مبحث 98 طرح صالحین: «احسان به پدر و مادر و نتایج آن»
اثر سوم نیکی والدین رزق و روزی زیاد میباشد :
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است هر کسی نیکی به والدین نماید هرگز در زندگی به فقر مبتلا نخواهد شد.
اثر بعدی اجابت دعای والدین در حق فرزندان هست :
در برخی روایات به اهمیت دعای والدین در حق فرزندان اشاره شده و از جمله آثار توجه و نیکی به آن ها شمرده است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند دعای سه کس را رد نخواهد کرد: دعای پدر در حق فرزند در هنگام نیکی به او . دعای پدر بر ضد فرزند (نفرین) هنگامی که مورد عاق او واقع شود و دعای مظلوم بر ظالم.*
* علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج74، باب 2 ح 94
از اثار مورد اشاره دیگر موجب نیکی فرزندان می شود:
از جمله اثر های دنیایی نیکی به پدر و مادر این است که اگر کسی پدر و مادرش را احترام نمود آن احترام را از ناحیه فرزندانش خواهد دید. فلسفه این امر روشن است زیرا فرزندان انسان، پدر و مادر را الگوی عملی خویش قرار می دهند.
اگر آنها ببینند پدر و مادرشان نیکی به والدین را سرلوحه زندگی خود قرار
داده اند و به آن همت می ورزند او هم نسبت به آنان چنین خواهد کرد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بروا آباءکم یبرکم ابناءکم» ؛ «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.
* پاک نیا، عبدالکریم، پدر، مادر شما را دوست دارم، ص 214.
طول عمر زیاد و سلامتی هم اثار دیگر نیکی در این دنیا میباشد :
همانطور که طول عمر اثر صله رحم، شمرده می شود روایات اسلامی این اثر را برای نیکی به والدین ذکر نموده اندو دوستان در پست های قبلی اشاره ای به روایات و احادیث داشته اند
پبامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که طولانی شدن عمر و توسعه رزق را دوست دارد به پدر و مادر خود نیکی کند.*
و نیز رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: در خواب مردی از امتّم را دیدم که فرشته مرگ برای قبض روح او حاضر شده بود اما او با نیکی به والدین خود آن فرشته را از ماموریتش منع کرد.
*پاک نیا، عبدالکریم، پدر، مادر شما را دوست دارم. ص 213.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد رسیدن به بهشت با انجام احترام و نیکی به والدین فرمودند:
«4 خصوصیت است که اگر کسی واجد آن باشد لطف و احسان حق تعالی بر او ریزش خواهد کرد و در بهشت رضوان ماوی خواهد گزید »
-
اخلاق نیکی که با آن در میان مردم زندگی کند.
-
مدارا کردن با گرفتاران .
-
شفقت و مهربانی به والدین.
-
احسان به زیردستان همچنین ابراهیم بن شعیب می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم، پدری فرتوت وضعیت دارم که به هنگام فضای حاجت او را به دوش می کشم، حضرت فرمود: تا هرگاه که می توانی این عمل دریلغ نکن و غذای او را لقمه لقمه در دهانش بگذار چه این عمل در واپسین روز سپر آتش خواهد بود.
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج71، باب 2 ح 3.
دوستان عزیز صالحین این داستان رو بخونید در مورد اثار اخروی نیکی به والدین از حضرت محمد صلوات الله علیه ... روایت شده است:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیان پیامد اخروی و اثرات نیکی به والدین می فرماید: کسی که برای پدر و مادرش حج انجام دهد و یا بدهکاری آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.*
روزی حضرت موسی (علیه السلام) در ضمن مناجات به پروردگار عرض کرد: خدایا می خواهم همنشینی را که در بهشت دارم ببینم که چگونه شخصی است.
جبرئیل بر او نازل شد و گفت: یا موسی (علیه السلام) قصابی که در فلان محل است همنشین تو است. حضرت موسی (علیه السلام) به درب دکان قصاب آمده دید جوانی شبیه شبگردان مشغول فروختن گوشت است.
شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل روان گردید.
موسی (علیه السلام) از پی او تا درب منزلش آمد و به او گفت: مهمان
نمی خواهی؟
گفت: بفرمائید. موسی (علیه السلام) را به درون خانه برد. حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود آنگها زنبیلی از طبقه فوقانی به زیر آورد، پیر زنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او را شتشو داد غذا را با دست خویش به او خورانید.
موقعی که خواست زنبیل را به جای اول بیاویزد زبان پیرزن به کلماتی که مفهوم نمی شد حرکت نمود: بعد جوان برای حضرت موسی (علیه السلام) غذا آورد و خوردند.
موسی (علیه السلام) سئوال کرد حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟
عرض کرد: این پیرزن مادر من است، چون وضع مادی ام خوب نیست که کنیزی برایش بخرم خودم او را خدمت می کنم.
پرسید: آن کلماتی که به زبان جاری می کرد چه بود؟
گفت: هر وقت او را شستشو می دهم و غذا به او می خورانم می گوید: خدا
ترا ببخشد و همنشین و هم درجه حضرت موسی (علیه السلام) در بهشت کند موسی (علیه السلام) فرمود: ای جوان بشارت می دهم به تو که خداوند دعای او را درباره ات مستجاب گردانیده است، جبرئیل به من خبر داد که در بهشت تو همنشین من هستی**
*متقی، هندی، کنزالعمال، جلد16، ص 468.
** صداقت، سید علی اکبر، یکصد موضوع پانصد داستان، جلد اول، ص 138.
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید همه دوست داشته باشند که راه های میان بُری پیدا کنند که انسان را به مقصد سعادت دنیا و آخرت برساند؛ کارهایی که زحمت انجامش در مقابل نتیجه حاصله چیزی به حساب نیاید.
بدون شک یکی از این راههای پر خیر و برکت، احسان به والدین و احترام و خدمت به آنهاست. پیش از آن که نعمت وجود نازنین پدر و مادر به حسرت جای خالی آنها مبدّل شود، باید قدر آن را دانست.
ای کاش مادرش زنده بود
در حدیثی می خوانیم: روزی مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد:
ای رسول خدا هیچ کار زشتی نیست مگر این که انجام داده ام، آیا توبه من قبول می شود؟
فرمود: «آیا پدر و مادرت زنده اند؟»
گفت: تنها پدرم زنده است.
فرمود: «به پدر خود احترام و نیکی کن؛ تا خداوند تو را ببخشد.» (همین نیکی به پدر موجب پذیرفتن توبه ی تو خواهد شد.)
وقتی که آن مرد رفت، حضرت به اطرافیانش فرمود:«ای کاش مادرش زنده بود و به مادرش نیکی می کرد؛ زیرا با نیکی کردن به مادر، قبولی توبه اش نزدیک تر می بود.» (1)
درب بهشت و صورت حور العین
روایت است كه مردى خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله آمد و عرض كرد:
من نذر كرده ام كه درب بهشت و صورت حور العین را ببوسم!
حضرت فرمود: «برو پاى مادر [به منزله صورت حور العین] و پیشانى پدرت را [به منزله درب بهشت] ببوس.»
عرض كرد: پدر و مادرم از دنیا رفته اند، حضرت فرمود: قبر آنها را ببوس... (2)
ثواب یک نگاه
از پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:
«نگاه پر مهر و محبت فرزند نیکوکار به پدر و مادرش ثواب حج دارد.»
از آن حضرت پرسیدند: اگر روزی صد مرتبه به والدین نگاه کند، آیا آن ثواب افزایش می یابد؟
فرمود: بلی، خداوند بزرگتر از آن است که شما فکر می کنید، چون برای آن قدرت مطلق، اعطای چنین ثوابهایی بسیار آسان است». (3)
خوب است انسان در چنین روایاتی تأمل کند که کمتر عملی را می توان یافت که این چنین ساده ما را در جهت کسب خشنودی پروردگار سوق دهد و باید آن را غنیمت شمرد. واضح است که نباید از نقش خدایی بودن عمل و خالصانه انجام دادن آن برای خدا، برای کسب چنین ثواب و سعادتی غافل شد.
پی نوشت:
(1) بحارالانوار، ج74، ص82
(2) اخلاق در خانواده و تربیت فرزند، سید محمد نجفى یزدى، منقول از کتاب قرة العین ص38
(3) بشارت، ش62 به نقل از بحاررالانوار، ج71
در مورد روایتی که استاد اقای شیردل بیان فرمودند از این حدیث خیلی چیزا اثبات میشه
درب بهشت و صورت حور العین
روایت است كه مردى خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله آمد و عرض كرد:
من نذر كرده ام كه درب بهشت و صورت حور العین را ببوسم!
حضرت فرمود: «برو پاى مادر [به منزله صورت حور العین] و پیشانى پدرت را [به منزله درب بهشت] ببوس.»
عرض كرد: پدر و مادرم از دنیا رفته اند، حضرت فرمود: قبر آنها را ببوس...
این روایت علاوه بر روایات و احادث زیاد توسل به ائمه و زیارت قبور رو اثبات میکنه که عده ای گمراه این اعمال را شرک میدانند
واقعا باید در احادیث دقت کنیم من الان این پست رو خوندم و این حدیث رو دیدم فقط خاستم این نکترو بگم که مساله زیارت قبور صالحین و اموات رو هم میشه از این حدیث اثبات کرد(در جواب وهابیت)
ممنون
بنام خدا
حکایتی درس آموز از علما
بوسه ای بر کف پای پدر
آیت اللّه مرعشى نجفى، از مراجع بزرگ تقلید است که توفیقات بزرگی در زندگی نصیب ایشان شد. از جمله تألیفات ارزشمند نزدیك به 150 اثر در موضوعات مختلف، كرامات معنوى، دریافت بیش از 400 اجازه اجتهادى و روایتى از علماى بزرگ اسلامى، تدریس متجاوز از 67 سال در حوزه علمیه قم و نجف، تربیت هزاران طلبه و مشتاق دانش، تأسیس دهها مدرسه علمى، مسجد، حسینیه، مراكز فرهنگى، رفاهى و درمانى، ایجاد بزرگترین و مشهورترین كتابخانه در جهان اسلام و... از جمله توفیقات این فقیه فرزانه مىباشد.
آیت اللّه مرعشى نجفى یكى از مهمترین عوامل توفیقات خود را از بركت محبت و سپاس از پدر و دعاى والدین مىداند و در خاطرات خود مىگوید:
زمانى كه در نجف بودیم، یك روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن، تا براى صرف ناهار تشریف بیاورد. حقیر به طبقه بالا رفتم و دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است.
مانده بودم چه كنم: از طرفى مىخواستم امر مادرم را اطاعت كنم و از سوئى دیگر مىترسیدم با بیدار كردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم، خم شدم و لبهایم را كف پاى پدر گذاشتم و چندین بوسه برداشتم، تا این كه در اثر قلقلك پا، پدرم از خواب بیدار شد و وقتى این علاقه و ادب و كمال احترام را از من دید فرمود: شهاب الدین تو هستى؟ عرض كردم: بله آقا؛ دو دستش را به سوى آسمان بالا برد و فرمود: پسرم خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت(علیهم السلام) قرار دهد. حضرت آیة اللّه مرعشى نجفى مىفرمود: من هرچه دارم از بركت آن دعاى پدرم مىباشد. (1)
پی نوشت :
(1) شهاب شریعت ص134
منبع : رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان
بنام خدا
حکایتی درس آموز از علما
در راه مسجد سهله
آقا سیّد محمّد موسوى نجفى كه از اتقیاى علما و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین علیه السلام بود،از جناب شیخ باقر كاظمینى مجاور نجف اشرف نقل کرده است:
شخص مورد اعتمادى بود كه به دلاّكى اشتغال داشت، آن شخص پدر پیرى داشت كه سعى فراوان نسبت به خدمتگزارى او مى كرد، حتّى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مكانش برساند؛ پیوسته ملازم خدمت او بود، مگر در شب چهار شنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه شب زنده دارى در آن جا از خدمت معذور بود؛ ولى پس از مدّتى رفتن به مسجد سهله ترك كرد و دیگر آن جا نمى رفت.
از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردى؟
گفت: چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم، شب چهارشنبه چهلم به تأخیر افتاد، تا نزدیك غروب، در آن وقت تك و تنها بیرون رفتم، و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یك سوّم راه باقى ماند، كم كم مهتاب، مقدارى از تاریكى شب را به روشنایى تبدیل كرد، در این هنگام شخص عربى را دیدم كه بر اسبى سوار است و به طرف من مى آید، در دل خود گفتم الآن این مرد راهزن مرا برهنه مى كند.
همین كه به من رسید با زبان عرب بَدَوى شروع به صحبت كرد، پرسید: كجا مى روى؟ گفتم: مسجد سهله.
گفت: با تو چیز خوردنى هست؟
جواب دادم: نه. فرمود: دست خود را در جیب كن.
گفتم: در آن چیزى نیست. باز آن سخن را تكرار كرد.
من دست در جیب كردم و مقدارى كشمش یافتم، آن گاه به من فرمود: «أوصیك بالعَوْدِ» سه مرتبه و عَوْد به زبان عرب بدوى. پدر پیر را مى گویند، یعنى سفارش مى كنم تو را به پدر پیرت.
بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد، فهمیدم كه او حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بود و دانستم آن جناب راضى نیست ترك خدمت پدرم را، حتّى در شب چهارشنبه، از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم. (1)
پی نوشت :
(1) تبیان، اخلاق اسلامی، برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
بنام خدا
حکایتی درس آموز از علما
خودم جواب حضرت را شنیدم
آیت الله محمدرضا بروجردی از شخص مورد اعتمادی به نام آقای مشکور نقل می کند که پدرش در عالم خواب می بیند به حرم امام حسین علیه السلام مشرف شده است و همه مردمی که آنجا به زیارت مشغول هستند - به جز چند نفر- به صورت حیوانات دیده می شوند.
در همان حال نیز مشاهده می کند که جوانی به حرم وارد شده و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله.
و از آن حضرت جواب شنید: «و علیک السلام أحسنت.»
آقای مشکور می گوید: که از خواب بیدار شده و به حرم مشرف شدم، منظره حرم را همان طور که در خواب دیده بودم، مشاهده کردم، البته همه به صورت انسان بودند، اما افراد همان افرادی بودند که در خواب آنها را مشاهده نموده بودم.
چیزی نگذشت که ناگهان دیدم همان جوان نیز آمده و سلام داد، ولی من جواب سلام حضرت را نشنیدم.
سراغ جوان رفته و جریان خوابم را به او گفتم. جواب داد: برای او مهم نیست.
گفتم: چطور این خواب برای شما مهم نیست؟ گفت: من جواب آن حضرت را شنیدم.
گفتم: شما چه کردی؟ جواب داد:
«من هر شب جمعه به زیارت حضرت می آیم و هر بار پدر یا مادرم را به حرم می آورم. یک بار پدر و مادرم هر دو با هم گفتند ما را ببر. در بین راه پدرم به زمین خورد و از راه رفتن عاجز شد. ولی باز از من خواست که او را به حرم ببرم. من او را روی دوش خودم قرار داده و به حرم بردم؛ لذا حضرت جواب من را دادند و مرا تحسین کردند.» (1)
پی نوشت:
(1) روزنه هایی از عالم غیب
منبع : رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان
احسان و نیکی به والدین
تعریف واژه: مشارکت و مدد کاری و نیکو کاری به والدین با مال و آبرو و جان و فرمانبرداری محض از آنان مگر در معصیت خدا
نقطهی مقابل: احسان و نیکی نکردن به والدین (عاق والدین)
تعریف واژه: عدم مشارکت و مددکاری در رفع نیاز های والدین به جان و مال و آبرو عدم اطاعت و فرمانبرداری از آنان.
تعداد آیات قرآن: حدود 12 آیه قرآن در این باره بیان شده است.
تعداد روایات: در میزان الحکمه 64 روایت ذکر شده است؛ و در بحار الانوار، ج 74، 101 روایت ذکر شده است.
آیات قرآن
وَ وَصَّيْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شهَْرًا حَتىَّ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَب أَوْزِعْنىِ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتىِ أَنْعَمْتَ عَلی وَ عَلىَ وَالِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَئهُ وَ أَصْلِحْ لىِ فىِ ذُرِّيَّتی إِنی تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنی مِنَ الْمُسْلِمِين (1)؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد، و در دوران حمل و از شیر گرفتنش سی ماه است، تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی با بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو باز میگردم و توبه میکنم و من مسلمانم!»
وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّل مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّب ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانىِ صَغِيرً (2)؛ و بر آنان بال فروتنی مهر آمیز بگستر و بگو پروردگارا بر آنان رحمت آور همچنانکه (بر من رحمت آوردند) مرا در کودکی پرورش دادند.
وَ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ لَا تُشرِْكُواْ بِهِ شَيًْا وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا ( 3)؛ و خداوند را بپرستید و چیزیز را برای او شریک نیاورید و به پدر و مادر خود نیکی کنید
وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُف وَ لَا تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا (4)؛ و پروردگارت امر کرده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید، و اگر یکیک از آنها، یا هر دوی آنها در نزد تو به سن پیری برسند به آنان حتی اُف هم نگو و آنان را مران و با ایشان به نرمی (و احترام) سخن بگو.
وَ إِن جَاهَدَاكَ عَلىَ أَن تُشْرِكَ بىِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فىِ الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلی ثُمَّ إِلی مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم به ما كُنتُمْ تَعْمَلُون (5)؛ و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه میدانی باطل است) و از ایشان اطاعت مکن ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته ای رفتار کن؛ و از راه کسانی پیروی کن که توبه کنان به سوی من آمدهاند؛ سپس بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل کردید آگاه میکنم.
قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُم أَلَّا تُشرِْكُواْ بِهِ شَيًْا وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاق نحَّْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُم وَ لَا تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن وَ لَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَق ذَالِكم وَصَّئكُم بِهِ لَعَلَّكم تَعْقِلُون (6)؛ بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک خود قرار ندهید! و به پدر و مادر خود نیکی کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آ «ها را روزی میدهیم؛ و نزدیک کارهای زشت مروید، چه آشکار باشد و چه پنهان! و انسانی را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید! مگر حق (و از روی استحقاق) این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!»
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيرًْا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوف حَقًّا عَلىَ الْمُتَّقِين (7)؛ بر شما نوشته شده: هنگامی که یکی از شما را مزگ فرا رسید، اگر چیز خوبی (= مالی) از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و نزدیکان، به طور شایسته وصیت مکند! این حقی است بر پرهیزگاران!
آیات دیگری (8) نیز در مورد احترام و احسان به پدر و مادر بیان شده است که ما به همین چند مورد اکتفا کنیمو به تفسیر یکی از آیه های بیان شده میپردازیم و نکاتی را راجع به آن آیه به پدر و مادر بیان میکنیم: در تفسیر نور (9) و تفسیرسوره اسراء (10) نکاتی جال بیان شده بود که لازم دیدم آنها را برای خوانندگان عزیز بیان نمایم.
نکات مورد بیان
1. در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضای الهی و خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانی میکند و سبب میشود که فرزندان نیز به ما احسان کنند در احادیث آمده است: حتی اگر تو را زدند، تو «اُف» نگو خیره نگاه مکن دست بلند مکن، جلو تر از آنان راه مرو، آنان را به نام صدا نزن، کاری مکن که مردم بر آنان دشنام دهند، پیش آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزی بخواهند به آنان کمک کن. (11)
2. مردی مادرش را به دوش گرفته و طواف میداد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حق مادرم را ادا کردم؟ فرمودند: حتی حق یکی از ناله های زمان زایمان را هم ادا نکردی (12)
3. از پیامبر (ص) سوال شد:آیا پس از مرگ هم احسانی برای والدین هست؟ فرمود: آری، از راه نماز خواندن برای انان و استغفار برایشان و وفا به تعهداتشان و پرداخت بدهیهایشان و احترام دوستانشان. ( 13)
4. مردی از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد حضرت پدر راخواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزی من قوی و پولدار بودم و به فرزندم کمک کردم، اما امروز او پولدار شده و به من کمک نمیکند رسول خدا (ص) گریست و فرمود: هیچ سنگ و دشمنی نیست که این قصد را بشنود و گریه نکند! سپس به آن فرزند فرمود: انت و مالک لابیک تو و داراییات از آن پدرت هستید. ( 14 )
5. در حدیث آمده است: حتی اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان قول کریم (15) است. (16)
6. احسان به والدین از صفات انبیاست چنانکه در مورد حضرت عیسی (ع) توصیف «براً به والدتی» در مورد حضرت یحیی (ع) «براً بوالدیه» (17) آمده است.
7. والدین، تنها پدر و مادر نیستند. در برخی احادیث، پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) پدر امت به حساب آمدهاند. (18) همچنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است. ( 19 ) «مله ابیکم ابراهیم» (20)
پیامهای آیه
1. خدمتگزاری و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحد واقعی است «الا تعبد و الا اباه و بالوالدین احسانا»
2. فرمان نیکی به پدر و مادر مانند فرمان توحید، قطعی و نسخ نشدنی است
3. احسان، به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلی و وظیفهی انسانی است، هم واجب شرعی «قشی ربک الا تعبدوا الا ایه و بالوالدین احساناً»
4. در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست «بالوالدین احساناً»
5. در احسان به پدر و مادر، فرقی میان آن دو نیست «بالوالدین احساناً»
6. نیکی به پدر و مادر را بی واسطه به دست خود انجام دهیم «بالوالدین احساناً»
7. احسان به پدر و مادرحد و مرز ندارد «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، و جهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد)
8. سفارش قرآن به احسان، متوجه فرزندان است، نه والدین. «بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازی به سفارش ندارند و به طور طبیعی به فرزندان خود احسان میکنند.
9. هر چه نیاز جسمی و روحی والدین بیشتر باشد، احسان بر آنان ضروریتر است «یبلغن عندک اکبر»
10. پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم «عندک»
11. وقتی قرآن از رنجاندن مسائل بیگانه ای نهی میکند، «اما السائل فلا تنهر» تکلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تنهر هما»
12. هم احسان لازم است هم سخن زیبا و خوب «احساناً... قل لهما قولاً کریماً» بعد از احسان، گفتار کریمانه.
13. در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است یعنی اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه بگو «و قل لهما قولاً کریماً»
پس از بیان آیات قرآن کریم در مورد احترام به احسان به پدر و مادر برای اینکه ارزش بحث بیشتر و بهتر درک شود لازم دانستیم که سخنان ائمه اطهار و معصومین (ع) را در این مورد بیان کنیم پس با بیان روایات ائمه معصومین (ع) امیدواریم که این مطلی در قلب ما رسوخ کند و بر اعتقاد متا بیشتر بیفزاید که پدر و مادر آنقدر ارزش دارند که خداوند بعد از اطاعت از خود، اطاعت از پدر و مادر را برای بندگان واجب کرده است.
احادیث
رسول الله (ص) لَمّا سُئلَ عَن حقُ الوالِدَین علی وَلَدِهِما- : هُما جَنَّتُک و نازُکَ (21)؛ پیامبر خدا (ص) : در پاسخ به سوال از حق پدر و مادر بر فرزندانشان آن دو بهشت و دوزخ تو هستند.
الامام علی (ع) : بِرُّ الْوَالِدَيْنِ مِنْ أَكْرَمِ الطِّبَاع (22)؛ امام علی (ع) نیکی به پدر و مادر، از ارجمندترین خصلتهاست.
الامام الرضا (ع) : إنّ اللهُ عَزَّوجل... أمَرَ بِالشُکرِ لَهُ للِوالِدَین، فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ یَشکُرِ اللهَ (23)؛ امام رضا (ع) خداوند عزوجل... به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است.
الامام زین العابدین (ع) - کانَ مِن دُعائهِ لأبَوَیهِ -اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا (24)؛ امام سجاد (ع) - در دعا برای والدین خود- بار خدايا، چنان كن كه هيبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد كه هيبت پادشاهى سخت مهيب، و به آن دو نيكى و مهربانى كنم آن سان كه مادرى مهربان به فرزند خود نيكى و مهربانى كند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نيكى و مهربانى مرا در حق ايشان براى من شادى بخشتر گردان از به خواب رفتن بىخوابى كشيدگان و آب سرد نوشيدن جگر سوختگان، تا ميل و خواهش ايشان را بر ميل و خواهش خويش برترى نهم و خشنوديشان را بر خشنودى خود پيش دارم.
عنه صلی الله علیه واله فی وصیه لرجل:وَ وَالِدَيْكَ فَأَطِعْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَيَّيْنِ كَانَا أَوْ مَيِّتَيْنِ- وَ إِنْ أَمَرَاكَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِكَ وَ مَالِكَ فَافْعَلْ- فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الْإِيمَان (25 )؛ مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا به من سفارشى فرما و آن حضرت فرمود: چيزى را شريك خدا مگير و گرچه به آتش سوخته شوى و شكنجه گردى جز كه دلت پاىبند ايمان باشد و پدر و مادرت را فرمانگزار باش و بآنها نيكى كن زنده باشند يا مرده و اگر بتو فرمايند از خاندان و دارائيت بیرون شود و آن را انجام بده که آن جزئی از ایمان است.
الامام باقر:إِنَ الْعَبْدَ لَيَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا- ثُمَّ يَمُوتَانِ فَلَا يَقْضِي عَنْهُمَا دَيْنَهُمَا وَ لَا يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا- فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَاقّاً- وَ إِنَّهُ لَيَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا غَيْرَ بَارٍّ بِهِمَا- فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَيْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا- فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّا ً (26) امام باقر (ع) فرمود: راستى بنده خدا خوشرفتار است با والدينش در زندگى آنها سپس بميرند و وامشان را نپردازد و به راشان آمرزش نخواهد و خدا عز و جل او را عاق نويسد و بسا كه در زندگى آنان عاق باشد و نيكى كند با آنها، و چون مردند وامشان را بدهد و به راشان آمرزشخواهد و خدا عز و جل او را احسان کند و بار نویسد
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص- فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ- مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِيحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ- فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَهَلْ مِنْ وَالِدَيْكَ أَحَدٌ حَيٌّ قَالَ أَبِي- قَالَ فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ- قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوْ كَانَتْ أُمُّه(27 )؛ مردى نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت:يا رسول الله هيچ كار زشتى نبوده مگر كه كردهام آيا براى من توبه باشد؟ رسول خدا (ص) به او فرمود آيا پدر و مادرت زنده باشند؟ گفت: پدرم زنده است فرمود برو و با او نيكى كن گفت چون آن مرد رو برگرداند، رسول خدا (ص) فرمود كاش مادرش بود (كه خوشرفتارى او به توبه نزدیکتر بود) در دعوات رواندی آن حضرت مانندش آمده.
وَ قَالَ (ع) أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً هُوَ أَهْوَنُ مِنْهُ لَنَهَى عَنْهُ ( 28)؛ و فرمود: كمترين عاقها گفتن كلمهى اف باشد و اگر از آن كلمه پستتر كلمهاى بود خدا از آن نهى مىكرد.
رسول الله (ص) : مِ الکَبائرِ شَتمُ الّرجُلِ والِدَته، بسبُّ اُمَّهُ فیسبُّ اُمَُهُ (29 )؛ پیامبر خدا (ص) از گناهان کبیره است که انسان پدر و مادر خود را دشنام دهد، (به این صورت که) انسان پدر کسی را دشنام دهد و او هم متقابلا پدر وی را دشنام دهد، یا مادر کسی را دشنام دهد و در نتیجه آن شخص مادر وی را دشنام گوید.
الامام ارضا (ع) : حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَيْنِ لِمَا فِيهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِيقِ لِطَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ التَّوْقِيرِ لِلْوَالِدَيْنِ وَ تَجَنُّبِ كُفْرِ النِّعْمَةِ وَ إِبْطَالِ الشُّكْرِ وَ مَا يَدْعُو مِنْ ذَلِكَ إِلَى قِلَّةِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ لِمَا فِي الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّةِ تَوْقِيرِ الْوَالِدَيْنِ وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَيْنِ فِي الْوَلَدِ وَ تَرْكِ التَّرْبِيَةِ لِعِلَّةِ تَرْكِ الْوَلَدِ بِرَّهُمَا؛ (30 )؛ امام رضا (ع) خداوند نافرمانی پدر و مادر را از این جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طعات خداوند عزوجل و بی احترامی به پدر و مادر و ناسپاسی نعمت و از بین رفتن شکر و سپاسگذاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود؛ زیرا نافرمانی والدین سبب میگردد که به پدر و مادر احترام گذاشته نشود، حق و حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بی رغبت شوند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها سازند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ يُوسُفَ ع لَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ الشَّيْخُ يَعْقُوبُ ع دَخَلَهُ عِزُّ الْمُلْكِ فَلَمْ يَنْزِلْ إِلَيْهِ فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا يُوسُفُ ابْسُطْ رَاحَتَكَ فَخَرَجَ مِنْهَا نُورٌ سَاطِعٌ فَصَارَ فِي جَوِّ السَّمَاءِ فَقَالَ يُوسُفُ ع مَا هَذَا النُّورُ الَّذِي خَرَجَ مِنْ رَاحَتِي فَقَالَ نُزِعَتِ النُّبُوَّةُ عَنْ عَقِبِكَ عُقُوبَةً لِمَا لَمْ تَنْزِلْ إِلَى الشَّيْخِ يَعْقُوبَ فَلَا يَكُونُ مِنْ عَقِبِكَ نَبِي(31)؛ امام صادق عليه السّلام فرمودند: هنگامى كه يعقوب عليه السّلام بر يوسف عليه السّلام وارد شد، عزت پادشاهى موجب شد تا از تخت پائين نيايد و از پدر احترام كند در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: اى يوسف دستت را باز كن و او هنگامى كه دستش را باز كرد نورى از آن خارج گرديد و بطرف آسمانها رفت، يوسف گفت: اين نور چه بود كه از دستم بر آمد، جبرئيل گفت: آن نور نبوت بود چون برای یعقوب از تخت پایین نیامدی رفت و از فرزندان تو کسی به نبوت نمیرسد.
وَ قَالَ (ع) : الْعُقُوقُ يُعْقِبُ الْقِلَّةَ وَ يُؤَدِّي إِلَى الذِّلَّة ( 32 )؛ ترک احسان به پدر و مادر موجب تنهائی و منتهی به خواری میشود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُشِفَ غِطَاءٌ مِنْ أَغْطِيَةِ الْجَنَّةِ- فَوَجَدَ رِيحَهَا مَنْ كَانَتْ لَهُ رُوحٌ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ- إِلَّا صِنْفاً وَاحِداً- قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ الْعَاقُّ لِوَالِدَيْه(33 )؛ روای میگوید: امام صادق (ع) فرمود: چو روز قيامت باشد يك پرده از پردههاى بهشت برداشته شود و بويش را دريابد هر که جان دارد از پانصد سال مسافت جز یک دسته که گفتم که باشند؟ فرمود عاق والدین.
عَن أبي جعفر عليه السّلام قال: إنّ أبي نظر إلى رجل و معه إبنه يمشي و الإبن متّكىء على ذراع الأب، قال: فما كلّمه أبي عليه السّلام مقتا له حتّى فارق الدّنيا. (34 )؛ حضرت باقر عليه السّلام روايت شده كه فرمود: پدرم (حضرت زين العابدين عليه السّلام) مردى را مشاهده فرمود كه با پسر خود راه میرفت در حالى كه آن پسر ببازوى پدر تكيه نموده بود، حضرت باقر عليه السّلام فرمود: پدرم (حضرت زين العابدين) عليه السّلام با آن پسر تكلم نفرمود تا آن پسر از دنيا رفت.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً- أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْن (35 )؛ امام باقر (ع) فرمود: سه تا باشند كه خدا عز و جل براى كسى در آنها رخصتى نداده: پرداخت امانت بخوشكار و بدكار، پائيدن به عهد براى خوب و بد و احسان به والدین خوب باشند يابد.
شیخ صدوق در من لا یحضره و علامه مجلسی در بحار از امام صادق (ع) نقل کردند: «اعتقل لسان رجل فی المدینه علی عهد الرسول (ع) فی مرضه الذی مات فیه» ( 36)
در زمان پیغمبر خدا (ص) مردی که دچار مریضی و در حال مردن بود، زبانش بند آد، رسول خدا (ص) وارد شدند به آن مرد، فرمودند: بگو: «لا اله الا الله» (37) نتوانست بگوید دو مرتبه فرمود، نتوانست بگویدو بالای سر آن مرد زنی نشسته بود پیغمبر (ص) فرمود: آیا این مرد مادر دارد؟ آن زن عرض کرد بلی یا رسول الله من مادر او هستم، فرمود: آیا از پسرت راضی هستی؟ عرض کرد نه، یا رسول الله، بلکه بر او غضبناک میباشم، به روایت بحار عرض کرد مدت شش سال است که با او تکلم نکرده ام فی الفقیه فقال رسول الله (ص) «انی احب ان ترضی عنه» پیغمبر به آن زن فرمود: من دوست دارم که از فرزند خود راضی شوی «قالت رضی الله عنی برضاک یا رسول الله» عرض کرد به جهت رضایت شما از او راضی شدم پس رسول خدا (ص) فرمود: بگو لا اله الا الله فی الفور زبانش باز شد و گفت: لا اله الا الله، فرمود: بگو: «یا من یقبل الیسیر و به عفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر و اعف عنی الکثیر انک انت اعفو الغفور» (38) و در بحار «انک انت الغفور الرحیم» تمام کلمات را گفت حضرت پرسیدند چه میبینی؟ عرض کرد: دو صورت سیاه بر من وارد شدند فرمودند: دوباره بخوان، همین کلمات را خواند باز فرمودند: چه میبینی؟ عرض کرد آن دو صورت سیاه رفتند و دو صورت سفید بر من وارد شدند و میخواهند روح مرا قبض کنند، پس همان ساعت از دنیا رفت.
در کتاب زبده التصانیف (39) آمده است که : در حدیث وارد شده اگر کسی به قدر عمر دنیا روی یک پا و در خودمت مادر بایستد از عهدهی یک دفعه شیر دادن مادر بر نیامده است و در انوار لغمانیه نقل کرده که در زمان رسول خدا (ص) مردی از دنیا رفت و او را بردند دفن کنند زمین او را قبول نکرد، خبر به پیغمبر دادند فرمود: مادرش از او راضی نیست، فرستادند پیش مادرش از او راضی شد زمین او را قبول کرد. (40)
از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمودند: «رِضَی الرَّبِّ فِی رِضَی الوَالِدَینِ و سَخَطُ الرَّبِّ فِی سَخَطِ الوَالِدین» (41)؛ رضایت خدا در سایه رضایت والدین و خشم خدا در سایه خشم والدین است.
در این قسمت از بحث پس از بیان آیات و روایات مربوط بهتر است سیری داشته باشیم در رساله حقوق امام ساجدین امام عارفین شلاله پاک حسین بن علی (ع)، امام سجاد (ع) و گوش دل دهیم به فرمایشات این بزرگوار در مورد حقوقی که پدر و مادر بر گردن ما دارند:
حق مادر
«أَمَّا حَقُّ الرَّحِمِ- فَحَقُّ أُمِّكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قلبها مَا لَا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَنَّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ يَدِهَا وَ رجلها- وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِيعِ جوارحها- مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً موبلة [مُؤَمِّلَةً] - مُحْتَمِلَةً لِمَا فِيهِ مکروهها وَ ألمه و ثقله و غمه [أَلَمُهَا وَ ثقلها وَ غمها] - حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْكَ يَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَى الْأَرْضِ- فَرَضِيَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِيَ وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَى- وَ تُرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحَى- وَ تُنَعِّمَكَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا- وَ كَانَ بطنها لَكَ وِعَاءً وَ حِجْرُهَا لَكَ حِوَاءً- وَ ثَدْيُهَا لَكَ سِقَاءً وَ نفسها لَكَ وِقَاءً- تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْيَا وَ بَرْدَهَا لَكَ وَ دُونَكَ- فَتَشْكُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ- وَ لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِيقِه.»؛ حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته که کسی نگه نمیدارد و از میوه دلش به تو داده که کسی به کسی نمیدهد و از تو با همه وجودش از گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست، با شادمانی و سرور نگهبانی و نگهداری کرده، ناملایمات غم و اندوه و نگرانیها را تحمل میکند و شادان و خرم است که تو را سیر نماید، و خود گرسنه بماند، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد؛ تو را سیراب کند و خود تشنه بماند؛ خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند، با تحمل و مشقت، آرامش و تنعم تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی، تو را از لذت خواب بهره مند سازد. شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو سینهاش چشمهی جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است؛ پس باید به پاس این همه محبت و زحمت، شکر گزار او باشی، و هرگز نمیتوانی مگر خدایت یاری کند.
اگر ما کمی فکر کنیم بار دیگر همه رنجهای مادران را مقابل چشم خود میبینیم و به صبر و بردباری او، در تحمل و رنجهای فراوان را تحسین میگوییم و در مقابل این موجود قابل تقدیس و کریم خاضع میشویم و بیشتر احساس وظیفه میکنیم ولی چه زمانی دیگر میخواهیم به این محبتهای او جواب بدهیم؟ درک این مطلب و کلام را کسی چون امام سجاد (ع) فقط میفهمد که با مادر خود بر سر یک سفره همنشین نمیشد و هنگامی که علت را سوال میکنند: «أَنْتَ أَبَرُّ النَّاسِ بِأُمِّكَ وَ لَا نَرَاكَ تَأْكُلُ مَعَهَا قَالَ أَخَافُ أَنْ تَسْبِقَ يَدِي إِلَى مَا سَبَقَتْ عینها إِلَيْهِ فَأَكُونَ قَدْ عَقَقْتُهَا» (42)؛ شما با اینکه از نیکو کارترین مردم هستید، چگونه است که هرگز ندیدهایم با مادرتان بر سر یک سفره بنشینید؟ فرمودند: میترسم بر سر یک سفره دستم را چیزی دراز کنم که قبلاً چشم مادرم بر آن افتاده باشد و با این عمل موجبات نافرمانی او را فراهم کنم.
احادیثی گهربار از ائمه درباره نیکی به پدر و مادر
1. پیامبر اکرم (ص): نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.
اصول کافی، ج 2، ص 348
----------------------------------------
2. امام رضا (ع) : نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.
بحار الانوار، ج 74، ص 72
----------------------------------------
3. امام کاظم (ع) : مردی از پیامبر خدا (ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.
بحار الانوار، ج 74، ص 45
----------------------------------------
4. امام باقر (ع) : در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است: 1- ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق 2- وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق 3- نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق ولا ابالی
بحار الانوار، ج 74، ص 56
----------------------------------------
5. امام علی (ع) : کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است.
بحار الانوار، ج 74، ص 64
----------------------------------------
6. امام هادی (ع) : نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است.
مستدرک، ج15، ص194؛ بحارالانوار، ج75، ص369، باب28
----------------------------------------
7. پیامبر اکرم (ص) : کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.
کنز العمال، ج 16، ص 467
----------------------------------------
8. پیامبر اکرم (ص) : بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.
کنز العمال، ج 16، ص 467
----------------------------------------
9. پیامبر اکرم (ص) : کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.
کنز العمال، ج 16، ص 468.
----------------------------------------
10. پیامبر اکرم (ص) : آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.
کنز العمال، ج 16، ص 470
----------------------------------------
11. پیامبر اکرم (ص) : کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.
کنز العمال، ج 16، ص 475.
----------------------------------------
12. پیامبر اکرم (ص) : به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.
کنز العمال، ج 16، ص 466.
مقام و منزلت مادر نزد پروردگار
منزلت و مرتبه مادر نزد پروردگار آنقدر بلند و رفیع است که فقها بر اساس آن روایات، فتواهای جالبی دارند؛ مثلا روایتی به رسول اکرم (ص) نسبت داده شده که حضرت فرمودند: «ِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ التَّطَوُّعِ فَإِنْ دَعَاكَ وَالِدُكَ فَلَا تَقْطَعْهَا وَ إِنْ دَعَتْكَ وَالِدَتُكَ فَاقْطَعْهَا»؛ (43) اگر مشغول خواندن نماز مستحبی هستی و پدرت تو را صدا بزند؛ حق نداری نمازت را قطع کنی؛ اما اگر مادرت تو را صدا زند؛ موظفی نماز مستحبی را شکسته و او را اجابت کنی.
در فتواها آمده است که اگر سفر مباح و یا حتی زیارت مستحبی برای انسان پیش آید و یکی از والدین اظهار نارضایتی کند، و آن سفر را منع کند، سفر حرام می شودو انسان حق ندارد به آن سفر برود. (44)
از دقت و تاکیدی که در روایتها آمده، ارج و قرب و منزلت مادر در درگاه الهی بیشتر از پدر است؛ این مطلب در (فقه الرضا) ع بیان شده است که حضرت فرمودند: «أعلَم أنَّ حَقَ الأُمِّ أَلزَمُ الحُقُوقِ وَ أوجَبُ لاَنَهَّا حَمَلت... »؛ (45) حق مادر نسبت به سایر حقوق، لازمترین و واجبترین حقوق است؛ چرا که او را در جایی حمل کرده...
شخصی خدمت حضرت رسول اکرم (ص) عرض کرد: «یا رسول الله قال أن تُطیعَهُ مَا عَاشَ فَقیلَ مَا حَقُّ الوَالِدَه فَقالَ هَیهَاتُ هَیهَاتَ لَو أنَّهُ عَدَدَ رَملِ عَالجٍ و قَطرِ المَطَرِ أیَّامَ الدُّنیا قامَ بَینَ یدیها مَا عَدَلَ ذَلکَ یَومَ حَمَلَتهُ فِی بطنها»؛ (46) ای رسول خدا! حق پدر چیست؟ حضرت فرمودند: مادامی که زنده است او را اطاعت کنی و مطیع او باشی. بعد عرض کرد: حق مادر چیست؟ فرمودند: اگر انسان به اندازهی ریگهای بیابان و قطرات باران و ایام روزگاران، در مقابل مادر بایستد و او را اطاعت کند، به اندازه یک روز دوران حمل، حق او را ادا نکرده است.
رسول اکرم (ص) فرمودند: «دَعوهُ الوالدهِ أسرَعُ إجابهً، قیل، یا رسولَ اللهِ ولِمَ ذلکَ؟ قال: هی أرحمُ مِن الأدبِ، و دَعوهُ الرَّحِمِ لا تَسقُطُ»؛ ( 47 ) دعای مادر سریعتر اجابت میشود، عرض کردند: چرا یا رسول الله! حضرت فرمودند: چون مادر رحمت و مهربانیاش نسیت به فرزند از پدر بیشتر است، خداوند دعای انسان دحیم و مهربان را هرگز رد نمیکند.
حق پدر
و أمّا حقّ أبيك فأن تعلم أنّه أصلك، و أنّه لو لاه لم تكن، فمهما رأيت من نفسك ممّا يعجبك فاعلم أنّ أباك أصل النعمة عليك فيه، فاحمد اللّه و اشكره على قدر ذلك و لا قوّة إلّا باللّه. حق پدر اين است كه بدانى منشأ وجود تو است، اگر او نبود تو هم نبودى، هر چه در وجودت موجب خوش آيندى است بدان كه ريشهى اين نعمت در وجود پدر است، پس خدا را شكر كن و به قدر اين نعمت سپاسگزار باش و لا قوة الا باللّه (نيروئى جز به مدد الهى نيست)
امام سجاد (ع) در بیاناتشان یاد آور شدهاند که اساسیترین انگیزه برای رعایت احترام پدر این است که بدانمی او اصل و ریشهی تو است و تو شاخه و فرع او هستی؛ به عبارتی دیگر تو ثمره آن درخت هستی از نظر امام نظام مندی عالم آفرینش که برای همگام امری بدیهی و روشن است؛ آثاری دارد و از جمله آن آثار، حقی است که برای اصل و ریشه و نسبت به فرع و میوه ایجاد میشود.
در حدیث قدسی ( 48) نقل شده است که خداوند متعال میفرماید: به عزتی و جَلالی و ارتفاع مَکانی، لو أنَّ العاقَّ لوالدَیه یَعمَلُ بِأعمالِ الأنبیاء جمیعاً لَم أقبَلهَا مِنه ( 49 )؛ قسم به عزت، جلال و جایگاه و واحدانیتم اگر کسی احترام پدر و مادر را نگه ندارد، عاق والدین میشود؛ اگر چه همه اعمال انبیای گذشته در پرونده او ثبت شده باشد؛ یعنی همه خیرات و حسنات را از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران (ص) انجام داده باشد اعمالش را نخواهم پذیرفت.
حدیث دیگری هست که میفرماید: إنَّ أوّلُ ما کَـب اللهُ فی اللوح المفوظِ إنّی أنا اللهُ لا إالهَ إالَّا أنا ( 50)؛ اولین چیزی که در لوح محفوظ الهی ثبت شده است، شهادت به توحید است.
بعد از شهادت به توحید این مطلب ثبت شده است. مَن رضِیَ عنه والدهُ فأنا مِنه راضٍ، و مَن سخِط علیه والدهُ فأنا علیه ساخط (51)؛ کسی که پدر و مادرش از او راضی باشند، من از او راضی هستم و کسی که پدر و مادرش بر او خشمگین و غضبناک باشند، من بر او خشم میگیرم.
آثار احترام به والدین و پیامد های بی احترامی
وَ قَالَ رسول الله (ص) : مَنْ يَضْمَنْ لِي بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ أَضْمَنْ لَهُ كَثْرَةَ الْمَالِ وَ زِيَادَةَ الْعُمُرِ وَ الْمَحَبَّةَ فِي الْعَشِيرَة ( 52 )؛ کسی که تضمین کند نیکو کاری و خدمت به پدر و مادر وصله رحم را انجام دهد، من برای او چند چیز را تضمین میکنم: یکی مال، ثروت و مکنت زیاد؛ دوم عمر طولانی و سوم محبوبیت در میان اقوام و خویشان.
قَالَ رسول الله (ص) : به روا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُم (53)؛ رسول خدا (ص) : فرمود نيكى كنيد با پدرانتان تا به شما نيكى كنند پسرانتان و پارسا باشيد از زنان مردم تا پارسا باشند از زنانتان.
درباره آثار اخروی به پدر و مادر
أَنَّهُ قَالَ إِنَ الْعَبْدَ لَيُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ فِي الْجَنَّةِ لَا يَعْرِفُهَا مِنْ أَعْمَالِهِ فَيَقُولُ رَبِّ أَنَّى لِي هَذِهِ فَيَقُولُ بِاسْتِغْفَارِ وَالِدَيْكَ لَكَ مِنْ بَعْدِك(54)؛ وقتی بنده ای به بهشت میرود، او را درجاتی میدهند که وی هر چه اعمال خود میاندیشد عمل قابل توجهی که او را در آن جایگاه قرار بدهد، نمیبیند، سوال میکند خدایا! این مقام و مرتبه از کجا برای من فراهم شده است؟ جواب میشنود با طلب مغفرت والدین تو.
فرازهایی از دعاهای با ارزش امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه
وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين(55)؛ اى خداوند، پدر و مادر مرا نيز به كرامت خود و رحمت خود مخصوص گردان، اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَُّوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُر. (56)؛ بار خدايا، چنان كن كه هيبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد كه هيبت پادشاهى سخت مهيب، و به آن دو نيكى و مهربانى كنم آن سان كه مادرى مهربان به فرزند خود نيكى و مهربانى كند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نيكى و مهربانى مرا در حق ايشان براى من شادى بخشتر گردان از به خواب رفتن بىخوابى كشيدگان و آب سرد نوشيدن جگر سوختگان، تا ميل و خواهش ايشان را بر ميل و خواهش خويش برترى نهم و خشنوديشان را بر خشنودى خود پيش دارم. خداوندا، چنان كن كه نيكى و مهربانى آن دو را در حق خود بسيار شمرم هر چند اندك بود و نيكى و مهربانى خود را در حق آن دو اندك شمرم هر چند بسيار بود.
توضیحی در مورد فراز زیبای امام سجاد (ع) :
خدایا! اطاعت پدر و مادر را برای من شیرینتر از بستر انسانی قرار ده که کم خوابیده است؛ زیرا برای انسانی که کم خوابیده، چیزی شیرینتر و محبوبتر از یک بستر راحت نیست. بنابراین امام میفرماید: خدایا! چنان کن که برای خدمت گزاری به والدین؛ و اطاعت آنها در خود، احساس نیاز کنم.
خدایا! اطاعت والدین را برای من گوارا قرار بده چنان که آب خنک را برای یک انسان عطشان محبوب و گوارا قرار میدهی؛ تا اطاعت و خواسته آنها را بر خواهشهای نفس خود مقدم بدارم. خدایا! چنان کن که کارهای خوب و خدمات آنها در چشم من زیاد جلوه کند؛ اگر جه آن کارها کم و کوچک باشد و خدمات و نیکیهای زیاد و طولانی مدت من در نظرم نا چیز باشد.
نکات 1: فرزندان نمیتوانند به عذر این که ما نمیدانیم چگونه با پدر و مادر خود معاشرت کنیم، مرتکب خطا شوند امام سجاد (ع) در قالب دعا میفرمایند : باید به وظایف خود نسبت به پدر و مادر علم پیدا کنیم.
2: فرزند باید از خدا بخواهد که به او قدرت بدهد تا به آموختههایش دقیق و صحیح عمل کند، یعنی بتواند خود را در مسیر خدمت و اطاعت والدین قرار بدهد؛ آن هم نه از روی کراهت و سختی و زحمت.
«اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقا»؛ (57) پروردگارا! صدایم را بدر برابرشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما و دلم را برآنان مهربان و مرا برایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان.
اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي، وَ فِي إِنًى مِنْ آنَاءِ لَيْلِي، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا به شفاعتی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. خدایا! چنان کن که من در پایان هر نماز، در دل شب، در هر ساعتی از ساعتهای روز و شب پدر و مادرمن را فراموش نکنم. خدایا! مرا موفق کن که به حرمت احسان و نیکی پدر و مادر آنها را یاد کنم و برای آنها طلب مغفرت کنم. خدایا! به خاطر دعای من نسبت به والدین، مرا بیامرز و به خاطر نیکیهای آنها نسبت به من، آنها را مشمول آمرزشت قرار بده، خدایا! من- اگر آبرویی در پیشگاه تو دارم- برای والدینم شفیع درگاهت میشوم؛ تو از آنها راضی باش، خدایا! جایگاه آنها را جیگاه سلام که بهشت تو است، قرار بده؛ آنها را مشمول کرامت و بزرگواری خود قرار بده. (58)
نتیجه گیری
اهمیت، فوائد و آثار احترام و احسان به والدین همچنین مفاسد و علاج عدم احترام به والدین را بازگو خواهیم کرد تا توانسته باشیم نتیجه ای مهم و زیبا از بحث گرفته باشیم.
- برای اهمیت احترام و احسان به والدین همین قدر بس است که حضرت رسول (ص) فرمودند: نیکویی با پدر و مادر، افضل است از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا (59 )
- این احترام و احسان به والدین چه فوائد و آثاری به همراه دارد؟
1- باعث قبولی طاعات و عبادات میشود.
2- باعث تحصیل راضای خداوند میشود.
3- جوابگویی بخشی از خدمات آنهاست.
4- باعث میشود انسان راحت جان بدهد.
5- باعث میشود انسان عذاب قبر نداشته باشد و بهشتی شود.
6- چباعث حل مشکلات عاطفی میشود.
7- باعث استحمان و پیوند خانوادگی میشود.
8- فرزندان در آینده به ما احسان و احترام میکنند.
9- برکت عمر و ثروت را به همراه دارد.
- چگونه میتوانیم این احسان و اکرام به والدین را کسب کنیم؟
از لحاظ علمی: 1- دقت در آیات و روایاتی که بر این مسئله تاکید و تکیه دارند. 2- تامل در آفات ضد آن. 3- دقت در سیره اولیاء و برخورد با والدینشان. 4- شناخت حقوق آنان.
از لحاظ عملی: 1- خود را به عمل احیان به والدین واداشتن اگر چه در ابتدا سخت باشد تا اینکه باعث ایجاد ملکه در وجود ما گردد. 2- درخواست از خدا 3- احقاق حقوق آنها به تدریج.
برای احسان اکرام به والدین اقسامی را ذکر کردهاند:
1- احسان و اکرام مالی
2- لسانی: احسان و نیکی در گفتار
3- بدنی: احسان و نیکی به واسطه خدمتگزاری و کار انجام دادن برای آنان.
مصادیق احسان به والدین و حقوق آنها
در بعضی از کتب اخلاقی تا بیش از 80 مورد بیان نمودهاند که کا به ذکر بعضی از آنها میپردازیم:
1- اطاعت از والدین مگر در معصیت خالق
2- به اسم صدا نزدن والدین
3- جلو تر از والدین راه نرفتن
4- قبل از والدین ننشستن
(وَقَضي رَبُّكَ اَلّا تَعْبُدُا اِلّا وَ بالوالدين احساناً امَّا يَبْلُغَنَّ عِندِكَ الْكَبِرَ اَحَدَهُما اَوْ كِلا هُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٍ ولاتَنْهَرْهُما وَقُل لَهُما قَولاً كَريما* وَاحْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبِ ارْحَمْهُما كما رَبَّياني صَغيراً* رَبَكُم اَعْلَمُ ربَما في نُفُوسِكُمْ اِن تَكوُنوا صالحينَ فَاِنَّه كانَ لِلْاَوّابين غفوراً)
«پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد؛ هرگاه يكي از آنها يا هر دوي آنها نزد تو به پيري برسند، كم ترين اهانتي به آنها روامكن و بر سر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف، سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو. بال هاي تواضع خويش را در برابرشان از محبت و لطف فرد آر، و بگو پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كودكي تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده. پروردگار شما آگاه است. هرگاه صالح باشيد، او توبه كنندگان را مي بخشد.»
در تفسير آيات فوق به چند نكته اساسي اشاره شده است.
نكته اول: در آيه 23 خداوند متعال نيكي به والدين را بلافاصله بعد از مساله توحيد قرار داده است و اين هم رديف بودن دو موضوع بيانگر آن است كه اسلام تا چه حد براي پدر و مادر احترام قائل است و معلوم مي شود كه مساله ي احسان به پدر و مادر بعد از مساله توحيد خدا، واجب ترين واجبات است.
در سه سوره ديگر خداوند متعال نيكي به پدر و مادر را بلافاصله بعد از مساله توحيد بيان فرمودعه است؛
- سوره بقره آيه 83: ( لاتَعْبُدوُن اِلّا الله وَ بِالوالِدَينِ اِحْساناً)
«جز خداي را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
- سوره نساء آيه36: (وَاعْبُدُوالله وَلا تُشْرِكوا بِه شيئنا وَ بِالْوالِدَينِ اُحْساناً) «خداي يكتا را بپرستيد و چيزي را بر او شريك قرار ندهيد و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
سوره انعام آيه 151: (اَلّا تُشْرِكوا بِه شَيْئاً وَبِالْوالِدَينِ اِحساناً)
«به هيچ وجه شرك به خدا نياوريد (نه در عقيده و نه در عمل) و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
نكته دوم: خداوند متعال كم ترين بي احترامي نسبت به پدر و مادر را با بيان جمله متعالي (فَلاتَقُل لَهُما اُفٍ) نهي فرموده است. «اُفٍ» كمترين اظهار ناراحتي گفته مي شود. در حديثي از اما صادق (ع) آمده است كه: اگر چيزي كمتر از «اُف» وجود داشت، خداوند از آن نهي مي كرد. خداوند متعال با طرح لغت «اف» حداقل مخالفت و بي احترامي نسبت به پدر و مادر را اجازه نداده است.
پيامبر (ص) فرمودند: از اين كه عاشق پدر و مادر و مغضوب آنها شويد، بترسيد؛ زيرا بوي بهشت از پانصد سال راه به مشام مي رسد ولي هيچ گاه به كساني كه مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهيد رسيد. اين تعبير اشاره لطيفي به اين موضوع است كه چنين اشخاصي نه تنها در بهشت گام نمي گذارند، بلكه در فاصله بسيار زيادي از آن قرار دارند، و حتي نمي توانند به آن نزديك شوند.
سيد قطب در تفسير في الضلال به اين مضمون از پيامبر (ص) نقل مي كند كه: مردي مشغول طواف بود و مادرش را به دوش گرفته، طواف مي داد. پيامبر(ص) را در همان حال مشاهده كرد؛ عرض كرد: آيا حق مادرم را با اين كار انجام دادم؛ حضرت فرمودند:نه؛ حتي جبران يكي از ناله هاي او را به هنگام وضع حمل نمي كند.
در حديثي از امام كاظم (ع) آمده است كه: شخصي نزد پيامبر آمد و از حق پدر و مادر سئوال كرد. حضرت فرمودند: بايد او را با نام صدا نزند، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشيند و كاري نكند كه مردم به پدرش بدگويي كنند.
نكته ي سوم: خداوند متعال در آيات فوق مي فرمايد ( وَاحْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ) انسان بايد در معاشرت و گفتگو با پدر و مادر طوري رفتار كند كه پدر و مادر تواضع و خضوع فرزند را احساس كند و بفهمند كه او نسبت به آنها مهر و محبت دارد و در برابر آنها خاضع و خوار مي باشد. امام سجاد (ع) در دعاي بيست و چهارم صحيفه سجاديه مي فرمايد: خداوندا! چنان كن كه از هيبت پدر و مادرم همانند هيبت سلطان مستبد هراسان باشم، و به هر دو چونان مادري مهربان نيكي كنم و طاعت و فرمانبرداري از آنان و بر و نيكي ام نسبت به ايشان را در نظرم از لذت خواب و در چشم خواب آلود شيرين تر و براي عطش سينه ام از شربت گوارا در كام شخص تشنه خنك تر گردان، تا ميل و خواسته ي ايشان را بر ميل و خواسته خويش مقدم بدارم و رضا و خشنودي آنان را بر رضا و خشنودي خويش ترجيح دهم، و نيكي ايشان را در حق خود هرچند اندك، زياد بينم و نيكي خويش در حق ايشان را هرچند بسيار اندك شمارم.
نكته ي چهارم: براي پدر و مادر خود دعا كنيد و هنگامي كه رو به سوي خداوند متعال مي آوريد، پدر و مادر را (چه در حيات و چه در ممات) فراموش نكنيد، و تقاضاي رحمت پروردگار براي آنها بنماييد. مخصوصا اينم تقاضا را با دليل همراه ساز و بگو (و قل رب ارحمهما كما ربياني صغيرا)
پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كودكي تربيت كردند، آنها را مشمول رحمت واسعه خود قرار بفرما. در جائيديگر قرآن مجيد مي فرمايد: (رَبَّنا اغفِرلي و لِوالِدَيَّ وَ لِلْمومنينَ يَومَ يَقوم الحساب)، (26) « بار الها! روزي كه ميزان عدل و حساب باز مي شود تو به من و پدر و مادر من و همه مومنان از غفران و كرم عنايت بفرما.»
نكته ي پنجم: از آنجا كه گاهي در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احرتام آنها و تواضعي كه بر فرزند لازم و واجب است، ممكن است لغزش هايي پيش بيايد كه انسان آگاهانه يا ناآگاهانه به سوي آن كشيده شود. در آيات مورد بحث خداوند متعال مي فرمايد:
پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست. آگاه تر است. (ربكم اعلم بما في نفوسكم) بنابراين اگر بدون طغيان و سركشي در برابر فرمان خدا لغزشي در زمينه احترام و نيكي به پدر و مادر از ضما سرزند و بلافاصله پشيمان شويد و مقام جبران آن برآييد، مسلماً مشمول عفو خواهيد شد: اگر شما صالح باشيد و توبه كار، خداوند توبه كاران را مي آمرزد.
شكر والدين هم رديف شكر خدا
خداوند متعال در قرآن مجيد سوره لقمان، آيه ي 14 مي فرمايد:
(وَ وَصَينا الاِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتّهُ وَهْناً علي وَهْنٍ وَ فِصالُهُ، في عامَيْنِ اَنِ اشْكُرْلي وَ لِوالدَيْكَ اِلَيَّ المَصير)
«و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم و مادرش با زحمت روي زحمت حمل كرد، (و به هنگام بارداري هر روز رنج و زحمت تازه اي را متحمل مي شد) و دوران شيرخوارگي او دو سال پايان مي يابد (آري به انسان توصيه كرديم) كه شكر براي من و براي پدر و مادرت به جا آور كه بازگشت همه به سوي من است.»
امام رضا مي فرمايد: خدا امر فرموده به شكرگزاري از خودش و براي والدين؛ پس اگر كسي والدين را شكر نكند خدا را هم شكر گزار نخواهد بود.
پينوشتها:
1. تفسير نمونه، 23 و24و25 از سوره اسراء.
عباس زاده، علیرضا؛ (1388) بوسه بر دست پدر، کاشان، مرسل، چاپ اول.