1- Advice/Advise
1-پیشنهاد، نصیحت/ پیشنهاد کردن

*advice: اسم است
*advise: فعل است
-The counselor advise me to take a writing course; I'll follow her advice.
-مشاور به من پیشنهاد کرد که یک دوره نگارش را انتخاب کنم، من پیشنهاد او را خواهم پذیرفت.
-------------------------------
2-As far as/ until
2- تا، تا جاییکه/ تا زمانیکه

*as far as : اشاره به فاصله ی مکانی
- she walked as far as the corner and then turned back.
-او تا سر نبش پیاده رفت و سپس برگشت.

*until : اشاره به زمان دارد
-she said she could stay only until ten o'clock.
-او گفت میتوانست فقط تا ساعت ده بماند.
-------------------------------
3-pour/spill
3-ریختن عمدی/ریختن غیر عمدی
-As I was pouring my tea into my cup, I spilled some on the floor.
زمانی که داشتم چای را درون فنجانم میریختم، مقداری را کف اطاق ریختم.