به عرصه ورزش در ایران، به تلاشهای وسیعی که در دوران سلطنت دودمان پهلوی انجام شد، باز میگردد.زنان ورزشکار ایرانی در رشتههای مختلفی فعالیت میکنند و دارای مدالهای جهانی هستند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:اتومبیلرانی (که مشترک با مردان است) ، تنیس ، تیراندازی ، والیبال ، فوتبال ، بسکتبال ، دو و میدانی ، انواع ورزشهای رزمی و ...یعضی از ورزشکاران زن ایرانی بسیار مشهور هستند مانند:ارغوان رضائی قهرمان تنیس ایرانیالاصل که هماکنون در فرانسه بازی میکند. او به «ملکه تنیس ایران» معروف است. یاسمین سعادت، اولین زن تنیسورایرانی با حجاب اسلامی درمسابقات بینالمللی. لاله صدیق قهرمان اتومبیلرانی مشترک زنان و مردان در ایران که ادعا شدهاست در آخرین مسابقهاش تقلب نمودهاست. او به «شوماخر ایرانی» معروف است. ورزش بانوان در ايران شرايط كاملاً ويژه يي دارد: شرايطي كه شايد هيچ كشور مسلمان ديگري هم با آن درگير نباشد. در سال هاي ابتدايي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي حضور ورزشكاران زن در مسابقات برون مرزي به رشته تيراندازي يا شطرنج محدود مي شد اما امروز با گذشت سه دهه شرايط كاملاً متفاوت است و به جز چند رشته معدود كه استثنا هستند، مي توان گفت در اكثر رشته ها زنان ايران حداقل يك بار در ميادين بين المللي حاضر شده اند. مساله طراحي لباس هاي ويژه كه به رغم دارا بودن خصوصيات يك پوشش اسلامي، يك لباس ورزشي به شمار بيايد، اوايل مساله يي دور از ذهن به نظر مي رسيد اما مدتي است شكلي جدي به خود گرفته و راه را براي حضور زنان ورزشكار ايران باز كرده است.با اين حال زنان ورزشكار ايران تا درخشش در دنياي ورزش راه طولاني پيش رو دارند و آمار نتايج شان نشان مي دهد هنوز در ابتداي راه هستند. اين در صورتي است كه كج خلقي ها براي اعزام دختران ورزشكار به مسابقات برون مرزي همچنان ادامه دارد در ورزش هاي تيمي زنان ايران چندان شناخته شده نيستند و اگرچه در پنج رشته اصلي تيمي حالاحداقل تجربه يك مسابقه برون مرزي را در كارنامه خود دارند اما همه چيز تازه شروع شده و به نظر مي رسد دعوت هاي مختلفي كه از تيم هاي دختران ايران براي حضور در مسابقات بين المللي مي شود، بيشتر به دليل جذابيت حضور تيمي با پوشش متفاوت است. دختران ايراني فعال در رشته هاي تيمي، تجربه حضور در مسابقات برون مرزي را با فوتبال و فوتسال شروع كردند.
ورزش هاي تيمي
فوتبال
شاید فکر کنید که فوتبال زنان سابقه چندانی ندارد و حضور زنان در این ورزش پرطرفدار پدیدهای نسبتا نوظهور است، در حالی که که بنیانگذاری نخستین تیم فوتبال زنان برمیگردد به سال ۱۸۹۴ میلادی، یعنی ۱۱۳ سال پیش.ورود زنان به رشتههای مختلف ورزشی همیشه با تأخیر همراه بوده است. برای نمونه در اوایل قرن نوزدهم میلادی، این فقط مردان بودند که مثلا در آلمان در رشته ژیمناستیک فعالیت داشتند و در دهه سی میلادی همان قرن، یعنی بعد از گذشت ۳۰ سال، زنان نیز رفتهرفته این فرصت را یافتند که به شکلی سازمانیافته در این رشته ورزشی فعال شوند.در مورد فوتبال نیز وضع به همین صورت بود و سالیان سال گفته میشد که زنان را چه به فوتبال. البته زنان در نهایت اهداف خود را پیش بردند و علیرغم مخالفتها و تمسخرهایی که از طرف مردان ابراز میشد، قدم به میدان فوتبال گذاشتند. در سال ۱۸۹۴، اولین باشگاه فوتبال زنان تاسیس شد، طبیعتا در انگلیس که مهد فوتبال است. این باشگاه British Ladies Football Club نام داشت و یک سالی بیش طول نکشید که در انگلیس چندین تیم فوتبال زنان فعال شدند و در حضور هزاران تماشاگر مسابقه برگزار میکردند. در حین جنگ جهانی اول حتی بازیهای متعددی میان تیمهای مختلف زنان صورت میگرفت که درآمد بدست آمده از آن صرف امورات خیریه میشد.
نخستین دختران جوانی که در سال ۱۹۷۰ به باشگاه بایرن مونیخ پیوستند در سال ۱۹۲۱، یعنی چند سالی پس از پایان جنگ جهانی اول، حدود ۱۵۰ تیم فوتبال زنان در انگلیس وجود داشتند. معروفترین و موفقترین آنها تیمی بود به نام Dick, Kerr Ladies F.C. که در سال ۱۹۱۷، یعنی در اواخر جنگ جهانی اول بناینگذاری گردید. زنانی که در این تیم توپ میزدند، همگی کارگر کارخانه ماشینسازی و مهماتسازی Dick Kerr بودند. جالب توجه که این تیم نه تنها به مصاف دیگر تیمهای فعال در انگلیس میرفت، بلکه بازیهایی در برابر رقبای خارجی نیز انجام میداد. شکی نیست که حضور مردان در میدان جنگ جهانی اول و غیاب آنان در میادین فوتبال، در پیشرفت و پررنگ شدن فوتبال زنان بیتأثیر نبود. بعد از پایان جنگ جهانی اول و بازگشت مردان از جبهه جنگ، اهمیت بازیهای خیریه و پرتماشاگری که از طرف تیمهای فوتبال زنان برگزار میشد، روز به روز کاهش یافت و سرانجام در سال ۱۹۲۱ میلادی، فدراسیون فوتبال انگلیس از باشگاهها خواست که از فعالیتهای زنان در این عرصه پشتیبانی نکنند.
اگر چه فوتبال زنان پس از این فراخوان کاملا از صحنه محو نشد، اما بهشدت رنگ باخت. در کنار انگلیس، فرانسه نیز از کشورهایی بود که زنان، علیرغم مخالفتهای مردان، این امکان را یافتند که پا به میدان بگذارند. در سال ۱۹۱۷ برای نخستین بار در فرانسه یک مسابقه فوتبال بین دو تیم زنان انجام گرفت و این مسئله سبب شد که تیمهای زیادی تشکیل شوند. در دهههای بیست و سی قرن بیستم میلادی نه تنها تورنمنتهای مختلفی در داخل فرانسه برگزار میشد، بلکه دیدارهایی نیز میان تیمهای فوتبال انگلیس و فرانسه صورت میگرفت. ناگفته نماند که تیمهای فوتبال زنان در فرانسه تا سال ۱۹۳۳ تحت پوشش فدراسیون تربیتبدنی زنان فرانسه قرار داشتند و از آن پس فدراسیون فوتبال زنان فرانسه، وظیفه نظارت و سازماندهی رو برعهده گرفت.
البته در همان دوران مقاوت پزشکان، مربیان، روزنامهنگاران و دستاندرکاران ورزش در فرانسه در برابر فعالیتهای زنان در عرصه فوتبال رو به شدت گذاشت. بالا گرفتن موج مخالفتها سرانجام سبب شد که در همان ده سی میلادی، زنان کم و بیش از صحنه فوتبال دور شوند.
فوتبال زنان در ايران
اگر از شما بپرسند كه ورزش فوتبال بانوان در ايران جند سال است كه راه انداري شده است چه جوابي مي دهيد؟چند نفر حدس مي زنيد كه فوتبال زنان درايران قدمتي 38 ساله دارد؟فوتبال زنان در ايران از سال 1970 ميلادي آغاز شده است.وقتي كه زنان براي نخستين بار در بعضي از شهر ها به عنوان دروازه بان و گاهي بازيكن وارد تيمهاي محلي و خياباني آقايان شدند.بر اين اساس و با افزايش زنان علاقه مند به فوتبال در ايران،فدراسيون فوتبال تصميم گرفت چندين نفر از زنان مستعد را براي آموزش در زمينه مربي گري به كلاس هاي آموزشي فيفا بفرستد.با بازگشت اين مربيان به كشور ،سران فوتبال تصميم گرفتند تيم هاي فوتبالي را براي پرورش زنان مستعد تشكيل دهند.در اين ميان باشگاه تاج( استقلال كنوني)نخستين باشگاهاي بود كه براي زنان كلاسهاي تمريني گذاشت.پس از آن هم باشگاههاي ديگر مانند پرسپوليس ،ديهيم و عقاب نيز كلاسهايي را براي آموزش زنان تشكيل دادند.اما بعد از انقلاب و به واسطه تغييراتي كه در اين برهه در كشو روي داد فعاليت فوتبال بانوان محدود مي شود. بعد از انقلاب به واسطه نبودن لباسي متناسب با شعون اسلامي، دختران فوتباليست اجازه حضور در ميادين ورزشي را نداشتند. با تمام مشكلات به دليل وجود علاقه مندي زيادي كه در كشور بود فدراسيون فوتبال ايران تصميم به تشكيل تيم فوتبال زنان گرفت و به اين ترتيب نخستين تيم فوتبال زنان ايران تشكيل شد .اما به دليل نابساماني اوضاع سياسي كشور در اواخر رژيم گذشته و با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357فوتبال زنان در ايران به طور كلي فراموش شد. 13 سال بعد يعني در سال 1371 فوتبال زنان در ايران با مسابقات سالني كه براي نخستين بار در دانشگاه الزهرا (فرح سابق)برگزارشده بود تا حدودي احيا شد.اما در تمامي سالهاي پيش از رياست جمهوري خاتمي با وجود تلاشهاي فائزه هاشمي زنان تنها در مسابقات فوتسال حق بازي داشتند.با انتخاب خاتمي به عنوان رياست جمهوري و باز شدن فضاي سياسي در كشور فوتبال زنان دوباره احيا شد.در اين زمان تيم ملي فوتبال زنان مجددا تشكيل و براي انجام مسابقات آماده شد.با گذشت زمان و اجاي طرح ادغام ورزش زنان و مردان در ايران پستي با نام نايب رئس زنان در هر فدراسيون تشكيل شد و به اين تزتيب اوضاع ورزش زنان رو به بهبودي يافت. پس از آن تيم فوتبال زنان پس از اخذ مجوز شوراي برون مرزي ورزش آماده حضور در مسبقات آسايي شد و توانست در نخستين حضورش در مسابقات غرب آسيا نايب قهرمان شود. پس از آن فوتبال زنان روندي صعودي يافت و در سال 2007 زنان فوتباليست در مرحله مقدماتي جام ملت هاي آسيه با غلبه بر هند به مرحله دوم مسابقات راه پيدا كرد و اين نخستين حضور جدي زنان ايران در مسابقات فوتبال است.زنان فوتباليست در سال 84 بدون هيچ سروصداي خبري در مسابقات غرب آسيا در اردن شركت كردند. كمي بعد و در شرايطي كه آنها بيش از حد انتظار ظاهر شدند و مقام دوم را در هر دو رشته به دست آوردند، عكس هايي از بازي هاي تيم فوتبال ايران انتشار يافت تا همه لباس هاي ويژه يي را كه مدت ها از آن صحبت مي شد، ببينند. شلوارهاي روي ساق پا، پيراهن هاي آستين بلند و مقنعه، ظاهري متفاوت از بازيكنان ديگر تيم ها براي بانوان ايراني ساخته بود اما آنها با همين لباس خود را براي مسابقات مهم تر آماده مي كردندهر چند در فوتسال با آنكه قدمت بيشتري از فوتبال دارد، دختران ايران هنوز عنوان خاصي به دست نياورده اند و در بازي هاي داخل سالن ماكائو هم بسيار ضعيف ظاهر شدند. البته آنها يك قهرماني در تورنمنت بين المللي اردن در كارنامه دارند كه فروردين ماه سال 86 بعد از شش پيروزي پياپي به دست آمد. با اين حال سطح آن مسابقات اجازه نمي دهد اين قهرماني را در ويترين افتخارات ورزش بانوان ايران قرار دهيم. اما بسكتبال با وجود آنكه ديگر مشكلي از نظر پوشش ندارد، هنوز شانس حضور در يك دوره مسابقه رسمي را به دست نياورده است. البته آنها مهرماه سال قبل در يك دوره مسابقه دوستانه در مالزي شركت كردند اما اگر مشكلي پيش نيايد و تيم دختران ايران بتواند طبق برنامه در مسابقات غرب آسيا در سوريه شركت كند، دومين تجربه خود را به دست مي آورد.در سال 1386 و بر اساس اعلام آخرین رده بندی برترین تیم های ملی فوتبال زنان توسط فیفا، تیم ملی فوتبال زنان ایران برای نخستین بار در تاریخ این رشته، در رتبه 55 جهان قرار گرفت.بنا به گزارش سایت فیفا، تیم فوتبال بانوان ایران با درخشش در سالهای گذشته به خصوص پیروزی مقابل تیم ملی هند، این كشور را كنار زد و با یك پله صعود، در رتبه 55 قرار گرفت. در این رده بندی تیم آلمان در رتبه نخست جای داردو ایالت متحده آمریكا، سوئد و برزیل رتبههای بعدی را به خود اختصاص داده اند.