راسخون

درباره شانس و نُحوسَت

omiddeymi1368 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6610
|
تاریخ عضویت : شهریور 1391 

آنان که به خدای سبحان و قضا و قدر الهی معتقد نیستند، یا درک درستی از قضا و قدر الهی ندارند، ناچار به خرافاتی مانند شانس خوب یا بد، نحوست و بدقدمی، تطیّر و مانند آن، تن می‌دهند، چنان که آل فرعون اگر به مشکلی گرفتار می‌شدند به جای آنکه آن را آزمون الهی بدانند، به عنوان «طیّره» آن را به موسای کلیم سلام الله علیه و همراهان وی نسبت داده، آنان را به نحوست و بدقدمی طعن می‌زدند و هرگاه خیر و نیکی‌ای به آن‌ها می‌رسید خود را شایسته آن پنداشته، می‌گفتند: این خوبی، برای ماست و بر اساس استحقاق و لیاقت، بهره ما شده است.

یادآوری این نکته، سودمند است که خطور ذهنی خرافاتی مانند شانس خوب یا بد، نحس و بدقدمی، تطیّر و مانند آن، کفاره اخلاقی دارد، یعنی چنانچه کسی در قلبش خطور کرد که فلان شخص بدقدم است یا فلان رخداد نحس است، کفاره اخلاقی این خطورها، بر پایه حدیث نبوی، توکّل برخداست. اگر در این روایات آمده که برای نحوست صدقه بدهید در واقع این کار، توکل بر خدا و اقدامی متوکّلانه در برابر آن خرافات است.

حسن بن مسعود می‌گوید: در حالی خدمت امام هادی سلام الله علیه رسیدم که انگشتم خراشیده بود و شانه ام بر اثر تصادف با سواره‌ای آسیب دیده بود و در میان جمعیتی نیز وارد شده بودم که به سبب ازدحام قسمتی از لباسم پاره شده بود. پس گفتم: ای روز! چه شومی! خدا شرّت را از من بگرداند.

آن امام سلام الله علیه به من فرمود: ای حسن! تو نیز که با ما رفت و آمد داری، گناهت را به گردن بی گناه می‌اندازی؟ حسن گوید ]پس از این تذکرِ امام[ به خود آمدم و به خطایم پی بردم، پس گفتم: ای مولای من! از خدا آمرزش می‌طلبم. امام فرمود: ای حسن! روزگار را چه گناهی است که شما هر گاه در آن به سزای کردار خود می‌رسید آن را شوم می‌شمارید؟ حسن گفت: برای همیشه از خدا پوزش می‌طلبم و این، توبه من است ای پسر رسول خدا! امام هادی سلام الله علیه فرمود: به خدا ]شوم دانستن روزگار[ سودتان نبخشد، بلکه خدا به سبب سرزنشتان از روزگار با اینکه بر آن مذمتی نیست، کیفرتان می‌کند. ای حسن! آیا نمی‌دانی که ثواب‌دهنده و کیفر‌دهنده و پاداش‌دهنده برای هر کاری زود یا دیر ]در دنیا و آخرت[ خداست؟ گفتم: ای آقایم! چرا؟ فرمود ]این عمل را[ تکرار نکن و برای روزگار هیچ اثری در حکم خدا قرار مده. حسن گفت: باشد ای سرور من.

 

خلاصه آنکه:

1. زمان ظرف رخدادهای تاریخی است.

2. چیزهایی که در زمان انجام می‌گیرند گاهی موجب کامروایی بعضی و ناکامی برخی هستند.

3. گاهی یک رخداد دو چهره دارد و گاهی دو رخداد متفاوت نسبت به دو نفر تأثیر گوناگون دارند، بنابراین نمی‌توان ظرف را نحس(ناخوشایند) دانست، چنان که نمی‌توان آن را سعد(خوشایند) پنداشت.

4. جریان قمر در برج عقرب و مانند آن از اوقات ویژه راجع به نحس و سعد خود زمان نیست.

 

برگرفته از کتاب مفاتیح الحیاة - آیت الله جوادی آملی

 

به نقل از نشریه حیات طیّبه - شماره 184

shirdel2 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 5535
|
تاریخ عضویت : مهر 1393 

بنام خدا

در مورد اینکه طبق تعالیم اسلامی آیا شانس و اقبال و نحوست وجود دارد؟

در جهان آفرينش و نظام شگفت‌انگيز آن كه مبتني بر اصل عليت و معلوليت مي‌باشد، تحقق و پيشامد پديده‌اي بدون سبب مردود است. براساس تعاليم اسلامي خوشبختي و بدبختي به‌وسيلة قضا و قدر الهي شكل مي‌گيرد و به حكم آن حكيم متعال عمل هر انساني در زندگيش تأثير گذاشته و سير و حركت او را به سوي توفيق و خذلان رقم مي‌زند. ابن‌سينا انديشمند بزرگ اسلامي در بحث از اسباب و مبادي طبيعيات در كتاب شفا فصلي را به تحقيق در حقيقت بخت و اتفاق اختصاص داده است كه پس از بيان نظريات در اين امر، به نقد و نقض حجج و ادلة قائلان به سبب بودن بخت و آراي ديگر مي‌پردازد و مي‌توان براي بررسي بيشتر اين مسأله به آن‌جا مراجعه كرد.

هم‌چنين خواجه‌نصير طوسي نيز بر اين باور است كه آن‌چه بخت ناميده مي‌شود داراي علل و اسباب نهاني و مستور است كه حقيقت آن بر ما روشن نيست و از آن‌جا كه همة موجودات عالم تابع علل غايي هستند و علل فاعلي خاصي آن‌ها را ايجاد كرده است كه ما نسبت به آن علل آگاهي نداريم، پس نمي‌توانيم به چيزي با عنوان بخت معتقد باشيم و آن را از حيطة علل و اسباب دور بدانيم. ملاهادي سبزواري نيز در شرح غرر الغرائد قائلان به بخت را منكر اين اصل ضروري كه «ممكن به مؤثر نيازمند است» دانسته و انكار اين تفسير را، جوازي بر قبول ترجيح بلامرجح مي‌داند.

از موارد شايستة اشاره در اين‌جا تفأل (فال خيرزدن) و تطيّر (فال بد زدن) در اسلام است كه در شريعت مصطفوي بين آن‌ها فرق گذاشته و دستور داده است تا مردم همواره فال نيك بزنند و از فال بد زدن نهي كرده و خود اين دستور شاهد بر اثراتي است كه در تفأل و تطير مي‌بينيم و مربوط به تعيين صاحب آن مي‌باشد. از پيامبر گرامي‌(ص) دربارة تفأل روايت شده كه فرمودند: (تَفأَلوا بِالخَيرِ تَجِدُه) همواره فال نيك بزنيد تا آن را بيابيد، و در قرآن كريم دربارة تطير از امت‌هاي گذشته نقل كرده كه آن امت‌ها به پيامبر خود گفتند ما شما را به فال بد گرفته‌ايم و آن پيامبر پاسخ داده: (طَائِرُكُمْ مَعَکُم) يا در جايي ديگر: (طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ).

اين گفت‌وگو در آيات 18 و 19 سورة يس و در آية 47 سورة نمل بيان شده است.

قَالُوا إِنَّا تَطَیرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَیمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ (يس/18 و 19)

قَالُوا اطَّیرْنَا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ (نمل/47)

اما بحث در نحوست: كلمة‌ نحوست در مقابل كلمة سعادت است. از نظر شرع در كتاب خداي تعالي نامي از نحوست ايام آمده، يك‌جا فرموده (إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ) (19/قمر) يا جايي ديگر: (َأَرْسَلْنَا عَلَیهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیامٍ نَحِسَاتٍ) (فصلت/16) و مرا در زماني است كه در آن زمان باد به‌عنوان عذاب بر قوم عاد وزيد.

و در مقبال زمان نحس نامي هم از زمان سعد و مبارك در قرآن آمده و فرموده: (وَ الْكِتَابِ الْمُبِینِ. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ) (دخان/2 و 3) و مراد آن شب قدر است كه در وصف آن فرمود: (لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر) (قدر/3) پرواضح است كه نحوست و سعادت در نتيجة عوارض و حوادث و اعمال و اموراتي است كه به آن زمان ملحق شده است و باعث شده تا آن قطعه از زمان متصف به ميمنت و يا شئامت شود.

همة موجودات و از آن جمله زمان در هر عالمي صورت و قالبي متناسب با آن عالم دارند و در عالم آخرت كه باطن عالم دنيا مي‌باشد، همة اين حقايق صاحب حيات و زندگي و نطق و شعور هستند، بنابراين در شريعت براي زمان شريف و غيرشريف احكام و وظايفي بيان شده است. البته براي بعضي از نحوست‌ها كه معمولاً كساني به آن اعتقاد دارند هيچ دليل قابل‌اعتباري وجود ندارد، از جمله حمل‌كردن مشكلاتي كه خود باني آن بوده بر زمان‌ها و نظاير آن يا مطالبي كه برخي منجمين دربارة نحوست و سعادت زمان‌ها بيان مي‌كنند و با ظاهر شريعت موافقت ندارد و نبايستي به آن اعتنا كرد. در ديوان منسوب به اميرالمؤمنين (ع) آمده است: هنگامي كه حضرت از صفين برمی‌گشتند و مي‌خواستند عازم نهروان شوند، منجمي حضرت را از خروج در آن روز منع كردند. حضرت ابياتي سرودند و به سخن او اعتنا نكردند. (نهج البلاغه، خطبة 79 و بحارالانوار ج 33 ص 362 روايت 596 و ج 58 ص 275 روايت 50) با اين همه منجمين از روي تجاربي كه دارند مطالبي بيان مي‌كنند چنان‌كه حكاياتي تاريخي نيز از آن‌ها نقل شده است.

روايات بسياري در جوامع از جمله بحارالانوار دربارة سعد و نحس ايام هفته و ايام ماه‌ها نقل شده كه بيشتر اين احاديث ضعيف هستند، چون يا مرسل و بدون سند هستند و يا اين‌كه قسمتي از سند را ندارند، هرچند كه بعضي از آن‌ها سند معتبر دارد البته با اين معنا كه خالي از اعتبار نيست. ولي در روايات قابل‌اعتمادي كه ايام نحس را برمي‌شمارد و علت آن حوادث ناگوار، مذاق ديني دارد، ازقبيل روز شهادت حضرت سيدالشهدا (ع) (بحارالانوار ج45، ص 944 روايت 39) و روز رحلت پيغمبر اكرم (ص) (بحارالانوار ج100، ص140، روايت 10)، ناگفته پيداست كه نحس شمردن چنين ايامي استحكام‌بخشيدن به روحية تقوي است. (و من يعظم شعائرالله فانها من تقوي القلوب [حجج، 32]).

نظر استاد محمد چهل تنی در پایگاه ادیان جهان

omiddeymi1368 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6610
|
تاریخ عضویت : شهریور 1391 

«خرافه» یک نوع نگرانی و ترس نابجا از برخی عوامل و مرتبط دانستن پدیده‌های نامربوط به یکدیگر است که جایگاهی در منابع معتبر علمی، عقلی و وحیانی ندارد.

یکی از مصادیق خرافه، «تطیّر» است. «تطیّر» یعنی فال بد زدن و نقطه مقابل آن «تفأل» یعنی فال خوب زدن. اسلام از تطیّر و فال بد زدن نهی می‌کند و با داشتن نگاه بدبینانه و سوء ظن نسبت به خداوند و جهان مخالف است، همچنین است پیش‌بینی یک خطر و حادثه بد و هر آنچه را که انسان ممکن است برای او اتفاق افتد و فرد آن را حمل بر نوعی ضرر، حادثه و بلایی برای خویش کند.

با دقت در سیره ائمه اطهار علیهم‌السلام و روایات رسیده می‌توان سه راهکار برای دوری از تطیّر و فال بد زدن معرفی کرد:

نخست بی‌اعتنا شدن نسبت به آن حادثه، دوم توکل به خدا و سوم دعا و مناجات.

لذا انسان باید روحیه‌ای مملو از توکل به خدا داشته باشد و دعاهایی بخواند که در توکل او اثرگذار است که از آن جمله می‌توان به دعای «اصبحت اللهم معتصماً بذمامک المنیع» اشاره کرد که جزو تعقیبات نماز صبح است.

bpn1049 کاربر برنزی
|
تعداد پست ها : 21
|
تاریخ عضویت : بهمن 1392 

سلام و تشکر. آیه سوره یس که نوشتین پر از اشتباه املایی هست !

sajjadez کاربر نقره ای
|
تعداد پست ها : 249
|
تاریخ عضویت : مرداد 1393 

تشکر - خوب و جالب بود

ghalbeiran2 کاربر طلایی3
|
تعداد پست ها : 798
|
تاریخ عضویت : دی 1391 

ضمن عرض خسته نباشید. اطلاعات خوبی دادین.

ممنون

omiddeymi1368 کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 6610
|
تاریخ عضویت : شهریور 1391 


سلام و تشکر. آیه سوره یس که نوشتین پر از اشتباه املایی هست !

با سلام و تشکّر از دقّت نظر شما،

اشتباهات موجود در پست مورد نظر، اصلاح شد. همچنین آیاتِ اعراب گذاری شده، جایگزین گردید.

موفّق و مؤیّد باشید.

liasam کاربر نقره ای
|
تعداد پست ها : 1143
|
تاریخ عضویت : آبان 1393 
برای اتفاق نیافتن حوادث ناگوار با توکل بر خدای مهربون و خوندن ذکر و دادن صدقه میتوان آسوده خاطر بود
ahmadfarm کاربر طلایی1
|
تعداد پست ها : 7792
|
تاریخ عضویت : آبان 1390 

سلام

ممنون

جالب بود و مفید.