راسخون

مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

یا فاطمة الزهرا...

تاکه چشم فاطمه از فرط غمها بسته شد

غربت ومظلومی حیدر به هم پیوسته شد

صبر حیدر همچنان کوه است گرم واستوار

از غم زهرای مظلومه چنین دلخسته شد

درد دلهای علی با چاه وقتی شد شروع

که گلش از ساقه باضرب لگد بشکسته شد

ابتدا یار علی را از نفس انداختند

بعد پیش فاطمه دستان حیدر بسته شد


تا صدا زد دست او را از علی بنما جدا

رشته ی عمر علی در کوچه ها بگسسته شد

 

حسین رضایی(حیران)

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت
 
 
 
شب است و بر دلم آتش دوباره افتاده
 
به سینه ام نفسم در شماره افتاده
 
شب است و باز علی همچو قطره اشکی
 
به روی تربت زهرا دوباره افتاده
 
دلم کتاب غم است وشراره ای برآن
 
زداغ ماتم آن ماهپاره افتاده
 
زچشم ماه به گردون ستاره می ریزد
 
کز آسمان ولایت ستاره افتاده
 
زکوچه ای نتوانم گذشت کاندر آن
 
زگوش فاطمه ام گوشواره افتاده
 
به یاد مادر مظلومه اش «وفائی»را
 
به سر هوای مدینه هماره افتاده
 
 
 
سید هاشم وفایی
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س)-بستر شهادت
 
 
 
شبیه شمع ولی عاشقانه می سوزد
 
کبوتری که در این آشیانه می سوزد
 
دگر بهانه ی ششماهه را نمی گیرم
 
اگر بهانه بگیرم بهانه می سوزد
 
نیامده به لبم حرف اول نفرین
 
ولی اگر که بیاید زمانه می سوزد
 
ز سینه ای که شکسته نمی کشم آهی
 
که آه اگر بکشم کل خانه می سوزد
 
چگونه شانه به گیسوی دخترم بزنم
 
که از حرارت این دست، شانه می سوزد
 
 
 
سید محمد جوادی
zare58 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2180
|
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 

 

عمری ست که زیرپرچم زهرائیم

او مادر ماست ، محرم زهرائیم

از اول عمر خود عزاداریم و

تا آخر عمر در غم زهرائیم

در سن کمیم وقامت خم داریم

ماتم زده ی قد خم زهرائیم

یک عمر اگر برای او می گرئیم

دلسوخته ی عمر کم زهرائیم

مابا دوسه قطره اشک درروضه ی او

آدم شده ایم ، آدم زهرائیم

برتر شده ایم از همه عالم چون

یک ذرّه ی خاک قدم زهرائیم

چون فاطمیه محرم فاطمه است

پس گریه کن محرم زهرائیم

امسال همه به فکر عیدند ، اما

ما فکر عزا و ماتم زهرائیم

 

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
مگر زاهل مدینه چه دیدی ای مادر
که دل ز عمر عزیزت بریده ای مادر
امید ما به وجود تو بستگی دارد
چرا ززندگیت نآمیدی ای مادر
چرا نماز شبت را نشسته می خوانی
چرا به فصل جوانی خمیده ای مادر
دگر به همره ما تا احد نمی ایی
چرا زقبر عمو پا کشیده ای مادر
دعا به مردم و همسایه کرده ای اما
چه طعنه ها که از انان شنیده ای مادر
من از تو درس شهامت گرفتم و دیدم
چه رنج ها که در این ره کشیدیای مادر
پی دفاع زحق امام خویش به جان
هزار گونه بلا را خریدی ای مادر
همین نه ما رخ محسن ندیده رفت از دست
تو نیز کودک خود را ندیدی ای مادر
ز بس که مرگ خودت از خدا طلب کردی
گمانم این که به مقصد رسیدی ای مادر
هزار جاک موید فدای جانت باد
چرا ز جان و جهان دل بریدی ای مادر
 
 
 
سید رضا موید خراسانی
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
دیشب کنارت ای گل رازونیاز کردم
امشب کنار قبرت سجاده باز کردم
دیشب به خواب رفتی ای بی خبر زدردم
بادیدگان گریان بر تو نماز کردم
دیشب زفکر زینب یک لحظه من نخفتم
طفل یتیمه ات را تا صبح ناز کردم
برخیز مرغک عشق پرواز دیگری کن
ان درکه بود بسته من نیمه باز کردم
بر مجلس عزایت هرگز کسی نیامد
ازسوز دل نوایی جانسوز ساز کردم
حلال مشکلاتم زهرا فقط تو بودی
من دست داد خواهی بر تو دراز کردم
درغزوه ها چوشیری بر خصم حمله بردم
هرجا که پا نهادم صید گراز کردم
بر گردنم چو دشمن دیدی طناب انداخت
باهمتت طناب بیداد باز کردم
درسایه ی سکوتم صدها قیامتی بود
اسلام را زصبرم اینده ساز کردم
قنفذ تو را مکرر با تازیانه می زد
فریاد ازسکوت اهل حجاز کردم
گفتی که مخفیانه دفنت کنم دل شب
من محرم تو هستم که کشف راز کردم
خوش زادم و یک عمرست مداح اهل بیتم
از پیشگاه مولا اخذ جواز کردم
 
 
 
مرحوم زنده یاد سید حسن خوشزاد
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
کاخ رویا های من نابود شد
خرمن امال قلبم دود شد
سایه ی دستی رسید و ماه من
در خسوف ظلم قیر اندود شد
پنجه ی بغضی گلویم را فشرد
راه فریاد گلو مسدود شد
بعد از ان روزی که مادر را زدند
روضه خوانی حرفه ی داوود شد
مادرم نگذاشت من کاری کنم
فاتح جنگ فدک نمرود شد
بخت با او بود بابایم نبود
طالع نحسش عجب مسعود شد
پستی اش بر اهل دنیا تا ابد
باهمین بی حرمتی مشهور شد
هرکسی در ازمون اخرت
شد مرید مکتبش مردود شد
فطرت هر کس که شد فرمانبرش
تیره و مخدوش و شرک الود شد
 
 
 
 
 
برگرفته از کتاب مرثیه به وقت ملکوت وحید قاسمی
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س(-شهادت-نوروز
 
 
 
ما مرده و ای كاش كه جانی برسد
 
در پیری مان نه ، در جوانی برسد
 
آن روز برای شیعیان نوروز است
 
كز مرقد فاطمه نشانی برسد
 
***
 
حیدر پدر معنویِ این دنیاست
 
پس مادر مهربان عالم زهراست
 
عید آمده است و بهترین مهمانی
 
پرسیدن احوالِ پدر مادرهاست
 
***
 
یا فاطمه پرواز پر و بال من است
 
یا فاطمه یا محول الحال من است
 
تا كی من و هفت((سین))تكراری؟ نه!!
 
((ی ا ف ا ط م ه)) هفت حرف امسال من است
 
***
 
مؤمن ز دل امیدوارش پیداست
 
از حال دعای انتظارش پیداست
 
یا فاطمه گفتیم كه باران آمد
 
سالی كه نكوست از بهارش پیداست
 
***
 
از سفره ی عشق لقمه نانی داریم
 
صد شكر هنوز هم توانی داریم
 
از گرد و غبار قلبمان آكنداست
 
ما فاطمیه خانه تكانی داریم
 
***
 
سعید پاشازاده
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 

اهل بیت(علیهم السلام)-مناجات

 

همه ش براى خودت، آبرو به ما ندهید

غذا زیادتر از جنبه گدا ندهید

به درد عشق رسیدن دو سوم قرب است

هزار درد که دادید، پس دوا ندهید

میان درد دواى مرا قرار بده

که زندگى نمی ارزد اگر بلا ندهید

محل گذاشتى و بى محلى ات کردیم

ازین به بعد بیایید رو به ما ندهید

به سینه من محتاج دست رد بزنید

ولى حواله من را به ناکجا ندهید

نداشتن برکت داشت ضایعش کردیم

ازین به بعد به نااهل فقر را ندهید

مرا به دردسر انداخت بى خدا بودن

به عبد غیر خدا را تو را خدا ندهید

براى سوخته فرقى نمیکند اصلا

که آخرش بدهیدش جواب یا ندهید

چو طفل سر به هوا شد، دواش تنبیه است

به منکه سر به هوایم دو شب غذا ندهید

سگ حرم به زبان آمد و مرا فهماند

نمیشود که بمالیم پوزه، جا ندهید

در اختیار کسى نیست گریه، دست شماست

نمیدهند به ما گریه تا شما ندهید

جهنم است بهشتى که آتشم نزند

بجان فاطمه از این بهشتها ندهید

بیاید نامه ما را نخوانده پاره کنید

بیاید نامه ما را به مرتضى ندهید

اگر بناى تو این است عده اى نروند

ازین به بعد به ما نیز کربلا ندهید

 

علی اکبر لطیفیان

komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت
 
 
 
خدا کند دگر این خانه در نداشته باشد..
 
درش برای کسی دردسر نداشته باشد
 
خدا کند که به سرعت ز چارچوب بیفتد
 
میان شعله نسوزد خطر نداشته باشد
 
اگر بناست حسن رد شود ز کوچه ی باریک
 
چه بهتر اینکه مغیره گذر نداشته باشد
 
همیشه بین غم و حیرت است حال غریبی
 
که گاهواره بسازد پسر نداشته باشد
 
برای پلک ورم کرده روز هم شب تار است
 
عجیب نیست که زهرا سحر نداشته باشد..
 
چقدر فضه دعا کرد تا که دنده ی مادر
 
ازین شکستگی بیشتر نداشته باشد
 
که دیده است جوانی که پیرزن شده باشد؟
 
که دیده غیر تنی محتضر نداشته باشد؟
 
نمیشود بدنی بین در بماند و دیوار ..
 
شکاف سینه و درد کمر نداشته باشد
 
قنوت نافله اش با دو دست نیست میسر
 
کسی که سوخته و بال و پر نداشته باشد...
 
 
 
سید پوریا هاشمی
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س)-دفاع از حریم ولایت
 
 
 
ﺍﮔﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﮐﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺯﻣﯿﻨﻢ
 
ﺭﺳﺪ ﻇﻠﻢ ﺍﺯ ﯾﺴﺎﺭ ﻭ ﺍﺯ ﯾﻤﯿﻨﻢ
 
ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺎ ﻧﻔﺲ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ
 
ﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻨﻢ
 
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﮐﺲ ﻧﮑﺮﺩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺣﻤﺎﯾﺖ
 
ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﻋﻠﯽ ﺩِﯾﻦْ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﯾﻨﻢ
 
ﺷﻮﺩ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﻮﯼ ﺍﻣﺎﻣﻢ
 
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻃﻔﻞ ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ
 
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﺍﯼ ﺍﺑﺮ ﺳﯿﻠﯽ
 
ﮐﻪ ﻣﻈﻠﻮﻣﯽ ﺣﯿﺪﺭ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﻢ
 
ﻫﻤﻪ ﺩﺷﻤﻦ، ﻧﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﻣﻌﯿﻨﯽ
 
ﻓﻘﻂ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﯾﺎﺭ ﻭ ﻣﻌﯿﻨﻢ
 
ﺗﻨﻢ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ
 
ﺑﺰﻥ ﻗﻨﻔﺬ ﺑﺰﻥ ﻗﻨﻔﺬ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻢ
 
ﺍﻟﻬﯽ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺩﺳﺘﺖ ﻣﻐﯿﺮﻩ
 
ﺑﺰﻥ ﻣﻦ ﺩﺧﺖ ﺧﺘﻢ ﺍﻟﻤﺮﺳﻠﯿﻨﻢ
 
ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﺯ ﺩﺍﻭﺭ ﻣﺮﮒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
 
ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﻍ ﺁﻣّﯿﻨﻢ
 
ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯿﺜﻢ ﺍﺯ ﺯﻫﺮﺍ ﺑﮕﻮﯾﯽ
 
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻊ ﺗﻮ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺁﻓﺮﯾﻨﻢ
 
 
 
غلامرضا سازگار
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
حضرت زهرا(س)-بستر شهادت
 
 
 
این روز ها شب و سحرت طول می کشد
 
حتی دقیقه در نظرت طول می کشد
 
تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت
 
در پیش چشم های ترت طول می کشد
 
از کنج خانه تا دم در غصه می خورم
 
از بس که راه مختصرت طول می کشد
 
اینگونه پیش گر برود ای کبوترم
 
درمان زخم های پرت طول می کشد
 
با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی
 
از بین کوچه ها گذرت طول می کشد
 
بگذر از این محله که در وقت حادثه
 
تا مجتبی شود سپرت طول می کشد
 
تنگ غروب می رسی و درک می کنم
 
درد دل تو با پدرت طول می کشد
 
گیرم به گریه دخترت آرام می شود
 
آرام کردن پسرت طول می کشد
 
گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست
 
افسوس  .... قصه جگرت طول می کشد
 
تو می روی و تازه شروع غم من است
 
گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد
 
 
 
هادی ملک پور
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
هر لحظه خدا بر او سلامی دارد
هر شام و سحر جلوه ی تامی دارد
 
 
مریم به پرستاری او آمده است
دلدار علی عجب مقامی دارد
 
محمد بختیاری
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
جز چند پر ز بال کبوتر نمانده است
یعنی برای پر زدنش پر نمانده است
پس رنگ و روی رفته دیوار حاکی است
غیر از کبودی تن از تن مادر نمانده است
اتش گرفته است در خانه ی خدا
گامی به فتح قلعه ی خیبر نمانده است
صورت کبود و بازو وپهلو شکسته اه
یک عضو سالم از همه پیکر نمانده است
یارب چه امده سر پهلوی مادرم
جایی که جای سالمی از در نمانده است
اخر دعای اهل محل مستجاب شد
چیزی به جمع کردن بستر نمانده است
 
 
 
سید محمد جوادی
komail1012531 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 2990
|
تاریخ عضویت : آذر 1391 
زبانحال سیدالشهداء
 
مادر آب ، آبروی آب
حسنت از غمت ندارد تاب
میخ در که برید امانش را
مجتبی را دمی بیا دریاب
 
 
هست مویت سپید واویلا
تو نداری امید واویلا
میخ در با هزار بی رحمی
سینه ات را درید واویلا
 
من و زینب برات می میریم
پای درد و بلات می میریم
تو چرا پای ما شهیده شوی
من و زینب به پات می میریم
 
حالا حضرت زینب کبری س زبون میگیرن:
 
نذر کردم برای لبخندت
که شوم آشنای لبخندت
اندکی هم بخند مادر من
جان زینب فدای لبخندت
 
اشک من بیشمار می ماند
دخترت بی قرار می ماند
از تو تنها برای من مادر
چادرت یادگار می ماند
 
 
 
جعفر ابوالفتحی