مقالات توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي

زمينه و هدف: عفونت هاي بيمارستاني، از علل عمده مرگ و مير و افزايش عوارض در بيماران بستري به شمار مي رود. صاحبنظران معتقدند که پرستاران نقش عمده اي در کنترل عفونت دارند؛ لذا اين مطالعه با هدف بررسي و مقايسه دانش و عملکرد پرستاران و دانشجويان پرستاري شهر آمل در خصوص پيشگيري و کنترل عفونت بيمارستاني انجام گرفته است.
روش بررسي: اين مطالعه تحليلي - مقطعي بر روي 190 نفر از پرستاران شاغل در بيمارستان هاي دولتي شهر آمل (100 نفر) و دانشجويان پرستاري در عرصه دانشکده پرستاري آمل (90 نفر) در سال 1389 انجام گرفته است. اطلاعات به وسيله پرسشنامه اي جمع آوري گرديد که در سه بخش مشخصات فردي، دانش و عملکرد تنظيم شده بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماريSPSS-16  و آمار توصيفي و آزمون هاي تي نمونه هاي مستقل، مجذور کاي و همبستگي پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: ميانگين نمره دانش و عملکرد پرستاران به ترتيب 6.91±1.60 و 8.00±1.33 در دامنه 10-0 بوده که به طور معني داري بيشتر از دانش و عملکرد دانشجويان پرستاري 6.29±1.73 و 7.56±1.31 بوده است (P=0.009). همچنين اکثر واحدهاي پژوهشي (59 درصد دانشجويان و 53.4 درصد پرستاران) از سطح دانش متوسطي برخوردار بودند. تفاوت سطح دانش پرستاران و دانشجويان معني دار بود (P=0.003).
نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاکي از آن است که آگاهي و عملکرد دانشجويان پرستاري ضعيف تر از پرستاران است و هر دو گروه آنان نيازمند دريافت آموزش هاي مدون و مديريت شده در خصوص پيشگيري و کنترل عفونت بيمارستاني در دوران تحصيل و ضمن خدمت مي باشند.

زمينه و هدف: سلامت روان هر يک از نوجوانان تا حد زيادي به ميزان برخورداري خانواده از مواهب و امکانات رفاهي بستگي دارد. در دوره متوسطه، قسمت اعظم استعدادهاي اختصاصي نوجوان بروز مي کند. در صورت عبور موفقيت در پايان اين دوره، نوجوان مهارت هاي اجتماعي را بدست مي آورند و به هويت مستقل خويش دست مي يابند. هدف اين مطالعه، بررسي وضعيت سلامت روان و ارتباط آن با رفاه خانواده در دانش آموزان پيش دانشگاهي شهرستان سلماس در سال 1389 مي باشد.
روش بررسي: اين مطالعه از نوع مقطعي (توصيفي - تحليلي) مي باشد که بر روي 160 نفر از دانش آموزان پيش دانشگاهي شهرستان سلماس انجام گرفت. تعداد نمونه ها از هر مدرسه به صورت سهميه اي و بر حسب تعداد دختر و پسر به طور تصادفي ساده انتخاب شدند. به منظور انجام پژوهش از پرسشنامه استاندارد GHQ-28 و همچنين پرسشنامه رفاه خانواده که توسط پژوهشگران طراحي شد استفاده و اطلاعات جمع آوري شده با نرم افزارSPSS  و با استفاده از آزمون مجذور کاي و رگرسيون لجستيک مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: نتايج اين بررسي نشان داد 48.9 درصد دختران و 35.7 درصد از پسران نوجوان مورد مطالعه مشکوک به اختلال رواني مي باشند. افرادي که رفاه خانواده آنها خوب، متوسط و نامطلوب بود، به ترتيب 22.2 درصد، 48.8 درصد و 61.1 درصد داراي اختلال رواني بودند. با استفاده از آزمون مجذور کاي بين متغيرهاي قيد حيات بودن والدين، تحصيلات مادر، زندگي مشترک والدين، تعداد افراد خانواده و تمام ابعاد رفاه خانواده با سلامت روان ارتباط معني داري مشخص شد (p<0.05)، اما با آزمون رگرسيون لجستيک با متد Backward فقط بين متغيرهاي جنس، تحصيلات مادر، زندگي مشترک والدين، بعد فعاليت هاي تفريحي و بعد وضعيت اقتصادي و امکانات رفاهي خانواده با سلامت روان ارتباط معني داري مشاهده شد (p<0.05).
نتيجه گيري: رابطه اي که بين سلامت روان و رفاه خانواده مشاهده شد، نيازمند راه گشاي سياستگذاري هاي مناسب دولت و خانواده در قالب فعاليت هاي امنيت و آسايش، فعاليت هاي تفريحي و رفاهي، آموزش، اقتصاد و ... بوده تا موجبات ارتقاي سلامت نوجوانان فراهم گردد.

زمينه و هدف: درد، احساسي ناخوشايند و پديده اي چند بعدي است که با آسيب هاي بالقوه يا بالفعل بافتي همراه است. شيرخواران و کودکان قبل از دو سالگي در چندين نوبت واکسينه مي شوند. بسياري از اين واکسن ها تزريقي بوده و دردناک مي باشند. تزريق واکسن ثلاث در ايران از 2 ماهگي شروع و تا 6-4 سالگي در 4 نوبت تزريق مي شود. هدف از انجام اين مطالعه، مقايسه تاثير تتراکائين 4 درصد موضعي با دارونما بر کاهش درد ناشي از تزريق عضلاني واکسن ثلاث در کودکان 2 ماهه بود.
روش بررسي: در اين پژوهش، تعداد 40 نفر از شيرخواران 2 ماهه با استفاده از نمونه گيري آسان انتخاب و به طور تصادفي در يکي از گروه هاي مداخله و دارونما تخصيص يافتند. در اين پژوهش دو نوع تزريق انجام شد؛ يک تزريق با استفاده از ژل تتراکائين 4 درصد و تزريق ديگر با استفاده از دارونما صورت گرفت. شدت درد ناشي از تزريق، توسط يک پرستار متخصص کودکان و با استفاده از مقياس FLACC نمره گذاري شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که تتراکائين موضعي 4 درصد تاثير معني داري بر کاهش شدت درد ناشي از تزريق عضلاني واکسن ثلاث نداشت. اگر چه ميانگين شدت درد در گروه مورد 8.3 و در گروه دارونما 9.1 درصد بود، اما زمان رهايي از درد و بازگشت به حالت اوليه در گروه مورد بسيار کمتر از گروه پلاسيبو بود.
نتيجه گيري: اگر چه استفاده موضعي از ژل تتراکائين 4 درصد از نظر آماري تاثير معني داري در کاهش شدت درد ناشي از تزريق واکسن ثلاث در کودکان 2 ماهه نداشت، اما ميانگين شدت درد در گروه مورد کمتر از گروه دارونما بود و نياز به مطالعات بيشتري است تا مشخص شود که آيا تتراکائين موضعي بر درد موثر است يا خير.

زمينه و هدف: فاصله گذاري بين حاملگي از عوامل موثر در زايمان سالم مادران است. تشخيص عوامل موثر در رفتار و عملکرد جامعه در سياست هاي آتي تاثير گذارند، لذا تعيين آگاهي، نگرش و عملکرد زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتي شهر گرگان از روش هاي جلوگيري از بارداري طراحي شد.
روش بررسي: اين بررسي توصيفي - تحليلي بر روي 275 نفر زن متاهل به شيوه نمونه گيري غير تصادفي آسان و در شش مرکز بهداشتي درماني شهر گرگان انجام شد. اطلاعات توسط محقق و همکاران وي از طريق پرسشنامه محقق ساخته در چهار بخش دموگرافيک، آگاهي، نگرش و نحوه عملکرد از روش هاي ضد بارداري جمع آوري گرديد. پايايي ابزار (a=0.8) مورد تاييد قرار گرفت. داده ها توسط نرم افزارSPSS  و با آزمون هاي آماري توصيفي و همبستگي و کاي دو مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: روش پيشگيري، در 36.36 درصد موارد طبيعي و 20.72 درصد کاندوم بوده است. بين آگاهي افراد و وضعيت شغلي (P=0.011) و ميزان تحصيلات (P<0.05)، عملکرد افراد با ميزان تحصيلات آنان (P<0.000) و نگرش افراد و وضعيت اشتغال آنها نيز رابطه معني داري (P=0.012) وجود داشت.
نتيجه گيري: بالا بودن سطح سواد از پارامترهاي موثر در ارتقاي سطح بهداشت است. محور اصلي در برنامه تنظيم خانواده بايد تاکيد بر افزايش سطح تحصيلات باشد. افزايش آگاهي و تغيير نگرش و توانمندسازي زنان، زمينه را براي استفاده از روش هاي مطمئن پيشگيري و تغيير هر گونه رفتار باروري فراهم مي نمايد.